جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 784
نیایشهای فلسفی در جهان اسلامی (ابونصر فارابی و عقول عشره)
نویسنده:
محمد کریمی زنجانی اصل
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
براهین تجرد نفس از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
مصطفی مومنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ساوه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه,
چکیده :
مهمترین مساله ای که در مباحث نفس شناسی مطرح می شود، مساله تجرد نفس است؛ چرا که مسایل بسیاری، از جمله مساله مهم بقا نفس، بر این مساله مترتب است به نحوی که اگر قایل به تجرد نفس نباشیم بحث بقاء نفس هم نتیجه معقول و مقبولی نخواهد داشت. از دیرباز فلاسفه بر اثبات تجرد نفس دلیل اقامه کرده و آن را مبرهن ساخته اند. فلاسفه اسلامی از دیگر فلاسفه در این زمینه پیشی گرفته اند و براهین ابتکاری بر تجرد نفس اقامه کرده اند. ملاصدرا این براهین را ذکر و ارزیابی کرده و دلایل ابتکاری خود را نیز بیان کرده است. در این مقاله ادله ای که ملاصدرا بر اثبات این مساله آورده تبیین و به بررسی آنها پرداخته و نظر نهایی ملاصدرا را راجع به قوت و ضعف آنها بیان کرده ایم.
صفحات :
از صفحه 149 تا 171
در سنت اسلامی، اصالت با زیبایی شناسی است یا فلسفۀ هنر؟
نویسنده:
سید محمدحسین نواب
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در سنت اسلامی، کمتر از هنر سخن به میان آمده است؛ به جز مواردی که در سنت فقهی از هنر یاد شده است، در فلسفه، بحثی دربارۀ ماهیت و تعریف هنر وجود ندارد. بحث از فلسفۀ هنر به گونه ای که در فلسفۀ غرب به ویژه پس از قرن هجدهم مطرح شده است به هیچ روی در کتاب های فلسفی، عرفانی و حکمی دانشمندان مسلمان نیامده است. در کتاب های عرفانی فقط در موارد اندکی در پی بحث فتوت نامه ها یا بحث از نور، اشاراتی به هنر شده است. اما در همین کتاب ها به طور مفصل به زیبایی اشاره شده است. زیبایی به عنوان بحث پیرو وجود، مورد اشارۀ بیشتر عارفان واقع شده است. برخی از عارفان، در ادامۀ بحث از زیبایی حضرت حق به بحث نفس زیبایی حسی پرداخته اند و اصطلاحاتی چون زیبایی، جمال، حسن و ملاحت را شرح کرده اند.بنابراین باید با نظامی متفاوت از آنچه هست و بدون اینکه فلسفۀ غربی را سنجه ای برای فلسفۀ اسلامی قرار دهیم، به بررسی زیبایی و هنر در سنت اسلامی بپردازیم. آنچه در سنت اسلامی با آن روبه رو هستیم، زیبایی شناسی است؛ البته از نوع غیرحسی آن. همچنین نباید با تحمیل متون غربی بر متون حِکمی سنت اسلامی به دنبال فلسفۀ اسلامی هنر باشیم. با جستجوی واژگان مشترک نمی توانیم یک نظام فلسفی مطابق با فلسفه غرب برای هنری که در دامن فرهنگ و تمدن اسلامی رشد کرده، بیابیم
صفحات :
از صفحه 115 تا 138
آرای سیاسی _ اجتماعی متفکـران اسـلامی، فـارابی، ابـن خلدون و امام خمینی
نویسنده:
فاطمه رجبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
استعاره، صدق و معنا در اندیشه فارابی، ابن سینا، غزالی و ابن رشد
