جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی تطبیقی مبانی نظری جریانات فکری- سیاسی ایران:1320-1357
نویسنده:
هادی داوودی زواره
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم و کلیدی تاریخ سیاسی،شناخت جریان‌های فکری- سیاسی است. هرچند تاریخ بشر، چنان به هم پیوسته است به طوری‌که هر جزء و برش آن از اهمیتی خاص و گاه انحصاری برخوردار است. اما بی‌گمان برخی از مراحل و مقاطع تاریخی از اهمیت معرفتی بیشتری برخوردارند. به ویژه تاریخ معاصر که برای تمامی جوامع و کشورها از اهمیت افزون‌تری برخوردار است. عموما گروه‌ها و جریانات سیاسی‌دوره 57-1320را به طور کلی به سه دسته جریانات چپ، راست(شامل ملی‌گرا و لیبرال) و مذهبی تقسیم می‌کنند. در این پژوهش سعی شده است با دسته‌بندی و مقایسه مبانی نظری جریانات شاخص دوره‌ی زمانیِ مدنظر اعم از چپ، راست و مذهبی در قالب یک چارچوب مشخص]سنتی، اصلاح‌طلب، متجدد[ وجوه اختلاف و اشتراک آن‌ها در مبانی معرفت-شناختی، انسان‌شناختی و رهیافت سیاسی- دینی مشخص شود.پس سوال ما در این تحقیق این است که وجوه اشتراک و افتراق مبانی نظری جریانات فکری سیاسی طی دوره 1320 تا 1357(انقلاب اسلامی) چیست؟به عنوان فرضیات این پژوهش؛ مبانی معرفت‌شناختی، انسان‌شناختی و رهیافت‌سیاسی- دینی این‌جریانات فکری‌‌ سیاسی را این‌گونه در نظر می‌گیریم: 1- در بخش معرفت‌شناختی، جریانات سنت‌گرا معتقد به اصالت نصوص دینی‌اند؛ جریانات تجددخواه قائل به اصالت تجربه و جریانات اصلاح‌طلب به اصالت منطق و اصل تناسب قائل‌اند. 2- در قسمت انسان‌شناختی جریانات سنت‌گرا معتقد به اصالت تکلیف انسان، جریانات تجددخواه معتقد به اصالت خود انسان و جریانات اصلاح‌طلب قائل به اصالت غایت انسانند.3- به لحاظ رهیافت دینی به طور خلاصه سنت‌گراها به نفع دین علیه دست‌آوردهای تمدن غرب- به ویژه توسعه سیاسی- موضع می‌گیرند و تجددخواهان به نفع دست‌آوردهای تمدن غرب- به ویژه توسعه سیاسی- علیه دین موضع‌گیری می‌کنند اما جریان اصلاح‌طلبی دینی قائل به جمع میان این دو تحت عنوان روشنفکری دینی است. 4- به لحاظ رهیافت سیاسی نیز جریان سنت‌گرا به سیاست بر مبنای فقه معتقد است یعنی سیاستی که برگرفته از منابع چهارگانه کتاب، سنت، عقل و اجماع است. جریان تجددخواه به دانش سیاسی که همان سیاست برگرفته از تجربه و مشاهده است معتقد است و جریان اصلاح‌طلب به یک علم راهبردی به مفهوم علم معطوف به حصول اهداف دینی گرایش دارد. در واقع این جریان معتقد است با ورود دین به عرصه سیاست می‌توان این عرصه را تا حدود زیادی تلطیف نمود و در عین حال از این‌که دین به عنوان ابزاری در دست سیاست‌مداران باشد جلوگیری کرد.در این پژوهش، ما پس از بیان کلیات طرح، طی سه فصل به مبانی اندیشه‌ای و مقایسه‌ مواضع فکری سه جریان سنت‌گرا] شامل فدائیان اسلام، مجاهدین اسلام، حزب ملل اسلامی و هیات‌های موتلفه اسلامی[ تجددخواه]شامل احزاب توده، نیروی سوم، جامعه سوسیالیست‌ها(به عنوان احزاب چپ) و حزب ایران، جبهه ملی، پان ایرانیست و حزب ملت ایران(به‌عنوان احزاب و جریان‌های ملی‌گرا)[و اصلاح‌طلب]شامل نهضت آزادی(به عنوان جریانی راست و مذهبی) و نهضت خداپرستان سوسیالیست، جاما و جنبش مسلمانان مبارز(به عنوان جریانات چپ)[ پرداخته‌ایم.
