جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
وجوه شباهت آراء افلاطون و سهروردی
نویسنده:
سیمین قلی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش مشتمل بر چهار فصل است. در فصل یک، کلیات پژوهش بیان شده است و منابع مورد استفاده و تأثیر گذار در آراء افلاطون و سهروردی، معرفی شده اند. در فصل دو، به بیان آراء افلاطون در سه شاخه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی پرداخته و با تفکر فیلسوف یونانی در این زمینه ها آشنا می شویم. در فصل سه، به بیان آراء سهروردی، حکیم اشراقی، می پردازیم و دیدگاه وی را در این سه شاخه از فلسفه، مورد بررسی قرار می دهیم. در انتها و در فصل چهار، مطالب فصل های دو و سه را جمع بندی کرده و با مقایسه آراء این دو فیلسوف وجوه اشتراک آنها را در سه شاخه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی، معرفی می کنیم.
بررسی و سنجش حدود شناخت عقلی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
وجیهه خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم‌ترین مباحث در حوزه‌ی معرفت شناسی، بررسی امکان شناخت است و پس از موضع‌گیری دقیق در برابر این مسئله است که می‌توان به بررسی مسائل دیگر از جمله ابزارهای شناخت، منابع شناخت و حدود شناخت و ... پرداخت. صدرالمتألهین در برابر پرسش از امکان شناخت، موضعی اثباتی دارد. وی در بحث منابع شناخت، عالم را به عالم محسوس و عالم نامحسوس تقسیم می‌کند و حدود شناسایی عقل در هر یک از این دو قلمرو را بررسی می‌کند. در قلمرو عالم محسوس، صدرالمتألهین بر این نظر است عقل، قادر به شناخت حقیقت اشیاء و به تبع آن قادر به شناخت روابط حقیقی بین اشیاء است و با این وجود عقل، قادر به صدور احکام ضروری، یقینی و مطابق با واقع در بین موجودات عالم محسوس است. صدرالمتألهین در قلمرو عالم نامحسوس معتقد است که با اصالت و محوریت بخشیدن به وجود و بررسی احوال معانی کلّی عارض بر طبیعت وجود می‌توان به طراحی نظامی متافیزیکی دست زد و به اثبات عینی موجودات ماوراء حسی پرداخت. اما نگارنده بر این نظر است که در قلمرو عالم محسوس، عقل به همین سبب که قادر به شناخت حقیقت اشیاء نیست، قادر به شناخت روابط حقیقی بین اشیاء و صدور احکام ضروری، یقینی و مطابق با واقع نیز نیست. در قلمرو عالم نامحسوس نیز به نظر می‌رسد براهین صدرالمتألهین در اثبات موجودات ماوراء حسی بر فرض سازگاری درونی، واجد عنصر عینیت نیستند و به عبارتی نمی‌توانند وجود خارجی چنین موجوداتی را در خارج به اثبات برسانند. و در بیانی کلّی‌تر می‌توان گفت: حدود شناخت عقلی در عالم محسوس و نامحسوس بسیار محدودتر از آنچه صدرالمتألهین بر آن است به نظر می‌رسد.
چیستی و اقسام مرگ در آثار آگوستین قدیس
نویسنده:
قاسم کاکائی، محبوبه جباره ناصرو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران ,
چکیده :
مرگ یکی از ناگشوده­ترین رازهایی است که انسان با آن روبه‌روست؛ بنابراین همواره جزء دغدغه­های دانشمندان بزرگ و آموزه­های اصلی ادیان الهی بوده است. آگوستین از بزرگانی است که دربارۀ مرگ و چیستی آن اندیشیده و سخن گفته است. در تعریف آگوستین از مرگ با یک تعریف معین روبه‌رو نیستیم. وی فیلسوفی افلاطونی است؛ بنابراین مرگ را جدایی نفس از بدن می­داند؛ ولی در جایگاه یک متکلم، مرگ را نتیجۀ گناه و دوری از خدا می­داند. در آثار آگوستین برای مرگ طبیعی و مرگ ارادی که در زندگی خود وی ظهور بارزی دارد، ویژگی­های خاصی می‌توان یافت. آگوستین کوشیده است تا چیستی و اقسام مرگ را بشناسد و بشناساند؛ با این حال گفته­های او بیانگر ناتوانی در شناخت این معمای بزرگ هستی است و ناگزیر آرزو می­کند کاش آدم و حوا ما را در این دنیا گرفتار این مسئله نمی­کردند.
