جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 655
بررسی تطبیقی نقش مُثل در شناخت از منظر افلاطون، سهروردی و ملاصدرا
نویسنده:
محسن نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه مُثل یکی از مهم‌ترین نظریات فلسفی است و جایگاه ویژه‌ای در معرفت‌شناسی افلاطون، سهروردی و ملاصدرا دارد. هر سه فیلسوف، معرفت حقیقی را تنها در عالم مُثل و رب‌النوع می‌دانند اما باهم تفاوت‌هایی در این مورد دارند، افلاطون معرفت را تذکر و یادآوری از مُثل می‌داند و روش او برای رسیدن به معرفت، دیالکتیک است. اما سهروردی و ملاصدرا معرفتی که از رب‌النوع کسب می‌شود را تذکر و یادآوری نمی‌دانند. همچنین سهروردی و ملاصدرا علاوه بر اینکه ادراک عقلی را از رب‌النوع می‌دانند، ادراک حسی و خیالی را نیز از رب‌النوع می‌دانند اما افلاطون فقط ادراک عقلی را از مُثل می‌داند. افلاطون معرفتی که از طریق ادراک حسی به دست بیاید را منکر می‌شود و معتقد است ادراک حسی وقتی معرفت بخش است که انسان را به یاد مُثلی بیندازد که قبل‌تر در آن زندگی می‌کرده است وگرنه خود ادراک حسی معرفت بخش نیست، برخلاف افلاطون، سهروردی و ملاصدرا ادراک حسی و همچنین ادراک خیالی را نیز درجه‌ای از معرفت می‌دانند هرچند همانند افلاطون آن‌ها را معرفت حقیقی نمی‌دانند. سهروردی در چگونگی رسیدن به رب‌النوع و کسب معارف با افلاطون اختلاف‌نظر دارد، سهروردی معتقد است برای رسیدن به رب‌النوع باید حجاب، که تعلق و تدبیر نفس به بدن است را به‌وسیله ریاضت‌های علمی و عملی کم کرد و به رب‌النوع متصل شد تا به معرفت حقیقی دست‌یافت. ملاصدرا نظرش نزدیک به نظر سهروردی است، او هم معرفت حقیقی را تنها در رب‌النوع می‌داند، اما ملاصدرا معتقد است برای رسیدن به رب‌النوع باید نفس انسان در قوه نظری و قوه عملی قوی شود تا بتواند اتصال و اتحاد با رب‌النوع برقرار کند و به معرفت حقیقی دست یابد.
بررسی تطبیقی قاعده امکان اشرف از دیدگاه شیخ‌اشراق و صدرالمتالهین
نویسنده:
معصومه قایدرحمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق برآن است که به تبیین قاعده امکاناشرف از دید ملاصدرا و سهروردی بپردازد.این دو فیلسوف در زمینه تبیین واستدلال و آثار قاعده امکان اشرف نقاط اشتراک و افتراقی دارند. از جمله اشتراکات آنهااین است که هر دو می فرمایند:« اگر موجود اخسی داشتیم حتما قبل از آن موجود اشرفی موجود بوده است چون اگر اخس باشد و اشرف نباشد یا باید اشرف و اخس هر دو از خداوند صادر شوند که صدور کثیر از واحد می شود یا باید اشرف بواسطه اخس صادر شود که باعث شرافت معلول بر علت می شود یا بایدوجود اشرف ممتنع باشد که این هم باطل است.» پس با ابطال هر سه فرض ثابت می شود که اشرفی حتما قبل از اخسی موجوداست. همچنین در زمینه تبیین و استدلال و آثارقاعده امکان اشرف نقاط افتراقی با همدیگر دارندکه در این تحقیق به آنهاپرداخته شده است. روشی که در این تحقیق به کار گرفته شده تحلیلی، تاریخی و کتابخانه ای می باشد. و نتایجی که از این قاعده به دست می آید این است که در تمام مراحل وجود باید اشرفی بر اخسی مقدم باشد و گرنه با سه مشکل صدور کثیر از واحد، شریفتر بودن معلول ازعلت، و ممتنع بودن وجود اشرف مواجه خواهیم شد، پس به خاطر دفع این سه مشکل باید حتما اشرفی بر اخسی مقدم باشد.
