جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
حاشية على شروح الاشارات المجلد 2
نویسنده:
حسين بن محمد خوانساري؛ حاشیه نویس: جمال الدین محمد بن حسین خوانساری؛ محقق: احمد عابدی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الحاشية على شروح الإشارات، حاشيه مرحوم آقا حسين خوانسارى بر كتاب اشارات ابن سينا و برخى از شروح و حواشى آن (شرح الإشارات خواجه نصيرالدين طوسى، شرح الشرح (معروف به المحاكمات) قطب‌الدين رازى، حاشية شرح الشرح (حاشية المحاكمات) ميرزا جان حبيب‌الله باغنوى شيرازى)، به زبان عربى است. در ذيل كتاب، حاشيه فرزند مؤلف، آقا جمال خوانسارى بر حاشيه پدرش ذكر شده است. كتاب توسط احمد عابدى مورد تحقيق قرار گرفته است. در مقدمه تحقيقى وى مطالبى درباره كتاب ذكر شده كه برخى از آنها عبارتند از: محقق خوانسارى اگرچه متأخر از صدرالمتألهين است، اما متأثر از مباحث حكمت متعاليه نيست و در اين كتاب از شيوه مشائين پيروى كرده است و فراوان از شيوه اشراقيون احتراز كرده است؛ البته وى اگرچه موافق مشايين است، اما در مسئله اثبات هيولى با آنها مخالف است. وى در اين حاشيه فراوان بر مسئله تشكيك اعتراض كرده و مدعى تشكيك را به عجز از فهم معناى كلامش نسبت داده و اين بحث از نيكوترين مباحثى است كه در اين كتاب يافت مى‌شود. بيشتر حكما قائل به عدم وجود غايت براى خداوند در افعالش هستند؛ چراكه غنى بالذات نزد آنها كسى است كه افعالش نه براى غرض و نه براى عوض است؛ اما محقق خوانسارى معتقد است كه اين عقيده مخالف شريعت اسلامى است و مباحث طولانى در اثبات غايت براى افعال خداوند متعال دارد. در بيشتر موارد اختلاف بين محقق طوسى و فخرالدين رازى، حق را به رازى مى‌دهد نه محقق طوسى. فراوان به كلمات محقق ميرزا جان باغنوى شيرازى اهتمام شده است، بلكه بيشتر اين كتاب تعليقه بر حاشيه باغنوى است؛ بلكه در بيشتر مباحث كتاب، سطر به سطر از كلمات باغنوى غفلت نشده است. شيوه محقق خوانسارى در اين كتاب جز در موارد نادر، بر عدم نقل اقوال حكماست. فرزند مؤلف، آقا جمال‌الدين خوانسارى (متوفى 1125ق) تعليقاتى بر حاشيه والدش دارد كه محقق هر مقدار از آن را كه در نسخه‌هاى مختلف خطى يافته نقل كرده است. غريب آن است كه اين حواشى در «رياض العلماء» و همچنين در «دائرةالمعارف بزرگ اسلامى» ذكر نشده است. اين حواشى اگرچه نسبت به كتاب پدرش كمتر است، اما دلالت بر آن دارد كه دقت آقا جمال و تبحرش در حكمت بيشتر از پدرش بوده است. محقق همچنين در مقدمه‌اش، نسخ خطى مورد استفاده را معرفى كرده است. شيوه تحقيقى وى بدين ترتيب است كه پس از ارزش‌گذارى نسخه‌ها به شناخت صحيح‌ترين آنها اقدام كرده است. پس از مقابله برخى از نسخه‌ها با بعضى ديگر آنچه را كه در متن صحيح است تثبيت كرده و از نقل اختلافات نسخه‌ها در تعليقات كتاب خوددارى نموده است. وى معتقد است ذكر اختلافات نسخه‌ها جز جمع تعدادى نسخه در نسخه واحد كه موجب تشويش خواننده مى‌شود فايده ديگرى ندارد. در بسيارى موارد نيز نسخه‌هاى كتاب مختلفند كه موجب تغيير در معنا مى‌شود. از آنجا كه محقق خوانسارى، عبارتى را از كتب مزبور (اشارات و شروح آن) بدون