جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 19
سنت و تجدد از نگاه رنه گنون و هانری کربن
نویسنده:
امیرحسین وحیددستجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در قرن بیستم میلادی دو جریان فکری مهم در غرب ظهور کرد که هر دو واکنشهایی به روند فکری مغرب زمین از رنسانس به بعد بودند. جریان نخست به سنت گرایی معروف شده هرچند خودِ متفکران این نحله ترجیح می دهند آن را حکمت خالده بنامند. این جریان با رنه گنون متفکر بزرگ فرانسوی آغاز می شود. جریان دوم که برآمده از پدیدارشناسی هوسرل و متأثر از علم هرمنوتیک است و در نهایت به فلسفه تطبیقی به معنای خاص آن می رسد، می کوشد تا به گونه ای دیگر راه نجاتی برای جهان مدرن بیابد. متفکر شاخص این جریان هانری کربن است. از سوی دیگر، موضوع سنت و تجددگرایی یکی از مسائل مبتلابه جامعه ماست و از اهمیت کانونی برخوردار است به گونه‌ای که هرگونه فهمی نسبت به این مفاهیم می تواند تاثیرات اجتماعی، سیاسی و اعتقادی بسیاری را به همراه داشته باشد. هدف از این تحقیق، مقایسه دیدگاههای نمایندگان شاخص دو نحله فکری فلسفی یادشده، یعنی رنه گنون و هانری کربن، در خصوص سنت و تجدد است.این تحقیق، با بررسی مبانی اندیشه گنون آغاز می گردد. گنون مابعدالطبیعه محض را که همان حکمت خالده است، تنها راه شناخت صحیح می‌داند و عقل کلی (intellect) را که عامل این شناخت است در مرتبه ای بالاتر از عقل استدلالی (reason) می‌نشاند و بر این اساس به نقد فلسفه های مدرن می پردازد. از سوی دیگر، مبانی اندیشه کربن بر پدیدارشناسی هوسرل و هرمنوتیک هایدگر استوار است که با الهام از حکمت اشراق سهروردی به طرح عالم مثال می پردازد و بر مبنای آن به نقد تفکر مدرن می پردازد. از نظر گنون، جهان متجدد در تقابل کامل با سنت قرار دارد که فردگرایی و سیطره کمیت از مظاهر اصلی این تقابل هستند. گنون، دنیای متجدد را دچار بحران می داند و به نحو قاطع آن را مورد نقد قرار می دهد. از طرف دیگر، سنت از نظر کربن، همان حکمت خالده یا خمیره ازلی به تعبیر سهروردی است که برگرفته از مشکات نبوت است. کربن بر این اساس به مذهب شیعه و فلسفه ایرانی تمایل پیدا میکند. شرق و غرب نیز دو مفهوم اصلی نزد هر دو متفکر هستند که اولی با سنت و دومی با تجدد ارتباط تنگاتنگ دارد. از نظر گنون امروزه نمایندگان زنده سنت را باید در شرق یافت، هرچند سنت در ذات خود فراتر از این دو مقوله است. از نظر کربن شرق معنایی نمادین دارد و مشرقی بودن یعنی رفتن به عمق و باطن که صفت عارفان است. راه رهایی بشر امروز از نظر گنون، نفی مطلق مدرنیته و شناخت سنت اصیل است. از نظر او، انحطاط و تباهی جهان با توجه به تلقی دوری از تاریخ امری محتوم است که در نهایت به ضد سنت و سنت معکوس می رسد اما پیش از فروپاشی کامل، مرحله ترمیم فرامی‌رسد. کربن، اما راه رهایی را بازگشت به عالم خیال و سرچشمه های الهیات اصیل از طریق فراگفتگو و فلسفه تطبیقی می داند. تحقیق حاضر نشان می دهد که اندیشه های گنون و کربن وجوه اشتراک فراوانی دارند، با اینهمه وجوه افتراق مهمی هم در تفکرات آنها دیده می شود. مهم ترین اختلاف میان دیدگاههای کربن و گنون، اختلاف نظر آنها درباره روانشناسی جدید است.
