جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 29
مسائل العویص
نویسنده:
محمد بن محمد مفید
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: الموتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شيخ مفيد، ابو عبد الله محمد بن محمد بن نعمان عكبرى بغدادى (336 - 413 هجرى) مؤلف كتاب «مسائل العویص» از بزرگ‌ ترين فقها و متكلمين شيعه در قرن چهارم هجرى است. كتاب «العويص» مجموعه مسائل فقهى است كه شيخ مفيد در جواب ابوالحسن نيشابورى مطرح كرده و پس از مدتى به درخواست يكى از يارانش آن را به نگارش درآورده است. برخى از مباحث اين كتاب شبيه به معما مى‌ باشد و گاهى شيخ مفيد براى حل يك مسئله بيش از ده جواب ارائه مى‌ دهد و اين حاكى از تسلط گسترده ايشان بر ابواب فقه است. اين كتاب شامل موضوعات ذيل مى‌ باشد: 1 - مسائل ازدواج 2 - احكام طلاق و جدايى، مهريه، ايلاء، عده و ظهار 3 - مسائل حدود، ديات، قصاص و آداب آن 4 - مسائل مشكل ارث 5 - موارد استثنايى، احكام مشكل و نظريات مختلف در ابواب گوناگون.
استبصار فيما اختلف من الاخبار المجلد 3
نویسنده:
محمد بن حسن شیخ طوسی؛ مصحح: یوسف بقاعی؛ محقق: محمدجواد فقیه
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الاضواء,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الاستبصار في ما اختلف من الأخبار، اثر ابوجعفر محمد بن حسن طوسى، معروف به شيخ طوسى (متوفاى460ق)، چهارمين كتاب از كتب اربعه روايى شيعه است كه تحقيق آن توسط محمدجواد فقیه انجام گرفته و به همت یوسف بقاعی مورد تصحيح قرار گرفته و منتشر شده است. نام كتاب، به‌روشنى بيانگر محتواى آن است. شيخ طوسى در بيان انگيزه تأليف، در مقدمه چنين آورده است كه پس از تأليف مجموعه مفصل تهذيب الأحكام، از او خواسته شد تا مجموعه‌اى مختصرتر تهيه كند كه تنها احاديث «مختلف» (ناهمخوان) در آن مقايسه شده باشند. وى نيز در پى اين درخواست بر آن شد تا اثرى پديد آورد كه محل رجوع دانشوران و درعين‌حال راهنماى مناسبى برای مبتديان باشد. ازاين‌رو به تأليف «الاستبصار» همت گماشت. مجموعه اين كتاب چهار جلدى، به شيوه ديگر كتب حديثى و فقهى، به 22 كتاب تقسيم شده است. در كتاب مذكور بنا به شمارش خود مؤلف، 5511 حديث در 925 باب مختلف فقهى آمده است. اگرچه برخى از علما تعداد احاديث آن را 6531 عدد دانسته‌اند. هريك از كتاب‌هاى اين مجموعه، خود داراى ابواب متعددى است؛ مثلاًكتاب الطهارة داراى 129 باب است. طوسى در اين اثر علاوه بر اينكه احاديث مربوط به هر باب را در يك جا فراهم آورده، به نقد و بررسى سندى و محتوايى آنها نيز عنايت داشته و در باب باب آن پيشنهاد خود را برای رفع ناهمخوانى ظاهرى ميان احاديث، يا ترجيح گروهى از روايات بر گروهى ديگر ارائه كرده است. شيوه‌هاى جمع بين احاديث و رفع ناهمخوانى‌ها كه در فقه شيخ طوسى جايگاهى ويژه دارد، به‌خصوص در كتاب الاستبصار او بازتاب يافته است. ازهمين‌رو، اين كتاب را نمى‌بايد تنها يك مجموعه محض از احاديث بشمار آورد و ارزش فقهى آن را از نظر دور داشت. اگرچه شيخ طوسى در تأليف الاستبصار تا حد زيادى بر تأليف پيشين خود تهذيب اتكا داشته است، اما الاستبصار از نظر هدف كلى تأليف، هم از ديدگاه باب‌بندى و هم از نظر شيوه ترتيب احاديث در هر باب، ويژگى‌هاى خود را داراست و اثرى مستقل شناخته مى‌شود. اين استقلال در فهرستى كه مؤلف از آثار خود به دست داده است و هم در كلام عالم معاصرش نجاشى به‌روشنى تأييد شده است. طبقه‌بندى كتاب الاستبصار بر اساس