آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1064
درباره‌ی پدیدارشناسی روح هگل
نویسنده:
مارتین هایدگر، حسن رحمانی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
در باره پدیدار شناسی روح هگل
نویسنده:
مارتین هایدگر؛ مترجم: حسن رحمانی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
بررسی تطبیقی هستی‌شناسی تأویلی ملاصدرا و هرمنوتیک هیدگر
نویسنده:
محمد بیدهندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
هگل، هایدگر و مسالۀ زمان
نویسنده:
محمدمهدی اردبیلی,علیرضا آزادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هرچند هگل نخستین کسی نبود که پای تاریخ را به فلسفه باز کرد، اما بی تردید جایگاه تاریخ در متافیزیک تا پیش از هگل هیچ گاه چنین والا نبوده است. هگل تاریخ را وارد جوهر و جهان کرد؛ به این معنا که جوهر ذاتا پدیده ای تاریخی است و تاریخ همانا تجلی روح جهان است. تقریبا صد سال پس از هگل، فیلسوف دیگری سربرآورد که به تعبیری مفهوم تاریخ و رابطۀ آن با هستی را احیا کرد. وی تلقی غیرتاریخی پدیدارشناسی استادش هوسرل (صرف نظر از نوشته های واپسین هوسرل) را به نوعی پدیدارشناسی تاریخمند بدل ساخت و برای دازاین، یعنی یگانه راه مواجهه با حقیقت هستی، ذاتی تاریخی قائل شد. به اختلافات و اشتراکات هگل و هایدگر بر سر مفهوم تاریخ و تاریخ مندی تاکنون بسیار پرداخته شده است. اما ریشۀ تمام این مباحث، یعنی نگاه این دو متفکر به مفهوم «زمان» عمدتاً کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مقالۀ پیشِ رو ابتدا می کوشد تا تبیینی تقریبی از رویکرد هگل و هایدگر نسبت به مفهوم «زمان»، به دست دهد. سپس با اشاره به انتقادات هایدگر بر هگل (به ویژه برداشت هگل از زمان) در انتهای کتاب هستی و زمان، بکوشد تا در حد توان هگل را از برخی از این انتقادات مبرا کند و حتی برخی از آنها را در خصوص خود فلسفۀ هایدگر وارد بداند.1
تحلیل هایدگر از معنای زمان در فلسفه هگل
نویسنده:
نیره میرموسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی,
چکیده :
زمان با سه آموزة کلیدی فلسفه هگل یعنی مکان، صیرورت و روح همبسته است؛ 1. مکان، زمان میشود؛ یعنی وجود مکان به مثابه زمان (توالی اکنونها) متعین میشود. 2. زمان به این معنا صیرورت به شهود درآمده است که حرکت دیالکتیکی روح در آن ر خ میدهد. 3. شباهت زمان- به مثابه اکنون های تهی و انتزاعی- و روح - به مثابه مفهوم- روح را قادر به نفی زمان میسازد. هایدگر این تحلیل هگل را مناسبِ فهم شایع از زمان (زمان – اکنون) میداند و نه معنای اصیل زمانمندی. درک معنای اصیل زمان نیازمند آن است که نه تنها وجود مکان بلکه وجود هر موجودی بر اساس زمان فهمیده شود. در عین حال هایدگر تبیین هگل از نحوة شکل گیری و تطور تاریخی معانی زمان را تلاشی ستایشبرانگیز برای برقراری نسبتی معقول میان معانی گوناگون زمان میداند.
