جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
نشست تخصصی «اخلاق ابن‌سینا»
شخص محوری:
سیدحسین موسویان
نوع منبع :
مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
آیا عنایت الهی در مابعدالطبیعۀ ابن سینا یک مفهوم کلامی است؟
نویسنده:
سینا سالاری خرّم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش به دو پرسش پاسخ خواهم گفت: اینکه مفهوم عنایت الهی در مابعدالطبیعۀ ابن‌سینا چه نیست و اینکه آن را در نسبت با چه مسأله‌ای باید فهمید. به پرسش نخست چنین پاسخ خواهم داد که عنایت الهی به‌نزد ابن‌سینا نمی‌تواند به همان معنایی باشد که در خداباوری سنّتی منظور است که مبتنی بر فرض سه صفت عالم، قادر و خیر به ‌نحو مطلق برای خدا، نحوه‌ای از اهتمام‌ورزی را برای مخلوقاتش به او نسبت می‌دهد. در حقیقت، ابن‌سینا هم اهتمام‌ورزی نسبت به ماسواه را برای مبدأ اوّل نفی می‌کند و هم سه صفت مزبور را به ‌معنای متعارف آن برای مبدأ اوّل نمی‌پذیرد. پاسخ پرسش دوم این خواهد بود که عنایت الهی هم در سیاق تاریخی این مفهوم در فلسفۀ مشاء و هم در سیاق عبارات ابن‌سینا در الهیّات الشفاء پاسخی است به مسألۀ تبیین نظم عالَم. نشان خواهم داد که با تغییر صورت‌بندی از مفهوم عنایت الهی دیگر مابعدالطبیعۀ ابن‌سینا با چالش‌هایی همچون مسألۀ شرّ، که خداباوری سنّتی با آن روبه‌رو است، روبه‌رو نخواهد بود.
صفحات :
از صفحه 133 تا 144
بازخوانی نظریۀ ابداعی ابن‌سینا در اتحاد مفهومی و مصداقی صفات خداوند و تأملی در نقدهای آن
نویسنده:
علیرضا مصدقی حقیقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن­سینا در راه اثبات بساطت ذات خداوند از هرگونه حیثیت، نظریۀ اتحاد مفهومی و مصداقی صفات را برمی­گزیند. این نظریه با چالش‌هایی روبه­روست: از یک ­سو، وی در خصوص رابطۀ وجودی صفات با ذات رویکردهایی به‌ظاهر متفاوت ارائه کرده و در برخی از مواضع، با ارجاع همۀ اوصاف کمالی به علم عنایی، آنها را لازمۀ ذات خداوند دانسته است و در موضعی دیگر، با توجه به برخی از قواعد کلی فلسفی نظریۀ عینیت را می­پذیرد و گاه نیز با بازگرداندن همۀ صفات به سلب و اضافه به الهیات سلبی تقریب می­یابد. از دیگر­ سو، با وجود گفتار صریح در نفی تغایر مفهومی صفات خداوند آن را مستدل بیان نکرده است. برخی از متأخرین و به ویژه ملاصدرا دیدگاه او را از منظر وجودشناختی و معناشناسی مورد انتقادات جدی قرار داده­اند. در این پژوهش، نقدهای وارد بر نظریۀ خاص ابن­سینا را بررسی می‌کنیم و نشان می­دهیم وی در پاسخ به اشکالات، کدامین اصول و مبانی را اتخاذ می‌کند. در تحلیلی واقع‌بینانه، ابن­سینا از منظر وجودی صفات کمال را لازم تبعی ماهیت موجودۀ خداوند و نه لازم وجود خارجی آن برمی­شمرد. همچنین، در پرتو «نظریۀ کاربردی معنا»، «نحوۀ مفهوم­­سازی ذهن» و نیز توجه ویژه ابن­سینا به مبانی اصلی فلسفۀ خویش، می­توان تبیینی سازگار از نظریۀ عینیت مفهومی را ارائه کرد تا از اشکال مهم ترادف الفاظ متباین مصون ماند. در این طریق که مبتنی بر معرفت شهودی انسان است، از به‌هم‌پیوستگی صفات خداوند در هنگام کاربرد الفاظ سخن به­ میان می­آید، به­ گونه­ای که اطلاق یک صفت بر خداوند تداعی دیگر صفات را به همراه دارد و نه آنکه اطلاق یک صفت بر خداوند واجد معانی همۀ صفات باشد.