تقسيم مؤلف در 3 جزء بوده است كه 2 جزء نخست آن به مباحث عبادات (به‌جز جهاد) و جزء اخير به ديگر ابواب فقهى اختصاص داده شده است. مؤلف معمولاً در هر باب احاديث موردپذيرش خود را پيش‌تر آورده و سپس به ذكر احاديث مقابل آنها پرداخته و آنگاه وجه «جمع» و برقرارى الفت بين مدلول آنها را در حد امكان تبيين كرده است. از نظر اسنادهاى احاديث، وى در آغاز بر آن بود كه احاديث را با اسانيد آنها ضبط نمايد و تا اندازه‌اى در دو جزء نخستين اين شيوه را رعايت كرده است، اما در جزء اخير، اسانيد را به‌اختصار آورده و به سبک كتاب تهذيب خود و پيش‌تر از آن سبک ابن بابويه در فقيه، اسانيد خود به اصول روايى را در پایان اثر آورده است. به‌عبارت‌ديگر، اگر بخواهيم بر اساس چاپ چهار جلدى كتاب، سخن بگوييم بايد خاطرنشان كنيم كه: «مؤلف در جلد اول و دوم، تمامى سند حديث را ذكر كرده است، ولى در جلدهاى بعدى فقط راوى بدون واسطه كه حديث را از او فراگرفته است، بيان كرده و بقيه سند را به پایان كتاب و مشيخه ارجاع داده است. در آغاز مشيخه مى‌گويد: اميدوارم تمامى روايات مختلفه را در ابواب مختلف فقهى آورده باشم؛ اگرچه مدعى احاطه به جميع آنها نيستم؛ چراكه كتاب‌هاى اصحاب ما بسيار زياد است و شايد برخى را فرونهاده باشم، ولى در هر باب اگر تعداد روايات زياد نبود همه روايات مختلفه را آوردم و اگر بسيار زياد بود برخى را آورده و بقيه را به كتاب بزرگ خويش تهذيب الأحكام ارجاع دادم». مؤلف در اين كتاب با دسترسى به اصول اوليه اصحاب ائمه(ع) توانسته است بسيارى از كتبى را كه اكنون به‌طور كلى از بين رفته است و جز يادى از آنها در كتاب‌ها اثرى نيست، برای امت اسلامى حفظ كند و روايات آنها را به يادگار بگذارد. جلد سوم به کتاب الجهاد، کتاب الدیون، کتاب الشهادات، کتاب القضایا والاحکام، کتاب المکاسب، کتاب البیوع، کتاب النکاح و کتاب الطلاق می‌پردازد.
من لايحضره الفقيه المجلد 3
نویسنده:
محمد بن علی ابن بابویه؛ محقق: حسین اعلمی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب مَن لایحْضُرُه الفَقیه، ( به معنای کتاب کسی که در محضر فقیه نیست) دومین کتاب از کتب اربعه امامیه؛ اثر شیخ صدوق (د ۳۸۱ ق). این کتاب که مجموعه‌ای در حدیث است، با هدف گردآوری احادیث صحیح و موثق تألیف شده است تا پاسخگوی نیازهای شرعی کسانی باشد که به فقیه دسترسی ندارند. کتاب من لایحضره الفقیه، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اثر شیخ صدوق به شمار می‌رود. سبک نگارش آن، سبک رایج در قرون اولیه اسلامی است که فقهای شیعه فقط به روایت و نقل سخنان ائمه(ع) اکتفا می‌کردند. در این کتاب حدود ۶۰۰۰ حدیث گردآوری شده و بر خلاف کتاب کافی، فقط مشتمل بر روایات فقهی است. من لایحضر مورد توجه فقهای شیعه بوده و ایشان شرح‌های متعددی بر این کتاب نوشته‌اند. مشهورترین شرح آن،کتاب روضة المتقین نوشته مجلسی اول است. شیخ صدوق احادیث کتاب من لایحضره الفقیه را از کتب عالمان پیشین هم‌چون حریز بن عبدالله سجستانی و شیخ اجل حلبی و علی بن مهزیار اهوازی و احمد بن محمد بن عیسی و ابن ابی عمیر و برقی و حسین بن سعید اهوازی، استخراج و جمع‌آوری نموده است. موضوع این کتاب، مجموعه روایات اهل بیت(ع) درباره مسائل فقهی و احکام شرعی است و شیخ صدوق در این کتاب روایات فقهی را که از دیدگاه خود صحیح و معتبر بوده جمع آوری نموده است. کتاب من لایحضره الفقیه، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اثر شیخ صدوق به شمار می‌رود و به گفته علما و