جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
help
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 16 
1 2 3 4 5
ذات‌گرایی افلاطون: تفسیر مجدد نظریه مُثُل [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Vasilis Politis (واسیلیس پولیتیس)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Cambridge University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: در این کتاب، واسیلیس پولیتیس استدلال می‌کند که صورت‌های افلاطون جوهر هستند، نه صرفاً چیزهایی که دارای جوهر هستند. پولیتیس نشان می دهد که درک نظری... یه افلاطون از صُوَر به عنوان یک نظریه جوهر، چالشی جدی برای فیلسوفان معاصر است که ذات گرایی را چیزی بیش از یک آیتم اختیاری در فهرست فلسفی می دانند. او پیشنهاد می‌کند که این رویکرد همچنین انتقادی تند از کسانی است که ذات‌گرایی ارسطویی را تنها موضع معقول می‌دانند: پولیتیس نشان می‌دهد که ذات‌گرایی افلاطون نظریه‌ای کاملاً استدلال‌شده، دقیق، و منسجم و رقیبی قابل قبول برای نظریه ارسطو است. این کتاب برای دانشجویان و دانش پژوهان علاقه مند به تلاقی بین فلسفه و تاریخ فلسفه جذاب خواهد بود.   بیشتر
1 2 3 4 5
نقد و بررسی نظریه ملاصدرا درباره ادراک مفاهیم کلی
نویسنده:
روضاتی سیدمحمد
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسایل مهم فلسفی، بحث و بررسی درباره چگونگی ادراک صور کلی و معقولات به وسیله نفس انسان است. فلاسفه اسلامی نیز به بررسی و تبیین آن پرداخته اند. نظریه ملاص... صدرا یکی از نظریات مهم و برجسته در این زمینه به شمار می آید.در این نوشتار ابتدا نظریه صدرالمتالهین و مبانی مهم آن به بیان درآمده، و آنگاه مورد نقد قرار می گیرد.   بیشتر
صفحات :
از صفحه 195 تا 199
1 2 3 4 5
بررسي نظريه نوميناليسم (نامگرايي) و نقد آن
نویسنده:
محمد رصافی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسي و شناخت جريانهاي اصلي نام‌گرايي و نقد و بررسي مباني شناختي و و جودي آن موضوع اصلي اين رساله است. پس از مقدمه، ابتدا فيلسوفان برجسته و اثر گذارِ نام‌گرا و... و سپس برخي مباحث مرتبط با نام-گرايي مورد بحث و بررسي قرار مي‌گيرد. قبل از فيلسوفان نام‌گرا، انديشه‌هاي افلاطون و ارسطو نيز که ربط مستقيمي با مباحث نام‌گرايي دارد و در حقيقت نام‌گرايي در تقابل با آراي آنان شکل گرفته است، مطرح مي‌شود. بجز آراء و انديشه‌هاي برخي از فيلسوفان قرون وسطي از جمله اکام، فيلسوفان تجربي انگليس از جمله هابز و هيوم و برخي از فلاسفه تحليلي و زباني، از جمله ويتگنشتاين و کارناپ و کواين نيز مورد بررسي قرار مي‌گيرند و در نهايت نظريات معاصر مربوط به نام‌گرايي و انواع نوميناليسم تبيين مي‌گردد. مسئله شباهت، رفتار-گرايي، مباحثي در باب ذهن و زبان، مثل افلاطوني، و کلي طبيعي، از جمله موضوعات مباحث پاياني رساله است. مبحث نام‌گرايي يک نحوه تفکر فلسفي کاملا متفاوت با روش تفکر عقل‌گراست. تجربه‌گرايي، نفي ذات و ذات‌گرايي، نفي ذهن مجرد و امور انتزاعي، و طرفداري از رفتار‌گرايي يا کارکردگرايي در تعليم و تعلم و در نتيجه طبيعت‌گرايي از جمله مؤلفه‌هاي اصلي اين طرز تفکر است. رسالت اين رساله برداشتن گامهاي اوليه در اين زمينه است. در خاتمه نيز ضمن بيان خلاصه‌اي از مهمترين مباحث و نتايج رساله، در نهايت عدم کفايت ادله و شواهد نام‌گرايان در اثبات ديدگاهشان به عنوان نتيجه نهايي مطرح شده است.   بیشتر
