آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1083
پرسش از حقیقت انسان، مطالعه تطبیقی در آراء محی الدین ابن عربی و مارتین هایدگر
نویسنده:
علی اصغر مصلح
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
محی الدین ابن عربی ومارتین هایدگر دو پایه اصلی این پژوهشند. ابن عربی به عنوان نماینده سنت عرفان اسلامی ، پرنفوذترین عارف و حکیم اسلامی از قرن هفتم هجری به بعد بوده و تاثیر و نفوذی عظیم در تفکر و فرهنگ اسلامی ، بخصوص در ایران داشته است .هایدگر به عنوان نماینده تفکر معاصر پرنفوذترین متفکر قرن بیستم است که بیش از هر متفکری در فهم و نقد تفکر جدید سهم داشته و افقهای کاملا جدیدی به روی انسان معاصر گشوده است .در این پژوهش (( پرسش از حقیقت انسان )) به عنوان پرسش اصلی ، نقش رشته راهنما برای ورود به اندیشه های دو متفکر و تحقیق در آراء آنها را ایفا نموده است . ترجیح موضوع(( حقیقت انسان )) بر سایر موضوعات از آن جهت است که با این موضوع مجال برای ورود در عرصه های وسیعی از تفکر ، از جمله مسایل انضمامی تر انسان معاصر فراهم می گردد. محقق به مدد این پرسش کوشیده است امکان هم سخنی دو متفکر و تقریب آراء آنها را بررسی کند. این پرسش در مجموعه آثار دو متفکر نقشی بنیادی دارد و علاوه بر آن می تواند در فهم تفکر معاصر راهگشا باشد . این پژوهش را از دو وجهه نظر می توان مورد توجه قرار داد:1. بررسی امکان گفتگوی نمایندگانی از دو فرهنگ در باب مسئله ای از مسایل انسان معاصر. 2. بررسی امکان مشارکت نماینده یک سنت فکری مربوط به دوران غیر مدرن در پاسخ دادن به پرسشی اساسی در عالم معاصر. پرسشهای تحقیق در ذیل همین دو وجهه نظر قابل طرحند: 1. آیا می توان انتضار گفتگوی ثمر بخشی بین نمایندگان دو سنت در باب حقیقت انسان داشت؟ 2. آیا استمداد از مکتب ابن عربی برای پاسخ گفتن بهمسایل انسان معاصر وجهی دارد؟ فرضیه تحقیق در ابتدا پاسخ مثبت و قاطع به این دو پرسش بود . اما در ضمن تحقیق این پاسخ تعدیل شد و توجه بیشتر به جوانب اندیشه های دو متفکر و تفسیرهای متفاوت از آنها، بخصوص در مورد هایدگر، تحقیق را به این نتیجه سوق داد که این خصوصیت ذاتی دو تفکر است که امکان تفسیرها و برداشتهای متنوع از آنها را فراهم نموده است . در عین حال به نظر می رسد که :1. امکان گفتگوی بین دو سنت وجود دارد و نمایندگان دو سنت می توانند این گفتگو را بسط و گسترش دهند. 2. آثار ابن عربی و شارحانش برای ورود به عرصه پرسشهای بنیادی انسن معاصر قابلیتی بیش از آنچه تا کنون ظاهر شده دارد. در این پژوهش محقق به روش تحلیل محتوا آثار و متون دو متفکر و شارحان آنها را مورد بررسی قرار داده و کوشش نموده با توجه به اقتضائات تاریخی و شرایط فکری آنها پاسخهای دو متفکر به (( پرسش از حقیقت انسان )) را استخراج کند. سپس بر اساس کلیت طرح دو متفکر، به روش هرمنوتیکامکان گفتگو و هم سخنی دو متفکر را بررسی کند. در فصولی که امکان تقریب آراء و الیف اندیشه ها و یافتن افقهای مشترک مورد تامل بوده ، بطور طبیعی نقش محقق و برداشتهای وی بیشتر شده و تاویل متن به عنوان روش غالب در آمده است . دراین گام تجربه متفکران ایرانی در تقریب اندیشه ها و همچنین روش مقارنه و تطبیق بین هایدگر و حکمای شرق، بخصوص آن گونه که بین هایدگر و لائوتسه در ژاپن صورت گرفته مورد توجه قرار گرفته است .
