جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 138
خلق معنا یا کشف معنا؟ مطالعه، ارزیابی و هم‌افزاییِ دیدگاه‌های اروین یالوم و ویکتور فرانکل پیرامون معناداری زندگی در بستر فلسفه‌درمانی
نویسنده:
رسول حسین پور تنکابنی ، جهانگیر مسعودی ، سید مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
درمان اگزیستانسیال یکی از روش‌های نوین در عرصه روان‌درمانی است که در راستای شناسایی و حل دغدغه‌های واپسین انسانی شکل گرفته است. اروین یالوم و ویکتور فرانکل دو تن از بلندنامان این عرصه‌اند که با وجود اختلاف نظرهایی که با هم دارند توانسته‌اند با پژوهش‌های شایانی مرزهای این شاخۀ نوپا در روان‌درمانی را گسترش بخشند. یالوم بر این باور است که بر اساس نگرش اگزیستانسیال، می‌باید معنا را در زندگی آفرید؛ اما فرانکل که پایه‌گذار روش معنادرمانی است، با دینی انگاشتن نهاد همۀ انسان‌ها، معتقد است معنای زندگی از جنس یافتن است نه آفریدن؛ با این وصف که این معنا یا «لحظه‌ای و وابسته به شخص» است و یا «کلی» که ابرمعنا دانسته می‌شود. این جُستار با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی تلاش دارد ضمن بررسی دیدگاه‌های این دو روان‌درمان‌گر، نقاط قوت و ضعف هر کدام را مشخص کند. بر این اساس، روشن شد که یالوم اگرچه دین و سنّت را منبع مناسبی برای معناداری زندگی می‌داند، اما به هیچ وجه آن را در مبنای نظریۀ خود دخالت نمی‌دهد. در مقابل، فرانکل با توجه به اهمیت نهاد دین و خدا در زندگی، گرایش معنوی خود را با ارائۀ نظریۀ ابرمعنا و امکان وجود ابردنیا روشن کرده است. پس از این مرحله نویسندگان به این نتیجه دست یافتند که دو دیدگاه خلق معنا و کشف معنا علی‌رغم تفاوت در ظاهر، تهافت ندارند؛ بلکه امکان هم‌افزایی و اتخاذ یک رویکرد مکمّل نسبت به یکدیگر را نیز دارا هستند.
صفحات :
از صفحه 156 تا 185
اتّحاد عاقل و معقول از دیدگاه ملاصدرا و ابن سینا
نویسنده:
محمد سالاری، جهانگیر مسعودی، ابوالفضل حسینی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اتحاد عاقل و معقول تلاشی است در راستای تبیین نحوه رابطه علم با عالِم و کیفیت ادراک که به واسطه آن اشکالات معروف وجود ذهنی دفع می‌شوند. با قبول این نظریه اشکال جوهر و عرض بودن شئ واحد و صدق دو مقوله بر یک شئ که به قول حکیم سبزواری عقل‌ها را سرگردان کرده، مطرح نخواهد شد؛ مدعای ملاصدرا در نظریه اتّحاد این است که هر وجود معقولی، عاقل نیز هست، بلکه هر صورتی که در نفس ناطقه آدمی حاصل گردد، خواه معقول و خواه محسوس، با مدرک خود یکی است. اتحادی که ابن سینا بر ابطال آن برهان اقامه نموده است مربوط به دو موجودی است که قبل از اتحاد در عرض هم بالفعل موجود و متحصل باشند (و تغایر آن دو، حقیقی باشد نه تحلیلی عقلی). صدرا نیز چنین اتحادی را به همان دلیلی که ابن سینا بیان نموده است پذیرفتنی نمی‌داند. در اتحاد عاقل و معقول، در بحث از علمِ نفس به غیر، فلاسفه اختلاف دارند، در عین حال که همگی اتفاق دارند که هر موجودِ مجردِ قائم بذات، نسبت به خود، عقل و عاقل و معقول است. هیچ یک از حکمای اسلامی در علم مجرد به ذات خود، منکر اتحاد نیست، زیرا در این مورد، صورت ذهنی وجود ندارد تا صورت ذهنی، عارض بر نفس و نه عین آن باشد. آنچه مورد تردید بحث است مربوط به ادراک به غیر است. در حقیقت اینجا یک جوهر است که به‌اعتباری عاقل، به‌اعتباری عقل و به ‌اعتباری دیگر معقول است. در واقع، اینجا وحدت است نه اتحاد.
