جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بازخوانی انتقادی مؤلفه‌های سعادت در نظریه ارسطو
نویسنده:
مهدی دوستان ، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هرگونه نظریه‌پردازی دربارهٔ مفهوم سعادت، مستلزم تبیین مؤلفه‌های مختلف آن (از جمله مقدمات، شروط، مصادیق و اجزا) است. توجه به نقش بنیادین سعادت در حکمت عملی که به‌عنوان واسطه و تضمین کنندهٔ امتداد عملی فلسفه شناخته می‌شود، بیانگر اهمیت مضاعف چنین تبیینی در کاربست عملی نظریه‌ خواهد بود. در نظریهٔ سعادت ارسطو که بر عناصر مفهومی خاصی مانند خیر/غایت أعلی، خودبَسندگی، کارکرد، فضیلت و فعالیت مُبتنی است، دو فضیلت نظری و اخلاقی به‌عنوان اجزای سعادت و مواردی همچون ثروت، دوستی و سلامتی به مَنزلهٔ شروط آن مطرح شده‌اند؛ اما ابهام موجود در سخنان ارسطو سبب بروز اختلافی اساسی در میان مفسران آثار وی و نیز در آراء فیلسوفان مسلمان گردیده و آنها را به دو گروه طرفداران «سعادت غالب» و «سعادت جامع» تقسیم کرده است که در دیدگاه اول تنها فضیلت نظری دارای اهمیت ذاتی و اولی است و در دیدگاه دوم، فضایل نظری و اخلاقی به­طور همزمان مورد توجه ذاتی قرار می­گیرند. ریشه‌یابی ابهام مذکور و ارائهٔ راهکاری برای رفع آن در جهت افزایش کارآمدی عملی اهدافی هستند که در این نوشتار از طریق بازخوانی انتقادی نظریهٔ ارسطو به روشی تحلیلی مورد پِی‌جویی قرار گرفته‌اند. به نظر می‌رسد می‌توان با پایبندی به تعریف سعادت به‌عنوان «غایت بالذات» (در مقابل غایت نهایی) و توجه به کلّ ماهیت نوعیه (به جای فصل) در استدلال موسوم به «برهان کارکرد»، نظریه‌ «سعادت شامل» را پیشنهاد نمود که مؤلفه‌های سعادت را توسعه می­دهد، طبقه‌بندی مناسبی از آنها ارائه می‌نماید و درنتیجه کارآمدی عملی بیشتری در حلّ تزاحم­های میان آنها خواهد داشت.
صفحات :
از صفحه 135 تا 165
لوازم انسان‌شناختی نظریۀ اعتباریات علامۀ طباطبایی با نظر به انسان‌شناسی فلسفی جدید
نویسنده:
حسین هوشنگی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریۀ ادراکات اعتباری علامۀ طباطبایی فی‌نفسه در حوزۀ حکمت عملی جای می‌گیرد، اما این نظریه لوازم انسان‌شناختی جدی و مهمی دارد؛ جدی‌ست، زیرا این لوازم کاربردی و پردامنه هستند؛ مهم است، زیرا در مقایسه با انسان‌شناسی کلاسیک سنت فلسفۀ اسلامی ، افق های جدیدی را در حوزه انسان شناسی عملی گشوده است. ماحصل انسان‌شناختی نظریۀ اعتباریات را می‌توان در این قالب صورت‌بندی کرد که انسان موجودی است اعتبارساز. اعتبار علاوه بر این‌که خود از سنخ فعالیت ذهنی است، اساساً در حیطۀ فعالیت و عمل انسانی قرار می‌گیرد و از نوع ادراکات عملی است. لذا انسان در پس و پشت این نظریه، از حیث فعالیت و عمل مد نظر است. این انسان‌شناسی عملی برآمده از نظریۀ اعتباریات، به جهات گوناگون، امروزین و قابل‌مقایسه با نظریات جدید است. از مهم‌ترین وجوه فارق این نوع انسان‌شناسی جدید با انسان‌شناسی کلاسیک می‌توان این موارد را برشمرد: پسین، تجربی و عملی بودن. مؤلفه‌های اصلی عملی بودن عبارتند از: تقدم طبیعت بر بعد نفسانی در انسان و استخدام‌گر بودن انسان. همچنین در پرتو اعتباریات، اجتماعی بودن، فرهنگی بودن و سوژه بودن انسان هم در تعریف انسان راه می‌یابند و این همه در انسان شناسی فلسفی جدید هم مدنظر بوده است.
