جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 38
مواضع ناسازگاری مباحث علوم طبیعی و آموزه های دینی از دیدگاه غزالی: سببیت و نفس
نویسنده:
علیرضا اژدر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیدگاه غزالی،مباحث علوم طبیعی در دو بحث عمده،با آموزه‌های دینی، ناسازگار است: 1.سببیت:لازمه‌ی پذیرش سببیت،اثر داشتن پدیده‌های طبیعی و رابطه‌ی علیت‌ بین آن‌ها است.غزالی این دیدگاه را ناسازگاز با عمومیت قدرت خداوند و معجزات‌ انبیاء می‌داند.وی حل مشکل را در پذیرش نظریه‌ی عادت اشاعره و نفی رابطه‌ی‌ علیت بین پدیده‌های طبیعی می‌داند. 2.نفس:مبحث نفس از مباحث مهم حکمت طبیعی است.غزالی از میان مباحث‌ نفس،بحث تجرد،سرمدیت و کیفیت بقاء نفس پس از مرگ را مورد توجه قرار داده است.وی دیدگاه فلاسفه را در این مورد،مخالف با معاد جمسانی می‌داند. در این نوشتار،نخست دیدگاه غزالی در مورد علم،عالمان و علوم فلاسفه مورد بررسی قرار گرفته،سپس به تشریح دیدگاه غزالی در مواضع ناسازگاری علوم طبیعی‌ با آموزه‌های دینی پرداخته شده است.
صفحات :
از صفحه 129 تا 150
ابن رشد و مسئله خداشناسی
نویسنده:
علیرضا اژدر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جمهور مردم از چه طریقی می‌توانند خدا را بشناسند؟ آنان چه تصوری از خدا باید داشته باشند؟ شرع مقدس چه راهی برای شناخت پروردگار ارائه داده است؟ قرآن چگونه به توصیف حق تعالی پرداخته است؟ این نوشتار در پی بررسی این سؤالات، از دیدگاه ابن‌رشد است. آنچه به آن رسیده، این است که از دیدگاه ابن‌رشد، بهترین راه شناخت خداوند برای عامه مردم راه محسوسات است. شرع مقدس نیز بر این راه تأکید کرده است. لذا دو برهان عنایت و اختراع، که از قرآن استخراج می‌شود، مهم‌ترین استدلال بر شناخت حق تعالی و صراط مستقیم الهی است؛ ‌تصور مردم از خداوند باید به گونه‌ای باشد که قرآن خداوند را توصیف کرده است؛ نه آن گونه که در براهین جدلی متکلمان ارائه شده است و از آنجا که عقل بشری نمی‌تواند کیفیت صفات خداوند را درک کند، نباید به مقایسۀ اوصاف حق تعالی و بشر پرداخت بلکه فقط آن گونه که قرآن توصیف کرده، باید با اوصاف حق تعالی آشنا شد؛‌ هرچند اهل برهان و راسخین در علم می‌توانند آیات الهی را تأویل کنند و بینشی فراتر از عامه مردم از دین داشته باشند؛ زیرا دین الهی تأویل‌پذیر است؛ اما نباید این گونه تأویلها برای عامة مردم بازگو شود.