نویسنده:
زهرا غزالی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش بر روی صدق و کذب‌پذیری و معناداری استعاره‌ها، که امروزه به پژوهشی کانونی در حوزه‌ی معناشناسی تبدیل شده است، از پرسش‌های جدی در قلمرو مطالعات ادبی به حساب می‌آید. این مسئله، از اصلی‌ترین و بنیادی‌ترین مسائل در گفتمان سنتی شعر و ادبیات نیز به شمار می‌آید و متفکرین اولیه‌ی مسلمان نیز، هم در گفتمان بلاغی و هم در گفتمان‌های دینی و سیاسی- اجتماعی از آن سخن گفته‌اند. از این رو، با توجه به اینکه دیدگاه‌های حکمای مسلمان در این باره‌، به رغم ظرفیت‌هایی که در آن وجود دارد، هنوز به شیوه‌ای تحلیلی، بررسی نشده است، این رساله را به بررسی نسبت استعاره‌ با صدق و معنا، در اندیشه‌ی متفکرین اولیه‌ی مسلمان، دریک بازه‌ی تاریخی خاص که از فارابی(257-338ه) آغاز می‌شود و پس از گذر از ابن سینا(359-417ه) و غزّالی(450-505ه) به ابن رشد(520-595ه) می‌رسد، اختصاص داده‌ایم. در این پژوهش، با توصیف نظریه‌ی صدق مورد پذیرش ارسطوییان مسلمان و در چهارچوب آرا و اندیشه‌هایی که بیشترین تأثیر را بر شکل‌گیری تئوری کلی متفکرین مسلمان درباره‌ی اعتبار منطقی و معناداری استعاره داشته است، به تحلیل دیدگاه هر یک از این شخصیت‌ها نسبت به مسئله‌ی مورد بحث پرداخته شده است. بررسی‌های انجام شده، نشان می‌دهد که فارابی سعی می‌کند با توصیف شعر به عنوان یک فن قیاسی، از اعتبار منطقی و معناداری جملات شعری و استعاره‌ها دفاع کند، در همان حال که کذب خاص گزاره‌های شعری و استعاری را که به ماهیت محاکی و تخییلی آنها بازمی‌گردد، می‌پذیرد. ابن سینا نیز، تحت تأثیر قرائت‌های نوافلاطونی از آثار ارسطو، که فن شعر و فن خطابه را در کنار دیگر رساله‌های منطقی ارسطو به عنوان دو صناعت منطقی مبتنی بر قیاس معرفی می‌کرد، در تلاش است تا با تبیین رابطه‌ی اقاویل مجازی و شعری با منطق، معناداری آنها را اثبات کند، با این تفاوت که در همین حال، سعی می‌کند با متمایز کردن قلمرو تصدیق و تخییل، امکان صدق گزاره‌های مجازی و استعاری را نیز فراهم سازد. این در حالیست که تحلیل اندیشه‌های غزالی و ابن رشد روشن می‌سازد که دغدغه‌ی ایشان نسبت به محتوای متن مقدس، سبب شده است که علاوه بر اثبات اعتبار منطقی و معناداری گزاره‌های مجازی و استعاری، همواره به دنبال تبیین نسبت اقاویل مجازی متن مقدس با حقیقت و واقعیت و نشان دادن جایگاه شناخت‌شناسانه و معرفت‌شناسانه‌ی گونه‌ی مجازی زبان باشند. بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت که ارزش و اهمیت اولیه‌ی استعاره‌ها در نگاه فارابی و ابن سینا که از منظر شعر به گفتمان مجازی زبان می‌نگرند، ارزش کاربردی و انگیزشی این گزاره‌هاست که به اعتبار منطقی آنها وابسته است و ارزش معرفتی گزاره‌های استعاری که به نسبت آنها با واقعیت وابسته است، ارزشی ثانویه و در درجه‌ی دوم اهمیت است. این نسبت در اندیشه‌های غزالی و ابن رشد، که رویکردی خطابی به زبان مجازی دارند، برعکس می‌شود.
