جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4835
حکمت و تأویل در مبانی تفسیر صدرالمتألهین و مقایسه آن با ابن‌سینا
نویسنده:
ناصر محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
مبانی و پیامدهای دیدگاه دکارت و ملاصدرا درباره ارتباط نفس و بدن
نویسنده:
خدیجه کثیری بیدهندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله‌ی تبیین رابطه‌ی نفس (بُعد مجرد و بسیط) و بدن (جوهر جسمانی و مادی) در طول تاریخ اندیشه از موضوع­های پر­مناقشه است. در این رساله از میان نظریه‌های مختلف، تبیین ملاصدرا و دکارت را به عنوان دو فیلسوف تاثیر­گذار غرب و شرق مورد توجه قرار دادیم. ملاصدرا با لحاظ حیثیت فی‌نفسه مانند دکارت قایل به تغایر نفس و بدن شده‌است، در عین حال با لحاظ للغیر (مقام فعل) ارتباط اتحادی این دو جوهر را طرح کرده‌است. این شباهت ما را بر آن داشت پاسخ به این سؤال «کدام تبیین از حیث مبانی و انسجام درون ساختاری به نحو موجه‌تر و متقن‌تر این ارتباط را توجیه کرده‌است؟ انگیزه­‌ی اصلی تدوین رساله باشد. البته این پرسش سؤال­های دیگری را به دنبال دارد که در رساله به آن­ها پرداخته‌­ایم. با تأمل بر مسأله‌ی نفس و بدن و ویژگی­های این دو جوهر و نیز تبیین ارتباط آن­ها از نظر این دو فیلسوف، برخی وجوه اشتراک و افتراق‌هایی آشکار گردید، که در رساله به نحو مختصر اشاره شده‌است. از جمله: هر دو فیلسوف به جوهریت، تجرد، بساطت، بقای نفس قائل‌اند. هم­چنین هر دو متفکر بر رابطه‌ی اتحادی این دو جوهر تأکید دارند، اما تفسیر ملاصدرا از بساطت، جوهریت و تجرد نفس با تفسیری که دکارت ارائه می­دهد متفاوت است در نتیجه تبیین رابطه­‌ی اتحادی نیز در نگرش آن­ها به یک معنی نخواهد بود. پس از مداقه بر مبانی نظریات دکارت و ملاصدرا منشأ اصلی اختلاف نظر را اتخاذ مبانی متفاوت آن­ها یافتیم. البته مبانی متفاوت پیامد­های گوناگونی را نیز در پی دارد. در رساله با اشاره به برخی از مبانی و پیامد­های این دو نوع نگرش به تنقیح مطلب پرداختیم. پس از بررسی و تأمل بر مطالب مطروحه این نتیجه بدست آمد که با توجه به توصیفی که ملاصدرا از نفس، بدن و ارتباط آن­ها ارائه داده‌است می­توان ادعا کرد نظریه‌ی وی مستخرَج از مبانی او­ست. به همین دلیل به نحو مستدل‌تر انسان و رابطه‌ی این دو بُعد وجودی او را توضیح داده‌است، به گونه‌ای که باچالش‌ها و پیامد­های منفی کمتری مواجه است. گر­چه دکارت نیز مانند ملاصدرا مدعی ارتباط اتحادی نفس و بدن است، اما به نحو درون ساختاری نتوانسته‌است ادعای خود را توجیه کند. به تعبیری مبانی وی در اثبات ادعای اتحاد نفس و بدن ناکارآمد تلقی شده­است. در نتیجه تبیین وی زمینه‌ی طرح نظریات بعضاً مباین با نظریه‌ی او را فراهم کرده‌است.