صفحات :
از صفحه 111 تا 135
بررسی انتقادی نظریه حرکت جوهری ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا اژدر
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور ,
چکیده :
این مقاله در صدد است نظریه حرکت جوهری ملاصدرا را مورد واکاوی قرار داده و انتقادات پیرامون آن را در حوزه دلایل، لوازم و آثار، آشکار و ناسازگاری های درونی آن را بازگو نماید، علاوه برآن برخی تعارضات لوازم این نظریه با نصوص دینی را نشان دهد. نظریه حرکت جوهری در ناحیه دلایل با انتقادات جدی مواجه بوده تا جایی که بزرگانی همچون علامه طباطبایی ضمن پذیرش اشکالات وارده خود به اقامه استدلال در این مقام پرداخته اند، علاوه بر آن لوازم این نظریه در مواجه با نصوص دینی مانند اصل معاد، اصل رجعت و خلقت پیشین ارواح از توانایی لازم در پاسخ به تعارضات مطرح ناتوان است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 22
معیارهای صحت شهودات عرفانی
نویسنده:
مهدی افتخار ,مهدی زمانی ,سیدعلی علم الهدی ,علیرضا اژدر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انجمن علمی عرفان اسلامی ايران ,
چکیده :
تجربیات درونی و شهودهای شخصی از لحاظ مرتبه وجودی و یقین آوری ضعیف تر از تجربیات بیرونی نیست؛ پس نباید اهمیت و واقع نمایی حواس باطنی و تجربیات درونی را کمتر از تجربیات بیرونی دانست.جهان در حالی که دارای طبقات است اما وحدت بر آن حاکم است. لایه های وجود انسان با لایه های هستی هم سنخ و هم طرازند. روح انسان مجرد است و محدودیت زمانی و مکانی برای اتصال با معلوم ندارد. تنها انصراف از جسم و دنیای مادی و توجه به ملکوت لازم است تا ماورای ماده و مادیات ادراک شود. اتصال با عالم غیب عبارت دیگری از این توجه است. اصل سلوک عرفانی نیز همین توجه به قدس عالم است. روش های سلوکی مثل تزکیه نفس، عزلت، نفی خواطر و ذکر، همه هموار کننده مسیر این توجه است.اعتدال جسمی، ذهنی و روحی، تزکیه نفس، صیقلی کردن دل، مطابقت با صور عقلیه در لوح محفوظ از علل وجودی شهودات عرفانی صحیح است. بداهت (یقین آوری)، عقل، مطابقت با متون دینی، مطابقت با احکام دینی، اجماع اهل عرفان، آزمایش و تجربه، اثباتا مشخص کننده ادراکات صحیح از غیرصحیح می باشد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 30
معرفت‌شناسی انسان از منظری دینی: بررسی دیدگاه فخر رازی
نویسنده:
کیهان سلطانیان؛ محمد حسین مهدوی نژاد؛ علیرضا اژدر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
مباحث ناظر به انسان را می‌توان به مباحث وجودشناختی و معرفت‌شناختی تقسیم کرد. رازی در آثار خود مباحث متعددی را در معرفت‌شناسی انسان ارائه کرده است. برخی از دیدگاه‌های او در خصوص معرفت‌شناسی انسان از این قرارند: قوای انسان با وجود داشتن محدودیت‌هایی امکان کسب معرفت را دارند؛ معارف انسان در دو دستۀ نظری و عملی قرار می‌گیرد؛ عوامل غیرمعرفتی همچون تقوا و گناه در معرفت انسان اثرگذار است؛ انسان‌ها به لحاظ معرفتی در یکی از طبقات ناقصان، کاملان و کاملان مکمِّل قرار دارند؛ اولیا در طبقۀ کاملان هستند و انبیا (ع) کاملان مکمِّل‌اند که وظیفۀ ایشان هدایت ناقصان به سمت کمال است؛ لازم است ناقصان نسبت به انبیا اعتماد و تبعیت معرفتی داشته باشند؛ انسان به لحاظ معرفتی هرگز قادر به برتری یافتن نسبت به ملائک نیست. در این مقاله، که مطالب آن با روش توصیفی‌ـ‌تحلیلی ارائه شده است، نشان داده می‌شود که انسان‌ها دارای قوای معرفتی جهت کسب معرفت هستند، اما در مسیر کسب معرفت صحیح ضرورتاً نیازمند تبعیت از انبیا (ع) و تعالیم الهی‌اند، زیرا راهی غیر از آن جهت کسب آن معارف وجود ندارد.
