جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2
نسبت میان عالم مثل و عالم طبیعت در نظر افلاطون
نویسنده:
زهرا شکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
واژه‌ی مُثُل، جمع «مثال» و برگرفته از کلمه‌ی ایده (Idea) است. ایده به معنای اندیشه، تصور، عقیده و گمان است. این لغت از مصدرIdeinبه معنی دیدن و فهمیدن مشتق است. خود لغت یونانی Idea را افلاطون با مفهوم خاص نمونه‌ی آرمانی یا نمونه‌ی اول چیزی به کار برد که این مفهوم در صفت مشتق Ideal باقی‌است.در رساله‌ی جمهوری، افلاطون فرض کرد که هرگاه شماری از افراد نام مشترکی داشته باشند، دارای مثال یا صورتی مطابق نیز خواهند بود. کلی، طبیعتی مشترک یا کیفیتی است که در مفهوم کلی مثلاً زیبایی، دریافت می‌شود. افلاطون درباره‌ی این کلیات، اصطلاح «مُثُل» را به کاربرد. افلاطون اعتقاد داشت که مُثُل یا صور هستنده‌های اصیل و دگرگون‌‌ناشدنی هستند که بیرون از این جهان محسوس می‌باشند. موجودات جهان ‌محسوس انعکاس‌ها و تصویرهایی از آن هستنده‌های واقعی هستند؛ که آن‌ها را تنها از راه عقل می‌توان شناخت. وی برای بیان نسبت میان عالم مُثُل و عالم محسوس واژه‌های بهره‌مندی و تقلید یا شباهت را به کار برد.بهره‌مندی از مثال‌ها چهار‌گونه است؛الف) شیء گاهی از مثالی بهره‌‌‌مند استو گاهی نه: اعراض جدایی‌پذیر. ب) شیء همیشه از مثالی معین بهره‌مندی است بدون‌ آنکه این بهره‌مندی ارتباطی با ماهیت آن داشته باشد: اعراض جدایی‌ناپذیر.پ) شیء همیشه از مثالی معین بهره‌مند است امّا این بهره‌مندی جزء ماهیت شیء نیست بلکه از ماهیت آن ناشی می‌شود.ت) شیء همیشه از مثالی معین بهره‌مند است و این بهره‌مندی جزء ماهیت آن است.در رساله‌ی پارمنیدس، افلاطون، مفصل‌تر از رساله‌های دیگر بحث مربوط به نسبت میان مُثُل و محسوسات را بیان نمود و انتقادات خود را در زبان شخصی به نام پارمنیدس قرار داد. این انتقادات به این صورت بیان شد که آیا اشیاء جزیی از تمام مثال یا فقط از قسمتی از مثال بهره‌مند هستند؟ اگر شق اول اختیار شود، آنگاه صورت مثال، که واحد است، تماماً در هر‌یک از افراد کثیر موجود خواهد ‌بود. اگر شق ‌دوم اختیار شود، آنگاه مثال در عین حال واحد و قابل کثیر است. در هر صورت تناقض پیش می‌آید. به علاوه، اگر اشیاء مساوی به سبب وجود مقدار تساوی مساوی‌اند، پس به واسطه‌ی چیزی که کمتر از تساوی است مساوی‌اند. همچنین اگر چیزی به سبب بهره‌مندی از بزرگی، بزرگ است به واسطه‌ی داشتن چیزی کهکوچک‌تر از بزرگتی است که به نظر می‌رسد تناقض باشد. سقراط نظریه‌ی تقلید را که اشیاء جزیی روگرفت‌های مُثُل، که خود الگوها یا نمونه‌هایی هستند، پیشنهاد کرد؛ شباهت اشیاء جزیی به مثال، بهره‌مندی آن‌ها را از‌آن نشان می‌دهد. در مخالفت با این نظریه پارمنیدس استدلال کرد که اگر اشیاء سفیدی شبیه سفید هستند، سفیدی نیز شبیه اشیاء سفید است. از این‌‌رو، اگر شباهت میان اشیاء سفید باید به‌وسیله‌ی وضع یک مثال سفیدی تبیین شود، شباهت میان سفیدی و اشیاء سفید نیز باید به‌وسیله‌ی وضع یک صورت علیا تبیین شود، و همین‌طور تا بی‌نهایت. بنابراین، افلاطون از تبیین چگونگی نسبت میان عالم مُثُل و عالم طبیعت بر‌نیامد.