فلسفه تربیتی پیامبر اسلام (ص) با توجه به احادیث وارده در صحیح بخاری
نویسنده:
هوشنگ شهنوازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این پژوهش عبارت است از:شناسایی فلسفه تربيتي پيامبراسلام(ص)با توجه به احادیث وارده در صحیح بخاري . انسان به ظاهر متمدن امروزي به دليل غرق شدن در ماديات کمتر به مسائل تربيتي ارزش قائل مي شود، حتی جوامع اسلامی با چنین مسائلی روبرو هستند، با وجود مذاهب گوناگون در اسلام وداشتن تفاوت عقیده ای بین آنها بررسی آرای تربیتی آنها مهم وضروری به نظر می رسد.سوال کلي و هدف این تحقیق این است، که فلسفه تربيتي پيامبراسلام(ص)با توجه به احادیث وارده در صحیح بخاري چگونه است؟ سئوالات جزئي شامل، هستي، انسان، معرفت ‌و ارزش‌شناسي و استلزامات تربيتيپيامبر(ص)با توجه به احادیث وارده در صحیح بخاري چگونه اند؟که روش مناسب برای پاسخ به سئوالات مذبور، روش توصيفي – تحليلي بود. تجزيه و تحليل اطلاعات با ابزارهای قياس ، تحليل مفهومي و استقراء انجام گرفت. نتایج بدست آمده این پژوهش نشان می دهد، در مسائل فلسفی و تربیتی بین دیدگاه پیامبراسلام(ص) با دیگر مکاتب تفاوت وجود دارد. پیامبر(ص)هستی و تمام آفریده‌ها را نشانه‌ای برای وجود خداوند هستند که توسط خداوند خلق شده اند و همه آنها دارای هدف‌اند،که بدون اینکه نمونه قبلی و دیگری داشته باشند. و همگی واقعی و برحق هستند، برخلاف ایده الیسم که اعتقاد به نمونه و روحانی بودن واقعیت دارد.هم چنین از لحاز انسان شناسی، انسان را موجودی جسمانی-روحانی می داند.و به هر دو بعد انسان اهمیت می دهد، بر خلاف ایده الیسم و رئالیسم که به یک بعدی انسان اهمیت می دهند. پیامبر(ص)معتقد به مختار بودن انسان است،اما نه اختیار کامل چنانکه قدریه و اگزیستانسیالیسم قبول دارند. جبر الهی را قبول می کند،اما نه آن‌گونه که جبریه معتقدند. برخلاف پراگماتیسم معرفت رااعطایالهی می داند، هرچند روش طرح مسئله را می پذیرد. اما آن را تنها روش یادگیری نمی داند. بین ارزش شناسی پیامبر(ص) با همه مکاتب تفاوتهای عمده و جزئی وجود دارد. نظریه های اگزیستانسیالیسم و پراگماتیسم را رد می‌کند. و ملاک تعیین کننده ارزش هارا الهی می داند، هرچند همانند رئالیسم وایده الیسم به مطلق بودن و کلی بودن ارزش‌هامعتقد است. اما معتقد به این است که خداوند تعیین کننده ارزش هاست.
