جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 57
تأثیر الگوی حکومتی امام علی (ع) بر اندیشه حکومت مطلوب از دیدگاه امام خمینی (س) باتوجه به فلسفه سیاسی شیعه در عصر غیبت امام معصوم (ع)
نویسنده:
نرجس عباس پور رکن
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
علوم سیاسی , نهج البلاغه (نهج‌البلاغه) , شیعه , فلسفه سیاسی , نظام سیاسی , شیعه , شیعه (اعم، مذاهب کلامی) , حکومت دینی , علوم سیاسی , امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) , حکومت دینی (مسائل جدید کلامی) , ولایت فقیه , ولایت فقیه , عصر غیبت , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , علی‌‌بن ابی‌طالب ‏‫(ع)‬، امام اول , اصطلاحنامه فلسفه سیاسی (در اندیشه اسلامی)
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکومت به معنای رهبری و فرمانروایی جامعه،ضرورت هر جامعه ای است؛زیرا اجتماع بدون حکومت ،موجب هرج و مرج می شود و این حکومت است که تنظیم کننده امور فرد و اجتماع ،اجرا کننده حدود و حقوق و تأمین کننده عزت و استقلال جامعه انسانی و یا توسعه و تکامل علوم و فنون بشری است.در تمام جوامع بشری تا آنجا که تاریخ نشان می دهد،نوعی حکومت وجود داشته است:حکومت قبیلگی،پادشاهی و نیز حکومتهایی از نوع آنچه در دنیای مدرن امروز وجود دارد .در دین اسلام هم مسأله ضرورت حکومت در روایات اسلامی بازتاب گسترده ای دارد،به عنوان نمونه،امیر المومنین علی (ع) در جواب خوارج که حکومت را فقط برای خدا می دانستند،فرمودند:«مردم به زمامداری نیک یا بد نیاز مندند.» در زمان معاصر حضرت امام خمینی(س) معتقدند که تنها در سایه حکومت است که زمینه ی عمومی اصلاح زندگی دنیا و آخرت میسر می شود و دلایل عقلی و نقلی فراوانی برای اثبات ضرورت وجود حکومت مطرح کردند.اسلام دین جامعی برای سعادت بشر،در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی هر عصر و نسل است و تا زمانی که حیات بشری در دنیا برقرار باشد ،برای او برنامه دارد.احکام و برنامه های اسلامی از قوانین کلان اقتصادی،سیاسی،حقوقی و اخلاقی گرفته تا احکام جزئی،نشان می دهد که حکومت ،لازمه اجرا و اقامه آنهاست و بدون آن،زمینه ی اجرای بسیاری از احکام، محدود شده و برخی نیز تعطیل خواهند شد؛ بنابراین برقراری حکومت شرط تحقق دین و اجرای احکام و حدود آن است.در این رهگذر ، هر گونه نگاه مادی به حکومت از باب ریاست طلبی ،قدرت طلبی،منفعت طلبیو...نکوهش شده و ردّ گردیده است و انگیزه حکومت،پذیرش مسئولیت و امانت الهی است که ابتدایی ترین و ضروری ترین عنصردر آن، اقامه عدل و نفی باطل است.حکومت مطلوب حضرت علی (ع) در عصر حضور امام معصوم(ع)،حکومت شخص منصوصِ معصوم افضل از جانب خداوند متعال است که از عصمت و اعجاز برخوردار است و حکومت مطلوب حضرت امیر(ع) در عصر غیبت ،حکومت مبتنی بر عدالت ، قانون خدایی با رأی و نظر مردم است.