جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 955
بررسی تطبیقی آراء ابوالحسن اشعری، قاضی عبدالجبار معتزلی و خواجه نصیرالدین طوسی پیرامون مساله تکلیف
نویسنده:
مهدی اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار با بررسی دید گاههای سه مکتب عمده ی کلامی ( اشعری،معتزلی، شیعی)درباره ی تکلیف ،به بررسی مبانی و اطوار گوناگون این بحث می پردازد وکوشش می کند با مطالعه وکنکاش در آراء سه متکلم بزرگ –ابوالحسن اشعری، قاضی عبد الجبار معتزلی وخواجه نصیر الدین طوسی –به تبیین ومقایسه ی نظریاتآنها پیرامون تکلیف بپردازد. در بحث تکلیف میان متکلمین عدلیه( قاضی عبد الجبار و محقق طوسی) با اشعری اختلاف هست؛ ودلیل این اختلاف هم ،متفاوت بودن روش معرفت شناسانه ی متکلمانیاد شده می باشد. امامیه با تاکید بر روش عقل گرایانه وبرون متنی واشاعره با در پیش گرفتن روش نص گرایانه ودرون متنی وتعبدبه متون دینی به بحث ونظر در این خصوص پرداخته اند.لغت تکلیف از " کلف " اخذ شده است وبه فعلی اطلاق می شود که، در انجام آن سختی ومشقت داشته باشد.در هر فعل تکلیفی سه موضوع مشهود است:1- تکلیف کننده یا مکلـ?ف 2- تکلیف پذیر یا مکلـَف 3- فعل تکلیفی . مصداق واقعی مکلـ?ف پروردگار متعال می باشد و تکلیف در واقع" امر واراده ی" او می باشد. این امر واراده ناظر به مصالح مکلـَف است و مکلـَف با وجود سختی انجام فعل ، آن را انجام داده ومستحق ثواب می گردد ؛ تعبیر متکلمین از این مساله "تعریض به ثواب" می باشد. رسیدن به ثواب ، منفعت بزرگی است که مکلـَف بواسطه ی آن مورد مدح وستایش واقع می شود.البته این مساله ( تعریض به ثواب واستحقاق ) مورد توجه اشعری نمی باشد.در مورد ضرورت وجود تکلیف این مساله مطرح شده که، خداوند به جهت عادل بودن وحکیم بودن، لازم است انسان را به اموری که تکلیف نام دارد، مکلـَف نماید؛ چون در غیر این حالت خداوند مرتکب قبیح شده است.در مساله ی حاضر خواجه وقاضی اتفاق نظر دارند اما اشعری بایسته بودن تکلیف را قبول ندارد.در مورد محاسن تکلیف کار کرد های مختلف فردی واجتماعی ذکر شده است.حسن تکلیف بی ارتباط با بحث حسن وقبح نیست ؛ خواجه وقاضی علاقه مند حسن وقیح عقلی هستد ، یعنی حسن وقبح افعال ذاتی است ودر نهاد پدیده ها موجود است ،اما اشعری بر خلاف این معتقد به حسن وقبح شرعی هست، یعنی شرع حسن وقبح افعال را تعیین می کند.اعتقاد به حسن وقبح شرعی باعث یک نظریه ی متفاوت در بین اشاعره شده است ،این مساله جایز بودن تکلیف کافر و تکلیف فوق توان مکلـَف ( ما لا یطاق) است ،اما قاضی وخواجه مخالف این نظر می باشند.در واقع یکی از شروط تکلیف که، توانمند بودن مکلف است با این شرط نقض شده است.
بررسی تطبیقی اراده الهی از منظر خواجه نصیر طوسی و ابوالحسن اشعری
نویسنده:
اسماعیل سید هاشمی، صفی الله وسوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معرفت خدا برترین و بالاترین معارف است و یکی از راه های آن شناخت اسما و صفات اوست. هدف اصلی در این نوشتار بیان مقایسه آرای دو متکلم شهیر درباره اراده الهی و مسائل مربوط به آن است؛ ازجمله اینکه آیا اراده از صفات ذات است یا فعل؟ آیا اراده عین ذات است یا زائد بر آن؟ اراده باریتعالی حادث است یا قدیم؟ مطلق است یا مقید؟ در صورت مطلق بودن، اراده و اختیار انسان چه میشود؟خواجه نصیر اراده را داعی (انگیزه) و داعی را همان علم به مصلحت میداند. از منظر وجودشناختی، اراده را از صفات ایجابی، ذاتی و بلکه عین ذات میداند. وی ضمن پذیرش اراده مطلقه الهی، انسان را دارای اختیار و آزادی در طول اراده خداوند میداند.در مقابل، اشعری اراده الهی را مستقل از دیگر صفات ذاتی ازجمله علم میداند و آن را صفتی ایجابی، قدیم و قائم به ذات میشمارد. خداوند فاعل همه افعال و ازجمله فعل انسان است و ازاین رو انسان هیچ اراده ای از خود ندارد؛ بلکه قدرت را خداوند در او خلق کرده و انسان آن را کسب کرده است.
