جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1276
خدا و مخلوقات در روش شناسی سه گانه کارل بارت [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Gordon W. Watson
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه ما بر آن هستیم تا تحلیل و بررسی توسعه، معنا و پیامدهای آموزه تثلیث در اندیشه کارل بارت را در رابطه با مسئله رابطه خدا و مخلوق ارائه کنیم. برای این منظور، ما ارائه خود را با تجزیه و تحلیل توسعه ای آغاز می کنیم که در آن، آموزه تثلیث جایگاهی اساسی در برنامه الهیات بارت به خود اختصاص داده است. در نتیجه ارزیابی مجدد انتقادی از اولین اثر سیستماتیک خود، که سعی در تقابل با رئالیسم الهیاتی و ایده آلیسم در پروتستان و کاتولیک معاصر داشت، برداشت می شود که بارت آموزه تثلیث را از اهمیت انتقادی مستمر در فکر در حال رشد او از عوامل مؤثر بر تفکر بارت در این راستا، درک او از طرح کلامی سنت آنسلم بود. آموزه تثلیث در مفهوم Prolegomena to Dogmatics او بر درسی تأکید کرد که او از سنت آنسلم آموخت. زیرا اگر امکان و ضرورت الهیات ریشه و ریشه در ذات وجود خداوند دارد که او هست، آنگاه آموزه تثلیث در آموزه وحی بر این امر تأکید دارد که امکان و ضرورت وحی ریشه در مکاشفه نفس خداوند دارد. جزم شناسی تنها می تواند با توصیف واقعیتی که امکان را مطرح می کند و حقیقت مکاشفه گذشته، حال و آینده را در و به واسطه فعلیت خود اعتبار می بخشد، شرحی از خود ارائه دهد. ما در پایان این ارائه این سؤال را مطرح می‌کنیم که آیا روش بارت برای درک و تشریح هر دو نقطه عزیمت و ماهیت آموزه تثلیث مانع از درک عواملی نیست که احساس می‌شود در درک تثلیث مهم هستند؟ یکی از اینها رابطه بین شکل مخلوق مکاشفه خدا و زندگی مخلوق به عنوان چنین یا تجربه آن از نجات خدا در حوزه کلیسا است. جایی که هدف جامعه شناختی اقتصاد تثلیثی فعالانه به سوی یک کمال در تاریخ فشار می آورد. متعاقباً ما تحلیلی از رابطه بین بیان بارت از آموزه تثلیث و مسیح شناسی ارائه می کنیم.
یونگ و رب النوع: اهمیت نظریه یونگ و پسا یونگ در توسعه جنبش رب النوع غربی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Patricia Iolana
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این مطالعه به اهمیت تئوری یونگ و پسا یونگ در توسعه جنبش الهه غرب معاصر می پردازد، که شامل انواع مختلف طبیعت مبتنی بر خودشناس، پاگان، فمینیسم الهه، آگاهی الهه، معنویت الهه، ویکا و الهه است. - سنت‌های ایمانی متمرکز که در پنج دهه گذشته شاهد افزایش مجموع طرفداران غربی بوده‌اند و هدف مشترکی برای ادعای الهه به عنوان بخشی فعال از آگاهی و سنت‌های ایمانی غربی دارند. جنبش الهه غربی به شدت تحت تأثیر افکار یونگ و بازنگری های فمینیستی نظریه یونگ قرار گرفته است، که گاهی اوقات به طور خاص تفسیر می شود، اما به عنوان مسیری برای دگرگونی شخصی و معنوی ارائه می شود. این تحلیل راه‌هایی را بررسی می‌کند که در آن زنان با الهه از طریق فرآیند فردیت یونگی مواجه می‌شوند و با شناسایی متفکران کلیدی و ایده‌های اصلی که به شکل‌دهی به توسعه جنبش الهه غربی کمک کردند، توسعه نظریه‌های یونگ و پسا یونگ را ردیابی می‌کند. این کار را از طریق مطالعه دقیق و تجزیه و تحلیل