جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 239
بررسی علل پیدایش و گسترش کثرت‎گرایی دینی در دهه‌های اخیر
نویسنده:
عبدالعظیم عبداله پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توجه به التزام عملکرد دینی به معنای یگانه الگوی مورد وثوق جهت تحقق هدف خلقت انسان؛بی شک یکی ازدغدغه های فکری بشر درتمام دوره ها وعصرها بوده.تفاوت وگوناگونی تفاسیر و معانی مختلف میان آموزه های ادیان جهان امری است که نفوذ آن در عرصه های دیگرزندگی اجتماعی قابل رویت است .اندیشه ی گرایش به تصدیق حقیقت مندی ادیان گوناگون بدون تردید باداشتن ریشه های معرفتی،از سرچشمه نسبی گرایی و تشکیک در قطعیت معرفت انسانی جاری شده و با مواجه ی دست آوردهای نوین علمی جهت تطبیق و بیش فهم شدن آن، با مسئله نقد متون کتب مقدس شدت می یابد.شکل گیری جریانهای ضد کلیسایی در دوره های پس از قرون وسطی سبب شد تا پیش زمینه های قالب بندی جریان موسوم به لیبرالیسم فراهم شود که این مسئله با گسترش نهضت اومانیسم به عنوان مهمترین تحول تاریخ بشر دوره تکامل خود را با سرعت بسیار طی کرد و این مسئله رویکردی نوین را نسبت به دین به وجود آورد.جریان پروتستانیسم لیبرال به عنوان مهمترین عامل سیاسی در تفسیر دین با توجه به خصوصیات و ویژگی هایش در قرن نوزدهم مطرح است .تساهل و تسامح که عاملی مهم در رویکرد به مسئله کثرت گرایی دینی می باشد از جمله دست آوردهای اندیشه سیاسی پروتستانیسم لیبرال می باشد.
کلی طبیعی از دیدگاه ابن سینا، ملاصدرا و آیت الله کمپانی
نویسنده:
مرتضی مظفریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
تحلیل مبانی فلسفی تکنولوژی و نسبت آن با انسان (با تاکید بر فلسفه اسلامی)
نویسنده:
احمد شه‌گلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
گسترش روز افزون تکنولوژی سبب شکل گیری مباحث معرفتی متفاوتی درباره تکنولوژی از ابعاد مختلف شده است. یکی از این ابعاد بحث فلسفی از تکنولوژی است. تحلیل فلسفی درباره‌ی تکنولوژی، علی رغم رواج آن در غرب در فلسفه اسلامی مغفول واقع شده است. در این رساله، تحلیل فلسفی درباره تکنولوژی و بررسی نسبت تکنولوژی با انسان بر اساس فلسفه اسلامی صورت گرفته است. بر همین اساس هدف آن نیز تحلیل مبانی تکنولوژی، تبیین فلسفی از تکنولوژی و بیان نسبت تکنولوژی با انسان بر اساس فلسفه اسلامی است. در این رساله دو نوع مبانی برای تکنولوژی ذکر شده است: مبانی عام (صنعت قدیم و تکنولوژی مدرن) و مبانی خاص (هر یک از صنعت قدیم و تکنولوژی جدید). بر اساس مبانی عام، برخی اصول فلسفی در مورد صنعت و تکنولوژی شکل می‌گیرد و بر اساس مبانی خاص روشن می‌شود که تکنولوژی مدرن در بستر جهان‌بینی و پیش‌فرض‌های غیر