صفحات :
از صفحه 53 تا 72
تأثیر متافیزیک افلاطون بر تئوری سیاسی وی
نویسنده:
پدیداورنده:راضیه سادات عامری ؛ استادراهنما:جهانگیر مسعودی ؛ استادمشاور:جعفر مروارید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در این پژوهش با روش توصیفی -تحلیلی به آن بخش از هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی افلاطون پرداخته می‌شود که مرتبط با نظریه سیاسی وی می‌باشد و در نظریه سیاسی او تأثیرگذار است. اهمیت عقلانیت در منظومه معرفتی افلاطون، خود به خاطر این است که حقایق، یعنی مثل و ایده‌ها راتنها از طریق عقل می‌توان استنباط کرد.و لذا، همان گونه که مثل و ایده‌ها، در قلب نظریه هستی‌شناسی و نیز کانون اصلی فلسفه افلاطون جای دارند، بر همان سیاق‌، معرفت عقلی در کانون منظومه معرفتی جای می‌گیرد که به سیاست افلاطون وجهه‌ای کاملا ایده محور و عقل محور می‌بخشد بدینسان در شهر و اجتماع، باید کسی را حاکم قرار داد که او نیز قدرت درک حقایق مطلق یعنی مثل را داشته باشد.عقل می‌تواند به تحقق اعتدال در نفس انسانی کمک کند و در مدینه فاضله این فیلسوف پادشاه است که می‌تواند مصلحت و عدالت را شناخته و آن را در جامعه محقق سازد.از نظر افلاطون، تنها فیلسوفان هستند که بر اساس معرفت به حقیقت‌، می‌توانند، نقش وحدت بخش و هماهنگ کننده را در مدینه فاضله به عهده داشته و همین‌طور گسترش دهنده فضیلت، یعنی آگاهی به حقایق (مثل)‌، در میان شهروندان جامعه و زمینه سازی برای رسیدن به خیر اعلی، یعنی مثال خیر و نیکی برای همه شهروندان در جامعه را فراهم سازند.
شباهت‌‌ها و تفاوت‌های رویکردهای فلسفی هایدگر و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: محمد تقی قهرمانی فرد؛ استاد راهنما: جهانگیر مسعودی ؛ استاد مشاور: مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هایدگر از تأثیرگذارترین فیلسوفان قرن بیستم، با توجه به بحران‌های تفکر جدید غرب، انقلابی در وجودشناسی پدید آورد. وجودشناسی هایدگر در هستی و زمان ناتمام ماند و همین‌بن بست سبب تغییری در فلسفه او گردید که به «گشت» معروف شد. مسئله اصلی هستی و زمان که هایدگر در برابر آن به مشکل خورده بود، در واقع اساسی ترین امکان اگزیستانس یا دازاین یعنی مسئله «مرگ» است. این مسئله توسط اندیشه کربن به ایران آمد و کربن در حکمت خالده به دنبال راه حلی برای آن بود. حکمت متعالیه، آخرین مکتب تأثیرگذار در فلسفه اسلامی، نیز انقلابی در وجودشناسی به شمار می‌آید، که غایت خود را حل مسأله «معاد جسمانی» دانست. سؤال اصلی رساله حاضر این است: آیا حکمت متعالیه از امکان یا امکاناتی برخوردار است که بتواند پاسخی مناسب به این بن‌بست ارائه دهد؟ در نیل به این هدف، سعی کرده‌ایم با استفاده از رویکرد تطبیقی هانری کربن این دو فیلسوف را به هم نزدیک کنیم. تطبیق ملاصدرا و هایدگر با توجه به اینکه هر دو دغدغه هستی‌شناسی داشته‌اند، در بدایت امر آسان به نظر می‌رسد. اما وقتی دقیق‌تر به موضوع می‌پردازیم، پارادایم‌های معرفتی این دو از هم فاصله زیادی دارند. هایدگر در بستری مدرن و انسان‌گرایانه و به واسطه انسان (دازاین) پرسش از هستی را به میان می‌کشد و سعی دارد از این طریق، امکانات وجودی انسان-در- جهان را بررسی و تحلیل کند. اما ملاصدرا در بستری الاهیاتی و عرفانی، وجود به ما هو وجود را تحلیل می‌کند. انسان‌گرایی هم برای او مسأله نیست. به همین دلیل ممکن است شباهت‌هایی بیابیم، اما به یک مقایسه سطحی خواهیم رسید. بنابراین، ضمن تحلیل نزدیکی‌ها و افتراق‌های هستی‌شناسی این دو فیلسوف، با رویکردی تطبیقی-تأویلی از هایدگر به سوی ملاصدرا حرکت می‌کنیم تا نشان دهیم چگونه حکمت متعالیه می‌تواند به بن‌بست مرگ و نهیلیسم در جهان معاصر پاسخ دهد. با بررسی وجودشناسی و تأویل از دیدگاه ملاصدرا می‌توان معاد جسمانی را در پرتو این دو مفهوم کلیدی به جایی رساند که امکان تطبیق آن با اندیشه هایدگر میسر گردد و امکانات فلسفه ملاصدرا در پاسخ به امکان مرگ و همچنین پرتاب‌شدگی دازاین در اندیشه هایدگر بیان شود. براساس تلاش‌های انجام گرفته در این رساله افق‌هایی نیز پیش روی پژوهندگان فلسفه اسلامی در دوره معاصر گشوده‌ایم تا بتوان امکان معاصرت فلسفه اسلامی را بیش از پیش نمایان ساخت. زیرا در معاد جسمانی است که ملاصدرا دین و فلسفه را در بسته واحدی جمع کرده است که بایستی این معادشناسی پیگیرانه زنده شود و از طریق چنین‌ تطبیق‌هایی وجودشناسی فردگرایانه و اومانیستی امثال هایدگر در دل وجودشناسی ملاصدرا قرار گیرد. به عبارت دیگر، معادشناسی صدرایی برای انسان پرتاب‌شده و بی‌بنیاد مدرن یک نقطه سکنی و آرامش است.
