جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4303
مقایسه تحلیلی دیدگاه ملا هادی سبزواری و علامه طباطبایی در علم الهی به جزئیات
نویسنده:
ابراهیم رستمی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کیفیت علم الهی به جزئیات از دقیق‌ترین مسائل فلسفه اسلامی است. متکثّر و متغیر بودن مادیات سبب پیچیدگی بیشتر تبیین کیفیت علم الهی است. براساس نتایج این پژوهش، سبزواری در علم ذاتی خداوند از قاعده بسیط الحقیقه و در علم فعلی از اضافه اشراقی بهره برده و معتقد است که موجودات مادی، معلوم بالذات خداوند بوده و مادی بودن آنها مانع علم حضوری به آنها نیست، اما علامه طباطبایی در علم ذاتی خداوند، علاوه برقاعده بسیط الحقیقه از طریق اطلاق ذاتی استدلال نموده و در علم فعلی بیان می کند که موجودات مادی، متعلق ادراک و معلوم بالذات قرار نمی گیرند و ملاک معلوم بودن را تجرد از ماده دانسته و معتقد است که خداوند به صور اشیاء علم دارد. بنابراین باوجود تفاوت در شیوه استدلال در تبیین علم ذاتی خداوند و اختلاف در چگونگی مدرَک واقع شدن مادیات در علم فعلی، در این پژوهش به روش مقایسه ای به تقریر و تحلیل آراء آنها پرداخته شده است.
اسم اعظم با تأکید بردیدگاه فخررازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
رضا کهساری، رضا زارعی سمنگان
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آیات قرآن و روایات استفاده مى‏شود که اسماى الهى در همه شئون وجود و عوالم هستى مادون خود نقش واسطه دارد، و جهان موجودیت خویش را از خداوند به واسطه اسماء و صفات الهی دریافت می‌کند؛ زیرا نظام هستى نظام علّى و معلولى است که امور در آن به وسیله اسباب اجرا مى‏شود. اسماء و صفات الهى دارای مراتب هستند؛ بعضی نسبت به بعضی ضیق، و نسبت به بعضی عام و موسع هستند، تا اینکه منتهی شود به بزرگترین اسم خدای تعالی، یعنی اسم اعظم، که به تنهایی تمامی حقایق اسماء را شامل می‌شود. در مورد اینکه حقیقت اسم اعظم چیست و چه آثاری دارد، راه دستیابی به آن چیست، و بهره مندان از آن کیانند، سخنان فراوانی گفته شده، بعضی آن را از مقوله لفظ و برخی از مقوله معنا می‌دانند، و در مصداق اسم اعظم نظرات مختلفی ابراز شده است. در این مقاله ضمن تحلیل اقوال متعدد، نظرات فخر رازی و علامه طباطبایی بطور ویژه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 25 تا 50
دروس في الفلسفة الاسلامية
نویسنده:
عبدالجبار رفاعي
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
روش تفسیر از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
جعفر سبحانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی مقایسه ای ارای علامه طبا طبایی و جان فنینرگ در باره ی مساله شر
نویسنده:
زینب زرگوشی، عبدالرسول کشفی، قاسمعلی کوچانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده مسأله شر که بر طبق آن وجود شرور در تعارض ظاهری با سه صفت علم مطلق، قدرت مطلق و خیرخواه مطلق بودن اوست، یکی از موضوعات مهم در فلسفه دین است که مورد بررسی اندیشمندان بسیاری قرار گرفته است. جان فینبرگ مسأله شر را تنها دارای یک صورت نمی¬داند، بلکه او شر را به دو مسأله فلسفی ? کلامی و مسأله دینی تقسیم میکند و مسأله فلسفی? کلامی را نیز دارای دو صورت منطقی و قرینه¬ای می-داند. مسأله فلسفی? کلامی نیازمند پاسخ¬های عقلانی است، اما مسئله دینی نیازمند توجه و مراقبت معنوی است. او بر اساس دیدگاه¬های خود درباره اختیار و نظریات اخلاقی به مسأله شر اخلاقی پاسخ می¬گوید. فینبرگ بر اساس نظریه هبوط و نظم طبیعی به بررسی مسأله شر طبیعی می¬پردازد. او به مسأله قرینه¬ای، با توجه به ماهیت استدلالات استقرایی و احتمالاتی و هم¬چنین محدودیت¬های دانش بشر، پاسخ می¬دهد و در مورد مسأله دینی ارائه فواید و نتایج مثبت رنج می¬پردازد. پاسخ¬های علامه طباطبایی به مسأله شر به دو دسته تقسیم می¬شوند، دسته اول با عدمی دانستن شر، رویکردی تبرئه¬گرایانه دارند اما دسته دوم به توجیه شر می¬پردازند. از وجوه اشتراک دو اندیشمند این است که هر دو وجود خداوند، قدرت مطلق او، عدل و خیرخواه بودن او را اصل مسلم گرفته و با این مبانی به تحلیل مسأله پپرداخته¬اند و از وجوه افتراق آن¬ها مسأله بهترین جهان ممکن، سرشت انسان و نظریات اخلاقی است. واژگان کلیدی جان فینبرگ، علامه طباطبایی، مسأله شر، مسأله منطقی شر، مسأله قرینه ای شر، مسأله دینی شر، بهترین جهان ممکن.
