جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
بررسی امکانات دراماتیک بختیارنامه (دقایقی مروزی) با رویکرد نظریه سیستم‌ها؛ نمایشنامه «بختیار شاه»
نویسنده:
گلناز سرکارفرشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی سیستم‌ها نظریه‌ای شکل‌پذیر و همه شمول است که می‌تواند در تمامی شاخه‌های دانش، از ریاضیات و فیزیک گرفته تا روان‌شناسی و علوم انسانی مورد استفاده قرار گیرد. سیستم‌های خودزا (سیستم‌هایی که خود را بازتولید می‌کنند) به منظور حفظ تداوم جدایش میان سیستم و محیط ناگزیر از تطور هستند. تطور یک سیستم به معنای افزایش پیچیدگی آن و در نتیجه جدایش زیرسیستم‌هایی در محیط درونی آن است. بر اساس نظریه‌ی سیستم‌های اجتماعی، ادبیات یا هنر کلامی یکی از زیرسیستم‌های نهاد هنر است. نهاد هنر و چهار نهاد دیگرِ دین، سیاست، اقتصاد و دانش، پنج نهاد اجتماعی اصلی را تشکیل می‌دهند. ادبیات نیز زیرسیستم‌ها یا ژانرهای خود را دارد که عبارتند از حماسه، درام، ادبیات غنایی، رمان و فیلم‌نامه. یکی از روش‌های مطالعه‌ی تحلیلی سیستم‌ها بررسی چهار ویژگیِ سیستمی آنها یعنی ساختار، کارکرد، پردازش و هدف است. فرض ما بر این است که می‌توان با بررسی تحلیلی این ویژگی‌ها در زیرسیستم‌ها (ژانرها) یا وجوه ادبی مبدأ و مقصد، به روشی برای اقتباس ادبی دست یافت. به منظور اثبات این فرضیه بختیارنامه را به عنوان اثری در وجه ادبی رمانس انتخاب کردیم تا با استفاده از نظریه‌ی سیستم‌ها آن را با ژانر ادبی درام سازگار و نمایشنامه‌ای از آن اقتباس کنیم. ارسطو در کتاب بوطیقا، هر چند نه به شیوه‌ای نظام‌مند و موافق با نظریه‌ی سیستم‌ها، چهار ویژگی سیستمی درام کلاسیک را تجویز کرده است؛ در حالی که همگام با ظهور رمان در جامعه‌ی غرب و بعدها در ایران – و بخصوص شناخته شدن‌اش در ایران طی صد سال اخیر – درام گاه به گاه از چارچوب‌های ارسطویی تخطی کرده و «رمان‌وار» شده است. سنت نمایشنامه‌نویسی «متفاوتی» که از زمان ایبسن آغاز شد و در کارهای بکت به اوج رسید برای مدتی طولانی بی قاعده و چارچوب تصور می‌شد؛ باوری که موجب شد به شکل متأخر این گونه نمایشنامه‌ها لقب «ابزورد» داده شود. نظریه‌ی سیستم‌ها می‌تواند در مطالعه‌ی چنین نمایشنامه‌هایی و دریافت ساختارهای پنهان ولی موجود آنها راهگشا باشد. بررسی چهار ویژگی سیستمی بختیارنامه تعلق آن به وجه ادبی رمانس را مسجل کرده و در عین حال کاسته‌ها و افزوده‌های ساختاری آن را نمایان می‌کند. با تجهیز به دانش سیستمی درام می‌توانیم امکانات دراماتیک روایت بختیارنامه را کشف کرده، به روشی سیستمی برای اقتباس ادبی دست یابیم که قابل تعمیم به تمامی موارد اقتباس از وجوه و ژانرهای ادبی مختلف خواهد بود.
خشونت و مدارا در ادبیات کودک (با نگاهی به دو نمایشنامه کودکانه)
نویسنده:
سیدحبیب الله لزگی، مهران (مهدی) حجوانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه شهید بهشتی,
چکیده :
در این مقاله به تعریف «خشونت» با توجه به چهار حوزه فلسفه، سیاست، جامعه شناسی و روان شناسی پرداخته می شود که این که آیا منشا و ریشه اش در نهاد انسان است و یا بیرون از آن. ابزارهای اعمال خشونت (حوزه فکر، زبان و عمل) مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین در این باره بحث می شود که راه مبارزه با خشونت، سرکوب غرایز انسانی نیست، بلکه کنترل و هدایت آن هاست. سپس تعریفی از مدارا و ظرایفی که در مفهوم آن قرار دارد ارایه می گردد. محور اصلی مقاله بررسی خشونت و مدارا در ادبیات کودک است. نگارنده همچنین بر آن است که نشان دهد افسانه های اژدها، و دیو و جن،‌ پری مصداق خشونت در ادبیات کودک نیستند. در خاتمه به تحلیل و بررسی خشونت در دو نمایشنامه کودکانه پرداخته می شود.
