جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 160
رابطه‌ی باورهای معرفت‌شناختی و رویکردهای یادگیری با یادگیری خودگردان در دانش‌آموزان دختر و پسر
نویسنده:
افسانه حیدری فرزان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف پژوهش حاضر، شناسایی رابطه باورهای معرفت شناختی و رویکردهای یادگیری (سطحی، عمقی) با یادگیری خودگردان (فراشناخت، شناخت) در دانش آموزان دختر و پسر در سه رشته انسانی، تجربی و ریاضی است. همچنین، تعیین سهم هر یک از آنها در پیش بینی یادگیری خودگردان و مشخص کردن تفاوت دختران و پسران ورشته های مختلف در مولفه های فوق نیز از جمله اهداف این پژوهش است. روش: در این پژوهش 367 نفر( 211 دختر و 156 پسر) از دانش آموزان رشته انسانی، تجربی و ریاضی شهر پاکدشت با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های معرفت شناختی (EQ) و پرسش نامه دو عاملی تجدید نظر شده فرآیند مطالعه بیگز (spQ)و پرسش نامه خودگردانی بوفارد برای آنها به اجرا درآمد. داده ها با استفاده از روش های آماری آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چندگانه، تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین بعضی از ابعاد باورهای معرفت شناختی با یادگیری خودگردان رابطه معنادار وجود دارد و آنها توانستند یادگیری خود گردان را پیش بینی کنند. همین طور مشخص شد که بین رویکردهای یادگیری با یادگیری خود –گردان رابطه معنادار وجود دارد وتوانستند یادگیری خود گردان را پیش بینی کنند. از طرف دیگر معلوم شد در باورهای معرفت شناختی بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود دارد. حال آنکه در رویکردهای یادگیری بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود ندارد. به علاوه، مشخص شد که در یادگیری خود گردان بین دختران وپسران تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری کلی: با بررسی رابطه متغیرها و تفاوت آنها در دختران و پسران در رشته های انسانی، تجربی و ریاضی می توان راهبردهای کارآمد و سودمندی برای افزایش باورهای معرفت شناختی و بکارگیری مهارت های مطالعه و پذیرش مسئولیت یادگیری در جهت خودگردانی در اختیار دانش آموزان قرار داد.
بررسی رابطه‌ی بین باورهای معرفت‌شناسی شخصی دبیران با رویکردهای تدریس آنان در مقطع متوسطه شهر سنندج
نویسنده:
نسرین حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه‌ی بین باورهای معرفت‌شناسی شخصی دبیرانرویکردهای تدریس آنان در شهر سنندج بود. روش انجام پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی وجامعه‌ی آماری شامل کلیه‌ی دبیراندبیرستان‌های دولتی شهر سنندج بود. نمونه به تعداد 114 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای متناسب با حجم انتخاب شد. ابزار اندازه‌گیری در این پژوهش پرسشنامه بود که شامل 35 گویه بود که 25 گویه‌ی اول باور‌های معرفت‌شناسی شخصی دبیران و 10 گویه‌ی دوم رویکردهای تدریس دبیران را می‌سنجید. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی 61/. برای پرسشنامه بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش‌های آماری، تحلیل عاملی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون خی دو، تحلیل واریانس یک‌طرفه، آزمون t مستقل و ضریب رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که همبستگی معنادار و بالایی بین باورهای معرفت‌شناسی کلی دبیران و رویکردهای تدریس آنان وجود دارد. هم‌چنین بین ابعاد دانش ساده و دانش مطلق با رویکردهای اجرایی و تسهیل‌کننده دبیران رابطه‌ی معنادار و قوی وجود دارد. نتایج آزمون خی دو نشان داد که در بین تمام ابعاد باورهای معرفت-شناسی بیشتر دبیران باورهای ساده‌انگارانه داشتند. هم‌چنین نتایج آزمون ضریب رگرسیون نشان داد که در بین ابعاد باورهای معرفت‌شناسی شخصی، بعد دانش ساده و دانش مطلق به طور معنی‌داری رویکردهای تدریس دبیران را پیش‌بینی می‌کنند. و نتایج تحلیل واریانسنشان داد که بین تأثیر باورهای معرفت‌شناسی شخصی دبیران بر رویکردهای تدریس آنان در زمینه‌ی موضوعات تدریس تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که بین تأثیر باورهای معرفت‌شناسی شخصی دبیران بر رویکردهای تدریس آنان از لحاظ جنسیت رابطه‌ی معناداری وجود ندارد.
اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر باورهای معرفت‌شناختی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه یزد
نویسنده:
سمیه‌السادات علوی لنگرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با هدفِ بررسی اثر بخشی آموزش تفکر انتقادی بر باور های معرفت شناختی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه یزد انجام گرفت که از لحاظ هدف در طبقه تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها در قالب تحقیقات آزمایشی قرار می گیرد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دوره ی کارشناسی دانشگاه یزد در سال تحصیلی 91-1390 به تعداد 11052 نفر بوده است. جهت انتخاب گروههای نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایِ مرحله ای از بین 14 دانشکده ، دانشکده علوم انسانی ، از بین پنج گروه موجود در این دانشکده ، گروه علوم تربیتی و روانشناسی ،از بین رشته های مختلف تحصیلی این گروه ، رشته ی علوم تربیتی ، از بین دروس ، درس مقدمات روش تحقیق در علوم تربیتی و از بین کلاس های تشکیل شده برای این درس ، دو کلاس به عنوان نمونه انتخاب شد که درمراحل بعد به صورت تصادفی یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل تعیین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی معرفت شناختی شومر (1992) با 63 گویه بود که پایایی کل توسط دوئل ، شومر و آیکنز (2001) بررسی وبرابر با 74/ گزارش شده است.همچنین روایی توسط پنگ و جرالد (2006) تأیید شده است. برای توصیف داده ها وتحلیل فرضیه های تحقیق از شاخص های آمار توصیفی و روش آماری تحلیل کوواریانس(پس ازبررسی پیش فرض های آن) استفاده شد. مهمترین نتایج به دست آمده نشان دادآموزش تفکر انتقادی باعث بهبود باورهای معرفت شناختی دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با دانشجویان گروه کنترل شده است.درتحلیل خرده مقیاس های باورهای معرفت شناختی نیزمشخص شدآموزش تفکر انتقادی باعث افزایش باورهای معرفت شناختی افراد در ابعاد توانایی ذاتی یادگیری، ساده بودن دانش، قطعیت دانش، منبع دانش و یادگیری سریع دانش شده است، امااین آموزش تأثیرمتفاوتی بر باور های معرفت شناختی دانشجویان دختر و پسر نداشته است. درپایان گزارش، محدودیت های تحقیق وپیشنهادهای عملی و موضوعی برای تحقیقات آینده ارائه شده است .
بررسی باورهای دانشجویان در خصوص ماهیت دانش، فرایند کسب دانش و یادگیری (باورهای معرفت شناسی) در فعالیت‌های پژوهشی
نویسنده:
مائده حبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یادگیری یکی از مباحث مهم حوزه علوم تربیتی است که بوسیله آن، انسان مهارت های خود را توسعه می دهد و به رشد فکری دست می یابد و توانایی هایی ذهنی خود را فعلیت می بخشد. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی باورهای دانشجویان در خصوص ماهیت دانش، فرایند کسب دانش و یادگیری ( باورهای معرفت شناسی )و نقش آن در فعالیت های پژوهشی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه مازندران می باشد. در واقع به بررسی باورهای دانشجویان درباره ساده بودن دانش، قطعیت دانش، ذاتی تلقی کردن توانایی یادگیری و سریع دانستن فرایند یادگیری می پردازیم. کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد علوم انسانی و علوم پایه دانشگاه مازندران در سال88- 1387جامعه آماری مورد نظر را تشکیل داده اند به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه باورهای معرفت شناسی شومر( 1990) و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش پژوهش توصیفی و از روشآماری تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج نشان می دهد دانشجویان کارشناسی ارشد احتمالاً بر این باورند که دانش نسبتاً ساده و قطعی است و توانایی یادگیری نسبتاً سریع و ذاتی است. همچنین با توجه به مصاحبه ای که درخصوص پایان نامه صورت گرفته است ، دانشجویانی که نمره بالا ( یعنی فراگیرانی که دانش را نسبتاً ساده و قطعی می پندارند و یادگیری را نسبتاً سریع و توانایی ذاتی می دانند) معتقدند یک واحد درسی یا تکلیفی است که باید انجام دهند تا بتوانند مدرک را دریافت کنند. اما در مقابل دانشجویانی که نمرهپایین را کسب کرده اند ( یعنی فراگیرانی که دانش را ساده و قطعی نمی پندارند و یادگیری را سریع و توانایی ذاتی نمی دانند) پایان نامه را یک پژوهش علمی در نظر می گیرند که باعث افزایش تجربه و بهبود روابط اجتماعی می شود.
