جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 71
زیبایی و ارتباط آن با صورت در نظام فلسفی آکوئیناس
نویسنده:
حسن فتحی ، مرتضی شجاری ، زهرا گوزلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در توماس زیبایی امری متافیزیکی است و با وجود پیوند دارد، از اینرو می­توان وجود را ریشه و اصل زیباییِ اشیاء تلقی کرد. صورت نیز مفهومی کلیدی در زیبایی­شناسیِ تومایی و اساسِ زیباییِ امور است. هر چیزی که وی راجع به زیبایی می­گوید، بیانگر ابتنای آن بر صورت است. در نظام تومایی صورت شیء، با فعلیـت آن شیء مرتبط است. صورت، معیارِ درونیِ زیبایی شیء است. همچنین سه معیارِ عینیِ زیبایی که توماس ذکر می­کند، هر یک، صراحتا یا به طور تلویحی، به مفهوم صورت اشاره می­کند. از طرف دیـگر، توماس زیبایی را با شناخت مرتبط دانسته و ادراک امر زیبا را ادراکی شناختـی قلمداد می­کند. فعلِ «دیدن» یا فعل «ادراک کردن» فعلی است که فاعل شناسا در طی آن یک واقعیت صوری را درک می­کند. پس از نظر توماس، عمل ذهن شناساننده، شکل­دهندۀ زیبایی است و صورت حلقۀ اتصالِ ذهنِ شناسندۀ زیبایی و شیء زیبا و به عنوان واسطه­ای است که ذهن، شـیء را از طریـق آن می­شناسد. پس می­توان صورت را واسطۀ عین و ذهن تلقی کرد؛ زیرا صورت، هم جنبۀ معقول شیء زیبا است و هم اصل ساختاری شیء انضمامی است و با مؤلفه­های عینی زیبایی در ارتباط است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
زیبایی و نسبت آن با خیر در نظام فلسفی توماس آکوئیناس
نویسنده:
مرتضی شجاری، حسن فتحی، زهرا گوزلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در نظام فکری توماس زیبایی امری متافیزیکی است. اتخاذ چنین رویکردی نسبت به زیبایی، لزوماً آن را با دیگر مفاهیم فلسفی­ـ­ ارزشی مرتبط می­سازد. می­توان گفت که در بستر تفکر یونانی و قرون وسطایی که غالباً تفکری مابعدالطبیعی است، فهم زیبایی جدای از خیر امری تقریباً غیرممکن است. دلیل این امر را شاید بتوان اینگونه تبیین کرد: زیبایی و خیر در این بستر فلسفی، عمدتاً به عنوان صفات عینی موجودات تلقی می­شوند. توماس نیز در این بستر تاریخی - فکری قرار دارد؛ به همین دلیل او نیز به عنوان فیلسوفی مابعدالطبیعی همچون پیشینیان خویش رویکرد مشابهی را نسبت به زیبایی اتخاذ کرد و این مفهوم را با وجود پیوند داد. از این­رو می­توان زیبایی را صفتی فرامقوله­ ای تلقی کرد که لزوماً با خیر در ارتباط است؛ زیرا صفات فرامقوله­ ای نه ­تنها با وجود، بلکه با یکدیگر نیز مرتبط هستند. زیبایی در فلسفۀ توماس، در عین حال که امری عینی است، با ادراک و با نفس شناسنده نیز مرتبط است و این ارتباط به نوبۀ خود، آن را با قوۀ دیگر نفس، یعنی با قوۀ شوقیه نیز مرتبط می­سازد. در پی این ارتباط است که قوۀ شوقیۀ نفس به واسطۀ قوۀ تعقل زیبایی را تصاحب کرده و اتحادی عینی و واقعی با آن می­یابد و در نتیجه به کمال و فعلیّت نهایی خویش می­رسد.