معاد جسمانی از دیدگاه غیاث‌الدین منصور دشتکی و ملاصدرا
نویسنده:
معصومه اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در قرن دهم هجری در زمینه‌ی بحث عقلی از معاد جسمانی نخستین قدم از سوی «غیاث‌الدین منصور دشتکی شیرازی» در مکتب فلسفی شیراز برداشته شد. وی با تألیف کتاب حجّه الکلام نظریه‌ای بدیع در این مسأله ارائه کرد. صدرالمتالّهین که به این کتاب دسترسی داشت، نظریه‌ی ابتکاری غیاث‌الدین منصور را در این مسأله مورد مناقشه قرار داد و اشکال تناسخ را بر آن وارد دانست. وی با تمسّک به مبانی ابتکاری‌اش در حکمت متعالیه، برهانی فلسفی بر اثبات معاد جسمانی اقامه نمود و بسیاری از مطالب و عبارات دشتکی را بدون ذکر نامی از او عیناً در کتب خویش آورد. همین امر موجب شد تا منتقدین ملّاصدرا همچون «ضیاءالدین درّی اصفهانی» به ایشان نسبت انتحال و سرقت علمی داده و وصف بدیع بودن را از نظریه‌ی صدرالمتالّهین بستانند. بنابراین، پاسخ به این پرسش‌ که «آیا نظریه‌ی معاد جسمانی ملّاصدرا همان گونه که از ضیاءالدین درّی اصفهانی نقل شده است، رونوشتی از آراء غیاث‌الدین منصور دشتکی می‌باشد؟ یا اینکه با فرض تأثر ملّاصدرا از دشتکی، نظریه‌ای ابداعی است؟» انگیزه‌ی اصلی تألیف این رساله گردید.پژوهش و دقّت نظر در مبانی نظری دشتکی و ملّاصدرا برای اثبات معاد جسمانی نشان داد که نقل بخش اعظم کتاب حجّه الکلام توسط صدرالمتالّهین، بدون ذکر نامی از کتاب مزبور هرگز به معنای اخذ نظریه‌ی غیاث‌الدین منصور و انتحال آن به خود نمی‌باشد، زیرا این دو حکیم در مسأله‌ی معاد جسمانی با هم اختلاف مبنایی و جوهری داشته‌ و بر اساس مبانی متفاوت در عین استفاده از عبارات مشابه، به نتایج مختلفی دست یافته‌اند. به اجمال می‌توان گفت ملّاصدرا در طرح نظریات فلسفی خود همچون اصالت وجود، حرکت جوهری، ترکیب اتّحادی نفس و بدن، حدوث جسمانی نفس و تجرّد قوّه‌ی خیال وام‌دار آراء دشتکی‌ها بوده است و می‌توان منشأ و ظهور ابتدایی مبانی خاصّ ملّاصدرا را در آثار غیاث‌الدین منصور یافت.
واقع­گرایی اخلاقی فیلسوفان مسلمان با تمرکز بر ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
رفیده قاضی خانی استاد راهنما: جهانگیر مسعودی استاد راهنما: رسول رسولی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مباحث مربوط به فلسفه اخلاق، در آثار بیشتر فیلسوفان مسلمان، نه به صورت مستقل، بلکه به نحو پراکنده و به مناسبت سایر موضوعات و مباحث مطرح شده است. همین پراکندگی و نداشتن انسجام موضوعی، گاه زمینه سوء فهم ها و سوء تعبیرهایی را فراهم آورده و حتی موجب ادعاهایی خلاف واقع در خصوص دیدگاه های اخلاقی این فلاسفه شده است. بحث واقع گرایی اخلاقی، از جمله مباحثی است که به درستی در آثار فیلسوفان گذشته ما مورد شناسایی قرار نگرفته و از این رو دیدگاه های مختلف و متعارضی در این باره به آنان نسبت داده شده است. برخی از اندیشمندان با ملاحظه آثار منطقی فیلسوفانی چون ابن سینا و ملاصدرا، و این که آنان گزاره های اخلاقی را از سنخ قضایای مشهوره و یا مقبوله دانسته اند، آنان را معتقد به ناواقع گرایی و قراردادگرایی در حوزه اخلاق تلقی کرده اند. در مقابل برخی دیگر، با توجه به تبعات سنگین و ناپذیرفتنی ناواقع گرایی، سعی در توجیه دیدگاه های منطقی ابن سینا و ملاصدرا داشته و راه حل هایی ارائه داده اند که گاه با عبارات صریح این فیلسوفان در تعارض است. از این رو بررسی دقیق تر موضوع واقع گرایی اخلاقی در آراء فیلسوفان اسلامی ضروری می باشد. در رساله حاضر، سعی کرده ایم با روشی توصیفی و تحلیلی، و با بررسی دیدگاه اخلاقی ابن سینا و ملاصدرا از ابعاد مختلف، اعتقاد آنان را به واقع گرایی اخلاقی تبیین نماییم. در نظر ما بهترین راه برای رفع تعارضی که به ظاهر در دیدگاه های این فیلسوفان درباره گزاره های اخلاقی وجود دارد، تمییز و تفکیک ساحات مختلف مباحث اخلاقی در آراء آنان است. به این معنا که در ساحت هستی شناختی، که به تحلیل وجود و واقعیت گزاره های اخلاقی می پردازد، ابن سینا و ملاصدرا واقع گرایند، اما در ساحت معرفت شناختی که به نحوه شناخت گزاره های اخلاقی و نه تحلیل واقعیت آن ها مربوط می شود، آنان شهرت و مقبولیت این گزاره ها را عامل تصدیق و باور به آن ها می دانند. بنابراین نمی توان با استناد به دیدگاه ها معرفت شناختی این فیلسوفان درباره گزاره های اخلاقی، آنان را در ساحت هستی شناختی متهم به ناواقع گرایی اخلاقی نمود.
