جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 40
فروکاهش تقریرهای ملاصدرا از رابطه خودشناسی و خداشناسی
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی، امیر راشدی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا در آثار مختلف خود تقریرات مختلفی از رابطه شناخت خداوند و شناخت نفس ارائه کرده است. بنا بر احصای انجام شده تعداد این تقریرها به ده تقریر بالغ می شود که عبارت اند از: تقریر مثال و صورت، تقریر انسان کامل، تقریر لُبّ لُبّ قشر انسانی، تقریر عبودیت، تقریر تجرد نفس، تقریر لا مؤثر فی الوجود الاّ الله، تقریر عقل اول، تقریر سیر تکاملی انسان، تقریر شناخت عالَم و تقریر وجود رابط. نخست، به نظر می رسد این تقریرات بیان های مستقل از یکدیگر در تفسیر عبارت «من عرف نفسه عرف ربه» باشد. با بررسی این تقریرات از جنبه حضوری یا حصولی بودن شناخت و همچنین یگانگی یا دوگانگی شناخت نفس و شناخت خداوند، این ده تقریر به تقریر وجود رابط بازمی گردد. بنابراین، این تقریرات که در ابتدا غیرمرتبط با یکدیگر به نظر می رسند، با بررسی انجام شده، در واقع بیان گر وجوه مختلف از یک تقریر خواهند بود.
صفحات :
از صفحه 101 تا 116
جبر و اختیار از نظر متکلمین اسلامی
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در مسئله جبر و اختیار چه از جنبه فلسفی و چه از جنبه کلامی و چه از جنبه اخلاقی وارد شویم نظر صحیح همانا نظریه امر بین امرین است زیرا چنانکه دیدیم از جنبه فلسفی افعال صادره از انسان در عین اینکه از نظری امکان شدن و امکان نشدن دارد از نظر دیگر آنچه شدنی است شدنی است و آنچه نشدنی است نشدنی یعنی نه ضرورت بطور مطلق حکمفرماست و نه امکان بلکه امری است بین امرین یعنی از یک نظر ضرورت و وجوب حکمفرما است و از نظر دیگر امکان و هنگامی که از جنبه کلامی این مسئله را مورد مطالعه قرار می‌دهیم می‌بینیم نه این است که افعال انسان صرفا" مستند به اراده ذات باری است و انسان منعزل از تاثیر است و نه این است که صرفا" مستند بخود انسان است و رابطه فعل با ذات باری منقطع است بلکه امری است بین امرین و در عین اینکه فعل مستند به خود انسان است مستند به اراده ذات باری نیز هست منتهی در طول یکدیگر نه در عرض و بطور شرکت و هنگامی که از جنبه اخلاقی مطالعه کنیم باز می‌بینیم نه این است که سرشتهای موروثی ثابت و غیرقابل تغییر باشد و نه این است که موضوع سرشت و طینت و اخلاق موروثی بکلی دروغ باشد بلکه امری است بین امرین یعنی در عین اینکه پاره‌ای از اخلاق با عوامل وراثت از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود با عوامل تربیتی قابل تغییر و تبدیل و کاهش و افزایش است . پس این معنی که نه جبر است و نه تفویض بلکه امری است بین امرین مسلم است و روایات شیعه در این باب به حد استفاضه می‌رسد. و از ضروریات مذهب اثناعشریه است و منکر آن در صورت تقصیر خارج است از ضرورت مذهب و علامه مجلسی آن را در شمار چیزهایی آورده است که به ضرورت و تواتر ثابت شده است . اما در اینکه حقیقت امر بین امرین چیست سخن بسیار است . چنانکه در روایات آن دیدیم ائمه طاهرین علیهم السلام در بسیاری موارد از بیان آن خودداری میفرمودند و گاهی آن را به اجمال یا با ذکر مثال بیان می‌کردند و این حاکی از ظرافت این عقیده است که فهم آن از بسیاری افهام دور است . لذا در تفسیر آن میان علمای شیعه اختلاف است و بسیاری از آنها سعی کرده‌اند تا با مثالی آن را تبیین کنند.
