جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 108
بازتاب اسطوره هابیل و قابیل در برخی از رمان های ادبیات ایران و جهان
نویسنده:
لیلا هاشمیان ,پیمان دهقان پور
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
داستان هابیل و قابیل در ادامه و کنار داستان آفرینش، یکی از اصلی و اصیل ترین اساطیر انسانی است که جریان روایت آن در حصار زمان و مکان خاص، متوقف نمانده و در سرشت و سرنوشت اعصار، ردپایی ژرف برجای نهاده است.مقاله پیش رو کوششی است برای بررسی داستان هابیل و قابیل در برخی از رمان های ایرانی و غیر ایرانی از جمله «هابیل»، «افسانه فلوت بداغ»، «سمفونی مردگان» و «فریدون سه پسر داشت»؛ و نیز بررسی تاثیر نوع ادبی رمان به عنوان قالب ادبی غالب در ادبیات این روزگار، با امکانات و ویژگی های خاص خود، در روند بازخوانی و بازآفرینی این اسطوره.
صفحات :
از صفحه 183 تا 207
بازشناخت در رستم و سهراب و تراژدی ادیپ شهریار
نویسنده:
حسین محمدصالحی دارانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
دو جز مهم در مقایسه تطبیقی رستم و سهراب و تراژدی ادیپ شهریار، بازشناخت و دگرگونی است, اینکه در سیر دو داستان قهرمانان برای بازشناخت خود می کوشند، اما تلاش آنها راه به جایی نمی برد و پس از وقوع فاجعه، بازشناخت صورت می گیرد. در هر دو داستان بازشناخت از طریق نشانه عینی و از راه های دیگر انجام می شود.در این مقاله افزون بر تشریح و بررسی انواع بازشناخت و ارایه الگوهای تازه، تقسیم بندی بازشناخت در حوادث دو داستان تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه آنکه این مقاله بیانگر آن است که رستم و سهراب یک تراژدی است و هر چند در برخی موارد با آنچه ارسطو درباره تراژدی گفته منطبق نیست، اما مضمون و بسیاری اجزای تراژدی را به خوبی تبیین کرده است. بازشناخت که از اجزای مهم تراژدی است، در رستم و سهراب وجود دارد و آن را با سایر ویژگی های دیگر که در این داستان است به تراژدی نزدیک می کند.
صفحات :
از صفحه 153 تا 173
بررسی نقش مایه های مشترک در اسطوره های برادرکشی
نویسنده:
سیدامیر جهادی حسینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
برادرآزاری و برادرکشی در شمار کهن ‏الگوهایی است که سابقه‏ای به درازای عمر بشر دارد و پیشینه آن به ادیان و اسطوره ‏های مربوط به آغاز آفرینش بازمی‏ گردد. در این کهن‏ الگو، حس رقابت و حسادت میان برادران به علل گوناگونی ازجمله توجه بیش از حدّ پدر به یک برادر، یا دستیابی او به یک موقعیت ممتاز برانگیخته می‏ شود. داستان‏های اسطوره‏ای با مضمون برادرکشی در آثار ملل مختلف دیده می ‏شود. مقایسۀ این آثار وجوه اشتراک و شباهت آنها را آشکار می‏ کند و نشان می ‏دهد که بیشتر این داستان‏ها نقش‏ ویژه ‏های مشابهی دارند که در اغلب اسطوره‏ های مرتبط نمود یافته ‏اند. گونّ دیگر برادرکشی، برادرکشی‏ های تاریخی است که آن هم از اعصار کهن در تاریخ و ادب ملل گوناگون به وقوع پیوسته است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که مضمون برادرکشی در اسطوره ‏های ملل مختلف در چه اشکالی نمود یافته است؟ برای پاسخ به این پرسش، با روش توصیفی- تحلیلی، ابتدا نمونه‏ های کهن‏ الگوی برادرکشی در اسطوره‏ های سرزمین‏ های گوناگون را ذکر کرده‏ ایم و سپس به بیان نقش‏ مایه‏ های مشترک در بین این اسطوره ‏ها پرداخته‏ ایم و آنها را به ‏لحاظ ساختاری تحلیل کرده ‏ایم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 80
نکته ای تازه در فرزندکشی گشتاسب
نویسنده:
علی حیدری ,قاسم صحرایی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
گشتاسب در متون دینی زرتشتی شخصیتی موجه و حتی مقدس دارد، اما در شاهنامۀ فردوسی و بیشتر کتاب های تاریخی بعد از اسلام، پادشاه منفور و تبه کاری است که پسر دلاور خود اسفندیار را آگاهانه به کام مرگ می فرستد. اغلب منتقدان معاصر نیز در تحلیل شخصیت گشتاسب، نظر فردوسی را پذیرفته و تکرار کرده اند. در این مقاله ضمن نگاهی گذرا به شخصیت گشتاسب و اسفندیار در متون دینی قبل از اسلام و شاهنامه و دیگر متون تاریخی بعد از اسلام و همچنین تحلیل نظر منتقدان معاصر، سعی شده است از منظر قصه که با اسطوره ارتباطی تنگاتنگ و ناگسستنی دارد، شخصیت دوگانۀ گشتاسب در ارتباط با اسفندیار تحلیل و توجیه شود. در یکی از مناسک و سنت های قصه که در سراسر جهان نمونه های فراوانی دارد، قربانی شدن پسر ارشد برای حفظ و بقای تخت و تاج پدر است. در این آیین پسر با طیب خاطر خود را قربانی پدر و تخت و تاج او می کند و به افتخاری بس بزرگ نائل می شود و پدر نیز مستوجب هیچ سرزنش و نکوهشی نمی شود.