در سایر موارد نیز ،حکومت از باب ضرورت و به عنوان شرّی اجتناب ناپذیر، مطرحمی شود.حکومت ایده آل امام علی(ع) ،در هریک از اشکال نامبرده (منصوص الهی یا در عصر غیبت و عدم حضور شخص معصوم ) در اصل به معنای مدیریت و رهبری و هدایت و محبت و خدمت به جامعه و مردم و در جهت رساندن آنها به سعادت دوجهانی است و در آن نشانه ای از تسلط محوری ، استبدادو خیانت وجود ندارد.در همین ارتباط است که از مهمترین شاخصه های حکومت آن حضرت می توان به خدامحوری ،عدالت محوری،حق جویی،مشارکت مردم،نظارت و پاسخگوئی،مردم داری،اصلاح طلبی و ... اشاره کرد.بطور کلی امیرالمومنان(ع) انگیزه خویش را از پذیرش حکومت ،دفاع از مظلومان و سرکوب ستمگران می خواند،از اینرو پیوسته در ادای وظایف الهی و اجرای احکام و اوامر رسول خدا(ص) و اداره کشور و فرماندهی ارتش،با قدرت تمام ،عمل می کرد،در عین حال از متواضع ترین و خوش مشرب ترین افراد بود.در نتیجه حکومت علوی ؛یعنی حکومتی که آرمانش ،تأمین سعادت مادی و معنوی،توجه به رشد و بالندگی و هدایت مردم ،اقامه حق و دفع باطل،تحقق عدالت،تأمین امنیت،تأمین رفاه عمومی و ...است.از این رو محروم شدن مسلمانان از این حکومت ،بالاترین و غم انگیزترین مصیبت در تاریخ اسلام به شمار می رود که باید به خاطر از دست دادن آن ،همواره اشک ماتم ریخت.امام خمینی(س) در این باره می فرمایند:«بالاترین مصیبتی که بر اسلام وارد شد،مصیبت سلب حکومت از حضرت امیر(سلام الله علیه) بود و عزای او از عزای کربلا بالاتر بود.»تجربه حکومت امام علی(ع)،سودمند و مفید برای صاحبان تمامی گرایشهای سیاسی است که درباره چگونگی عمل کردن دولت به وظایف خود و عدم سرپیچی از خواسته های جامعه و سوار نشدن بر شانه های آن، می اندیشند.امام علی(ع) می خواست حکومتی تشکیل دهد که تمام برنامه هایش برای مردم روشن باشد و این همان حکومت مردم بر مردم است که در آن بالاترین شکل خودمختاری و ابراز شخصیت تحقق می یابد.این حکومت عملی مردم است.امام خمینی بعنوان یک عالم شیعی و پیرو حضرت علی (ع) در عرصه سیاست و حکومت وفاداری و اطاعت از حضرتش را مورد توجه قرار داده و با تأسی به او حکومت مورد نظر و مطلوب خویش را با الهام کامل و همه جانبه از فرامین و سیره آن حضرتمطرح ساخته است و در این جهت دیدگاه او در طول اندیشه و دید گاه و سیره حضرت علی (ع) مطرح می گردد.حکومت مطلوب امام خمینی(س) در عصر غیبت امام عصر(عج)،حکومت جمهوری اسلامی ایران است که کلمه جمهوری شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص می کند و کلمه اسلامی محتوای این حکومت را بیان می کند.ریشه مبانی اندیشه حکومتی امام خمینی(س) را می توان در قرآن و سنت معصومین بویژه حضرت علی (ع)پیدا کرد و ایشان با تکیه بر اصول و مبانی اسلام توانست تحولی عظیم در جامعه ایجاد کند و جمهوری اسلامی را رهبری نماید.به ویژه اینکه در سخنرانی های مکررشان بر پیاده کرددن الگوی حکومت علوی در جامعه اسلامی تأکید می کردند و می فرمودند که حکومت جمهوری اسلامی از رویه امام علی(ع) الهام خواهد گرفت ولی متکی به آرای عمومی ملت است.