جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 153
امام جعفرصادق (ع) و فلسفه الهی "ذات و صفات باریتعالی"
نویسنده:
جمشید بور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله حاضر مشتمل بر سه فصل می‌باشد. در فصل اول، کلیاتی از اسما و صفات را مطرح نمودیم، و به تعریف اسم، صفات و نظرات بعضی از بزرگان را پیرامون آن اشاره کردیم. همچنین در این فصل به توانمندی عقل در حوزه دین، و نظرات گوناگونی که در این باب مطرح شده بود را، بیان نمودیم و به حل تعارض علم و دین بااستفاده از توازی در روش و با تکیه بر کلام امام جعفر صادق (ع) مطالبی را ارائه دادیم. همین طور به فطری بودن خداشناسی در وحی و روایات نکاتی را بیان نمودیم، در فصل دوم و سوم بحث را اختصاص دادیم به شناخت ذات خداوند و صفات باریتعالی و براهینی که برای ذات خداوند اقامه شده بود، را آوردیم و در پاین هر برهانی، برای صحت و تایید برهان از کلام امام جعفرصادق (ع) استفاده نمودیم. در بخش صفات ، به تقسیمات صفات باریتعالی و آرا مربوط به آن و جرح و نقد آن را مطرح نموده و از صفات خداوند، صفات علم، اراده و کلام را با استفاده از روایات منسوب به امام جعفرصادق (ع) مورد بررسی قرار دادیم.
برهان درجات کمال
نویسنده:
حسین اشتر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله مذکور در چهار فصل تدوین گشته است که فصل اول در مورد اثبات و ماهیت آن بحث می‌کند و همینطور رابطه آن با معلومات انسان و تجربه دینی که شکلی از آگاهی است و در فصل دوم به تاریخچه این برهان و تقریزات گوناگون اندیشمندان در مورد آن پراخته می‌شود و سعی شده است در هر دو سنت غربی و شرقی تا حد ممکن از نظر بهره گرفته شود و در فصل سوم یکی از موثرترین و مشکلترین جنبه الهیات طبیعی یعنی مسئله شر و مبارزه آن با اندیشه‌ای یکسره خداوندگار هستی را مطلق و کاملترین می‌داند بیان می‌شود و در این باره به نظرات گوناگون شرقی و غربی در تبیین آن پرداخته می‌شود و در پایان تقویم و ارزیابی این برهان و همینطور بیان نقلی برهان درجات کمالی اشاره می‌شود و می‌دانیم که اگر چه کتابهای آسمانی در این خصوص بنحو مشخص و مستوفا خرید سبیل اندیشه‌های فلسفی بحثی ندارند، بلکه نگارنده در تکاپوی پیدایش ردپایی در این خصوص بوده است تا بتواند توضیحی در این باره داشته باشد و یا تائیدیه‌ای نقلی که بعضی را مزید اطمینان حاصل آید آورده باشد.
سیر تکاملی نفس انسانی در قوس صعود
نویسنده:
رضا جلالی کوهیخیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله مشتمل است بر یک مقدمه و سه بخش ، که هر بخش آن دارای فصولی است که بیان اجمالی این به شرح ذیل می‌باشد: بخش اول، تحت عنوان "کلیات در قوس صعود" در دو فصل به ترتیب ذیل بیان شده است : در فصل اول، قوس نزول و صعود و شرح اجمالی از آن و شواهد قرآنی در تایید آن و ضرورت قوس صعود بیان گردیده است . در فصل دوم، احکام کلی در قوس صعود و اصول و مبانی آن و مسیر صعود و کیفیت آن بحث گردیده است . بخش دوم، تحت عنوان "نفس انسانی و احکام آن" در چهار فصل به ترتیب ذیل بیان شده است : در فصل اول، معانی نفس انسانی یا مای شارحه آن بیان گردیده است . در فصل دوم، وجود نفس انسانی یا هل بسیطه آن با ادله و براهین عقلی به اثبات رسیده است در فصل سوم، تعریف نفس انسانی یا ما حقیقیه آن مورد برسی قرار گرفته است در فصل چهارم، اقوال در حقیقت نفس انسانی بیان گردیده است . بخش سوم: تحت عنوان "مراحل استکمالی نفس انسانی" بعنوان محور اصلثی بحث در چهارده فصل به صورت ذیل بیان گردیه است فصل اول، حدوث جسمانی یا نقطه آغاز سیر تکاملی نفس انسانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است در فصل دوم، قوای انسانی - که همان وسائط تکامی انسانند - و اقسام آن بیان شده است . در فصل سوم، کیفیت ارتباط نفس انسانی با قوای خویش و اقوال در این مقام و ادله در اثبات قاعده "النفس فی وحدتها کل القوی" بیان گردیده است . در فصل چهارم، احکام کلی علم نفس انسانی و معانی و تعاریف و تقسیمات علم و انواع ادراکات نفس انسانی بیان شده است . در فصل