با شکلگیری عصر روشنگری در اروپای قرن هجدهم و وقوع انقلاب فرانسه، اندیشههای عقلگرایانه و فلسفی در اروپا گسترش یافت. اندیشمندان روشنگری، که اثبات همه چیز حتی
... علوم دینی را تنها از راه عقل امکانپذیر میدانستند، شعار آزادی و برابری همه ملّتها را نیز سرمیدادند. اینگونه اندیشههای آزادیخواهانه، بیش از هر گروهی برای یهودیان شادیآفرین بود، چراکه با توسل به آن میتوانستند پایان یک دوره مشکلات و سختیهای قوم یهود را رقم بزنند. اندیشمندان نوگرای یهودی به پیشگامی «موسی مندلسون» در قرن هجدهم و تأثیر از روشنگری مسیحی، پذیرش اصول دینی یهودیت را عقلانی دانستند و تصمیم گرفتند دست از پارهای عقاید دینی خود بردارند. ایشان با اندیشههای تجددطلبانه، تغییر و اصلاح در برخی آموزههای سنّتی همچون ملّیگرایی یهود را ضروری دانستند و آنها را از علل اصلی مشکلات خود در آن دوره بیان کردند. پس از این اصلاحات نخستین، در دورههای بعدی اصلاحگران در مسائل دیگری همچون ازدواج با بیگانگان، طلاق، ختنه، آیین پذیرش جوانان و نظایر آن، تفاسیری جدید و متفاوت با دیدگاه سنتی ارائه نمودند و یهودیت را با چالشهایی مواجه ساختند که در بیشتر این دیدگاهها، تأثیر جوامع مسیحی بر ایشان مشهود است. پیدایش این اصلاحات تا حدودی سبب گسترش سکولاریسم در میان یهودیان اصلاحطلب گردید. اینگونه اقدامات اصلاحطلبان، همواره با واکنش شدید یهودیان سنتی همراه بوده است.
بیشتر