نقش باورهای معرفت شناسی و خودکارآمدی معلم با انتخاب الگوهای تدریس فعال معلمان مقطع متوسطه شهر اردبیل
نویسنده:
فرج محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین باورهای معرفت‌شناسی و خودکارآمدی معلمان با انتخاب الگوهای تدریس فعال معلمان مقطع متوسطه می‌باشد. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دبیران مقطع متوسطه شهر اردبیل که شامل1447 نفر بود تشکیل شد. با توجه به تعداد جامعه و بر اساس جدول کرجسی - مورگان نمونه‌ای به حجم 300 نفر بود. که از ناحیه یک (90 زن و 78 مرد) و از ناحیه دو (69 نفر زن و 63 نفر معلم مرد) به روش نمونه گیری طبقه‌ای نسبی و 600 نفر دانش‌آموز مربوط به همان معلمان انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های باورهای معرفت‌شناسی، خودکارآمدی معلمان و پرسشنامه انتخاب الگوهای تدریس فعال استفاده شد. دو پرسشنامه باورهای معرفت‌شناسی و خوودکارآمدی معلمان توسط معلمان و پرسشنامه انتخاب الگوهای تدریس فعال توسط دانش‌آموزان (به ازاء هر معلم دو دانش‌آموز مربوط به همان معلم) جهت ارزیابی انتخاب الگوهای تدریس فعال معلمان تکمیل گردید. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش‌های آماری فراوانی، آزمون t تک نمونه‌ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین باورهای معرفت‌شناس معلمان در مولفه باورهای ساده و قطعی آنان رابطه وجود دارد، ولی در مولفه دیگر باورهای معرفت‌شناسی رابطه‌ای مشاهده نگردید. همچنین بین مولفه‌های خودکارآمدی معلمان یعنی، مدیریت کلاس، درگیر کردن فراگیر و راهبردهای آموزشی و انتخاب الگوهای تدریس فعال رابطه وجود داشت. در پیش‌بینی الگوهای تدریس فعال معلمان، به طور کلی 090/0 واریانس الگوهای تدریس فعال را خودکارآمدی معلمان و026/0 واریانس این متغیر را باورهای معرفت‌شناسی پیش‌بینی کرد. تحلیل‌های t تک نمونه‌ای متغیرها نشان داد که در مولفه‌های باورهای معرفت‌شناسی باور معلمان در مورد چگونگی تشکیل دانش از سطحی بالا برخوردار بوده و در مولفه دیگر یعنی یادگیری سریع و ثابت باورهایی ناشیانه دارند. در مورد خودکارآمدی معلمان و انتخاب الگوهای تدریس فعال آنان نیز تحلیل‌های t تک نمونه‌ای نشان داد که نمرات کسب شده از سوی معلمان از میانگین مفهومی بالاتر بوده و از سطحی قابل قبول برخوردار بود.