تحلیل و نقد براهین اصالت وجود در آثارحاج ملاهادی سبزواری
نویسنده:
نفیسه سادات خوانساری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه در تلاش است با بررسی براهین اصالت وجود حاج ملاهادی سبزواری چگونگی تفسیر وی از اصالت وجود را به تصویر بکشد و نیز با مقایسه براهین اصالت وجود وی با دو فیلسوف مطرح ، ملاصدرا و علامه طباطبایی، نحوه برخورد هرکدام با این مسأله را بازنگری نماید. نتایج این بررسی به طور کلی نشان می دهد که علاوه بر اصل مشترک و حتی براهین مشترک بین هر سه، تفاوت هایی در نحوه استدلال وجود دارد و هر کدام از این سه فیلسوف دارای دلیل یا ادله خاص خود هستند. وجود دو برهان مشترک بین هر سه، وجود ذهنی و حمل شایع اهمیت و متقن بودن طریق استدلال را می رساند. نتیجه دیگر این بررسی نشان می دهد، حاج ملاهادی علاوه بر اینکه بزرگترین شارح تأثیرگذار در نشر آثار و عقاید ملاصدرا است، خود نیز فیلسوفی صاحب نظر به شمار می رود. چنانکه در برهان خاص ایشان به باریک بینی و ظرافتی بر می خوریم که از ابتکارات ویژه حاجی است وی وجود را در این برهان بدور از همه اضافات و تأویلات مختلف و سنگین در بیانی موجز و وافی مظهر تمام خیرات می شمارد. کلید واژه ها: اصالت، وجود، ماهیت، ملاصدرا، ملاهادی سبزواری، علامه طباطبایی.
سازگاری درونی دیدگاه ملاصدرا در باب حقیقت علم
نویسنده:
علی مومنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با مراجعه به آثار فلسفی ملاصدرا به نظر می‌رسد که وی در باب حقیقت علم دو دیدگاه به ظاهر متفاوت را بیان کرده‌است. گاهی حقیقت علم را حضور مجرد نزد مجرد بیان کرده‌است و گاهی نیز حقیقت علم را مساوق وجود گرفته‌است .در نگاه اول، با مبنا قرار دادن هر یک از این دو تعریف به نظر می‌رسد به نتایج فلسفی متفاوتی مخصوصا در سایر حوزه‌های تفکر فلسفی می‌رسیم، که در این خصوص می‌توان از مسأله «علم به مادیات» و «علم در مادیات» به عنوان نمونه نام برد. زیرا بر اساس تعریف اول همچنان که خود ملاصدرا نیز در مواضع مختلف به آن تصریح کرده است؛ اساسا مادهنه معلوم واقع می‌شود و نه می تواند عالم باشد، که بر این مسأله علاوه بر اشکالات فلسفی فوق، اشکالات کلامی دیگری نیز مترتب است. اما بر اساس دیدگاه دوم موجود مادی هم معلوم است و هم عالم، که به نظر می‌رسد این دیدگاه با اصول وجود محور ملاصدرا سازگاری بیشتری داشته ‌باشد. برای رفع ناسازگاری این دو دیدگاه راه‌حلهایی از سوی شارحان آثار ملاصدرا و پیروان مکتب حکمت متعالیه ارائه شده‌است که در این پاپان‌نامه مورد بررسی قرار گرفته و سپس سعی شده‌است با توجه مجدد به مبانی هستی شناختی ملاصدرا، راه‌حل‌های جدیدی نیز برای جمع میان دو دیدگاه مذکور ارائه شود. در پایان این تحقیق نیز سعی شده است نشان داده‌شود که کلید حل این مسأله کنار نهادن زبان ماهیت محور در بازخوانی دیدگاه ملاصدرا است. به نظر می‌رسد با بازتعریف مفاهیم فلسفی با زبان وجود محور در این خصوص، نه تنها اختلاف محتوایی میان این دو دیدگاه از میان برداشته می‌شود، بلکه می‌توان به سازگاری درونی نظام وجود محور او بیش از پیش اذعان نمود.