1 2 3 4 5
نسبت میان عالم مثل و عالم طبیعت در نظر افلاطون
نویسنده:
زهرا شکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
واژه‌ی مُثُل، جمع «مثال» و برگرفته از کلمه‌ی ایده (Idea) است. ایده به معنای اندیشه، تصور، عقیده و گمان است. این لغت از مصدرIdeinبه معنی دیدن و فهمیدن مشتق است.... . خود لغت یونانی Idea را افلاطون با مفهوم خاص نمونه‌ی آرمانی یا نمونه‌ی اول چیزی به کار برد که این مفهوم در صفت مشتق Ideal باقی‌است.در رساله‌ی جمهوری، افلاطون فرض کرد که هرگاه شماری از افراد نام مشترکی داشته باشند، دارای مثال یا صورتی مطابق نیز خواهند بود. کلی، طبیعتی مشترک یا کیفیتی است که در مفهوم کلی مثلاً زیبایی، دریافت می‌شود. افلاطون درباره‌ی این کلیات، اصطلاح «مُثُل» را به کاربرد. افلاطون اعتقاد داشت که مُثُل یا صور هستنده‌های اصیل و دگرگون‌‌ناشدنی هستند که بیرون از این جهان محسوس می‌باشند. موجودات جهان ‌محسوس انعکاس‌ها و تصویرهایی از آن هستنده‌های واقعی هستند؛ که آن‌ها را تنها از راه عقل می‌توان شناخت. وی برای بیان نسبت میان عالم مُثُل و عالم محسوس واژه‌های بهره‌مندی و تقلید یا شباهت را به کار برد.بهره‌مندی از مثال‌ها چهار‌گونه است؛الف) شیء گاهی از مثالی بهره‌‌‌مند استو گاهی نه: اعراض جدایی‌پذیر. ب) شیء همیشه از مثالی معین بهره‌مندی است بدون‌ آنکه این بهره‌مندی ارتباطی با ماهیت آن داشته باشد: اعراض جدایی‌ناپذیر.پ) شیء همیشه از مثالی معین بهره‌مند است امّا این بهره‌مندی جزء ماهیت شیء نیست بلکه از ماهیت آن ناشی می‌شود.ت) شیء همیشه از مثالی معین بهره‌مند است و این بهره‌مندی جزء ماهیت آن است.در رساله‌ی پارمنیدس، افلاطون، مفصل‌تر از رساله‌های دیگر بحث مربوط به نسبت میان مُثُل و محسوسات را بیان نمود و انتقادات خود را در زبان شخصی به نام پارمنیدس قرار داد. این انتقادات به این صورت بیان شد که آیا اشیاء جزیی از تمام مثال یا فقط از قسمتی از مثال بهره‌مند هستند؟ اگر شق اول اختیار شود، آنگاه صورت مثال، که واحد است، تماماً در هر‌یک از افراد کثیر موجود خواهد ‌بود. اگر شق ‌دوم اختیار شود، آنگاه مثال در عین حال واحد و قابل کثیر است. در هر صورت تناقض پیش می‌آید. به علاوه، اگر اشیاء مساوی به سبب وجود مقدار تساوی مساوی‌اند، پس به واسطه‌ی چیزی که کمتر از تساوی است مساوی‌اند. همچنین اگر چیزی به سبب بهره‌مندی از بزرگی، بزرگ است به واسطه‌ی داشتن چیزی کهکوچک‌تر از بزرگتی است که به نظر می‌رسد تناقض باشد. سقراط نظریه‌ی تقلید را که اشیاء جزیی روگرفت‌های مُثُل، که خود الگوها یا نمونه‌هایی هستند، پیشنهاد کرد؛ شباهت اشیاء جزیی به مثال، بهره‌مندی آن‌ها را از‌آن نشان می‌دهد. در مخالفت با این نظریه پارمنیدس استدلال کرد که اگر اشیاء سفیدی شبیه سفید هستند، سفیدی نیز شبیه اشیاء سفید است. از این‌‌رو، اگر شباهت میان اشیاء سفید باید به‌وسیله‌ی وضع یک مثال سفیدی تبیین شود، شباهت میان سفیدی و اشیاء سفید نیز باید به‌وسیله‌ی وضع یک صورت علیا تبیین شود، و همین‌طور تا بی‌نهایت. بنابراین، افلاطون از تبیین چگونگی نسبت میان عالم مُثُل و عالم طبیعت بر‌نیامد.   بیشتر