صفحات :
از صفحه 265 تا 285
دنیا؛ نماد عالم ظلمت در عرفان اسلامی
نویسنده:
مصطفی سالاری ,سیداحمد حسینی کازرونی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
زنجان: دانشگاه آزاد اسلامی واحد زنجان ,
چکیده :
در عرفان اسلامی، همواره شاهد ارائه سیمای ناخوشایند و فریبکار از دنیا هستیم. این نگرش، با آن چه در دیگر مکتب های عرفانی مشاهده می شود، همسو است؛ اما آن چه مخاطب را به بازنگری این نگرش فرا می خواند، همسویی غیر قابل انکاری است که دیدگاه مطرح شده در عرفان اسلامی را به نحوه مطرح شدن دنیا در برخی از متون اسلامی پیوند می زند.در این راستا، شاهد تلاش عرفا جهت ایجاد ارتباط میان مصداق دنیا و مفاهیم خاصی هستیم که در نهایت مبین جنبه ظلمانی دنیا است؛ نظیر فریبکاری، دشمنی و ...؛ علاوه بر این، شیطان، بیشترین ارتباط را با دنیا برقرار می کند. از آن جا که دیگر عناصر شیطانی که با هم یاری خویش، عامل اخراج آدم از بهشت شدند، در کنار شیطان با دنیا در ارتباطند؛ می توان به این نتیجه رسید که مبحث مذکور، برگرفته از تعالیم و معارف اسلامی است؛ چرا که این بن مایه ماخوذ از قرآن است؛ همچنان که وجود پاره ای شواهد در آیات و احادیث بر این نظریه تاکید می کند.
صفحات :
از صفحه 13 تا 34
جایگاه نور در حکمت اشراق
نویسنده:
سید محمد علی دیباجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زبان فلسفی شیخ اشراق، زبان نمادها و استعار ه های اشراقی است. در این<br /> میان واژه ی نور از ویژگی خاصی برخوردار است. نور و واژه ی مقابل آن ظلمت، با<br /> ظرفیت معنایی زیاد خود بسیاری از معانی ناظر به خار ج و اعتبارات مربوط به آن<br /> در فلسفه ی رسمی (مشایی) را در خود جای داده است؛ معانی وجود، شیئیت،<br /> حقیقت و واقعیت در نور و معانی عدم، امکان، ماهیت و اعراض در ظلمت قابل<br /> اندراجند، اما آن چه در این جا مهم است دو مسأله است، اول این که با توجه به<br /> دیدگاه مشهور سهروردی – که وجود را از اعتبارات ذهن دانسته – آیا مراد او از<br /> نور یک معنای اعتباری (یعنی ساخته ی ذهن) است؟ و به همین ترتیب در معنای<br /> ظلمت نیز این سؤال تکرار می شود؛ دوم این که آیا نور تنها استعاره ای ناظر به<br /> معنای واقعیات خارجی است یا در مورد فاعل شناسا و جریان شناسایی (یعنی<br /> علم) هم به کار رفته است؟<br /> این مقاله ضمن بررسی معانی و کاربردهای نور به این دو مسأله پاسخ گفته<br /> است: در پاسخ سؤال نخست این مطلب مورد بحث قرار می گیرد که نور نزد<br /> سهروردی ظهور واقعیت است و نه تصور یا مفهوم واقعیت. و پاسخ سؤال دوم این<br /> است که نور با دو لحاظ هستی شناختی و معرفت شناختی مورد توجه سهروردی<br /> بوده و به همین دلیل شناخت (یعنی علم) و فاعل شناسا (یعنی نفس آدمی) هم با<br /> همان نور تعریف می شوند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
ساختار افق: نظریه ای نو در تفکر شعری
نویسنده:
خطاط نسرین دخت, همپارتیان آناهید
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
هر شاعر با توجه به فرهنگ،تمدن، سنت ها... و مجموعه ای که جامعه بر آن بنا شده است،همچنین "منی" که بر پایه حیات شخصی او در عالم محسوس، ناخودآگاه او، تخیل و زبانش شکل گرفته، افق خویش را ترسیم می کند. بر این اساس، روشی نو در نقد مضمونی ارایه شده است که منطبق بر خصوصیات نوشتار شاعرانه نو (مدرن) است و بر پایه افق دید استوار است. بدین ترتیب که نوشتار را همواره با افق در نظر می گیرد، افقی که نه تنها به فضای بیرون ارجاع می دهد بلکه به درون ضمیر شاعرانه و به فضای متن برمی گردد. در این نگرش که بر پایه علم تاویل یا هرمنوتیک استوار است، زبان وسیله ای خواهد بود برای تفسیر خود و جهان. پدیدار شناسی یکی از پایه های این دیدگاه نسبت به شعر است. بر این اساس، پدیدار شناسی و زبان شناسی دیدگاه های مشترکی پیدا می کنند که بر پایه آنها منتقدین ادبی می توانند ارتباطی میان تاثیرات محسوس و ذهنیت متن برقرار سازند. برای نخستین بار ژان پیر ریشارد به طور ضمنی به ارتباط میان محسوسات و ساختار زبان اشاره کرد. نکته ای که در حال حاضر محور تحقیقات یکی از شاگردان او، میشل کولو قرار گرفته است که در روش او، افق دید هر شاعر بر سه پایه مضمون، روان شناختی و بوتیقا قرار می گیرد.
صفحات :
از صفحه 101 تا 115
  • تعداد رکورد ها : 6