شناخت انسان از دیدگاه اسلام و فلسفه پراگماتیسم و مقایسه اهداف آموزشی مبتنی بر هر یک از آنها در تعلیم و تربیت
نویسنده:
نرگس دهقانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر از یک سو با توجه به رابطهء فلسفه با تعلیم و تربیت به بررسی ارتباط انسان شناسی و هدفهای آموزشی در تعلیم و تربیت می پردازد، از سوی دیگر با در نظر داشتن نظام فلسفی حاکم بر تعلیم و تربیت کشور، هدفهای آموزشی در نظام تربیتی اسلام و پراگماتیسم را مورد بررسی و تحلیل مقایسه ای قرار می دهد.این پژوهش که از نوع کتابخانه ای می باشد تحت عنوان " شناخت انسان ا زدیدگاه پراگماتیسم و مقایسهء اهداف آموزشی هر یک ا زآنها در تعلیم و تربیت" با هدف "بررسی تطبیقی انسان شناسی در مکتب اسلام و پراگماتیسم و تأثیر آن بر اهداف آموزشی به انجام رسیده است. پس از بررسی های انجام شده و تحلیل اطلاعات با روش توصیفی-تحلیلی این نتیجه حاصل شد که تعلیم و تربیت اسلامی در زمینه های مورد پژوهش از مبانی و زیرساختهای بسیار قوی بهره مند است و سنگینی و برتری اندیشه های اسلامی کاملا" واضح و آشکار است. لیکن همین مبانی قوی، در برداشتهای صاحب نظران تعلیم و تربیت اسلامی در بسیاری مواقع در حد نظری باقی مانده اند و برای مسایلی که انسان در زندگی روزمره به طورکلی و به ویژهدرتعلیم تربیت با آن دست به گریبان است تدابیر عملی کمتر اندیشیده شده است. از طرفی در پراگماتیسم ضعف مبانی و زیرساختها آشکار است اما در بعد کاربردی قوت بیشتری دارد. و می توان گفت در این مکتب عالم نظر و تئوری از قوه به فعل درآمده است. به طور کلی در پراگماتیسم،انسان و تواناییهای او، مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. و همچنین نوع خاص فرایند تفکر (روش حل مسأله) در این دیدگاه دقیقا" منطبق با نوع نگاهشان به انسان است که در تعلیم و تربیت غرب بسیار موثر عمل کرده است. در حالی که این نوع نگاه به انسان و مسأله تفکر و عقلانیت، در برداشتهای صاحب نظران تعلیم و تربیت اسلامی کمتر دیده می شود. از آنجا که هر نظری تا آنجا می تواند مفید باشد که در حوزهء عمل به کار آید و هر نظری اگر در مرحلهء تئوریک متوقف شود مفید فایده نخواهد بودو عمل و نظر لازم و ملزوم یکدیگرند، به نظر می رسد در تعلیم و تربیت اسلامی به کارگیری روش حل مسأله هم به عنوان هدف هم به عنوان روش می تواند موفقیت های چشمگیری به همراه داشته باشد.
