جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 177
برون گرایی در معرفت شناسی آلوین گلدمن - گزارشی از سه مقاله
نویسنده:
محمد علی مبینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم ,
چکیده :
یکی از رویکردهای مهم به مسئله معرفت و توجیه، در معرفت‌شناسی معاصر رویکرد برون‌گرایانه است که در آن بر نقش شرایط علی مناسب در تولید معرفت و باور موجه تأکید می‌شود. اعتمادگرایان که دسته‌ای از برون‌گرایان را تشکیل می‌دهند، معتقدند که اگر یک باور از مجاری قابل اعتماد سرچشمه گرفته باشد می‌تواند باوری موجه باشد، حتی اگر فرد باورکننده از نحوه توجیه باور خود آگاه نباشد و نتواند وجه توجیه باور خود را بیان کند. دیدگاه‌های آلوین گلدمن را می‌توان سرآغازی برای این رویکرد دانست. در اینجا، با مروری بر سه مقاله او، سیر اندیشه وی را به‌سوی اعتمادگرایی مشاهده خواهیم کرد.
صفحات :
از صفحه 82 تا 115
نظریه بنیان گرایی معرفت
نویسنده:
مرتضی فتحی زاده
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم,
چکیده :
بنیان‌گرایی یکی از نظریه‌های معرفت‌ شناختی درباره ماهیت توجیه و معرفت است که معرفت را دارای ساختاری دولایه می‌داند: لایه‌ای از معرفت و توجیه، غیر استنتاجی یا بنیادین است و لایه‌ای دیگر، استنتاجی و غیر بنیادین است که در نهایت از معرفت یا توجیه بنیادین استنتاج می‌شوند. این نظریه از کهن‌ترین نظریه‌های معرفت‌شناختی است که حامیان برجسته‌ای همچون ارسطو، دکارت، راسل، لوئیس، و چیزم از میان فیلسوفان کلاسیک و معاصر داشته است.بنیان‌گرایی قرائت‌های متعددی دارد که اختلاف آنها عمدتا از دو چیز سرچشمه می‌گیرد: 1) چگونگی تبیین ماهیت توجیه و معرفت غیراستنتاجی و بنیادین؛2) چگونگی انتقال معرفت و توجیه بنیادین به باورهای غیربنیادین و استنتاجی.نظریه بنیان‌گرایی معرفت به‌ویژه نوع خطاناپذیر آن با نقدهای گوناگونی از سوی حامیان نظریه‌های رقیب مانند نظریه هماهنگی و اعتمادگرایی معرفت روبه‌رو شده است.
صفحات :
از صفحه 14 تا 29
نقش اراده در شکل گیری معرفت از منظر صدرای شیرازی
نویسنده:
رضا برنجکار، مصطفی جمالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مباحث مهم در معرفت‌شناسی، تأثیر عوامل غیرمعرفتی بر شکل‌گیری معرفت، به‌ویژه تأثیر اراده بر معرفت است. صدرا، به دلیل اتخاذ مبنای اصالت وجود و تشکیک و ...، برخلاف نگاه پیشینیان، تحلیلی دقیق از نسبت اراده و معرفت داده است. بر اساس نگاه او، در حوزه ادراکات حضوری، بنا بر حرکت اشتدادیِ نفس انسانی متناسب با سعه وجودی و تکامل انسانی که فرآیندی ارادی است، درک حضوری انسان وضوح و اشتدادی متناسب پیدا می‌کند. در حوزه ادراکات حصولی انسان، اعم از ادراکات جزئی و کلی، در نگاه صدرا دو تحلیل مطرح می‌شود که در هر دو، اراده انسان در شکل‌گیری معرفت نقش‌آفرین است. در تحلیل نخست، نفس با تکامل ارادی و اختیاری خود مستعد پذیرش صور ادراکی از مبادی عالیه وجود یا عقل فعال می‌شود؛ و در تحلیل دوم این نفس انسانی است که با تکامل جوهری خود و در سایه اتحاد با عقل فعال، این ادراکات را انشا می‌کند و مواجهه با واقعیت صرفاً زمینه‌ساز این انشای ارادی انسان است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 27
درون نگری، گواهی، و حافظه در نظام فلسفی ملاصدرا و دکارت
نویسنده:
قاسم کاکایی، حسن رهبر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مباحث مهم در معرفت شناسی معاصر سخن از منابع معرفت است. معرفت شناسان پنج منبع معرفت را بر می شمرند: ادراک حسی، عقل، درون نگری، گواهی، و حافظه. نویسندگان در این مقاله سه منبع معرفت، یعنی درون نگری، گواهی، و حافظه را با محوریت آرای صدرا و دکارت به صورت مقایسه و تحلیل مورد بحث و بررسی قرار داده اند. دکارت و صدرا درون نگری، گواهی، و حافظه را از جمله منابع معرفت می دانند و معتقدند انسان از این راه ها می تواند معرفت کسب کند. آنها معلومات حاصل از درون نگری را یقینی تلقی می کنند. همچنین هر دو از گواهی به منزله انتقال دهنده، و از حافظه به مثابه نگه دارنده معرفت یاد می کنند.