ذكر هيچ‌گونه عنوانى براى بازشناسى، نقل كرده و بر آن حاشيه زده، محقق كتاب كلمات چهارگانه ذيل را به متن اضافه كرده است: - «قال الشيخ» كه منظور كلام ابن سيناست؛ - «قال الشارح» كه منظور كلام خواجه نصيرالدين طوسى است؛ - «قال المحاكم» كه منظور قطب‌الدين رازى است؛ - «قال المحشي» كه منظور ميرزا جان باغنوى است. وى به آنچه محقق خوانسارى نقل كرده، اكتفا نكرده، بلكه غالباً جمله‌اى كامل يا سطرى از كتاب مورد نظر را ذكر نموده، به‌گونه‌اى كه امر بر خواننده مشتبه نشود. همچنين وى مصادر تمامى تعليقات را از اين چهار كتاب ذكر كرده است تا مراجعه‌كننده به‌راحتى به آن مراجعه كند. سپس عناوين نمطها و فصول را اضافه كرده تا استفاده از آن راحت باشد؛ چراكه مؤلف ننوشته كه اين كلام از كدام فصل يا نمط است و با اين افزوده محقق (كه وى آن را بين كروشه قرار داده)، مراجعه‌كننده به‌آسانى به مقصود خويش نايل مى‌گردد. در ابتداى جلد اول، فهرست مختصر مطالب و در انتهاى هر دو جلد فهرست مفصل مطالب ذكر شده است.
شرح المشاعر المجلد 2
نویسنده:
أحمد بن زين الدين إحسائي؛ مقدمه نویس: توفیق ناصر بوعلی
نوع منبع :
کتاب , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة البلاغ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
شرح المشاعر اثر شیخ احمد أحسایی (1166-1241ق)، کتابی است در دو جلد به زبان عربی و با موضوع فلسفه و حکمت اسلامی. در این اثر، شیخ احمد أحسایی در قالب شرح کتاب «المشاعر» ملاصدرا، به‎نقد و بررسی نظریات فیلسوفان اسلامی به‎ویژه صدرای شیرازی پرداخته و در برخی موارد آن‎ها را به دلیل پیروی از فیلسوفان یونانی و تأویل روایات، سرزنش کرده است. توفیق ناصر ابوعلی کار تحقیق این اثر را انجام داده و بر این کتاب مقدمه نوشته است. وی در مقدمه این کتاب را هم از جهات مؤلف و هم از جهت موضوع دارای اهمیت دانسته است. محقق، درباره موضوع این کتاب چنین نوشته: «و هذا الشرح يبين الغث من السمين في ذلك الكتاب و يوضح الحق علی طريقة أهل بيت الحق المبين محمد(ص) و آله(ع) بنحو بيانهم من دليل الحكمة و الموعظة الحسنة و بالمجادلة بالتی هی أحسن» این شرح، مطالب ارزشمند و بی‎ارزش مشاعر را روشن می‎دارد و حق را بر سبیل اهل‎بیت(ع) از همان روش بیان آنان یعنی حکمت یا موعظه حسنه یا جدال احسن بیان می‎دارد. از جمله کارهای محقق در این اثر، عنوان‎بندی برای موضوعات و ریز موضوعاتی است که أحسایی در پی شرح آن است، تخریج آیات و احادیث وارده در شرح، تخریج فهارس فنی برای کتاب نیز از دیگر فعالیت‎های محقق است. وی همچنین شش صفحه در فهم تفاوت فکری بین ملاصدرا و شیخ احمد نوشته و در آن اختلاف مبانی آن‎ها را نشان می‎دهد و پیش از ارائه بیوگرافی از شارح به معرفی این کتاب می‎پردازد؛ از جمله مسائل مطرح شده در این کتاب، مسئله وجود است. به تقریر فلاسفه، وجود بر الله تعالی اطلاق می‎شود و بر سایر موجودات از باب اشتراک معنوی، یا لفظی یا حقیقت و مجاز. شیخ سخن آنان را رد می‎کند و معتقد است: وجود بر الله تعالی به نحو حقیقی اطلاق می‎گردد و بر خلق او هم همچنین به شکل حقیقت بعد حقیقت. احسایی در مسئله وجود ذهنی در