پنج خاطرات زندگی‌نامه‌ای «تولد دوباره» منتشر شده بین سال‌های 1981 و 1998 انجام می‌دهد: کریستین داونینگ (1981) The Goddess: Mythological Images of the Feminine; ژان شینودا بولن (1994) عبور به آوالون: زیارت میانسالی یک زن؛ Sue Monk Kidd's (1996) The Dance of the Disident Daughter: A Woman’s Journey from Christian Tradition to Sacred Feminine; مارگارت استاربرد (1998) The Goddess in the Gospels: Reclaiming the Sacred Feminine; و فیلیس کوروت (1998) کتاب سایه ها: سفر یک زن مدرن به سوی حکمت جادوگری و جادوی الهه. این پنج خاطرات منعکس کننده تنوع سنت های اعتقادی در جنبش الهه غربی است. این تحقیق بر دو موضوع تحقیقاتی موازی و تکمیلی متمرکز است: 1) بررسی انتقادی محتوای خاطرات به منظور تعیین سهم آنها در توسعه جنبش الهه و 2) ترسیم و یافتن منبع توسعه نظریه‌های اصلی یونگ و پسا یونگ. در خاطرات به منظور ارزیابی اهمیت اندیشه یونگ و پسا یونگ در نهضت دفاع کرد. هدف از این مطالعه به دست آوردن درک بهتر از سوال اصلی تحقیق بود: اهمیت نظریه یونگ و پسا یونگ برای توسعه جنبش الهه غربی چیست؟ هر خاطره در معرض بررسی انتقادی مخاطبان مورد نظر، دستاوردهای آن، کارکردها و نقاط قوت و چارچوب های نظری آن قرار می گیرد. نتایج تحقیقات بیش از تجربیات پنج زن غربی ارائه کرد، همچنین شواهدی برای تحلیل اهمیت نظریه یونگ و پسا یونگ در توسعه جنبش الهه غربی ارائه کرد. یافته‌ها مشارکت حیاتی روان‌شناسی تحلیلی کارل یونگ و استر هاردینگ، اریش نویمان، کریستین داونینگ، ای سی ویتمونت و ژان شینودا بولن را نشان می‌دهند. کمک‌های اضافی سو مونک کید، مارگارت استاربرد، و فیلیس کوروت، و مسیرهای یونگی و پسا یونگی را به الهه نشان می‌دهد. از طریق رویکردهای گوناگون به مقوله‌های یونگ، این خاطرات ادبیات فردی برای جنبش الهه غربی را تشکیل می‌دهند.
یافتن بنیادهای جهان در تجربه زیبایی شناسی: تجربه گرایی رادیکال ویلیام جیمز و متافیزیک آلفرد نورث وایتهد [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Alexander Nicholas Haitos
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این نسخه خطی، پارامترهای تفسیری اندیشه آلفرد نورث وایتهد را گسترش می‌دهم تا بتوانم فلسفه او را به آسانی در دسترس دغدغه‌هایی قرار دهم که معمولاً به آن پرداخته نمی‌شود، مانند مواردی که حساسیت وجودی را تعریف می‌کنند. من معتقدم که ارائه کافی از فلسفه وایتهد باید شامل بررسی و بحث در مورد بعد زیبایی شناختی و ویژگی تجربه باشد. وایتهد با درک جهان در قالب فرآیندی و ترکیبی، جهان را به لحاظ زیبایی شناختی، از نظر احساس، تأثیر، ارزش، امکان و دستاورد درک می کند. بدون این پایه در تجربه و بیان زیبایی‌شناختی، فلسفه وایتهد خرید تجربی خود را از دست می‌دهد. آنچه من در اینجا ارائه می‌دهم رویکردی دو جانبه برای درک وایتهد است که برای باز کردن تعامل با افکار وایتهد، چه در داخل و چه در خارج از محافل که قبلاً با فلسفه او آشنا هستند، مفید خواهد بود. اولین عامل ایجاد ارتباط بین وایتهد و اندیشه ویلیام جیمز، به ویژه تجربه گرایی رادیکال جیمز است. وایتهد، در کنار جیمز، یک تجربه گرا رادیکال به معنای کامل بود. دومین عامل این است که بر تفسیر