صفحات :
از صفحه 145 تا 164
رویکرد فلسفی ابن‌سینا در تعلیقات بر اثولوجیا
نویسنده:
سید محمود یوسف ثانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از آثار مغفول‌مانده شیخ در شناخت نظام فکری و فلسفی او تعلیقات وی بر اثولوجیای منسوب به ارسطوست. این تعلیقات که به صورت پراکنده بر مواضعی از اثولوجیا نوشته شده‌اند موضوعات گوناگونی از خداشناسی، نفس‌شناسی، عقول و مبادی نخستین، ادراک حقیقت مبدأ اول و مسائل بسیار دیگری را در برمی‌گیرند. محورهای مهم مورد توجه شیخ در این تعلیقات نخست نفس‌شناسی و دیگر ارتباط نفس با مبدأ اول است. در محور نفس‌شناسی تعلیقات شیخ علاوه بر شرح جنبۀ انتقادی نیز دارد و به‌ویژه وجود نفس قبل از پیدایش بدن و یا واجد بودن ادراکات و معارفی را قبل از ارتباط با بدن برای آن نمی‌پذیرد و در محور ارتباط نفس با مبدأ اول و درک حقیقت کمال و جمال او ادراک عقلانی و مبتنی بر استدلال را در این زمینه ناتمام می‌داند و تنها مشاهدۀ حقه را راه درک آن حقیقت به شمار می‌آورد. در مجموع می‌توان گفت شیخ در
صفحات :
از صفحه 32 تا 45
نقش قوّۀ تعقّل در خودآگاهیِ «انسان معلّق در فضا» با تأکید بر مباحثات ابن سینا
نویسنده:
حسینعلی شیدان شید ، علی شیروانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خودآگاهی، یعنی آگاهی بیواسطۀ آدمی به ذات خود، که ابن سینا در برهان انسان معلّق درفضا برای اثبات نَفْس به آن تکیه کرده است حاصلِ فعّالیّتِ کدام قوّۀ ادراکی در آدمی است؟ سخنان ابن سینا در باب این موضوع دارای ابهام وپیچیدگی است: برای برطرف کردن این ابهام و رسیدن به پاسخ نهایی ابن سینا، در این مقاله، با روشی توصیفی، تحلیلی و انتقادی، به بررسی سخنان وی به-ویژه در کتاب مباحثات ـ که مشروح پرداخته و به این نتیجه رسیده‌ایم که در نظر نهایی ابن‌سینا آن قوّۀ ادراکی که عهده‌دار خودآگاهی است هیچ یک از قوای نَفْس نیست، بلکه خودِ نَفْس ادراک کنندۀ ذات خود است. لیکن از آنجا که وی بحث خودآگاهی را غالباً در چارچوب نظریّۀ خود در باب قوای ادراکی ارائه کرده است، گاه آن را تعقّل خوانده و درواقع، عقل یا تعقّل را ـ به اشتراک لفظ ـ به دو معنا به کار برده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 14
کتاب شفای ابن سینا و کتاب خلاصه الاهیات اکوئیناس: درباره وجود و ذات خدا
نویسنده:
پدیدآور: اسکات جان ویتکوویچ ؛ استاد راهنما: حمید رضا شریعتمداری ؛ استاد مشاور: سید جمال الدین میر شرف الدین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این پایان‌نامه به تحلیل تطبیقی سهم‌های فلسفی ابن سینا و توماس آکویناس می‌پردازد و تمرکز اصلی آن بر تأثیر کتاب «کفایت» ابن سینا بر آثار آکویناس از جمله «درباره وجود و ماهیت»، «خلاصه علیه کافران» و «خلاصه الهیات» است. موضوع محوری این پژوهش، انتقال و تطبیق مابعدالطبیعه ابن سینا، به ویژه تمایز بین «ماهیت (essentia) و «وجود» (esse) در «تعالیم مقدس» آکویناس است. این تمایز ابن سینایی که ابتدا در «درباره وجود و ماهیت» گنجانده شد، پایه‌ای شد