صفحات :
از صفحه 149 تا 162
بررسی مبانی فلسفی حسن و قبح اخلاقی از دیدگاه غزالی و فیض کاشانی
نویسنده:
عباس کشاورزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث علم اخلاق که ارتباط مستقیم با مباحث فلسفه اخلاق دارد و باید گفت که جایگاه بحث آن در فلسفه اخلاق هست مباحث مربوط به حسن و قبح می‌باشد که کهن‌ترین بحث کلامی نیز می‌باشد در این پژوهش تلاش شده است تا به بررسی افکار و اندیشه‌های دو تن از فحول اندیشه اسلامی نسبت به مبانی فلسفی حسن و قبحبه طور خصوص پرداخته است.امام محمد غزالی متکلم، نقاد فلسفه و مسلط بر معارف اسلامی به معنای وسیع کلمه و دیگری ملامحسن فیض کاشانی فیلسوف و فقیه و محدث و مفسر نامدار شیعی است که در برابر غزالی چهره نامدار اهل سنت قرار می‌گیرد برای نیل به اهداف تحقیق از روش کتابخانه به شیوه توصیفی استفاده گردیده و با مراجعه به متن کتب این دو دانشمند تلاش شده تا دیدگاه هریک در خصوص مسایل فلسفی حسن و قبح با توجه به مبانی اصلی ارایه گردد.در یک اظهار نظر کلی و عمومی می‌توان گفت که در ایمان راسخ و دلبستگی آنها به مبانی عقیدتی اسلامی تردیدی نیست ولی در موضع‌گیری و اظهار نظر در مسائل گوناگون از جمله مبانی هستی‌شناسی، جایگاه علم خدا و انسان، بحث اراده خدا و انسان و اختیار و.... که به وجود آورنده دیدگاه هر دو در خصوص مبنای فلسفی حسن و قبح و دیگر مباحث فلسفی می‌باشد اختلاف اساسی دارند چرا که غزالی تحت تاثیر عقاید اهل سنت و جماعت و در مسائل کلامی مذهب اشعری دارد. و فیض کاشانی شیعی معتقد به معارف اهل بیت (ع)، اخباری‌گری معتدل و تحت تاثیر افکار و معارف آنهاست.غزالی معتقد است اراده همان اراده خداست و انسان در انجام افعال، اراده‌ایی از خود ندارد و اذعان می‌کند که افعال نه حسن‌اند نه قبح، و این شرع است که حکم به حسن و قبح افعال دارد در حالی که فیض اعتقاد به اختیاری بودن افعال انسان دارد و معتقد به امر بین امرین می‌باشد بدین صورت که این اختیاری بودن اختیار محض نیست یعنی می‌توان افعال انسان را هم به خدا و هم به انسان ربط داد بنابراین نه چون غزالی انسان را مجبور و نه دارای اختیار تام می‌داند. هر چند غزالی نیز سعی در ارتباط افعال با مسئولیت انسان بر می‌آید ولی موفق به اظهار کامل آن نمی‌باشد. نهایتا غزالی با مخالفت خویش با مبانی فلسفی و عقلی محور داوری را به شرع داده که آن نیز متاثر از مکتب اشعری است و عقل را از پرداختن به آن جایز نمی‌داند و ملاک داوری را شرع می‌داند. اما فیض عقل را موهبت الهی و وسیله‌ایی برای رسیدن به هدف اصلی خلقت دانسته و جایگاه خاصی بر انسان و عقل، این موهبت خاص الهی دارد.
مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی رابطه نفس و بدن از نظر سهروردی
نویسنده:
لبلا خسرونیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه پژوهشی درباره مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی رابطه نفس و بدن در اندیشه سهروردی است که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است . هدف از تبیین این رساله نشان دادن رابطه نفس و بدن در میان آثار سهروردی است و اینکه آیا رابطه نفس و بدن در اندیشه سهروردی با مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی او سازگار است یا خیر ؟ از آنجا که درک حکمت اشراقی بر آگاهی به درون وجود انسان و تأویل هستی آدمی استوار است ، خودشناسی و علم النفس در واقع کلید درک این حکمت و بحث حیاتی آن را تشکیل می دهد آنچنانکه خود سهروردی توصیه کرده است تا انسان نتواند به درون خود سفر کند و به تأویل رموز وجود درونی خود بپردازد او را قدرت تأویل پیام شرقی عالم وجود که همان حکمت اشراقی است میسر نمی شود . در این حکمت هستی و مراتب آن معرفت و سعادت انسان بر اساس نور تفسیر شده است و انسان با انوار و اشراق نفس به حقیقت واصل شده و او را مشهود می کند .از نظرسهروردی هر موجودی که ذات خود را ادراک کند با نور محض یکی می داند از این رو نفس انسانی را با اصول کیهانی یا انوار مرتبط می کند .سهروردی از این اصل اشراقی در معرفت شناسی نتیجه کلی می گیرد هر چیزی که ذات خویش آگاه است از تمام چیزهای همان مرتبه نیز آگاه است.بنابراین آگاهی اساس علم اشراقی می شود که معتقد است حقیقت همه موجودات خودآگاه به آگاهی کیهانی آغازشده وتا آگاهی انسان بسط می یابد و خودآگاهی با روشن بودن یا ظاهر برابر بوده و با نور محض یکی است .
جایگاه خیال در مکاشفات صوری (با تأکید بر مکتب ابن عربی، شیخ اشراق و ابن سینا)
نویسنده:
محمد ابراهیم نتاج
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بسیاری از بحث های کشفی، علمی و فلسفی را می توان با محوریت خیال تبیین کرد. کاربرد خیال در مباحث هستی شناسی و معرفت شناسی عرفان و فلسفه همواره مورد توجه اهل نظر در علوم فلسفی و شهودی بوده است تا آنجا که می توان ادعا کرد که عرفان با خیال زنده است. اما در این نوشتار ما به این مسئله می پردازیم که از نظر ابن سینا، سهروردی و ابن عربی انواع خیال کدام اند؟ و چه ارتباطی میان این انواع وجود دارد؟ و اساسا از نگاه آنها خیال چه نقشی در مکاشفات عرفانی بویژه کشف صوری دارد؟ خیال نقش اساسی را در تحقق و تبیین بخش عظیمی از مکاشفات پیش روی عارف ایفا می کند. ابن سینا تنها به یک قسم از خیال که «قوه خیال» باشد اعتقاد دارد؛ اما از نگاه ابن عربی و سهروردی خیال دارای دو قسم متصل و منفصل است و میان آن دو رابطه علی و معلولی است. مثال منفصل واسطه میان عالم عقل و حس است و خیال متصل ابزاری برای خیال منفصل به شمار می آید و این قوه خیال است که می تواند نفس عارف را در مکاشفه و ادراک صور خیالی کمک برساند. سهروردی خیال متصل را مانند ابن سینا مادی ولی همانند ابن عربی صور خیالی و عالم خیال را مجرد می داند، لذا از نظر وی سنخیت میان این دو نوع از خیال بی معناست، اما چون در مکاشفات صوری مدرِک اصلی را قوه خیال نمی داند و وظیفه ادراک را بر عهده انوار اسفهبدیه می گذارد، پس عدم سنخیت قوه خیال و صور خیالی از یک سو و همسنخ نبودن قوه خیال و عالم خیال مطلق، اشکالی بر تحقق مکاشفات صوری وارد نمی سازد. ابن سینا عالم خیال را نمی پذیرد، بنابراین مکاشفه صوری را تنها از طریق ارتباط قوه خیال با عقل فعال تبیین می کند. ابن عربی نیز بر اساس چینش عالم هستی و اعتقاد به حضرات خمس بین قوه خیال مجرد و عالم خیال مجرد