آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1064
پایان ها: پرسش های حافظه در هگل و هایدگر [کتابشناسی انگلیسی]
نویسنده:
Rebecca Comay, John McCumber
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
Northwestern University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این مجموعه مقالات، محققان برجسته مدل‌های مختلفی را ارائه می‌کنند که از طریق آن می‌توان به رابطه منحصربه‌فرد میان بدنه‌های فکری هایدگر و هگل نگاه کرد، و نشان می‌دهد که چگونه این فیلسوفان راه‌هایی برای تفکر تاریخی ارائه می‌کنند که چنین تفکری را صرفاً به‌عنوان بسط و تفصیل درک نمی‌کنند. یک پارادایم معین اما فعالانه درگیر بازنگری انتقادی و تحول آفرین جهان است.
مفهوم بودن در هگل و هایدگر [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Gerhard Schmitt
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
فراگیر بودن متناهی: هگل، هایدگر و حقوق فلسفه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Dennis J. Schmidt
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
The MIT Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی : مفروضات و وظایف نهفته در فراخوان های معاصر برای «غلبه بر» سنت متافیزیکی چیست؟ دنیس جی. اشمیت با تأمل بر تناقضات درونی مفاهیم «سنت» و «تناهی»، بینش‌های بدیعی در مورد چگونگی ارتباط فلسفه با سنت‌های خود ارائه می‌کند تا بخواهد حس حیاتی از کثرت «لبه‌ها» را که آن را تشکیل می‌دهند، حفظ کند. تناهی او این کار را از طریق بررسی دقیق موضوعات موجود در آثار هگل و هایدگر انجام می دهد، دو فیلسوفی که ایده های سنت و تناهی را مرکز توجه خود قرار دادند. اشمیت با این سوال شروع می کند که چگونه هایدگر می تواند ادعا کند که متافیزیک را علی رغم ادعای هگل نابود کرده است. تا امکانات خود را کامل کرده باشد. اشمیت به طور سیستماتیک به دنبال توسعه نقد هایدگر از هگل، گفت وگویی را بین آنها ایجاد می کند. موضوع آن گفت و گو، ماهیت تناهی است که در زمان، هیچ، حلقه های دیالکتیکی و هرمنوتیکی، و در مفاهیم تجربه، کار، تکنولوژی، تاریخ و اندیشه پیش سقراطی بیان شده است. با شروع نقد هایدگر از هگل در هستی. و زمان، راهبرد اشمیت افشای پیچیدگی‌های گفتمان فلسفی در مورد امر متناهی با ترسیم نزدیکی‌های هگل و هایدگر است. گفت و گوی حاصل، پرتره های بدیع هر دو فیلسوف را ارائه می دهد. همچنین نشان می‌دهد که شکست اولیه و ناشناخته هایدگر در جدا کردن خود از دیالکتیک هگل انگیزه بسیاری از چرخش‌ها و تصمیم‌های حرفه‌ای بعدی اوست. در پایان، اشمیت تفسیری از اهمیت گسترده‌تر نتایج آن گفت‌وگو ارائه می‌دهد، و مطالعه او را با دیگر بحث های معاصر پست مدرنیسم مرتبط می کند. او ایده کثرت یال‌هایی را که توسط متناهی باز می‌شود بسط می‌دهد و استدلال می‌کند که فلسفه تنها زمانی گذشته و آینده خود را می‌فهمد که معنای تناهی خود را بشناسد. دنیس جی. اشمیت، دانشیار فلسفه در دانشگاه ایالتی نیویورک است. در بینگهامتون فراگیر بودن متناهی در مجموعه مطالعاتی در اندیشه اجتماعی معاصر آلمان با ویرایش توماس مک کارتی گنجانده شده است.