پرسش از حقیقت انسان؛ مطالعه ای تطبیقی در آراء محی الدین ابن عربی و مارتین هایدگر
نویسنده:
علی اصغر مصلح
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابن عربی به عنوان نماینده سنت عرفان اسلامی و هایدگر نماینده تفکر معاصر پرنفوذترین متفکرین در فرهنگ اسلام و فلسفه غرب هستند. پرسش از حقیقت انسان پرسش اصلی است که نقش رشته راهنما برای ورود به اندیشه های این دو متفکر و تحقیق در آراء انانرا ایفا نموده است. این پژوهش از دو منظر قابل تعمق و مداقه نظر است: نخست بررسی امکان گفتگوی دو فرهنگ در باب یک مسئله انسان معاصر، بررسی امکان مشارکت نماینده یک سنت فکری دوران غیر مدرن در پاسخ به پرسش اساسی در عالم معاصر. این پژوهش با تکیه بر روش تحلیل محتوا آثار و متون دو متفکر و شارحان آنها رامورد بررسی قرار داده و با توجه به اقتضائات تاریخی و شرایط فکری آنها پاسخهای دو متفکر به این پرسش را استخراج نموده است. هرجا امکان تقریب آراء و تالیف اندیشه ها و یافتن افقهای مشترک مورد تامل بوده بطور طبیعی نقش محقق و برداشتهای وی بیشتر شده است.
تحلیل خوانش مارتین هایدگر از نقد اوّل ایمانوئل کانت
نویسنده:
حسین کلباسی، حمید اسکندری
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین هایدگر در کتاب کانت و مسألۀ مابعدالطبیعه، با چشم پوشی از تفاسیری که غالباً نقد عقل محض را یک پروژۀ معرفت شناسانه دانسته اند، آن را به منزلۀ اثری هستی شناسانه شرح می کند. وی می کوشد تا معلوم کند که چگونه تمام پاره های این اثر کانت (با محوریت حیث زمانی به عنوان بستر شاکله سازی تخیّل) اصالتاً به مسئلۀ اساسی هستی متناهی انسان یا دازاین (به منزلۀ شرط یا بنیان امکان دیگر موجودات) ناظر است. از نظر هایدگر، ایمانوئل کانت همانا مؤسّس هستی شناسی بنیادین دازاین است، گرچه به سبب گرفتاری در غلّ و زنجیر سنّت یا فرادهش فلسفی (به ویژه فلسفۀ دکارت) در بدایت این طریق متوقّف گشته و از ادامۀ آن بازمانده است؛ بدینسان، می توان گفت که به گمان هایدگر، نقد عقل محض و هستی و زمان برادرخواندۀ یکدیگرند، بدین معنا که هر دو از دغدغه ای واحد زاده اند و به راهی واحد گام نهاده اند. در مقالۀ حاضر به ویژه با رجوع به کانت و مسئلۀ مابعدالطبیعه و هستی و زمان منحصراً و مختصراً به تحلیل و تشریح و ارزیابی این خوانش هستی شناسانه پرداخته ایم تا ببینیم کانت چگونه و به چه معنا مؤسّس راه هستی شناسی بنیادین دازاین بوده و چرا و به کدامین جهت از ادامۀ آن بازمانده است. در این راه ناگزیریم که رویکرد انتقادی ارنست کاسیرر به خوانش هایدگر از کانت را نیز اجمالاً معرّفی کنیم.