برای اثبات وجود خدا در جلد اول «خلاصه علیه کافران» و «خلاصه الهیات» آکویناس. پایان‌نامه همچنین تأثیر متافیزیک ارسطو بر هر دو فیلسوف، ابن سینا و آکویناس را بررسی می‌کند. در این پژوهش تفاوت‌های تأثیر ارسطویی و ابن سینایی بر الهیات متافیزیکی آکویناس در «تعالیم مقدس» مورد تحلیل قرار گرفته است، از جمله در موضوع متافیزیک، تعریف خدا (یا نبود آن)، ماهیت و وجود خدا، اثبات وجود خدا، وحدت و یگانگی خدا، و تفکر و عقل الهی.روش‌شناسی این تحقیق ترکیبی از تحلیل تاریخی متون، تفسیر فلسفی و تحلیل مفهومی تطبیقی است که متن‌های اصلی به زبان‌های یونانی کهنه، عربی و لاتین همراه با ترجمه‌های معتبر انگلیسی مورد بررسی قرار گرفته‌اند و مسیر انتقال متافیزیک ارسطو و ابن سینا در متون آکویناس ردیابی شده است. همچنین، پژوهش با مطالعه گسترده آثار علمی قدیم و جدید درباره ارسطو، ابن سینا و آکویناس، استدلال‌های متافیزیکی آنها را در بستر تاریخی و فلسفی تفسیر کرده است.نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که متافیزیک ابن سینا نقش اساسی در فهم آکویناس از ذات خدا به عنوان «وجود ضروری» و «وجود قائم به ذات» داشته است، که ماهیت او با وجودش یکی است. این مفاهیم بر آموزه‌های آکویناس درباره سادگی و یگانگی الهی تأثیر گذاشته و در آموزه‌های بنیادی الهیات طبیعی و دگماتیک کلیسای کاتولیک ریشه دارد. این پایان‌نامه به فلسفه تطبیقی قرون وسطی کمک کرده است تا نشان دهد فلسفه اسلامی ابن سینا تأثیر عمیقی بر تومیسم داشته است. تعامل بین این دو فیلسوف بزرگ نمایانگر جهانی بودن پرسش‌های متافیزیکی است و اهمیت پایدار آن را برای اسلام شیعه و مسیحیت غربی به اثبات می‌رساند. ابن سینا و آکویناس اثر عمیقی بر فلسفه اسکولاستیک قرون وسطا گذاشتند و نشان دادند که متافیزیک ارسطویی فراتر از مرزهای زمانی، جغرافیایی، زبانی، فرهنگی و دینی در جستجوی حقیقت نهایی است.
بررسی تطبیقی مبانی فلسفی و ادلّه ابن سینا و ملاصدرا در مسألە جاودانگی نفس
نویسنده:
صنم کیانی خانکندی؛ استاد راهنما: قربانعلی کریم زاده قراملکی؛ استاد مشاور: ناصر فروهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از اکتشافات باستان شناسی چنین مشخص شده است که مسئله جاودانگی و اعتقاد به جاودانگی ریشه در عمق حیات بشر دارد. جاودانگی و عدم جاودانگی از آن دسته مسائلی میباشد که درخور توجه فیلسوفان بوده است و عده ای قائل به جاودانگی و عدهای قائل به فنای نفس بوده اند.در میان فیلسوفان مسلمان، ملاصدرا با رویکرد جدید خویش به بحث جاودانگی و مسئله بقای نفس پرداخته است. فهم دقیق سخنان ملاصدرا در بحث نفس درگرو توجه به مبانی فلسفی او میباشد.چنین پرسشی مطرح میشود که ملاصدرا با استمداد از چه مبانی به بحث نفس و جاودانگی نفس پرداخته است؟در نگاه اول میتوان این اصول را تحت عنوان مبانی وجود شناختی فلسفه ملاصدرا به شمارو آورد. صدرالمتالهین شیرازی بر اساس مبانی خاص مانند اصالت وجود، اشتداد وجود، بساطت وجود، حرکت جوهری، تساوق وحدت و وجود، ،وحدت وجود، تساوق وجود و صفات کمالی،تقسیم عوالم به ماده، برزخ و عقول.