دانشمندان، از کتب اربعه معتبر شیعه محسوب می‌شود که تاکنون مرجع و محل استفادۀ مجتهدان، فقها و مردم بوده است. ده‌ها نفر از علما و فقهای شیعه آن را شرح و بر آن حاشیه زده و ترجمه‌هایی به فارسی از آن به دست داده‌اند. در میان آثار به دست آمدۀ شیخ صدوق، فقط کتاب من لایحضره الفقیه کتاب جامعی در فقه و احکام مذهب شیعه جعفری است. دیگر آثار وی معمولاً با نام موضوعی مزین شده و بیانگر احادیثی هستند که در آن رشته و موضوع موجود بوده است. یکی از ویژگی‌های مهم این کتاب آن است که اعتماد و اطمینان به صحت مطالب و روایات آن، به مراتب بیشتر از سایر آثار موجود وی است. شیخ صدوق این کتاب را به عنوان یک کتاب فقهی نوشته است تا در مسائل شرعی بدان عمل کنند، ولی سبک نگارش آن، سبک رایج در قرون اولیه اسلامی است که فقهای شیعه فقط به روایت و نقل سخنان ائمه(ع) اکتفا می‌کردند و به خود اجازه گفتن سخنی در برابر یا در کنار سخنان ائمه معصوم نمی‌دادند؛ چراکه آنان را مرتبط با مرکز وحی و معدن حکمت می‌دانستند. کتاب من لایحضره الفقیه دارای ۴ جزء (مجلد) است که در آمار ابواب و احادیث آن اختلاف وجود دارد. حاجی نوری می‌نویسد: "احادیث این کتاب ۵۹۶۳ حدیث است که ۲۰۵۰ حدیث آن مرسل است." محدث بحرانی می‌گوید: "کتاب من لایحضره الفقیه ۴ جزء است، که ابواب آن ۶۳۶ یا ۶۶۶ و احادیثش ۵۹۹۸ حدیث احصا شد". علت این اختلاف در تعداد احادیث، به دلیل کثرت تشابه بین فتاوای شیخ صدوق و بین روایات وارده در کتاب، و نیز شدت نظمی است که بین احادیث مسند و مرسل وجود دارد. محتوای جلد سوم عبارتند از: کتاب قضاء در ابواب داوری‌ها، شرایط داوری، باب عدالت، شهادت دادن به دروغ، باب وکالت و باب آزاد کردن بنده و احکام آن. کتاب المعیشة در باب شغل‌ها، تجارت و آداب آن، باب خرید و فروش، باب صید و شکار و سر بریدن حیوانات، تعهدات به سوگند و نذر و کفاره، کتاب زناشویی، کتاب طلاق
کافی المجلد 6
نویسنده:
محمد بن يعقوب كليني
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: منشورات الفجر,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الکافی از منابع حدیثی شیعه و مهم‌ترین و معتبرترین منبع از کتب اربعه است. این کتاب نوشته محمد بن یعقوب بن اسحاق مشهور به ثقة الاسلام کُلینی است که آن را در مدت ۲۰ سال گردآوری کرده‌ است. الکافی که در سه بخش اصول، فروع و روضه تألیف شده، محل رجوع عالمان شیعه است. اصول کافی مشهور‌ترین بخش الکافی محسوب می‌شود. کلینی بر آن بوده تا احادیث الکافی را بر اساس عدم مخالفت با قرآن و موافقت با اجماع جمع‌آوری کند. کلینی به دلیل ارتباط با اصحاب ائمه و دسترسی به اصول اربعمأة روایات این کتاب را با کمترین واسطه نقل کرده است. گروهی از عالمان شیعه معتقد به صحت تمامی روایات آن بوده‌اند و در مقابل گروهی از عالمان شیعه وجود احادیث ضعیف در کافی را قبول دارند. گفته شده نامگذاری این کتاب منتسب به امام زمان(عج) است ولی بسیاری از علما با این ادعا مخالفت کرده‌اند. جلد ششم الکافی، فروع کافی است که احادیث فقهی را دربرمی‌گیرد و شامل 26 کتاب است؛ کتاب‌هایی که در این جلد به آن پرداخته شده است عبارتند از: کتاب العقیقة
تفسير من وحي القرآن المجلد 4
نویسنده:
محمدحسين فضل الله
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار الملاک,
چکیده :