دلایل مطلوبیت حکومت امام علی(ع) از دید امام خمینی(س)،وجود یک حاکم و زمامدار عادل و عالم به قوانین الهی در جامعه است که می تواند برای مردم و جامعه ،عدالت و امنیت و تربیت و رفاه و...را به ارمغان بیاورد و زمینه سعادت مادی و معنوی آنها را فراهم سازد .آن حضرت(ع) در حکومت خود از حوزه شعار دادن تو خالی و از محدوده الفاظ گذشت و عدالت را در عمل و کردار نشان داد .اساس حکومت امام علی(ع) برپایه تقوا ،عدالت ،علم ،خدمت به مردم و...استوار بود.در یک کلام ،حکومت علوی،حکومت عدل الهی بود.در حکومت علوی قانون اساسی،حکم خداست و فقط همین قانون ،لازم الاجرا است.مجری قانون و حاکم جامعه ،امام معصوم(ع) استو هدف او برقراری عدلو قسط و اصلاح امور دینی و دنیوی مردم است که این هدف را در مدت حدد 5 سال حکومت خود ،در جنبه های مختلف حکومت نشان داده است و سیره سیاسی و دستورات حکومتی ایشان ،اکنون پس از 1400 سال ،هنوز راهنمای عمل در نظام جمهوری اسلامی ایران است.دوران حکومت امیر المومنین(ع) فصلدرخشانی را درتاریخ حکومتهای جهان رقم زد.در جامعه ،حکمرانان بسیاری از پی هم آمده اند و هر یک به عدالت یا ظلم و ستم بر مردم حکومت کرده اند،اما در میان آنان ،بعد از پیامبر اکرم(ص) ،پیشوایی عادلتر و رهبری با درایت تر از علی(ع) به خود ندیده است.معمار نظام جمهوری اسلامی ایران ،حضرت امام خمینی(س)،تمام تلاششان این بود تا حکومت حضرت علی(ع)، را به عنوان الگوی حکومت مطلوب خویش قرار می دهد و در سیره عملی خویش همواره از ایشان درس می گرفتند.امام خمینی(س)با استفاده ازجامعیتی که درخصوص مکتب انبیا وائمه معصومین(ع)داشت،توانست امتی را بیدار کند و حکومتی را بنیان نهد که ریشه در تفکرات دینی داشته و قانونش قانون الهی باشد.ایشان به معنای واقعی کلمه بزرگترین احیاگر تفکر دینی در عصر حاضر به شمار می رود و اندیشه وعمل او نه تنها مسلمین و دین اسلام را جان تازه ای بخشید،بلکه سایر مکاتب و گرایشها و مذاهب الهی نیز تجدید حیات یافتند.حضرت امام خمینی(س) در موارد مختلفی از جمله، ضرورت وجود حکومت در جامعه ،جایگاه حکومت که به عنوان وسیله ای است برای رسیدن به اهداف متعالی،خاستگاه الهی حکومت با مقبولیت و رضایت مردم ،اهداف و وظایف حکومت ،شرایط و صفات زمامدار برای اداره حکومت اسلامی، متأثر از حکومت علوی بوده اند.تنها تفاوت حکومت این دو بزرگوار در شکل حکومتو ساختار آن است که حکومت امام علی(ع) حکومت ولائی است که اماممعصوم(ع) در رأس آن قرار دارد ولی حکومت امام خمینی(س) حکومتی است که به علت غیبت امام معصوم(ع)،عالم دینی (ولی فقیه) عادل در رأس آن قرار دارد.همچنین در ساختار حکومت این دو رهبر، اختلافات و تفاوتهایی دیده می شود که به علت تفاوت زمانی و شرایطی محیطی، ساختار حکومتی امام خمینی(س) نسبت به حکومت امام علی(ع) پیچیده تر شده است.