مسأله شر از دیدگاه صدرالمتألهین و آگوستین
نویسنده:
کوکب دارابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله شر از جمله مسائل مهم و بحث بر‌انگیز فلسفه و کلام است به‌طوری‌که عده‌ای با این مسأله اشکالات بسیاری بر اعتقادات اولیه‌ی ادیان توحیدی وارد ساخته‌اند، به نظر برخی وجود شرور در جهان هستی با وجود و صفات کمالیه‌ی نا‌محدود خداوند تعارض دارد. در مقابل، بسیاری از متفکران و فیلسوفان متأله از جمله آگوستین و ملاصدرا به بررسی مسأله شر پرداخته‌اند و درصدد پاسخ‌گویی به اشکالات مطرح‌شده بر‌آمدند. در این نوشتار دیدگاه ملاصدرا و آگوستین درباره‌ی شرور مورد بررسی قرار گرفته است به این ترتیب که ابتدا تعاریف، اقسام و هستی‌شناسی شرور ذکر شده، سپس دیدگاه‌های ملاصدرا و آگوستین در این باب در دو فصل جداگانه بیان گردیده و در نهایت دیدگاه‌های این دو متفکر تطبیق داده شده است. ملاصدرا و آگوستین از طریق عدمی و نسبی دانستن شرور، احسن بودن نظام هستی و این‌که شرور لازمه‌ی اختیار و عالم ماده است به حل این مسأله پرداخته‌اند. هر دو اندیشمند در برخی از مواردمواضع مشترک و در برخی دیگر از موارد مواضع مختلفی دارند.
وحدت  «واحد» متعال از نظر «صدرالمتألهین» و «افلوطین »
نویسنده:
سمانه حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
افلوطین و صدرالمتألهین هر دو از فیلسوفان به نام و موثر در نظام فلسفی زمان خویش هستند و البته تاثیرپذیری صدرا از افلوطین امری است که وی خود بدان اذعان دارد.از جمله مسائلی که مورد توجه هر دو فیلسوف قرار گرفته، این است که هر دو به مسأله وحدت وجود پرداخته‌اند.صدرا المتالهین در برخی از موارد مقصود خویش را از وحدت، نوع تشکیکی آن دانسته ولی در موارد دیگری می‌توان وحدت شخصی را از گفته‌های او استنباط کرد، اما عبارات افلوطین صراحت در وحدت تشکیکی وجود دارد نگارنده با بررسی دیدگاه هر دو فیلسوف بدین نتیجه رسیده است که عبارات صدرالمتألهین در حکم صریح بر وحدت شخصی وجود است در حالی که عبارات افلوطین به وحدت تشکیکی صراحت دارد.اثبات وحدت حقه‌ی حقیقه‌ی برای ذات واحد متعال توسط این دو فیلسوف مسأله‌ی دیگری است که مورد بررسی قرار گرفته است، هم‌چنین در فصلی جداگانه به مقایسه دیدگاه‌های آن دو پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی براهین جهان شناختی اثبات وجود خدا در فلسفه ملاصدرا و توماس آکوئینی
نویسنده:
مریم نورمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی برهان جهان‌شناختی با عنوان معتبرترین برهان مخلوق محور در فلسفه‌ی ملاصدرا و توماس آکوئینی می‌پردازیم تا وجوه شباهت و تفاوت این دو فیلسوف را در مسأله‌ی اثبات وجود خداوند در این برهان دریابیم.برهان جهان شناختی نام مجموعه‌ای از براهین مرتبط باهم است، که بر مبنای دو اصل ضرورت و علّیت با تکیه ‌بر عام‌ترین واقعیات جهان چون امکان و حدوث به اثبات وجود واجب می‌پردازد. ملاصدرا معرفت واجب را امری فطری و بی‌نیاز از اثبات می‌داند. او معتقد است که شناخت واجب از طریق صفات و افعال او ممکن است، بنابراین به دو طریق لِمّی و اِنّی براهینی بر اثبات واجب مطرح می‌کند، که طریق معرفت نفس، ماهیات، جسم، وجوب و امکان، حرکت و حدوث عالم از براهین جهان شناختی وی بر اثبات واجب تعالی هستند. توماس وجود واجب را بدیهی نمی‌داند و معتقد به اثبات وجود واجب تعالی است. او می‌گوید، انسان تنها به روش اِنّی قادر به اثبات خداوند است، بنابراین وی پنج طریق به روش ارسطویی بر اساس حرکت، علّیت فاعلی، وجوب و امکان، درجات کمال و علّیت غایی بر اثبات واجب مطرح می‌کند، که این طرق از مهم‌ترین و اساسی‌ترین براهین جهان‌شناختی در فلسفه ی غرب هستند. هر دو فیلسوف در اثبات خدا از مفهوم وجود گذر کرده و با ملاحضه ی حقیقت وجود به اثبات خداوند می پردازند. آن ها براهین خود را با استناد به ابطال دور و تسلسل و با تکیه بر اصل علیّت و نیازمندی معلول به علت تبیین می کنند. هدف و مبنای آن ها در تبیین براهین مشترک است؛ چرا که ملاصدرا و توماس هر دو خدایی را اثبات می کنند که وجود مطلق و علّت همه ی موجودات است، همچنین مبنای هر دو در تبیین براهین، وجود مخلوقات است، نه ماهیت آن ها. روش آن ها در تبیین براهین با یکدیگر تفاوت دارد؛ زیرا ملاصدرا در اثبات واجب، سه روش معرفتی عقل و شهود و وحی را به کار می گیرد، اما توماس تنها از طریق عقل و وحی به اثبات واجب می پردازد.
