جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 13
بازخوانش پندار دوگانگی فاعلیت انحصاری حضرت حق و سببیت اشیاء در حکمت متعالیه
نویسنده:
هادی فنایی نعمت سرا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فاعلیت واجب‌تعالی ازیک‌سو و تأثیر و سببیت هم‌زمان اشیاء از سوی دیگر یکی از عمیق‌ترین و دشوارترین مسائل الهیات است که ذهن متفکران با آن مواجه بوده است. مفسران، متکلمان، فیلسوفان و عارفان هریک به طریقی درصدد تحلیل این بحث برآمده‌اند. پیچیدگی این باعث شده برخی در دفاع از فاعلیت واجب‌تعالی مؤثریت را به نحو انحصاری به خداوند داده و سبیت اشیاء را انکار نمایند. برخی نیز فاعلیت و تأثیر را یک‌سره به اشیاء و در افعال اختیاری انسان به انسان تفویض کرده و فاعلیت خداوند را یکسره کنار گذاشته یا انکار نموده‌اند. حکمت صدرایی با اتکا به براهین عقلی و بهره‌مندی از معارف وحیانی و مکاشفات عرفانی فاعلیتِ خداوند را با مؤثریت و سببیت اشیاء سازگار می‌داند. در این پژوهش با دو رویکرد فلسفی و عرفانی به تبیین موضوع پرداخته شده است. در رویکرد فلسفی با نگرش واقع‌بینانه و بر مبنای اصل علّیت و نظام طولی اسباب و مسببات و با تفکیک فاعل حقیقی و معدات و در رویکرد عرفانی با ارجاع اصل علّیت به تجلی و تشأن و براساس اصل «لامؤثر فی الوجود الا الله» این موضوع بررسی شده بدون اینکه پندار دوگانگی یا شرک در خالقیت پدید آید. واکاوی این بحث در حکمت صدرایی به فهمِ عمیق و دقیقِ بسیاری از معارف ازجمله: هستی‌شناسی، کیفیت آفرینش، تدبیر جهان، مسئله شرور در جهان و نحوه انتساب آن به خدا، انسان‌شناسی به‌ویژه اختیار و اراده آزاد انسان می‌انجامد. علاوه بر این موارد، چنین نگرشی می‌تواند در شمار یکی از مبانی معرفتی دانش تفسیر در فهم آیات مربوط به خالقیت، فاعلیت، توحید فاعلی و توحید ربوبی نیز قرار گیرد. کاربست چنین نگرشی به فاعلیت حضرت حق علاوه بر جنبه‌های معرفتی و نظری در شرک‌زدایی و تربیت انسان موحد نقش بسزایی دارد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 122
بررسی دیدگاه میرزا مهدی آشتیانی درباره قاعده الواحد
نویسنده:
پدیدآور: میثم منهجی ؛ استاد راهنما: روح اله آدینه ؛ استاد مشاور: هادی فنایی نعمت سرا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
فیلسوفان در تفسیر نحوه پیدایش عالم از دیرباز به این باور رسیده‌اند که از یک امر واحد و بسیط به معنای واقعی، جز یک چیز پدید نمی‌آید، زیرا صدور کثرت از یک مصدر بسیط، مستلزم تعدد جهات و نشانه ترکیب در ذات خواهد بود که با وحدانیت خالق جهان منافات دارد. این یکی از مهم‌ترین دلایل فلاسفه بر اثبات قاعده الواحد است. در واقع قاعده «الواحد لا یصدر عنهُ الّا الواحد» یکی از مهمترین قواعد فلسفی می‌باشد. از ابتدای طرح این نظریه در جهان اسلام، این قاعده مورد پذیرش فلاسفه و مورد انکار بسیاری از متکلمان قرار گرفته است. فیلسوفانی همچون فارابی و ابن سینا به طرح و اثبات این نظریه در عالم اسلام پرداخته‌اند. یکی از فیلسوفانی که در صدد اثبات قاعده برآمد، میرزا مهدی آشتیانی است. ایشان علاوه بر ادله عقلی، ادله نقلی فراوانی نیز بر این قاعده مطرح می‌کنند و با نگرشی عرفانی، نور محمدی (ص) را صادر اول می‌داند و از این طریق قاعده امکان اشرف را به اثبات می‌رساند. در این پایان نامه سعی بر این است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه‌ای، تبیینی درست از قاعده الواحد، و ارزیابی دیدگاه برخی از حکما و عارفان اسلامی و به طور خاص حکیم معاصر، میرزا مهدی مدرّس آشتیانی (ره)، که مبنی بر دلالت شماری از آیات است، ارائه شود. در این خصوص به این نتیجه رسیدیم که قاعده الواحد در علوم عقلی جایگاه ویژه‌ای دارد و تحلیل و بررسی بسیاری از مسائل عقلی و کلامی بر آن استوار است. بهترین دقت فلسفی در مورد این قاعده را میرزا مهدی آشتیانی در کتاب اساس التوحید داشته است. ایشان در توضیح این قاعده معتقد است که مراد از واحد در طرف علت،واحد به وحدت حقیقه و مراد از واحد در طرف معلول، واحد به وحدت غیر حقه است. مراد از صدور در قاعده، اخراج معلول از حد نیستی مطلق و عدم ذاتی، به سر حد وجود است. کوتاه سخن این که از علت واحد حقیقی از آن جهت که واحد است تنها یک معلول واحد صادر می‌شود و نه بیشتر.