صفحات :
از صفحه 101 تا 121
توحید و شرک در معرفت و علوم انسانی با تکیه بر آثار و اندیشه های استاد شهید مرتضی مطهری
نویسنده:
علی اصغر خندان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قدس سره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش اصلی این مقاله این است که چگونه میتوان اندیشه های موحدانه و مشرکانه را در معرفت، به ویژه علوم انسانی شناخت؟ با روش بازخوانی، تحلیل و طبقه بندی اندیشه های استاد شهید مرتضی مطهری، و به منظور دستیابی به شاخصی برای تعیین تعالیم اسلامی از غیراسلامی، در این مقاله بر اصل الاصول «توحید» تکیه شده و از این اصل، دو شاخص استخراج گردیده است: اول شاخص، «از اویی»، که مرز توحید و شرک در تعالیم نظری است و از آن طریق، انحراف های بزرگ فکری زیر قابل شناسایی و نقد خواهد بود: توهم انگاری عالم وجود، مادیگرایی، ثنویت، تفویض، جبر، انکار علیت و ... . آثار ناخودآگاه این نظریات، که در ذهن و ضمیر بیشتر افراد رسوب کرده، در تمام عرصه های معرفتی، از جمله در علوم طبیعی و علوم انسانی، قابل پیگیری است. اما شاخص دوم، «به سوی اویی» است که مرز توحید و شرک در تعالیم عملی میباشد و از طریق آن میتوان اندیشه های مشرکانه زیر را شناسایی و نقد کرد: بت پرستی، خودپرستی (آشکار و نهان)، پذیرش طاغوت، انواع ارزش های یک بعدی، به ویژه نظریه های انحرافی در عدالت.
صفحات :
از صفحه 143 تا 178
مقسم تصور و تصدیق از منظر معرفت شناسی نوصدرایی
نویسنده:
عبدالحسین خسروپناه، مهدی عاشوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
چکیده :
تفکیک «تصور» و «تصدیق» از تمایزهای اصلی است که متقدمین در منطق و متأخرین در معرفت­شناسی از آن بهره برده­اند، هر دو گروه مقسم این دو را «علم حصولی» می‌دانند، این تقسیم در «معرفت­شناسی نوصدرایی» برای اقسام معرفت به کار رفته است، اما نمی­توان «تصدیق» را در اصطلاح معرفت­شناسی بنا بر تعریف فلسفه اسلامی «علم­ حصولی» دانست. این تحقیق با مرور ادبیات فیلسوفان مسلمان به ویژه نوصدراییان، مدعی است که تفکیک تصور و تصدیقْ هستی­شناختی، و «علم حصولی» به عنوان مقسمْ «هستی علمی» است. اما استعمال «تصدیق» در منطق و معرفت­شناسی مساوق با «قضیه» می­باشد، نه یک «هستی علمی»­ که در عین بساطت خارجی در تحلیل عقلی دو مفهوم «حکایت» و «حکم» از آن انتزاع می­شود. «تصدیق» در منطق به معنای «اذعان به صدق قضیه» و در معرفت­شناسی به معنای «معرفت به تحقق یا عدم تحقق یک امر» است. پیشنهاد می­شود برای امور متناظر با «تصور» و «تصدیق» در معرفت­شناسی از «معرفت تصوری» و «معرفت تصدیقی» استفاده ­شود.
صفحات :
از صفحه 55 تا 77
تحلیل و تبیین معرفت قدسی نزد سید حسین نصر
نویسنده:
اعظم قاسمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
از دیدگاه دکتر نصر، ریشه بسیاری از بحران های انسان معاصر جدایی معرفت از معنویت است. به همین دلیل، معرفت قدسی در منظومه فکری او حائز بیش ترین اهمیت است. مباحثی که وی، در خصوص معرفت، مطرح می کند، به طور بنیادین، با مباحث فیلسوفان معرفت شناس غربی متفاوت است. دلیل این امر آن است که وی معرفت شناسی غربی را غیر قدسی و لذا، غیر قابل پذیرش می داند. هرچند نصر معتقد است، در حال حاضر، در غرب، معرفت قداست زدایی شده است، اما با این حال، او به این که کنه معرفت همچنان از امر قدسی جدایی ناپذیر است باور راسخ دارد، لذا احیای این معرفت را امری ممکن می داند. او بر این باور است که اگر انسان معاصر بخواهد بر چالش های پیش رو فائق آید، لازم است به احیای معرفت قدسی بپردازد؛ البته دکتر نصر در معرفت شناسی داعیه دار مکتب جدیدی نیست و به معرفت شناسی حکمای مسلمان پای بند است. در این مقاله برآن ایم تا به تحلیل و تبیین معرفت قدسی نزد نصر و درنهایت، به بررسی و نقد دیدگاه وی بپردازیم.