بازسازی نظریه فطرت براساس مبانی ملاصدرا
نویسنده:
عیسی محمدی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا در باب سرشتِ انسان چهار دیدگاه اتخاذ نموده است. وی در برخی از عباراتش قائل به نیک سرشتی انسان ها شده، در جاهایی به بد سرشتیِ آنها روی آورده و در برخی دیگر از عباراتش فطرتِ انسان را از نظر نیکی و بدی بالقوه دانسته است (نظریه لوح سفید) که بعداً نیکی یا بدی او فعلیت می یابد. اما در برخی موارد دیدگاهی جدید را اتخاذ کرده و بیان داشته است انسان ها از سرشتی واحد برخوردار نیستند، بلکه هر فرد سرشت مخصوص به خود را داراست. این دیدگاه نیز دارای دو تبیین است. در تبیین نخست، انسان ها دارای فطرت های متفاوت‌اند و در تبیین دوم هر انسان دارای دو فطرت روحانی و ظلمانی می باشد. در این تحقیق نشان داده می شود که دیدگاه چهارم ملاصدرا از سازگاری بیشتری با مبانی فلسفی وی برخوردار است. علاوه بر آنکه می توان گفت این دیدگاه جامع سایر دیدگاه های وی در مسأله فطرت نیز می باشد. به طوری که وی هنگام پذیرش قول نزدیک به نظریه لوح سفید، نظر به یکسان بودن فطرت اولی و به طور خاص فطرت خَلقی بشر داشته و منظورش از نیک یا بد سرشتی توجه به فطرت ثانیه آنها بوده است. پژوهش حاضر نیز با همین نگرش و با تأسی از طریقه مرحوم صدرالمتألهین در جمع آراءِ متشتت پیشینیانِ خود، تلاش می کند تا با ارائه تفسیری مربوط و مناسب، همه اقوالِ او در این زمینه را تبیین و توجیه کرده و نظریه ای واحد در این مسأله و مبتنی بر مبانی فلسفه صدرایی ارائه نماید.
برون رفت استاد رفیعی قزوینی از مشکله رجعت در اندیشه صدرایی
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی، محمد احمدی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
طبق مبانی حکمت متعالیه، نفس انسانی بعد از حدوث در این عالم، بنابر استعدادی که دارد، آن به آن از فعلیتی خارج می شود و فعلیتی جدید می یابد و در این سیر به تجرد می رسد تا آنگاه که بدن را رها می کند و مسیر تکاملی خود را بدون بدن عنصری (دنیوی) ادامه می دهد. تلقی ابتدایی این است که طبق این مبانی، بازگشت نفس به بدن دنیوی در دار دنیا امری ناممکن است، و مهم ترین دلیل آن نیز قاعده امتناع تراجع است. اما وقتی در نظر آوریم که عموم مسلمانان، به ویژه شیعیان، بر اساس برخی آیات قرآن کریم و روایات معتقدند که تاکنون، در مواردی مردگان زنده شده اند و در دوره آخرالزمان نیز برخی زنده می شوند و رجعت می کنند، عویصه و مشکلی خاص در این باره ظاهر می شود، چرا که اعتقاد به رجعت یا احیای مردگان، به منزله بازگشت نفس به بدن دنیوی در دار دنیاست.بر این اساس، عموم فلاسفه و به ویژه صدرائیان باید به گونه ای رجعت و احیای مردگان را به صورت عقلانی تبیین کنند که به نفی قاعده امتناع تراجع نینجامد، زیرا ابطال تناسخ را بر مبنای همین قاعده پذیرفته اند. سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، از معدود اندیشمندانی است که در این باره سخن گفته و ضمن پذیرش این قاعده، رجعت و بازگشت نفوس به بدن دنیوی را از مصادیق این قاعده نمی داند. او، با دست نکشیدن از مبانی صدرایی، تلاش کرده است تا از طریق قاعده «القسر لایدوم» و نیز «اثر وجودی لازم البروز خاص هر موجود»، تبیینی عقلانی از بازگشت برخی نفوس به زندگی دنیوی به دست دهد، و از رجعت مورد اعتقاد شیعه دفاع کند و تفاوت آن را با تناسخ توضیح دهد.