صورت به عنوان ملاک شیئیت شی. به اثبات فناناپذیری نفس میپردازد. ابن سینا به مانند ملاصدرا برای نفس حیات جاودانه قائل است.ابن سینا ادله خویش را برای اثبات جاودانگی نفسبر اساس اصول و مبانی خاص خویش استوار کرده است.مبانی و اصول فلسفی ابن سینا برای اثبات فناناپذیری نفس عبارت است از: تعلق تدبیری نفس به بدن،نیازمندی نفس به عقل فعال، تجرد نفس، تعلق امور نامتناهی توسط نفس، عالم هستی به دو قسمت عقل و حس تقسیم میشود. ابن سینا و ملاصدرا دلایلی را برای اثبات جاودانگی نفس بیان میکنند که به صورت خلاصه مطرح میکنیم.استدلال اول و دوم ابن سینا در اشارات و تنبیهات میباشد که او چنین عقیده دارد نفس به بدن تعلق تدبیری دارد.در تعلق تدبیری حال،برای قوام خود به محل نیازمند نیست در نتیجه نفس برای قوام خود به بدن نیاز ندارد .نفس به علت ازلی خود نیاز دارد.علت ازلی نفس چیزی جز عقل بسیط نیست که فناناپذیر است.پس اگر علت تامه نفس فناناپذیر باشد در نتیجه نفس باقی است.استدلال دوم ابن سینا:نفس موجودی بسیط است که نمیتواند حال در چیزی باشد موجودی که حال در چیزی نیست پس بی نیاز از ماده است.پذیرش فسادپذیری امر حادث است و هرامر حادثی به ماده نیاز دارد که بتواند در آن حادث شود.اما نفس را نمیتواند امر مادی در نظر گرفت.ابن سینا عقیده دارد که نفس در بقای وجود، متکی به ذات است.نفس میتواند امور نامتناهی را درک کند.قوای امور جسمانی نامتناهی نیست.نفس با تکیه بر ذات خود میتواند امور نامتناهی را درک کند و به قوای جسمانی نیاز ندارد.تعقل،درک کردن از جمله فعل های نفس است.نفس در تمامی فعل های خود به ذات خود تکیه دارد بنابراین اگر بدن نابود شود نفس نابود نخواهد شد. ملاصدرا عقیده دارد نفس دو قسم میباشد:نفوسی که به درجه عقلی رسیده اند و نفوسی که نتوانسته اند به درجه عقلی برسند.اگر نفس بتواند به حد تعقل برسد در این دنیا صورت معقوله را کسب کند این نفس فناناپذیر است.او عقیده دارد نفوسی که میتوانند به حد تعقل برسند به دو دلیل فناناپذیرند.دلیل اول این است که نفس با مرگ بدنز نابود نمی شود و نمی میرد.دلیل دوم این است که نه مرگ بدن باعث مرگ نفس میشود نه هیچ عوامل دیگری.دلیل دوم:هرچیزی اگر بخواهد فاسد شود یا با ورود ضد فاسد میشود یا با از میان رفتن یکی از چهار علت فاعلی،مادی،صوری و غایی نابود میشود.نفسی که به درجه عقلی برسد ضدی ندارد که بتواند آن را نابود کند.استدلال دیگر ملاصدرا:او معتقد است نفسی که به یک جوهر عقلی تبدیل شده فناناپذیر است. او عقیده دارد موجودی که بسیط محض باشد نابودی نسبت به آن معنا ندارد به ویژه زمانی که علت افاضه کننده آن باقی باشد.حال تصور کنیم که میتوان نفس را امر عدمی در نظر گرفت.این سوال مطرح میشود این عدم ذاتی است یا از طریق شی دیگری بر آن تحمیل شده؟حالت اول غیرممکن است چون یک شی نمیتواند خود را نابود کند و حالت دوم نیز ممکن نیست چون علت برای ایجاد عدم معنایی ندارد بلکه عدم علت را میتوان تصور کرد.در نتیجه نفس امری جاودانه میباشد.