بررسی نگرش سودگروانه به دین در سپهر حکمت ازتحلیلی، انتقادی و تطبیقی نگرش این‌جهانی به دین تا واکاوی نگرش جامع‌نگر
نویسنده:
هادی فنایی نعمت سرا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نگرش سودانگارانه به دین، بیشتر، رویکردی نوظهور و متعلق به اندیشمندان جهان غرب به ویژه با تلقی عمل‌گروانه دین‌شناختی انگاشته می‌شود. گرچه چنین نگرشی به دین حاصل برخی نحله‌های فکری است که برای حقانیت و صدق گزاره‌ها اعم از دینی و غیر آن ارزش چندانی قایل نیست و ملاک اعتبار گزاره‌ها را وابسته به میزان سودمندی آن می‌داند، اما ریشه‌ها و نشانه‌های چنین نگرشی را می‌توان در اندیشه دین‌پژوهان جهان اسلام جستجو نمود. نگرش اندیشمندان مسلمان به این مسأله امری پسینی و بعد از حقانیت و صدق دین است. از منظر دین‌پژوهان مسلمان، نه تنها احکام فقهی و حقوقی بلکه اعتقادات دینی مشتمل بر مصالح و مفاسد و سود و زیانی است که بازگشت به زندگی بشر دارد. دین تنها یک سلسله مقررات تعبدی خالص نیست که فقط از ناحیه خدا صادر شده و بندگان مجبور به اطاعت از آن باشند؛ بلکه حقیقتی است که پایبندی به آن به سود و سعادت بشر می‌انجامد. سودمندی دین در زندگی مشروط و معطوف به معرفت و ایمان به خدا و زیست مؤمنانه است. مهمترین فایده دین به بشر معرفت بخشی، ارایه طریق هدایت، انگیزشو .... است. معرفت و ایمان به خدا و دینداری بستری برای ظهور فواید دین است. برخی فواید دین این-جهانی و عاجل و برخی نیز آخرتی و آجل است. نگرش انحصاری به سود این‌جهانی دین نگرشی فروکاهشی و وسیله‌انگارانه و فاقد ارزش معرفتی است و با ادیانی وحیانی سازگار نیست.