این کتاب معتقد می‎شود که این وجود از نوع ظلی است که از خارج انتزاع شده است و خارج اصل آن است مگر در ذهن معصومین(ع) که امر در آن برعکس بوده و اذهان شریف آنان اصل برای خارج است. همچنین در مسئله امکان قائل است که «امکان» امری است متحقق و متأصل نه یک امر اعتباری ذهنی. نویسنده به اعتقاد خودش، همه این نوع اعتقادات را از قرآن کریم و سخنان معصومین(ع) و دلیل عقلی به دست آورده است. یکی از مسائل مورد اختلاف بین صدرا و احسایی که مقدمه نویس آن را مطرح کرده است، مربوط به ماهیت است. شارح پنداشته که مصنف (صدرای شیرازی) معتقد است ماهیت مجعول نبوده و اصیل است و وجود عارض بر آن است و شیخ احمد احسائی بر او ایراد وارد می‎کند که آنچه اصیل است وجود است و ماهیت امری است که عارض بر وجود می‎شود نه بالعکس. اما ظاهراً او در این امر دچار اشتباه شده است و ممکن است علت وقوع او در این اشتباه نوع تقریر کاملی باشد که صدرا برای مخالفان نظر خودش ارائه می‎دهد؛ یعنی ممکن است صدرا دلیل اصالت ماهویان را آن‎قدر خوب شرح داده که وی پنداشته، او معتقد به اصالت ماهیت است.
واجب الوجود يعني چه؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
پاسخ تفصیلی:
قبل از آنکه به سئوال پاسخ دهیم به علت بکار گیری این مفهوم اشاره می کنیم. واژه خدا یا معادل آن که در زبانهای مختلف بیان می شود عبارت است موجودی که جهان را آفریده و احیانا معانی دیگری از قبیل پروردگار و معبود هم از این واژه بذهن می آید. بیشتر ...
سه اصل تمایز در سه نظام فلسفی
نویسنده:
سید محمدکاظم علوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
شناخت نظام‌های فلسفی و مقایسه‌ی آن‌ها با یکدیگر،پژوهشی پرثمر است. این پژوهش با بیان تفاوت‌ها و شباهت‌های سامانه‌ای،به بررسی نظام‌های فلسفی‌ می‌پردازد و به بازشناسی آن‌ها از یکدیگر همت می‌گمارد.بر این اساس،در باب‌ اصلی که نظام فلسفی مدنظر با آن سامان یافته و مبادی و مبانی‌اش براساس آن‌ باید توجیه شود،تحقیق انجام می‌گیرد.این تحقیق در سه نظام فلسفی ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا صورت می‌پذیرد و در صدد پاسخ به این پرسش است که تمایز بنیاد توجیه شود،تحقیق انجام می‌گیرد.این تحقیق در سه نظام فلسفی ارسطو، ابن سینا و ملاصدرا صورت می‌پذیرد و در صدد پاسخ به این پرسش است که تمایز بنیادین این سه نظام فلسفی در چیست؟به عبارتی دیگر،اصول بنیادینی که این‌ سه سنت را از هم متمایز می‌کند چیست؟این اصول،اصول تمایز سه‌گانه‌ای‌ هستند که در هر سه سنت فلسفی به گونه‌ای متفاوت بیان شده‌اند.اصل نخست، اصل تمایز ماده و صورت در نظام فلسفی ارسطو است.اصل دوم،اصل تمایز وجود و ماهیت در نظام فلسفی ابن سینا و اصل سوم،اصل تمایز حقیقت وجود و مفهوم‌ وجود در فلسفه‌ی ملاصدرا است.با بیان این سه اصل،می‌توان به درک سامان‌مند از سنت‌های فلسفی ارسطویی،سینوی و صدرایی دست یافت.این سه اصل دارای‌ تطور تاریخی نیز هستند و به ترتیب بیان شده تکامل فلسفی از یونان تا آخرین‌ مکتب فلسفه‌ی اسلامی را بیان می‌دارند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
  • تعداد رکورد ها : 6