بررسی رابطه بین باورهای معرفت‌شناختی و باورهای تدریس دبیران رشته ریاضی منتخب کشور
نویسنده:
مرجان مصلایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف کلی از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین باورهای معرفت شناختی و باورهای تدریس دبیران رشته ریاضی منتخب کشور بود. جامعه تحقیق شامل کلیه دبیران دوره متوسطه ریاضی منتخب کشور سال 92-1391 بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس، در همایش تجلیل از دبیران دوره متوسطه ریاضی منتخب کشور که در فروردین ماه سال جاری برگزار گردید،150 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش‌نامه باورهای معرفت‌شناختی (اسچرا و سیناترا، 2004) و پرسشنامه باورهای تدریس (گورسچ،2002) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، توزیع و جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که: 1) بالاترین میانگین باورهای معرفت شناختی دبیران مربوط به منبع دانش و پائین‌ترین میانگین مربوط به توانایی ثابت می‌باشد. منبع دانش بالاترین و توانایی ثابت پایین‌ترین اولویت باورهای معرف شناختی دبیران بود. 2) بالاترین میانگین باورهای تدریس دبیران منتخب رشته ریاضی مربوط به شایستگی اجتماعی و پائین‌ترین میانگین باورهای تدریس دبیران ریاضی مربوط به شایستگی اخلاقی می‌باشد و تفاوت بین میانگین‌ها معنی‌‌دار است. ابعاد باورهای تدریس دبیران ریاضی به ترتیب اولویت عبارتند از: شایستگی‌های اجتماعی، غیر کلامی، زمینه ای و اخلاقی. 3) بین باورهای معرفت شناختی دبیران رشته ریاضی منتخب کشور و باورهای تدریس آنان، رابطه معنی‌داری وجود دارد. 4) باورهای معرفت شناختی دبیران زن و مرد رشته ریاضی منتخب کشور، پیش‌بینی کننده مثبت و معنادار باورهای تدریس آنان می باشد. 5) باورهای معرفت شناختی دبیران رشته ریاضی منتخب کشور با سوابق مختلف، پیش‌بینی کننده مثبت و معنادار باورهای تدریس آنان می باشد. به طور کلی صرف نظر از ویژگی‌های جمعیت‌شناختی، باورهای معرفت‌شناختی معلمان رشته ریاضی منتخب کشور، پیش-بینی کننده مثبت و معنی‌دار باورهای تدریس آنان می باشد.
بررسی تاثیر دینداری بر احساس امنیت اجتماعی جوانان (قم)
نویسنده:
زهرا قربان زاده سوار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در جامعه‌ای که دین محوریت اصلی را داراست، دینداری افراد می‌تواندبا سایر پدیده‌های اجتماعی موجود در جامعه ارتباط داشته باشد، یکی از مهمترین پدیده‌های اجتماعی امروز جامعه ایران، احساس امنیت اجتماعی می‌باشد، احساس امنیت از مهمترین نیازهای بشری است و عنصری سرایت کننده است و در کنش‌های متقابل افراد دائماً تولید و انتشار می‌یابد. آنگونه که یافته‌های پژوهشی نشان می‌دهد میزان احساس امنیت اجتماعی در ایران در وضعیت مناسبی نمی‌باشد بر این اساس با هدف تعیین چگونگی رابطه میان دینداری و احساس امنیت اجتماعی سوال محوری پژوهش فوق بدین صورت تدوین گردید. میزان دینداری جوانان (دانشجویان) چه تأثیری بر میزان احساس امنیت اجتماعی آنان دارد؟ ذیل این سوال کلی در قالب سه سوال فرعی چگونگی ارتباط میزان تقید به اعتقادات، میزان تقید به احکام و میزان تقید به اخلاق به عنوان سه بعد از کل متغیر دینداری، با متغیر میزان احساس امنیت اجتماعی مورد بررسی و آزمون قرار گرفت. چارچوب نظری پژوهش فوق، بر اساس تلفیقی از دیدگاه اسلام در مورد دینداری و امنیت و نظریات پیتربرگر، گلیفوردگیرتس، آبراهام مازلو، لئون فستینگروپل ساتیس می‌باشد. روش تحقیق پیمایشی، جمعیت آماری تحقیق کلیه جوانان دانشجوی استان قم می‌باشد که از بین سه دانشگاه اصلی استان قم: دانشگاه قم، آزاد اسلامی واحد قم و پیام نور مرکز قم 300 نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق به طور تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از طریق پرسشنامه گردآوری شده و داده‌های بدست آمده با توجه به سطح سنجش متغیرها، با بهره‌گیری از روشها و تکنیک‌های مختلف آماری از جمله قویترین ضریب همبستگی خطی (پیرسون) انجام شده است. یافته‌های پژوهش رابطه متجانسی را بین میزان دینداری و میزان احساس امنیت اجتماعی نشان می‌دهد . بدین معنی که هر چه میزان دینداری افزایش یابد میزان احساس امنیت اجتماعی افزایش خواهد یافت. یافته‌های دیگر پژوهش نشان می‌دهد که ارتباط میزان هر یک از ابعاد سه گانه دینداری (تقید به اعتقادات، تقید به احکام و تقید به اخلاق) با میزان احساس امنیت اجتماعی متجانس بوده بدین معنی که هر چه میزان تقید به اعتقادات، احکام و اخلاق افزایش یابد، میزان احساس امنیت اجتماعی افزایش خواهد یافت.
