جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 7
احکام مجردات در فلسفه أفلوطین و ملاصدرا
نویسنده:
طیبه کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مجرد به موجود غیر مادی و غیر جسمانی گفته می‌شود. مجرد بر نفس و عقل و نیز مبدأ وجود که در فلسفه أفلوطین أحد و در حکمت متعالیه ملاصدرا، موجود مستقل و غنی و واجب الوجود است، قابل اطلاق است. علاوه بر این مرتبه‌ای از وجود به نام مرتبه مثالی در فلسفه اسلامی مطرح است که برخی از ویژگی‌های امر مجرد و برخی از ویژگی‌های امر مادی را دارا است. نزد أفلوطین عالم به دو قلمرو محسوس و معقول تقسیم می‌شود و نفس واسطه میان عقل و عالم ماده است و در عین حال خود امری مجرد و کاملاً انفعال ناپذیر است. اما ملاصدرا نگاه دیگری به عوالم دارد. نفس در دیدگاه او در شمار عوالم است و بویژه نفس انسانی از جهت مادیت و تجرد دارای مقامات و مراتب متعددی است. وجود مادی، مثالی، عقلی و برتر از آن، مقامات قابل تصور نفس است. ملاصدرا با ابتکار این رأی، گامی در جهت رفع تقابل میان مجرد و مادی برداشته و ارتباط مجرد و مادی را تسهیل نموده است. در حالی که أفلوطین با انفعال ناپذیر دانستن نفس، در تبیین ارتباط آن با ماده دچار مشکل است. البته نظریه ملاصدرا در خصوص عالم مثال و نسبت آن با عالم عقل و نفس دارای ابهاماتی است. در خصوص علت و معلول عالم مثال تصریحی وجود ندارد و شارحان نیز سخنان مختلفی در این خصوص ابراز کرده‌اند. مجردات در دیدگاه أفلوطین و ملاصدرا ویژگی‌هایی متمایز از مادیات دارند. در مجردات احکامی مثل وجود، وحدت، علیت و علم غلبه دارد و عوارض مادی مانند ماده، حرکت، زمان و مکان از آنها سلب می‌شود. البته هر یک از این احکام مختصات ویژه‌ای در هر یک از مراتب تجردو در دو نظام أفلوطین و ملاصدرا دارند.
بررسی تطبیقی «عالم مثال و ویژگی‌های آن» از منظر شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
احمد رضا عباس‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فصل اول: با عنوان «طرح مساله» میباشد مقدمه، بیان مساله و پرسشهای تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، کاربرد نتایج تحقیق، و تعریف کلید واژه‌ها، مطالب مربوط به این فصل می باشند.فصل دوم شامل دو بخش است: در بخش اول ذیل عنوان «کلیات» واژه «عالم» و واژه «مثال» در لغت و اصطلاح مختلففصل سوم: با عنوان «روش تحقیق» مطالب مختلفی مطرح شده که به ترتیب عبارتند از:مقدمه، روش تحقیق، ابزار گردآوری داده‌ها(اطلاعات)، روش تجزیه و تحلیل داده‌ها (اطلاعات)، و نوع تحقیق، مطالب مربوط به این فصل می باشد.فصل چهارم نیز شامل سه بخش می باشد : بخش اول با عنوان «زندگینامه شیخ اشراق»بخش دوم: با عنوان «عالم مثال منفصل» از منظر شیخ اشراق بخش سوم: ذیل عنوان «عالم خیال و صور خیالی»، بخش اول: با عنوان «زندگینامه ملاصدرا»بخش دوم: «به اثبات عالم مثال در حکمت متعالیه» بخش سوم: «عالم خیالی و اثبات تجرد آن»فصل ششم: و آخرین فصل «بر اختلاف نظر ملاصدرا با سهروردی در باب عالم مثال» اختصاص یافته است صور مخیله، صور مرآتی، عدم تجرد و تجرد خیال، نتیجهگیری و پیشنهاد برگرفته از تحقیق برای تحقیقات بعدی مطالب مربوط به این فصل میباشدضرورت تحقیق: 1-«چیستی عالم مثال» از نظر شیخ اشراق و ملاصدرا چگونه قابل تبیین است ؟ 2-دلایل شیخ اشراق و ملاصدرا بر «هستی عالم مثال» چیست ؟ 3-نتایج اعتقاد به عالم مثال و تجرد آن وکاربردهای این مساله در فلسفه اشراق و صدرایی چیست ؟ 4-کاربرد عالم مثال و ویژگی‌های آن از دو منظر در آرای شیخ‌اشراق و ملاصدرا چگونه است و چه جایگاهی را در نظام معرفتی آن دو به خود اختصاص داده است. اهداف تحقیق:1-تبیین چیستی عالم مثال از منظر شیخ اشراق و ملاصدرا2-تبیین هستی عالم مثال در آرای سهروردی و ملاصدرا و بررسی دلایل آن دو در اثبات این مطلب. 3-آشنایی با کاربردهای عالم مثال در فلسفه سهروردی و ملاصدرا. 4-مقایسه ویژگی‌های عالم مثال و نتایج مترتب بر پذیرش آن در نظام فلسفی شیخ اشراق و ملاصدرا. کاربرد نتایج تحقیق: 1-آشنایی با سیر تحول مساله عالم مثال در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب. 2-فراهم شدن زمینه برای مقایسه جایگاه عالم مثال در مکتب اشراقی و حکمت متعالیه. 3-مقایسه دلایل فیلسوفان اشراقی با فیلسوفان صدرایی درباره عالم مثال. 4-نشان دادن تاثیر عالم مثال و تجرد آن در مسائل دیگر فلسفی.