صفحات :
از صفحه 307 تا 337
مرگ‌شناسی در آرای سنت‌گرایان
نویسنده:
پدیدآور: علی محبت ، استاد راهنما: مجید ملایوسفی ، استاد مشاور: هادی فنایی نعمت‌سرا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مرگ بخشی از حیات آدمی است که معناداری زندگی در پرتو آن تبلور پیدا می کند . اگر مرگ می رماندمان و پیوسته آن چنان عذاب آور می نماید که به هیچ روی ، تسلایش نیست ، ناشی از ماهیت رازوارگی آن است . آدمی ناگزیر از مواجهه با محتوم ترین واقعه ی هستی خویش است ؛ چرا که جاودانگی و فرجام وی ، ذیل ساحت گذر از مرگ معنا پیدا می کند . در این باب اندیشه های بی شماری فرسایش یافته و قلم فرسایی های بسیاری صورت گرفته است . قدر مسلّم محال است که مکتب فکری و فلسفی ای مجال بروز و ظهور یابد بی آن که تکلیفش را با مقوله ی مرگ روشن کرده باشد . هدف از این پژوهش ، بررسی مرگ از زاویه دید سنت گرایان و با تمرکز بر آراء فریتیوف شوآن می باشد. در این پژوهش پس از طرح سه سوال اصلی در باب مرگ ، به واکاوی آراء و اندیشه های اصحاب حکمت خالده پرداخته شده است تا مقوله ی مرگ از میان انبوه مسائل اصلی این مکتب فکری ، بازشناسی گردد . از مجموع آراء اصحاب فلسفه ی جاویدان که نقدی جدی و سازش ناپذیر بر جهان بینی متجدد غربی دارند ، چنین بر می آید که در نهاد انسان ، سه فاعلیت مطرح است که در طول یکدیگر قرار گرفته اند : بدن ، نفس ، روح . بدن که در مرتبه ی حیوانیت تقرر دارد ، تحت سیطره ی نفس می باشد که با روح در ارتباط است . انسان به عنوان والاترین رمز خلقت که دلالت بر یک سمبل حقیقی دارد جهت بازگشت به اصل خویش که ساحت خداوارگی است ، باید جان سپارد تا رستگار گردد . نفس انسان که جاودانه است ، جایگاه اصلیش بهشت است که مکان و مأوای تجسم کمال بالفعل می باشد و از آن جا که دوزخ نیز وجهی از وجود و ضرورت را در بطن خود دارد ، به خود حق پیوند دارد و بنا بر این مشمول رحمت واسعه ی الهی می گردد .تحقیق حاضر با توجه به موضوع و هدف خود از نوع تحقیقات بنیادی به شمار می رود و روش تحقیق آن ، توصیفی – تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعاتش ، کتابخانه ای – اسنادی می باشد.
جریان شناسی نوصدرایی در ایران
نویسنده:
پدیدآور: علی باجلان ؛ استاد راهنما: رضا رسولی شربیانی ؛ استاد مشاور: هادی فنایی نعمت‌سرا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
جریان نوصدرایی در فلسفه با علامه طباطبایی شروع می شود و تا به امروز نیز ادامه دارد و علت پیدایش این جریان فکری و فلسفی از طرفی جریان های ضد صدرایی جهان اسلام مانند اخباری گری مکتب تفکیک و عرفان های نو ظهور (درویشی گری و شیخی گری) و از طرف دیگر رواج فلسفه مارکسیسم و مادی گرایی تهاجم آن به کشورهای اسلامی به ویژه ایران بود به همین دلیل علامه طباطبایی و شاگردان او سعی کردند با مطالعه و کشف مبانی و اصول جریان های مذکور به طرح بحث نقد و حل پاره ای از شبهات آنها تلاش کنند و در این تلاش ها نوآوری هایی در فلسفه صدرایی به وجود آمده است که می توان به این موارد اشاره کرد: نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی، نظریه اخلاق کمالی توسط علامه جعفری در فلسفه اخلاق ،برهان صدیقین توسط حاج ملاهادی سبزواری، تلائم و سازگاری فلسفه ودین توسط جوادی آملی، هرم هستی استاد حائری یزدی در زمینه خداشناسی، بنابراین در این تحقیق با روش تحلیلی و انقادی سعی کرده ایم به گوشه هایی از نو آوری های ملاهادی سبزواری و علامه طباطبایی وشاگردان او بپردازیم و راه را برای تحقیق در باب تک تک ان مسائل باز کنیم.
تأملی بر «حکمت عرشی» در متون روایی
نویسنده:
هادی فنائی نعمت سرا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش پیش‌رو در پی تبیین این مسأله است که «آیا گشودگی حکمت عرشی و معارف قدسی، اختصاص به ره‌آوردهای وحیانی با طریقیت پیامبری دارد یا حقیقتی پایدار برای زمان‌های مختلف است»؟ رویکرد هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی احادیث در این خصوص، به مقتضای فیاض بودن خداوند، بر چنین گشودگی و ارتباطی به‌سان حقیقتی مستمر و جاودانه تأکید دارد. ازاین‌رو، جریان حکمت عرشی امری مستمر بوده و تنها شرط آن قابلیتی است که حاصل مجاهدت در طریق بندگی خالصانه خداوند است. براساس مبانی شیعیان مسلمان، همان‌گونه که آفرینش و رزاقیت الهی انقطاع‌ناپذیر است، ارتباط اولیاء الهی با خداوند و به‌تبع آن، نزول حکمت عرشی بر جانشان نیز امری پایدار می‌باشد. ضرورت بررسی این مسأله ازآن‌روست که بازخوانی و ژرف‌نگری در متون روایی از این منظر، افق‌های تازه‌ای را می‌گشاید و منظومه معرفت دینی را غنای بیشتری می‌بخشد و تحلیل دیگری از خاتمیت پیامبری و نیز پایداری ارتباط با خداوند و اخذ نظام معرفتی ویژه را ارائه می‌دهد. اولیاء الهی با تهذیب نفس در پرتو هدایت الهی و با بسطِ جانشان، به مقام قرب حق رسیده و این توفیق را دارند که مستقیم و یا از طریق ملک قدسی به مخزن علم الهی راه یابند. ره‌آورد این اتصال، حکمت عرشی است. چنین حکمتی نه‌تنها خارج از چارچوب قرآن و احادیث نیست، بلکه تفسیر شریعت نیز محسوب می‌گردد .