وایتهد از زیبایی‌شناسی به‌عنوان تکیه‌گاه فلسفه‌اش تأکید کنیم، گره‌ای که پیچیدگی‌های مختلف آن از طریق آن ترکیب می‌شود. اما زیبایی‌شناسی وایتهد را نمی‌توان بدون بررسی تجربه‌گرایی رادیکال جیمز و درک خود وایتهد از زمان و امکان درک کرد. به همین دلیل، این دست‌نوشته عمدتاً به شرح زیرساخت‌های متافیزیکی لازم برای کار بر روی زیبایی‌شناسی وایتهد در زمینه‌های وجودی، اجتماعی، سیاسی، محیطی و علمی گسترده‌تر اختصاص دارد. در تعقیب این اهداف، من فراگیر متافیزیکی تجربه گرایی رادیکال و تعهد تزلزل ناپذیر آن به قابل فهم کردن جهان از نظر تجربی را بیان می کنم. من همچنین روح تجربه گرایی رادیکال را به بحث زمان و امکان تعمیم می دهم و نشان می دهم که این دو ایده، که به درستی درک شوند، برای درک نظریه وایتهد در مورد موقعیت های واقعی و در نتیجه ارائه او از فرآیند و تجربه ضروری هستند. نسخه حاصل از متافیزیک وایتهد انتقال به درک بعد زیبایی‌شناختی تجربه و کاربردهای مختلف ایده‌های وایتهد را بسیار منسجم‌تر می‌کند.
چرا همه چیز آنگونه است که به نظر می رسد: منطق نظری هگل در «جامعه نمایش» گای دوبور [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Eric John Russell
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی کار گای دوبور، نویسنده «جامعه نمایش» و نظریه پرداز برجسته انترناسیونال موقعیت گرا می پردازد و استدلال می کند که چگونه نمایش مقوله ای است که به طور سیستماتیک هم از نقد مارکس از اقتصاد سیاسی و هم از پویایی نظریات هگل ناشی می شود. فلسفه جامعه نمایش شامل شکل خاصی از سلطه است که از طریق خودمختاری اقتصاد کالایی در درون شیوه تولید سرمایه داری توسعه یافته است که در آن فعالیت های انسانی توسط اشکال عینی ظاهر ساختار می یابد. با این حال، تز اصلی این است که دوبور صرفاً در درون فلسفه هگل زبان لازم برای صحبت با مشکلات جامعه سرمایه داری را نیافته است، بلکه منطق نظری هگل به عنوان یک واقعیت موجود عقلانیت، نیروی فعال در جهان، که انسجام ساختاری می بخشد، ظهور می کند. به سازماندهی ظواهر در جامعه. در یک کلام، سطح تفکر مفهومی که در فلسفه نظری هگل یافت می‌شود، استدلال می‌شود که واقعیت جامعه نمایش را تشکیل می‌دهد. در هسته خود، نظریه دوبور در مورد عینک، منطق قیاس پذیری است، هویتی و درونی تفاوت که از لحاظ تاریخی بر اساس اصل مبادله کالا بنا شده است که بدون از بین بردن تمایزات کیفی در رابطه هم ارزی، بازتولید می شود. به همین دلیل، استدلال می‌شود که این منظره ساختار اجتماعی وحدت در جدایی است که بر اساس عناصر «پدیدارشناسی روح» و «علم منطق» هگل الگوبرداری شده است، که به دوگانگی‌ها و ضدیت‌های ظاهری هویت نظری می‌دهد. این ماهیت گمانه زنی نمایش است. این پایان‌نامه دوبور را از گفتمان‌هایی که معمولاً در آن قرار دارد، مانند مطالعات رسانه‌ای و تاریخ هنر آوانگارد دور می‌کند و در عوض آثار او را در دودمان ایده‌آلیسم آلمانی، هگلیسم چپ، مارکسیسم هگل، هگلیسم مارکسیستی و مکتب انتقادی فرانکفورت بررسی می‌کند. تئوری. ردیابی تشخیص دوبور از این اصل و نسب، شایستگی نظریه پردازی سرمایه داری را از نظر شیوه ظاهر شدن با تأکید بر دشواری دیدن جهان «نه آنگونه که واقعاً هست» آشکار می کند.
