جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
خطاهای اندیشه از دیدگاه فرانسیس بیکن و جست و جوی آن در آرای مولانا
نویسنده:
پروین گلی زاده، سمانه صالحی، آرمان حسینی آبباریکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آگاه شدن از مساله خطاهای اندیشه، جهت پرهیز از داوری های نادرست، مقوله ای است که فلاسفه قدیم و عصر جدید و نیز بسیاری از شاعران سرزمین های اسلامی که از این حلقه به شمار می آیند، بر آن اتفاق نظر دارند. فرانسیس بیکن- فیلسوف نام بردار اواخر قرن شانزده و اوایل قرن هفدهم از این خطاها به بت تعبیر می کند. در این مقاله سعی شده است ابتدا این خطاها از دیدگاه فرانسیس بیکن معرفی شود، سپس موانعی که خطاهای اندیشه در مسیر پژوهش حقیقی و قضاوت صحیح به وجود می آورند، نشان داده شود. در نهایت، آرای فرانسیس بیکن و مولانا جلال الدین محمد بلخی در مثنوی، درباره این خطا ها مقایسه، و وجوه اشتراک و اختلاف آن ها بررسی شده است.
صفحات :
از صفحه 115 تا 136
بررسی انواع مکاشفات عرفانی در مثنوی معنوی
نویسنده:
طاهری ماه زمینی نجمه, امیری خراسانی احمد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مساله کشف و شهود یکی از مسایلی است که عرفان های تمام ملل حول آن می چرخند. به طورکلی مکاشفات عرفانی در مثنوی معنوی را می توان به دو دسته کشف های صوری و کشف های معنوی تقسیم نمود و هر کدام از آن ها نیز انواعی دارد. این مکاشفات صوری و معنوی در برخی جهات با نظریه و. ت. استیس (W. T. Stace) در مورد مکاشفات، قابل انطباق است. در این پژوهش نیز مکاشفات مثنوی معنوی بر حسب احوال آفاقی (صوری) و انفسی (معنوی) مورد بررسی قرار گرفته و سپس به تشریح ویژگی های مشترک آن ها از جمله عینیت، احساس ثقه، احساس شادی و ... پرداخته شده است. البته در برخی از این موارد استیس به خطا رفته و یا برخی از ویژگی های مکاشفات اسلامی قابل تطبیق با نظریه او نیستند. علاوه بر این، ویژگی های اختصاصی حالات آفاقی و انفسی بررسی شده است و در نهایت به این نتیجه رسیده ایم که مکاشفات مثنوی علاوه بر مطابقت با برخی از الگوهای عرفان غربی، در نوع خود بی نظیر هستند و از جهاتی بر عرفان غربی نیز برتری دارند.
صفحات :
از صفحه 83 تا 102
بررسی مقایسه‌ای مسأله دنیا از دیدگاه امام محمد غزّالی و جلال الدّین مولوی با تأکید بر مثنوی
نویسنده:
اعظم بساک
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی تطبیقی جهتگیریها و دیدگاهه ای امام محم د غزّالی و جلال الد ین مولوی نسبت بهدنیا، در حیطهی ادبیات تطبیقی است. مسلماً بین این دو عارف مشترکات فراوانی وجود دارد. ابتدابه ماهی ت دنیا از دیدگاه اسلام و ادیان مختلف پرداخته می شود و پس از اشاره ای گذرا به زندگی ایندو عارف در ادامه به ابعاد منفی و گمراهکننده ی آن و علّت نکوهش آنان از دنیا و همچنین به ابعادمثبت دنی ا، دنیاگرایی و دنیاستایی پرداخته میشود. آن هنگام که دنیا ابزاری برای کمال رسیدن وتعالی روح انسان ، جایگاه کسب سعادت و توشه ی اخروی، محل کسب فضائل، معرفت، محبت عشق،اختیار و محل عبادات و همچنین نعمت و عطایی از سوی خداوند باشد، هردو به ستایش دنیامی پردازند. زمانی هم که دنیا منشأ همه ی خطاها، گناهان، عامل گمراهی، بدبختی انسان و غفلت اواز یاد خداوند می شود دنیا را نکوهش میکنند، زیرا در این صورت انسان از هواهای نفسانی وشیطانی متابعت کرده و زمینه های سقوط و هلاکت خود را فراهم میکند. همچنین برای فهم بهتر،از آیات و احادیث و تشبیه دنیا به سایه، زندان، چاه، مار، ده و جزیره استفاده نمودهاند. در پایان هموجوه افتراق و اشتراک آن ها بیان میگردد.