تحلیل محتوا کتاب دین و زندگی سال دوم دبیرستان بر اساس دیدگاه انسان‌شناسی شهید مطهری
نویسنده:
محبوبه نژادمقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان خدا و جهان یکی از محورهای اندیشه بشری است که در طول تاریخ و در همه جوامع پرسش‌های مهم و اساسی همواره درباره آن مطرح شده و می شود، تمام تلاش فکری بشر متوجه این سه کانون و یافتن پاسخ مناسب برای پرسش‌های مربوط به آن است. در این میان شناخت انسان و حل معماها و رازهای نهفته آن از اهمیت ویژه‌ای برخودار است چنانچه برخی از اندیشمندان، انسان را فراتر از دیگر موجودات، برخی آن را موجودی همتراز دیگر حیوانات وعده‌ای نیز فروتر از حیوان و ناتوان و ضعیف معرفی کرده‌اند.امّا انسان در مکاتب الهی جایگاه ویژه‌ای دارد او اشرف مخلوقات است ، دارای بیشترین و بالاترین ظرفیت علمی است، او می‌تواند مسیری طولانی و پر فراز و نشیب را بپیماید که از بلندای علین تا پرتگاه سائلین فاصله دارد اوهدف آفرینش است و منشاء تمامی خیرات وشرارت‌ها ، او جهان را به تسخیر خویش در می‌آورد و در خلقتش ملائک به سجده او فرمان داده می‌شوند استاد مطهری نیز یکی از اندیشمندان و مربیان دلسوز در عصر انقلاب اسلامی است که دربارۀ انسان از دیدگاه قرآن سخنان فراوان وقابل تأملی را بیان نموده است، بطور او می‌گوید: انسان در مکتب پیامبران که قرآن کامل‌ترین بیان آن است، با انسانی که بشر از راه علوم می‌شناسد متفاوت است یعنی این انسان بی‌گسترده‌تر از کسانی است که بشر از راه علوم می‌شناسد، او در میان دو پرانتز(تولد-مرگ) قرار دارد و قبل وبعد از این پرانتز را تاریکی فرا گرفته است و از نظر علوم بشری مجهول است، ولی انسان در قرآن کریم این پرانتزها را ندارد، از جهان دیگر آمده است ، درمدرسه‌ی دنیا باید خود را تکمیل کند وآینده‌اش به جهان دیگر بستگی دارد. همچنین گوید انسان دارای بالاترین بشرین ظرفیت علمی است، او اشرف مخلوقات است، او کسی است که ملائکه در برابرش سجده می‌کنند، خداوند پیامبران و امامانرا برای هدایت او فرستاده و در نهایت هدف آفرینش انسان ما رسیدن به کمال همان خداست می‌داند در همین راستا در کتاب دین و زندگی سال دوم دبیرستان نیز نشأت گرفته از کلام وحی و برگزیده از معارف دینی اسلام و فلسفه انسان شناسی اسلامی است و هدف از آموزش این مطالب طبق نظر مؤلفین کتاب رسیدن دانش‌آموزان به روشنایی و حقیقت اندیشه درست در تصمیم‌گیری‌های قاطع و کسب موفقیّت در شناخت خدا در رسیدن به کلام می‌باشد،که اهمیت شناخت کامل وهدف آفرینش انسان برای نسل جوان جامعه انگیزه اصلی این تحقیق به شمار می‌رود، که این پژوهش ، برای گردآوری اطلاعات در مرحله اول دیدگاههای استادمطهری را در زمینه انسان شناسی بر مبنای محدودیت انسان شناخت انسان ، توصیف انسان، امتیازات انسان و ... بیان نمود ( سپس در مرحله دوم) پس از بررسی کتاب دین و زندگی سال دوم دبیرستان ، استخراج مقوله‌های انسان شناسی از کتاب در زمینه‌های یاد شده را پرداخت و در مرحله آخر داده‌های بدست آمده را مقایسه نمود تا بتواند نقاط مشابه و تفاوت را بیان نماید. پس از بررسی مقوله‌های انسان شناسی در دو مرحله یافته‌های پژوهش نشان داده‌اند که در مجموع تناسب قابل توجهی بین محتوای کتاب وایده‌های فلسفی استاد مطهری موجودات، لیکن فقط در برخی از موارد، مقولاتی نظیر، عدم وجود تعریف مشخص و یا حتی مختصر از انسان، عدم پرداختن به تفاوت‌های انسان با سایر جانداران نظیر اجتماعی بودن... به چشم می‌خورد. که به آن پرداخته می‌شود و یا اگر پرداخته شده کمرنگ بوده است.