سودمندانگاری محافظه کارانه هیوم: تفسیری از فلسفه سیاسی و اخلاقی دیوید هیوم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Chien Kang Chen
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه بازیابی ارتباط هیوم با فایده گرایی است. استدلال می‌شود که هیوم به بهترین وجه به عنوان یک فایده‌گرای محافظه‌کار تفسیر می‌شود، و این به عنوان اصلاحی برای رویکردهای اخیر در پژوهش هیوم است. امروزه این دیدگاه که هیوم یکی از بنیانگذاران فایده گرایی مدرن است با دو دیدگاه تضعیف شده است: یکی هیوم را قراردادی قراردادگرا که پیرو هابز است می بیند، دیگری هیوم را در روشنگری اسکاتلند می داند و بر شباهت او با هاچسون تأکید می کند. این تز منکر این نیست که فلسفه سیاسی هیوم تحت تأثیر این فیلسوفان است. در عوض، به این دلیل است که این دیدگاه ها به عنوان ارائه گزارشی جامع از هیوم در نظر گرفته می شوند که هدف این تز به چالش کشیدن آنهاست. آنچه برای مطالعات هیوم معاصر حیاتی است، تفسیر متعادل‌تر از هیوم است، و این را می‌توان در رویکرد سنتی یافت که هیوم را یک فایده‌گرا می‌داند. این تز بدیع است زیرا اگرچه رویکردی سنتی را بازیابی می‌کند، اما با نشان دادن اینکه نگرانی اواخر قرن بیستم برای اجتناب از دیدن همه چیز از چشم سودگرایی، عناصر سودگرایانه واقعی فلسفه سیاسی هیوم را پنهان کرده است، آن را به بحث معاصر مرتبط می‌کند. تجدید علاقه به مشکلات فایده گرایی بخشی از میراث نظریه سیاسی پسا راولزی است. فیلسوفانی مانند گوتیه و بری که این تز مورد انتقاد قرار می‌گیرد، هر دو از رالز در به حاشیه راندن سهم فایده‌گرایی در لیبرالیسم پیروی می‌کنند. برای محققان، اگر قرار است فلسفه سیاسی هیوم تضمین شود، باید تفسیر سنتی هیوم را رد کرد، بنابراین آنها آن را بر اساس قرارداد اجتماعی یافتند. این پایان نامه آنها را به دو دلیل به چالش می کشد. اول، نشان می دهد که شباهت های بیشتری باید بین هیوم و لاک شناسایی شود. دوم، استدلال می‌کند که هیوم به بهترین شکل تفسیر می‌شود که مکتبی را که بورک و سیدگویک جانشین آن شدند، تأسیس کرد، که تأثیری بر فایده‌گرایی و بحث‌های فلسفی معاصر دارد.
یکپارچگی، دوسوگرایی و تعارض ذهنی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Luke Brunning
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در تز دکترای خود من یک ایده‌آل فلسفی سازمان ذهنی را نقد می‌کنم: این که ذهن فرد باید یکپارچه باشد، یعنی فاقد تعارض یا دوگانگی بین حالات ذهنی باشد، زیرا استدلال می‌شود که از هم گسیختگی به عاملیت فرد آسیب می‌رساند و رفاه فرد را تضعیف می‌کند. استدلال من سه بخش دارد. در بخش اول، نسخه حداکثری افلاطون از آرمان را توصیف می‌کنم که در آن، اگر به صورت ایده‌آل سازماندهی شود، روان فرد فاقد تعارض است، زیرا قوه عقلانی فرد، آگاه از آنچه ارزشمند است، حالات انگیزشی و عاطفی فرد را هماهنگ می‌کند. من همچنین استدلال می کنم که هر گونه مناقشه در مورد ادغام متعامد به مناقشه بین مونیست های ارزشی و کثرت گرایان ارزشی است. در بخش دوم، آرمان ادغام را با نقد سه جلوه از آن در فلسفه معاصر به چالش می کشم. من بر