تجربی خاصی شکل‌گرفته که با صنعت قدیم در مبانی، روش، آثار و خصوصیات تفاوت اساسی دارد. تکنولوژی جدید مبتنی بر روایت حسی و مکانیکی از جهان، تلقی منبع ذخیره از جهان، فقدان نگرش حکیمانه به جهان، معنویت زدایی، رویکرد کمی و جزءنگری است و این با مبانی حکمای اسلامی که نگرش الهی، معنوی، تشکیکی، کل نگری و کیفی به جهان و نیز صنایع داشتند، سازگار نیست. در این رساله جهت‌داری عام و خاص صنعت و تکنولوژی صورت‌بندی شده است. بنابراین رویکرد، جهت‌داری امری تشکیکی است و دارای حداقل و حداکثر مراتب است. تکنولوژی مدرن به جهت پیچیده‌گی، فراگیری، کثرت و تنوع، شدت و عمق نفوذ آن در زندگی بشر و جهت‌داری آن به مراتب بیش از جهت‌داری صنعت قدیم است. در این رساله با استفاده از برخی اصول فلسفه اسلامی دو نقد هستی شناختی بر نظام تکنولوژیک وارد شده است که عبارت‌اند از: الف) نظام تکنولوژیک، کشفجنبه اخسّ از ساحت اشیاء است؛ ب) در نظام تکنولوژیک مرتبه‌ی اشیاء، تنزل پیدا می‌کند. رویکرد انتقادی نگارنده به تکنولوژی، به معنای حذف تکنولوژی نیست، زیرا این رویکرد اولاً ضرورت وجود صنایع و ضرورت تصرف را می‌پذیرد؛ ثانیاً بر اساس اینکه نظام تکنولوژیک کشف اخس از جهان است، باید به دنبال کشف احسن باشیم؛ ثالثاً برای مواجهه با نظام تکنولوژیک به لحاظ نظری ضرورت «مواجهه‌ی معقول» و به لحاظ عملی ضرورت اقدام عاجل جهت کاهش عوارض این نظام را توصیه می‌کند. بحث نسبت تکنولوژی با انسان در دو محور بیان شده است: الف) تأثیر اقتضائات سلبی نظام تکنولوژیک بر انسان: (دنیا گروی، غلبه‌ی بعد مادی و محدود شدن آزادی و اختیار انسان)؛ ج) طرح رهیافتی انسان شناختی برای نحوه‌ی مواجهه انسان با طبیعت و صنعت بر اساس اصول فلسفه اسلامی. در این رساله با طرح دیدگاهی به تبیین اصول کلی و محدوده‌ی تصرفات بشر در طبیعت و صنعت پرداخته شده است. مطابق این دیدگاه، برای به دست آوردن اصول کلی تصرفات بشر در طبیعت، به انسان رجوع می‌شود، این مراجعه، ما را به اصولی راهنمایی می‌کند که در پرتو آن اصول، منطق مواجهه‌ی انسان با طبیعت و صنعت کشف می‌شود.
تحلیل فلسفی نیایش
نویسنده:
ابراهیم تیمورزادگان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
تاثیر آموزه‌های نهج‌البلاغه بر خداشناسی صدرایی
نویسنده:
نجمه بهشتی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
ارزیابی انتقادی دو رویکرد اخلاق فلسفی و عرفانی خواجه نصیر الدین طوسی، مطالعه‌ی موردی اخلاق ناصری و اوصاف الاشراف
نویسنده:
حسن حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده فارسیدر این رساله ارزیابی دو رویکرد حداقلی و حداکثری به اخلاق از منظر حکیم متأله، خواجه‌نصیرالدین‌طوسی در آثار تألیفی «اخلاق ناصری» و «اوصاف الاشراف»، مورد توجه قرار گرفته است. رویکرد حداقلی به اخلاق که در عقل فلسفی بروز و ظهور می‌یابد، مبتنی بر کسب فضایل و ترک رذایلی است که در نهایت می‌خواهد با تأکید بر اصولی چون اعتدال، باور به مبدأ و معاد و فضیلت ایمان و در پرتو اندیشه و استدلال، یک انسان وارسته به‌تمام‌معنا و فرمانروا بر شهوت و غضب خود تربیت کند. ساختار اصلی این رویکرد بیشتر تابع حکمای مشاء است که به شناخت عقلیِ مسائل ارزشی همچون حسن و قبح افعال و رابطه باید و نبایدها با هست و نیست‌ها باز می‌گردد. البته در تبیین مفاهیم و گزاره‌های اخلاق فلسفی با پاره‌ای از نظریه‌های معاصر «فلسفهاخلاق» همانند فضیلت‌مداری، اعتدال‌محوری، غایت‏گرایى، سعادت‌طلبی و عقل‌گرایی نیز همخوانی زیادی دارد. اما خواجه‌نصیر در رویکرد حداکثری به اخلاق بر گونه‌ای شهودگرایی با مرکزیت دل، تأکید دارد. فنای فی‌الله و دیدن آفرینش به‌دیده‌زوال‌و‌نیستی از اهداف‌نهایی آن به‌شمار می‌آید. روش شناسی این رویکرد تمایل زیادی به شیوه ترکیبی دو مکتب مشاء و اشراق پیدا می‌کند و تفاوت عمده آن با رویکرد دیگر در مبانی معرفت‌شناختی آشکار می‌گردد با این حال شباهت عمده هر دو‌رویکرد بیشتر در مبانی هستی‌شناختی، خدا‌شناختی و انسان‌شناختی یافت می‌شود. در مقدمه رساله حاضر به طور مختصر درباره خواجه نصیرالدین طوسی، زندگی و اهمیت او و نیز سابقه علمی و رویکرد او به اخلاق توضیح داده شده است. در فصل‌های اصلی رساله به ترتیب تحلیل و ارزیابی مفاهیم کلی و سپس مفاهیم خاص اخلاق فلسفی و اخلاق عرفانی، تحلیل و ارزیابی مبانی دو نظام اخلاق فلسفی و عرفانی بر اساس مبانی معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی، خدا‌شناختی و انسان‌شناختی، به طور جداگانه و به روش تطبیقی و با تأکید بر دو اثر یاد شده مورد بررسی، تحلیل و نقد قرار گرفته است.کلمات کلیدی:خواجه‌نصیرالدین‌طوسی، اخلاق‌ناصری، اوصاف‌الاشراف، اخلاق‌فلسفی، اخلاق‌عرفانی، عقل‌شهودی
ارزیابی معرفتی باور دینی در اندیشه فضیلت‌محوران زگزبسکی و بررسی آن بر اساس حکمت متعالیه
نویسنده:
غلامحسین جوادپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارزش‌سنجی معرفتی باورهای دینی، دغدغه‌ای دینی و معرفتی است و برپایه رویکردهای رایج در معرفت‌شناسی می‌توان باورهای دینی را محک زد و در مقایسه با دیگر باورها، نقص و قوت آنها را بازتاب داد. نقض‌های مشهور گتیه در قرن بیستم درباره تعریف «باور صادق موجه» باعث شد تا تلاش معرفت‌شناسان بر این متمرکز گردد که تعریفی جامع و مانع از معرفت ارائه کنند. یکی از این رویکردها، معرفت‌شناسی مبتنی بر فضایل عقلانی (معرفتی) بود. نخستین‌بار ارنست سوسا با طرح چالش‌هایی