جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 96
تقریری نو از مسئله شر براساس نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی
نویسنده:
مرتضی حسینی، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
مسئله قرینه‌ای شر تنها استدلال ملحدان علیه خدا است؛ و نیز مسئله منطقی شر به مثابه مشکلی در میان خداباوران مطرح است. مسئله این مقاله این است که آیا نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی می‌تواند با اعتباری دانستن شرور، پاسخی برای این مسئله باشد؟ از نظر علامه طباطبایی همه مفاهیم و گزاره‌های عملی در برابر ادراکات اخباری و حقیقی، اعتبار جعل و قراردادهای انسانی‌اند در جهت رفع حوائج و نواقصی زیستی و وجودی و فرونشاندن تمایلات و رغبات برخاسته از آن نیازها. ازجمله این اعتبارات حسن و قبح و به تبع آن خیر و شر است. ویژگی و معیار مهم در اعتباریات آن است که ما ناظر به غایات متصورمان آنها را مثلا خوب یا بد، خیر یا شر محسوب می‌کنیم نه اینکه امور به لحاظ نفس الامری چنین باشند. البته ادراکات اعتباری به جهت اثر و کار کرد و غایتی که بر آنها مترتب است و نیز منشاء وجودی و زیستی فردی یا جمعی که دارند مرتبط و مترتب بر واقع هستند و لذا معرفت بخش و معقولند هرچند برهان بردار نیستند و البته عقلانیت آنها از نوع دیگری (عملی) است. در پرتو «اعتباری» دانستن شرور به نظر می‌رسد هم مساله منطقی شر و هم مساله قرینه‌ای آن و هم منافات نداشتن وجود شرور با نظام حکیمانه الهی، تقریری خردپذیرتر می‌یابد. علاوه بر اینکه احساس و تجربه شر هم به عنوان یک واقعیت بشری به رسمیت شناخته می‌شود و انکار نمی شود.
صفحات :
از صفحه 137 تا 157
تحلیل انتقادی تبیین های پوزیتیویستی (اثبات گرا) از بزهکاری با تأکید بر اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
مجتبی جاویدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگرچه پوزيتيويسم در عرصه روش‎شناختي تنها روش رايج نيست، اما هنوز هم مي‌توان آن را مسلط‌ترين روش در حوزه علوم اجتماعي و از جمله حقوق کيفري و جرم‌شناسي دانست. نظريات پوزيتيويستي در تبيين چيستي بزهکاري، خود را در قالب دو ملاک صوري «نقض قواعد مورد پذيرش در جامعه» و «نقض موارد جرم‌انگاري شده در قانون» و ملاک ماهوي «اصل ضرر» نشان داده است. همچنين نظريات پوزيتيويستي در تبيين چرايي ارتکاب بزهکاري خود را در قالب چهار دسته نظريات «پوزيتيويسم زيستي»، «پوزيتيويسم رواني»، «پوزيتيويسم جامعه‌شناختي» و «نظريات تلفيقي» نشان داده است. نظريات پوزيتيويستي در تبيين بزهکاري داراي مباني، اصول و شاخصه‌هايي است که کاملاً از آن‌ها متأثر بوده است. اين نظريه‌ها بر اساس آن مباني و اصول زاده شده‌اند، اما گاه سير منطقي از آن مباني و اصول به سمت اين نظريه‌ها طي نشده و لذا سازگاري لازم در اين نظريه‌ها وجود ندارد. از سوي ديگر، اين مباني و اصول، عليرغم داشتن پاره‌اي شباهت‌ها با حکمت اسلامي، داراي تفاوت‌هاي اساسي با آن هستند. بر اين اساس، در اين رساله ابتدا به بررسي و نقد سير طي شده از آن مباني و اصول به سمت نظريه‌ها و همچنين ميزان سازگاري نظريه‌ها با آن مباني و اصول پرداخته شده