صفحات :
از صفحه 117 تا 138
مراتب ادراک فضای سیال در مسجد جامع تبریز؛ با نگاهی به مفهوم حرکت در آراء ملاصدرا
نویسنده:
مرتضی شجاری، صفا سلخی خسرقی، مازیار آصفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حرکت لازمه‌ی ادراک معمارانه است. فضای معماری به واسطه خواص پویایی، سیالیت و مکث، موجبات حرکت فیزیکی، بصری و ذهنی را در ناظر فراهم می‌آورد.در فلسفه، عامل حرکت مبنای ادراک حقایق جهان مادی است. فیلسوفان اسلامی، حرکت را امری کمالی و دارای غایت می‌دانستند که مشمول اصل قوه و فعل است.طبق نظریه‌ی حرکت جوهری ملاصدرا، وجود مادی به واسطه‌ی حرکت دائمی خود به سمت وجود روحانی، با طی مراتب و گذر از عوالم محسوسات، خیالات و معقولات به ادراک حقیقی جهان نائل می‌شود.پژوهش حاضر از نوع کیفی تحلیلی-توصیفی بوده و راهبرد پژوهش مطالعه ی موردی با رویکرد تفسیری می‌باشد. این مقاله با تحلیل تجربه‌ی ادراکی ناظر در مسجد جامع تبریز، مقارنه‌ی حرکت و ادراک در فلسفه و معماری را مورد بررسی قرار می دهد. از نتایج عمده‌ی پژوهش، بین مراتب استکمالی بدن تا نفس در کسب معرفت بر مبنای فلسفه‌ی حرکت جوهری و مراحل ادراک تجربی فضا از ماده به معنا در معماری اسلامی، هم خوانی قابل توجهی مشاهده می‌شود. معماری اسلامی با ایجاد فضای معنوی خاص همواره بستری برای کشف و شهود درونی ناظر فراهم می‌ساخته و با توجه به ویژگی‌های سیالیت، تجربه‌ی ادراکی ناظر را از نازل‌ترین مراتب به سوی کامل‌ترین آن هدایت می‌کرده است.
صفحات :
از صفحه 19 تا 38
تعریف انسان از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
شجاری مرتضی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
صفحات :
از صفحه 75 تا 90
نگاهی هستی شناختی به توبه در عرفان ابن عربی
نویسنده:
شجاری مرتضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابن عربی بر مبنای وحدت وجود، تعریف صوفیان از توبه را نقادی کرده است. از نظر وی هر فعلی از هر موجود - اگر چه خطا محسوب گردد - فعل خداست. نسبت دادن افعال به غیر خدا است و باید از آن توبه کرد. از آنجا که فاعل حقیقی خداست، توبه به معنای مشهور شرک خفی است؛ زیرا لازمه آن فرض وجود گناه - یعنی فعل انسان - است که مقتضای اثبات هستی انسان در مقابل هستی خداست. پس توبه حقیقی، برایت جستن از استقلال در هستی و استقلال در فعل است. تایب حقیقی کسی است که رجوع وجودی عالم به حق تعالی را درک کند. اگر چه خود در حال مخالفت امر الهی باشد. یکی از اسما الهی «نواب» است و چون هر یک از اسما الهی اقتضای مظهری دارد و حق تعالی در دنیا و آخرت دارای این اسما است، عارف باله دایما تایب است.
صفحات :
از صفحه 59 تا 75
نماد و نمادپردازی در نظام فکری ملاصدرا
نویسنده:
زیبا هاشمی، مرتضی شجاری، مهدی محمدزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا به مثابة فیلسوفی جامع‌الاطراف، در تدوین نظام فلسفی خویش از نگرش نمادپردازنه غفلت نکرده است. در این مقاله ابتدا به تبیین مفهوم نماد و نیز ریشه ‌شناسی آن پرداخته‌ایم. سپس جایگاه نماد در نظام فکری ملاصدرا، تأثیرات وی از ابن عربی، نگاه نمادپردازانة وی به دین و تأکید وی بر زبان نمادین دین مورد بررسی قرار گرفته است و نهایتاً نشان داده شده است که اساساً پیوند چنین نظام فکریِ بهره‌مند از منابع فکری مختلف، اعم از دین و فلسفه و عرفان و کلام، جز با زنجیری بنام نمادپردازی مقدور نیست، هرچند که عناصر دیگری نیز در این پیوند دخیل‌اند. ملاصدرا به مثابة فیلسوفی جامع‌الاطراف، در تدوین نظام فلسفی خویش از نگرش نمادپردازنه غفلت نکرده است. در این مقاله ابتدا به تبیین مفهوم نماد و نیز ریشه ‌شناسی آن پرداخته‌ایم. سپس جایگاه نماد در نظام فکری ملاصدرا، تأثیرات وی از ابن عربی، نگاه نمادپردازانة وی به دین و تأکید وی بر زبان نمادین دین مورد بررسی قرار گرفته است و نهایتاً نشان داده شده است که اساساً پیوند چنین نظام فکریِ بهره‌مند از منابع فکری مختلف، اعم از دین و فلسفه و عرفان و کلام، جز با زنجیری بنام نمادپردازی مقدور نیست، هرچند که عناصر دیگری نیز در این پیوند دخیل‌اند.