تعالی نفس از دیدگاه ملاصدرا وامام خمینی
نویسنده:
فاطمه سادات نوبخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده رساله/پایان نامه: در راستای تبیین تعالی نفس انسانی و رسیدن به لقاء الله که وظیفه‌ی هر انسان جویای حقیقت است؛نویسنده‌ی این نوشتار کوشش کرده است با توجه به مبانی حکمی ،بصیرتی امام خمینی«ره» و نیز نقطه نظرات ویژه صدر الدین شیرازی، راه تعالی نفس را دریابد. از نظر ملاصدرا انسان برای رسیدن به تعالی باید در ابتدا به ساختار و ویژگی‌های نفس معرفت یابد ،سپس با نور علم الهی وشریعت تام وتمام محمدی راه را طی کند و به حقیقت صفات جمال و جلال خداوند معرفت یابد و بعد به میان خلق برود و نفس خود را از این طریق صیقل دهد و وظیفه‌ی خود را در میان خلق به پایان برساند که در این سیر هرچه وجود انسانی قوت یابد و شدیدتر شود با علم و ادراکات و ریاضات شرعیه وانوار حب محمدیه به تعالی خود نزدیک‌تر می‌شود؛ واما امام روح‌الله خمینی نیز دو اصل رسیدن به حکمت و حریت را دربستر ولایت محمدیه و علویه به همراه مبارزه و جهاد مداوم وپیوسته و نگاه بصیر و همه جانبه انسان به مسایل‌، کمال تعالی نفس انسانی می‌داند ودر این مسیر هر دو فیلسوف مطرح‌، منازل و مقاماتی را بر می‌شمارند که در مکتب صدرایی منازل متمرکز بر ادراکات و عقل نظری قرار می‌گیرد و در مکتب امام خمینی«ره» منازل بیش‌تر حول محور ایمان وعنایات الهی که در اینجا دو فرق اساسی بین امام و ملاصدرا به صورت مبسوط مطرح می‌شود و آن اینست که‌‌، تعالی نفس ملاصدرا متمرکز بر حکمت نظری است و تعالی نفس امام خمینی«ره» بر محور حکمت عملی می‌چرخد ودر این خصوص هر کدام دلایل ویژه‌ی خود را دارند که دراین نوشتار به آن می‌پردازیم.
وحدت وجود در اندیشه ملاصدرا و فلاسفه یونان باستان (پیش از سقراط)
نویسنده:
محمود رحمانی قصونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسائل فلسفی در بستر تاریخی خود پدید می آیند و فهم صحیح آنها نیازمندبررسی تاریخ شکل گیری آنهاست و سرچشمه ی اصلی بسیاری از مفاهیم فلسفی که امروزه با آنها سروکار داریم فلسفه‌ی یونان و مخصوصا پیش از سقراطیان هستند. یکی از مسائلی که دارای سابقه ی کهن بوده و ریشه در فلسفه ی پیش از سقراط دارد بحث وحدت وجود است. در این پژوهش با معرفی اجمالی و نگاهی به آراء فلاسفه ی پیش از سقراطدرباره وحدت جهان و مفهوم هستی و مقایسه ی آن با دیدگاه ملاصدرابه این نتیجه رسیدیم که میان این دو شیوه ی تفکر وجوه تشابه زیادی در باره وحدت و هستی شناسی وجود دارد. و از آنجا که ملاصدرا بر پایه اصالت وجود به برخی نوآوری ها دست یافت، در فصل پایانی به نوآوری های او درباب مسائل مربوط به وحدت وجود پرداخته ایم
بررسی تطبیقی روش فلسفی توماس آکویناس و ملاصدرا
نویسنده:
علی حنا الشیخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع بحث بررسی تطبیقی روش فلسفی فیلسوف مسیحی توماس اکویناس وفیلسوف اسلامی ملا صدرا که شباهت های فراوانی بین این دو فیلسوف وجود دارد ونقاط اختلاف نیز بین روش فلسفی این دو فیلسوف نیز وجود دارد . مهمترین نقاط شباهت استفاده از روش عقلی برای ثابت کردن مطالب وحیانی وهمچنین ثابت کردن عدم وجود تعارض بین مطالب وحی وعقل البته چون دو فیلسوف مشایی بودند و از پیروان ادیان توحیدی بودند شاید علت اصلی این شباهت ها باشد خصوصا توماس اکویناس که در کتابهای متعدد خودش از ابن سینا نام برد وفهم او از فلسفه ارسطو بر طبق شرح وتوضیح ابن سینا بود البته از شروحات ابن رشد نیز استفاده کرده است. همچنین ملا صدرا که در ابتدا یک فیلسوف مشایی بوده است وفلسفه مشاء قبول داشت وبعد از برهی از زمان یک مکتب فلسفی جدید برای خودش تعریف کرد ومسایل ونظریات فلسفی بسیار مهمی مطرح کرد مانند اصالت الوجود واعتباریه الماهیه وحرکت جوهری وتشکیک در وجود ومانند آن که در فلسفه اسلامی وجود نداشت.البته باید این هم گفته شود که روش فلسفی جناب ملا صدرا عمیق تر و دقیق تر و از لحاظ وسعت مطالب و نو اوری بسیار قویتر از روش فلسفی توماس اکویناس است . همچنین یکی از نقاط اختلاف برجسته ومهم در روش فلسفی این دو فیلسوف مساله جایگاه عقل ووحی است، که توماس اکویناس سعی داشت توافق این دو در آموزهای مسیحی بیان کند وثابت شود که ایمان مسیحی واعتقادات اساسی مانند الوهیت عیسی وتثلیث وفدا با عقل مخالفت نمیکند بلکه فوق طور عقل است وعقل عاجز از فهمیدن این حقایق غیبی که وحی آن را کشف کرده است با اینکه واضح است این اعتقادات اساسی با عقل در تضاد ومخالف مبانی عقل است، واین مطلب یکی از مهمترین دساآوردهای فلسفه اکویناس به شمار می آید وامروزه کلیسای کاتولیک همه سعی وتلاش او بر ثابت کردن این مساله است به همین دلیل امروز تومایسم یکی از مهمترین مکاتب دینی فلسفیبرای مسیحیت کاتولیک به شمار می اید>بر خلاف آن ملا صدرا مطالب وحقایق را بر طبق روش استدلال عقلی بیان می کند وسعی داشت برای تایید مطالب اثبات شده از راه عقل شواهد وحیانی از کتب وسنت برای تایید این مطالب جستجو کند واین اختلاف بسیار مهم واساسی بین این دو فیلسوف بوده است>همچنین یکی از مسایل که این دو فیلسوف به آن متهم شده اند مساله اقتباس یا انتحال مطالب از فلاسفه پیشین بدون ذکر منبع از این برداشتهای که در اثار توماس اکویناس وملا صدرا به وفور نمشاهده میشود، البته برخی از علمای برای پاسخ دادن به این مساله گفتند که در زمان نگاری ونوشتن کتابهای این دو فیلسف (توماس در قرن سیزدهم وملا صدرا در هفدهم میلادی) روش تحقیقی امروزه نبوده است که یکی از مسایل مهم ذکر منبع برای مطالب از کتابهای دیگران گرفته شود« به همین دلیل گاهی وقتها توماس در کتابهای او مانند کتاب الخلاصه اللاهوتیه منبع ونام نویسنده وکتاب وگاهی صفحه نیز ذکر میکند، وگاهی احساس نیاز نمیکند برای ذکر این مساله، وملا صدرا نیز چنین بوده است.این مساله باید گفت که هر دو فیلسوف سعی داشتند مطالب وحیانی ودینی که در مسحیت واسلام به عنوان اعتقادات اساسی وبنیادی مطرح است نفی یا مخدوش نکند واین در روش توماس به وضوح پیداست، مثلا در باره مساله خداوند او معتقد است خداوند واجب الوجود است وهیچ کثرت مصداقی یا مفهومی در آن وجود ندارد، اما وقتی به اعتقاد اساسی واصل مسیحی یعنی الوهیت عیسد وتثلیث برخورد میکند سعی داشتثابت کند این اعتقاد خلاف ضرورت عقل نیست بلکه عقل عاجز است از فهم این حقیقت واعتقاد است، همچنین ملا صدرا مثلا در مساله معاد جسمانی داشت
  • تعداد رکورد ها : 655