تفسیر مِنْ وَحْیِ القُرْآن از تفاسیر شیعه به زبان عربی اثر سید محمدحسین فضل‌الله عالم دینی شیعه اهل لبنان. این تفسیر در واقع، سلسله درس‌های قرآنی فضل‌اللّه برای جوانان و تحصیل‌کردگان است. تفسیر من وحی القرآن، کل قرآن را در بر گرفته و از تفاسیر علمی با رویکرد اجتماعی به شمار می‌رود. نویسنده تفسیر «من وحی القرآن» در شمار آیه‌محوران قرار دارد. او در جای‌جای تفسیر خویش، خودمحوران را نکوهش می‌کند و ایشان را به آیه‌محوری فرا می‌خواند. در نگاه فضل‌الله، مخاطب قرار‌دادن همگان و دعوت ایشان به تأمل و تدبر در قرآن، نشان از این واقعیت دارد که قرآن فهم‌پذیر است و همگان می‌توانند به فهم آیات برسند. تفسیر من وحی القرآن ترتیبی است و از ابتدای سوره حمد آغاز شده و تا پایان سوره ناس را در بر دارد. او در ابتدای هر سوره علت نام‌گذاری را به اسم خاصش بیان می‌کند. مفسر سپس به تحلیل در اطراف آیه می‌پردازد، بدون آنکه وارد جزئیات ادبی و بلاغی و بحث‌های کلاسیک شود... این تفسیر در توضیح آیات و تحلیل مسائل اعتقادی و اجتماعی به تفسیر المیزان اشاره دارد و ضمن استفاده، گاهی دیدگاه‌های این تفسیر را نقد می‌کند. ویژگی‌های کتاب: * پرهیز از ورود به مباحث غیر تفسیری؛ فضل الله در تفسیر آیات قرآن تنها در محدوده تفسیر سخن می‌گوید و از ورود به موضوعات غیر تفسیری حذر می‌کند. * گزیده‌گویی؛ از دیگر خصوصیات تفسیر «من وحی القرآن»، پرهیز نویسنده از طرح مباحث تکراری است. برای نمونه: * مباحث ادبی آیات را بسیار کوتاه می‌آورد و از درازگویی و توضیح آنچه در تفاسیر بسیار گفته شده، پرهیز می‌کند. * از یادکرد فضایل سوره‌ها و آیات طفره می‌رود و به ندرت فضیلت یک آیه یا سوره را بیان می‌کند. * نظرات تفسیری را بسیار کوتاه می‌آورد و از تفصیل آنها حذر می‌کند. * فایده‌گرایی؛ نویسنده در طرح مباحث تفسیری، اصل را بر فایده‌دار بودن و آن هم فایده بسیار داشتن مباحث گذاشته است. * پیروی از اسلوب قرآن در تفصیل و اجمال؛ فضل‌الله روش تفسیری خویش را در تفصیل و اجمال مطالب و موضوعات اسلوب قرآن معرفی می‌کند. * شبهه‌شناسی؛ طرح شبهات کلامی، فقهی، تفسیری و... و نقد و بررسی محکم و استوار آنها از دیگر ویژگی‌هاست. * نتیجه‌گیری از پیام آیات؛ نویسنده «من وحی القرآن» قرآن را مایه حیات فکری و عملی تمامی انسان‌ها می‌بیند. * آزاد اندیشی؛ از دیگر ویژگی‌های «من وحی القرآن»، آزاد‌اندیشی نویسنده و تسلیم نشدن در برابر نظریات مفسران برجسته شیعه و اهل سنت است. * آشنایی نویسنده با دانش‌های جدید؛ او در جای جای اثر خویش، یافته‌های علمی و نسبت آن‌ها با آیات قرآن را به بحث و بررسی می‌گیرد و در برخی موارد، اصل تفسیر علمی را زیر سؤال می‌برد. * طرح تفسیر در قالب پرسش و پاسخ؛ ویژگی دیگر تفسیر «من وحی القرآن»، طرح مباحث تفسیری در قالب پرسش و پاسخ است. علامه پرسش و پاسخ را یکی از بهترین اسلوب‌های تربیتی می‌شناسد و آن را در تعمیق اندیشه، فکر و وجدان بسیار پراهمیت معرفی می‌کند. * نوآوری در مسائل زنان؛ از دیگر ویژگی‌های تفسیر «من وحی القرآن»، نظریات خاص او در تفسیر آیات ناظر به زندگی خانوادگی و زنان است. * پیرایش تفسیری؛ فضل الله در پیرایش نظریات تفسیری، از مبانی و معیارهای خاصی بهره می‌گیرد. در نظرگاه او، نظریات تفسیری در صورتی شایسته طرح هستند که مستند علمی داشته باشند. در غیر این صورت، گزارش آن نظریات شایسته طرح در تفاسیر نیست. * رودررویی با نظریات تفسیرگران؛ او سیاق را یکی از نشانه‌های درستی و نادرستی نظریات تفسیری می‌شناسد و در جای‌جای تفسیر خویش، آراء تفسیری را به کمک سیاق به سنجش و ارزیابی می‌گیرد. جلد چهارم کتاب شامل تفسیر آیه 179 تا 252 سوره بقره می باشد.