رابطه اخلاق و سیاست در اندیشه و رفتارسیاسی حضرت امام خمینی(ره)
نویسنده:
محمدعیسی تاجدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اهمیت اخلاق و سیاست و پيوند و پيوستگي اين دو در اندیشۀ امام خمینی(ره) بسیار برجسته است.مواجهۀ امام با سیاست و اخلاق در راستای رسالت انبیاء و برای تربیت انسان و به منظور تقرب به ذات الهی است. در نگاه امام اخلاق بر سیاست تقدم دارد و غایت آن محسوب می‌شود و سیاست فی‌نفسه از آن‌ جهت که زمینه را برای تهذیب و تزکیه و پرورش انسان مهیا می‌کند مورد توجه قرار می‌گیرد. بنابراین رابطۀ اخلاق و سیاست در نگاه امام یک رابطۀ متقابل و با محوریت اخلاق است. از یک جهت سیاست زمینه را برای پرورش اخلاقی و اجرای مکارم اخلاقی فراهم می‌کند و از سوی دیگر اخلاق معیارهایی برای رفتار سیاسی پیش می‌نهد که با توجه به آن معیارها، رفتارهای سیاسی درست و نادرست از هم تشخیص داده می‌شوند. با عنايت به اينكه این پژوهش در پي بررسی اندیشه‌های امام در خصوص پیوند دو مولفه "اخلاق" و "سیاست" است. مي‌توان گفت هدف از سیاست و اخلاق درديدگاه اسلامي و به تبع آن ازمنظرامام خميني(ره) سعادت بشری است و این سعادت بدون درک مناسبی از انسان و سعادت‌اش ميسر نیست. سعادت انسانی در اندیشۀ امام عبارت است از قرب الهی و راه این سعادت از طريق اخلاق یعنی تزکیۀ نفسانی بشرمی‌گذرد.در اندیشۀ امام روش و طریقۀ نائل شدن به مقام سعادت با تمسك به دین مبین اسلام و دست آويختن به ريسمان دو ثقل گران سنگ يعني قرآن كريم و عترت پيامبراسلام عملي است . مفهوم ولایت در اندیشۀ سیاسی امام، مفهومی کلیدی و بيانگر نيابت سياسي–اخلاقي عترت رسول الله و امام معصوم است. درمنظر امام خميني ولی فقیه مظهر"خليفه الهي" درعصرغيبت و حاکم و مجری احکام الهی در جامعه است و این مفهوم پیوند جداناشدنی با حوزۀ اخلاق دارد؛ چرا که ولی امر از يك سو مذهب به ملکات وصفات اخلاقی و از سوي ديگر مسلح به توانمندي در بينش و مديريت سياسي – ديني است و قبل از همه عدالت را در نفس خود محقق ساخته است.براساس اين بينش ولايت فقيه درانديشه سياسي امام خميني مظهر تحقق پيوند ناگسستني اخلاق و سياست است.
احتضار و حقیقت مرگ در اندیشه امام خمینی (ره) و ملاصدرا و مناسبات آن با آیات و روایات
نویسنده:
وحیده عارفی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هرگونه تأمل و ژرف کاوی و بازپژوهی پیرامون مسأله اسرار آمیز احتضار و مرگ، از ضرورت غیر قابل انکاری برخوردار بوده و خلأ پژوهشی محسوس در این زمینه بر اهمیت پردازش به آن می افزاید. مبانی و چهاچوب های نظری دستگاه تفکر صدرایی از متعالی ترین چشم اندازهایی است که از فراز آن می توان به ابعاد این مسأله نگریست. در دیدگاه ملاصدرا و امام، عالم احتضار، به عنوان عالم ورود به آستانه مرگ و حالات منحصر به فرد و ویژه اش در سیر تکاملی وجودی نفس مورد توجه قرار گرفته و حقیقت مرگ به عنوان معبر انتقال از نشئه ملکیه ظاهریه به نشئه ملکوتیه باطنیه، مورد بررسی واقع گردیده است. در این پایان نامه، با روش توصیفی-تحلیلی، نخست به تبیین حقیقت احتضار و ویژگی ها و برخی مقارنات و ملازمات آن از دیدگاه ملاصدرا و امام پرداخته شده و آن گاه سیمای حقیقت مرگ، شاخصه ها، انواع و علل آن از دیدگاه این دو اندیشمند مورد بررسی قرار گرفته است. در این پایان نامه بیان مناسبات مباحث، از اهداف و سویه های اصلی محتواست. مبانی ای نظیر تعدد و تمایز عوالم هستی و نشئات نفس و نحوه سیر تکاملی موجودات در عوالم هستی، از طریق حرکت جوهری و همچنین نحوه ارتباط نفس و بدن از مهمترین مبانی است که در ارتباط با موضوع، مورد تأمل قرار گرفته است.