فراروی وثاقت‌گرایی، مدعی شد باید به این نظریه، قیودی افزوده شود. پیشنهاد او بازتعریف قوا و استعدادهای معرفتی در چارچوب اصطلاح فضایل عقلانی بود. بر این اساس، قوای معرفتی در صورت داشتن شرایطی، فضیلت شمرده شده، در دستیابی به معرفت مورد وثوق خواهند بود. لیندا زگزبسکی، معرفت‎شناس و فیلسوف دین معاصر، با نقد رویکردهای رایج در معرفت‌شناسی معتقد است برای حل معضلات معرفتی باید به‌جای تأکید بر خود معرفت و عوامل توجیه‌گر باورها، به انگیزه‌ها و خصلت‎های فضیلت‌مندانه عامل معرفتی توجه کنیم. وی به‌موازات اخلاق فضیلت‌محور و رویکرد ارسطویی به فضایل، رهیافتی فضیلت‌محورانه به معرفت‌شناسی پیش می‌نهد و مدعی است توانایی‌های عقلانیِ اکتسابی و خصائص معرفتی که انسان در فرآیند باورگزینی به کار می‌گیرد، فضایلی عقلانی و مشابه فضایل اخلاقی ارسطویی و دارای دو جزء درونی (انگیزش) و بیرونی (رسیدن به غایت موردنظر از آن فضیلت) هستند. وی سپس با نقد ادله ارسطو بر تفکیک این دو دسته از فضایل، آنها را از یک سنخ برمی‌شمارد و به عبارت بهتر، فضایل عقلانی را گونه‌ای از فضایل اخلاقی می‌پندارد که تمام احکام و خواص آنها را در خود دارند و تنها در هدف با دیگر فضایل متمایزند. براساس نظریه زگزبسکی، معرفت محصول فعالیت فضایل عقلانیِ عامل معرفتی در فرآیند باور است و یک فعالیت هنگامی برآمده از فضایل عقلانی شمرده می‌شود که: (1) عامل دارای انگیزش برآمده از آن ویژگی منِشی (فضایل) باشد، (2) آنچه را فرد فضیلت‌مند در موقعیت‌های مشابه از خود بروز می‌دهد، انجام دهد، (3) درنتیجه به سبب این دو به شیوه قابل اعتمادی به صدق (غایت فضایل عقلانی) نائل گردد. درنتیجه بین فرآیند معرفتی و صدق تلازم وجود دارد و معضلی که گتیه برای تعریف معرفت برشمرده بود، مرتفع می‌گردد. این رویکرد دارای نقاط قوت و ضعف است و ازآنجاکه رویکردی مسئولیت‌گرا است، نقش عامل معرفتی و مسئولیت او را بازنمون می‌کند. ابتنای بیش از حد نظریه به قوه حکمت عملی برای سنجش کارکرد درست فضایل و نیز بروز نتایج نادرست (کاذب) و گاه متعارض در اثر فعالیت فضایل عقلانی و یکسان‌انگاری افراطی ارزش‌ها و بایسته‌های معرفتی و اخلاقی از ضعف-های این نظریه است. این پژوهش با بررسی این رویکرد نوین و تبیین مقدمات و فرآیند استدلال آن، باور دینی را به محک آزمون آن می‌سپارد و سپس اصل نظریه را براساس سنت فلسفی حکمت متعالیه تحلیل می‌کند تا هم تشابه‌ها و تفاوت‌ها عیان گردد و هم نقاط ضعف آن از این منظر تبیین شود. در حکمت متعالیه نیز شاهد نوعی فضیلت-گرایی معرفتی هستیم؛ اما اولاً اطلاق فضیلت بر بایسته‌هایی معرفتی چندان برجسته نمی‌شود و ثانیاً این عوامل، علت انحصاری و تامه کسب معرفت تلقی نمی‌شوند.