اندیشه های اخلاقی ابن هیثم بصری
نویسنده:
محسن جاهد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها : دانشگاه معارف اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن هیثم ریاضیدان و فیزیکدان برجسته مسلمان علی رغم شهرتش در حوزه های مذکور دارای اندیشه های اخلاقی بدیعی است که می توان آنها را در شکل گیری و بسط اخلاق فلسفی در جهان اسلام موثر دانست. نوشتار حاضر مبادی تصوری و تصدیقی وی در اخلاق را واکاوی و استخراج کرده و نشان می دهد تکیه وی بر هریک از آنها به چه میزانی است هریک از این مبادی تا چه حدّ از استحکام و انسجام برخوردارند. سپس دیدگاه های اخلاقی وی را طرح و بررسی خواهیم کرد. در اندیشه های اخلاقی ابن هیثم گاه با توصیه هایی غریب و بی سابقه مواجه هستیم، این اندیشه ها وی را به ماکیاولی بسیار نزدیک می کند. بر این اساس در این نوشتار توصیه های وی با توصیه های ماکیاولی مقایسه شده و براساس پاره ای قراین، تبیینی متفاوت از تبیین های متعارف برای توصیه های ابن هیثم و ماکیاولی ارایه می گردد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 86
عصمت امام از نظر سه شخصیت معتزلی، اشعری و شیعی (قاضی عبد الجبار همدانی، امام فخر رازی و خواجه نصیر طوسی)
نویسنده:
محمدتقی ذوالفقاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اندیشمندان مکاتب مختلف اسلامی بر معنای عصمت، کیفیت و شیوه‌ی برخورداری معصوم از آن اختلاف نظر دارند. این نوشتار به بررسی ریشه‌ها و علل این اختلاف از دیدگاه سه اندیشمند بزرگ اسلامی قاضی عبدالجبار با گرایش به مکتب معتزلی، امام فخر رازی با گرایش به مکتب اشعری و خواجه نصیرالدین طوسی با گرایش به مکتب شیعه پرداخته است. نگارنده به شیوه‌ی تحلیلی – توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه‌ای و جستجو در مهم‌ترین منابع موجود، کوشیده است تا در سه فصل جداگانه پس از تعریف مفهوم لغوی و اصطلاحی عصمت از نظر هر یک از این اندیشمندان، چالش‌ها و کاستی‌های هر یک را به تصویر بکشد و در فصل جداگانه به بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنان بپردازد. نتیجه‌ی بررسی این است که قاضی عبدالجبار عصمت را شرط امامت نمی‌داند، فخر رازی، برخورداری عصمت را با قدرت اختیار امام، ناسازگار می‌شمارد.اما خواجه نصیرالدین، با پنج دلیل عقلی که عبارتند از : برهان امتناع تسلسل، برهان حافظ شریعت بودن، برهان وجوب اطاعت، برهان نقض غرض و برهان انحطاط مسأله‌ی عصمت امام را ثابت می‌کند و به شبهه‌ها و اشکالات قاضی عبدالجبار و امام فخر پاسخ می‌دهد. همچنین در دلایل نقلی به آیات: امامت (بقره/124)، اطاعت(نسا/59)، تطهیر(احزاب/33)، صادقین (توبه/119)و ولایت (مائده/ 55) و حدیث متواتر غدیر و منزلت استناد جسته و به شبهه‌ها پاسخ گفته است. به این ترتیب جایگاه عصمت امام بر اساس اعتقادات شیعی، جایگاهی بس استوار و برهانی است و هیچگونه خدشه‌‌‌‌‌ای بر آن وارد نیست.