تاثیر اندیشه‌های فلسفی امام خمینی (ره) بر اصول فقهی ایشان
نویسنده:
سعید توکلی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارتباط علوم با یکدیگر امری اجتناب‌ناپذیر است. مهم، میزان دخالت یک علم در علمی دیگر می‌باشد. شاید عجیب‌ترین ارتباط ، تأثیر فلسفه بر اصول باشد. چون که فلسفه ، عقلی محض است و اصول،‌ علمی عقلایی و عرفی است.حضرت امام خمینی ( قدّس سرّه ) هر چند پایه و اصلِ اصولِ فقهِ خود را عرف قرار می‌دهند و از دخالت دادن مسائل عقلی در علوم عقلایی سخت اجتناب می‌کنند لیکن مواردی در آثار این اعجوبه اعصار یافت می‌شود که شاید در کلمات بزرگترین فلاسفه هم پیدا نشود.انسان، متحیّر می شود از کسی که در یک صفحه، حرفی به شدّت عرفی زده است که گویا آدمی خیال می‌کند گوینده این حرف، فقط در مردم و بازار بوده است. سپس در صفحه بعد چنان فلسفی صحبت می‌کنند که تو گویی اسفار را مطالعه می‌کنی!هر چند بیشتر این دُرافشانی های فلسفی، جنبه توضیحی از یک قاعده و بیان این مطلب است که نباید فلسفه را در اصول دخالت داد اما مواردی هم هست که حضرتش با فلسفه به مطالبی رسیده‌اند." قاعده الواحد ، الماهیه من حیث هی لیست الّا هی" از نمونه‌های صورت اول و " استصحاب زمان و اراده " از جمله مثالهای صورت دوم هست.
زبان دین از دیدگاه امام خمینی(ره) و آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
جواد صیدانلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از موضوعات مهم در فلسفة دین بحث زبان دین است. معناشناسی اسماء و اوصاف الهی، معناداري و معيار معناداری زبان دين و نیز نمادین‌ و سمبليك بودن آن، از جمله مهمترین مسائلی است که در این بحث ‌مورد بررسی قرار می‌گیرد.‌ ازآنجا که مسئلة زبان دین با دریافت ‌از متن کتب مقدس گره‌ خورده، مهمترین نقش را‌ در‌ فهم و شکل‌گیری باورهای دینی ‌ایفا می‌کند. نظریات متفکران شیعی غالباً‌ در میان اندیشمندان معاصر بازتاب داده شده و در این میان تبیین رویکرد دو متفکر شیعی معاصر ـ امام خمینی(ره) وآیت‌الله جوادی آملی(دام ظلّه)ـ موجب توانایی ‌ارائة مدل مطلوبی برای تحلیل گزاره‌های دینی با روش توصیفی ـ تحلیلی به جامعة علمی‌خواهد شد. امام خمینی(ره) وآیت‌الله جوادی‌آملی با تمسّکبه قاعدة «وضع الفاظ برای ارواح معانی» از لایه‌های معنا سخن به میان آورده و به تبیین و حل مسئلة معناشناسی اوصاف الهی پرداخته‌اند. این دو اندیشمند با توسعه در منابع شناخت، گزاره‌های دین را معنادار می‌دانند و همچنین از نمادین بودن برخی گزاره‌های دینی دفاع می‌کنند. از منظر این دو متفکر، زبان دین، زبان عرفی و قابل فهم برای همۀ انسانها می‌باشد، چرا که غایت هدایتگر بودن‌ کتب‌ آسمانی چنین اقتضایی را دارد؛ البته امام خمینی(ره) برخی‌آیات و روایات را برای عرف قابل‌ فهم‌ ندانسته و یا از قبیل رمز می‌دانند اما از منظرآیت‌الله جوادی‌آملی(دام ظلّه)‌ ظاهر تمام آیات و روایات‌ حتی‌ حروف مقطّعه نیز قابل فهم است.کلید واژه: زبان، دین، معنا، امام خمینی، جوادی آملی.