و سپس به نقد و بررسي آن مباني و اصول بر اساس حکمت اسلامي با تأکيد بر انديشه علامه طباطبايي همت گماشته شده است. اين مباني و اصول شامل مباني و اصول معرفت‌شناختي، هستي‌شناختي، انسان‌شناختي و روش‌شناختي است. شناخت اين مباني و اصول و نقد آن‌ها، امکان شناخت محاسن و معايب تبيين‌هاي پوزيتيويستي از بزهکاري نسبت به ساير تبيين‌ها را به ما مي‌دهد و از طرف ديگر، در راستاي بومي‌سازي علوم داعيه‌دار مطالعه بزهکاري، زمينه را براي ترسيم و ارائه يک منظومه فکري جديد براي شناخت دقيق و همه‌جانبه بزهکاري و سامان‌دهي رويارويي با آن در پژوهش‌هاي بعدي فراهم خواهد کرد.واژگان کليدی: پوزيتيويسم، بزهکاری، حکمت اسلامی، علامه طباطبايي، معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، روش‌شناسی
بازسازی و تحلیل چهار الگوی خداباوری در اندیشه‌ی غزالی
نویسنده:
خالد زندسلیمی، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
غزالی از جمله اندیشمندانی است که به مساله‌ی توجیه باور به وجود خدا پرداخته است .وی برای خداباوری چهار الگوی مختلف مطرح می‌کند که عبارتند از؛ الگوی خداباوری پیامبران، الگوی خدا باوری اولیاء، الگوی خداباوری متکلمان و الگوی خداباوری عوام. او هر یک از این الگوها را مناسب برای گروهی خاص از مردم می‌داند. غزالی معتقد است در میان چهار الگوی ذکر شده بالاترین درجه‌ی باور به خدا در الگوی خداباوری پیامبران و اولیاء حاصل می‌شود است که مبتنی بر شهود عرفانی هستند. این همان چیزی است که ما امروزه آن ‌را تجربه‌ی دینی می‌نامیم. لذا می‌توان نظریه‌ی او را نوعی قرینه‌گرایی مبتنی بر تجربه دینی تلقی کرد. لازم به ذکر است که می‌توان الگوهای چهارگانه‌ی غزالی را در قالب یک الگوی طولی و تشکیکی بازسازی کرد که در این قالب الگوی خداباوری انبیاء و اولیاء در بالاترین مرتبه و سایر الگوهای خداباوری در درجات دیگر قرار می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 113 تا 134
سعادت ناقص و کامل و ارتباط آن با رؤیت خداوند از دیدگاه توماس آکوئیناس
نویسنده:
منصوره ملکی، حسین هوشنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
سعادت از منظر توماس آکویناس خیر کاملی است مبتنی بر غایت نهایی و پس از رؤیت خداوند در جهان باقی به دست می‌آید. سعادت مورد نظر آکویناس سعادت کامل یا اخروی است، که در مقابل سعادت ناکامل یا دنیوی قرار دارد. سعادت ناکامل یا دنیوی از متلبس شدن به فضایل عقلانی و اخلاقی حاصل می‌شود و مقدمۀ رسیدن به سعادت کامل است، سعادتی که در پناه لطف حق در فضایل الهیاتی احسان و امید و ایمان متبلور می‌شود. آکویناس برای توضیح موضوع حقیقی سعادت موضوعات احتمالی دیگر سعادت همچون ثروت، افتخار، شهرت، قدرت، خیر جهانی، و لذت را رد می‌کند و متذکر می‌شود که موضوع سعادت خیر کاملی است که راه رسیدن به آن در نفس انسانی قرار داده شده است. او بر این باور است که بهجت و صحت اراده از لوازم ضروری سعادت کامل است، ولی جسم انسانی به صورت پیشینی و پسینی برای رسیدن به سعادت حقیقی لازم است. همچنین خیرهای خارجی و همراهی دوستان انسان را در وصول به سعادت ناکامل که مقدمۀ سعادت کامل است یاری می‌دهند.