نقد و بررسی تقریرات براهین صدیقین از ابن سینا تا علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه فقیه ایمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فاقد چکیده
بررسی آراء ریچارد سوئین برن ،علامه طباطبائی و مارک کرنر در باب وقوع معجزه
نویسنده:
مرضیه رضائی، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معجزه همواره یکی از مهمترین مسائلی است که در علوم عقلی و نقلی مطرح بوده و امروزه یکی از مباحث فلسفه دین محسوب می گردد. تاکنون متفکران زیادی در این حوزه به بیان نظرات خویش پرداخته اند؛ اما آرای مطرح شده در باب امکان وقوع معجزه بیشتر جنبه کلامی داشته است. این اثر، با هدف پاسخ به این پرسش که آیا تبیین های ارائه شده برای امکان وقوع معجزه موجه و مفید بوده است یا خیر، به تشریح نظر سویین برن، مارک کرنر و علامه طباطبایی، در این زمینه پرداخته است؛ و در همین راستا با مقایسه آرای ایشان، بیان می نماید که اگرچه دیدگاه آن سه اندیشمند، در خصوص تعریف، مصادیق و دلالت معجزه، با یکدیگر متفاوت است و هر یک ضرورت قوانین طبیعت و نقض آنها را به شیوه ای متفاوت تشریح می کنند، اما نقاط متعدد اشتراک اندیشه ایشان نیز قابل توجه است. علاوه بر این، بیان شده است که معجزه به عنوان نقض قوانین طبیعت، که به نظر سویین برن به معنای وقوع مورد نقضی تکرار ناپذیر است، تبیین قابل قبولی از معجزه نیست. علاوه بر اینکه چنین تصویری از معجزه، تنها بر مبنای پذیرش قوانین کلی شکل گرفته، در این رویکرد معجزه مفهومی خود متناقض، و منطقاً محال است؛ چرا که از سویی، نقض در جایی معنا پیدا می کند که قانونی محکم وجود داشته باشد و از سوی دیگر قاعده و نظمی که نقض شود، نمی تواند واقعاً قانون باشد. از طرفی، دو ملاک سویین برن برای معجزه، یعنی "تکرار ناپذیر بودن نقض" و "عدم جایگزینی قانونی ساده¬تر" قابل اثبات نیست. تبیین معجزه برمبنای تعریف آن به هم رخدادی غیرمعمول حوادث نیز راهگشا نخواهد بود؛ زیرا این تبیین تمامی معجزات را در برنمی گیرد و تنها با پذیرش وجود قوانین آماری موجه است، در حالی که مارک کرنر وجود چنین قوانینی در جهان را رد می کند. راه حل علامه طباطبایی نیز، اگرچه برخی از مشکلات دو رویکرد سویین برن و کرنر را ندارد، در تبیین نحوه دخالت خدا برای ایجاد معجزه، موجه و دقیق نبوده و نمی تواند بهترین تبیین برای امکان وقوع معجزه محسوب گردد. لذا تبیین های مطرح شده کاملا موجه نبوده اند و هنوز اشکالات و ابهامات متعددی در این زمینه به چشم می خورد که مستلزم ارائه راهکارها و تبیین های دقیق تر است.