بررسی تطبیقی مسأله‌ی معرفت در مثنوی معنوی مولوی و اوپانیشادها
نویسنده:
اصغر منصوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت در مثنوی مولوی و اوپانیشادها یکی از پراهمیّت‌ترین مفاهیم است. ماهیت این مفهوم در تفکّر عرفانی از سنخ شهود و مکاشفه است نه ظنّ و استدلال.معرفت شهودی در مثنوی مولوی و اوپانیشادها نقش بسیار مهمّی در رسیدن انسان به نجات دارد، برخلاف معرفت ظاهری (معرفت فروتر) که به امور و مسائل سطحی این جهان مادی مربوط است و در نهایت نتیجه آن گمراهی و سمساره است. به هر حال در مثنوی مولوی و اوپانیشادها رسیدن به نجات یک نوع تحوّل معرفت‌شناختی است که در ساحت تفکّر رخ می‌دهد نه در دنیای بیرون از خود انسان.لذا در هر دو سنت معرفت به دو گونه معرفت برتر (پارا جنانه) و معرفت فروتر (اَپارا جنانه) در جریان است که در قسمت معرفت برتر عوامل و موانعی در جریان سلوک پیش روی سالک قرار می‌گیرد. در هر دوی این آثار سالک طریق، با خودشناسی، پیروی از اولیاء حق، تهذیب و ریاضت تن و... قدم در وادی معرفت راستین می‌گذارد و در مقابل ممکن است صفات ناپسندی همچون؛ حرص، تکبر، خشم، غرور، پایبندی به امور دنیایی و بسیاری دیگر او را از چنین معرفتی بازدارند.بنابراین در هر دو سنّت برخلاف کثرت وجوه تشابه، وجوه اختلاف ناچیزی به چشم می‌آید از جمله؛ تفاوت در نوع ریاضت‌ها، کیفیت ذکر، نگرش بر شریعت در مقابل طریقت و غیره.از این رو پژوهش حاضر می‌کوشد با رویکردی مقایسه‌ای، معرفت و مسائل پیرامون آن را در سه فصل؛ معرفت در مثنوی معنوی مولوی، معرفت در اوپانیشادها، تطبیق و تحلیل، و در قالب وجوه تشابه و اختلاف گزارش‌های این دو متن، بدون هیچ‌گونه همانند سازی مورد بحث و بررسی قرار دهد.
بررسی تطبیقی مفهوم عدم در مثنوی مولوی و متون بودایی (پراجنیاپارمیتا (Sutra Prajñāpāramitā) و مادیامیکاکاریکا (Madhyamakakarika))
نویسنده:
زیانگ نگوین‌تی‌هین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در آیین بودایی ـ هر چند، عرفان، به معنای شناخت خداوند و چگونگی پیدایش موجودات مطرح نشده، امّا از مباحث عمیق و فراوانی درباره انسان و رنج های او سخن رفته است. از سوی دیگربنابه اعتقاد بعضی از نویسندگان و برخی از اندیشه ها، آداب و عملکردهای آیین بودایی همچون ریاضت و چله نشینی بر عرفان و تصوّف اسلامی تأثیر گذاشته است. دو متن پراجنیاپارمیتا و مادیامیکاکاریکا از قدیم ترین متون بودایی است که در آن اندیشه های عمیق و پیچیده بودا و ناگارجونه ـ فیلسوف و مفسّر بزرگ سخنان بودا ـ به همراه تعالیم اخلاقی مطرح شده است.یکی از مفاهیم پیچیده و مبهم مطرح شده در عرفان اسلامی و آیین بودایی مفهوم عدم است. عدم در فرهنگ اسلامی در معانی مختلف دینی، کلامی، فلسفی و عرفانی به کار رفته است. مولانا با بهره بردن از معانی فوق، عدم را در معانی مختلفی چون: عالم خیال، عشق، فنای فی الله، ازل و موقعیت پیش از هستی شدن موجودات به کار برده است. در متون بودایی منتخب نیز معانی عمیقی در مورد عدم مطرح شده است از جمله: واقعی نبودن پدیده ها، زنجیر علّی، راه میانه، نیروانا.این پژوهش پس از معرفی بودا، ناگارجونه و متون بودایی پراجنیاپارمیتا و مادیامیکاکاریکا به بحث و بررسی درباره عدم و معانی مختلف آن پرداخته شده است؛ آنگاه عدم در مثنوی مولوی و متون بودایی منتخب مطالعه و بررسی شده و مقایسه تطبیقی دیدگاه مولانا در مثنوی و بودا و ناگارجونه در پراجنیاپارمیتا و مادیامیکاکاریکا پرداخته شده است. و نکات مشترک بسیاری در باب معانی عدم میان متون بودایی و مثنوی معنویکشف و توضیح داده شده است؛ اگر چه تفاوت های زیادی هم در این مورد دیده می شود که به آنها اشاره گردیده است.