موت الإنسان فى الخطاب الفلسفى المعاصر: هیدجر، لیفی ستروس، میشیل فوکو
نویسنده:
عبدالرزاق الدوای
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دار الطلیعة للطباعة والنشر,
کلیدواژه‌های اصلی :
سارتر در مورد خودآگاهی: خودآگاهی پیش از انعکاس و بازتاب در آثار اولیه ژان پل سارتر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Jonathan Mark Webber
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی نظریه های سارتر در مورد ماهیت و میزان آگاهی فرد از آگاهی های خود می پردازد، همانطور که این نظریه ها در نشریات فلسفی سارتر در دهه های 1930 و 1940 توضیح داده شده است. از نظر تفسیری، هدف این پایان‌نامه تبیین این نظریه‌ها و افشای دلایل سارتر برای اثبات آن‌ها است. از نظر فلسفی، هدف این پایان نامه ارزیابی آن نظریه ها در پس زمینه بحث فلسفی درباره خودآگاهی و کشف اینکه آیا سارتر سهم متمایز و ارزشمندی در این بحث دارد یا خیر. پایان نامه به سه بخش تقسیم می شود. مقدمه اساساً تفسیری است و اصطلاحاتی را که سارتر در نظریه‌های مورد بحث به کار می‌برد، روشن می‌کند. فصل 1 مربوط به آگاهی‌هایی است که سارتر ادعا می‌کند ما از آگاهی‌های کنونی خود داریم. فصل دوم مربوط به آگاهی‌هایی است که سارتر ادعا می‌کند می‌توانیم از آگاهی‌های قبلی داشته باشیم. در هر فصل، دیدگاه مورد بررسی، و دلایل سارتر برای داشتن آن، در پرتو مثال‌های تجربی، ملاحظات نظری و نظریه‌های اصلی رقیب، آشکار و ارزیابی می‌شود. نظرات سارتر با اشاره به تأثیراتی مانند دکارت، فروید، هوسرل، و هایدگر و متفکران معاصری مانند آرمسترانگ، چرچلندز، دنت و سرل مورد بحث قرار می گیرد. مناقشات تفسیری با ارجاع به بسیاری از ادبیات ثانویه مربوط به فلسفه سارتر مورد بحث قرار می گیرند. در مجموع، مشخص شد که سارتر گزارشی متمایز و منسجم از خودآگاهی ارائه می دهد. در فصل 1، مشخص شد که اگرچه سارتر نشان داده است که ما (تا حدی) از بسیاری از زندگی ذهنی فعلی خود آگاه هستیم، اما نشان نداده است که ما از کل زندگی ذهنی خود آگاه هستیم. در فصل 2، مشخص شد که نظریه سارتر مبنی بر اینکه انعکاس گاهی قابل اعتماد است، قابل تأیید یا ابطال نیست، اما با وجود این، بدتر از سایر نظریه‌های قابل اعتماد بودن بازتاب نیست.
از آگاهی تا زندگی: پدیدارشناسی و پدیده دینی در هوسرل، هایدگر و کی یر کگور [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Gregory P Floyd
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در پایان نامه خود قصد دارم اصول اولیه تلاش هایدگر برای پدیدارشناسی دین را در دوره های 1920 و 1921 او در مورد سنت پل و سنت آگوستین بازسازی کنم. به منظور درک پارامترها و مخاطرات آن پروژه، من آن را جزئی از پدیدارشناسی هوسرلی و نیز گرایش های گسترده تر آلمانی در فلسفه، الهیات و تاریخ ادیان «علمی» [Wissenschaftliche] می دانم. معیار موفقیت هایدگر، روایت او از «اشاره‌های رسمی» است، که تلاش می‌کند تا بیانی تأمل‌آمیز (یعنی فلسفی) از زندگی را بدون امتیاز دادن به یک دیدگاه نظری خاص ارائه دهد. این تلاش او را به درک مجدد پدیدارشناسی به مثابه هرمنوتیک زندگی واقعی و تغییر تأکید خود از پدیدارشناسی آگاهی دینی به پدیدارشناسی زندگی دینی سوق می دهد. آنچه این گزارش را متمایز می کند، تمرکز آن بر ماهیت «انگیزه» یا «تعیین شده» معنا از زندگی است. پس از بازسازی و تشریح روایت هایدگر، به یک گرایش مشکل‌ساز به سمت رسمی‌سازی بیش از حد توجه می‌کنم که منحصراً بر حس اجرا (Volzugsinn) به قیمت معنای محتوا (Gehaltsinn) تمرکز می‌کند. من از کی یرکگور، که هایدگر در این برهه از زمان با دقت می خواند، کمک می گیرم تا نشان دهم چرا تمرکز بر ماهیت تطبیقی ​​معنا مستلزم نادیده گرفتن محتوای آن نیست. من با ارائه راه‌هایی به پایان می‌رسم که یک نسخه اصلاح‌شده از فلسفه دین رسماً نشان‌دهنده هایدگر ممکن است امروز برای ما مفید باشد.