ایمان از نظر سه شخصیت معتزلی، اشعری و شیعی (قاضی عبدالجبار همدانی، امام فخر رازی و خواجه نصیر طوسی)
نویسنده:
عبدالله علی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ایمان از نظر عبدالجبار، انجام طاعات و واجبات و نوافل و دوری از زشتی‌ها و محرمات است و از اسماء شرعی و مدح به شمار آمده و صاحب آن، مستحق پاداش می‌باشد. از دیدگاه رازی در لغت، مصدری از «تصدیق» و «امان» و در اصطلاح، تصدیق و معرفت با قلب و اقرار با زبان است و از منظر خواجه در لغت، به معنی «تصدیق» بوده و در اصطلاح، تصدیق قلبی و زبانی، توأمان با یکدیگر است؛ لذا عبدالجبار عذاب فاسق را در آخرت، دائمی دانسته، ولی امام فخر و خواجه نصیر موقت و منقطع می‌دانند. قاضی بر آن است که «قول، معرفت و عمل»، ارکان ایمان را تشکیل می‌دهند، در حالی که رازی «معرفت و تصدیق قلبی»، همراه با «اقرار زبانی» را، جزء ارکان ایمان دانسته و خواجه با اندکی تفاوت، «تصدیق قلبی» و «اقرار زبانی» را، از عناصر تشکیل دهنده‌ی آن معرفی می‌نماید. هر سه متکلم، به نوعی ایمان را ذو مراتب دانسته‌اند، منتها قاضی بر آن است که درجات ایمان، به عمل بستگی دارد و رازی قوام ایمان را به «تصدیق» و «گرویدن به حق» و افزایش و کاهش آن را همانند قاضی، به عمل برمی‌گرداند، ولی نصیر الدین، «ایمان زبانی، تقلیدی، ایمان به غیب، ایمان حقیقی و یقینی» را از مراتب ایمان بر شمرده است. در باب رابطه‌ی ایمان و عمل، بر اساس رأی عبدالجبار، «ایمان و عمل» عینیت دارد، اما فخر و خواجه، قائل به عدم دخول عمل، در حوزه‌ی مفهومی ایمان می‌باشند. عبدالجبار «اسلام» را همانند «ایمان»، از اسماء شرعی و مدح شمرده؛ بنابراین بر اساس دیدگاه او، این دو مقوله با یکدیگر مشابهند. امام فخر و خواجه نصیر نیز، گاهی به تفاوت و گاهی به تشابه این دو مقوله‌ی دینی، نظر داده‌اند و معتقدند، از حیث جایگاه و حکم، اسلام و ایمان مغایر یکدیگرند، ولی از لحاظ شرعی و بعضی آیات قرآن، با یکدیگر مشابهند.
دیدگاه فخر رازی دربارۀ معیار حسن و قبح در گسترۀ افعال الهی؛ تأمّلی بر تفکیک معرفت‌شناسانۀ اخلاق الهی و بشری
نویسنده:
محمود صیدی، مصطفی موسوی اعظم، حسن اختر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
بسیاری از دیدگاه‌های علم کلام و فلسفۀ اخلاق، مبتنی بر تعیین ملاک حسن و قبح است. فخر رازی معتقد است حسن و قبح در افعال بشری عقلی، و در افعال الهی شرعی است. دیدگاه او خاص و منحصر‌به‌فرد است. در این جستار، نخست ادلۀ فخر رازی را برای تفکیک جایگاه عقل در اخلاق بشری و الهی و چرایی روی آوردن او را به چنین دیدگاهی خواهیم گفت. دلایل فخررازی را در دفاع از شرعی بودن حسن و قبح افعال الهی در سه جهت طبقه‌بندی می‌کنیم: تکلیف، خلقت و جبر حاکم بر عالم. در گام بعدی، ادّله او را با رویکرد تحلیلی- انتقادی سنجیده و نقد می‌کنیم. در پایان، با ردّ دیدگاه فخر رازی نتیجه می‌گیریم ملاک معرفت‌شناختی در تشخیص حسن و قبح افعال انسانی و الهی یکسان است.