هگل و هایدگر [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Leo Lugarini
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
دیالکتیک و هرمنوتیک: هگل و هایدگر [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Vincenzo Vitiello
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Guida,
مفهوم تجربه هگل: با بخشی از پدیدارشناسی روح هگل در ترجمه کنلی رویس داو [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Martin Heidegger
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Harpercollins,
قرائت در تفسیر: هولدرلین، هگل، هایدگر [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Andrzej Warminski
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
University of Minnesota Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی : اولین بار در سال 1987 منتشر شد. نسخه‌های آرشیو مینه‌سوتا از فناوری دیجیتال استفاده می‌کند تا کتاب‌هایی را که برای مدت طولانی در دسترس نبودند، دوباره در دسترس قرار دهد، و بدون تغییر از نسخه‌های اصلی انتشارات دانشگاه مینه‌سوتا منتشر شده‌اند. Readings in Interpretation - جلدی که عمدتاً در مورد متون هولدرلین، هگل و مفسر آنها هایدگر است - خود را به طور استراتژیک بین ادبیات و فلسفه قرار می دهد. مطابق با این کنار هم قرار گرفتن، به مسئله خودآگاهی و تأمل در سطوح «مضمون» و «متن» می پردازد. هم برای هگل و هم برای هولدرلین، خودآگاهی و رابطه آن با دانستن مضامین صریح هستند، اما خوانش‌های وامینسکی نشان می‌دهد که بازتاب مخل‌کننده‌تری در سطح متن مؤثر است. در بحثی که بر جنبه‌های متنی پدیدارشناسی روح هگل متمرکز است، وارمینسکی نشان می‌دهد که لحظه منفی - که اغلب به عنوان مقدمه‌ای برای خودآگاهی یکپارچه تعبیر می‌شود - نمی‌تواند با مدل‌های تفسیری استخراج‌شده از بیرون متن توضیح داده شود. توسط مفاهیمی مانند خود، آگاهی یا سوژه. در عوض، یک عمل و نظریه کاملاً متفاوت ضروری است. بنابراین، «پس‌نسخه پیش‌نویس» نویسنده در ابتدای کتاب، مقدمه‌ای برای ترسیم مبانی نظری قرائت‌های بعدی و به‌عنوان «پس‌نسخه‌ای» است که تفاوت بین «خواندن» و «تفسیر» را که این خوانش‌ها ضروری می‌سازد، توضیح می‌دهد. .
پدیدارشناسی مرگ: بعد مذهبی در اندیشه اخلاقی امانوئل لویناس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Changhyun Kim
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی پدیدارشناسی مرگ لویناس می پردازد تا با بررسی لحظه سیاسی شخص ثالث، بعد دینی را در اندیشه اخلاقی او آشکار کند. من استدلال می‌کنم که مرگ نه پدیده‌ای ناب است که به وضوح در ساختار نوئما-نوزیس غرض‌ورزی قابل درک است و نه یک غیرپدیده محض است که کاملاً به بررسی پدیدارشناختی بی‌ربط است. بلکه مرگ پدیده‌ای فراپدیده‌ای است که ویژگی غیرقابل درک آن دو پیشینه مهم فلسفی لویناس را زیر سؤال می‌برد: 1) پدیدارشناسی استعلایی هوسرل، به معنای روش‌شناختی، و 2) تفسیر هستی‌شناختی هایدگر از مرگ، به معنای موضوعی. از یک سو، لویناس در فراپدیداری مرگ با شکست پدیدارشناسی مواجه می شود، به این معنا که پدیدارشناسی نمی تواند ویژگی پارادوکسیکال مرگ را در قالب یک همبستگی نوئتیکو-نوئماتیک به تصویر بکشد. از سوی دیگر، لویناس بی‌وقفه با مضمون‌سازی هستی‌شناختی هایدگر، که فراپدیده‌گرایی مرگ را خنثی می‌کند، به چالش می‌کشد و در نتیجه راز معمایی مرگ را به تسلط قهرمانانه مرگ تقلیل می‌دهد. در مجموع، فرا پدیدار بودن مرگ در ساختار معنایی هستی‌شناسی قرار می‌گیرد. این رساله با توسل به خصلت پارادوکسیکال مرگ، ادعا می‌کند که ساختار معماری هستی‌شناسی هایدگر، دلالت اولیه‌تر و ضروری‌تری از مرگ دیگری را غیر از مینیت هستی‌شناختی [Jemeinigkeit] مرگ، شبیه‌سازی می‌کند یا