صفحات :
از صفحه 139 تا 150
بررسی ماهیت و جایگاه عشق در حکمت متعالیه
نویسنده:
شهین نجف زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیدگاه ملاصدرا عشق، حقیقت واحدی است که در تمام اشیا سریان دارد. وی محبت را در آیات قرآن به عشق تفسیر کرده و معنای آن را «ابتهاج به امر موافق» می‌داند. حقیقت عشق در خداوند است و اطلاق آن در مخلوقات مجازی است. عشق ممکنات به قبولِ تجلّی خداوند و نیز حکایت کردن آنها از ذات الهی بستگی دارد به کثرت و قلّتِ حجاب در آنها یا قرب و بُعد آنها نسبت به خداوند. آدمی می‌تواند با ایمان و عمل صالح، حجاب را از قلبش مرتفع کند و دارای وجودی قوی‌تر گردد و به تَبَعِ آن مورد محبّت بیشتری از طرفِ خداوند واقع شود.ملاصدرا سریان عشق را در موجودات به سبب وجود آنها می‌داند؛ بنابراین عشق با تمام ویژگی‌هایش با وجود مرتبط است و خصوصیاتِ وجود مانند اصالت، وحدت، بساطت و صرافت در عشق نیز جاری است.ملاصدرا همچنین با تأثیرپذیری از عارفان، علم را مساوق با وجود دانسته و نطق و شعور را در تمام موجودات اثبات می‌کند. به باور وی علم و شعور موجودات، دارای خصوصیاتی مانند تجرد، اتحاد و فعلیت است که موجب عشق و لذت آنها می‌شود. در آدمی نیز علم و معرفت است که سبب عشق او به معشوق حقیقی می‌شود. در مرتبه‌ای که انسان به وجود عقلی می‌رسد، عشق او سبب علمی می‌شود که اسرار ملکوت را بر او آشکار کند و او به علم کشفی و یقینی دست می‌یابد.به باور ملاصدرا همچنان‌که وجود و علم خداوند در بالاترین مرتبه است، عشقِ او به ذاتش، و به تَبَعِ آن به کائنات، نیز برترین مرتب? عشق است. خداوند مخلوقات را از آن جهت که آثار او هستند دوست ‌دارد و موجودات نیز به خداوند چون اصل وجودشان است، عشق می‌ورزند
بررسی حرکت جوهری و آثار مترتب بر آن از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
معصومه پوسگانیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نام خانوادگی دانشجو: پوسگانیا نام: معصومهعنوان پایان نامه: بررسی حرکت جوهری و آثار مترتب بر آن از دیدگاه ملاصدرااستاد راهنما: دکتر اصغر عین الله زادهاستاد مشاور: دکتر مرتضی شجاریمقطع تحصیلی: کارشناسی ارشدرشته: فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه: تبریزدانشکده: الهیات و علوم اسلامیتاریخ فارغ التحصیلی: دیماه 1391تعداد صفحه: 116کلید واژه ها: حرکت جوهری- معاد جسمانی- متغیر- ثابت- اتحاد- عالم- معلوم- خلق مدام.چکیده:حرکت جوهری از شاهکارهای فلسفی در حکمت متعالیه است که ملاصدرا آن را تحت تأثیر قول عارفان در بحث «خلق مدام» اثبات کرده است. حرکت در جوهر به معنای حرکت وجودی در جواهر جسمانی است؛ یعنی جوهر جسمانی آن به آن از قوه خارج و به فعلیت می‌رسد یکی از نتایج حرکت جوهری، اتحاد علم و عالم و معلوم است؛ به این معنی که نفس به سبب حرکت جوهری در مرتبه ادراک با مدرَک خود بلکه با تمامی مدرَکات خود متحد می‌شود. حاصل این اتحاد، پیدایش وجود نفس و وسعت وجودی نفس است. نتیجه دیگر حرکت جوهری، حل مسأله ربط متغیر به ثابت است که بر مبنای این اصل، موجود ثابت وجودی را جعل می‌کند که سراسر تغییر است و این وجود در وجودش نیازمند به ثابت است نه در تغیرش. اثبات معاد جسمانی، نیز از نتایج مهم حرکت جوهری است. ملاصدرا با تکیه بر حرکت جوهری نفس و تکامل دائمی آن را ثابت می‌کند، بر این اساس انسان محشور در معاد، هم حضور روحانی دارد و هم حضور جسمانی. در این پژوهش پس از بیان روشنی از مفهوم حرکت جوهری کوشش شده است نتایج مهم آن بررسی شود. نتایجی که از مختصات حکمت متعالیه است و پیش از ملاصدرا در فلسفه اسلامی مطرح نبوده است.