صفحات :
از صفحه 91 تا 108
معرفت شناسی از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی و فخر الدین رازی
نویسنده:
محمدداود علوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتابنامه: ص. ۱۸۳ - ‎۱۸۷؛ همچنین بصورت زیرنویس // این تحقیق در راستای تبین آرای معرفت شناسی خواجه نصیر طوسی و فخر رازی گام برداشته است و سعی کرده است که آرای معرفت شناسی دو محقق پیش گفته را تبین و تحلیل کند. با توجه به نگاه هر یک از محقق طوسی و رازی به تعریف ناپذیری علم نکته اساسی سر بداهت علم است که در کلام رازی دیده می شود، گر چه رازی دو دلیلی پارادوکس طلب مجهول مطلق یا تحصیل حاصل و پارادوکس تعریف به خود و تعریف به خارج از خود را برای بداهت همه تصورات ذکر کرده، اما بساطت تصورات دلیل خوبی برای رازی در صورت اثبات می تواند باشد؛ زیرا وی معتقد است همه تصورات بسیط است و هر بسیطی بدیهی است. بر این اساس نمی توان در صغرا تردید کرد و تنها کبری قیاس جای مناقشه دارد. مشکل اساسی وجود ذهنی یا انطباع در نظریات این دو محقق دو چیز است یک: روشن نبودن مرز میان عین و ماهیت از سوی و بین ماهیت و صورت از سوی دیگر. دو: عدم توجه به این نکته که ماهیت در هر یک از وجود ذهنی و خارجی آثار مربوط به همان وجود را دارد. از امتیازات اساسی طوسی بازشناسی و تفاوت گذاری علم حضوری از علم حصولی است وی با این کار توانست از مشکلات خلط مباحث میان ایندو علم که رازی را سرگردان کرده بود سربلند بیرون آید. بر اساس پذیرش مطابقت به عنوان ملاک صدق قضیه، ( در بحث صدق و کذب قضایا که بحث مهم معرفت شناسی است) طرح صدق و مطابقت به عنوان رکن اساسی در یقین ضروری خواهد بود. با بررسی تعریف و ارکان یقین به تفاوت اساسی دیدگاه طوسی و رازی خواهیم رسید رازی نقش صدق را در معرفت یقینی نادیده می گیرد، درحالیکه محقق طوسی صدق را از ارکان اصلی یقین بشمار می آورد. این دو نگاه می تواند پیامدهای جدی معرفت شناسی داشته باشد. یکی از مسائل مورد اتفاق هر دو نظریه پرداز مبادی معرفت یقینی است؛ زیرا هر دو محقق تنها اولیات را به عنوان مبدا می پزیرند و معتقدند اولیات بر اصل امتناع تناقض مبتنی است اما در نحوه ابتنای علوم بر این اصل اختلاف اساسی بین آنها دیده می شود؛ رازی کیفیت ابتنای علوم ضروری را بر این علم استنتاج و تولید می داند در حالیکه محقق طوسی این رابطه را رابطه وضوح با اوضح تفسیر می کند. رازی با طرح مفصل دلایل شکاکیت و عدم نقد آن، خود را به شکاکان نزدیک می کند اما وی معرفت را همانند طوسی ممکن می داند. هر دو محقق با پذیرش مطابقت به عنوان ملاک صدق قضایا، مبنی گرایی را معیار اساسی برای سنجش و بازشناسی حقیقت از خطا پذیرفته اند.