دیدگاه علامه حلی در باب معرفت شناسی کلّی‌ها
نویسنده:
داریوش بابائیان ، محمدسعیدی مهر ، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله کلّی‌ها از آغاز فلسفه به عنوان یکی از مسائل پرماجرا محل اهتمام است. کارکردهای هستی شناختی (نحوه ی وجود کلی) و معرفت شناختی اش (نحوه ی ادراک کلی) آن را به مسأله بدل نمود. از دیرباز اندیشورانی بسیار این دو جنبه از مسأله کلّی‌ها را مورد کاوش قرار داده اند. در این جستار وجه معرفت شناسی کلّی‌ها مطمح نظر است. علامه حلی نظریاتی درخور توجه در این زمینه عرضه کرده اند که به رغم اهمّیّت، قدرشان مجهول است. مدعای این نوشتار واکاوی چگونگی تلقی وی در نحوه ادراک مفاهیم کلی است. یافته های تحقیق گویای اتخاذ رویکرد تقریباً مشابه علامه در تقریر متداول مفهوم کلی، نسبت میان دو مفهوم کلی، اقسام کلی، تعقل کلی، تجرد مفاهیم کلی و محل آنها با جمهور اندیشمندان اسلامی است امّا در مقام تنقیح تشخّص و تجرید با قاطبه آنها اختلاف نظر دارد. همچنین دیدگاه ایشان در باره نظریه تجرید متزلزل به نظر می رسد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 30
مراتب عقلانیت عملی در اندیشه ی علامه طباطبایی
نویسنده:
جواد محمودزاده ، حسین هوشنگی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عقل عملی، مبدأ صدور افعال انسانی است. این قوه با استمداد از عقل نظری و با جعل احکام و اعتبارات خاص مرتبط با عمل همانند وجوب، فعل انسانی را صادر می‌کند. اعتبار وجوب از منظر علامه طباطبایی، نخستین و مهم‌ترین حکم عقل عملی در جهت صدور قطعی فعل است. وجوب اعتباری در نسبت با برخی افعال، ممکن است مطلق و در نسبت با افعالی دیگر مقید باشد. به هر مقدار این اطلاق بیشتر گردد، صدور فعل با مزاحمت کمتری انجام می‌شود، اما وجوب مقید، سبب می‌شود فعل تنها در شرایط خاصی صادر شود. مسئلة تشکیک در عقلانیت عملی، با توجه به اطلاق و تقیید در وجوب فعل تبیین می‌گردد. اطلاق بالاتر در وجوب به معنای شدت بیشتر و تقیید بیشتر به معنای شدت کمتر در صدور فعل است. ریشة ی این اطلاق و تقیید نیز به توجه نفس برمی‌گردد. این اطلاق و تقیید ممکن است پیرامون افعال هر یک از قوایی که در صدور فعل نقش دارند، شکل بگیرد که مهم‌ترین آن‌ها عقل نظری، وهم، غضب و شهوت است، چرا که عقل عملی در وجوب و صدور هر فعلی، تحت‌تأثیر یکی از این قوا واقع می‌شود. انفعال عقل عملی در برابر قوای پایین تر سبب می‌شود وجوب فعل ملایم با آن قوه با اطلاق بیشتر و تقیید کمتر( مزاحمت کمتر) صادر شود. پایین‌ترین درجة عقلانیت، عقلانیت مقید به شهوت است و به ترتیب عقلانیت عملی معطوف به غضب، وهم و عقل نظری در رتبه های بالاتر قرار می‌گیرد.
دیدگاه معرفت‌شناختی فخررازی و خواجه نصیرالدین طوسی در باب کلی‌ها
نویسنده:
داریوش بابائیان ، محمد سعیدی مهر ، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با وجود اختلاف فخر رازی و خواجه نصیرالدین طوسی در بسیاری از مسائل، دیدگاه آن‌ها در باب مسئلۀ کلی‌ها مشابهت و همگرایی زیادی دارد، هرچند تفاوت‌های مهمی نیز در میان هست. در این مقاله موضع آنان رادر قبال مسئلۀ کلی‌ها از منظر معرفت‌شناختی بررسی کرده‌ایم. در این زمینه نیز پیامدهای آن را در عرصۀ آگاهی‌بخشی و معرفت‌زایی هدف قرار داده‌ایم. برای رسیدن به این هدف چگونگی و چرایی معرفت‌بخشی کلی‌ها، اقسام کلی‌ها، تعقل کلی، کلی یا جزئی بودن صورت‌های عقلی، تجرد مفاهیم کلی و تجرید آن‌ها بررسی شده است. مجموع این مباحث نشان می‌دهد که هر دو اندیشمند یادشده قائل به عقل‌گرایی حداکثری هستند که جا را برای دیگر انواع معرفت تنگ می‌کند. یکی از پیامدهای این بینش بی‌توجهی به علوم طبیعی و دانش‌های تجربی است. از این رو، برای شکل‌گیری علوم جدید و اقبال به آن‌ها و جدی گرفتن‌شان لازم است که در مسئلۀ کلی‌ها تجدید نظر شود.