بررسی اصول نظری و آداب عملی در مثنوی معنوی و کشف المحجوب
نویسنده:
مجتبی قیصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش به مقایسه و تطبیق آراء نظری و عملی هجویری و مولوی در دو کتاب کشف‌المحجوب و مثنوی معنوی می‌پردازد. در این پژوهش مفهوم و حدود و ثغور عرفان نظری و عملی به کمک منابع علمی موجود مشخص می شود و سپس مولفه های اصول نظری و آداب عملی در دو کتاب مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرند. یکی از راه‏های شناخت کتاب مثنوی معنوی مراجعه به آثار پیش ازآن است که در زمین? عرفان و تصوف نوشته شده‏اند. از جمل? این آثار می‏توان به کتاب کشف‏المحجوب اشاره کرد. هدف از این پژوهش مقایسه دو کتاب کشف‌المحجوب و مثنوی معنوی به منظور شناخت هر چه بیشتر مثنوی معنوی بر پایه آثار پیش از آن و نیز شناخت میزان تأثیر آثار پیش از مثنوی معنوی بر این کتاب است
معناشناسی همت در مثنوی مولوی
نویسنده:
اسماعیل سلیمانی ساردو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مثنوی مولوی دربردارنده دقیق ترین رهنمون ها برای عروج به عالم ملک و ملکوت است و مولانا، بزرگ مرد عالم عرفان عملي در آن اثر سترگ و ارزشمندش به مبحث همت عنایت خاصی دارد. این واژه ، پنجاه و يك بار در مثنوی آمده است چرا که از منظر وی اصل و اساس هر حرکت وجنبشی در سیر صعودی، همت است و دير يا زود رسيدن به مقامات و احوال و سرانجام به غايت مقصود و كمال مطلوب، به مقدار همت و توجه قلب صوفي بستگی دارد. همت در مثنوي، معادل اراده، بلند نظري و بلند طبعي و دعاي خير پير و عامل حركت به كار رفته است.مراحل همت از ديدگاه مولانا؛ ترك لذت‌هاي نفساني دنيا، عدم توجه به نعمت‌ها و وعده‌ها و خدا خواهي مطلق است.و قلب صاحب همت با همه قواي روحاني خود متوجه حضرت حق، و مست حق بيني است. بنابراین، مؤلفه‌های اصلی همت، قوه ي روحاني، توجه قلب و درک كمال است از دست آمدهای مهم همت رسیدن به مرتبه عشق و درک مقام جمع است که سالک را به رتبه خلیفگی و تصرف در جان ها سوق می دهد تا سالک قدر وقت را بداند و واسطه فیض الهی شود. مولوی به سالك نوآموز سفارش می کند که در مسیر رسیدن به حق و حقیقت از همت شيخ، مدد گيرد. مولانا معتقدست که توجه و علاقه به دنيا ، توقف در راه سلوك ، عدم تلاش و كوشش و صبر در هجران یار از مصاديق پست همتي است و سالك بايد در طريق صعب سلوك از انها دوري گزيند.