بررسی تطبیقی دیدگاه فخر رازی، خواجه نصیرالدین طوسی و ابن تیمیه در مسأله رویت خداوند متعال
نویسنده:
محمد سرداری اردکان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشه رویت از دیرباز در دین یهود مطرح بوده و سپس این بحث به حوزه اندیشه دین اسلام نیز سرایت نمود و مورد اختلاف متفکرین اسلام واقع شد. مشکل اصلی این است که آیا خداوند دارای جهت و مکان است یا خیر؟ مجسمه قائلند خدا جسم است و صورت و هیئت دارد و حرکت میکند. مشبهه و کرامیه نیز خدا را دارای جسم میدانند . اما نه مانند اجسام حادث، دست، چشم و وجه داشتن را به صورت حقیقی به او نسبت میدهند. و میگویند خداوند دارای جهت است و استواء‌بر عرش دارد و بر بالای عرش است عده ای همین را دال بر امکان رویت گرفته اند. اشاعره رویت خداوند را در آخرت جایز شمرده اند و برای خدا دست وجه و چشم قائلند اما بدون کیفیت و برای مدعای خویش به برخی آیات و روایات تمسک جسته اند. فخر رازی که از متفکران اشعری است در این مساله به اسلاف خویش اقتدا نموده و قائل به امکان رویت خداوند درآخرت است. سلفیه معتقدند خدا دارای جهت بوده و در دنیا امکان رویت خداوند وجود دارد. ابن تیمیه هم به امکان رویت خداوند در دنیا معتقد است. پیروان مکتب تشیع از جمله خواجه نصیر الدین طوسی خداوند را منزه از این امور دانسته و معتقدند دیدن خداوند به چشم سر و دریافت به قوه عقل، برای احدی ممکن نیست. چشم عقل نیرومند تر از چشم سر است و انسان با چشم عقل چیزی هایی را می بیند که با چشم سر قادر به دیدن آنها نیست و به طریق اولی ادراک بصری با آن همه ضعفی که دارد. ممکن نخواهد بود. اما آنچه در احادیث ماثوره در باره لقاء پروردگار آمده است عنایت به صفای باطن و دست یافتن به ضمیری تورانی برای تماشای جمال حق به چشم دل است. در این نوشتار با دلائل منطق، عقلی و نقلی دیدگاه رازی و ابن تیمیه نفی و دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی اثبات شده است.
تبیین رنج‌ها و ناکامیابی‌ها در حکمت متعالیه و روان‌شناسی خوشبختی
نویسنده:
کاظم خوشخوامیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه درصدد تبیین رنج‌ها و ناکامیابی‌ها در حکمت متعالیه و روان‌شناسی خوشبختی می‌باشد.توضیح‌این که رنج و به تعبیر حکمت متعالیه شر ادراکی، معانی و مصادیق متعددی دارد.مراد از رنج در‌این پایان‌نامه معنای وسیع آن است که شامل همه‌ی اقسام آن می‌شود.در‌ آیات قرآن مجید و روایات اسلامی‌رنج با تعابیر مختلفی به کار رفته است و وجودی بودن آن در‌این منابع‌امر مسلمی‌به نظر می‌رسد.حکیم ملاصدرا در تحلیل هستی‌شناختی رنج دچار‌تردید است. ‌ایشان در اکثر مولفات خود از نظریه‌ی نیستی انگارانه رنج دفاع کرده و آن را برهانی دانسته است. ولی از بعضی عبارات‌ایشان در شرح اصول کافی که به نظر می‌رسد جزء آخرین نوشته‌های او باشد از نظریه‌ی پیشین خود عدول کرده است و نه تنها عبارت‌ایشان ظهور در وجودی بودن رنج دارد بلکه تصریح می‌کند که جای هیچ‌گونه شک و‌تردیدی نیست.تلاش پیروان حکمت صدرایی مانند حاج‌ملاهادی سبزواری و علامه طباطبایی نیز در اثبات عدمی‌بودن رنج با‌اشکالاتی مواجه است. یکی از دلایل فیلسوفان الحادی در تشکیک اوصاف‌ الهی مانند عدل،علم،قدرت و خیرخواهی مسأله رنج‌های انسان است‌اما از دیدگاه حکمت متعالیه با توجه به‌این نکته که انسان مهره‌ای از مهره‌های جهان هستی به شمار می‌رود، شرّی وجود ندارد و اگر رنجی به انسان می‌رسد فردی و جزئی است.