فاعلیت خداوند از منظر ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
نرگس علی یاری؛ استاد راهنما: حسین حجت خواه؛ استاد مشاور: عباس قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین مباحث فلسفی، تبیین چگونگی فاعلیت خداوند است. مسئله فاعلیت خداوند از ابتدای تاریخ اندیشه، توجه فلاسفه را به خود جلب کرده است و نظریه‌های گوناگونی را دراین‌باره در پی داشته است. از‌جمله اندیشمندانی که تعیین‌کننده‌ترین نظریه‌ها در این زمینه از جانب آنان مطرح شده‌ است، ارسطو، ابن‌سینا و ملاصدرا می‌باشند. این پایان‌نامه، درصدد بیان نظریات این اندیشمندان بوده تا با تبیین اندیشه آنان، مشخص شود کدام نظر به حقیقت نزدیک‌تر است. در بخش اول این پایان‌نامه، ضمن بیان لغات و مفاهیم اساسی پیش‌رو، تلاش شده ‌است که با بررسی پیشینه بحث علیت، انواع علت از منظر فیلسوفان یونان تا فلاسفه معاصر بررسی شود. در بخش دوم با بررسی علت فاعلی و انواع آن و به‌طور‌‌خاص فاعلیت خداوند، سعی بر بیان نظریات سه فیلسوف بزرگ یعنی ارسطو، ابن‌سینا و ملاصدرا شده است. فاعلیت خداوند در جهان هستی، در اندیشه ارسطو تحت عنوان علت یا محرک نخستین موردتوجه قرار گرفته ‌است. همچنین در فلسفه اسلامی، یکی از مسائل اساسی مورد بحث فیلسوفان، مسأله فاعلیت خداوند بوده است و یکی از نظریه‌های مهم در فلسفه اسلامی نظریه فاعلیت بالعنایه است که ابن‌سینا آن‌ را مطرح کرده است و البته در ادامه، ملاصدرا با برطرف کردن اشکالات نظریه‌های پیشین، با طرح فاعلیت بالتجلی و در نهایت، فاعلیت بالعنایه به معنای دوم، مسأله فاعلیت الهی را تعالی بخشیده است. بخش سوم این پایان‌نامه، با بیان این‌که ارسطو در نهایت یک محرک نامتحرک را در جهان اثبات می‌کند ولی ابن‌سینا با نظریه فاعل بالعنایه، فاعل هستی بخش و افاضه کننده وجود را به اثبات می‌رساند، درصدد بیان تفاوت‌های سه دیدگاه برآمده ‌است. در ادامه‌ این بخش، با بررسی تکمیلی نظریه ملاصدرا و بیان رفع اشکالات نظریه ابن‌سینا توسط صدرالمتألهین، کامل‌ترین و بهترین نظریه درباره نحوه فاعلیت خداوند بیان می‌شود. قابل ذکر است که پایان‌نامه پیش‌رو، با روش کتابخانه‌ای و تحقیق و تدبر در کتب و مقاله‌های مختلف گرد‌آوری شده ‌است.
تمایز «ذات» و «وجود» در مابعدالطبیعۀ ابن‌ سینا: بررسی متون و سیاق آن
نویسنده:
آموس برتولاچی؛ ترجمه: مهدی حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیمیتری گوتاس در کتاب مهم و نوآورانه‌اش با عنوان «ابن‌سینا و سنت ارسطویی» و همچنین در بسیاری از مقالات وزین دیگرش، بر نقش کلیدی‌ مابعدالطبیعه در نظام فلسفی ابن‌سینا تأکید ورزیده است. رویکرد گوتاس نسبت به مابعدالطبیعه (همچنین نسبت به سایر شاخه‌های اصلی فلسفی) در آثار ابن‌سینا، بر اساس روش‌شناسی جامع ناشی از ارزیابی انتقادی فرضیات مطالعات پیشین، تجزیه‌وتحلیل عمیق متون اصلی، و بازسازی دقیق بافت تعلیمی و تاریخی آنها استوار است. برای تمام پژوهشگرانی که به مابعدالطبیعة ابن‌سینا (و حتی به روان‌شناسی و معرفت‌شناسی او) و به‌طورکلی به تفکرات مابعدالطبیعی در جهان عرب علاقه‌مند هستند، تحقیقات پیشگامانة دیمیتری گوتاس حقیقتاً ستودنی است. او با کاوش و نقشه‌برداری از قلمروهایی که