بررسی مفهوم تجربه نزد هگل با تکیه بر تفسیر مارتین هایدگر
نویسنده:
محمد حسین کمالی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
ردپای برگسون در تفسیر هایدگر از زمان
نویسنده:
حسین ملکوتی ، بیژن عبدالکریمی ، علی مرادخانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در ابتدای کتاب وجود زمان نام برگسون در کنار نام ارسطو آمده است، جایی که هایدگر سعی دارد مفهوم حیث زمانی را از زمان سنتی مورد استفاده در فلسفه تمایز دهد. حال سؤال اینجاست که پس از اشارۀ هایدگر به نام ارسطو، چرا نام برگسون به میان می‌آید؟ اگر منظور آخرین فیلسوف است چرا هوسرل را نام نمی‌برد که استاد خود هایدگر بود و سخنرانی‌اش با عنوان زمان-آگاهی قرار بود تحت نظارت هایدگر به چاپ برسد؟ چرا نامی از هگل به میان نمی‌آید که تفسیرش از زمان در فصل ماقبل آخر وجود و زمان، موضوع بحث هایدگر قرار می‌گیرد؟ چرا نامی از دیلتای نیست که موضوعات تفکرش در زمینۀ زمان قبل از نوشتن کتاب وجود و زمان موردتوجه هایدگر بود؟ البته هایدگر در انتهای بخش دوم وجود و زمان و در قالب یک پانوشت بار دیگر به نام برگسون اشاره و ادعا می‌کند که تنها قصدش، تمایز قائل شدن میان نظر خودش در باب «زمان» با برگسون است، هرچند اخیراً توسط علاقۀ روزافزون به مکتب برگسونی و تأثیر او بر فلسفۀ قرن بیستم به دلیل تأثیر او بر ژیل دلوز تحقیقات پژوهشگران نشان از وامداری هایدگر از فلسفۀ برگسون دارد. دامنۀ این تحقیقات گرچه به مسئلۀ تأثیر برگسون بر پدیدارشناسی و هایدگر هم کشیده شده اما برخی پرسش‌ها هنوز بی‌پاسخ هستند که این مقاله سعی در پاسخ به آنها را دارد
صفحات :
از صفحه 221 تا 236
افلاطون پست مدرن: نیچه، هایدگر، گادامر، اشتراوس، دریدا [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Catherine H. Zuckert (کاترین زوکرت )
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
University of Chicago Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: کاترین زوکرت کار پنج شخصیت کلیدی فلسفی قرن نوزدهم و بیستم را از دریچه خوانش‌های کاملاً پست مدرن آنها از افلاطون بررسی می‌کند. او استدلال می کند که نیچه، هایدگر، گادامر، اشتراوس و دریدا، که متقاعد شده بودند که عقل گرایی مدرن امکانات خود را به پایان رسانده است، همگی به افلاطون روی آوردند تا شخصیت اصلی فلسفه را دوباره کشف کند و سنت غربی را به عنوان یک کل دوباره درک کند. کنار هم قرار دادن هنرمندانه زوکرت از این بدنه های فکری به ظاهر متفاوت، دیدگاهی همدیگر را ارائه می دهد، نه فقط از این متفکران منفرد، بلکه از چشم انداز گسترده پست مدرن نیز. نتیجه یک اثر درخشان است که دیدگاهی بدیع در رابطه بین سنت فلسفی غرب و شرکت پست مدرن در حال تکامل ارائه می دهد.
گفتگو با بيژن عبدالكريمي: هيچ كس نتوانست تفكر هايدگر را مانند فرديد به اعماق جامعه وارد كند
نویسنده:
بيژن عبدالكريمي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
  • تعداد رکورد ها : 1083