بررسی مقایسه‌ای منابع معرفت از نظر ملاصدرا و میرزا مهدی اصفهانی و آثار آن در معرفت الله
نویسنده:
حسین عمادزاده استاد راهنما: مهدی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ذاکری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: رضا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برنجکار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: محمدعلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اردستانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بی تردید منابع معرفت از مبانی فلسفی مهم علم کلام است. تفاوت دیدگاه ها در منابع معرفت، نتایج متفاوتی در علم کلام و به خصوص معرفت الله ایجاد می کند. رویکرد ملاصدرا و میرزای اصفهانی به منابع معرفتی و در نتیجه معرفت الله، بسیار متفاوت است. در این رساله رویکرد متفاوت ملاصدرا و میرزای اصفهانی در منابع معرفت و آثار آن در معرفت الله، مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد. منابع معرفتی ملاصدرا شامل حواس ظاهری، حواس باطنی، حافظه، عقل، گواهی و متون دینی است. منابع ملاصدرا در معرفت الله، عقل، نقل و شهود است. هر چند از نظر ملاصدرا توانائی عقل در معرفت الله محدود است ولی عقل مهم ترین منبع در معرفت الله است؛ چرا که باید شهودات عرفانی و مدلول ادله نقلی به وسیله عقل تبیین و اثبات شوند. مهم ترین اثر منابع معرفتی ملاصدرا در خداشناسی، وحدت وجود است؛ نظریه ای که از نظر ملاصدرا علاوه بر داشتن دلایل عقلی و شهودی، مدلول نهائی متون دینی است. از دیدگاه میرزای اصفهانی سه منبع عقل و علم، معرفت فطری و متون دینی، منابع معرفت انسان‌اند. مهم‌ترین و بنیادی‌ترین منبع معرفت برای میرزای اصفهانی «معرفت فطری» است. در نگرش میرزای اصفهانی، شناخت خداوند فطری است؛ معرفتی از خدا در قلب و جان انسان از عوالم قبل از خلقت به ودیعت نهاده شده است و بعد از ورود به این عالم، فراموشانده شده و با یادآوری آن معرفت فراموش شده، معرفت فطری مرکب حاصل می شود. خداشناسی فطری، نتیجه معرفت فطری است. ملاصدرا و میرزای اصفهانی علاوه بر اختلاف نظر در منابع معرفتی و معرفت الله دارای اشتراکاتی نیز هستند. ملاصدرا و میرزای اصفهانی هر دو معتقدند که توان عقل در خداشناسی محدود است و مهم ترین منبع برای معرفت الله را معرفت مشاهده ای می دانند. با وجود اهمیت برخی از نقدهای میرزای اصفهانی، برخی دیگر از نقدهای میرزای اصفهانی بر ملاصدرا پذیرفتنی نیستند. برخی از نظریات میرزای اصفهانی و ملاصدرا در منابع معرفت و معرفت الله قابل نقد هستند ولی نظریات ملاصدرا در منابع معرفت و معرفت الله،از اشکالات کمتری رنج می برد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نحوه خوانش صدرالمتألهین شیرازی از روایات اسلامی در موضوع خداشناسی
نویسنده:
علیرضا آزادگان استاد راهنما: رضا برنجکار استاد مشاور: سید رضا قائمی رزکناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از بررسی آثار صدرالمتألهین شیرازی که پایه گذار حکمت متعالیه محسوب می شود، به روشنی معلوم است که وی در جای جای آثار خود ، در کنار ادلّه عقلی برای اثبات و یا توجیه مبانی فلسفی خود و تطبیق آنها با نظام وحیانی، از روایات اسلامی نیز استفاده نموده است. بنابراین لازم به نظر می رسد که تفکرات فلسفی صدرا که به ادعّای او منطبق یا نظام وحیانی است و در غیر این صورت نمی توان عنوان حکمت را به آن اطلاق نمود، به خصوص در حوزه خداشناسی که این پژوهش بر محوریت آن شکل گرفته است مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد تا مشخص شود که اولاً برای دستیابی به این مبانی فلسفی به چه میزان از روایات اسلامی بهره برده است و ثانیاً به چه میزان این مبانی پذیرفته شده از جانب او که اکثراً با براهین عقلی نیز تبیین شده اند، منطبق با مجموعه نظام وحیانی با تکیه بر روایات اسلامی است. از این رو لازم است در ابتدا صحت و سقم استنادات و شواهد روایی او ، البته با استناد به پژوهش هایی که پیش از این در خصوص اعتبار روایات انجام شده است، مشخص شود و سپس در نگاهی جامع، با توجه به اینکه نظام وحیانی یک نظام مستقل است، موارد انطباق و افتراق مبانی حکمت صدرایی با مبانی قابل استخراج از نظام وحیانی روایی در موضوع خداشناسی مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
بررسی تطبیقی شرح احادیث افعال الهی از دیدگاه علامه مجلسی و ملاصدرا
نویسنده:
اکبر باقری زفره استاد راهنما: مهدی نصرتیان استاد مشاور: محمدحسین منتظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مدرسه کلام اصفهان یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین مدارس بر جریان علم کلام و مسائل کلامی است که جریان‌های مختلف کلامی از جمله جریان فلسفی کلامی و جریان حدیثی کلامی در آن دیده می‌شود. علامه محمد باقر مجلسی و ملاصدرا دو شخصیت مهم در تاریخ کلام هستند که هر کدام به عنوان نماینده‌ی دو جریان یاد شده‌ی کلامی شناخته می‌شوند که تحقیق در آراء و اندیشه‌های کلامی آنان راه را برای شناخت هرچه بیشتر و دقیق‌تر مدرسه‌ی کلامی اصفهان و جریان‌های فلسفی کلامی و حدیثی کلامی هموارتر و آسان‌تر می‌کند. از آن‌جا که توحید اصل‌الاصول معارف اسلامی و بحث از افعال الهی یکی از راه‌های توصیف و شناخت خداوند است، تحقیق و مطالعه‌ی آراء این دو شخصیت در موضوع افعال الهی اهمیتی ویژه دارد. در این تحقیق با بررسی و مقایسه‌ی آراء علامه و ملاصدرا در این باب نشان خواهیم داد به خلاف ملاصدرا که با تکیه بر مبانی و اصول فلسفی به تبیین آن‌ها می‌پردازد، علامه مجلسی با اصل قرار دادن روایات و تکیه بر عقلانیت غیرفلسفی تفسیری نزدیک‌تر به واقع از آن‌ها ارائه می‌دهد.
برهان معرفت نفس بر اثبات وجود خدا در الهیات صدرایی
نویسنده:
مجتبی افشارپور
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
قم - ایران: حکمت اسلامی وابسته به موسسه مجمع عالی حکمت اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان براهین اثبات وجود خدا در فلسفه اسلامی، صدرالمتألهین برهانی اقامه کرده که آن را در رتبه پس از برهان صدیقین، شریف‌تر از سایر براهین و بالاتر از آنها می‌داند. در این برهان که صدرالمتألهین نام «برهان معرفت نفس» را بر آن می‌نهد، سعی بر این است که از طریق معرفت حصولی نفس انسان و احکام و عوارض آن به معرفت خداوند نائل آیند. در این کتاب تقریرهای گوناگون حیث برهانی معرفت نفس در فلسفه صدرایی بررسی شده و سپس بر آیات و روایات معرفت نفس تطبیق داده شده است.