بررسی تطبیقی مبانی خرد سیاسی در آیین مزدایی و اسلام شیعی
نویسنده:
سیدمحسن هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان بررسی تطبیقی مبانی خرد سیاسی در آیین مزدایی و اسلام شیعی را با ذکر کلیات و امهات تحقیق شروع نمودیم، سوال اصلی پیرامون وجود افتراقات و اشتراکات این دو آیین بوده و در جواب آن فرضیه ای را مطرح کردیم، که براین اساس اشتراکات بسیار بیشتر از افتراقات می باشد. برای سنجش فرضیه ابتدا سوالات سه گانه فرعیبر اساس سه مبنای هستی، انسان و معرفت شناسی بود را طرح نموده و در جواب آنها سه فرضیه بیان داشتیم: در مبانی هستی شناسی، فقط در استقلال خیر از شر که مورد اعتقاد مزدائیان است، با شیعیان اختلاف نظر وجود دارد، اما در دیگر مبانی اختلافی مشاهده نمی گردد. برای سنجش فرضیه های فرعی آنها را در سه فصل مجزا مورد بررسی قرار داده، اما قبل از اینکار به چارچوب مفهومی پرداخته و شاخصهایی را برای بررسی تطبیقی استخراج نمودیم.ابتدا تعاریفی از مفاهیم بحث بیان شد و سپس قالب اندیشه در معنای عام خود را برای نوع تفکر در آیین مزدایی و اسلام شیعی به علت عام بودن برگزیدیم. هر اندیشه دارای مبانی خاص خویش می باشد، لذا در ادامه فصل چارچوب مفهومی به تعاریف و توضیحاتی پیرامون این مبانی پرداختیم. اولین مبنا، هستی شناسی می باشد که در آن به مبدأ، نوع، کیفیت، اهداف و سرانجام هستی پرداخته می شود. در مبنای انسان شناسی، به آفرینش، خصوصیات و کیفیت وجود آدمی و رابطه او با همنوعانش پرداخته می شود، مسائلی مانند دوگانگی وجود انسان، انسان های شایسته رهبری، برابری میان آنها از این فصل به عنوان شاخص استخراج شده است. در باب معرفت شناسی نیز موضوع، امکان، راههای کسب معرفت توسط انسان و پیروی از انسان کامل مطالبی بصورت نظری آمده است؛ که از این مبانی سه گانه شاخصهایی برای تحقیق در ادامه کار استخراج گردیده است.در فصل دوم 7 شاخص هستی شناسی را مورد بررسی تطبیقی در آیین مزدایی و اسلام شیعی قرار دادیم، این دو آیین در شاخصهای اعتقاد به نبرد خیر وشر که به تقابل دوست و دشمن در سیاست می انجامد، دوگانگی مادی و غیرمادی بودن هستی که به مشروعیت آنجهانی منجر می گردد، نظم که حفظ آن وظیفه حاکم است، سلسله مراتب در هستی که نمودش در نظام طبقاتی می باشد و اعتقاد به سرانجام این و آن جهانی هستی که با ظهور منجیان همراه است، با یکدیگر دارای اشتراک کلی بودند. اما در اعتقاد مزدائیان به وجود دو آفریننده مستقل از یکدیگر در آفرینش خیر و شر، شیعه به راهی دیگر می رود و به یک خدای واحد می رسد که همه اعم از خیر و شر بدست او آفریده شده است و این افتراق باعث تأیید فرضیه فرعی این فصل می شود. در فصل انسان شناسی 8 شاخص مورد بررسی قرار گرفته است که در نزد هر دو آیین انسانها دارای سلسله مراتبی بر اساس عدالت هستند که حاکم در رأس آن قرار دارد، زیرا هر کس با توجه مسئولیتی که در هستی دارد، در جایگاهی مشخص قرار می گیرد و به انجام خویشکاری می پردازد. وجود انسانهایی نخبه و برگزیده از دیگر اشتراکات موجود است، که بر اساس آن عده ای به عنوان راهنمایان در بین مردم زندگی می کنند و به واسطه داشتن مقام دینی به اقتدار سیاسی و اجتماعی می رسند؛ حاکم خود انسانی برگزیده است که خداوند او را برای حکومت بر انسانها معین داشته است، در آیین مزدایی حاکم فقط شاه آرمانی است، اما در اسلام به پیامبر، امام، فقیه و پادشاه عادل به عنوان حاکم اشاره شده است. در آخر اعتقاد مشترکی به وجود یک منجی در آخرالزمان وجود دارد که او پایان دهنده همه شرور است و جامعه را به عدالت و رستگاری می رساند. بر این اساس فقط شاهد اشتراک در کلیات هستیم و فرضیه دوم فرعی هم تأیید می گردد.