صفحات :
از صفحه 79 تا 93
تبیین هستی شناختی حکم:نقد هایدگر بر ارسطو و کانت
نویسنده:
نیما شریف منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جستار هایدگر درباره ی منطق،در دوره ی "هستی و زمان"،شرحی بر سرشت فهم پذیری ست که با منطق ریاضی به عنوان رویکردی درست نما به گستره و بنیادهای فهم پذیری پیوند می یابد.فهم_ پذیری همه گیرانه به عنوان ویژگی بنیادین اندیشه ی استدلالی نگریسته می شود.اما از نگاه هایدگر، به دلیل سرچشمه گرفتن اندیشه ی استدلالی از فهم پذیری جهان است که اندیشه ی استدلالی به عنوان رشته ای از امکان های ساخت یافته فهمیده می شود.بنابراین از نگاه او،منطق بخشی از جهان را توصیف می کند و واداشت های هنجارین اندیشه ی استدلالی بر پایه ی آشنایی بنیادین و پوشیده ای با جهان قرار می گیرند که او این آشنایی را فهم هستی می نامد.هایدگر آشکارا نقدی بر منطق سنتی را پیش می نهد و در این بررسی نقادانه به واکاوی بنیادهای هستی شناختی قیاس ارسطویی و استدلال های کانتی درباره ی آرمان منطق می پردازد.ازآنجاکه از سده ی پیش منطق ریاضی جای منطق ارسطویی را گرفته است،جستار هایدگر ممکن است زمان_سرآمده قلمداد شود. اما اگرچه منطق ریاضی توان بیان گری بیشتری را به خاطر نشان دادن مفهوم پیچیده تری از صورت منطقی به نمایش می گذارد،همان واداشت های هنجارین منطق ارسطویی را پیش انگاری می کند و اینگونه هر دو،ساختار استنتاجی جهان را بیان می کنند.هر دستگاه منطقی، از سه بخش مفهوم ها،حکم ها، و استدلال ها سازمان یافته است و من در این پایان نامه تنها رویکرد هایدگر به بنیاد های هستی شناختی حکم را بررسی خواهم کرد و در این بررسی نیز تنها به نقدهای او بر ارسطو و کانت و خوانش اش از آنها در دوره ی "هستی و زمان"خواهم پرداخت.
مقايسه تفسير هايدگر از کانت با ديگر تفاسير
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامي طهور,
کلیدواژه‌های اصلی :
پیش فرض های متافیزیکی بودن در جهان: رویارویی بین سنت توماس آکویناس و مارتین هایدگر [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Caitlin Smith Gilson
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Continuum,
چکیده :
ترجمه ماشینی : «پیش‌فرض‌های متافیزیکی بودن در جهان» سنت توماس آکویناس و مارتین هایدگر را وارد گفت‌وگو می‌کند و برای ضرورت فلسفه مسیحی استدلال می‌کند. از طریق تقابل اندیشه هایدگری و تومیست، بازاندیشی اصیل و جامعی درباره ماهیت موقتی و خاستگاه های تحقیق متافیزیکی ارائه می دهد. کتاب بررسی دقیق آغاز و زوال پیش‌فرض‌های چهارگانه متافیزیک تومیستی است: غرض‌ورزی، علیت، پایان‌پذیری، آنانکه استنای. تحلیل چهارگانه قبلا هرگز انجام نشده بود و سهم اصلی و اصلی کتاب گیلسون است. چهار ضلعی به مسائل بین رویکرد پدیدارشناختی و بینش متافیزیکی نفوذ می کند تا به تفاوت اصلی و آشتی ناپذیر آنها برسد. تلاش هایدگر برای استفاده از چهارچوب برای بیرون راندن الهیات از هستی‌شناسی، انگیزه تفسیری لازم را برای بازبینی متافیزیک رادیکال و غالباً نادرست سنت توماس، از طریق مسائلی مانند ابدیت، نیستی و تراژدی فراهم می‌کند.
آزادی نقد: در مورد ارتباط بین خودانتقادی و خودمختاری به پیروی از مک داول، هگل و هایدگر [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Alexander Brödner
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
transcript Verlag,
چکیده :
ترجمه ماشینی : اگر انسان ها را به عنوان حیوانات منطقی درک کنیم، خطر تضاد بین پیوند و آزادی وجود دارد: از یک سو، عقل باید در تعیین هنجارهای اعمال خود باشد - آزادی اینگونه محقق می شود. از سوی دیگر، به این هنجارها نیز باید نیروی الزام آور داده شود. با این حال، اگر بارها و بارها خودتان آن را تعیین کنید، به نظر نمی رسد چنین قدرتی قابل درک باشد. این تصور را ایجاد می کند که تعهد به هنجارهای مرتبط با عقل در تضاد با آزادی تعیین سرنوشت است. الکساندر برودنر برای غلبه بر این تضاد، ارتباط بین خودتعیین‌گری و انتقاد از خود را توضیح می‌دهد.
  • تعداد رکورد ها : 1064