مبانی هنر قدسی در فلسفه شرق (ایران – صفویان)
نویسنده:
فائزه هاجری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه سعی شده بر اساس نظر گاه قدما و متفکران و آرای ابن عربی و سهروردی، که وسیله درک و مشاهده عالم خیال یا مثال را قوه خیال می دانستند ، به بحث در مورد عالم خیال ، قوه خیال و خیال خلاق که از مسائل مهم در عرفان است پرداخته و ارتباط آن با هنر قدسی بررسی شود هنر قدسی ، بیان و تجلیِ معنا است در قالب شکل و ماده ، به گونه ای که معنی را محسوس نماید. به خاطر همین جدایی آن از عرفان و معنویت امکان پذیر نیست.رابطه بین هنر قدسی و خیال را نمی توان نادیده گرفت . ابن عربی و سهروردی درباره عالم خیال و قوه خیال به تاملاتی پرداخته اند که شرح و توضیح آن می تواند پرده از مبانی نظری هنر قدسی بردارد.خیال به عنوان یکی از قوای نفس بشری تا خیال به عنوان عالمی از عوالم هستی گسترده است. از طرفی کارکرد خیال به عنوان واسطه ای بین جسم و روح و عالم محسوس و عالم معقول ، باعث می شود تا این مراتب وجود به هم متصل شوند . خیال است که در وجود هنرمند ، به معانی، تجسم می بخشد. در هنر قدسی ، نقش خیال به عنوان واسطه ای که ذهن به کمک آن از محسوس به معقول یا از معقول به محسوس منتقل می شود ، بسیار اساسی است.
بررسی عالم خیال از منظر ابن عربی در نگارگری سلطان محمد در
دیوان حافظ
نویسنده:
صدیقه حسن پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بررسی و تحقیق در مفهوم و جایگاه خیال در عرفان اسلامی مستلزم شناخت اولیه و تفکیک این اصطلاح در نظر و آرایحکما و عرفای بزرگ اسلامی براساس نوع شناخت آنها مورد نظر بوده است ، برخی از عرفا ،عالم خیال را حد واسطبین دو دنیای محسوس و دنیای غیر ماده تصور کرده اند و برخی دیگر چون حکمای مشایی اشاراتی هر چند کو چک برو ضوح عالم خیال در اندیشه خود نداشته اند ، در فلسفه اشراق و نظرات شیخ بزرگ سهروردی به طور جدی وجود عالمخیال مطرح شده وبسیاری از مسائل شک برانگیز در رابطه توسط این نوع شناخت اثبات شده است و قابل دفاع می باشد، اما بهترین و پر رنگترین حالات شناخت در رابطه با این عالم ودرک حاصله از آن درمعرفت شناخت عرفان ابنعربی عارف گرانقدر اسلامی بیان شده است وبزرگی و عظمت این عالم توسط او به نافذ ترین و زیباترین مطالب گفتهشده ،
نقش عقل و خیال در آفرینش هنری از منظر حکمای اسلامی
نویسنده:
الهه خنجرفلک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که در منابع دست اول حکمت اسلامی جز اشاراتی پراکنده، به هنر پرداخته نشده است، تبیین هنر اسلامی فراتر از تحلیل، نیازمند بازسازی است. یعنی با استفاده از تبیینی که هر یک از حکمای اسلامی در رابطه با خیال، خلاقیت، وحی، رویا، الهام، هستی‌شناسی، مباحث ادراک و ... ارائه کرده‌اند به بازسازی حکمت هنر هر یک از مکاتب و به نحو دقیق‌تر حکما پرداخت. به همین دلیل لازمه‌ی پژوهش در حکمت