انسان شناسی فلسفی عرفانی از دیدگاه حضرت علامه حسن زاده آملی
نویسنده:
فهیمه فهیمی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت انسان و حل معمای آن، نزد فیلسوفان و عارفان مسأله‌ای جدی و اساسی است و هریک کوشیده‌اند با روش‌ها و طرق مختلف، انسان را شناخته و به رمز و رازهای وجودی او پی ببرند. نوشتار حاضر از دریچه فلسفه و عرفان و به روایت علامه حسن زاده آملی، به مسأله شناخت انسان می‌پردازد. در این پایان نامه مسائلی چون کینونت‌ها و ساحات وجودی انسان پیش از این نشئه و پس از آن و به تعبیر دیگر قوس نزول و صعود انسان و مبانی مرتبط با آن واکاوی شده و ملاحظه می‌شود که استاد حسن زاده آملی مباحث یاد شده را با صبغه عرفانی مطرح کرده‌اند. گونه های تجرد یکی دیگر از مباحث مطرح شده در این نوشتار است. تلاش علامه حسن زاده در این بخش به طرح تفصیلی تجرد اتم یا فوق تجرد عقلانی بودن نفس و بیان ادله مرتبط با آن معطوف است. همچنین در بحث انسان کامل به تفصیل به تبیین دیدگاه استاد در این باب و خاستگاه آن، یعنی عرفان ابن عربی پرداخته شده و نشان داده می‌شود که استاد در این زمینه شارح صرف نبوده، بلکه دغدغه‌ی شیعی کردن مباحث انسان کامل ابن عربی و تطبیق آن با امام تشیع را داشته و با استمداد از روایات شیعی به نیکویی از عهده آن برآمده‌اند. همچنین در انسان شناسی علامه حسن زاده با دو نحوه‌ی ارتباط انسان با خدا مواجهیم: رابطه‌ی تکوینی و رابطه‌ی شناختی؛ در رابطه‌ی تکوینی تأکید علامه بر فقر ذاتی بوده و همچو سایر عرفا تمام نظام هستی و به ویژه انسان را فقیر محض می داند و در رابطه‌ی شناختی نیز به تقریر وجوه مختلف حدیث «من عرف نفسه فقد عرف ربه» پرداخته است. کلید واژه‌ها:انسان کامل، حرکت حبی، کینونت پسین، کینونت پیشین، تجرد برزخی، تجرد عقلانی، تجرد فوق عقلانی، حسن زاده آملی.
رابطه نفس و بدن از دیدگاه ابن‌سینا و دکارت
نویسنده:
فاطمه عظمت‌مدار فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بشر از مرگ و زندگی، خوابیدن و خواب دیدن به تصور نفس نائل می‌شود. پی بردن به حقیقت نفس و اسرار نهفته آن، همچنین دانستن تأثیرات متقابلی که بین نفس و بدن وجود دارد، یکی از مسائلی است که فکر دانشمندان را در تمام اعصار به خود مشغول کرده است. ابن‌سینا در زمینه نفس و ارتباط آن با بدن مادی کتب و رسائل متعددی دارد. وی انواع نفوس را به دو بخش ارضی و سماوی تقسیم می‌کند. نفوس ارضی را نیز سه نوع می‌داند. نفس نباتی و حیوانی و انسانی. در این نوشته راجع به نفس نباتی و حیوانی به طور گذرا بحث شده است و بیشترین تأکید بر عقاید ابن‌سینا راجع به نفس انسانی است. ابن‌سینا نفس را مجرد، حادث و باقی می‌داند و معتقد است که نفس و بدن بر هم تأثیرات زیادی دارند که خود انسان نیز با تأمل در وجود خویش می‌تواند به این تأثیرات واقف شود. دکارت نیز برخلاف فیلسوفان مادی‌گرا به وجود نفس معترف است. اما آن را فقط یک نوع می‌داند و در مورد افلاک، حیوانات و نباتات قائل به وجود نفس نیست. او نیز همانند ابن‌سینا نفس را حادث، باقی و مجرد می‌داند. لیکن طریق رسیدن هر کدام از اینها به اثبات نفس و همچنین تجرد، حدوث و بقای نفس متفاوت است. ابن‌سینا و دکارت هر دو برای نفس قائل به وجود قوائی هستند و هر دو بدن و آلات بدنی را به عنوان وعاء و ابزاری در خدمت نفس برای رسیدن به کمال مطلوبش می‌دانند. از نظر این دو فیلسوف نفس و بدن در تعامل بوده و رابطه متقابل دارند. ابن‌سینا به طور مفصل به بیان این رابطه دوجانبه می‌پردازد. و بالاخره اینکه هر دو فیلسوف قائل به وجود واسطه‌ای میان نفس و بدن هستند که این ارتباط را میسر می‌سازد. هدف از تنظیم این پایان‌نامه ارائه چهارچوب مناسبی در مورد نفس مجرد و ارتباط آن با بدن مادی از دیدگاه ابن‌سینا و دکارت دو فیلسوف بزرگ اسلامی و غربی می‌باشد و در پایان نیز سعی شده است تا به بررسی وجوه اشتراک و افتراق نظریات آنان در این خصوص پرداخته شود.