صفحات :
از صفحه 85 تا 114
بن مایه های اسطوره ای حکایت خیر و شر در هفت پیکر نظامی
نویسنده:
سیداحمد پارسا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
بسیاری از باورها و آیین‌های باستانی ملل مختلف در حکایت‌ها و افسانه‌های کهن آنان تجلّی یافته‌اند. هدف پژوهش حاضر بررسی بن‌مایه‌های اسطوره‌ای حکایت خیر و شرّ در هفت‌پیکر نظامی گنجه‌ای و پیوند آن با شاهنامه فردوسی است. در این راستا، با روش توصیفی و کتابخانه‌ای و تحلیل محتوا، ارتباط حکایت خیر و شرّ در هفت‌پیکر با داستان کاوه و ضحاک در شاهنامه و پیوند این دو با یکی از باورهای بنیادین آریاییان، یعنی باور به اصل خوبی و بدی –که برخاسته ازنبرد اهریمن وهرمزد در اسطوره آفرینش است–بررسی شده است. این پژوهش نشان می‌دهد که حکایت خیر و شرّ از داستان کاوه و ضحاک تأثیر پذیرفته است؛ به گونه‌ای که حتّی در برخی از موارد می‌توان این حکایت را مکمّل داستان شاهنامه به شمار آورد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 56
هفت کاخ کاووس و نردبان آیین مهری
نویسنده:
حمید جعفری قریه علی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
عناصر سپهری در اندیشه اقوام ایرانی، جایگاهی ویژه داشته اند و این عناصر در آیین های پیشین ایرانی از جمله آیین مهر، مقدس شمرده می شده اند. مهری دینان بر آن بوده اند که ارواح از جایگاه آسمانی به زمین فرود آمده اند و در کالبدها جای گرفته اند. این ارواح برای پاک شدن و بازگشتن به آسمان باید از هفت مرحله بگذرند. در اسرار مهری از نردبان آیینی هفت پله ای یاد شده است که نماد طبقات آسمان است و راه های رسیدن به جایگاه برتر را نشان می دهد. در شاهنامه آمده است که کاووس در البرزکوه هفت خانه از زر، سیم، آبگینه و سنگ خارا می سازد و در این جستار نشان داده شده است که این هفت کاخ، یادآور نردبان آیینی مهری دینان است و به گونه ای ریشه در اعتقادات یزدان شناسی و ادامه جوهره زندگی در جهانی دیگر دارد.
صفحات :
از صفحه 99 تا 127
نمادهای اسطوره ای در سایه نور عرفانی در هفت پیکر نظامی
نویسنده:
عباس خائفی,بهاره هوشیارکلویر
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
هفت پیکر متنی سرشار از آموزه ها، اسطوره ها، آیین ها و حکمت های کهن است؛ حکمت هایی که در پوشش رمز و نماد، معنایی روحانی برای عروج انسان و ناشناختگی مرگ در خود دارند. در این جستار، نمادهای این اثر به لحاظ اسطوره ای یا عرفانی بودن بررسی می شوند. این نمادها نشانه هایی از دوران تکامل اسطوره و حضور آن در حماسه های عرفانی هستند؛ همچنین شخصیت بهرام از این منظر تحلیل می شود. این شخصیت پیش از هفت داستان میانی، از چند راهنمای بیرونی و درونی یاری می گیرد تا پذیرای آزمون خودشناسی (غار نخست) شود و پس از گذر از پوشش نور نادیدنی (گنبدهای میانی) با عروج به گنبد هشتم (غار پایانی) با طیف نوری "نور علی نور" به جاودانگی روحی برسد.
