هستی و نیستی: (به انگلیسی: Being and Nothingness) مقاله ای دربارهٔ هستیشناسی پدیدارشناختی (به فرانسوی: L'Être et le néant: Essai d'ontologie phénoménologique)
... )، که گاهی با زیرنویس مقالهای پدیدارشناختی دربارهٔ هستیشناسی منتشر میشود، کتابی از فیلسوف ژان پل سارتر است. در این کتاب، سارتر با پشتیبانی از اگزیستانسیالیسم خود، با پرداختن به مباحثی مانند آگاهی، ادراک، فلسفه اجتماعی، خود فریبی، وجود «هستی»، روانکاوی و پرسش از اراده آزاد، روایتی فلسفی را ارائه میدهد.
سارتر در حالی که در سالهای ۱۹۴۰ و ۱۹۴۱ اسیر جنگی بود، کتاب "هستی و زمان" (۱۹۲۷) از مارتین هایدگر را خواند، که از روش پدیدارشناسی هوسرل به عنوان دریچهای برای بررسی هستیشناسی استفاده میکند. سارتر سیر تحقیقات فلسفی خود را ناشی از مواجهه با این اثر دانست. اگرچه متأثر از هایدگر بود، اما سارتر نسبت به هر اقدامی که بشریت بتواند به نوعی حالت تحقق شخصی قابل مقایسه با "برخورد مجدد" هایدگری با فرضیه هایدگری برسد، کاملاً بدبین بود. از نظر سارتر، انسان موجودی است که توسط چشمانداز "تکمیل" (آنچه سارتر آن را ens causa sui میخواند، به معنای واقعی کلمه "موجودی که خود را ایجاد میکند") است، که بسیاری از ادیان و فلاسفه آن را خدا میدانند. فرد در واقعیت مادی بدن خود متولد شده، در یک جهان مادی، خود را در وجود خود فرومیبرد. مطابق با تصور هوسرل مبنی بر اینکه آگاهی فقط میتواند به عنوان آگاهی از چیزی وجود داشته باشد، سارتر این ایده را توسعه میدهد که هیچ شکلی از خود نمیتواند در درون آگاهی پنهان باشد. بر این اساس، سارتر در ادامه به نقد فلسفی نظریههای زیگموند فروید میپردازد، بر اساس این ادعا که آگاهی اساساً خودآگاهی است.
هستی و نیستی رسالهای دربارهٔ هستیشناسی پدیدارشناسانه از نظر بسیاری از فیلسوفان و ناقدان مهمترین کار فلسفی سارتر است. برخی آن را یکی از برجستهترین آثار فلسفی سدهٔ بیستم دانستهاند. آندره گرز به درستی گفته که کتاب هستی وچیستی هدفی تازه در پیش رو داشت که حتی پدیدارشناسی آلمانی نیز به آن بیتوجه مانده بود. سارتر میخواست پدیدارشناسی واقعیت ویژهٔ آگاهی را بیان کند. هستی در فلسفه به معنای شیء یا موجودی که موجود است اما چیستی در رابطه با هستی به شی یا موجود زنده ای که وجود دارد اشاره میکند، به صورت خلاصه میتوان گفت چیستی به همان شی یا موجود زنده ای (هستی) اشاره میکند که نمیدانیم چیست. برای مثال یک کودک زمانی که به همراه خانواده به باغ وحش میرود، شیر را گربه خطاب میکند اما در واقع نمیداند که آن شیر است تا زمانی که خانواده اش او را آگاه میکنند. ودر اینجا پی میبریم که کودک از وجود شیر باخبر بود اما نمیدانست که آنچه موجودی است که او را گربه خطاب کرد.
سارتر از دو نکته در هستی و زمان هایدگر تأثیر گرفته بود. یکی اهمیت بنیادین مفهوم هستی در فلسفه و دیگری اهمیت تحلیل دازاین. این دو نکته مرکز مباحث قرار دارند. هستی و نیستی که حتی نام آن هم یادآور عنوان کتاب هستی و زمان هایدگر است رابطهای بین متنی با شاهکار هایدگر دارد. شاید بتوان گفت که عنوان کتاب سارتر اشارهای هم به تکگویی مشهور هملت بودن یا نبودن دارد. عنوان دوم کتاب روشنگر جهتگیری فلسفی و منطق روشمندانهٔ آن است رسالهای دربارهٔ هستیشناسی پدیدارشناسانه. یعنی رسالهای دربارهٔ هستیشناسی که روش کار در آن پدیدارشناسی است. هستیشناسی دربارهٔ هستی هستندگان تحقیق میکند و هستیشناسی پدیدار شناسانه میتواند چنین تعریف شود: توضیح ساختار هستی هستندگان چنانکه این هستندگان نمایان (پدیدار) میشوند.
بیشتر