تا حد زیادی بکر و ناشناخته بودند، و با ارائة چارچوبی مستحکم، درخشان و جامع از کل این حوزه، مسیر را برای پژوهش‌های تخصصی‌تر در آینده هموار کرده و گنجینه‌ای ارزشمند را برای علاقه‌مندان به این حوزه گشوده است. به‌عنوان نشانه‌ای از قدردانی عمیق شخصی و در راستای پیروی از رویکرد استادانه گوتاس که در بالا توضیح داده شد، مقاله حاضر می‌کوشد تا تحلیلی بر یکی از مسائل مهم در مابعدالطبیعه ابن‌سینا ارائه دهد. مسئله موردبحث در این مقاله، همان‌طور که در شاهکار مابعدالطبیعی ابن‌سینا یعنی الهیات کتاب الشفا بیان گردیده، نظریه مشهور تمایز «ذات» و «وجود» است. مقاله حاضر به بررسی آخرین دستاوردهای پژوهشی، مهم‌ترین شواهد متنی مرتبط و ویژگی‌های اساسی این نظریه را در سیاق آن موردبحث قرار خواهد داد. تمایز ابن‌سینا بین «ذات» و «وجود» در موجودات مخلوق به‌خوبی شناخته شده است: برای مثال، یک مثلث یا یک اسب (با داشتن سه ضلع هندسی، بودن حیوانی چهارپا با سُم‌های صاف و یال و دمی بلند)، صرف‌نظر از وجود عینی آنها در خارج یا در ذهن انسان، دارای ذاتی مشخصی هستند. در الهیات شفا، عنصر کلیدی موردبحث ما، در المقاله الأولى [الفصل الخامس]، به مبحث کلیِ دو مفهومِ بنیادیِ «موجود» و «شیء» و ارتباط متقابل آن‌ها با یکدیگر اختصاص دارد. ازآنجایی‌که مفاهیم «موجود» و «شیء» به‌طورکلی معادل مفاهیمی چون «شیء ثبت له الوجود» و «شیء ثبت له الذات» هستند، توضیح تمایز (و ارتباط) آنها در این فصل، به نوبه خود، شامل تمایز بین «ذات» و «وجود» می‌شود.
صفحات :
از صفحه 105 تا 143
بررسی تطبیقی رویکرد و مولفه های انسان شناسی از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئیناس
نویسنده:
علی حسینی؛ استاد راهنما: حسین سید موسوی، جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی مقایسه ایی نوع رویکرد و متدلوژی ابن سینا به عنوان یک فیلسوف مسلمان معتقد به مبانی دینی و آکوئیناس به عنوان یک فیلسوف مسیحی، به واسطه مشرب مشترک فلسفی آنها از موضوعات جذاب مطالعات تطبیقی فلسفی و کلامی محسوب می شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی -تحلیلی، در صدد است تا به این مساله اصلیِ بررسی تطبیقی نوع رویکرد فلسفی این دو فیلسوف شرق و غرب در مواجه با شناخت ماهیت انسان و اینکه مبتنی بر رویکردشان به چه ویژگی های از انسان می پردازند و در نهایت به بیان نقاط اشتراک و افتراق رویکرد و نظریات آن دو بپردازد. با مطالعه مهم ترین آثار دو فیلسوف مذکور، روشن گردید که ابن سینا در وهله نخست در طرح مسائل انسان شناختی غالباً به روش عقلی تمسک می کند و مدعی رویکرد تطبیقی بود به این که آن چه توسط عقل فلسفی کشف می شود، عیناً توسط شرع تأیید می شود و بالعکس. اما وی در مواردی از جمله در طرح نظریه سعادت رویکرد تکمیلی و ترکیبی را برگزیده است. در مقابل آکوئیناس غالباً روش ترکیب بین عقل و نقل را پی می گیرد، به این نحو که آن چه توسط عقل اکتشاف می شود در واقع شرط لازم و نه کافی است و عقل نیازمند به مکمل است. مهم ترین مؤلفه های انسان شناختی که مورد تحلیل و تطبیق قرار گرفتند؛ ابعاد وجودی انسان، ویژگی های ذاتی انسان، مناسبات میان، ایمان، اراده و عقل در انسان و غایت وی می باشند.