صفحات :
از صفحه 79 تا 96
وحدت مقسمی ماهیت سِعی به تبع اصالت وجود
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی، ابراهیم خانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مورد نحوه تقسیم بندی اعتبارات مختلف ماهیت و همچنین نحوۀ تحقق این اعتبارات، مباحثی تفصیلی در فلسفه مطرح شده است، ولی بر اساس نظر غالب، کلی طبیعی به عنوان مقسم و سایر اعتبارات آن به عنوان اقسام قلمداد می‌شود. در مورد نحوۀ تحقق آن­ها نیز گرچه بر سر وجود افراد جسمانی برای یک ماهیت جوهری توافق وجود دارد، اما بر سر وجود فردی عقلی که از آن تعبیر به مثال عقلی و افلاطونی می‌شود اختلاف نظر وجود دارد، لیکن به نظر می‌رسد همان­ گونه که عارفان در یک تفاوت بنیادین در تقسیمات وجود، وجود لابشرط مقسمی را به عنوان حقیقت وجود معرفی می‌نمایند و تمامی اقسام وجود را مظاهر آن قلمداد می‌کنند؛ در مورد ماهیت نیز بتوان چنین مسیر تحولی را پیمود. به این صورت که با پیگیری لوازم وجود فرد عقلی ماهیت جوهری نشان داد که سایر اعتبارات ماهیت در قبال این حقیقت عقلی به منزلۀ فروع و ظهورات آن می‌باشند و لذا سبب تعدد حقیقی افراد ماهیت نمی‌شوند.
صفحات :
از صفحه 95 تا 108
لبس بعد از لبس و بقای موضوع
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بر آشنایان با فلسفه‌اسلامی، بحث لبس بعد از لبس یا حرکت در جوهر، بحثی بسیار آشناست. ریشه‌های این بحث - بنابر نظر حکیم صدرالمتألهین - در کلمات حکیمان پیش از سقراط بوده است. ملاصدرا، قهرمان این نظریه، در مبرهن ساختن و پاسخ به اشکالهای این بحث، تلاش بسیار کرد. یکی از اشکالهایی که مانع پذیرش حرکت در مقوله جوهر از سوی شیخ فلاسفه اسلام، ابن‌سینا، شده، نیاز حرکت به موضوع (متحرک) است که به عقیده شیخ، حرکت جوهری فاقد آن است. ملاصدرا و تابعان او، در پاسخ به این اشکال بسیار کوشیده‌اند و چند پاسخ نقضی و حلی ارائه داده‌اند. در این مقاله، نویسنده همه آن پاسخها را بررسی کرده و در پایان پس از فراز و نشیب‌ها و کر و فرهای فراوان، نتیجه گرفته است که هیچ کدام از آن پاسخها، گره فروبسته موضوع در حرکت جوهری را نمی‌گشاید واشکال شیخ رئیس برحرکت در مقوله جوهر، همچنان به قوت خود باقی است. لذا باید برای پاسخ به آن، چاره‌ای دیگر اندیشید یا برای توجیه تغیر و تحولاتی که به نظر ما درعالم خارج واقع می‌شود، نظریه‌ای دیگر پرداخت.
صفحات :
از صفحه 33 تا 54
تکامل نفس آدمی پس از رهایی از بدن عنصری از دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی
نویسنده:
محمد حیدری فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
طبق آنچه در این نوشته بیان گردید، در هر سه مکتب فلسفی ملاصدرا، عرفانی ابن عربی و قرآنی- روایی می توان نشانه های وثیقی در تأیید موضوع تکامل نفس در عوالم اخروی یافت. ملاصدرا که با پیش کشیدن مباحث حرکت جوهری، ترکیب اتحادی ماده و صورت و همچنین اتحاد عاقل و معقول توانسته بسیاری از معضلات فلسفی و مسائلی که تا پیش از او راه حل مناسبی نیافته بودند را به خوبی حل نموده و ارائه دهنده راه حل های نو برای مسائل غیر قابل حل فلسفی باشد، مسئله تکامل اخروی نفس انسان را نیز از طریق همین سلسله مباحث حل نموده است. بر اساس آنچه در بخش دوم و طی بررسی بیانات ملاصدرا در این باب گفته شد، نفس انسان یک واقعیت سیلانی، قابل اشتداد وجودی و دارای هویتی سیال است که کل حقیقت آن در کل زمان حیات آن موجود است و در هر آن فرضی از زمان تنها یک حصه از آن قابل مشاهده است. درست