می‌پوشاند. بنابراین، پدیدارشناسی مرگ لویناس، دلیل وجودی خود را نه در دستاورد ماهرانه اش در مضمون سازی مرگ، بلکه در ناکامی اش در مضمون سازی و معنا بخشیدن به آن توجیه می کند، زیرا معنای اخلاقی مرگ از سقط مضمون سازی معنایی- هستی شناختی مرگ ناشی می شود. . لویناس برای آشکار ساختن معنای اخلاقی مرگ که در معماری هستی‌شناسی «راس بالای سین» پنهان، مبهم و سرکوب شده باقی می‌ماند، تلاش می‌کند تا آنچه را هستی‌شناسی پوشانده است، یعنی برهنگی بی‌رحمانه وجود [être] را آشکار کند. در برخورد اخلاقی با دیگری که دستور می‌دهد: «نباید بکشی» مشخص می‌شود. این منع اولیه، بیش از اضطراب [ترس] برای مرگم، مرا وسواس می‌کند و بر من غالب می‌کند، گویی مرگ دیگری برایم مهم‌تر از مرگ من است. دلالت اخلاقی مرگ از ندای اولیه ناشی می‌شود در مواجهه با دیگری که مرا نسبت به مرگ دیگری هوشیار، بیقرار و بی تفاوت می کند، اما ظهور شخص ثالث مسئولیت انحصاری، بی قید و شرط یا بی چون و چرای من را در قبال دیگری زیر سوال می برد و دستور می دهد که چه دیگری دستور می دهد: "من صدایم." با وجود این، بازجویی سیاسی از شخص ثالث هرگز ساختار اخلاقی را به خطر نمی اندازد، بلکه برعکس، این امکان را برای اخلاق فراهم می کند که بدون بازگشت به شکل ناتوان، خاموش یا فرشته ای از اخلاق، که مستلزم خشونت، غیرسیاسی و ضد اخلاقی است، اخلاقی باقی بماند. این پایان نامه اصرار دارد که ویژگی رادیکال پدیدارشناسی مرگ لویناس در برداشت پارادوکسیکال او از دین، «Raport sans rapport» به اوج می رسد، که در آن رابطه اخلاقی همیشه به عنوان یک پرسش عالی در زمینه سیاسی باقی می ماند. دینی بودن مستلزم پرسش هستی شناسانه «بودن یا نبودن»، بودن یا نبودن نیست؛ بلکه غیر از بودن، فراتر از ماهیت، یا فراتر از conatus essendi است که در آن لویناس معنای اولیه را تشخیص می دهد. مرگ، مانند جانشینی، فداکاری، یا مردن برای دیگران.
کی یرکگور و اگزیستانسیالیسم [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Jon Stewart (جان استوارت)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Routledge,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: تردیدی وجود ندارد که اکثر متفکرانی که معمولاً با سنت اگزیستانسیالیستی در ارتباط هستند، صرف نظر از آموزه های واقعی شان، به نوعی تحت تأثیر نوشته های کی یرکگور بوده اند. این تأثیر آنقدر زیاد است که می توان به انصاف بیان کرد که جنبش اگزیستانسیالیستی مسئول پیشرفت عمده در استقبال بین المللی کی یرکگور بود که در قرن بیستم اتفاق افتاد. در نوشته‌های کی‌یرکگور می‌توان مجموعه‌ای غنی از مفاهیمی مانند اضطراب، ناامیدی، آزادی، گناه، جمعیت، و بیماری را یافت که همگی در ادبیات اگزیستانسیالیستی به عنوان موتیف‌های استاندارد تبدیل شدند. سارتر نقش مهمی در تقدیس کردن کی یرکگور به عنوان یکی از پیشروان اگزیستانسیالیسم ایفا کرد. با این حال، پژوهشگران اخیر به استفاده ایدئولوژیک او از کی یرکگارد توجه کرده است. در واقع، به نظر می رسید که سارتر از کی یرکگور برای اهداف خود سوء استفاده می کند و سوء ظن به ارائه نادرست و تحریف، مفسران اخیر را بر آن داشته است تا به گذشته برگردند و رابطه پیچیده بین کی یرکگور و متفکران اگزیستانسیالیست را مورد بررسی قرار دهند. مقالات این جلد شامل چهره هایی از سنت های اگزیستانسیالیسم فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی و روسی است. آنها استفاده غنی و متنوع از کی یرکگور توسط این متفکران متأخر را بررسی می کنند و مهمتر از همه، نقش ادعا شده او را در این جنبش روشنفکری معروف تحلیل انتقادی می کنند.
هايدغر ناقداً هيغل، الكينونة والزمان كمنفسحٍ للمساجلة النقدية
نویسنده:
فرانك درويش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 131 تا 147
  • تعداد رکورد ها : 1064