ریشه‌یابی باور تقابل خیر و شر در ایران باستان و تجلی آن در آثار هنری پیش از اسلام (با تکیه بر نقش‌برجسته‌ها)
نویسنده:
اسما پردل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تقسیم‌بندی عوامل پیرامونی به نیروهای خیر و شر مساله‌ای اساسی در اساطیر ملل بوده و بن‌مایه مشترک بسیاری از اسطوره‌ها را تشکیل داده است، این مساله در ایران به دلیل پیوند دو قوم بومی ساکن فلات ایران و اقوام مهاجر هندوایرانی که وجوه اشتراک بسیاری داشته و به پایداری جامعه و حفظ نظم بسیار نیازمند بوده‌اند، در این سرزمین نقشی محوری یافته است.بررسی آثار هنری ایران پیش از اسلام نشان می‌دهد که در ایران مسولیت این نبرد دایمی خیر و شر به گونه‌ای نمادین به شاه واگذار شده و بنابراین این آثار در طیف گسترده‌ای نشان دهنده مبارزه دایمی شاه با موجودات اهریمنی است که در دوره‌های گوناگون با تفاسیر خاص همان دوران از همین باور اولیه تجلی می‌یابد.
بررسی باورها، اعتقادات و عملکرد زنان همسردار 45-15 ساله  منطقه اسلام آباد کرج در مورد انتخاب تعداد فرزند
نویسنده:
محمد ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به اهمیت مسئله جمعیت و تنظیم خانواده در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور و تاثیر ان در حفظ و ارتقا سلامت جامعه بخصوص مادران و کودکان و لزوم برنامه ریزیهای دقیق در این مورد این مطالعه با هدف کلی بررسی اعتقادات و عملکرد زنان 45-15 ساله همسردار منطقه اسلام آباد کرج در مورد انتخاب تعداد فرزند انجام شده است. این مطالعه به روش توصیفی تحلیلی مقطعی و بر مبنای تکمیل پرسشنامه از طریق مصاحبه حضوری صورت گرفته است. در این مطالعه 400 نمونه از زنان واجد شرایط بطریق نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند و مصاحبه با آنها بمدت 25 روز از تاریخ 20/8/72 لغایت 15/9/72 بعمل آمد. اکثریت زنان مورد مطالعه یعنی 390 نفر موافق تنظیم خانواده بودند. تنها 8 نفر مخالف تنظیم خانواده بودند که علت آنرا دلایل مذهبی و خوسبختی در داشتن فرزند زیاد ذکر کردند. ولی در همین حال ، 122 نفر از زنان عقیده به لزوم فرزند پسر بعنوان وارث خانواده داشتند و 143 نفر هم تمایل به داشتن بیش از 3 فرزند داشتند که با توجه به این نتایج آموزش زنان و مردان در این منطقه برای داشتن تعداد فرزند مناسب با توجه به اهداف بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی کشور لازم است. میانگین تعداد فرزند موجود در زنان مورد مطالعه 02/4 بوده است. 57% زنان مورد مطالعه بیش از 3 فرزند داشتند و قابل ذکر است که 8/19% از فرزند موجود این زنان را فرزندان ناخواسته تشکیل می داده است.بالا بردن سطح تحصیلات و سواد آموزی در تمام سنین قابل تعلیم اعم از زن و مرد آموزشهای لازم در زمینه خطرات و زیانهایناشی از ازدواج و حاملگی در سنین کمتر از 18 سال و بالای 35 سال و حاملگیهای با فاصله کم از یکدیگر و آموزش برای از بین بردن عقاید منفی موثر در تنظیم خانوادهو کم کردن فاصله بین داشتن عقاید مثبت ولی عملکرد منفی زنان این گونه جوامع پیشنهاد می گردد.