فصل آخر به معرفت شناسی اختصاص داده شده و در آن ضمن اشاره به سه قالب فلسفه، فقه و کلام؛ بیان گردیده که خداوند موضوع شناخت می باشد، شناختی که باید با عمل توأم و دارای واسطه هایی همچون امام به عنوان حاکم سیاسی در تشیع و ایزد فرمانروا در آیین مزدایی باشد. که وجود همین افراد باعث امکان پذیر بودن معرفت می شود. راههای کسب معرفت خرد، تجربه، ایمان و وحی که قابل گنجانده شدن در قالبهای سه گانه است، می باشد، که هر کس بیشتر از این راهها به معرفت دست یابد، در جامعه دارای قرب و مقام خاصی می گردد. چنانچه امام و علما به واسطه دارا بودن از معرفت به راهنمای جامعه و سرپرستی آن می رسند و در کنار دیگران چون پیامبر الهی که بر او وحی نازل می شود و به صورت متون مقدس در تاریخ ماندگار گردیده، انسان های کاملی محسوب شده که همگان باید از آنها تبعیت نمایند. با تأیید فرضیه این فصل، به تأیید فرضیه اصلی تحقیق می رسیم که طی آن اشتراکات بیش از افتراقات است و عمده عدم توافق هم در دو بن انگاری مزدایی می باشد، چیزی که در شیعه مورد قبول نیست.
مبانی و اصول جرم انگاری رفتارهای منافی عفت و اخلاق عمومی
نویسنده:
فرزانه ترک چناری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وقوع رفتارهای مغایر با عفت و اخلاق عمومی در هر اجتماع امری مسلم و انکار ناپذیر است. آنچه در این میان مهم می نماید، نوع واکنش اتخاذ شده از سوی حکومت در قبال رفتارهای نامبرده است. راهبرد انتخاب شده از سوی برخی جوامع از جرم انگاری آنها در چارچوب حقوق کیفری حکایت دارد. از آنجایی که شدیدترین شیوه برخورد حکومت با اعمال و رفتارهای افراد از رهگذر تصویب قوانین و مقررات کیفری نمایان می شود و به این طریق بخشی از گستره آزادی فردی به نفع اقدامات قهری دولت مضیق می شود، باید معیارها و ضوابطی برای به کارگیری فرآیند جرم انگاری موجود باشد تا ضمن مشروعیت یافتن استفاده از ضمانت اجرای کیفری از سوی حکومت، از تعرض غیر قانونی به آزادی های افراد جلوگیری به عمل آید. به موازات گزینش چنین رویکردی درباره رفتارهای خلاف عفت و اخلاق عمومی، پرسشی که به مخیله آدمی خطور می کند، این است که تجریم این رفتارها و اعمال واکنش کیفری درباره آنها با چه مبنایی مشروعیت می یابد و اینکه کدام اصل یا اصول توجیه کننده جرم انگاری، در تخصیص ضمانت اجرای کیفری برای رفتارهای مذکور مورد استفاده قرار گرفته است. مبانی مبدأ و معاد و انسان شناسی مادی- فرامادی در جامعه دینی و اومانیسم و انسان شناسی مادی در جامعه غیر دینی مبنای اتخاذ چنین رویکردی است. هم چنین اصل اخلاق گرایی قانونی و بعد از آن برخی تفاسیر از پدرسالاری بیشترین کاربرد را در این جرم انگاری دارند. همین طور در موارد اندکی هم می‌توان ردپای اصل ضرر را در اعمال واکنش کیفری نسبت به رفتارهای عفافی نظاره نمود.