صفحات :
از صفحه 97 تا 120
بازخوانش تعیین محل نزاع در مسأله ارتباط علم و دین
نویسنده:
هادی فنائی نعمت سرا
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
هر نوع تحقیق پیرامون ارتباط علم و دین مشروط و مسبوق به تعیین موضوع و محل نزاع و ابهامزدایی از واژگان به کار رفته در این بحث است. معمولاً گفته می شود مراد از علم، علوم تجربی و مراد از دین، الهیات کلیسایی است و دو حوزه کیهانشناختی و انسانشناختی، نمونههای تاریخی میدان سنجۀ علم و دین است. بسندگی به این مقدار از توضیح چندان کمکی به حل این نزاع نمیکند. محل نزاع در مسأله علم و دین، بازگشت به فهمهای روشمند دانشمندان از جهان طبیعت که مشتمل بر علوم تجربی و همچنین علوم انسانی، اجتماعی و ... با معرفتهای عالمان دینی از دین ( معرفت دینی)دارد.به عبارت دیگر میدان بحث داده های وحیانی با یافته های انسانیست. هیچیک از علوم و معرفت های دینی را نمیتوان در زمره علوم قطعی و یقینی قرار داد به گونهای که صادق و جهانشمول باشد. همانگونه که معرفت دینی نیز در تمام موارد، فهم قطعی و یقینی از دین نیست به گونهای که عقلانیت حداکثری دینپژوهان را به دنبال داشته باشد. محل نزاع میان دو فهم بشر، یکی در ساحت علومی است که حاصل اندیشه بشر در مواجهه با جهان است که شامل تمام دست آوردهای بشری اعم از علوم تجربی، انسانی، اجتماعی و...می گردد و دیگری نیز مربوط فهم عالمان دینی ( معرفت دینی)در مواجهه با دین و متن دین است. به بیان دیگر محل نزاع میان فهمها و معرفتهایی است که دانشمندان علوم و عالمان دینی دارند. از این رو نباید تمام آنچه به نام علم است، علم پنداشت هم چنانکه هر فهمی از دین را نیز نباید صدر در صد با دین برابر دانست. چنانچه این مرز ها به روشنی تبیین نشود، ممکن است گمان شود علم و دین ناسازگارند. در این مقاله تلاش بر این است که محل نزاع از ساحت علم و دین به ساحت فهم ها و معرفت ها تحویل گردد تا راهحلهای پیشنهادیِ گونههای مختلفِ ترابط علم و دین قابل ارزیابی باشد.
بسط‌پذیری معارف وحیانی در گسترۀ ولایت
نویسنده:
هادی فنایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این جستار، به بسط پذیری معارف وحیانی و گشودگی زمینه ارتباط انسان با منبع وحیانی­­­­- ­الهی بر پایه سه ساحت اندیشه­های فلسفی و عرفانی اندیشمندان مسلمان و نیز قرآن و متون روایی پرداخته شده است. حکما و عارفان مسلمان معتقدند ولایت به­منزلۀ روح این جهان و مجرای فیض الهی است و همچنین باطن و جوهرۀ نبوت است. انسان کامل با ارتقای وجودی و سیر باطنی و زدایش حجاب­های گونه­گون از نفس خویش در مرتبۀ نخست به مقام ولایت الهی می­رسد. در چنین مرحله­ای ولی خدا به ملأ اعلی متصل و مرتبط می­گردد و حاصل این ارتباط و اتصال گشوده شدن باب گنجینۀ معارف وحیانی به روی او است. از طرفی ولی خدا مجرای فیض الهی تا لحظۀ وقوع قیامت است. هر کمال و خیری ازجمله معرفت و معنویت عرشی و قدسی در پرتو ولایت ولی خدا به انسان می­رسد. همان‌گونه که گسترۀ ولایت در نظام تکوین تا دامنۀ قیامت جریان دارد و حضور ولی خدا در جهان همیشگی است، ازاین‌رو معارف وحیانی نیز به‌تبع حضور ولی خدا در عالم تا آستانۀ واقعۀ قیامت بسط می­پذیرد. بسط پذیری معارف وحیانی از پیامدهای استمرار ولایت محسوب می­گردد و این بسط پذیری منافاتی با خاتمیت پیامبر اعظم (ص) ندارد؛ بنابراین بسط معارف وحیانی اختصاص به دورۀ انبیا و اوصیا ندارد و جایگاهی است که برای هر انسانی با لحاظ شرایط ویژه ازجمله طهارت درون و سعه وجودی گشودگی دارد. بسط ناپذیری وحی رسالی و تشریعی با ختم نبوت امری قطعی است.