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 7
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید می‌کند که بایسته‌ترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی می‌نویسد: «همه شیوه‌های تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر می‌نویسد: «روش‌های تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبه‌ای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالی‌که روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونه‌ها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود می‌گوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرف‌تر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل می‌گیرد به‌گونه‌ای که درستی و نادرستی آن‌ها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آن‌ها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونه‌ای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهره‌گیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوه‌ای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده می‌شود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل می‌کند و به نظر می‌رسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافت‌ها و دقت‌هایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژه‌ها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار می‌شود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری می‌دهند. * بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه‌ها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده می‌شود بهره‌گیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان می‌دهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژه‌ها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازه‌ای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه می‌دهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداق‌ها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژه‌های مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژه‌های مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژه‌های مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده می‌گیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمه‌ای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل می‌کند وهمه آن‌ها را جزء تفسیر آیه می‌داند ودر عرض هم می‌پذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری می‌نویسد: «اگر آیه‌ای معنی‌های چندی را برتابد که همه آن‌ها صحیح باشد و ناسازی بین آن‌ها نباشد، اشکال ندارد که همه آن‌ها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده می‌شود.» * اعتماد برملاک‌ها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بی‌اعتمادی به گفته‌ها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر می‌رود وازهرگونه درگیر شدن با گفته‌ها و نظریه‌ها خودداری می‌کند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمی‌کرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونه‌ای که می‌توان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحه‌ای را می‌توان یافت که به گونه‌ای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهم‌ترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیش‌تر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فرا‌تر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده می‌شود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونه‌ای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمی‌شود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار می‌آید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده می‌شود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونی‌ها و تحریف‌های موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده می‌شود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آن‌ها، از استناد به مراجع گوناگون و‌گاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آن‌ها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیه‌گاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آن‌ها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده می‌شود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی می‌پردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفته‌های اهل لغت، کمتر به چشم می‌خورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینه‌های مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آن‌ها کتاب‌های علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارف‌ها و‌گاه مجلاّت و روزنامه دیده می‌شوند، بیشتر آن‌ها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگی‌های محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار می‌گیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمی‌شود و کمتر مواردی را می‌توان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینه‌های پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متوا‌تر و معتبر می‌داند و سایر قرائت‌ها را نادرست می‌شمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری می‌کند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کرده‌اند، ازآن می‌گذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژه‌ها و تبیین مفاهیم لغوی آن‌ها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفت‌و‌گو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف می‌پردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی‌ گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری می‌جوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیت‌های موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت،‌ گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقه‌های اجتماعی، چند همسری، تاریخ سه‌گانه‌پرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاه‌ها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیه‌ها و نظریه‌های علمی و تفسیر آیات براساس آن‌ها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمی‌گوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینه‌هایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمی‌داده است که به واقعیت‌های علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی می‌شود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچ‌گونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاه‌های اهل سنّت پرداخته است. جلد هفتم مشتمل بر تفسیر آیه 29 تا آخر سوره نساء می باشد.