صفحات :
از صفحه 189 تا 210
بررسی تبلور اندیشه‎های اگزیستانسیالیستی در نمایشنامه‎های سارتر
نویسنده:
مصطفی حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش سعی بر آن است که موقعیت های سیاسی و روند حرکت فلسفه در فرانسه ِ دوران سارتر به صورت اختصار بررسی شود و سپس کلیات نظریات فلسفی وی در خصوص اگزیستانسیالیسم و پدیدار شناسی و تاثیر آن بر درام مورد تحلیل قرار گیرد . جنگ جهانی بر روی افکار و شیوه زندگی مردم اروپا بسیار تاثیر گذاشته است . اسارت سارتر در یک کلیسا در آلمان و مطالعه آثار فیلسوفان آلمانی چون هایدگر بر کل روند فلسفی فرانسه تاثیر گذار بوده است.پس از اتفاقان جنگ جهانی این فیلسوفان بر آن شدن تا دوباره ، زیستن ، مفهوم هستی ، حضور در مقابل دیگران و در کل آنچه در زندگی به آن درگیر هستندرا به انسان فرو شده در خود اروپائی یاد آور شوند.فلسفه اگزیستانسیالیسم فلسفه ایست که جهت تعریف زندگی بشر و آشتی آن بوجود آمد . تاثیر آن بر نمایش سبب ایجاد نوعی تئاتر آموزشی شد . تئاتری که دائما در تلاش است انسان را نسبت به آنچه انجام می دهد متعهد سازد و او را به جهان اطرافش آگاه سازد و انسان را از زیر بار حرف های بیهوده روان شناختی و آنچه که وراثت بر او خواسته است بر هاند.فلسفه اگزیستانسیالیسم بر دوران خود تاثیر گذاشته است اما اکنون با توجه به رویکرد های متفاوتی که از منظر های دیگر در حوزه هایی چون ادبیات و نمایش شکل گرفته است . شاید چندان قدرت سابقه خود را نداشته باشد . اما برگی از تاریخ فلسفه است.
بررسی تاریخی تمهید "Deus Ex Machina" یا "خدای ماشینی"در درام : نمایشنامه روز
نویسنده:
امیر باشتی منفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ایزد منجنیقی یا Deus Ex Machina اصطلاحی در زبان لاتین و معرف دستگاهی است که عمدتاً خدایان را از بالای صحنه وارد نمایش می کرده است.تاریخچه استفاده از این تمهید به اندازه تاریخچه خود تئاتر است چرا که اولین بار در زمان سه تراژدی نویس بزرگ یونان باستان و از آن میان بیشتر در آثار اوریپیدمورد استفاده قرار گرفته است.کاربرد این تمهید از آن زمان تا کنون معانی متفاوتی پیدا کرده است به طوری که اکنون ایزد منجنیقی به معنای ورود کاراکتر ، وسیله ، رویداد و هر گونه عنصری است که در لحظه اوج درام و جایی که درام دچار مساله ای لاینحل شده است وارد شده و درام را به شکل غیرمنتظره ای حل و فصل نماید.چنانکه از این تعریف بر می آید ایزد منجنیقی نه فقط وسیله ای برای جابجایی خدایان یونان و روم باستان بلکه یکی از مهم ترین ضایعه هایی است که دنیای درام امروزه با آن روبروست.طبق تعریف ارسطویی از درام ، هرگونه حل و فصلی که بدین گونه انجام پذیرد ضایعه ای بر پیکر درام و در نهایت نشانگر ناتوانی نویسنده در حل و فصل درام است.هدف اصلی این رساله همانا تبیین نقش تاریخی این تمهید ، عمدتاً در آثار اوریپید که بارها آن را مورد استفاده قرار داده و سپس بازشناسی نقش این تمهید از دوران اوریپید تا کنون می باشد.مهمترین پرسش این رساله ، کارکردهای این تمهید از مثبت تا منفی را پوشش می دهد و همچنین با بررسی ساختار درامهایی که از این تمهید بهره برده اند ، سعی دارد تا در کنار نمونه های ضایعه آفرین این تمهید، نقش مزیت بخش آن در آثار درام نویسان بزرگ اثبات نماید. این رساله در جهت نیل به اهداف خود ، ابتدا اصول و قوانین درام داستان گو که عمدتاً توسط ارسطو تبیین شده اند را تشریح نموده و در ادامه آثار درام نویسان متعددی در دوره های مختلف را بررسی نموده و در نهایت نقش این تمهید را در برخی درام های مدرن در دنیای سینما بررسی می کند.