رابطه بر قرار کرده و مشاهدات مثالی عارفان را توجیه منطقی می کند. بر اساس دیدگاه این سه اندیشمند زمانی که عارف پا به عرصه سلوک عملی می گذارد تا به حقیقت راه یابد، در این سیر انواع مکاشفات مانند مکاشفه معنوی و مکاشفه صوری برایش حاصل می گردد. یکی از آن انواع، کشف صوری یا کشف مخیّل است. سالک در این حالت، صُوَری را در خواب و بیداری مشاهده می کند که دارای ویژگی های منحصر به فرد و از جنس خیال و مثال اند. این حقایق صُوری مادی نیستند، ولی دارای اعراض جسمانی می باشند؛ یعنی در ذات، مجرد ولی در اعراض جسمانی اند و این خصوصیت به عارف کمک می کند تا معارف کلی و عقلی را از عالم عقول دریافت کند. بنابراین هم ابن سینا و هم شیخ اشراق و ابن عربی به انواع مکاشفات اعتقاد دارند و نوع خاصی از مکاشفه یعنی کشف خیالی را با خیال در ارتباط می دانند. کاربرد خیال نزد ابن سینا و ابن عربی در مکاشفات پررنگ تر از نقش خیال در نزد سهروردی است، زیرا سهروردی علی رغم شیخ الرئیس و ابن عربی، خیال را مدرِک مکشوفات خیالی نمی داند، اما هر سه آن بزرگواران بر آنند که حقایق خیالی را می توان با حس مشترک و حواس ظاهری مادی مشاهده کرد، بدین ترتیب در سیر افاضه این حقایق بر حس مشترک اختلاف نظر دارند. ابن سینا افاضه کننده را عقل و ابن عربی آن را قوه خیال و سهروردی آن را نور مدبره یا اسفهبدی می داند.
رابطه دین، اخلاق و سیاست در پروتستانتیسم
نویسنده:
زهرا میربک سبزه‌واری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در فصل اول؛ این تحقیق به کلیات پرداخته می شود که شامل پروپروزال به صورت بسط یافته تر می باشد، در ادامه به بررسی اصلاحات در جوامع مختلف پرداخته می شود. ضمنا" جایگاه بحث در فلسفه اخلاق را بررسی کرده و این که در پایان این فصل به پیشینه ی تحقیق و منابعی که استفاده شده توجه شده است.در فصل دوم؛ که اشاره ای به پیدایش و ظهور پروتستانتیسم دارد و نقش کلیسا را در آن نشان می دهد، به بررسی اصطلاح «رِفرُم» و کسانی که نقش مهمی در پیدایش این نهضت داشته اند، می پردازد ؛ مانند «مارتین لوتر»، «‍‍‍‍ژان کالون» ، «زوینگلی» ، « جان ویکلیف انگلیسی» و « یان هوس». در ادامه فصل به نقش کلیسا در پروتستانتیسم اشاره شده که چگونه فساد مالی، سیاسی و ابتذال مذهبی در کلیسا، باعث شده موج نهضت اعتراض پروتستانتیسم شکل گیرد .در فصل سوم؛ به دیدگاه پروتستانتیسم درباره ی دین و حقیقت ایمان پرداخته می شود. در ابتدای فصل به نقش دین و فلسفه دین به صورت کلی در جوامع مختلف اشاره دارد. در بخش های بعدی این فصل به آیین پروتستان و دیدگاه های مختلف پروتستانتیسم و کاتولیک اشاره دارد. بحث اعتقادات در آیین پروتستان که خدا، ایمان و فیض را دربرمی گیرد، در ادامه این فصل قرار دارد. در پایان فصل به عبادت در آیین پروتستان که به صورت گروهی و فردی انجام می گیرد و مراسم خاصیدارد، اشاره می شود.در فصل چهارم؛ که دیدگاه پروتستانتیسم راجع به اخلاق است، در ابتدا به مسأله اخلاق و جایگاه آن درآیین پروتستان به صورت کلی و نیز به اخلاق عملی در فرقه های آیین پروتستان که شامل کالوینیسم، پیتیسم، متدیسم و فرقه های باپتیست پرداخته می شود. در ادامه نیز به فرهنگ در آیین پروتستان و منابع مربوط به آن ها اشاره دارد.فصل پنجم؛ که دیدگاه پروتستانتیسم پیرامون سیاست را بررسی می کند به طرح مسأله سیاست، نقش مذهب در سیاست، نقش سیاست در مسیحیت می پردازد. در بخش های بعدی این فصل به آیین پروتستان و دموکراسی که دو آموزه انتخاب و انسان را دربرمی گیرد، پرداخته می نشود.فصل ششم؛ به رابطه و مناسبت های بین دین، اخلاق و سیاست در پروتستانتیسم اشاره دارد و درپایان این فصل نتیجه گیری را از کل فصول دربردارد.