1 2 3 4 5
مثل افلاطونی در حکمت متعالیه و تطبیق آن با آیات و روایات
نویسنده:
ثمانه ظهوریان مفتخر کاظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ُثُل افلاطونی یکی از گزارههایی است که از اعصار گذشته و قرنها پیش تا کنون مورد توجه دانشمندان و فلاسفه غربی واسلامی قرار گرفته است. ما در این پژوهش برآنیم که اب... بتدائاً مُثُل (ایده) را از دیدگاه افلاطون و شارحین و ناقدین او بررسیکرده، سپس با آراء صدرالمتألهین مورد مقایسه قرار دهیم. تعریف مُثُل افلاطونی این است که در هر نوعی از انواع مادی وطبیعی فردی مجرد وجود دارد که افراد مادون خود را تحت ولایت و تدبیر قرار میدهد که این همان تعریف صدرا نیز میباشد.شناخت از نظر افلاطون دارای چهار مرتبه علم تعقل، عقیده و خیال میباشد. علم و معرفت حقیقی مرتبه ای است که به مُثُلتعلق میگیرد و آنچه از طریق حواس از عالم خارج ادراک میشود یعنی ادراک حسی، ادراکی غیر معتبر و خطا پذیر است و ازجهات اشتراک میان اقوال افلاطون و صدرا در احکام مُثُل این است که ماهیت در افراد یک نوع با فرد مجرد یکی است و از یکنوع می باشند، واحد است و مستقل و قائم به خود است. جدا بودن مُثُل در کلام افلاطون نه به معنای جدایی مکانی است، بلکهمستقل از عوارض و ماده بودن آن است. قائم به ذات بودن اشاره به جوهر بودن آن است. صدرا کلی بودن مُثُل افلاطون را بهکلی سعی و شمولی تأویل میکند که در این صورت بالضروره و به ذات در خارج متحقق میشود. و در واقع مُثُل موجوداتعینی و خارجی هستند نه ذهنی. هر دو فیلسوف به جنبه ریاضی مُثُل معتقدند. افلاطون از ریاضیات و علم هندسه در درک مُثُلبسیار بهره برده و صدرا نیز برای یکی بودن ماهیت بین مُثُل و فرد مادی از تمثیل عدد بهره میبرد. از دیدگاه صدرا مُثُل نوریههم مثال مادون خود میباشد و هم مثال های مافوق که اسماء و صفات اله میباشند. و ایشان مُثُل را غایت و مُخرِج انسان ازنقص به کمال در حرکت استکمالی و جوهری میداند و استدلال عقلی مُثُُل را با مشهودات غیبی و حضوری خود تلفیق کرده وشواهد قرآنی و روایی را در تکمیل و تقویت احکام مُثُل بیان مینماید که ما در فصل نهایی این رساله به تفصیل به شرح اینشواهد قرآنی و روایی میپردازیم   بیشتر
1 2 3 4 5
بررسی رابطه عالم ذربا مُثل افلاطونی از منظر صدرالمتالهين
نویسنده:
علی محمد ساجدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بنیاد حکمت اسلامی صدرا,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بنابر آية 172 سورة اعراف ـ‌‌معروف به آية ميثاق‌‌ـ بشر قبل از حضور در عالم دنيا در موطني مجرد و بسيط و سراسر شهودي، شاهد حقايق نابي بوده است كه درپي اين شهود، ا... اقرار به ربوبيت پروردگارخويش نموده است. ليكن پس از هبوط درعالم ناسوت و تعلق گرفتن به بدن وحجاب طبيعت، اين گوهر ناب را به فراموشخانة عالم دنيا سپرده است. نمود اين مطلب را ميتوان در آثار افلاطون ـ‌‌حكيم الهي يونان‌‌ـ در بحث از «مُثل» و «نظرية تذكر» يافت. سئوالي كه در اينجا مطرح است اينست كه آيا ميتوان ميان موطن ميثاق (عالم ذر) و مُثل افلاطوني ـ‌‌كه نقش مهمي در تبيين علم تفصيلي حق تعالي به ماسوي ايفا نموده است‌ـ وجه ارتباطي يافت يا نه؟ ‌تحقيق حاضر كه بشيوة توصيفي ـ تحليلي، ديدگاه ملاصدرا ـ ‌‌‌بنيانگذار حكمت متعاليه ـ را مورد مداقه و واكاوي قرار داده، در پي يافتن پاسخ ايشان به سؤال فوق است. طبق نظر او، نحوة حضور انسان در آن موطن، حضور نفس (روح) قبل از تعلقش به بدن در عالم عقول يا عالم علم الهي بوده، كه از وحدت عقلي برخوردار و داراي همة كثرات نفوس جزئي بنحو اجمال و بسيط در اين مرتبه از هستي خود ميباشد. ‌لذا بعقيدة ملاصدرا، عالم ذر، صقع ربوبي (عالم علم الهي) است و بر همين اساس نظرية تذكر را توجيه نموده و موطن ميثاق را همان مُثل افلاطوني ميداند. لازم به ذكر است كه ملاصدرا نظرية مُثل افلاطوني را ابتدا مبتني بر مباني فلسفي خود (بويژه سه اصل: اصالت، وحدت وتشكيك وجود) تبيين و استوار نموده، سپس آن را بعنوان مصداق عالم ذر با شرح و توضيحي كه در مقاله خواهد آمد، پذيرفته است.   بیشتر
صفحات :
از صفحه 61 تا 78
1 2 3 4 5
مقایسه میان دو مفهوم مُثُل افلاطون و فروهر زرتشتی
نویسنده:
زینب شریعت نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در مورد چگونگی پیدایش هستی و خلفت انسان پیوسته بین الهیون و مادیون چالش‎های فلسفی بزرگی وجود داشته است که از دوران یونان قدیم و حتی قبل از آن تا به امروز ادامه... ه یافته است. پژوهش حاضر کاوشی در راستای بررسی دو مفهوم کلیدی؛ مُثُل افلاطون و فروهر زرتشتی است. یکی از مسائل بنیادی در فلسفه افلاطون، نظریه‌ی مُثُل اوست. این نظریه کوششی برای تبیین هستی و نظریه پردازی در خصوص منشأ آن است. وی معتقد است هر امری از امور عالم چه مادی باشد مانند حیوان، نبات و جماد؛ چه معنوی باشد مانند شجاعت، عدالت و غیره اصل و حقیقتی دارد که سرمشق و نمونه‌ی کامل اوست و با حواس درک نمی‌شود بلکه تنها عقل آن را درمی‌یابد. به طور کلی فلسفه افلاطون براساس تمیز دادن میان واقعیت با صورت ظاهر یا « بود » و « نمود » است. از سوی دیگر بر طبق جهان‌بینی زرتشتی، اهورامزدا عالم ماده را از روی صور روحانی پاک آفریده است که فروهر خوانده می‌شود. در باطن هر یک از موجودات جهان این روح مینوی « فروهر » به ودیعه نهاده شده است. به طور کلی آنان ارواح خارجی و ازلی هستند که از آغاز آفرینش نگهداری و پاسداری جهان به آن‌ها وابسته است. مهم‌ترین هدف نگارنده از نگارش رساله‌ی پیش‌رو با عنایت به ساختار کلی نظریه‌ی مُثُل در فلسفه افلاطون و فروهر در آموزه‌های زرتشتی مقایسه تحلیلی و تطبیقی میان این دو مفهوم بوده و در این راستا بر منابع اصلی یعنی کتب افلاطون و کتاب مقدس زرتشتیان « اوستا » و دیگر کتب دینی آنان تکیه شده است.   بیشتر
1 2 3 4 5