صفحات :
از صفحه 149 تا 164
بازخوانی تحلیلی نظریه استخدام و لوازم اخلاقی آن در نظام فکری علامه طباطبایی بر اساس نقد نظریه خودگروی
نویسنده:
پدیدآور: مرتضی مطهری فریمانی استاد راهنما: حسین هوشنگی استاد مشاور: مهدی سپهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریات استخدام و خودگروی روان‌شناختی با وجود تفاوت خاستگاه، از نظر انسان‌شناختی قرابت زیادی دارند و طبیعتاً مشکلات مشابهی می‌آفرینند. اولین مشکل این است که هر دو دیدگاه، با فروکاستن تمام تمایلات انسان به تمایل به جلب منفعت شخصی تالی فاسد جبر را به دنبال دارند. دومین مشکل این نظریات این است که با نفی مطلوبیت ذاتی تمام امور غیر از منفعت شخصی، بسیاری از ارزش‌ها را بی‌اعتبار می‌کنند که این بی‌اعتبار شدن، از سه جهت قابل بررسی است که عبارت‌اند از تعارض با فهم عرفی، مشکلات روانی ـ وجودی و مشکلات عملی. این پژوهش بر آن است تا نشان دهد که با رجوع به نظام فکری علامه طباطبایی این مشکلات قابل رفع است. در گام اول، با پذیرش این باور که انسان موجودی مرکب از قوای مختلف است امیال انسان به بیش از یک میل واحد فروکاسته می‌شوند و بدین ترتیب مشکل جبر برطرف می‌شود. از سوی دیگر، علامه معتقد است که غایت نهایی انسان یا حداقل یکی از غایات او تقرب به خداوند است و از آنجا که خداوند کمال مطلق و جامع تمام ارزش‌هاست، مطلوبیت ذاتی بسیاری از ارزش‌های تأمین می‌شود. با این حال، این راه‌حل در قبال برخی ارزش‌های دینی و اخلاقی که ذاتا معطوف به دیگران هستند موفق نیست. برای حل این مشکل نیازمند آن هستیم که به نوعی وحدت میان خودگروی و دیگرگروی قائل شویم که این خود از دو جهت در تفکر علامه قابل پی‌گیری است. نخست از طریق این آموزه که من حقیقی هر انسانی خداوند است و دوم از طریق قاعده اتحاد عاقل و معقول که علامه به عنوان یک فیلسوف صدرایی به آن عقیده دارد. بدین ترتیب تقریری جامع از خودگروی روان‌شناختی مد نظر علامه ارائه می‌شود که فاقد مشکلات سایر تقریرهای این نظریه است.
بررسی تطبیقی مراتب اخلاق از منظر علامه طباطبایی و کی‌یرکه‌گور
نویسنده:
پدیدآور: محمد حاجعلی عراقی استاد راهنما: حسین هوشنگی استاد مشاور: مهدی سپهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اخلاق از منظر متفکران وجودی، اشراقی و متأله دارای مراتب است و این به خاطر مبنای انسان‌شناسانه این دست از اندیشمندان است که برای انسان قائل به صیرورت هستند. علامه طباطبایی و سورن کی‌یرکه‌گور دو متفکری هستند که از جمله این اندیشمندان هستند. این پژوهش عهده‌دار تببین نظریه مراتب اخلاق در اندیشه ایشان و تطبیق آن‌ها با یکدیگر است. مراتب اخلاق از منظر علامه طباطبایی شامل سه مرتبه است: مرتبه اول، در پی سعادتِ این‌جهانی فرد است و این سعادت را به وسیله تعادل قوای فرد در راستای پسند عرف تحقق می‌بخشد. مرتبه دوم از اخلاق در پی سعادتِ آن‌جهانی فرد است و این سعادت را به وسیله تعادل قوای فرد در راستای نظام غایات و مبادی عالم هستی، محقق می‌کند. مرتبه سوم از اخلاق، نه در پی سعادت این‌جهانی است و نه در پی سعادت آن‌جهانی؛ بلکه صرفا در پی خود خداوند است و طریق آن، معرفت نفس می‌باشد. مراتب اخلاق از منظر کی‌یرکه‌گور نیز شامل سه مرتبه است: مرتبه اول از آن که استحسانی نام دارد، استمتاعات حسی بر فرد حاکم است. مرتبه دوم از اخلاق، مرتبه‌ای است که انسان به معیارها و اصول کلی اخلاق متعهد می‌شود و از این جهت است که کی‌یرکه‌گور نام این مرتبه را اخلاقی گذاشته است. مرتبه سوم از اخلاق، مرتبه‌ای است که انسان در آن نه تابع اخلاق است و نه دلمشغول لذت، بلکه چیزی که در این مرتبه اهمیت دارد، امر الهی است. نظریه مراتب اخلاق از منظر این دو متفکر دارای تفاوت‌هایی در تشکیکی یا متباین نگریستن به ارتباط بین مراتب، جایگاه ایمان، جایگاه انتخاب، توجه به فرد یا جمع، جایگاه خیر و شر در ذات انسان و ارتباط مراتب اخلاق از منظر دو متفکر می‌باشد. همچنین دارای شباهت‌هایی در باور به صیرورت انسان، مراتبی بودن اخلاق، اهتمام به زیست دینی، لزوم ایجاد اعتدال در قوای انسان و نگاه انفسی می‌باشد.