علم و دین از دیدگاه امام خمینی‌(ره) و مقام معظم رهبری و مهندس بازرگان
نویسنده:
زهرا هوشیار اکبرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان نامه به بررسی دیدگاه دو رهبر بزرگ امام خمینی و مقام معم رهبری و مهدی بازرگان پرداخته ایم امام خمینی (ره) بر هماهنگی علم و دین معتقد بوده و بیان می کند از توطئه های مهمی که در قرن اخیر ، خصوصاً در دهه های معاصر و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، آشکارا به چشم می خورد ، تبلیغات دامنه دار و با ابعاد مختلف برای مایوس نمودن ملتها و به خصوص ملت فداکار ایران ، از اسلام است. گاهی ناشیانه و با صراحت به اینکه احکام اسلام که هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است ، نمی تواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند و یا آنکه اسلام یک دین ارتجاعی است و با هر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است و در عصر حاضر نمی شود ، کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنت آمیز ، نیز مقام معظم رهبری بر هماهنگی علم و دین معتقد سخن غربیان را که دین را مانع پیشرفت علم می داند قبول ندارند و بیان می کنند دینی که مانع پیشرفت علم می باشد دین تحریف شده مسیحیت می باشد وگرنه دین اسلام و دین تحریف نشده مسیحیت باعث پیشرفت بوده و می باشد و نمونه هایی از این پیشرفت را در قرن چهارم می بینیم حال برای پیشرفت جامعه و رهایی از قید بند کشورهای غربی باید بسیاری از مفاهیم حقوقی ، اجتماعی و سیاسی را که شکل و قالب غربی آنها در نظر بعضی مثل وحی منزل است و نمی شود درباره اش اندک تشکیکی کرد، در کارگاههای تحقیقاتی عظیم علوم مختلف حلاجی کنند ؛ روی آنها سوال بگذارند ، این جزمیتها را بشکنند و راههای تازه ای بیابیم، هم خودشان استفاده کنند و هم به بشریت پیشنهاد کنند. امروز کشور ما محتاج این است ؛ امروز انتظار کشور ما از دانشگاه این است . دانشگاه باید بتواند یک جنبش نرم افزاری همه جانبه و عمیق در اختیار این کشور و این ملت بگذارد تا کسانی که اهل کار و تلاش هستند، با پیشنهادها و با قالبها و نوآوریهای علمی خودی بتوانند بنای حقیقی یک جامعه ی آباد و عادلانه ی مبتنی بر تفکرات و ارزشهای اسلامی را بالا ببرند. اما مهندس بازرگان که در ابتدای عمر خود برهماهنگی علم و دین معتقد بود و سعی داشت مسائل دینی را در با علم ثابت کند که در این زمان نیز مورد انتقاد اندیشمندانی همچون شهید مطهری واقع گردید و ایشان در سالهای بعد و برای اولین بار در سال 1364 ش در سالروز بعثت با عنوان ناگفته بعثت به صراحت ازنگرش نخست خویش عدول کرد و حکومت و مدیریت جامعه را از دایره اهداف و وظایف بعثت انبیا و رسالت پیامبران خارج ساخ. وی در روز مبعث در بهمن ماه 1371 در جمع انجمن اسلامی مهندسین سخنرانی با موضوع «آخرت و خدا تنها برنامه بعثت انبیا» دیدگاه دوم خویش را به طور استدلالی و تفصیلی بیان کرد و پس از تشکیل سمینار بهمن ماه 1372 و اظهار نظر صاحب نظران عنوان مذکور به صورت «آخرت و خدا هدف بعثت انبیا» تغییر یافت. بازرگان در این سخنرانی ، دین و ایدئولوژی را دو مقوله جدا از یکدیگر دانست نباید انتظار داشت که اسلام یا مسیحیت و یهودی برای ایدئولوژی ، حکومت اقتصادی ، علوم و فنون ، پزشکی و بهداشتی مطالبی به دستمان داده باشند یا بدهند.در این پایان نامه به طور مفصل با نظریات این دانشمندان بیان گردیده شده است امید است که مورد توجه خوانندگان قرار گیرد.