هنر اسلامی استفاده از روش اجتهادی است. در فصل کلیات تلاش شده است یک مفهوم‌شناسی در حوزه‌ی مفاهیم کلیدی پایان‌نامه یعنی هنر، زیبایی، خلاقیت و ادراک انجام شود. فصل دوم با عنوان «معرفت‌شناسی خیال و نقش آن در آفرینش هنری» به بررسی نقش قوه‌ی خیال، قوای باطنی و ادراک خیالی در آفرینش هنری به تفکیک حکمای اسلامی می‌پردازد. فصل سوم با «عنوان انسان‌شناسی خیال و نقش آن در آفرینش هنری» به بحث مسائل انسان‌شناسی خیال و مرتبه‌ی مثالی انسان می‌پردازد از آنجا که مبدع مرتبه‌ی مثالی نفس، ملاصدرا است، این بخش تنها به نظریات ملاصدرا اختصاص دارد. جایگاه بحث از قوای باطنی و نقش آن در آفرینش هنری بیشتر از فصل قبل در این فصل بود اما به جهت این‌که این مطلب پیش نیاز بحث ادراک هنری است، همچنین به جهت اینکه نظر سایر حکما در مورد قوای باطنی تحت موضوع بدن مثالی قرار نمی‌گیرد بنابراین در فصل معرفت‌شناسی به آن پرداخته شد. در انتهای این فصل، نقش اثبات مرتبه‌ی مثالی نفس در توجیه انواع استعداد هنری بررسی می‌شود. در فصل چهارم با عنوان «هستی‌شناسی خیال و نقش آن در آفرینش هنری» حین ویژگی‌های عالم مثال و به ویژگی‌های هنر پرداختیم همان‌طور که حین بیان ویژگی‌های قوه‌ی خیال و مرتبه‌ی مثالی این کار را را انجام دادیم. همچنین با بیان مراتب و موجودات عالم مثال به مراتب و انواع آفرینش هنری می-پردازیم. علاوه بر این در این فصل به دو نقش مهم اثبات عالم مثال در آفرینش هنری که عبارت بود از«اثبات عالم خیال و ضرورت، امکان و امتناع مرجع اثر هنری» همچنین «اثبات عالم خیال و وجود ذهنی یا وجود عینیی در آفرینش هنری» می‌پردازیم. در فصل پنجم تحت عنوان «معرفت‌شناسی عقل و نقش آن در آفرینش هنری»، به مسئله‌ی نقش ادراک عقلی در آفرینش هنر معقول می‌پردازد. برای تبیین این بحث که پیشینه‌ی چندانی در حکمت اسلامی ندارد، از تبیینی که حکما در بحث وحی و رویای صادقه کرده بودند استفاده شد. به دلیل اینکه قوه‌ی عقل به‌طور مستقیم در آفرینش هنری نقش ندارد مباحث مربوط به ویژگی‌های قوه‌ی عقل برخلاف ویژگی‌های قوه‌ی خیال کاربردی در مباحث مربوط به هنر نداشت.فصل ششم نیز به «هستی‌شناسی عقل و نقش آن در آفرینش هنری» پرداختیم و نقش عقول طولی، عقل فعال و عقول عرضی را در آفرینش هنری از منظر هریک از حکما بررسی کردیم.
باز سازی و بسط نظریه خیال در دو ساحت هستی شناختی و معرفت شناختی بر اساس مبانی حکمت متعالیه
نویسنده:
حجت‌الله باقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله عالم خیال از منظر عرفان ابن عربی مورد بررسی توصیفی قرار گرفته و در نهایت همین منظر عرفانی بر اساس مبانی حکمت متعالیه مورد یازسازی قرار گرفته است.بدین نحو که مبادی تصوری و تصدیقی عالم خیال از حکمت متعالیه استخراج و بر اساس انها عالم خیال را در زمینه فلسفی آن بازسازی میکنیم و در نهایت هم مقایسه ای بین این دو منظر به عمل خواهد امد.