مانند منشوری به شکل مثلث و سه بعدی که هنگام عبور از یک سطح دو بعدی، بعد سوم آن درک نشده و از دید سطح، منشور دو بعدی است، نفس انسان نیز دارای بعد سیلانی و امتدادی است که از دید ما که محجوب به عالم ماده و زمان ایم، این بعد قابل مشاهده نبوده و لذا هیچگاه توانایی مشاهده تمام حقیقت انسان به طور یک جا را نداریم. زیرا موجودات زمان مند که محدود در چارچوب تنگ زمان اند، توانایی فراروی از این وضعیت و دیدن حقایق فرازمانی و مجرد را ندارند. بر این اساس نفس انسان که ذاتاً امری مجرد است، تمام هویت واحد و حقیقت سیلانی خود را هیچگاه در یک لحظه نمودار نمی کند بلکه در هر آن و جزء فرضی از زمان تنها یک حصه از آن قابل مشاهده است.از سوی دیگر این هویت واحد و سیلانی بر اساس مبنای حرکت جوهری، دائم در حال سیلان و اشتداد وجودی بوده ودر هیچ دو آن فرضی ثبات واقعی نداشته و در یک حالت نمی ماند، بلکه پیوسته در حال اخذ کمالات وجودی بیشتر و متصف شدن به این کمالات است. آنچه که مصحح پذیرش و اخذ کمالات جدید توسط نفس است، بر خلاف تلقی عموم از حرکت جوهری، بدن مادی و شأن هیولانی در آن نیست، بلکه خود نفس و صورت واحد سیلانی آن است که در هر مرتبه که قرار می گیرد، نسبت به مرتبه بعد که کمالات آن را فاقد است به منزله هیولا حساب شده و با حرکت جوهری و متصف شدن به کمالات در آن فرضی بعدی تکامل می یابد. این اتصاف به کمالات جدید به نحو قبول و انفعال نیست، زیرا در این فرض یک شیء ثابت با یک وجه هیولانی مورد نیاز است که در لحظه پذیرش کمال جدید، خود بعینه باقی بوده و ضمن دارا بودن کمالات قبلی، کمالی جدید به کمالات او اضافه گردد؛ بلکه چون نفس، در آنِ فرضی از زمان معدوم شده و در آنِ جدید با هویتی کاملتر موجود می گردد، این نفس در مرحله قبلی اصلاً باقی نمانده تا هیولایی داشته باشد و آن هیولا مصحح پذیرش و اخذ کمالات جدید باشد، بلکه نفس در مرتبه قبلی به طور کلی معدم شده و در مرحله جدید بعینه با اتحاد با کمالات جدید تر و ارتقا به مراتب بالاتر موجود می گردد. بنابراین نفس در سیر ارتقایی خود نیازی به بدن مادی وهیولای موجود در آن ندارد، بلکه با مبانی همچون ترکیب اتحادی ماده و صورت که وجود خارجی را تنها از آن صورت می داند و بر اساس مبنای اتحاد عاقل و معقول، که نفس با اتحاد با کمالات و متصف شدن به آن ها بدون نیاز به هیولا در سیر صعودی ارتقا می یابد، این سیر صعودی پس از رهایی از بدن مادی و رحلت از عالم ماده نیز ادامه داشته و تا رسیدن انسان به مقام فنای الهی توقفی در آن پدید نخواهد آمد. بنابراین وجهی برای دفاع از قول عدم تکامل اخروی نفس انسان از دیدگاه ملاصدرا باقی نمی ماند.از سوی دیگر ابن عربی بر اساس مکتب عرفانی و آرای خاص خود در حیطه انسان شناسی، معتقد است هریک از نفوس انسانی بر اساس اقتضاء عین ثابت خود (که در تعین ثانی و به وجود حضرت حق و به تبع اسمی خاص از اسماء حضرت حق موجود است)، دارای کمالات بالقوه ای است که می تواند تحت تدبیر آن اسم که عین ثابت او در ذیل آن قرار دارد، این کمالات بالقوه را بالفعل نموده و به نهایت کمال متصور برای خود دست یابد. بنابراین هر یک از اعیان ثابته بر اساس ظرفیت وجودی و احاطه سعی خود تحت تدبیر و ربوبیت اسمی خاص از اسماء الهی است. انسان که مظهر جمیع اسماء و صفات خداوندی و برترین مخلوق اوست تحت تدبیر و ربوبیت اسم جامع و شریف الله است، اسمی که تمام کمالات سایر اسماء و اوصاف خداوند در آن منطوی بوده و خواهان به فعلیت رساندن این کمالات در عین ثابت و به