سازماندهی میل و دوسوگرایی مشورتی و عاطفی تمرکز می کنم. استدلال های من ساختار مشابهی دارند. اول، من پیوند بین ذهن یکپارچه و مزایای ادعایی عاملیت و رفاه بدون نقص را به چالش می کشم. در تحقیقات، این ارتباط ظاهری تا حد زیادی ممکن است. همه تعارضات یا دوسوگرائی ها مضر نیستند و سایر عوامل اجتماعی یا روانی در مواردی که واقعاً مضر هستند، مرتبط هستند. ثانیاً، من استدلال می‌کنم که زمینه‌هایی وجود دارد که در آن ادغام نوعی سفتی ذهنی یا فقر مضر است. ثالثاً، من استدلال می‌کنم که از هم پاشیدگی در برخی موقعیت‌ها از لحاظ اخلاقی خوب به نظر می‌رسد که در آن فرد حالت‌های ذهنی مناسب، به‌ویژه احساسات را نشان می‌دهد. در بخش سوم، من می‌پرسم که آیا می‌توان ادغام را برای نجات یک ایده‌آل دیگر تفسیر کرد. پس از رد کاندیدای امیدوارکننده ای که در نظریه روانکاوی کلاینی یافت می شود، من روایت خود را از ادغام به عنوان ظرفیتی دو بخشی برای تحمل حالات ذهنی دشوار (نه لزوماً حالات ذهنی بد - تحمل هیجان سخت است) و اجتناب از منفعل بودن بازتابی ارائه می کنم. همانطور که سازمان ذهنی فرد تغییر می کند. این ظرفیت دارای عناصر عقلانی و غیرعقلانی است. در نهایت، در نظر می‌گیرم که چگونه این ظرفیت بازتفسیر شده با عمل فضیلت ارتباط دارد. من نتیجه می‌گیرم که یکپارچگی یک فضیلت نیست، و ممکن است با برخی شرارت‌ها سازگار باشد، اما فرد را قادر می‌سازد در موقعیت‌هایی که فشارهایی به سمت تک‌ذهن بی‌احساس وجود دارد، فضیلت‌پذیر باشد.
جنبش هگلی در فلسفه چکسلواکی در دهه 1960. کاوش در فلسفه مارکسیستی چکسلواکی در مورد مضمون اصلی اثر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Lenka Hanovska
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این اثر به فلسفه چکسلواکی در دوره دهه 1960 می پردازد. در عین حال، او خود را به توصیف تاریخی آن محدود نمی کند، بلکه سعی می کند به زبان چکسلواکی نفوذ کند. تفکر از درون و تفکر از طریق مقوله های مهم آن. بر مقوله کار به عنوان یک مقوله مرکزی مارکسیستی تمرکز می کند و چگونگی جمهوری چک را در جهات مختلف بررسی می کند فلسفه مورد بحث این باعث می شود که این جهت ها از نظر تنوع و یکسانی برجسته شوند. به‌ویژه، این کار سپس به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه این مقوله توسط جریان به اصطلاح هگلی یا فیلسوفان عمل مورد بحث قرار گرفته است، که این موضوع را در ارتباط با فلسفه کلاسیک آلمانی درک کرده‌اند. آنها بر کار به عنوان شکلی از ابژه آفرینی واقعیت تأکید داشتند، بر نگرش زندگی معتبر که با وحدت تئوری و عمل مشخص می شود، تأکید کردند بر بعد فلسفی مارکسیسم و ​​به درک اصیل (تاریخی) آن متوسل شدند. تضمين وحدت نظريه و عمل و امكان تفسير معتبر از واقعيت توسط فيلسوفان عمل به عنوان پيش نياز توسعه معقول تاريخ مطرح شد كه از جمله آنها را از ساير جريانات ماركسيستي متمايز مي كرد. متن به سه بخش تقسیم شده است. اولی به تقریب زمینه تاریخی و شرایط خلقت فلسفی در چکسلواکی می پردازد. دوم، موتیف کار نمایندگان «جریان هگلی» (فلسفه عمل) را مضمون می کند و به تفسیر این موتیف از آثار آنها اختصاص دارد.