فلسفه دین از نظر کانت
نویسنده:
سمیه حبی‌قراتپه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت اصول موضوعه عقل عملی را در سه موضوع نفس، جهان و خدا مطرح می کند. او از جاودانگی نفس پلی به اثبات وجود خدا می زند و براهینی را که از قبل در مورد اثبات وجود خدا مطرح شده بود، مورد انتقاد قرار می‌دهد و از طریق عقل عملی راهی برای اثبات وجود خدا باز می‌کند و برهان اخلاقی را اقامه می‌کند.از نظر کانت انواع متعدد باور و اعتقاد دینی وجود دارد اما دین حقیقی یکی بیشتر نیست و آن دین اخلاقی ناب و مسیحیت تنها دین اخلاقی ناب است. کانت دین را همان قانون درونی ما می‌داند که بر قانونگذار فوق ما تأکید دارد. قانون درونی ما همان وجدان است بنابراین می‌توان عتاب و خطاب وجدان را نشانه حضور خداوند در دل خود بدانیم. خداوندی که کرسی قضاوتش را فوق ما مستقر ساخته و نیز سکوی داوری در درون ما قرار داده است.دین بدون وجدان اخلاقی چیزی جز خرافات نیست. کانت دیانت را در محدوده اخلاق و عقل تعبیر و تفسیر می‌کند و تکالیف انسان را به عنوان اوامر الهی معرفی می‌کند.از آنجا که این رساله جنبه تجربی، آماری و میدانی ندارد و صرفاً نظری است یعنی از نوع کیفی-توصیفی است، از روش اسنادی و کتابخانه‌ای استفاده شده است.در این پایان نامه تلاش شده است تا تصویری روشن از فلسفه دین کانت ارائه شود. از جمله نتایج بدست آمده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:1- از دیدگاه کانت دین یهود، اتحادیه‌ای از گروهی از انسانهاست که به منظور تشکیل یک جامعه مشترک المنافع سیاسی گرد هم آمده‌اند. او دین یهود را دین نمی‌داند و قائل به وحدت ادیان است و دین مسیحی را تنها دین اخلاقی ناب معرفی می‌کند.2- کانت با گشودن باب توجیه عملی اقرار به امر متعالی، به گونه‌ای باور و ایمان به امور ورای حسی را تصدیق می‌کند و در پی از پس زدن شناخت، راهی برای ایمان باز می‌کند و به گونه‌ای به تجربه دینی روی می‌آورد.3- وی تبدیل شأن الهی به شأن انسانی را ارتقا و صعود انسان می‌داند و از نظر او مقام انسان در این تحول اخلاقی چنان رشد می‌کند که می‌تواند به طرح مفهوم الوهیت بپردازد.4- طبیعت انسان از نظر کانت در حالت بالقوه به طور کلی خیر است اما در موقعیت بالفعل فرض شر به طور ذهنی برای هر انسانی ضروری است حتی بهترین انسانها.5- در فلسفه کانت دین از سنخ اخلاق به شمار می‌آید و دین در محدوده اخلاق معنا پیدا می‌کند. دین مبتنی بر اخلاق و نیازمند به آن است.
بررسی اختیار در قلمرو تکوین و تشریع
نویسنده:
سمانه ارجمندمنش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اختیار از جمله مسائلِ پیچیده‌ای است که خود با مسائلی از قبیلِ اراده، قدرت، علمِ خداوند به افعال انسان‌ها، خصوصاً خلق افعال و قضا و قدر و نیز عواملِ مادی همچون وراثت، محیط ... و نیز با مسائلِ عقلی و فلسفی از جمله اصلِ علیّت، رابطه‌ی تنگاتنگی دارد. کسانی که اموری چون علم پیشین، قضا و قدر الهی و یا اموری همچون وراثت و محیط را به عنوان علّت تامّه دخیل در افعال انسان می‌دانند، ناخواسته به جبر روی آورده و در مقابل، کسانی که اراده و قدرت انسان را مستقل دانسته و اموری چون توحید افعالی، قدرت و قضا و قدر الهی را نادیده گرفتند یا تفسیر دیگری ارائه نمودند، به تفویض روی آوردند، در حالی که خداوند نظامِ تکوین و تشریع را با وجود اختلافِ ماهوی، به گونه‌ای هماهنگ با اختیار انسان آفریده است و خواسته تا ما آزاد باشیم و در عین حال اختیارمان را در قبضه‌ی قدرت خود قرار داده است که با این تفسیر وجودِ خوب و بد و عقل و نفس امّاره؛ ارسالِ رسل و وجود شیطان؛ بهشت و دوزخ و ... همگی قابل توجیه است. درک صحیح از معنای چنین اختیاری هیچ‌گونه تزاحمی با جبرِ برآمده از منابعِ عقلی، نقلی و تجربی ندارد و از آن جا که با حفظِ عدل الهی، توحید افعالی الهی را نیز اثبات می‌کند، از اندیشه‌ی تفویض فاصله می‌گیرد.در این تحقیق قصد داریم با مطرح نمودنِ سازگاریِ اختیار با هر یک از موارد فوق به عنوان امورِ موجود در قلمرو تکوین و نیز با طرح سازگاری اختیار با امورِ مطرح در قلمرو تشریع، اوجِ شکوهِ آفرینشِ خداوند را به سبب این هماهنگی به اندازه‌ی درک و فهم خود به تصویر بکشیم.
  • تعداد رکورد ها : 71