بازتاب مفهوم شیطان در ادبیات نمایشی و تحلیل چند نمونه از آن
نویسنده:
زهره معتمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
به طورکلی موجوداتِ غیرانسانی همواره مورد توجه درام نویسان واقع شده اند ونویسندگان با توجه به دانش و بینشِ خود از آنها، در آثارشان بهره گرفته اند. در دوره های مختلف تاریخ نمایش این عناصرغیر انسانی همانند فرشتگان، حیوانات سخنگو و...حضوری پررنگ در آثار نمایشی داشته اند. . کشف و بررسی مفهوم شیطان به عنوان یکی از مهمترین نیروهای مافوق طبیعی، تنها از رهگذر یک بررسی علمی امکان پذیرخواهد بود.این پژوهش با استفاده از نمایشنامه هایی مانندِ فاوست (گوته)،دکتر فاستوس (کریستفر مارلو)، شیطان وخدا(ژان پل سارتر)، ادب مرد به زدولت اوست، تحریر شد (ایرج پزشکزاد)، وسوسه آنتونیوس قدیس(گوستاو فلوبر)، بشرعادی- بشر عالی (برنارد شاو)، هفت حکایت برصیصای عابد (پرویزناتل خانلری)، مفیستو(آریان منوشکین)، به بررسی مفهوم شیطان می پردازد.الگو های گرد آوری داده ها، کتابخانه ایی و مبتنی بر مطالعات نظری واستفاده از مقالات و مراکز پژوهشی است.ولی تحلیل آن بر اساس نظریات یونگ در چهار چوب بحث کهن الگو ها است.نتیجه بررسی ها نشان داد: از آن جا که اساطیر و ادبیات ساخته و پرداخته ی ذهن آدمی ست و کارکردِ ذهنِ آدمیان یکی ست، بنابراین مضامین مشترک در ادبیات کلیه ی ملت ها ظاهر می شود.اگر نظریه ی یونگ را در باره ی ظهور مضامین مشترک در ادبیات بپذیریم آن گاه می توانیم بگوییم از راه ادبیات تطبیقی به وجوه مشترک تفکر انساتی راه یافته ایم. سفری که انسانقبل ازشکل گیریِ مکاتب، آیین ها و ادیان شروع می کند، سفری است که در ناخود آگاهِ نسلِ آدمی ته نشین شده است. بنابراین انسانِ قرن بیست و یکمی، شیطان را نه به واسطه ی قبول داشتن یا نداشتن یک اعتقاد، بلکه به دلیلِ ازلی بودنِ موضوع شیطان و ته نشین شدنش در ضمیر نا خود آگاهِ جمعی خود به خوبی می شناسد. راهی که انسان برای شناخت شیطان پیموده است نشان می دهد که افسانه ی آفرینش، دغدغه ی نوع بشر در طول تاریخ بوده است. مفهوم شیطان بیش از هر واژه ای با «گناه» و «سرپیچی از دستور خداوند» گره خورده است و شیطان با نام ها و صفات متفاوت و سرنوشت های گوناگون در طول تاریخ، و در جوامع انسانی و جهان مادی و مینوی حضور داشته است. در تمامی فرهنگ ها، آیین ها، اسطوره ها، ادیان الهی و مسلک ها، شیطان پیش از آدمی وجود داشته است. بنابراین نه براساس تفا وت های اندک، بلکه بر اساس شباهت های بسیار، اسطوره ها و آیین ها را در بخش هایی که مرتبط با شیطان، جهان شر و خدایان پلید هستند، بررسی کردم، تا به سر چشمه ها رسیدم و فهمیدم میوه ی ممنوعه ای که انسان به خوردن آن نهی شده بود، «میوه ی دانایی» است که شیطان با فروتنی تقدیم انسان کرده است.
نگرش و دیدگاه اخلاقی آرتور میلر در نمایشنامه نویسی
نویسنده:
عسکرزاده رجبعلی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
با نگاهی دقیق به آثار آرتور میلر، نمایشنامه نویس بزرگ قرن بیستم، می توان دریافت که او با زندگی انسانهای معمولی جامعه اش آشنا بوده است و علاقه اش به انسانهای طبقه متوسط در جامعه سرمایه داری و نگرش او نسبت به حقوق پایمال شده اینگونه افراد در همه نمایشنامه هایش نمایان است. میلر نه تنها فنونی همانند اونیل و ایبسن در آثارش به کار می برد بلکه علاقه اش به مردان و زنان طبقه متوسط جامعه و انسانهایی که در شرایط دشوار زندگی ارزشهای اخلاقی خود را از دست نمی دهند، از او نمایشنامه نویسی بزرگ ساخته است. این ویژگی انسانی تنها خصوصیت میلر است که او را از سایر نمایشنامه نویسان هم دوره اش جدا می کند و وی را به عنوان نمایشنامه نویسی اخلاق گرا مطرح می نماید. با بررسی بیشتر در می یابیم که در وجود آرتور میلر نمایشنامه نویس، خصایص و نگرشها بیشتر به صورت "اخلاقی" بروز می کند تا "زیبایی شناختی" و همین نگرش است که نیرویی خاص به نمایشنامه های او می بخشد. اعتقاد میلر و موضوعاتی که عرضه می کند در سطحی وسیع تر نوشته ها و آثاری در ارتباط با تمامی انسانها و مسایل انسانی است و آنچه در درجه اول محرک او برای نوشتن است، نگرشهای اخلاقی اوست. بنابراین، تمامی آثار میلر و نگرش اخلاقی او را در نمایشنامه نویسی می توان به صورت مجموعه ای در نظر گرفت که به آنچه که خود او "سنگر و استحکامات بی رحمی و سنگدلی جامعه سرمایه داری" می نامد حمله می کنند.
صفحات :
از صفحه 197 تا 212
  • تعداد رکورد ها : 6