عرفان عملی و سلوک الی‌الله در نهج‌البلاغه و مثنوی
نویسنده:
مجتبی برفه ای
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آنجا که مولانا به شریعت اعتقادی استوار دارد و همواره طریق اعتدال را پیش می گیرد، اشتراکات عرفانی بسیاری را در انچه که در مثنوی مطرح می کند با آنجه که علی (ع) در نهج البلاغه بیان فرموده است، می توان یافت و سرانجام اینکه، اگرجه عرفان با دین یکی نیست اما ریشه در دین دارد با این تفاوت که آنچه دین مطرح می کند،با توسع و تأویل، در عرفان شاخ و برگ بیشتری پیدا می کند و الا عارفان بزرگ همواره به آیات و احادیث و سنت پیامبر و صحابه تأسی می جویند و به خصوص عارفی چون مولانا که مثنوی اش چیزی جز تفسیر قران و حدیث نیست.
استعاره‌های تربیتی در مثنوی معنوی
نویسنده:
اسدالله زنگویی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله استعاره (که تمامی ساخت های استعاری در زبان را در برمی‌گیرد و درفرایند آموزش و پرورش انسان تأثیر شگرفی دارد) از منظر مولوی درمثنوی معنوی بررسی و تحلیل می شود و مهمترین اهداف مترتّب بر آن به شرح ذیل است:- به کاربردن استعاره به ویژه استعاره های مثنوی معنوی در فضای تعلیم و تربیت.- شناسائي ساخت‌های مهم استعاری در مثنوی معنوی و مهمترین ساخت یا تصویری که مولوی بیشتر آن را در فرایند آموزش و پرورش مخاطبان گوناکون و فراوان به کار می برد.- شناساي ابزارها و منابع معرفت همانند عقل، عشق و شهود از منظر مولوی در مثنوی معنویعمده ترين سئوالات پژوهش مورد نظر به اين شرح است:1- اصلی‌ترین تصویرهای زبانی و کلان استعاره‌ها در مثنوی معنوی کدامند ؟2- کارکردهای‌تربیتی استعاره‌های مثنوی معنوی کدامند ؟3- مولانا درمثنوی معنوی بیشتر از کدام تصویر زبانی و برای چه مقصودی استفاده می‌نماید؟در اين پژوهش، روش بيشترخاصيت ابداعی دارد تا خاصيت تنظيمي؛ بنابراین، پژوهشگر برای پاسخ به پرسش های مطرح شده، پس از مطالعۀ کتاب‌ها و مقالات نماد‌پردازی در آثار مولوی و پاره ای از شرح های مثنوی و... چندکلان استعاره را گزینش نمود و سپس با مطالعۀ عمیق در مثنوی معنوی، این استعاره ها از آن استخراج و ثبت و ضبط شد و نهایتاً، هر یک از کلان استعاره‌ها به طور مستقل بررسی، تحلیل و نتایج، بر اساس کارکردهای استعاره تدوین ونگارش یافت.در پاسخ به سؤال اول می توان گفت که اصلی ترین تصویر های زبانی مثنوی، تشبیه، استعاره، تمثیل و نماد و برخی از کلان استعاره های مثنوی نی، آفتاب (خورشید) ، آینه، دریا، نردبان، کوه، آب، آتش، باد، خاک، طوطی، شیر، روباه و اسماءحسنی هستند.در پاسخ به دوّمین سؤال رساله می توان گفت که عمده ترین کارکردهای تربیتی استعاره، کارکردهای انگيزشي، اقناعي، گسترش معني، تأكيد بر معنی و برجسته‌سازی، اكتشافي، پوشيده‌گویي، تأويلي، شناختي تزييني، ابداعي و. . . . می‌باشند. در پاسخ به سوّمین پرسش پژوهشی این رساله می‌توان گفت که مولوی در مثنوی ساخت تمثیلی دارد و از آن برای اقناع مخاطبین خود بهره می‌گیرد. به طور کلّی مولانا دو ساحت ذهنی دارد:1.ساحت نظری: مولوی در این ساحت کلان استعاره‌هایی را انتخاب و با بهره‌گیری از ساخت‌های مهم زبانی دیدگاه‌های جهان‌شناسی خود را تبیین می‌نماید و نظر، هدف و منظور خود را بیان می‌کند.2. ساحت عملی:مولوی این ساحت را در فرایند آموزش و پرورش مخاطبان و هنگام تعامل با آن‌ها و بیان دیدگاه‌های نظری خویش به کار می‌برد. او تلاش می‌کند با تمثیل نحوه‌ی تحقّق یا نیل به آرمان‌ها یا اهداف کلّی که در ساحت نظری بیان نموده است را به مخاطب القا نماید و ضمن این‌که او را اقناع می‌کند او را برانگیزد تا آن روش‌ها را برای نیل به آن اهداف به کار ببرد.