صفحات :
از صفحه 205 تا 222
مقایسه معرفت شناسی ادراک حسی در حکمت متعالیه و فلسفه هگل
نویسنده:
علی حجتی نجف آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فهم ادراک حسی در حکمت متعالیه و فلسفه هگل با مبانی ادراک در این دو نظام فلسفی گره خورده است. ضمن آن که مبانی ادراکیِ رئالیسم صدرایی و ایدئالیسم هگلی، اولا نمی تواند از هستی شناسی این دو فلسفه جدا باشد و ثانیا بررسی این مبانی سبب می گردد چارچوب فلسفه صدرا به ایدئالیسم هگلی نزدیک شود. ادراک حضوری، درک حقیقتِ اصیل یا همان وجود با چنین درکی، بررسی حقیقت علم، صدوری بودن آن و اتحاد عالم و معلوم در این حکمت و نهایتا تساوق انسان و عالَم و یکی دانستن حقیقت این دو سبب می گردد که تفسیری ایدئالیستی از حکمت متعالیه شکل گیرد و در بستر چنین تفسیری، قابلیت انطباق اجزائی چون ادراک حسی فراهم گردد. بدین سبب نه تنها در مبانی، که در جزء جزء سیر ادراکی، چون درک محسوسات، نیز این دو فلسفه قابلیت تطبیق دارند
نشانه‌ شناسی رسانه‌ها و معضلة فلسفی تکنولوژی و معنا
نویسنده:
حسین هوشنگی ، محمدرضا روحانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عقلانیت مدرن، با گذار از سنت و نقد مبانی و مبادی آن و برپایة علل و عوامل ذهنی و عینی که حاصل چندین قرن تحولات عمیق در عرصه‌های گوناگون بشری بود، سبک زندگی متفاوتی را رقم زد که یکی از مهمترین شاخص‌های آن تجلیات تکنیکی بشر در بستر تسلط وی بر طبیعت بود؛ برخی چون مارتین هایدگر(1976-1889) تکنولوژی را زادة دنیای غرب و متأثر از مبانی آن قلمداد می‌نمایند؛ با توجه به بافت فلسفی تکنولوژی، در بستر ذات‌گرایی هایدگر سخن از دستیابی به غایات و اهداف والای بشری پندی بی اثر در ذات آن خواهد بود. در مقابل کارل پوپر(1902-1994) با ردّ ذات‌گرایی، وجه تکنیکی را فارغ از روح و ماهیت هایدگری به مثابة ابزاری در دست بشر مورد تأمل قرار می‌دهد. تحلیل رسانه‌های مدرن به عنوان تکنولوژیِ مؤثر بر افکار عمومی جهان با توجه به لایه‌های متنوع نشانه‌ای برون‌رفت از معضلة فلسفی تکنولوژی و معنا را نمود می‌بخشد.
صفحات :
از صفحه 117 تا 140
حقیقت مرگ در فلسفه اسلامی
نویسنده:
مهدی فرجی پاک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده :‏ مسأله مرگ و چیستی آن، همواره مورد سوال انسان بوده است. فیلسوفان و متفکران فراوانی در ‏این باب به نظریه پردازی پرداخته اند. فیلسوفان اسلامی نیز بصورت بسیار پراکنده به حقیقت مرگ ‏اشاره داشته اند. بطور کلی در فلسفه اسلامی، سه دیدگاه عمده در باب حقیقت مرگ ارائه شده است ‏که می توان آنها را دیدگاه سینوی، اشراقی و صدرایی نامید. این سه دیدگاه، پس از قبول دو ساحتی ‏بودن حقیقت انسان (نفس مجرد و بدن مادی)، حقیقت مرگ را جدایی نفس مجرد از بدن مادی ‏معرفی می کنند. هر چند پیروان این سه نظریه در تعریف خود از بدن مادی اختلاف عمده ای ندارند ‏اما در باب چیستی این حقیقت مجرد - که آن را نفس می نامند - بین آنهااختلاف آرا به چشم می ‏خورد. هر یک از این سه دیدگاه دارای مولفه های مفهومی خاص خود هستند که بر اساس آنها ‏چیستی حقیقت مرگ تفسیر می شود. از این رو، از آنجایی که در نظریه سینوی صرفاً تجرد قوه ناطقه ‏مورد پذیرش قرار گرفته است، مرگ عبارت خواهد بود از جدایی قوه مجرد نفس (ناطقه) از بدن ‏مادی. اما نزد پیروان نظریه اشراقی که تمام قوای نفس را از ابتدا مجرد می دانند، همانا مرگ جدایی ‏نفس مجرد (با تمام قوای خود) از بدن مادی است. در نظریه صدرایی، مرگ به مرگ اضطراری، ‏طبیعی و ارادی تقسیم می شود. با توجه به مبانی نظریه صدرایی از جمله، حرکت جوهری نفس، ‏حدوث من البدن نفس و ...، مرگ اضطراری عبارت است از جدایی نفس تجرد یافته از بدن مادی.‏ با مقایسه این سه نظریه با آراء فیلسوفان یونان (افلاطون، ارسطو و افلوطین) در باب حقیقت ‏مرگ روشن می شود که نظریه صدرایی دارای نوآوریهایی در باب مبانی (موادی همچون اصالت ‏وجود، تشکیک وجود، اشتداد مجودی و ...) و عامل اساسی مرگ (قوت یافتن نفس در مسیر حرکت ‏جوهری خود) می باشد.‏ کلید واژه ها : نفس، بدن، رابطه نفس و بدن، تجرد نفس، قوای نفس، جدایی نفس از بدن، مرگ
بررسی نظریه قرآن کریم درباره نسبت دین و اخلاق
نویسنده:
فرهاد زینلی بهزادان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی نظریه قرآن‌کریم درباره نسبت دین و اخلاق، به استنباطِ پاسخ قرآن‌کریم به مساله‌ رابطه دین و اخلاق می‌پردازد و روشِ این بررسی تحلیلی است. هدف از این بررسی بهره‌گیری از نتایجِ آن در مطالعاتِ فقهی و تنظیمِ برنامه‌هایِ تربیتی است. مطالعه شواهدِ قرآنی نشان می‌دهد که دین از منظرِ معناشناختی، رابطه‌ای نزدیک با اخلاق دارد و واژه «الله» به عنوانِ واژه مرکزی در حوزه دین، با مفاهیمِ اخلاقی گره خورده است. همچنین مطالعه شواهدِ قرآنی نشان می‌دهد که دین از منظرِ معرفت‌ شناختی وابسته به اخلاق است و بسیاری از شرایع ریشه در اخلاق دارند اما از منظر غایت شناختی، دین تکمیل کننده اخلاق است. غایتِ نهایی دین تامینِ آرامشِ قلبی انسان است که بدونِ اخلاق ممکن نیست.آیاتِ قرآن‌کریم از وابستگی مفهومی اخلاق به دین دفاع نمی‌کنند و می‌توان مفهومِ اخلاق را با مفهومِ اعتدالِ نفسانی تعریف کرد اما آیاتِ قرآن کریم از وابستگی روان‌شناختی اخلاق به دین دفاع می‌کنند و بدونِ انگیزه‌های دینی نمی‌توان به تمامِ احکامِ اخلاقی عمل کرد.می‌توان از مطالبِ به ظاهر ضداخلاقی در قرآن‌کریم، تحلیل‌هایی ارایه کرد که سازگاری آنها با اخلاق روشن گردد. این تحلیل‌ها به طور عمده مبتنی بر تعریفِ صحیح از مفهومِ عدالت و مصلحت است.