پنجم، کمال نفس انسانی به حسب ادله و براهین عقلی به اثبات رسیده است . در فصل ششم، تکامل نفس انسانی، از راه اتحاد و جودی او با مدرکات خود، با اقامه براهین عقلی به اثبات رسیده و دیدگاه عرفا نیز در اتحاد علم و عالم و معلوم بیان گردیده است . در فصل هشتم، تجرد عقلی نفس ناطقه انسانی با اقامه براهینی به اثبات رسیده است در فصل نهم، شواهد نقلی - اعم از شواهد قرآنی و روایی - در تائید قول به تجرد نفس انسانی بیان شده است . در فصل دهم، مراتب استکمالی نفس انسانی به حسب عقل نظری او از مرتبه عقلی هیولانی تا مقام عقل بالمستفاد بیان گردیده است . در فصل یازدهم، اتحاد نفس ناطقه با عقل فعال و کیفیت ارتباط نفس انسانی با او، با اقامه براهین عقلی به اثبات رسیده است . در فصل دوازدهم، مراتب استکمالی نفس انسانی به حسب عقل عملی او از مرتبه تجلیه تا مقاوم فنا فی الله تبیین گردیده است و سرانجام جوهر بودن علم و عمل و این که این دو مقوم و اسنان سازند، بیان شده است . در فصل سیزدهم، نهایت سیر استکمالی نفس انسانی یا غایت وجود او از دیدگاه حکما و عرفا و اختلاف این دو مذهب در نهایت سیر استکمالی انسان کامل بیان گردیده است . در فصل چهارهم، در بیان تکامل نفس انسانی پس از مفارقت از بدن که به جهت فقدان ادله و براهین عقلی در این مقام، تنها به بیان برخی اقوال اکتفا نموده و به جهت محدودیت این مجموعه و غموض و پیچیدگی این بحث ، تحقیق و بررسی عمیق و دقیق آن به اساتید حکمت و فلسفه و محققین در این فن واگذار می‌گردد.
اتحاد عاقل و معقول و عقل از دیدگاه فلاسفه اسلامی
نویسنده:
حسینعلی کیخواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارکان مساله عبارتند از: عقل، عاقل، معقول و اتحاد مشخص شد که اولا منظور ااز عقل در اینجا عقل به معنی معقول و معلوم که همان علم باشد هست چون وجود صورت معقول بالذات که در نزد نقس حاضر است معلوم نفس و معقول نفس هم هست و به همان معقول و معلوم علم هم گفته می‌شود به عبارت دیگر عقل و معقول عین هم هستند یعنی همان معقول بالذات عقل هم هست چون عقل و معقول در نفس دو وجود ندارند بلکه در صحنه نقس علم عین معلوم و عقل عین معقول است پس عقل و معقول یقینا دو واحد و دو موجود متمایز از هم در نزد نفس ندارند بلکه همان معقول را به اعتباری معقول و به اعتباری دیگر عقل گویند. ثانیا اقسام معقول بیان گردید و مشخص شد که هر گاه ما سخن از معقول به میان می‌آوریم منظور معقول و معلوم بالذات است که بلاواسطه در پیش نفس حاضر است و نفس به علم حضوری آن را می‌یابد و بواسطه آن شی خارجی متعلق علم قرار می‌گیرد و اگر به شی خارجی معقول و معلوم گفته می‌شود منظور معقول و معلوم بالعرض است والاشی خارجی از حیطه بحث ما خارج است ثالثا مشخص شد که هر موجودی مجرد قائم به ذاتی هر گاه ذات خود را تعقل کند در اینجا عقل و عاقل و معقول یک چیز است یعنی آن موجود مجرد از این نظر که در نزد خود حاضر است علم به خود دارد که همان حضور ذات باشد و از آن جهت که معقول آن هم خود ذاتش هست به آن معقول گویند و چون فرض این است که خود ذات است که خود را تعقل کرده است بنابراین عاقل خود هم خودش هست . رابعا: منظور از اتحاد روشن شد که اتحاد در اینجا یعنی اتحاد بین وجود لامتحصل با وجود متحصل و اتحاد مرتبه ناقص با مرتبه کامل و اتحاد قوه بافعلیتش هست . خامسا مبانی و اصولی که باید از آنها اعراض شود و در مقابل آن روی آوردن به اصول و مبانی‌ای که با توج به قبول آنها می‌توان این مساله را به اثبات رساند بیان گردید و نسبتا روشن شد. اکنون مساله عمده این است که اتحاد وجود آن معقول بالذات با وجود نفس ناطقه هم به اثبات رسد یعنی مدعای قائلین به اتحاد این است که معقول بالذات و عقل که عین هم هستند عین نفس ناطقه هم هستند چون معقولات فغلیتهای متوارده‌ای هستند که عاید نفس شده و نفس به واسطه آنها سعه وجودی یافته است و از حد ناقص به حد کامل رسیده است برای بیان این مطلب ابتدا دلایل منکرین را همراه با پاسخ آنها تحت یک فصل آورده آنگاه نظریات و ادله قائلین به اتحاد را تحت فصل دیگری بیان خواهیم کرد.