مقایسه آرای فارابی و علامه طباطبایی در مورد مدینه فاضله
نویسنده:
حافظ اکبری، علی مطهری، قاسمعلی کوچانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فارابی به عنوان اولین فیلسوف مسلمان در کنار دیگر مسائل علمی مباحث سیاسی را نیز مورد تأمل عمیق قرار داده عمیق‌تر از دیگر فلاسفه ما، بحث سیاست را دنبال کرده است. وی علاوه بر منابع و عقاید اسلامی، از منابع یونانی به ویژه آرای افلاطون و ارسطو نیز تأثیر پذیرفته است. اما علامه طباطبایی مباحث سیاسی را در کنار و مطمئناً او بیشتر و بحث‌ها و تحقیق‌های دینی‌اش مطرح می‌کند و دغدغه عمده‌اش در مباحث سیاسی، ارائه دستورات و احکام اسلامی و دفاع از آن‌ها می‌باشد. لذا می‌توان گفت ایشان به آرای یونانیان توجهی ندارد؛ بلکه منابعش در موضوع سیاست، قرآن کریم، سنت و شاید آرای حکمای مسلمان باشد. با این حال، فارابی و علامه در بیشتر مباحث سیاسی و حکومتی اتفاق نظر دارند. چنانکه هر دو سیاست را با طرز تفکر شیعی مورد بحث قرار می‌دهند. این امر در مورد علامه، ظاهر است و در مورد فارابی هم از نظراتش درباره رؤسای حکومت مورد نظرش به ویژه ریاست تابعه مماثل آشکار می‌شود. به علاوه در نوع جهان‌بینی، مثل امکان ارتباط انسان با عالم مجردات، استمرار وحی، سعادت‌شناسی، رابطه خیر و شر و... آرای‌شان بسیار به هم نزدیک است. هر دو خدامحوری، غایت انگاشتن سعادت حقیقی، داشتن قانون آسمانی و وجود عدالت را از ویژگی‌های جامعه مطلوب می‌دانند و جوامعی که چنین نباشند از نظر آن‌ها غیر فاضله اند. ایده‌آل‌ترین حکومت از نظر هر دو، حکومت نیک در گستره جهانی است که هر دو به تحقق آن امیدوارند. در مقابل، دارای آرای اختلافی هم هستند. این اختلاف، هم در جهان‌بینی و هم در آرای مدینه فاضله‌شان وجود دارد. از جمله این موارد، اختلاف در تبیین « مدنیّ بالطبع» بودن انسان است. همچنین در بحث حکومت و حاکمیت فارابی به دو نوع حکومت فردی و جمعی قائل است ولی علامه حکومت جمعی را تجویز نمی‌کند. به علاوه در توصیف شرایط حاکمان، ویژگی‌های مدن غیرفاضله و برخی مسائل دیگر، اختلاف آرایی بین‌شان محسوس است. ولی، در مجموع، از بیشتر جهات اتفاق نظر دارند. کلید واژه‌ها: فارابی، علامه طباطبایی، مدینه فاضله، جامعه مطلوب، حکومت، حاکمیت.
بررسی و مقایسه نظریه مطابقت با نفس الامر علامه طباطبائی با نظریه مطابقت با خارج برتراند راسل
نویسنده:
هادی ملک زاده، عبدالرسول کشفی، قاسمعلی کوچنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان یک فاعل علمی و یک موجود مدرک و شاعر است. ذهن و ذهنیت دارد و غرق در اقیانوس مواج و روان آگاهی، تخیل، تعقل و احساس است. هر انسانی هر لحظه و هر دم با ذهن خویش به تحلیل و تفسیر جهان اطراف خود مشغول است و بر اساس تصور و تلقی خاصی که از جهان دارد عمل می کند. تفکیک ذهن از عین یا معرفت از واقع و نفس الامر از دیر باز در تاریخ فلسفه و علم صورت گرفته است. فلاسفه جهان درباب نحوه ارتباط ذهن ما با نفس الامر به بحث فراوانی پرداخته اند. از میان این فلاسفه ما در جسجوی این مطلب برآمده ایم که برتراند راسل که یک فیلسوف مشهور معتبرغربی می باشد در این باره چه دیدگاهی را اتخاذ کرده است. چه خللی در نظرگاه راسل وجود دارد. آیا نظریه علامه طباطبایی بعنوان یک فیلسوف برجسته اسلامی می تواند نواقص نظرگاه راسل را پوشش دهد و بدیل معرفتی مناسبی برای آن باشد؟ علامه و راسل هر دو واقع گرا و رئالیست هستند هر دو مقوله مهم صدق که اساسی ترین عنصر مقوم معرفت می باشد را مطابقت با واقع تفسیر می کنند. به انسجام گروی، پراگماتیسم و امثال آن روی خوشی نشان نمی دهند. راسل از طریق انقسام معرفت به معرفت مستقیم و معرفت توصیفی می خواهد واقع را تحلیل معرفتی کند. علامه از راه تقسیم علم به حقیقی و اعتباری، بحث کلیات، ماهیت و وجود به اکتشاف نفس الامر می پردازد. دیدگاه راسل به عقل گرایی انتقادی و رئالیسم پخته نزدیک بوده و نگاهی مدرن است و نظرگاه علامه به عقل گرایی حداکثری، رئالیسم خام و افراطی و بینش سنتی قرابت دارد. دیدگاه علامه بهتر از راسل می باشد اما نظریه علامه هم اشکالاتی دارد که نگارنده به آنها پرداخته است. نگارنده به مطالب مهم و ممتازی درباب نفس الامر اشاره کرده که در آن نوآوری فراوانی وجود دارد. تفسیر خاص از نفس الامر، تفکیک دقیق معنا از مفهوم و مصداق، علیت تحلیلی و جعل ناپذیری قوانین حقیقی از دستاوردهای بدیع این تحقیق است.