از هستی شناسی بنیادی تا انسان شناسی بنیادی: سوژه به مثابه امر منفی (هگل، کوژو، هایدگر و سارتر) [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Diana Gasparyan
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : پژوهش من به مطالعه جایگاه موضوع در فلسفه مدرن و بالاتر از همه فلسفه قرن بیستم (مانند اگزیستانسیالیسم، پدیدارشناسی و دیالکتیک) اختصاص دارد. زیربنای این تحقیق اصل به اصطلاح امتناع از تعالی است. مفهوم متعالی نقش مهمی در تعریف ماهیت موضوع در فلسفه مدرن کلاسیک داشت. با امتناع از این مفهوم، در تعدادی از زمینه های فلسفه قرن بیستم، بازنمایی موضوع تغییر می کند. در این تحقیق باید بررسی شود که چه تغییراتی در رابطه با موضوع به طور خاص قرار است رخ دهد. زمینه فلسفی اصلی پژوهش، فلسفه هگل و همچنین رویکردهای فلسفی کوژو، سارتر و هایدگر خواهد بود. تجزیه و تحلیل میراث این نویسندگان نشان خواهد داد که پروژه ای از آنچه می توان انسان شناسی بنیادی نامید ظاهر شد و جایگزین هستی شناسی بنیادی معمول شد. در چارچوب آن پروژه، عمدتاً با امتناع از مفهوم کلاسیک «موضوع»، تأکید بر جایگاه ویژه شخص و نحوه وجود او در جهان آغاز می شود. مفهوم اصلی که زیربنای این دگرگونی ها است، مفهوم «منفی» است. در این تحقیق، بازسازی تفصیلی ایده منفی گرایی در هگل، کوژو، سارتر و هایدگر، با اشاره به شباهت ها و تفاوت های رویکردهای فلسفی آنها و چگونگی ارتباط آنها منفی با شخص، زیربنای ارائه منطق ظهور مفهوم منفی و ارتباط آن با نقش شخص در جهان. این که انسان موتور پیشرفت باشد، تاج آفرینش، یا شاهد فروتنی بر روندهای مستقل در حال توسعه تاریخ باشد، مستقیماً به این بستگی دارد که چه نقشی به موضوع و جایگاه آن در جهان نسبت داده می شود.
الاهیات بینابینی: هرمنوتیک گفتگوی میان دینی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Tinu Ruparell
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
انسان بودن، کلیسا بودن: اهمیت انسان شناسی الهیاتی برای کلیسا شناسی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Patrick S. Franklin
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : تصور فرد از شخصیت انسانی عمیقاً بر درک و عملکرد او از جامعه تأثیر می گذارد. فرهنگ معاصر فاقد دقت و توافق در تعریف انسان است. چنین «آگنوستیسیسم انسان‌شناختی» بر کلیسا نیز تأثیر می‌گذارد. منجر به پیامدهای ویرانگر در مورد اجتماعی درونی آن می شود. مشارکت فرهنگی و پیگیری عدالت. این پایان نامه استدلال می کند که یک گام مهم رو به جلو، دستیابی به درک بهتر از انسان شناسی الهیاتی و به کارگیری مداوم آن در کلیسای شناسی است. به طور مشخص. درک الهیاتی از شخص انسانی به عنوان یک رابطه. گویا. و مخلوق معاد شناختی منجر به برداشتی از کلیسا به عنوان رابطه ای می شود. جوامع عقلانی و معاد شناختی بشریت جدید. این رویکرد بر دوگانگی‌های مشکل‌ساز و دوگانگی‌های کاذب که در حال حاضر زندگی درونی و مأموریت بیرونی کلیسا را ​​آزار می‌دهد، تا حدی با تأکید بر بعد اخلاقی که سراسر وجود آن را فرا گرفته است، غلبه می‌کند. شرکای اصلی گفتگو عبارتند از دیتریش بونهوفر، میروسلاو ولف. و استنلی گرنز Alasdair Macintyre و Wolthart Pannenberg نیز تأثیرگذار هستند. بخش اول شامل دو فصل است. فصل اول به بررسی مشکلات تعریف انسان در فرهنگ معاصر و پیامدهای ناشی از آن برای جامعه و اخلاق می‌پردازد.
  • تعداد رکورد ها : 1276