فلسفه اصالت  معنای بار کلی
نویسنده:
محمدباقر بشارتی راد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فلسفه بار کلی یکی از فلسفه‌هاستکه دارای نکاتی زیبا و عمیق استاز بارزترین اموری که به زیبائی این فلسفه اصالتمعنای می‌افزاید ارتباط آن با فلسفه الهی استو رد فلسفه الحادی و ماتریالیستی استکه با انکار ماده که اساسو پایه این فلسفه‌هاستاین نکته را به خوبی روشن می‌سازد و نکته دیگر ارتباط آن با معرفت‌شناسی استاساسی‌ترین مسئله در فلسفه چه در بحث‌های وجودشناسی و چه شاخه‌های دیگر آن معرفت‌شناسی استدر این پایان‌نامه به مسائل فوق پرداخته شده است .
جایگاه علم و وجود ذهنی در حکمت متعالیه ملاصدرا
نویسنده:
عزیزالله مولوی وردنجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مباحث مهم و قابل توجه در آثار فلاسفه اسلامی مباحث مربوط به معرفت و شناخت است که مسائل پیرامون آن بصورت متفرقه برخی در منطق : به هنگام تقسیم مفهوم به کلی و جزئی که متذکر می شوند کلی در ذهن است و در خارج نیست، و بخشی دیگر در قسمت وجود ذهنی و برخی در ذیل عنوان علم و عالم و معلوم یا عقل و عاقل و معقول و برخی دیگر در مبحث تجرد نفس(ادراک)می آیند. البته عمده مسائل باب معرفت و آگاهیهای انسانی در دو مبحث وجود ذهنی و مبحث علم آمده اند. دو مبحث وجود ذهنی و علم با آنکه هر دو حول محور آگاهی می چرخند. اما تفاوت های بسیار عمیق با یکدیگر دارند که اشاره به این تمایزات و رعایت حدود این دو مبحث که باعث اختصاص دو فصل و در جایگاه به هر کدام شده است از ابتکارات و ابداعات ملاصدرا می باشد که با نگاه تیز بین و نکته سنج خود این تفاوتها و تمایزات را آشکار ساخته است. ملاصدرا با اختصاص دو فصل تحت عنوان وجود ذهنی و فصل عقل و معقول این دو مبحث را از حیث وجود شناختیمورد بررسی قرار داده است. در پژوهش حاضر نیز سعی برآن بوده است که ضمن مرور مباحث مربوط به این دو فصل در نظام فکری صدرا، تمایزات این دو مبحث را بیرون آوریم و منقح کنیم.