بررسی انتقادی ادله تجرد و جوهریت نفس ناطقه در حکمت متعالیه با توجه به پیشینه آن
نویسنده:
سمانه سمنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تلاش در جهت کسب معرفت نفس چه در اندیشه بشری و چه در اندیشه دینی از ارزش و اهمیّت والایی برخوردار است، در نگاه بشر، انسان شناسی و علم به احوال روح و روان انسانی در تبیین مفاهیم اخلاقی و معنادار بودن زندگی بسیار موْثر و سودمند می‌باشد و در نگاه دین: شناخت و دریافت حقیقی نفس علاوه بر تقویت و اصلاح قوه‌ی نظر و عمل در انسان سعادت و رستگاری او را رقم می‌زند. لذا به دلیل اهمیّت بسیار این موضوع، آیات و روایات پیوسته به این مهم پرداخته و توجه به آن‌ را لازمه‌ی رستگاری بشر دانسته‌اند. چنان‌که خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: « قسم به نفس ناطقه و آن‌که او را نیکو (به حد کمال) بیافرید و به او شر و خیر او را الهام کرد، که هرکس خود را از گناه پاک سازد، رستگار خواهد بود » (الشمس، آیه‌7ـ10). بنابراین، این مسئله نزد فلاسفه اسلامی، همواره از جایگاه رفیعی برخوردار بوده است چنان‌که کمتر فیلسوفی یافت می‌شود که علم‌النفس را در صدر مباحث خود قرار نداده باشد. در این میان ملاصدرا همچون دیگر فلاسفه به اهمیّت موضوع واقف بوده و معرفت نفس را هم در شناخت مبدأ و اوصاف و افعال او نردبان ترقی دانسته که بدون پیمودن مدارج آن نیل به معارف الهی میسور نیست، و هم آن را در شناخت معاد و شئون آن کلید گشایش می‌شمارد که استمداد از آن، آشنایی به درون گنجینه قیامت شناسی مقدور نخواهد بود. اما در بحث معرفت نفس یکی از اهم مباحث ، مسئله جوهریت و تجرد نفس ناطقه می‌باشد که در این رساله تلاش شده است ابتدا با بیان کلیاتی در خصوص نفس یعنی اثبات وجود آن ، تعریف نفس ، تعریف تجرد و مراتب تجرد وارد بحث اصلی گشته و ضمن بیان ادله جوهریت و تجرد نفس ناطقه آنها را مورد بررسی و نقد قرار دهیم .با نگاهی به گذشته و گذاری به آثار فیلسوف مشائی یعنی ابن سینا در می‌یابیم که حقیقت نفس در نزد وی ، امری «روحانیه الحدوث و روحانیه البقا» است که در جهت اثبات تجرد نفس با این ویژگی به بیان ادله و براهینی در این رابطه پرداخته است . اما با گذر از فلسفه ابن‌سینا و رسیدن به حکمت متعالیه در می‌یابیم که حقیقت نفس در نزد صدرالمتاًلهین ،امری است که «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» می‌باشد و بر خلاف ابن‌سینا آن را از ابتدا مجرد و روحانی ندانسته بلکه قائل به این مطلب است که نفس با حرکت جوهری خود و نیز به علت ذومراتب بودن امر مجرد مرحله به مرحله از ماده و مادیات دور گشته تا اینکه سرانجام به تجرد محض دست می‌یابد .ملاصدرا در جهت اثبات تجرد نفس ناطقه آن هم تجرد در مراتب گوناگون ، تجرد برزخی ، تجرد تام عقلی ، فوق تجرد ، به بیان ادله و براهین می‌پردازد ، اما بیشتر این براهین وام دار از فلسفه ابن سینا می‌باشد و علی‌رغم تفاوت مبنای این دو فیلسوف درباب حقیقت نفس ، ملاصدرا به استناد همان ادله به اثبات تجرد نفس ناطقه بر اساس مبنای خود پرداخته است ، که البته این سبب گشته است که برخی از براهین از اثبات تجرد همه نفوس انسانی ناتوان بوده و فقط به اثبات تجرد تام عقلی دسته‌ای از نفوس بپردازد یا اینکه علاوه بر تجرد تام عقلی ،تجرد نفس در مرتبه خیال را نیز ثابت کنند . بدین ترتیب در این رساله تلاش شده ضمن بیان هر دلیل از کتاب نفس اسفار و توجه به پیشینه آن در فلسفه ابن‌سینا، اینکه آیا آن دلیل مورد استناد شیخ‌الرئیس بوده یا خیر، به بررسی حدود انطباق هر دلیل با مبانی ملاصدرا می‌پردازد.