فضیلت عدالت از نظر ارسطو و غزالی
نویسنده:
فاضل بوستان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی شک ارسطو یکی از مهمترین فیلسوفان کلاسیک است که آرا و نظریات وی تأثیر بسیار مهمی بر آرای فلاسفه بعد ازخود به خصوص فیلسوفان اسلامی داشته است .مسئله عدالت از مباحث اصلی اخلاق و فلسفه اخلاق است که از قدیم تا امروز مورد توجه فیلسوفان و عالمان بوده است. ما در این پایان نامه به بررسی تطبیقی دو نظریه مهم مربوط به عدالت ‌پرداخته‌ایم. اوّل نظریه ارسطو که ‏در مباحث خود بدنبال تبیین سعادت و ویژگی‌های انسان کامل است،تعادل، میانه روی، برابری و بیش خواهی، مفهوم های اصلی تئوری عدالت ارسطو هستند که به عنوان بخشی از یک فضیلت، یعنی فضیلت عدالت به کار می روند. برای پاسخ گویی به چیستی عدالت و بی عدالتی، باید به این توجه داشت که کنش ها در چه حوزه ای انجام می گیرند و نقطه میانه ?حد وسط? در کجاست، چرا که عدالت در میانه قرار دارد. ‏ارسطو در مباحث اخلاقی خوددرباره عدالت ، در مقایسه با دیدگاه‌ افلاطون به گونه‌ روشن‌تر، طبیعی گرایانه و کاربردی‌تر می‌نگرد . از نگاه ارسطو فضیلت‌ها می‌توانند ابزاری و پلی برای رسیدن به سعادت باشند . فضیلت‌ها میانه‌روی و اعتدال میان افراط و تفریط هستند. دومین نظریه مربوط به غزالی به عنوان یک اندیشمند اسلامی است. غزالی در تشریح مسئله حد وسط می گوید؛ فضیلت ها هر چند بسیارند ولی در چهار چیز جمع می شوند که مشتمل بر حکمت، شجاعت، عفت وعدالت است و این فضایل چهارگانه اصلی یا «امّهات فضایل » از اصلاح قوای چهارگانه حاصل می شوند اما اصلاح هر قوه بدین معنا است که از افراط و تفریط بر کنار، و در حد اعتدال باشد . اعتدال هر قوه یعنی آنکه آن قوه، در میانه دو طرف افراط و تفریط ودر حدّ وسط ، قرار گیرد . اگر قوای آدمی در حدّ وسط قرار داشته باشد، نفس آدمی صحت خود را باز خواهد یافت و گرنه از سعادت محروم خواهد گشت . اما تشخیص حدّ وسط بسیار دشوار بوده، بلکه حد وسط حقیقی از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است و کمتر کسی هست که از حد وسط که همان«صراط مستقیم » است مایل نشود. غزالی اعتقاد دارد، عدالت نه تنها بخشی از فضیلت که جمیع همه فضایل به شمار می آید و بهتر است آن را حد وسط افراط و تفریط قلمداد نکنیم. به تعبیر دیگر، عدالت، نظم در سه قوه فکر، شهوت و غضب است.
  • تعداد رکورد ها : 38