مبانی فلسفی سیاست از دیدگاه ملاصدرا و امام خمینی (ره)
نویسنده:
الناز قربانیان قراتپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مفهوم سیاست در نگرش حکمت متعالیه ی ملاصدرا و امام خمینی(ره) پیوندی ناگسستنی و ارتباطی معنادار با مبانی هستی شناسی- از قبیل اصالت وجود، فقر وجودی ممکنات، وحدت شخصیه ی وجود، حرکت جوهری – و مبانی معرفت شناسی، انسان شناسی و ولی و امام شناسی آنان دارد. ملاصدرا و امام خمینی با اتفاق در مبانی فلسفی سیاست سعادت انسان در دنیا و آخرت را در گروِ تنظیم تمام ابعاد زندگی و از جمله زندگی اجتماعی بر اساس قانون الهی و به رهبری نبی و ولی یا فقهای جامع شرایط در دوران غیبت دانسته اند و هر نوع برنامه و سیاستی که خالی از شریعت خداوندی باشد را طاغوتی خوانده و به‌مانند جسد و کالبدی بی روح دانسته اند که جز خسران دنیوی و اخروی و خروج از درجه ی انسانیت به درجه ی بهیمیت سودی برای انسان ندارد،و تنها وجه افتراق میان ملاصدرا و امام خمینی در باب ملازمه‌ی سیاست و شریعت در اینست که ملاصدرا سیاست را امری می‌داند که در خدمت شریعت است ولیکن امام خمینی سیاست را برآمده از متن شریعت می‌داند.
معرفت‌شناسی عرفانی از منظر امام خمینی (س)
نویسنده:
مصطفی رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معرفت عرفاني يا مكاشفه در نظر امام خميني(س) يكي از ارزشمندترين و معتبرترين معارف بشري است. اين معرفت با ادراك شهودي و حضوري حقيقت خارجي معلوم رخ مي‌دهد. در واقع عارف با ذات و حقيقت شخصي و جزئي اشياء و عوالم وجود اتحاد و اتصال مي‌يابد. محوري‌ترين ابزار كسب اين نوع از معرفت قلب انسان است. عارف در مسير سلوك الي الله پس از تزكيه نفس و تطهير قلب خويش و بهره‌گيري از عوامل مؤثر در كسب معرفت، مقامات و منازلي را طي مي‌نمايد كه به تناسب هر مقام، معرفتي خاص از جانب خداوند بر قلبش متجلي مي‌گردد كه همان معرفت عرفاني مي‌باشد. رابطه دوسويه و ناگسستني معرفت و عمل از جمله مسائلي است كه حضرت امام(س) تأكيد خاصي بر آن دارند. البته موانع و حجابهايي نيز در مسير كسب معرفت عرفاني وجود دارد كه عارف بايد همواره سعي در زدودن و خرق آنها داشته باشد تا در نهايت به بالاترين مقام معرفت يعني لقاء الله و شهود تجليات ذاتي حق نائل گردد. در اين پايان‌نامه به بررسي ماهيت و مراتب معرفت عرفاني و عوامل و موانع كسب آن از منظر امام خميني(س) خواهيم پرداخت.
انسان کامل در حکمت متعالیه و عرفان ابن عربی و امام خمینی (ره)
نویسنده:
نرگس موحدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع انسان کامل از جمله مباحث ریشه‌دار عرفانی و از جهتی فلسفی است. که در طول تاریخ مطمح نظر اندیشمندان در عرصه‌های عرفانی و فلسفی بوده است. ابن عربی در عرفان نظری علاوه بر مسله توحید، موضوع انسان کامل را مورد توجه قرار داده است و ویژگی‌ها و ضرورت او در نظام هستی را در بخش عظیمی از کتاب‌های فصوص و فتوحات ذکر می‌کند. ابن عربی انسان کامل را آیینه تمام نما‌ی حق و الگو و معیاری برای افراد انسانی می‌داند که حق تعالی آن گاه که اراده‌ی شهود ذات خویش را نمود با تمامی اسماء و صفات در انسان کامل تجلی کرد. این جامعیت اسمائی او را شایسته خلیفه اللهی می‌نماید. از مجرای انسان کامل سایر موجودات فیض الهی را دریافت کرده و وجود و بقاء می‌یابند. مصداق ولی کامل و ولایت او در نظام تکوین و تشریع یکی از مسائل متشتت در نوشته‌های عرفانی محسوب می‌شود که شارحان زیادی سعی در حل این مسئله داشته‌اند. حضرت امام خمینی اگر چه مبانی بحث خویش را عرفان ابن عربی قرار داده‌اند؛ اما به عنوان یک عارف شیعی مباحث انسان کامل را با صبغه معارف تشیع عرضه نموده‌اند. در فلسفه نیز مسائل انسان کامل با نگاه فلسفی تبیین می‌گردد و مراحل وجود یافتن و رشد عقلانی انسان تا رسیدن به بالاترین مرتبه که همان عقل فعال است؛ توضیح داده‌ می‌شود. یکی از فرضیه‌های قابل پیش بینی این است که نگاه عرفانی با دیدگاه حکمت متعالیه بسیار نزدیک باشد. زیرا حکمت متعالیه از مبانی عرفانی بهره فراوان برده است. از جهتی دیگر فلسفه نگاهی عقلانی به انسان دارد و او را در نشأت متفاوتی قرار می‌دهد.روش تحقیق: روش این تحقیق توصیفی تحلیلی می‌باشد.