بررسی رابطه بین باورهای معرفت‌شناختی و میزان سواد زیست‌محیطی معلمان شهر بابلسر
نویسنده:
زینب مرادی افراپلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درک اینکه معلمان چه باورهای معرفت شناختی داشته و چگونه به سطوح مختلف سواد زیست محیطی نایل می‌شوند، و فهم اینکه چه عواملی بر سواد زیست محیطی آن‌ها اثرگذار است، می‌تواند به ارائه راه حل‌هایی برای تغییر رفتارهای مخرب و تشویق رفتارهای مثبت محیطی منجر شود. در این تحقیق سعی شد تا درکی از سطح سواد زیست محیطی (شامل دانش، نگرش، و رفتار) معلمان شهر بابلسر، عوامل اثرگذار بر آن شامل ویژگی‌های زمینه‌ای (جنسیت، سطح تحصیلات، مقطع تدریس، سابقه کاری و . . . ) و همچنین نحوه تاثیرگذاری باورهای معرفت شناختی بر سواد زیست محیطی آن‌ها بدست آید. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که معلمان شاغل در شهر بابلسر به لحاظ باورهای معرفت شناختی در سطح نسبتاً خوبی قرار دارند. همچنین نسبت به مباحث زیست محیطی حساس بوده و در رفتارهای خود به مسائل زیست محیطی توجه دارند. اما علیرغم این حساسیت و نگرش، دانش کمی درباره مسائل پیرامون آن دارند.تحلیل دیگر سوالات نشان داد که رابطه معنی داری بین مولفه‌های سواد زیست محیطی با یکدیگر وجود دارد. از طرف دیگر، معلمانی که دانش را نسبی، اکتسابی و پیچیده و فرایند فراگیری آن را تدریجی تلقی میکنند، از دانش زیست محیطی بالاتری برخوردار می‌باشند.در مقام مقایسه نیز مشخص شد دغدغه و نگرش زیست محیطی معلمان زن بیشتر از معلمان مرد بوده ولی در مورد رفتار و نیز دانش زیست محیطی، در یک سطح قرار دارند. همچنین سطح دانش زیست محیطی معلمان با افزایش سطح تحصیلات آنها افزایش یافته است. البته تاثیر میزان سابقه کاری و مقطع تدریس معلمان بر مولفه‌های سواد زیست محیطی معنی دار نبود.در نهایت نتایج تحلیل مسیر نشان داد که رفتار زیست محیطی به صورت مستقیم تحت تاثیر سه متغیر مقطع تدریس، نگرش و دغدغه زیســـت محیطی و از طریق نگــرش، تحت تاثیر غیر مســتقیم متغیرهای دانش، سـطح تحصیلات و جنسیت می‌باشد. دو بعد از ابعاد باورهایهای معرفت شناختی (توانایی و سرعت یادگیری) نیز به صورت مستقیم بر دانش تاثیر گذاشته و از طریق آن در نهایت بر رفتار زیست محیطی اثر گذار می‌باشد.پایین بودن سطح رفتار زیست محیطی معلمان با سابقه نسبت به معلمان تازه استخدام و کم سابقه، و همچنین پایین بودن باورهای معرفت شناختی معلمان مسن در مقایسه با معلمان جوان‌تر از نتایج قابل بحثی بود که بررسی بیشتر آن در تحقیقات آتی پیشنهاد می‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 160