بررسی مقایسه‌ای تقسیم‌بندی علوم از منظر ارسطو، فارابی، اخوان الصفا و ابن سینا
نویسنده:
مهدی امیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو نخستین کسی بود که مطلق دانش را مورد تقسیم قرار داد و براساس ملاک غایت آنها را به سه دسته، علوم نظری، عملی و تولیدی تقسیم کرد و پس از آن برمبنای موضوع به تقسیم هریک از این علوم پرداخت. اما فارابی برخلاف ارسطو رشته های علمی را تقسیم کردو علوم را براساس سودمندی، به دو بخش علوم ابزاری که علومی نافع میباشند و علوم غیرابزاری تقسیم کرد، که علوم ابزاری شامل زبان و منطق، و علوم غیرابزاری شامل علوم نظری و عملی میباشد.اخوان الصفا نیز همچون ارسطو مطلق دانش را مورد تقسیم قرار دادند، آنان در ابتدا علوم را به دو دسته صنایع علمی و صنایع عملی تقسیم میکنند، که صنایع عملی شامل حفّاری و نجّاری و غیره می‌شود. امّا صنایع علمی به سه دسته، علوم ریاضی، علوم شرعی و علوم فلسفی تقسیم می شوند، خود علوم فلسفی شامل چهار قسم، ریاضیات، طبیعیات، الهیات و منطقیاتمیشود. در تقسیم بندی اخوان الصفا جایگاه نفس، سیاست، منطق و اخلاق متفاوت تر از جایگاه این مسائل نزد حکمای مشایی است، و ملاک آنان در تقسیم علوم بیشتر حول محور غایت علوم می باشد. اما ابن سینا در تقسیم علوم دونوع رویکرد دارد: ابتدا رویکرد ارسطویی که در آن به تبعیت از ارسطو به تقسیم علوم پرداخته، با این تفاوت که وی تنها علوم فلسفی را تقسیم میکند. رویکرد دوم ابن سینا دیدگاه شخصی اوست. ابن سینا در تقسیم ابتکاری خویش همانند فارابی دست به تقسیم رشته های علمی می زند و براساس آن علوم را به دو دسته علوم حکمی و غیرحکمی تقسیم میکند. بدین صورت او امور عامه را از الهیات بالمعنی الاخص تفکیک می نماید. ابن سینا در حکمت عملی نیز صناعت شارعه را وارد نمود و به این صورت تقسیمی رباعی در هر دو قسم حکمت نظری و عملی انجام می دهد. ابن سینا علاوه بر دو ملاک غایت و موضوع، علوم را از حیث دوام و کارایی نیز تقسیم کند، بنابراین می کوشد تا با ارائه تقسیم بندی جدیدی تا حدی از مشکلات نظرات پیشینیان بکاهد و علوم بسیاری را در تقسیم خویش بگنجاند.
خلود نفس از دیدگاه فارابی و ابن سینا و مقایسه آن با مفاد آیات و روایات
نویسنده:
معصومه صفدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نفس با تعلق به بدن و به کارگیری آن خود را تا حدی به کمال می‌رساند، ولی آنچه مسلم است همراهی نفس با بدن مادی همیشگی نیست و ماده همیشه در تغییر و تبدیل و کون و فساد است و به همین جهت از نفس که مجرد است، جدا خواهد شد و نفس مسیر جدیدی را در پیش خواهد گرفت. لذا مرگ به معنای نابودی نیست بلکه قطع علاقه نفس از بدن است، و این نفس است که برای همیشه باقی خواهد ماند و جاودانه می‌شود. خلود نفس را می‌توان هم از جهت عقلی و فلسفی و هم از جهت نقلی و متون الهی مورد بررسی قرار داد. از جهت عقلی، فیلسوف بزرگی چون فارابی، برخلاف آیات و روایات،معتقد به خلود و جاودانگی برخی از نفوس انسانی است و نفوس برخی دیگر را، مانند حیوانات، راهی وادی عدم و نیستی می‌داند. اما شیخ الرئیس ابوعلی سینا مطابق آیات قرآن و روایات معصومین(علیهم السلام) نفس همه انسان‌ها را خالد و جاودان می‌داند و برای ادعای خود دلایلی را مطرح می‌کند. جناب فارابی و ابن‌سینا هماهنگ با متون دینی، اهل بهشت را، جاودان در بهشت و سعادت می‌دانند و معتقدند برخی اهل جهنم از آن خارج می‌شوند و متکامل می‌گردند و برخی دیگر در آن خالد و معذب می‌مانند. واقعیتی که باید به آن توجه شود این است که حقیقت معاد و جاودانگی نفس را هیچ کس آن گونه که باید نمی‌تواند تبیین نماید، چرا که بحث از این مسائل از امور غیبی ماوراءالطبیعه و پیچیده است، و آنچه مهم است توجه به نتیجه و ثمر? اعتقاد به خلود نفس است و آن هم چیزی جز تغییر در اعمال و رفتارها و سوق دادن آن به سوی تقرب و نزدیکی به خداوند متعال نیست.