بررسی و تحلیل جایگاه خیال در حکمت متعالیه ملاصدرا در مقایسه با فلسفه کانت
نویسنده:
حسن مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بحث جایگاه خیال، رویکرد ملاصدرا که هم وجود شناسانه است؛ هم معرفت شناسانه مستحکمتر از رویکرد کانت است که فقط معرفت شناسانه می باشد زیرا؛ بدون داشتن وجود شناسی قوی و نقادانه نمی توان کارکرد معرفتی نفس را که خود امری وجودی است به درستی شناخت. بعلاوه جنبه وجود شناختی این بحث که به اثبات تجرد قوه خیال، خلاقیت نفس و تحقق عالم خیال و تکثر آن می انجامد به توجیه اموری چون معاد جسمانی، تناسخ، چیستی وحی و تجارب عرفانی، رابطه نفس و بدن، چگونگی خلق اثر هنری و چیستی تأویل کمک بسیار می کند در حالیکه فقدان بحث در مورد عالم خیال در فلسفه غرب که ناشی از پیروی فلاسفه قرون وسطا از افکار ابن رشد است موجب شده تا کانت نیز به این عالم و امور معرفت شناختی مربوط به آن بی توجه بماند و فلسفه نقادی او قادر به پاسخگویی در مورد این نوع مشکلات فلسفی مهم نباشد.نظرات ملاصدرا و کانت در مواردی مثل تعامل فاعل شناسایی و متعلق آن در ایجاد شناخت، خلاقیت خیال و وساطت صور خیالی و شاکله ها بین کثرات حسی و مفاهیم محض به ظاهر مشابهت دارند؛ اما به واسطه تفاوتی که در مبانی و رویکردها دارند برداشتی متفاوت از این عناوین دارند. ملاصدرا با تکیه بر اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن، به حقیقت وجود و ظهور آن در ذهن و عین توجه کرده؛ اما کانت فقط به پدیدار محدوده در ذهن و مفاهیم توجه دارد. برای مثال تعامل ذهن و عین در فلسفه کانت، با تعریف جدید او از عینیت که آن را انقلاب کپرنیکی می نامد منجر به ایجاد ایده آلیسم استعلایی و فاعل شناسای خود بنیاد می شود درحالیکه خلاقیت خیال در حکمت متعالیه نه به معنای تعامل ذهن و عین است، نه به معنای ایده آلیسم بلکه نفس بواسطه حرکت جوهری و اشتداد وجودی، علوم حسی و خیالی را از باطن خود که همان حقیقت وجود نفس است مطابق با ظهور عینی اشیا، انشاء می کند و امور مادی فقط در حد علت معدِّه می باشند.در برخورد با مسأله شناخت راه حل ملاصدرا بر اساس مبانی حکمت متعالیه دارای استحکام بیشتری است؛ زیرا نظریه وحدت تشکیکی وجود که شامل وجود نفس هم می شود، ضامن یکسان بودن ماهیت اشیاء در ذهن و عین و یکسان بودن ماهیت اشیاء در مراتب مختلف وجود ذهن است زیرا حقیقت وجود اشیاء، یک حقیقت است که در دو مرتبه ذهن و خارجو در مراتب مختلف وجود ذهن به یکسان ظهور کرده است. در فلسفه ملاصدرا نسبت مراتب ذهن، نسبت ظهور و بطون است که مشکلی برای انطباق آنها وجود ندارد اما در فلسفه کانت نمی توان مطمئن بود که قوه خیال بواسطه عمل شاکله سازی، حکایت درستی از مقولات دارد یا نه. ملاصدرا عالم ماده را ظهور عالم مثال و عالم مثال را ظهور عالم عقل می داند و بر همین اساس، انسان و قوای ادراکی او را نیز دارای سه مرتبه می داند. همان حقیقتی که اشیاء مادی را ظاهر می کند می تواند ظهوری ذهنی از آنها در ذهن نیز ایجاد کند تا مشکل انطباق ذهن و خارج حل شود. این حقیقت امری بیرون از انسان نیست تا امکان فریبکار بودن یا نبودن آن مطرح شود بلکه حقیقت انسان در مرتبه عقلی و مراتب بالاتر همان حقیقت هستی و حقیقت تمام حقایق یعنی خداوند است.
بررسی حقیقت خواب و رویا از دیدگاه ابن‌سینا و علامه‌طباطبایی
نویسنده:
زهره موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خواب و رؤیا از شگفت‌انگیز ترین مباحثی است که مورد توجه فیلسوفان و دانشمندان قرار گرفته است. در این میان ابن‌سینا از دو جنبه به موضوع نظر داشته است، از طرفی به عنوان طبیب و پزشکی نامی در ضمن مباحث طبی به این موضوع پرداخته است و از سوی دیگر به عنوان فیلسوفی اسلامی در این باب به ارائه نظر پرداخته است. ابن‌سینا خواب و بیداری را از جمله امور مربوط به بدن می‌داند ولی از آن نظر که دارای نفس است. وی تحلیل خواب و بیداری را منوط به رابطه نفس و بدن دانسته است. با توجه به اینکه تحلیل حقیقت خواب و رؤیا به تحلیل رابطه نفس و بدن ارتباط وثیق دارد، در نتیجه به مباحث مربوط به نفس و رابطه نفس و بدن پرداخته شده است.ابن‌سینا خواب و رؤیا را ذیل مباحث علم‌النفس مطرح کرده‌اند. شاید بدین خاطر که تبیین دقیق خواب و رؤیا در معرفی نفس به عنوان موجودی غیر جسمانی نقشی اساسی دارد. علامه طباطبایی نیز هم از نظر فلسفی و هم تفسیری به تحلیل مسأله خواب و رؤیا پرداخته‌اند. ایشان معانی و صور موجود در رؤیا‌های صادقه را برگرفته از عالم مثال می‌دانند و با تقسیم بندی رؤیاها به نفسانی و رحمانی، رؤیا‌های نفسانی را مربوط به خیال متصل و رؤیاهای رحمانی را مربوط به عالم مثال منفصل می‌دانند. علامه هر دو قسم عالم مثال را به اثبات رسانیده‌اند و آن را علت ایجاد صورتهای خیالی در نفس می‌دانند و با این تبیین ارتباط عوالم ماده، مثال و عقل را مشخص می‌سازند. این رساله به موضوع خواب و رؤیا از دیدگاه ابن‌سینا و علامه طباطبایی می‌پردازد و با روشی توصیفی– تحلیلی علاوه بر تبیین این موضوع، به جوانب مختلف این مسأله، از جمله قوای نفس، رابطه نفس و بدن، عالم خیال، تمثل و تعبیر رؤیا نیز توجه می‌کند.