بررسی آرای اختلافی علامه طباطبایی و ملاصدرا در بحث خدا شناسی
نویسنده:
محمد قادری، قاسمعلی کوچنانی، علی مطهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی ازبخشهای مهم فلسفه اسلامی بخش الهیات بالمعنی الاخص است.که در واقع مهمترین مسائلی که فیلسوفان بدان می پردازند درخودش جای داده است.مسائلی از قبیل اثبات واجب تعالی وصفات وافعال او که هر کدام آنها از پیچیدگی و از اهمیت زیادی در فلسفه اسلامی بر خوردار می باشند.صدرالمتالهین شیرازی در بین فلاسفه اسلامی در تاسیس قواعد عقلی وتطبیق معارف اسلامی بر مقاصد دینی شهرت بسیاری دارد و علامه طباطبایی یکی از فیلسوفان معاصر است که در فلسفه اسلامی وبالاخص در اغلب مسایل الهات بالمعنی الاخص دیدگاههای خاص و قابل توجهی دارد.این پایان نامه تحت عنوان تحلیل مقایسه ای تفاوت دیدگاههای صدرالمتالهین وعلامه طباطبایی در الهیات بالمعنی الاخص می باشد که سعی شده است با روش مقایسه ای به بر رسی تفاوت دیدگاههای آنها پرداخته شود.وچون علامه در مبانی فلسفی تحت تاثیر صدرالمتالهین ودر روش متاثر از ابن سینا می باشد بنابراین مقایسه ی آراء آنها می تواند افقهای جدید ونکات بدیعی برای محقق حوزه مسائل فلسفی در پی داشته باشد. در فصل دوم که پیر امون برهان صدیقین است گفته شده که صدر المتألهین شیرازی برای اثبات وجود خدا سعی نمود تقریری بی عیب و نقص از برهان صدیقین ارائه دهد لذا برهان خویش را مبتنی بر مقدماتی نمود بعد از صدرا تقریر ایشان مورد رد یا پذیرش فیلسوفان بعدی قرار گرفت تا آن که علامه طباطبایی با ارائه تقریری نو و ابتکاری از برهان صدیقین مقدمات بدیهی برای آن تدارک دید که نشان دهد اثبات وجود خدا امری بدیهی و تنبیهی است نه برهانی و نظری. در فصل سوم که دربار? علم تفصیلی واجب به ماسوا قبل از ایجاد می باشد بیان شده که این بحث از معضلات علم حق‌ تعالی است صدرالمتألهین برای حل مسأله از طریق قاعده « بسیطه الحقیقه کلُّ الاشیاء و لیس بشیءٍ منها» استفاده نمود. این قاعده ترکیبی از نفی و اثبات است قسمت اول آن اثباتی و قسمت دوم قاعده سلبی است. ما شرح مفصلی از این قاعده بیان نموده‌ایم ولی علامه طباطبایی ضمن قبول این قاعده به عنوان قاعده‌ای تام و درست از طریق دیگری سعی نمود مسأله را حل کند و آن از طریق «اطلاق ذاتی» است. که البته روش علامه با مقدمات و مؤونه‌های کمتری همراه است. فصل بعدی و مسأله‌ی مورد بحث آن، قضای الهی است که یکی از مراتب علم حق تعالی است که همان علم کلی بعد از مرتبه‌ی ذات حق می‌باشد. و صدرالمتألهین این مرت.
  • تعداد رکورد ها : 4303