نفس و ادراک از دیدگاه فارابی و ابن سینا با نظر به «تعلیقات»
نویسنده:
منصور ستوده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا و فارابی در «تعلیقات» با صراحتتمام از جوهریت و تجرد نفس ناطقه انسانی و بقای آن و نیز از تمایز آن با بدن و تفوقش برآنسخن به میان آورده‌اند. نفس در تعلیقات اوج می‌گیرد و در این میان قوای نفسانی نقش واسطه را ایفا کرده و بدن و اعضا و اندام‌های جسمانی به عنوان ابزار و وسیله تلقی می‌شوند. با این حال رابطه اتحادی نفس و بدن و نیز رابطه متقابل این دو مورد غفلت قرار نمی‌گیرد. ادراک و تحریک دو خصیصه نفس است که مورد نخستین با شقوق و انواع و اقسامش مورد بررسی قرار گرفته است.شعور نفس به خود و ادراک عقلی و علم حضوری در تعلیقات مورد اهتمام ویژه بوده و هسته اصلی این نوشته را تشکیل می‌دهد. جنبه متافیزیکی نفس در آیینه اندیشه این دو فیلسوف بزرگ نمایان‌تر بوده و تعلیقات به این جنبه بیشتر از سایر مباحث پرداخته است. در این زمینه استقلالی برای نفس دیده می‌شود که در دیگر آثار این دو فیلسوف مشاهده نمی‌شود. ابن سینا هر کسی را همان نفس او می‌داند و بدن را طفیل هستی نفس قلمداد می‌کند. شاید از بین آثار ابن سینا تعلیقات بیشترین شباهت را به حکمت مشرقیه داشته باشد که با وجود اشاره به آن در لابه‌لای کتاب‌هایش متأسفانه مورد تطاول زمانه قرار گرفته و به دست ما نرسیده است. در تعلیقات مطالب با روشنی تمام و بدون پرداختن به تفصیلات غیرضروری بیان شده است.واژگان کلیدی: نفس، تجرد، قوای نفس، شعور به خود، ادراک و عقل، تعلیقات
بررسی تطبیقی نظریۀ ابن سینا در باب طبقه بندی علوم
نویسنده:
مهدیه مستقیمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
چکیده :
مقالۀ حاضر، ضمنِ گذری اجمالی بر تاریخچه و فواید طبقه بندی علوم با مطرح نمودن پاره‌ای از دیدگاههای فلاسفۀ شرق و غرب در این زمینه سعی می‌نماید ویژگی‌ها و نقاط برجستۀ تقسیم بندی ابن سینا را بیان کرده و به تبیین بعضی از زوایای آن بپردازد. موضوعات، مسائل، روش‌ها و اهداف و غایات و تاریخ تولد علوم و وجوه ممیزۀ دیگری، علوم را از یکدیگر متمایز می‌کند. نظریۀ ابن سینا در تقسیم بندی و طبقه بندیِ علوم علاوه بر دارا بودن ویژگی‌ها و محسناتی نظیر عقلی بودن تقسیم، تام بودن استقرائات، تباین بین اقسام، مانعیت و جامعیت، دارای نوع خاصی از انتظام، هنجارمندی و رعایت اصول ارزشی است. شناسایی و به کارگیری بعضی از محسنات این نوع نظام های طبقه بندی علوم، می‌تواند رهیافت های روشنی را به جهان فلسفۀ علم، ارائه دهد. در این مقاله سعی شده است نظریۀ طبقه بندی علوم از دیدگاه ابن سینا با نگاهی به طبقه بندی علوم از منظر فیلسوفان دیگر مشرق زمین مانند فارابی و ملا هادی سبزواری و برخی دیگر از عالمان روش شناس غربی مانند، اگوست کنت، فرانسیس بیکن و آمپر بررسی گردیده و بر وجوه امتیاز نظریۀ ابن سینا تاکید شود.