هرمنوتیک سهروردى
نویسنده:
فاطمه اصغرى، طاهره کمالى زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس‌سره,
چکیده :
حکماى مسلمان در سلوک معرفتى خود، همواره به دنبال حقایقى بوده اند که هرگونه شک و شبهه اى از آن زدوده شده باشد. در این مسیر، سرچشمه وحیانى کلام الهى و کلام اولیاى الهى راه گشا و مددرسان ایشان است. در این میان شیخ شهاب الدین سهروردى نخستین حکیم مسلمان است که با استشهاد و استناد به آیات و روایات، دیدگاه هاى خود را در مسیر نیل به حقیقت اعلا قرار داده است. در این مقاله دیدگاه ویژه هرمنوتیکى سهروردى، که در حکمت اسلامى با عنوان تأویل از آن یاد مى شود، مورد تحلیل قرار گرفته است. سهروردى با اتکا به نظریه خیال در حوزه معرفت شناسى و جهان شناسى خود، فرایند تأویل را براى درک و شهود حقایق باطنى ضرورى مى داند و با ذومراتب دانستن این فرایند مشکل نظریه تأویل به رأى را با واحد بودن حقیقت، دفع مى کند.
صفحات :
از صفحه 125 تا 149
چرا به عالم برزخ، عالم خيال مي گويند؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
پاسخ : خيال يعني عالمي که در آن جا صورت محض است و هيچ ماده اي نيست. البته صور موجوداتي هم که در آنجا هست به مراتب از موجوداتي که در عالم ماده است قوي تر و عظيم تر و حرکتش سريعتر، حزن و اندوه و يا مسرّت و لذّتش افزون تر است. اين «خيالي» که ما در فارس بیشتر ...
امکان طرح عالم خیال بنابر تلقّى ملّاصدرا در پدیدارشناسى هرمنوتیک هنر
نویسنده:
مهدى ناظمى قره باغ,محمدجواد صافیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عالم خیال از زمان فارابى تا ملّاصدرا، تطورات گوناگونى را در فلسفه اسلامى پشت سر گذاشته است. با تمرکز بر فلسفه ملّاصدرا و پرهیز از دیدگاه هاى عرفانى و با استمداد از روش پدیدارشناسى، مى توان بى آنکه گرفتار صحت و سقم براهین متعارف فلسفى در این باب شد، در باب رتبه اى از عالم خیال، که بین الاذهانى و در عین حال مقید باشد، تبیینى ارائه داد که عالم ـ خیال ـ مضمون نام مى گیرد. عالم ـ خیال ـ مضمون، شأن خیالى نسبت وجودى انسان با وجود و مقوم رفتارهاى خیال ـ مضمون او در عرصه هاى گوناگون از جمله هنر است. بهره گیرى از عالم ـ خیال ـ مضمون، مى تواند راه گشاى فهم بهتر هنر در فلسفه هایدگر باشد و نارسایى آن فلسفه را در فهم هیئت هاى هنرى متکثر جبران کند.
صفحات :
از صفحه 101 تا 126
  • تعداد رکورد ها : 19