رنج‌های انسان لازمه‌ی طبیعت مادی وجود بشر بوده و در جهت تکامل و رشد و شکوفایی او، ‌آشتی با خود و خدا،تواضع و فروتنی،آزمایش و‌امتحان،پند و عبرت و صبر و استقامت لازم و ضروری به نظر می‌رسد.عوامل متعددی زمینه‌ی پیدایش رنج‌ها را برای انسان فراهم می‌کنند مانند هواخواهی،گناه،جهل و نادانی،تعلق خاطر،ناهماهنگی با قانون و نظم طبیعت،نابسامانی ذهنی و روانی،محرومیت از حقوق انسانی و منابع طبیعی.انسان متعالی با از میان برداشتن‌این زمینه‌ها می‌تواند رنج‌های ناشی از آن را کاهش دهد.علاوه بر‌این که به مقتضای عدل الهی هر رنجی که ناشی از اعمال دیگران باشد و خود انسان نقشی در تولید آن نداشته باشد،خداوند متعال عوض آن را در دنیا یا آخرت عنایت می‌کند.در علم روان‌شناسی نیز تلاش‌های زیادی در کاهش رنج‌های بشر،انجام شده است و مکاتب بزرگ آن مانند مکتب فیزیولوژیک،رفتارگرایی،انسان‌گرایی،شناختی و روان‌کاوی روش‌های مفید و موثری در‌این مسیر انجام داده‌اند و توفیقات قابل توجهی به دست آورده‌اند.اگر چه علم روان‌شناسی تاکنون به راه‌حل متقنی در‌این باب دست نیافته است ولی تلاش‌ها کماکان ادامه دارد.
تبیین و نقد تأثیر مبانی حکمت صدرایی بر المیزان در حوزه مبدأ و معاد
نویسنده:
عصمت همتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع این رساله تبیین و نقد تأثیر مبانی حکمت صدرایی بر تفسیر المیزان در حوزه‌ی مبدأ و معاد است. تحلیل نتایج این بحث در گستره‌ی دانش هرمنوتیک ارزیابی می‌شود. بر اساس این تحقیق می‌توان گفت: علامه طباطبایی از ‌اصل اصالت وجود،‌ تشکیک خاصی حقیقت وجود صرافت و بساطت حقیقت وجود، رابط بودن وجود معلول نسبت به علت و قاعده‌ی مهم بسیط الحقیقه در تفسیر آیات راجع به خداشناسی اعم از اثبات ذات و صفات کمالیه، عینیت ذات و صفت، احدیت ذات، توحید در مالکیت،‌ الهیت، ربوبیت و تشریع، بیان علم ازلی حق به جزییات عالم ماده، تبیین نسبت جهان به خداوند و نفی هرگونه استقلال در ذات و فعل از غیر خدا،‌ درعین پذیرش تأثیر غیر استقلالی برای اشیاء، با بیان احاطه‌ی قیومیه‌ی حق استفاده کرده و در نقد دیدگاه‌های کلامی معتزله و اشاعره برهمین اصول تکیه کرده است. علامه همچنین در تفسیر معانی آیات معاد از مفاهیم نفس شناسی صدرا؛‌ مانند جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس، حرکت جوهری نفس از انطباع در ماده تا تجرد تام و تجسم و عینیت ملکات نفسانی در قالب عذاب ها و پاداش‌های اخروی، محالیت رجوع فعلیت به قوه در نفی تناسخ، فنا ناپذیری نفس و مثلیت جسم و عینیت روح در تبیین معاد جسمانی بهره برده است علامه در بحث معاد با تصریح به این که نظام تجسم اعمال منافاتی با قرآن ندارد احتیاط کرده و بر اساس ظواهر آیات،‌ نظام پاداش و عقاب را در کنار نظام تجسم اعمال ذکر می‌کند. بررسی و ارزیابی براهین علامه (نقد) تحت عنوان تحلیل و بررسی در هر بحث جداگانه ذکر شده است و می‌توان گفت با توجه به دیدگاه معرفت شناسی علامه در حجیت برهان استفاده از مبانی حکمت متعالیه منافاتی با شیوه‌ی تفسیر قرآن به قرآن ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 239