نقش خیال در تصویر خدا از نگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
محمدهادی محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یافتن ادبیاتی برای طرح سوال از خیال با توجه به نقش واسطگی‌اش، دو صورت مسئله سنتی داشت، یکی مسئله تشبیه و تنزیه که ادبیات فربهی در سنت ما داشت و دیگری مسئله حلول و تعالی که متقابلاً در سنت غربی به آن توجه شده بود. پیش فرض این پایان‌نامه آن بود که مسئله اول وجه معرفت‌شناختی مسئله دوم است، در حالی که مسئله دوم وجه‌ وجودشناختی مسئله اول است. در فصول دوم و سوم سعی شد با چنین پیش‌فرضی، پاسخ ابن عربی و ملاصدرا به این دو سوال مورد بررسی قرار گیرد.مسئله سوم یعنی شخصیت و شیئیت، مسئله‌ای بود که ژیلسون در ”خدا وفلسفه“ طرح کرده بود. او نیز عمر خود را صرف گونه‌ای از مطالعات تطبیقی کرده است و اتفاقاً در این مسئله که تاریخ فلسفه، تاریخ تجربه پاسخ به یک درد واحد و بنیادی بشر است با کربن هم‌نظر است. تلاش او اگرچه گاه با دلبستگی‌های دینی یک کشیش پیوند خورده است، اما برای رسیدن به سوالاتی که می‌توانند مبنای گفتگو میان سنت‌های فکری شوند قابل توجه است. با این نگاه سعی شد که مسئله او دوباره پرورده شود و از آنجا که کمتر از دو مسئله اول به آن توجه شده بود، بیشتر وقت پایان‌نامه را به خود اختصاص داد.عنوان پایان‌نامه ”طرح خیال در تصویر خدا“ است، تا اولاً پیشا‌پیش حضور خدا در عالم ابن عربی با تصویر و خیال مقارن شود و از هم‌‌خانواده بودن دو اصطلاح imaginal world و image بهره‌برداری شده باشد. ثانیاً تلویحاً تعریضی به آن باشد که در فلسفه اسلامی گاه بیش از آنکه به حصول تصوری روشن از یک مسئله توجه شده باشد، به اثبات و استدلال برای آن توجه شده است و مسئله خدا نیز یکی از موارد همین توجه است.در فصل اول سعی شده است تصویر روشنی از هر سه مسئله ارائه شود. البته این تصویرها تصمیم نهایی در مورد پاسخ را نگرفته است تا فصول بعدی صرفاً جمع‌آوری اطلاعات بر اساس یک سنجه از پیش تعیین شده نباشد، بلکه تمهیدی است برای طرح دوباره این مسائل در فصول دو و سه که به ابن عربی و ملاصدرا اختصاص دارد. در مورد مسئله شخصیت، از آنجا که صورت مسئله بیشتر در ادبیات فلسفی غرب طرح شده بود، تلاش بیشتری لازم بود تا منابع بیشتری دیده شود، اما در فرصت انجام این پایان‌نامه نمی‌گنجید.در فصل دوم سعی شد، نظام خیال ابن عربی متناسب با کارکردی که در پاسخ به سوالات می‌توانست داشته باشد بازخوانی شود. درباره ابن عربی، پایان‌نامه به یک انتخاب تکیه دارد. نگاه نگارنده این بود که سنت شارحان ابن عربی پروژه فلسفی کردن عرفان را به جد دنبال کرده‌ است و این مانع از درک درست ما از ابن عربی می‌شود. این نگاهی است که شارحان متأخر ابن عربی به خصوص بر آن پافشاری می‌کنند و معتقدند که ابن عربی را بیش از آنکه با توجه سنت مابعدش بتوان فهمید، باید در متن آثارش و یا با توجه به سنت ماقبلش مطالعه کرد.به این خاطر بود که سعی شده کمترین ارجاع به شارحان سنتی ابن عربی مثل قیصری داده شود و بیشتر از خود آثار او و با قرائت‌ این جریان استفاده شود.در فصل سوم، بیشتر با یک پروژه پژوهشی روبروییم تا تحلیلی. البته سعی شده است تا این پژوهش به نوعی بازخوانی ملاصدرا باشد اما ادعای کلانی درباره موفقیت در این امر ندارد. عمده تلاش تحلیلی این فصل در برخورد هرمنوتیکی است که با مسئله شخصیت کرده است و پاسخی که برای آن دست و پا کرده است، با این همه اگر فرصت موسع‌تری بود قطعاً تلاش بیشتری برای روشن کردن تفاوت ماهوی ملاصدرا و ابن عربی به عنوان نمایندگان دو سنت فلسفی و عرفانی انجام می‌شد. با این همه امید است که به تلاش تحلیلی این فصل با چشم همدلی نگاه شود.
  • تعداد رکورد ها : 96