علوم و ادراکات آدمی یا حقیقی هستند یا اعتباری. ادراکات حقیقی از هستی خارجی حکایت میکنند که برآیند فعل و انفعالات حاصل میان مادّه خارجی با حواس هستند، امّا ا
... ادراکات اعتباری (گرچه منشاء هستیشناختی دارند،) از خارج حکایت نمیکنند، بلکه مقام آنها مقام جعل، آفرینش، قرارداد و فرض است. اعتبار با ظهور علم حضوری در ساحت علم حصولی معنا مییابد و وجود انسان به تمامیّت میرسد. در واقع، ادراکات اعتباری یک سلسله افکار میانجی بین طبیعت انسانی و خواصّ و آثار تکوینی هستند. نظریّه ادراکات اعتباری به عنوان ابتکار علاّمه طباطبائی(ره) بر رئالیسم تعاملی مبتنی است، چراکه دریافت ما در تعامل با واقعیّت تصحیح میشود و تکامل مییابد. همچنین طرح ادراکات اعتباری نتیجه مواجهه علاّمه با مسئلة تکثّر است که بر اساس آن، تکثیر ادراکات انسان توضیح مییابد و به تبع آن، ماهیّت گزارههای اخلاقی تبیین میشود، بدین گونه که استدلال علاّمه برای اعتباری بودن حُسن و قبح و نفوذ احساسات در اعتباریّات، ناخودآگاه به نسبیّتگرایی هنجاری منجر میشود، هر چند که مطهّری با پذیرش نظریّه اعتباریّات سعی در ثابت نگه داشتن پایههای اخلاقی دارد. استاد مطهّری معیار ادراکات اعتباری را وابسته به قوای فعّاله انسان دانسته است که وی را برای رسیدن به کمالات خود برمیانگیزد تا بتوان در آنها نسبت «باید»، «وجوب» یا «ضرورت» اعتباری را فرض کرد. همچنین عطف توجّه به ادراکات اعتباری، راه گفتگو با دیگر اندیشهها و فرهنگها را میگشاید، گرچه جهتگیری علاّمه طباطبائی(ره) و استاد مطهّری در مواجهه با تکثّر متفاوت است.
بیشتر