دیالکتیک حاکمیت سیاسی و علم کلام در اهل سنت (با تأکید بر حاکمیت دو سلسله بنی‌امیه و بنی عباس)
نویسنده:
فتاح حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مکتب معتزله و تکوین و گسترش آموزه های آن را باید حادثه دوران سازی در تاریخ اندیشه‌ی دنیای اسلام تلقی کرد. این مکـتب فکری که از متن چالـش‌ها و کشـاکش‌های سخت سیاسی و اعتقادی قرن اول و سال‌های نخست قرن دوم هجری سر بر آورد، چنان تأثیر ژرفی بر تکوین و تداوم اندیشه در جهان اسـلام گذاشت که پس از قـرن پنـجم علی رغم افول تدریجی آن از سپهر اندیشه ورزی متفکران، نحله های گوناگون کلامی و مذهبی هرگز نتوانستند از تأثیر آموزه های آن برکنار بمانند. نظریه‌پردازان این تفکر با تأکید بر منزلت عقل و سهم این دو در فهم متون و استنباط احکام، راه نوینی را در عرصه‌ی دین‌داریِ خردورزانه گشودند چنان که با پای فشردن بر اختیار و اراده آزاد انسان، علاوه بر بیان عقلانی مفاهیم اعتقادی، زمینه نظری لازم را برای خلاقیت‌های عملی و اجتماعی فراهم آوردند. آنان با فروزان نگه داشتن مشعل‌های خردورزی و اعتقاد و پیکار، پی گیر نظری با خرافه، سحر، شعبده و دریافت‌ها و معتقدات جبراندیشانه و مغایر با اختیار و اراده آزاد انسان، در پی ریزی بنیادهای نظری تمدن اسلامی در فاصله قرن دوم تا پنجم، سهم درخور اعتنایی بر عهده گرفتند. هم‌زمانی دوره رشد و شکوفایی تمدن اسلامی با دوران رواج تعالیم مکاتب کلامی را نمی‌توان یک‌سره تصادفی و اتفاقی دانست و تأثیر مبانی نظری جنبش کلامی در اعتلای تمدن اسلامی را نمی‌توان نادیده گرفت. تفکر بعدی اشعری است که بعد از معتزله شکل گرفت و در جهان اسلام نقش عظیمی بر جای نهاد و بر اساس اصول بنیادی خود یعنی قران و حدیث، اثرات بزرگی بر عرصه‌های حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام گذاشت. البته باید اعلام کرد، این تفکر از مواضع فکری و عقلی محض که معتزلیان بر آن پافشاری می‌کردند، از جمله مسأله اختیار انسان و قدر که زیر بنای فکری آنان بود، جهتی دیگر را برگزیدند و گفتند: اعمال بندگان به دست خداست و بـندگان فقط کسب می‌کنند و بر مسأله‌ی جبر تأکید کردند و اختیار را در انسان محدود فرض کردند. در نهایت اشاعره در حیات سیاسی خود در دو سلسله‌ی بنی امیه و بنی عباس بر اساس فراخور و درک حاکمان سیاسی، اثرات خود را بر جای نهادند و در مسیر رو به جلو خود و با سردمداری افراد سرشناسِ فکری و علمی افق-های درخشانی برای پویندگان خود به ارمغان آوردند و در حال حاضر این نحله‌ی کلامی در اکثر بلاد اسلامی تفکر غالب کلامی است که در فصل پنجم مشروحاً به دیالکتیک حاکمیت سیاسی و علم کلام خواهیم پرداخت.
  • تعداد رکورد ها : 2