صفحات :
از صفحه 133 تا 162
نگاه مکانیکی به جهان؛ بررسی تحلیلی و واکاوی پیامدها
نویسنده:
هادی فنائی نعمت سرا
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
نگرش ماشینی به جهان از پیامدهای رشد دانش مکانیک است. در این نگرش جهان بسان ماشین قانونمند و سازواری است که از کوچک­ترین ذرات عالم تا عظیم­ترین کهکشانها را قابل تبیین علمی می­داند. هرگونه دخالت امور ماورایی در تدبیر این جهان نفی می­گردد، و مفاهیمی نظیر جوهر، عرض، ماده، صورت، قوه و فعل که در هستی­شناسی قدیم به کار می­رفت، جای خود را به مفاهیمی چون جرم، وزن، شتاب، سرعت، امتداد، حرکت و مقدار می‌دهد. در این نگرش تنها شناخت معتبر، معرفت حاصل از تجربه، آزمایش و مشاهده است، و معارف وحیانی فاقد ارزش معرفتی­اند. اگر سخن از خدا به میان می­آید، تنها به عنوان علت نخستین است؛ اما در استمرار و بقای جهان نیازی به حضور خدا نیست. خلقت انسان نه الهی، بلکه کاملاً طبیعی است، و روح و نفس، محصول عالی ماده بشمار می­آید. در این جستار، با تحلیل این تلقی، نشان داده می­شود که نگرش ماشینی از تبیین ساحت­های غیر مادی جهان و انسان عاجز است. به همین دلیل، یا اساساً آنها را نفی می­کند و یا تبیین مادی­گرایانه از آنها ارایه می­دهد. پیامد این نگرش در حوزه علوم انسانی و اجتماعی، نفی هرگونه دخالت دین در مدیریت جامعه، سیاست، اخلاق، تعلیم و تربیت و ... است.
صفحات :
از صفحه 103 تا 130
جستارى در ساحت هاى زبانى قرآن
نویسنده:
هادى فنايى نعمت سرا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی قدس‌سره,
چکیده :
فهم قرآن كريم افزون بر دانش هاى رايج پايه، مبتنى بر شناخت قواعد زبانى است. قرآن به لحاظ محتوا، مشتمل بر انواع معارف عقيدتى، اخلاقى و تربيتى، فقهى و حقوقى و تاريخى است و به لحاظ ساختار لفظى، سرشار از زيبايى هاى بيانى، فصاحت و بلاغت و محسنات لفظى و معنايى. به همين سبب، سبك بيانى قرآن در انتقال معانى، منحصر در يك وجه و الگوى بيانى خاص نيست، بلكه به تناسب هر موضوعى از سبك بيانى خاصى نظير زبان عرفى، كنايى، استعارى و رمزى استفاده كرده است. در مجموع، زبان قرآن زبان عرفى و عقلايى است. مقصود از زبان عرفى تنها كاربرد الفاظ در معناى موضوع له حقيقى آنها نيست، بلكه زبان عرفى گستره اش انواع استعمالاتى است كه عقلا در محاورات خود به كار مى گيرند. راز استفاده از سبك هاى بيانى متنوع، تأثيرگذارى آن در معرفت بخشى و هدايت گرى است. نوشتار حاضر با روش توصيفى ـ تحليلى به بررسى اين موضوع مى پردازد.
صفحات :
از صفحه 41 تا 55
  • تعداد رکورد ها : 13