رسائل‌ المحقق الکرکی المجلد 1
نویسنده:
تالیف علی‌بن الحسین الکرکی ؛ تحقیق محمدالحسون ؛ اشراف محمود‌ المرعشی.
نوع منبع :
کتاب , مجموعه مقالات
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: کتابخانه عمومی حضرت آیه‌الله عظمی مرعشی نجفی,
چکیده :
الرسالة النجميّة در آثار و تأليفات به جاى مانده از بزرگانى همچون ابو الصلاح حلبى (م ۴۴٧ هـ ق) در الكافى فى الفقه، شيخ طوسى (م ۴۶٠ هـ ق) در الاقتصاد، ابن حمزه حلبى (م ۵٨۵ هـ ق) در غنية النزوع و غير آن مباحث كلامى و فقه در يك كتاب جمع شده‏اند. يكى از اين كتابها، الرسالة النجمية مى‏باشد. اين كتاب دربردارنده مباحث كلامى اصول پنجگانه مذهب شيعه (توحيد، نبوت، امامت، عدل، معاد) و احكام فقهى نماز به صورت بسيار مختصر است. اگرچه اين كتاب از نظر حجم كوچك و مختصر است و مباحث فقهى آن به سبك فقه رساله‏اى نوشته شده است امّا از نظر محتوا و مباحث مطرح شده در آن عميق و گسترده است. در قسمت فقه آن در ابتداى ورود به بحث نماز آمده است: يجب على كل مكلف ان يعرف ما كلّف به من العبادات و اعظمها الصلاة: بر هر مكلفى، شناختن آن عباداتى كه به آنها مكلّف شده است واجب است و بزرگترين اين عبادات نماز است. اين كتاب توسط شاگرد مؤلف شيخ حسين بن على أو الى هجرى (زنده در ٩۵٠ هـ ق) شرح زده شده و آن را الكواكب الدريّة فى شرح الرسالة النجميّة نام نهاده است. در ابتداى شروع مسائل نماز، هفت نماز واجب و سپس تعداد نمازهاى يوميّه و علل شكسته شدن نماز ذكر شده است. پس از آن به مباحث مربوط به طهارت (وضوء، غسل، تيمم) و برطرف كردن نجاست به صورت مختصر پرداخته شده است. سپس پنج مقدمه ديگر نماز (پوشانيدن بدن، وقت نماز، مكان نمازگزار، آنچه سجده بر آن صحيح است، قبله) مطرح شده است و مستحباتى مثل اذان و اقامه ذكر نشده است. پس از بحث مقدمات نماز، مسائل مربوط به كارها و واجبات نماز ذكر شده و در آخر نيز نماز جمعه، نماز آيات، نماز ميت، نماز نذر و شبيه آن مختصرا بيان شده است. الرسالة الجعفرية در اين كتاب احكام، مقدمات و شرايط نماز با به بهترين عبارت‏ها و دقتى كم‏نظير بيان شده و به سبك فقه رساله‏اى نوشته شده است. ‏ مطالب كتاب شامل يك مقدمه و چهار باب و يك خاتمه است. در مقدمه، تعريف حقيقت نماز آمده. در ابواب چهارگانه، طهارة، مقدمات نماز، افعال و كارهاى نماز، و توابع نماز مطرح شده است. در خاتمه نيز ساير نمازها ذكر شده‏اند. رسالة صلاة الجمعة در اين كتاب دلائل جواز و حرمت نماز جمعة در زمان غيبت امام معصوم (ع) مطرح شده و مؤلف پس از بررسى اين دلائل نظريه وجوب اقامه نماز جمعه با حضور فقيه جامع الشرائط انتخاب نموده است. وى در مقدمه كتاب علت تأليف آن را اينگونه ذكر نموده است: فقد طال تكرر سؤال المترددين الىّ عن حال شرعية صلاة الجمعة فى هذه الازمان الّتى منى اهلها بغيبة الامام عليه صلوات الله الحىّ القيوم و انّها على تقدير الشرعيّة ما الّذى يعتبر لصحّتها و إجزائها عن صلاة الظهر و اظهر و عندى فى مرات كثيرة ان الناس فى ذلك كالمتحيرين لا يدرون ما يصنعون و لا يعلمون اى طريق يسلكون‏ در اين زمانى كه مردم از نعمت حضور امام زمانشان كه زنده و پابرجاست، محروم هستند