صفحات :
از صفحه 175 تا 198
شریعت در فلسفه سیاسی فیلسوفان شرق و غرب جهان اسلام (فارابی، ابن سینا، ابن رشد)
نویسنده:
ابراهیم مجیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله به شریعت در فلسفه سیاسی فیلسوفان اسلامی(فارابی، ابن سینا و ابن رشد )پرداخته ایم.در این رساله فلسفه سیاسی به مثابه پارادایم در نظرگرفته شده است. در واقع، با توجه به آراء و اندیشه های توماس کوهن و بازتاب آن در علوم سیاسی و فلسفه سیاسی بویژه شلدون ولین، به تبیین شریعت در فلسفه سیاسی فیلسوفان جهان اسلام پرداخته شده است و فلسفه سیاسی هر فیلسوف را به مثابه یک پارادایم مطرح شده است:1-پارادایم تقارنی دیدن فلسفه سیاسی و فقه در اندیشه سیاسی فارابی 2-پارادایم سیاست شرعی در اندیشه سیاسی ابن سینا3 -پارادایم استقلال و هماهنگی فلسفه سیاسی و دین در اندیشه سیاسی ابن رشد.همچنین طرح شریعت در فلسفه سیاسی فیلسوفان جهان اسلام نیز خود به مثابه یک پارادایم بوده است. فیلسوفان اسلامی در فلسفه سیاسی خود ،علی رغم داشتن نظام فلسفی متفاوت و به تبع آن فلسفه سیاسی متفاوت،به تبیین آموزه های سیاسی پرداختند و نظام سیاسی مطلوب را به گونه ای طراحی کردند که در راس آن پیامبر قرار دارد.در فلسفه سیاسیفیلسوفان مسلمان شریعت ضامن نظام و انتظام امور مدنی در مدینه اسلامی بوده است. فارابی با توجه به فلسفه در یونان، طرح جدیدی را بنا می نهد که در آن دین و فقه و شریعت بعنوان اساس مناسبات و روابط مردم و مدینه می باشد. در اندیشه ابن سینا، قانون زندگی را پیامبر آورده است و مناسبات و روابط را این قانون تنظیم می کند اما این به معنای خروج سیاست از فلسفه یا استقلال آن نیست بلکه ابن سینا در نظام دانایی خود سیاست را در شریعت می بیند. ابن رشد متفکری پسا غزالی است.از این رو سعی می کند تا نسبت فلسفه و دین را مشخص نماید. ابن رشد بر این باور است که اگر اختلافی بین فلسفه سیاسی و دین بوجود آید با تاویل است که فیلسوف می تواند دین را درون خود دین بفهمد. عالم دینی می تواند آنچه را که لازمه عقلانیت و منطق است را به قول و گفتار دینی ببخشد. در افق فکری ابن رشدحق با حق تضادی ندارد بلکه همراه آن و گواه آن است و حکمت دوست شریعت و خواهر رضاعی او است.
  • تعداد رکورد ها : 784