تبع عین خارجی انسان است. بنابراین انسان توانایی بالقوه رسیدن به همه این کمالات و مراتب را دارد و از آنجا که در عالم ماده که عالم تزاحمات و موانع متعدده است، توانایی بالفعل نمودن همه این کمالات به طور یکسان برای همه ممکن و میسر نیست، ادامه این راه تکاملی در برزخ و قیامت و پس از رهایی از بدن مادی و عالم ماده اتفاق خواهد افتاد. انضمام این نکته به مبحث تجدد امثال و تجلیات دائم حق متعال، ما را به این امر رهنمون می سازد که حق‌تعالی در تجلی جدید وجودی که افاضه می فرماید، علاوه بر آنکه ضامن ادامه حیات و بقای وجودی موجودات می گردد، کمالات شایسته آن ها را نیز بر حسب استعداد عین ثابت آن ها به موجودات افاضه می فرماید. بنابراین همگان در صراط مستقیم وجودی حضرت حق قرار دارند. اگر تبعیت از دستورات شارع نیز منضم به این امر گردد، نفوس انسانی با قرارگیری در صراط مستقیم سلوکی می توانند همه آنچه از کمالات که گفته شد را بدست آورند. و از آنجا که این تجلیات و بحث تجدد امثال منحصر به عالم ماده نبوده و توقف ناپذیر اند، سیر استکمالی نفس انسان نیز دارای توقف و محدودیت نخواهد بود.آیات قران کریم و روایات وارد شده در این باب نیز گویای این مطلب اند که نفس انسان می تواند بعد از ارتحال از عالم ماده و ورود به عالم برزخ و قیامت دارای تکامل باشد. اینکه ما تزکیه و هدایت الهی را منحصر در عالم ماده ندانسته و بر اساس مسیر انتخابی انسان ها، آن را در عالم آخرت نیز جاری می دانیم، بیانگر ادامه هدایت های معنوی الهی بوده که تکامل نفس را نیز در دل خود ثابت می نمایند. همچنین پاک شدن از عذاب‌های اخروی و صعود به درجه بهشت که از لحاظ وجودی دارای رتبه بالاتری نسبت به جهنم است، خود به معنی تکامل نفس انسان می باشد. نمونه های دیگری از این دست که در متن پایان نامه ذکر شد مانند مسئله شفاعت، اعمال ماتأخر و سایر مسائل نیز بیانگر همین نکته اند. به انضمام توجه به این نکته که بهشت و جهنم اخروی بعینه همان اعمال، افکار و نیاتی است که فرد در طول حیات دنیوی خود داشته و صورت باطنی آشکار شده همان ها است. بنابراین قرارگیری در بهشت به معنی قرارگیری در باطن اعمال صالح و معذب شدن به نقمات به معنی ظهور باطن قبیح اعمال سیئه است. و از آنجا که این اعمال با نفس و جان فرد اتحاد دارند، بهشت و جهنم برزخی و اخروی نیز که تجلی همین اعمال اند با نفس انسان اتحاد دارند، پس هرگونه تغییر و تحول در نعمات یا نقمات اخروی ناشی از تغییر و تحول در ذات نفس انسان است.پس از بیان و اثبات وجود تکامل نفس برای انسان پس از رهایی از بدن عنصری و مفارقت از عالم ماده، می توان اذعان داشت که هر سه مکتب فلسفی، عرفانی و قرآنی-روایی در این مسئله اتفاق نظر داشته و هرسه یک مسئله را بیان می نمایند. هماهنگی که بین برهان، عرفان و قرآن در این مسئله مشاهده می شود امری غریب و دور از نظر نیست بلکه به اعتقاد نگارنده اکثر مسائل فلسفی و عرفانی که در مکتب صدرالمتألهین و ابن عربی بیان شده اند، با فحوای مسائل دینی که در بیان قرآن و احادیث آمده است هماهنگی و تناسب دارند . گرچه هر یک به زبان خاص خود مسائل را مطرح نموده و درصدد ارائه راه حل وپاسخ برای آن اند، اما همگی دارای وحدت نظر بوده و در انتها یک مطلب را اثبات می نمایند. مسئله تکامل نفس یکی از این مسائل بود که نگارنده در حد بضاعت خود به آن پرداخت و وحدت نظر فیلسوف، عارف و شارع را در آن به اثبات رسانید، انشاءالله در کارهای بعدی از این دست بتوان به سایر مسائل در این حیطه پرداخت.