نقد و بررسی و تحلیل کرامات اولیای الهی و عارفان اسلامی در اسرار التوحید و مثنوی معنوی
نویسنده:
محمود رفیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از موضوعات حساس، پیچیده و غامضی که در عرفان اسلامی مطرح می باشد "کرامت" است. این عمل خارق العاده که بدون بکار بردن ابزار و وسایل مادی به دست اولیای الهی و عارفان ربانی به ظهور می رسد، در کنار مهمترین خرق عادت ها از جمله معجزه، معونت، و اهانت مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد. "کرامت" رابطه ی بسیار نزدیک با ولایت دارد و در ذیل مسائل ولایت می گنجد. مهمترین و برترین نوع ولایت، ولایت تکوینی است که از نشانه های بارز اولیای الهی محسوب می شود. کسانی که به قرب الهی نایل می شوند، بر اثر تقرب به مقام "کن" می رسند و می توانند به اذن و اراده ی خدای سبحان در عوالم وجود تصرف کنند.دو کتاب گرانسنگ اسرارالتوحید و مثنوی معنوی در باب کرامت، سخنهای بسیار دارند و ابعاد مهمی از این عمل خارق العاده را برای سالکان طریقت، آشکار ساخته اند. کراماتی که در اسرار التوحید و مثنوی مطرح و از انواع آن نام برده شده ممکن است از لحاظ علم حصولی امتناع عادی داشته باشند، اما هرگز چنین کرامت هایی، امتناع عقلی ندارند. به سخن دیگر، اغلب این کرامت ها، از نوع کرامت های باورپذیر هستند که قرآن مجید و سخن انسان های کامل آنها را تایید کرده اند.برخی از کرامت های ابوسعید و مثنوی معنوی، در قالب سمبل مطرح گردیده که در ادبیات عرفانی مورد استفاده ی عارفان شاعر و شاعران عارف قرار گرفته است.برخی دیگر از کرامت های مولوی در عالم رویا واقع شده و می توان از آنها به عنوان کشف کرامت یاد کرد.کرامت هایی که در مثنوی از آنها سخن به میان آمده، پیچیده تر از کرامت های اسرارالتوحید است.در این رساله ابتدا کرامت در قرآن را مورد دقت و بررسی و مطالعه قرار داده ایم و به این نتیجه رسیدیم که قرآن مجید وقوع کرامت را به دست اولیای الهی، خارج از قوانین الهی نمی داند و بر وقوع آن صحه می گذارد.ولایت را هم به دو نوع ولایت علمی و عملی تقسیم می کند. همچنین قرآن مجید راه ولایت را در انحصار مردان نمی داند و زنان را هم در راه رسیدن به مقام ولایت تشویق می کند.اثبات و چگونگی صدور، انواع و اقسام کرامت، علل و عوامل تحقق و باورپذیری و یا باورناپذیری کرامات از دیدگاه مولوی و کتاب اسرارالتوحید، تحقیقی بود که به بخشی از حقایق آن رسیده ایم. مقایسه بین کرامت های مثنوی و ابوسعید، تلاش دیگری بود که به نتایج قابل قبولی دست یافتیم.ساختار داستان های کرامت اسرار التوحید از منظر داستان شناسی، فصل دیگری از رساله ی پژوهشی ماست که به جنبه های مختلف این تحقیق اشاره های فراوان شده است.