قبض و بسط نظریه مثل افلاطونی در مکاتب پس از آن
نویسنده:
مجتبی جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چه چیزی محقق وامی‌دارد؟ هر گاه شخصی برای سوال خود پاسخی نداشته باشد و یا پاسخی که یافته با دانسته‌های پیشین او تناقض داشته باشد. شروع به تحقیق می‌کند. آنچه در ...  این رساله گرد آمده نیز به همین دلایل بوده است . به سوالهای زیر دقت کنید: مثل افلاطونی چیست ؟ چرا افلاطون نظریه مثل را طرح کرد؟ چه کسانی باعث شدند افلاطون نظریه مثل را مطرح کند؟ چه تحولاتی در نظریه مثل افلاطونی ایجاد شده است ؟ چه کسانی این نظریه را پذیرفته‌اند؟ و چه کسانی آن را رد کرده‌اند؟ علت رد و پذیرش آنان چه بوده است ؟ در دنیای اسلامی چه نگرشهایی به مثل وجود داشته است ؟ نگرش مکاتب اشراق، مشا، عرفان و مخصوصا ملاصدرا در این مورد چیست و آیا می‌توان آنها را به هم نزدیک کرد؟ در نگرشهای غربیان و قرون وسطی چه دیدگاه‌هائی به آن وجود داشته است ؟ دیدگاه شرق و غرب در مورد مثل چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟ مثل چه نقشی در معرفت‌شناسی و چه نقشی در هستی‌شناسی دارد؟ آیا اعتقاد به مثل، اعتقادی عقلانی است یا دریافتی شهودی؟ اگر عقلانی است چه براهینی بر وجود آن اقامه شده و اگر شهودی است چه کسانی مدعی شهود مثل شده‌اند؟ حذف مثل از عالم تفکر چه نقصی به آن وارد می‌کند؟ ایا در مکاتب دیگر نیز حقایقی همچون مثل افلاطونی وجود دارد؟ یک مسلمان چگونه می‌تواند به مثل اعتقاد داشته باشد؟ آیا چنین اعتقادی با اعتقاداتی دینی او ناسازگار نیست ؟ اصلا آیا به طور کلی فلسفه با دین سازگار است تا نتیجه بگیریم پس مثل هم که یک مساله فلسفی است با دین متلائم است ؟ آیا می‌توان گفت مثل افلاطونی همان ملائکه هستند؟ اینها سوالهایی است که برای گرد آوردنده این مجموعه مطرح بوده و در صدد یافتن پاسخ آنها برآمده و در حد توان خود برای آنها پاسخ یافته است . به همین خاطر این مجموعه در چهار بخش گردآوری شد. بخش اول این مجموعه کلیاتی است جهت شناختن اندیشه افلاطون. بخش دوم بررسی حقیقت مثل در مکاتب مسلمانان است اعم از فلسفه مشا، اشراق و ملاصدرا و نظریات عرفا. بخش سوم مقایسه‌ای است میان نگرش فلسفه غرب و شرق به مثل مخصوصا با تکیه بر این نکته بر این نکته که در جهان غرب مثل افلاطونی بیشتر از لحاظ معرفت‌شناسی بررسی شده و در دنیای اسلام از لحاظ هستی‌شناسی. در بخش چهارم به این نکته پرداخته شده که آیا در دین اسلام حقایقی وجود دارد که بتوان آنها را چهره دینی - الهی مثل دانست ؟ مطالبی که در این نوشته بیشتر مورد توجه قرار گرفته عبارتند از اهمیت مثل در فلسفه صدرائی و تعدیل اصلاح بخشهای غیراستدلالی آن که در این مورد از نظریات علامه محمدحسین طباطبائی استفاده شده است . مطلب دیگری که مورد نظر نگارنده بوده بررسی صفات متشابه مثل با ملائکه است که در این زمنیه هفت خصوصیت مشترک میان مثل و ملائکه یافته‌ایم.   بیشتر
1 2 3 4 5
تأویل‌های فلاسفه اسلامی از نظریه مُثل افلاطونی
نویسنده:
مرضیه میرزاحسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفکر، مختص انسان و نشانه برتری آدمی نسبت به سایر موجودات است. این موهبت الهی که با آغاز زندگی بشری آغاز شده و تا پایان آن نیز ادامه دارد در طول تاریخ بشر، حضور... ری نقش آفرین داشته است و آدمی را در راه کشف حقایق عالم یاری رسانده است. نظریه مُثل که یکی از ارزنده ترین یافته های تفکر بشری است حکایت از حقیقتی دارد که اولین بار به لسان یونانی افلاطون به صورت مستدل، مدون شد و پا به عرصه تفکر فلسفی گذاشت. بر طبق این نظریه ـ که مهم ترین و بنیادی ترین نظریه افلاطون است و پایه و اساس فلسفه وی محسوب می شود ـ عالم محسوس اصل و حقیقتی دارد که مثال و نمونه کامل آن است. درواقع موجودات عالم محسوس ظواهر و سایه های حقایق ازلی و عقلی ای محسوب می شوند که لایتغیر، مطلق و زوال ناپذیرند و فقط با نور عقل قابل مشاهده اند. این نظریه در فلسفه اکثر فیلسوفان مسلمان مطرح شده و اکثر ایشان قسمت یا قسمتهایی از فلسفه خویش را به بررسی آن اختصاص داده اند. اما اینکه نظریه افلاطون چرا در فلسفه فیلسوفان مسلمان وارد شده و این نظریه چه جایگاهی را در فلسفه اسلامی به خود اختصاص داده است جای بسی تأمل و بررسی دارد که پژوهش حاضر عهده دار این مهم است. به طور مختصر می توان گفت که همه فیلسوفان اسلامی در مورد نظریه مُثل متفق القول نبوده و نظر یکسانی ندارند؛ ابن سینا از جمله منتقدان این نظریه است درحالیکه سهروردی و ملاصدرا از پیشگامان اثبات این نظریه اند. البته باید توجه داشت که در هر دو صورت ـ یعنی نفی و اثباتی که توسط فیلسوفان مسلمان صورت پذیرفته است ـ تأویل و تفسیر خاصی از نظریه مُثل مطرح شده و هر یک از فیلسوفان بر مبنای چهارچوبهای فلسفی خویش در جهت اثبات یا انکار این نظریه برآمده اند. به طور مثال ابن سینا نظریه مُثل را که نزد افلاطون کلیات قائم به ذات است را به کلی طبیعی تأویل نموده و نهایتاً اشکالات فراوانی را به این نظریه وارد ساخته است. ولی ملاصدرا که به اشکالات ابن سینا نیز پاسخ داده است با دلایل فراوان از جمله حرکت جوهری یا بحث ادراک، سعی در اثبات این نظریه داشته و حقیقت نظریه مثل را به عنوان یک اصل اعلای فلسفی پذیرفته و جزء لاینفک فلسفی خویش قرار داده است. به عقیده نگارنده کلیت و حقیقت این نظریه مربوط به زمان ومکان خاصی نیست و قابلیت مطرح شدن در فلسفه هایی چون فلسفه فیلسوفان مسلمان را دارد ولی با توجه به مشکلات توحیدی و معرفتی ای از قبیل تعدد قدما و چگونگی ارتباط عالم محسوس و معقول و... که گریبان گیر نظریه مثل افلاطونی است این نظریه در فلسفه اسلامی توسط فیلسوفان مسلمان تأویل و تفسیر شده تا هماهنگ با مبانی و ساختارهای فلسفی آنان گشته و مشکلات متعددی را مرتفع سازد.   بیشتر
1 2 3 4 5
تاثیر ایده (مثل) افلاطون بر فلسفه سهروردی
نویسنده:
غلامرضا صادقی جوزانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ستایشبی‌همتا شایسته اوستکه هستی و هر چه هستاز بود او بود.بدیهی استکه سهروردی یکی از بزرگان فلاسفه مسلمان استو شان و مقام فلسفی او همپایه کسانی همچون ابن‌سینا و... و صدرالمتالهین شیرازی است . از همین رو بررسی و تحقیق و آثار و اندیشه‌های وی کاری شایسته و درخور است .سهروردی خود را احیاگر اندیشه‌های فیلسوفان و حکمای باستان میخواند و بارها در آثار خود به نام بزرگانی چون فیثاغورس ، انباذقلس ، امپدکلس ، زردشت ، هرمسو افلاطون اشاره میکند.از طرفدیگر افلاطون نیز یکی از سرآمد فلاسفه جهان استطوری که اندیشه‌هاو افکار او بعد از گذشتقرون متمادی هنوز مورد توجه و عنایتبزرگترین اندیشمندان جهان است .سهروردی مدعی است ، پیرو آراء و افکار فلسفی افلاطون است . آشکار استکه یکی از مهمترین اندیشه‌های فلسفی افلاطون "نظریه ایده" میباشد که دیگر جز فلسفه او را تحتتاثیر قرار داده است .نظریه ایده در فلسفه اسلامی "مثل افلاطونی" نام گرفته استکه سهروردی از آن با عنوان "اربابانواع" نام میبرد و علاوه بر پذیرشآن دلایلی بر اثباتآنها اقامه میکند.نوشتار حاضر به فراخور موضوع به تحقیق و بررسی این مساله می‌پردازد و در حد توان، می‌کوشد، تا چگونگی طرح و تاثیر نظریه ایده را در فلسفه سهروردی بررسی نماید.شیوه و روشتحقیق این نوشتار چنین استکه نخستنظریه ایده‌ی افلاطون مطرح گردیده و حتی‌المقدور سعی شده تا بیشتر مطالبمستند به آثار خود افلاطون باشد.ضمن آنکه تلاششده تا سایر منابع مربوط فراموشنشود و پساز آن عقیده سهروردی در باره اربابو موضع او در قبال مثل افلاطونی (ایده‌ها) مورد بحثو تحقیق قرار گرفته است .نگارنده در حد توان ناچیز خود کوشیده تا تشابهاتو تمایزاتاین دو عقیده (ایده‌ها و اربابانواع) را با یکدیگر مشخصنماید.لازم به ذکر استکدر عین تمرکز تحقیق بر موضوع مورد نظر، به دلیل فاصله زمانی قابل توجه بین افلاطون و سهروردی، ناگزیر، سیر تحول ایده‌ها در چند حوزه فلسفی مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است .یکی از مهمترین این حوزه‌ها، حوزه نوافلاطونی (و مخصوصا افلوطین) میباشد.افلوطین یکی از دانشمندان و صاحبنظران بزرگدنیای قدیم استکه در افکار فلاسفه اسلامی (از جمله سهروردی) تاثیر زیادی داشته است .همچنین منابع ایرانی تفکر سهروردی در این باره (اربابانواع) مورد توجه و ملاحظه قرار گرفته که این توجه به دو دلیل عمده میباشد: الف - سهروردی در آثار خود بارها از حکمتایرانیان باستان (حکمتخسروانی) نام میبرد.و خود را احیاگر اندیشه‌های آنان میداند تا جایی کدر مقدمه "حکمه‌الاشراق" مهمترین تقسیم فلسفی خود یعنی نور و ظلمترا روشحکمای ایران باستان میداند. ب - بعضی بزرگان اعتقاد دارند که میان فلسفه افلاطون و حکمتایرانی ارتباط وجود دارد و افلاطون از اندیشه‌های فلسفی - دینی حکمای ایران باستان متاثر بوده است .اندیشه‌های اشراقی سهروردی میتواند در قرن حاضر بصورتیکنظام فلسفی سازگار و استوار بر اصول و قواعد اشراقی مشخصو متقن رواج یابد.فلسفه اشراق به عنوان روشفلسفی جدا از فلسفه مشائی باید مورد توجه و عنایتخاصی قرار گیرد و بیشاز آنچه هستبه آن پرداخته شود، تا جایگاه واقعی خویشرا بدستآورد.امید استنوشتار حاضر بتواند گامی هر چند کوچکدر راه اعتلاء و زنده نگه داشتن افکار و اندیشه‌های این فیلسوفبزرگو "شهید فرهنگملی ایران" بردارد.   بیشتر
  • تعداد رکورد ها : 16