تبیینی جدید از حرکت جوهری بر اساس علم ذاتی طبایع
نویسنده:
ابراهیم خانی، محمدکاظم فرقانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
کیفیت رابطه ثابت و سیال از جمله مسائل دشوار فلسفی است که فلاسفه از دیرباز به آن پرداخته‌اند. ملاصدرا نیز بر اساس اثبات حرکت جوهری و لوازم آن پاسخی متفاوت با گذشتگان به این مسئله داده است. لیکن هنوز در تبیین و نحوه جمع‌بندی مبانی او در این مسئله ابهاماتی وجود دارد. از جمله این‌که حرکت جوهری چگونه با ثبات طبایع در عالم دهر که ملاصدرا نیز به آن قائل است قابل جمع است. این مقاله تلاش می‌کند بر اساس مبنایی متفاوت اولا حرکت جوهری را تبیین و ثانیا این ابهامات را رفع کند. این مبنای متفاوت، قائل‌شدن به نقش‌آفرینی علم طبایع مادی در تحقق حرکت جوهری است. لیکن از آن‌جا که حکما به علم در مادیات مناقشات فراوانی وارد کرده‌اند ابتدا به حل و فصل این مناقشات و اثبات علم در طبایع می‌پردازیم و آن‌گاه بر اساس آن، حرکت جوهری را تبیین می‌کنیم. همچنین با بررسی کیفیت نسبت عالم دهر با عالم ماده و تبیین عینیت این دو عالم با یک‌دیگر و نفی رابطه علیت میان آن‌ها، تفاوت اعتباری آن‌ها را روشن کرده و بر اساس آن، نحوه جمع میان حرکت جوهری در عالم ماده و ثبات طبایع در عالم دهر را تبیین می‌کنیم.
صفحات :
از صفحه 51 تا 64
برون رفت علامه طباطبایی از مشکله رجعت در اندیشه صدرایی
نویسنده:
محمد احمدی زاده، محمدکاظم فرقانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بر اساس قواعد فلسفی حکمت متعالیه، به ویژه در باب حرکت جوهری و نفس شناسی، بازگشت به زندگی دنیوی پس از مرگ امری دور از نظر است؛ از این رو، ابطال تناسخ در شبکه مفاهیم صدرایی امری آسان یاب خواهد بود، به ویژه زمانی که قاعده امتناع تراجع را در نظر بگیریم. اما وقتی به نصوص دینی اسلامی رجوع کنیم نوعی از بازگشت به زندگی دنیوی را می بینیم که غیر از تناسخ است و عموم مسلمانان، به ویژه شیعیان به آن معتقدند مانند احیاء مردگان و رجعت دسته ای از نفوس بشری در آخرالزمان که از باورهای شیعه است. در نگاه اول تبیین این اعتقاد بر اساس مبانی صدرایی و تفکیک آن از تناسخ به گونه ای که دلایل ابطال تناسخ شامل این اعتقاد نشود کار بسیار دشواری جلوه می کند اما برخی صدراییان مانند علامه طباطبایی به این مسئله پرداخته اند و به عنوان یک حکیم صدرایی ضمن حفظ مبانی فلسفی حکمت متعالیه می کوشند با تفکیک میان موت طبیعی و موت اخترامی این اعتقاد را تبیین و اشکال های وارد بر آن را رفع کند
صفحات :
از صفحه 53 تا 80
بررسی و تحلیل دیدگاههای فلسفی شیخ الرئیس و صدرالمتالهین درچهار مساله فلسفی وجود، قوه و فعل ، عقل (علم ،) ابداع
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
  • تعداد رکورد ها : 40