بررسی مبانی معرفت شناسی ملاصدرا
نویسنده:
محمد موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل اساسی در نظام فلسفی ملاصدار مبانی معرفت شناسی اوست.ملاصدرا در مقابل سوفسطائیان که در امکان معرفت تردید کردند ، تحصیل علم را برای انسان ممکن دانسته و ادله فراوانی در اثبات آن ارائه کرده است . شاکله معرفت آدمی و مسائل طبیعی و فراطبیعی در فلسفه ملاصدرا بر مبانی استواری بنا شده است که مهمترین آنها عبارتند از : اصالت وجود ، تجرد علم ، تشکیک در وجود،وجود ذهنی ، اتحاد نفس با مراتب خود ، سیر اشتدادی نفس به وسیله حرکت جوهری و تعالی معرفت و و علم حضوری .ما دراین پایان‌نامه این مبانی را از آثار او استخراج نموده و دلایل لازم را در اتقان آن آورده‌ایم . تا به برخی از مشکلات و پرسش‌های معرفت شناسی پاسخ داده باشیم.
جایگاه عقل در مکتب تفکیک
نویسنده:
ام‌البنین حیدری‌امین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در طول تاریخ در میان اندیشمندان، عقل به عنوان ابزاری انکارناپذیر برای شناخت هستی و حقایق آن مطرح بوده و هست اما در کم و کیف شناخت و حد و توان آن اختلاف نظر وجود داشته است، این مهم در خصوص مشربهای فکری مسلمانان نیز صدق می کند،‌ اندیشمندان علم کلام، فلسفه، عرفان و … دیدگاههای خاصی درباره عقل و توان معرفتی آن دارند.در سده اخیر نظریات جدیدی در میان متکلمیندر خصوص ابزار معرفت و راههای دست یابی به آن ظهور کرده اند که هر یک به نحوی ذهن محققین و اندیشمندان حوزه و دانشگاه را بخود مشغول داشته است که از جمله آنها مکتب تفکیک است. از دیدگاه این مکتب عقل به معنای موجود نوری مجرد خارجی و قائم به ذات است که عامل شناخت می باشد. و انسان که ذاتاً‌ و با قطع نظر از نور عقل،‌ مظلم الذات است، به خواست پروردگار،و با بهره مندی از آن نور، ذات خود و سایر معلومات را مشاهده و کشف نموده و با فقدان آن نور در حالاتی مانند خواب و نسیان، مجدداً‌ به جهل ذاتی خود برمی گردد. از نگاه مکتب تفکیک،‌ علوم حصولی ذاتاً اموری ظلمانی اند و همانند دیگر اشیای ظلمانی،‌ توسط نور عقل و علم حقیقی آشکار می گردند. لذا به نظر اصحاب این مکتب، فراگیری علوم بشری، نه تنها بر علم انسان نمی افزاید بلکه مانع رسیدن به معرفت حقیقی می شود، و صرفاً‌ ذهن را از ظلمات،‌آکنده می سازد.بر این اساس شرط رسیدن به فهم صحیح و معرفت ناب دینی، چنگ زدن به متون وحیانی، و دوری از تأویل و تطبیق آن بر معارف بشری است و برای این کار باید ذهن را از علوم بشری پاک نمود. اینان ریشه و سابقه چنین اعتقادی را به صدر اسلام مستند می سازند. اما با بررسی عقاید آنان می توان دریافت که اگر چه استناد آنان صرفاً‌ به متون وحیانی است ولی با استدلال از همان متون می توان درصدد پاسخ به شبهات و رد بعضی از عقاید و استدلالهای آنان برآمد.
  • تعداد رکورد ها : 7