صفحات :
از صفحه 165 تا 207
بررسی عناصر مشترک در شاهنامه و سرود نیبلونگن
نویسنده:
کامبیز صفیئی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
حماسه شاید قدیمی ‏ترین گونه روایی نباشد، اما به‏ یقین، مسلط‏ ترین گونه در تمام دوره‏ های باستان و سده ‏های میانی بوده است. حماسه و اسطوره در تمام فرهنگ‏ ها و خرده ‏فرهنگ‏ ها، چه به صورت شفاهی و چه به صورت نوشتاری، دیده می‏ شود. حماسه‏ از اسطوره تغذیه می‏کند و در بعضی فرهنگ‏ ها ادامه آن است. ادبیات جهان سرشار از عناصر حماسی- اسطوره ‏ای است. این عناصر در دو اثر برجسته در ادبیات ایران و آلمان، شاهنامه و سرود نیبلونگن، نیز به‏‏ روشنی دیده می‏ شود؛ عناصر مشترکی چون پهلوانان اسطوره‏ای، وجود حیوانات مافوق طبیعی، جنگ و نبرد و کین‏ خواهی و... . در این جستار، نگارنده ضمن بیان پیشینه تاریخی هر دو اثر، به ‏طور مفصل، به بررسی و مقایسه اَبرقهرمان- پهلوان (رستم و زیگفرید)، جهان‌بینی، تفاوت دیدگاه، ویژگی‌های مشترک حماسی و تاریخی، و مضمون‏های مشترک این دو اثر جاودان در ادبیات حماسی ایران و آلمان پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 153 تا 182
بررسی شخصیت کاووس بر اساس برخی کردارهای او از دوران باستان تا شاهنامه
نویسنده:
رضا ستاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
از بیشتر شخصیت هایی که در شاهنامه حضور دارند، می توان در متن های دوران باستان نشان یافت. داستان های مربوط به این شخصیت ها، ریشه در روایت های بسیار کهنی دارد که با گذر از پست و بلند تاریخ فرهنگی این دیار به دوران نوتر رسیده است. کاووس از جمله چنین شخصیت هایی است. این پادشاه در میان پادشاهان حماسه ملی، بیشترین و طولانی ترین حضور را در شاهنامه دارد. هم چنین از او و کارهایش در اوستا، متن های پهلوی و متن های پس از اسلام (فارسی و عربی) نیز سخن رفته است.هرچند در اوستا از کاووس و برخی کردارهایش یاد شده است، اما خطوط اصلی چهره این شخصیت در متن های پهلوی و متن های پس از اسلام (فارسی و عربی) نمودار می شود. در این مقاله پس از اشاره ای کوتاه به نام و شخصیت کاووس، برخی از کرده های این پادشاهِ نامدار، چون آسمان نوردی، جنگ های مازندران و هاماوران و ... بر اساس متن های موجود از دوران باستان تا شاهنامه بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 107 تا 122
چرا پهلوان نامه های پس از شاهنامه مطرح نشده اند؟
نویسنده:
احمد خاتمی ,علی جهانشاهی افشار
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب,
چکیده :
فردوسی به عنوان بزرگ ترین حماسه سرای ادب فارسی از سوی شاعران پس از خود مورد تقلید قرار گرفته است.اما نکته مهم آن است که هیچ یک از این مقلدان نتوانسته اند اثری همسنگ شاهنامه در ارزش و اقبال عمومی بیافرینند. محققان دلایل گوناگونی چون برتری جنبه های ادبی (دوری از تزاحم تصاویر، هماهنگی تصاویر با موضوع و ...) و مسایل تاریخی را در این خصوص برشمرده اند. اما جدای از موارد یادشده، می توان ضعف ساختاری این پهلوان نامه ها را نیز بر این دلایل افزود. نگارندگان بر این باورند که خروج منظومه های پهلوانی پس از شاهنامه از ساختارهای حاکم داستان سرایی حماسی، سبب پذیرفته نشدن و عدم مقبولیت آنها در مقایسه با شاهنامه گردیده است. برای تبیین و اثبات این مدعا، ساختار داستانی دو منظومه پهلوانی پس از شاهنامه (برزونامه و جهانگیرنامه) بر اساس الگوی پراپ با ساختار داستان «رستم و سهراب»، که هر سه آنها بر پایه نبرد خویشاوندی شکل گرفته اند، مقایسه می شود.
صفحات :
از صفحه 55 تا 82
  • تعداد رکورد ها : 108