تبیین نحوۀ تأثیر نفس بر بدن با رویکرد فلسفۀ ملاصدرا
نویسنده:
حسین محمدی ، مهدی عظیمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئلۀ ارتباط نفس مجرد با بدن مادی همواره مسئله‏ای غامض و مورد اختلاف فلاسفۀ اسلامی و غربی بوده است. ملاصدرا با تکیه بر مبانی فلسفی خود ارتباط نفس و بدن را متفاوت از فلاسفۀ پیشین و به شیوۀ بدیعی بیان کرده است. اندیشمندان پساملاصدرا تبیین‏های متعددی از دیدگاه وی در باب ارتباط نفس و بدن ارائه داده‏اند. هدف در نوشتار حاضر این است که تبیین دیدگاه ملاصدرا از منظر جدیدی پردازش و توضیح داده شود تا در روشن‏تر شدن و فهم بهتر آن مؤثر واقع شود. بدین منظور تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که آیا از طریق تبیین چگونگی تأثیر نفس بر بدن می‏توان فهم بهتر و روشن‏تری از تبیین ملاصدرا نسبت به تعامل و ارتباط نفس و بدن یافت؟ نتایج تحقیق گواه بر این است که از نظر صدرا بدن همان نفس است و نفس، بدون هیچ مشکلی، می‏تواند بدن را تدبیر کند و بدن از آن متأثر شود، زیرا انسان از نشئات مختلف حسی، خیالی و عقلی برخوردار است و برای هر نشئه بدن متناسب با آن وجود دارد که از مراتب تشکیکی نفس هستند و نفس با هر یک از آن‏ها جوهر واحد محسوب می‏شوند. از این‏رو، صدرا در مسئله نفس و بدن یگانه‏انگار تلقی می‏شود. باور ملاصدرا به واسطه شدن بدن مثالی، روح بخاری و قوای نفس، به‏عنوان حدود میانی، باعث نزدیک شدن نفس و بدن و سنخیت بین آن‏ها می‏شود و برای نفس امکان ارتباط با بدن طبیعی مهیا می‏گردد. این نوشتار، به جهت وضوح بیشتر تبیین‏ دیدگاه ملاصدرا در باب ارتباط نفس با بدن و همچنین در مواجهه ما در عصر حاضر با انکارکنندگان نفس و ارتباط آن با بدن، می‌تواند راهگشا و مفید واقع شود.
صفحات :
از صفحه 447 تا 466
بررسی و تحلیل لامسه و قوای آن از دیدگاه ملاصدرا و عصب‌شناسی
نویسنده:
زهره سلحشور سفیدسنگی ، فاطمه زاهدی سالانقوچ
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم­ترین و پیچیده­ترین حواس انسان، حس لامسه است. لامسه سردی، گرمی، زبری و نرمی، درد و امثال آن در اشیا را به‌وسیله­ی پوست درمی‌یابد. تعریف این حس در فلسفه اسلامی و عصب­شناسی تعریف مشترکی است. لکن عصب­شناسی با تفصیل بیشتری فرایند لامسه را ذکر کرده است. طبق فلسفه ملاصدرا این تفصیل در مورد فرایند لامسه قابل پذیرش است، اما به اعتقاد ملاصدرا علوم اعصاب صرفا علل اعدادی ادراک را مورد بررسی قرار می­دهند. این تبیین در مورد علل اعدادی در آثار ملاصدرا با توجه به طبیعیات زمان ملاصدرا نیز ذکر شده است. بنابراین پیشرفت‌های علوم طبیعی مراحل اعدادی را با تفصیل بیشتر و دقیق­تری مطرح می­کند، اما پس از این مراحل است که ادراک توسط نفس اتفاق می­افتد. قوای لامسه نیز از جمله مباحث مشترک فلسفه ملاصدرا و علوم اعصاب است. علوم اعصاب براساس گیرنده­های حسی و فلسفه­ی ملاصدرا براساس ملموسات قوای لامسه را تقسیم­بندی می­کنند. به نظر می­رسد در این زمینه بهتر است مباحث مربوط به قوای لامسه با توجه به یافته­های علوم اعصاب تغییر یابد.
صفحات :
از صفحه 373 تا 388
  • تعداد رکورد ها : 4835