تحلیلی از برخی مبانی و پیش‌فرض‌های معرفتی موافقان و مخالفان علم دینی
نویسنده:
جهانگیر مسعودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در دو دهة گذشته، بسیاری از مدافعان و مخالفان علم دینی به ارائة دیدگاه پرداخته‌اند؛ اما در بیشتر این موارد، از طرح مبانی و پیش‌فرض‌های معرفتی آنان در این دیدگاه‌ها غفلت شده است. این نوشتار، با کاوش در دیدگاه‌های موافقان و مخالفان علم دینی، مبانی معرفتی آنان را استخراج و تحلیل کرده است. با احصاء و استقرای اولیه، به هشت مبنای معرفتی دست یافته‌ایم که چهار مورد از آنها، در این نوشتار و بقیه، در جستاری دیگر ارائه خواهد شد. چهار محور نخستین عبارت است از: ‐ اصالت دادن به موضوع شناسایی یا فاعل شناسایی؛ ‐ ارزش‌پذیری یا ناارزش‌پذیری علم؛ ‐ دخالت یا عدم دخالت پیش‌فرض‌های متافیزیکی در علم؛ ‐ علم دیدن یا عمل دیدن علم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 66
نقش فطرت در چهارچوب اخلاقی ملاصدرا بر اساس نظام وجودشناختی حکمت متعالیه
نویسنده:
علی جهان ، جهانگیر مسعودی ، سیدمرتضی حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بسیاری از فیلسوفان اسلامی به وجود ادارکات فطری در بشر معتقدند. برخی صاحب‏نظران اندیشه اسلامی پذیرش ادارکات فطری اخلاقی را بهترین راه حل نسبی‏گرایی اخلاقی دانسته­اند. در این نوشتار در پی یافتن پشتوانه­ای استوار برای اخلاق هستیم و آن را در نظام هستی‎شناختی ملاصدرا و نیز در مسئله فطرت جست‏وجو می­کنیم. در این مقاله پس از مطابقت دیدگاه ملاصدرا با کاربردهای واژه فطرت به این نتیجه رسیده­ایم که بنا بر اصول انسان‏شناختی حکمت متعالیه از قبیل اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری، جسمانیةالحدوث‏بودن نفس انسان فاقد پیش‏آورده‎های حصولی است؛ اما بر مبنای اصول «مساوقت وجود و علم»، «علم بسیط مشترک بین انسان‎ها» و نیز «علم معلول به ذات خود مستلزم علم به علت است» ادراک حضوری فطری قابل ثبات است. این ادراک حضوری و فطری به خداشناسی فطری منتهی می‌شود و این اصل پشتوانه­ای استوار برای گزاره‏های اخلاقی خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 37 تا 58
گفتگوی توافقی عقل و دین در سه مسئلۀ حقیقت علم، حقیقت علیّت و حرکت جوهری از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
جهانگیر مسعودی ، محمد جواد اخگری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از ویژگی‌های هرمنوتیک فلسفی گادامر، ارائۀ رویکردی جدید در قرائت متون با تکیه بر گفتگوی توافقی میان مفسّر و متن است. اگرچه این رویکرد به نام گادامر ثبت شده است، اما می‌توان چنین رویکردی را از قرآن و روایات نیز به دست آورد. بر اساس این رویکرد، نقش متن و مفسّر در فرآیند معنایابی و فهم، کاملاً برابر است به گونه‌ای که هر دو به یک اندازه در حصول آن نقش دارند. بر این اساس می‌توان از موضع برابر میان عقل و دین به تحلیل و تبیین آراء اندیشمندان مختلف از جمله ملاصدرا پرداخت و این پرسش را مطرح کرد که «آیا ملاصدرا در آراء ویژۀ خود، رویکرد گفتگوی توافقی میان عقل و دین را اتخاذ نموده است؟» با بررسی آراء ویژۀ ملاصدرا به ویژه در سه مسئلۀ «حقیقت علم»، «حقیقت علیّت» و «حرکت جوهری» می‌توان به این نتیجه دست یافت که وی چنین رویکردی داشته است، بنابراین فیلسوفی ترکیبی و گفتگویی به شمار می‌آید. نویسنده در این مقاله با روش پژوهشی «تحلیل عقلی» و همچنین روش «نقلی» به بررسی و اثبات این مسئله می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 29 تا 44