بررسی نقش جایگاه خداشناسی فطری از دیدگاه حکمت متعالیه
نویسنده:
زهرا ملایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در مباحث مربوط به معرفت دینی و خداشناسی، شناخت فطری و راه یابی از طریق درون یکی از راه های قابل توجه است. از جمله راههای خداشناسی تعلیماتی است که از طریق براهین عقلی و بیانات شرایع به بشر رسیده است. باید توجه داشت که در عین حال انسان هایی وجود دارد که قادر به درک مبانی استدلال عقلانی و قبول بیانات شرایع نمی باشند.لذا برای این عده مسیری دیگر در همان معرفت و ارتباط با ذات خداوند از طریق فطرت انسانی است، مهیا گردیده است. خداشناسی و خداجویی در فطرت انسان همگام با آفرینش وی سرشته است و حتی براهین فلسفی مانند برهان صدیقین، برهان وجودی، و... به گونه ای ریشه در فطرت خداشناسی انسان دارند. همۀ انسانها این شناخت را در عمق جان و وجدان خویش دارند ولی به سبب عوامل گوناگون محیطی، اجتماعی، فرهنگی و موانع مختلف دنیایی وضوح و روشنی آن را از یاد برده اند. علم به این آگاهی فطری یا خداشناسی فطری نیازمند تلنگرهایی است که که باید پیوسته از سوی دین پژوهان و فیلسوفان انجام گیرد تا تجلی آن همواره محفوظ باقی بماند. پژوهش حاضر ضمن بررسیمبادی و مسائل کلی فطرت و تبیین بینش خاص قرآن درباره آن، به بحث از فطرت الهی در انسان از دیدگاه برخی از حکمای متعالیه می پردازد. این فیلسوفان برهان هایی را از طریق فطرت بر اثبات وجود خداوند تبیین کرده اند که برخی مبتنی بر ادراکات فطری وبرخی مبتنی بر گرایشهای فطری است. در این تحقیق تکیۀ خاصی به آراء ملاصدرا و حکمای متعالیه معاصر درباره خداشناسی فطری شده است.ملاصدرا با تکیه بر فقر وجودی ممکنات، و همچنین از طریق گرایش عشق به کمال طلبی و امید داشتن در شدائد بر اثبات فطری بودن شناخت خداوند برهان اقامه کرده است.علامه طباطبایی نیز از طریق علم حضوری ممکنات و ربط وجودی ایشان و استناد به آیۀ میثاق و نیز از طریق گرایش امید در سختیها، برهانی را بر اثبات فطری بودن وجود خداوند اقامه کرده است. آیت الله شاه آبادی نیز با ارائه برهان فطرت عشق به نظریۀ جدیدی درزمینه فطرت دست یافته است. امام خمینی نیز که شاگرد ایشان می باشد، صرفاً از طریق گرایش عشق به کمال مطلق و انزجار از نقص به اثبات فطری بودن وجود خداوند می پردازد.
  • تعداد رکورد ها : 57