تفکر اسلام: از مدینه فاضله تا سیاست مدن؛ انتقال از اخلاق مدنی به اخلاق فردی در سیرت فکر فلسفی اسلامی با تأکید بر جایگاه شیخ الرئیس
نویسنده:
حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
تقسیم‌بندی معقولات ثانیه فلسفی بر اساس نحوه شکل‌گیری و واقع‌نمایی از دیدگاه علامه طباطبائی
نویسنده:
فرنگ قبادی ، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دغدغه اصلی در بحث معقولات ثانیه فلسفی، معرفت‌شناختی است. معقولات ثانیه خاستگاه و منشأیی در ذهن دارند، مسئله مصداق داشتن یا نداشتن این مفاهیم در خارج از ذهن مهم است. ذهن تحت چه مکانیسم یا فرآیندی به آن‌ها نائل می‌شود؟ واقع‌نمایی معقولات ثانیه چگونه و به چه صورت است؟ علامه طباطبائی نحوة حصول مفاهیم فلسفی را به دو روش می‌داند: علم حضوری و تحلیل حکم در قضایا. رابطه میان این دو روش خالی از ابهام نیست و علامه هر دو را به‌موازات هم مطرح کرده است. ایشان راه دوم را ترجیح می‌دهد، در نحوه واقع‌نمایی معتقدند معقولات ثانیه فلسفی از طریق وجودهای رابطی که در ذهن و عین دقیقاً یکی هستند کاشف از عالم واقع می‌باشند. معقولات ثانیة فلسفی در نحوه انتزاع و واقع‌نمایی سلسله مراتبی دارند که کاملاً از همدیگر متمایزند. در این مقاله با روش تحلیلی به بررسی چگونگی دیدگاه علامه طباطبائی خواهیم پرداخت.
صفحات :
از صفحه 85 تا 108
غلبه انسان‌شناسی عملی در عصر مدرن و ضرورت الهیات عملی
نویسنده:
حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انسان مخاطب دین است و لذا تغییرات در انسان سبب تغییر در دینداری و به تبع آن تغییر در دین‌ورزی می‌شود و حداقل این پرسش را ایجاد می‌کند که کدام یک از ساحات دین باید اولویت و صدارت یابد. در عصر جدید و دوره روشنگری شاهد تحولی چشمگیر در تعریف انسان هستیم. در این تعریف، انسان به مثابه موجودی جبران‌گر و اجتماعی، با نگاهی طبیعت‌گرایانه در کانون توجه قرار می‌گیرد. در دوره روشنگری و متعاقب انقلاب کپرنیکی کانت، انسان به مثابه سوژه و فاعل شناسایی متولد و معرفی شد، سوژه‌ای که متعلقات ادراک را خود را برمی‌سازد و البته از ادراک عوالم فرازمانی و فرامکانی قاصر است. نتیجه بسط این انقلاب کپرنیکی به ساحت اراده و عمل و احساسات و عواطف منتهی به تولد انسان به مثابه عامل (و نه عاقل به مفهوم متافیزیکی) شد. در چنین وضعیتی، مقولاتی همچون آزادی، تعهد، مسئولیت و عواطفی مانند نوع‌دوستی، شفقت و حیا که بروز آنها در حیات عملی است، در انسان و انسان‌شناسی اولویت می‌یابد و علومِ معطوف به عمل انسانی تکون یا بسط می‌یابد. الهیّات مسیحی با تکوین الهیّات عملی این تحول و تلاطم در مفهوم و حقیقت انسان را به رسمیت شناخته و با آن تعامل کرده است. الهیّات و کلام اسلامی هم بالطبع نمی‌تواند این امر را نادیده بینگارد. دین‌شناسان و اهل کلام باید از همه استطاعت و توان و ظرفیت علوم دینی اعم از کلام، فلسفه، اخلاق، فقه، اصول فقه، تفسیر و علوم حدیث، همراه با استفاده از علوم متعارف مرتبط، در مسیر تحقق الهیّات عملی اسلامی به مثابه یک علم دینیِ میان‌رشته‌ای گام بردارند.
صفحات :
از صفحه 211 تا 218