نقد دیدگاه ملاصدرا در مورد «بهره‌مندی جمادات از حیات و علم» از منظر قرآن کریم
نویسنده:
محمدهادی کمالی ، جهانگیر مسعودی ، سید حسین سید موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
درباره بهره‌مندی جمادات از حیات – به‌معنای کمال وجودی که مبدأ علم و فعل ارادی است - اختلاف نظر وجود دارد. دیدگاه مشهور این است که جمادات از حیاتِ همراه با علم و فعل برخوردار نیستند. اما ملاصدرا معتقد به عینیت مطلق وجود با حیات و علم است، و می‌گوید همان طور که وجود حقیقت تشکیکی است، حیات و علم هم تشکیکی و دارای مراتب مختلف شدید و ضعیف‌اند، و هر موجودی متناسب با مرتبه وجودی‌ که دارد، بهره‌مند از این دو صفت نیز هست. بنابراین جمادات هم به اندازه مرتبه وجودی خود دارای حیات و علم هستند. در این پژوهش دیدگاه ملاصدرا مبنی بر وجود حیات و علم در جمادات، از منظر قرآن کریم مورد بررسی و نقد قرار گرفته و ثابت شده است از نظر قرآن، هیچ مرتبه‌ای از حیات و علم در جمادات وجود ندارد، و آیات کتاب الهی دیدگاه مشهور درباره جمادات را تأیید می‌کند.
رابطه عقل و دین از دیدگاه فخر رازی و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: عبدالکریم کشوری ؛ استاد راهنما: جهانگیر مسعودی ؛ استاد مشاور: جعفر مروارید
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش به واکاوی نظرات فخررازی و ملاصدرا درمورد رابطه عقل و دین می‌پردازدکه: آیا می توان تمام گزاره های دینی را عقل پذیر نمود؟ تعارضات میان دستاوردهای عقل فلسفی و فرآورده های دینی، واقعی است یا ظاهری؟ راه رفع تعارض چیست؟ لذا به روش توصیفی تحلیلی نظرات آندو تبیین وبا ذکر نمونه‌های عینی نظیرشش مسأله کلامی، (تاویل، حدوث عالم؛ رویت حق تعالی، علم خداوند به جزئیات، مساله صفات و اسماء، معاد جسمانی)، بررسی و مقایسه شده است. فخررازی، منقولات را درپرتو معقولات معتبر می داند"فخرمتاخر" با گرایش به شیوه عرفانی-قرآنی به ایمان گرای خردپیشه مبدل شده است. ملاصدرا بر هماهنگی عقل و دین تاکید داشته ونسبت گزاره‌ها رابه سه شکل بیان می کند: عقل پذیر، عقل ستیز، عقل‌گریز.که معارف خردستیزوجود ندارد ومعارف عقل‌گریز خارج از محدوده عقل انسانی هستند.وی حکم قطعی در موردگزاره های فرا عقلی را منوط به عواملی همچون قطعیت در حکم عقل و فهم دقیق ونه ظاهری ازآیات می داند.
تبیین اصول هرمنوتیک گادامر و تطبیق آن در مبانی معرفتی نواندیشان مسلمان معاصر
نویسنده:
پدیدآور: جهانگیر مسعودی ؛ استاد راهنما: رضا داوری اردکانی ؛ استاد مشاور: احمد احمدی ؛ استاد مشاور: محمد رضا ریخته‌گران
نوع منبع :
رساله تحصیلی
  • تعداد رکورد ها : 138