از اقامهء نماز جماعت در غيبت آن امام (ع) مكررا از من سؤال مى‏كنند و بر فرض جواز اقامه نماز از شرايط معتبر در اقامه آن و كافى بودن آن به جاى نماز ظهر جمعه نيز سؤالاتى دارند و من بارها مردمى را ديده‏ام كه مثل افراد متحير نميدانند چه كنند و از چه راهى بروند. اين كتاب به سبك فقه استدلالى نوشته شده و علاوه بر بيان آيات، روايات، و اقوال فقهاء، مباحث اصولى نيز مستقلا در آن مطرح شده است. اين كتاب از مهمترين آثار به جاى مانده از وى در بيان دخالت و نظارت و حضور فقيه جامع الشرائط در ادارهء حكومت و نظام اسلامى است. كتاب از سه باب و يك خاتمه تشكيل شده است. باب اول نيز از سه مقدمه تشكيل شده است در مقدمه اول بحث اصولى در مورد اينكه آيا پس از برطرف شدن حكم وجوبى، انجام آن كار جايز است يا حكم ديگرى دارد مطرح شده است. در مقدمه دوم اتفاق اصحاب بر اينكه فقيه عادل جامع الشرائط در هر آنچه كه نيابت در آن مدخليت دارد از طرف ائمه ع نائب هستند، اثبات شده است در مقدمه سوّم به اثبات اينكه از شرائط نماز جمعه امامت امام معصوم ع يا فقيه جامع الشرائط است پرداخته شده است امّا در باب دوّم پس از طرح و بررسى اوله قائلين به جواز و منع نماز جمعة، مؤلف نظريه جواز نماز جمعه را پذيرفته است. در باب سوّم اجماع اماميّة بر اينكه نماز جمعة به جز با حضور فقيه جامع الشرائط واجب نيست طرح شده است. در خاتمه نيز اوصاف فقيه نائب از امام زمان ع كه وى آن را در ١٣ وصف محضر دانسته است ذكر شده است. رد و تأييد كتاب صلاة الجمعة محقق كركى‏ پس از تأليف اين كتاب، در تأييد و رد آن كتابهاى زيادى نوشته شده كه بعضى از آنان از خاندان محقق كركى هستند كه به آنها اشاره مى‏شود: همچون رساله جعفرية و قاطعة اللجاج و ساير آثار محقق كركى، توسط شيخ ابراهيم قطيفى در رد اين كتاب نيز صلاة الجمعة قطيفى نوشته شد كه در آن وجوب نماز جمعه با وجود فقيه جامع الشرائط رد شده است رسالة صيغ العقود و الإيقاعات‏ كتاب كوچكى است كه الفاظى را كه در عقود و ايقاعات واجب است تلفظ شود، بيان نموده است. اين كتاب به سبك فقه رساله‏اى و بسيار مختصر نوشته شده است و مؤلف در پايان آن در مورد تفصيل مطالب آن مى‏نويسد: و احكام جميع ذلك مذكورة فى معادنه من كتب الاصحاب رحمهم الله فليطلب هناك. كتاب از دو قسمت عقود و ايقاعات تشكيل شده است و مؤلف پس از بيان اقسام هر كدام از آن دو به بيان الفاظى كه براى هر كدام از اين اقسام نياز است پرداخته است. مطالب كتاب به دو بخش عقود و ايقاعات تقسيم شده است. بخش عقود شامل بيع، قرض، رهن، صلح، ضمان، حوالة، كفالة، وديعة، عارية، وكالت، سبق و رمى، جعالة، شركت، مضاربة، اجارة، مزارعة، مساقات، هبة، صدقة، عمرى، تحبيس، وقف، وصيت، نكاح، كتابة و ايقاعات شامل طلاق، رجعة، ظهار، ايلاء، لعان، عتق، تدبير، ايمان، نذور، عهود، حجر، شفعة، حكم‏ مؤلف اقرار را از ايقاعات ندانسته است بلكه آن را إخبار دانسته است و ايقاعات را از نوع انشاء دانسته است. الرسالة الرضاعيّة در اين كتاب احكام مربوط به محارم فرزندان رضاعى بررسى شده و پس از بيان ١٣ صورت آن كه بين فقهاء اتفاق نظر وجود دارد، در سه مورد اختلافى آن مباحثى مطرح شده است. سبك