بررسی مقایسه ای مفهوم جوهر در دیدگاه حکمت مشا و حکمت متعالیه
نویسنده:
عذرا صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله که موضوع آن بررسی مقایسه ای مفهوم جوهر از دیدگاه حکمت مشا و حکمت متعالیه است بر 3 بخش و 19 فصل مشتمل است . بخش اول که مشتمل بر سه فصل است در زمینه کلیات است . بخش دوم شامل 6 فصل است و بررسی مفهوم فلسفی جوهر را به عهده دارد، دراین بخش تعاریف مختلف جوهر از دیدگاه ارسطو، ابن سینا، شارحان و متاخران ابن سینا و ملاصدرا مطرح شده است . و در نتیجه مقایسه ای بین تعریف ابن سینا از جوهر و ملاصدرا صورت گرفته است با این توضیح که تعاریف این دو بزرگوار تقریبا هماهنگ بوده است و کمتر اختلافی در ان دیده می شود اگر چه می توان مشکلات ابن سینا را در مبحث جوهر بیشتر از صدرالمتالهین دانست که البته شیخ الرئیس چاره اندیشی هایی برای رهایی از مشکلات داشته است ولی از نظر ملاصدرا مورد قبول واقع نشده و با راه حلهایی که ارائه می کند در صدد نجات ابن سینا از تنگناهای موجود است . بخش سوم مشتمل بر 8 فصل است . که آخرین فصل آن به نظر می رسد مهمترین فصل آن باشد، در زمینه جوهریت خداوند است که هر دو فیلسوف بزرگوار اعتقاد بر عدم جوهریت باریتعالی دارند اگر چه دلائل آنها متفاوت است ولی در نهایت می توان بهترین دلیل را این چنین مطرح کرد که جوهر ماهیتی است اگر در خارج موجود شود از موضوع بی نیاز خواهد بود و این در حالی است که خداوند باریتعالی ماهیت ندارد. ( ماهیته انیته) پس خداوند جل و علا جوهر نیست.
قاعده‌الواحد و ثمرات آن
نویسنده:
علیرضا کهنسال
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از یک جزء یک پایدار نگردد و یک جزء از یک برنیاید. این، مفاد قاعده‌الواحد به کوتاه سخن است . اینکه از یک ، جزء یک ، در هستی نیاید، تعبیری است که از آنکه علت یگانه از هر سوء، جز یک معلول ندارد و یک جزء از یک بر نیاید، ترجمان عکس اصل است یعنی معلول واحد هستی نمی‌یابد مگر از یک علت . قاعده‌الواحد یکی از قواعد بسیار مهم فلسفه اسلامی است که از آن در مواضعی بهره برده‌اند. واژه‌های مهم و فلسفه اسلامی نیازند توضیحند. وجه اهمیت قاعده در آن است که چگونگی ظهور کثرت را بیان می‌کند. تبیین نظام جهان که دلمشغولی بیشتر فیلسوفان است بمدد این قاعده میسر می‌گردد و هر که هر پاسخی برگزیند نمی‌تواند بی‌دیدار الواحد از طریق بگذرد. نفی یا اثبات ، باید با قانون الواحد اتخاذ وضع کند. ربط الواحد به سنخیت و الواحد را سنخ واحد می‌دانند و قومی گر چه به دوگانگی دو قانون معرفند اما به ربطی وثیق میان آنها باور دارند و می‌دانیم که قانون علیت و قوانین بر آمده از آن، که سنخیت یکی از آنهاست ، سرمایه‌های اندیشه بشری‌اند. بدون آنها نه علمی خواهد بود و نه تحقیقی. در این مقام سخن محقق داماد بسنده است که الواحد را از امهات اصول عقلی و از فطریات عقلی و از فطریات عقل صریح دانسته است . مراد از ایضاح "فلسفه اسلامی" بحث در این باب نیست که آیا چنین فلسفه‌ای اصلا وجود دارد و یا خیر و آیا آنچه بدین نام می‌شناسیم تراث اسلامی است یا میراث یونانی و آیا وحی را با فلسفه اخوتی است یا بیگانگانند به اجبار دست در دست هم نهاده، دین می‌تواند فلسفه داشته باشد و اگر می‌تواند شرع مصطفی نیز همچنان است ؟ پرسشهائی از این دست ، مطلوب ما نیست ولی مراد از این توضیح فلسفه اسلامی آن است که مجموعه شناخته شده به این نام و فیلسوفانی که آنها را به اسم حکیمان مسلمان می‌شناسیم، در تدوین و استدلال برای اثبات قاعده‌الواحد بسیار کوشیده‌اند بنابراین اضافه قاعده‌الواحد به فلسفه اسلامی امری مجاز است . راست است که این اصل را نخست بار یونانیان طرح کردند اما شرح و بسط آن بواقع مرهون مسلمانان بود. میان طرح ابتدایی که یک اصل فلسفی یا علمی و گسترش و تنظیم آن باید تفاوت گزارد. گویا در انتساب قاعده به دانایان یونان نباید تردید داشت . واژه گویا می‌آموزد که به تاریخ فلسفه میراث گذشتگان در اسلام، نمی‌توان چندان اعتماد کرد. پیشینان ما تاریخ فلسفه را بجد نمی‌گرفتند و تصویر ایشان از فیلسوفان یونان به پیامبران ماننده‌تر است تا دانشمندان و فلاسفه آزاده خدا داند که افلاطون الهی اصلا الهی می‌شناخته است یا نه و فرزانگانی که حکمت ایشان را مقتبس از مشکوه نبوت می‌دانند و معاشران انبیاء می‌شمارندشان آیا پیام‌آوری را دیده و از او سخنی شنیده بودند یا آنچه گفته شده افسانه واهی افواهی بوده که از سر آرام ساختن غوغا و گریز از تکفرساز شده است . به هر روی اگر منابع ما درخور اعتماد باشند از آنها برمی‌آید که مبتکر قاعده یکی از این دانشمندان بوده است : ارسطو، افلاطون، دموکریتوس و تامسطیوس . اسلوب کار در این رساله آن است که ابتدا صورت منطقی و مفردات قاعده را بقدر ضرورت معلوم کنیم. و سپس به قانون علیت و سنخیت که بسیار مرتبط با الواحد است بپردازیم. استدلالها و اعتراضات بخش دیگری از نوشتارند و سرانجام عکس قاعده و ثمرات آن را بازگو می‌سازیم.
نقد و بررسی حقیقت از دیدگاه افلاطون
نویسنده:
حسین نوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنگاه که در گفتار حکماء دقت کنیم متوجه می‌شویم آنچه که فکر آنها را به خود مشغول کرده است این بود که آیا آنچه محیط بر انسان است و آدمی آن را درمی‌یابد حقیقت و واقعیت دارد یا نه؟ و به عبارت دیگر اولین مسئله‌ای که از دیرباز تا به امروز اندیشهء فلاسفه را به خود جلب کرده است مسئله ثبات و تغیر است فلاسفه با خود می‌گفتند آنچیزی که بر انسان احاطه دارد اگر واقع است چرا متغییر است و بر یک حالت نیست ؟ و اگر واقعیت ندارد آنچه به نظر انسان نمایش می‌یابد چیست ؟ این دو صورت عمده که یکی تغیرپذیری بعضی از امور و دیگری دوام و استمرار بعضی از امور دیگر است از دیرباز مورد توجه متفکران یونانی بود این متفکران در اولین نظریات خود سعی بر آن داشتند تا هم جنبهء ثبات و هم جنبهء تغیر را تبیین نمایند، جنبه ثبات را از طریق توصیف عالم بر حسب یک یا چند عنصر ثابت و جنبهء تغیر را از راه دگرگونیهای موجود در عالم پدیدار تبیین کنند، عالم پدیدار همیشه در حال تغیر و عالم واقعی همواره دارای اوصاف ثابت و نامتغیر است . اما برخی مشکلات باعث گردید که چنین تصور شود که این دور صورت متغیر و ثابت ممکن نیست هر دو صورتهای واقعی و حقیقی جهان باشد، زیرا از یک طرف اگر همه چیز تغییر می‌کند دیگر چیزی ثابت نمی‌تواند باشد و از طرف دیگر اگر عنصر ثابتی در جهان وجود داشته باشد آن عنصر در معرض تغیر قرار نمی‌گیرد و نمی‌توان با این عنصر ثابت تغییرات و دگرگونیهای عالم طبیعت را تبیین کرد و بالاخره چنین عنصر ثابتی نمی‌تواند جزء نظام و دستگاه عالمی باشد که همواره در حال صیرورت و شدن است . لذا با توجه به این مفاهیم و ضرورت این مسائل در عالم فلسفه و نزد اندیشمندان سترگ دنیای فلسفه به نظرم آمد که حقیقت را از دیدگاه افلاطون مورد تحلیل و بررسی قرار دهم ولی قبل از هر چیز بدین منظور بر آن شدم که برای فهم دقیق نظام فلسفی افلاطون که از جریانهای فکری گوناگون متاثر می‌باشد آن جریانات فکری را به طور مختصر مطرح کرده و سپس نظریه مورد توجه افلاطون را بازگو نمایم.
  • تعداد رکورد ها : 153