دیدگاه معرفت شناسی خواجه نصیرالدین طوسی و امام فخر رازی
نویسنده:
کریمی خوزانی محبوبه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
اشارات و التنبیهات و شرح امام فخر رازی بر بخش حکمت آن
نویسنده:
علیرضا نجف زاده تربتی
نوع منبع :
مقاله , شرح اثر
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بخش نخست این مقاله به اهمیت و ویژگیهای کتاب الاشارات و التنبیهات در میان آثار فلسفی ابن سینا از قبیل: نوآوری در تبویب مطالب و تعیین عناوین فصول، نثر زیبا و ادیبانه و در ر عین حال موجز و رمز گونه، شرح مبانی و اصطلاحات عرفانی با تکیه بر اصول و براهین فلسفی در نمطهای آخر این کتاب اشاره شده است. دانشمندان بسیاری بر این کتاب شرح و حاشیه نوشته اند که از مهمترین آنها شرح متکلم بزرگ اشعری امام فخر رازی (544 – 606 ق ) است. او برای اولین بار عبارات موجز و اشاره گونه این کتاب را تفسیر کرده و فهم غوامض آن را بر خوانندگان آسان ساخته است. اما او در شرح خود- به خصوص در مسائل علم الهی- بر ابن سینا اعتراضات و تشکیکات بسیار روا داشته و حتی آنچه را در آثار دیگر خود با دلایل متعدد اثبات کرده در این جا مورد تشکیک قرار داده و در این راه چنان افراط کرده که بعضی شرح او را «جرح» خوانده اند. به راستی چه عاملی سبب این همه خرده گیری و اظهار آراء متعارض شده است؟ آیا او از نظام فکری منسجم و ثابتی برخوردار نبوده است؟ آیا او در طول حیات فکریش گرفتار تحول فکری شده است؟ یا علل و انگیزه های دیگری در کار بوده است. این مقاله به این موضوع نیز خواهد پرداخت که امید است مورد عنایت قرار گیرد.در بخش نخست این مقاله به اهمیت و ویژگیهای کتاب الاشارات و التنبیهات در میان آثار فلسفی ابن سینا از قبیل: نوآوری در تبویب مطالب و تعیین عناوین فصول، نثر زیبا و ادیبانه و در عین حال موجز و رمز گونه، شرح مبانی و اصطلاحات عرفانی با تکیه بر اصول و براهین فلسفی در نمطهای آخر این کتاب اشاره شده است. دانشمندان بسیاری بر این کتاب شرح و حاشیه نوشته اند که از مهمترین آنها شرح متکلم بزرگ اشعری امام فخر رازی (544 – 606 ق ) است. او برای اولین بار عبارات موجز و اشاره گونه این کتاب را تفسیر کرده و فهم غوامض آن را بر خوانندگان آسان ساخته است. اما او در شرح خود- به خصوص در مسائل علم الهی- بر ابن سینا اعتراضات و تشکیکات بسیار روا داشته و حتی آنچه را در آثار دیگر خود با دلایل متعدد اثبات کرده در این جا مورد تشکیک قرار داده و در این راه چنان افراط کرده که بعضی شرح او را «جرح» خوانده اند. به راستی چه عاملی سبب این همه خرده گیری و اظهار آراء متعارض شده است؟ آیا او از نظام فکری منسجم و ثابتی برخوردار نبوده است؟ آیا او در طول حیات فکریش گرفتار تحول فکری شده است؟ یا علل و انگیزه های دیگری در کار بوده است. این مقاله به این موضوع نیز خواهد پرداخت که امید است مورد عنایت قرار گیرد.
صفحات :
از صفحه 243 تا 256
بررسی و نقد دیدگاه فخر رازی و ملاصدرا در خصوص ماهیت خدا
نویسنده:
فاطمه دژبانی مقدم
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی,
چکیده :
شناخت واجب الوجود، جزو مسائل اساسی در الهیات باالمعنی الاخص است، به طوری که در زمره مهم ترین اهداف فلسفه است و سعادت بزرگ فلسفه به شمار آمده است. این مطلب تحت عنوان «الحق ماهیته انیته» بیان می کند که حق تعالی، واجب الوجود، انیت محض و محقق محض است (انیت یعنی وجود و تحقق). یعنی ذات او حتی در ذهن هم قابل تحلیل به تحقیق موجودِ وجود نیست بلکه او تحقق وجود محض است. درباره این مسئله دو دیدگاه عمده وجود دارد: دیدگاه اول، فخر رازی که معتقد است واجب الوجود ماهیت دارد و عروض وجودش بر ماهیت او، عروض خارجی است؛ دیدگاه دوم، پاسخ ملاصدرا که معتقد است واجب الوجود ماهیت بالمعنی الاخص ندارد. طرف داران هر کدام از این دو دیدگاه، به دلایلی تمسک جسته اند با این حال دلایل فخر رازی برای اثبات ماهیت داری واجب الوجود و نیز غالب دلایل فلاسفه برای اثبات ماهیت نداشتن واجب الوجود تمام نیست؛ از این رو لازم است دو تفسیر ماهیت بالمعنی الاخص تفصیل داده شوند؛ به این صورت که ماهیت باالمعنی الاخص با تفسیر حد وجود، برای واجب الوجود ثابت نیست، لکن با تفسیر حکایت وجود، برای واجب الوجود ثابت است. آن چه در این نوشتار می آید تبیین و تحلیل این مسئله از دیدگاه فخر رازی و نیز دیدگاه ملاصدرا و فلاسفه، همراه بررسی دلایل هر کدام است.
صفحات :
از صفحه 59 تا 73
  • تعداد رکورد ها : 955