تأليف كتاب فقه استدلالى است و آيات و روايات و اقوال فقهاء به سبكى عالمانه و با متنى روان مورد بررسى و استناد واقع شده است. مؤلف در صفحه ٢١٨ و ٢١٩ كتاب پس از رد نسبتهاى ناآگاهانه بعضى نظريات و فتواها به شهيد اول مى‏نويسد: قد رأيت فى عصرى كثيرا من الحواشى و القيود منسوبة اليه (الشهيد الأوّل) رحمه الله و انا اجزم بفساد تلك النسبة و السر فى ذلك تصرف الطلبة الذى تعز سلامته من الزيادة و النقصان و الخطأ و ما هذا شأنه، كيف يجوز ان يجعل قولا لأحد من المعتبرين، او يحترأ (يجترأ) به على مخالفة الاجماع. و در مقدمه كتاب نيز آمده است از آنجايى كه بعضى از اهل علم فتواى به حرام شدن زن شيرده بر شوهرش به سبب شير دادن بعضى از بچه‏ها داده‏اند در حاليكه اين فتوا مبناى علمى از قرآن، سنت، اجماع با اقوال فقهاء معتبر نداشته است و از طرفى اين فتوا را به شهيد اول نسبت داده‏اند و من اطمينان به فساد اين نسبت دارم و در مقام جوابگوئى برآمده‏ام و با بيان آيات و روايات و كلام فقها، نادرست بودن اين نظريه را اثبات مى‏نمايم. پس از تأليف اين كتاب، شيخ ابراهيم قطيفى (زنده در ٩۴۵) در نقد و رد كلام محقق ثانى، كتاب مستقلى را تأليف نموده است كه در آن مراعات احترام محقق ثانى را ننموده است. صاحب اعيان الشيعه سيد محسن امين در مورد كتاب شيخ ابراهيم مى‏نويسد: قد اساء فيها الأدب و تكلم بما لا يليق بالعلماء. كتاب الرضاعية شيخ ابراهيم قطيفى‏ همانطور كه گذشت، شيخ ابراهيم قطيفى در رد بر اين كتاب، كتابى نوشته است كه صاحب اعيان الشيعه در ج ٨ صفحه ٢١١ به نقل بعضى از عبارتهاى آن پرداخته است. وى در آنجا مى‏نويسد: قد اساء فيها الأدب و تكلم بما لا يليق بالعلماء. براى روشن شدن اين مطلب بعضى از عبارتهاى شيخ ابراهيم در مورد محقق كركى ذكر خواهد شد. ان الرجل المعاصر (يعنى محقق كركى) الذى هو عن معرفة الدقائق بل عن ادراك الحقائق قاصر، تكلم بكلام رث و حشو لا طائل تحته. در جاى ديگر: هذا الرجل لاضطرابه لا يبالى بما قال و بما قيل و لقلّة فهمه لا يدرى ما اسلف و لا ما أسلفه. و در جاى ديگر مى‏نويسد: هذا الرجل يخبط خبط عشواء و لا يتأمل المعنى و يعترض على الفضلاء فى غير موضع الاعتراض‏ پس از بيان توهين‏هاى ديگرى كه سيد محسن امين از وى نقل كرده است مى‏نويسد: فانظر و اعجب الى هذه الجرأة العظيمة من القطيفى على الشيخ على الكركى... مؤلف در ابتدا ١٣ فرض براى شير دادن را بيان و بررسى مى‏نمايد و با دلائل مختلفى مثل اصالة البرائة، عموم آيات قرآن، اجماع، استصحاب، اصالة الاحتياط، انتفاء مقتضى تحريم و نظائر آن به بررسى آنها پرداخته است. و سپس سه مسئله اختلافى را بررسى نموده كه عبارتند از: ١-تحريم مادربزرگهاى بچه شيرخوار نسبت به شوهر زنى كه بچه را شير داده است ٢-تحريم خواهران بچه شيرخوار بشرطى كه از يك پدر باشند نسبت به شوهر زنى كه بچه را شير داده است ٣-تحريم دختران نسبى و رضاعى مردى كه زنش بچه را شير داده و همينطور دختران نسبى و رضاعى زن شيرده نسبت به پدر بچه شيرخوار.
صحيح مسلم بين القداسة و الموضوعية المجلد 2
نویسنده:
محمد جواد خليل
نوع منبع :
کتاب , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 29