صفحات :
از صفحه 97 تا 117
تحلیلی معرفتی از بساطت و غیریت وجود
نویسنده:
میلاد نوری یالقوزآغاجی، روح الله عالمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
وجود در فلسفه کانت به مفهومی مقولی بدل می شود که با انکار عینیت وجود به مثابه کمال، در یک چرخش ذهن گرایانه جدایی ذهن و عین را نتیجه می دهد. اما خارجیت وجود مبنایی است که نمی توان به آسانی از آن عبور کرد؛ هرچند با مشکل بساطت و غیریت، و تاریخی و فراتاریخی بودن مواجه است. مسئله این است که چگونه باید از تنگنای این تعارضات عبور کرد. با فرض قاعده فرعیه، می توان ضمن نقد سفسطه، به اثبات وجود به مثابه امر مشترک میان عین و ذهن راه یافت. حقیقت هستی بسیط است و در بساطت اش سیطره مطلق بر هر کثرتی دارد و از همین رو به مثابه کل، تمام کثرات را در خود دارد و بدون استثنا برای همه هست. به این ترتیب، بر اساس تشکیک وجود، غیریت هستی را باید ناشی از حدود بساطت آن دانست. هرآنچه بهره مند از هستی است با هستی بسیط مواجه است، مواجهه ای که تکین و خاص است. هستی حقیقت بسیطی است که در مقام تحقق در دیگری حضور یافته و بساطت آن غیبت تلقی می شود، حال آنکه غیریت، چیزی جز تعین بساطتِ «هستی» نیست.
نگرشی اسلامی بر نسبت دین و دانش
نویسنده:
محمد حسین جمشیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
بررسی نسبت داده های وحیانی (دین) و یافته های بشری (دانش)، از دیر زمان مورد توجه اندیشمندان علوم انسانی قرار گرفته است. به دنبال پدیدآمدن منازعات میان دانش و دین از یک سو و تلاش گروهی از اهل دانش در جهت طرح جدایی این دو و طرح معناداری و حقانیت گزاره های علمی و نفی معناداری گزاره های دینی بر مبنای اصل تحقیق پذیری و پیدایش بحران معنویت، مسئله نسبت دانش و دین مورد توجه جدی قرار گرفته است. این مسئله از همان آغاز ظهور مکتب اسلام مورد توجه این آیین و پیروانش بوده است و امروزه نیز از دغدغه های ما مسلمانان است. بر این اساس، در نوشتار حاضر به این پرسش می پردازیم که در عصر پیدایش علم جدید و در قبال طرح مسئله ی ناسازگاری آن با دین (یعنی آنچه محصول وحی الهی است) اسلام چه نظری دارد؟ برای پاسخ، پس از ایضاح مفاهیم «علم» و «دین» و بررسی ویژگیهای اسلام به عنوان یک مکتب به بیان رابطه علم و دین از نظرگاه اسلامی می پردازیم.
صفحات :
از صفحه 1 تا 29
نقد ارسطو از نظریه سقراطی- افلاطونی «وحدت فضیلت و معرفت»
نویسنده:
رضا برنجکار
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تحلیل فضیلت و ارتباط آن با معرفت از مباحث مهم فلسفه اخلاق است که نحوه برداشت از آن در علم اخلاق نیز مؤثر است. سقراط که گاه او را موسس فلسفه و پدر فلسفه اخلاق مى‏نامند (فرانکنّا، 1376: 20) فضیلت را لازمه معرفت مى‏دانست و بر آن بود که اگر کسى خوب و بد را از هم باز شناسد، هیج عاملى نمى‏تواند او را به عملى بر خلاف معرفتش وادار سازد. پس از سقراط دیگر فلاسفه در مقابل این نظر واکنش نشان دادند. شاگرد او افلاطون نظریه استادش را پذیرفت، اما شاگرد افلاطون، ارسطو، نظریه سقراط را انکار کرد و به تفصیل به نقد و بررسى آن پرداخت. هدف اصلى این مقاله بیان نقدهاى ارسطو بر نظریه سقراط است. این نقدها از یک سو دیدگاه ارسطو را درموضوع مورد بحث، تبیین مى‏کند و از سوى دیگر با طرح احتمالات مختلف درباره نظریه سقراط و نقد و بررسى آنها، پرتوى بر نظریه سقراط مى‏افکند. مهمترین نقد ارسطو، بر نظریه سقراط این است که این نظریه، تأثیر گرایشها و انفعالات نفسانى بر اعمال را نادیده مى‏گیرد. نکته قابل توجه این است که به نظر مى‏رسد، ارسطو در نقد یکى از تقریرهاى نظریه سقراط، خود را ناتوان از ارائه ردّى قاطع مى‏بیند و در مقابل آن تسلیم مى‏شود.
  • تعداد رکورد ها : 177