جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 655
مسئله تشخص از منظر خواجه طوسی و ملاصدرای شیرازی
نویسنده:
عباس ذهبی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
پرسش از تشخص در فلسفه اسلامی بر خلاف فلسفه مسیحی، در بستری کاملا فلسفی جوانه زد و آهسته آهسته رشد کرد. شکل ساده آن در آثار فارابی و ابن سینا دیده می‌شود و شکل کامل‌شده آن در نوشته بهمنیار. در ادامه، سهروردی با رویکردی کاملا متفاوت به آن نگریست و در مبنا و دلیل، از مشائیان فاصله گرفت. پس از سهروردی، مسئله تشخص، بیش از همه، در ذهن و زبان خواجه طوسی و ملاصدرای شیرازی بروز و نمود پیدا کرد. در بحث تشخص، اختلافات ملاصدرا و خواجه طوسی، بیش از مشترکات آن‌هاست. مجموعه مباحث تشخص را در چهار بحث زیر می‌توان جای داد: مبادی تصوری تشخص، مبادی تصدیقی تشخص، ملاک تشخص، و توجیه این ملاک. هرچند خواجه نصیر و صدرالمتألهین در مبادی تصدیقی، تقریبا دیدگاهی مشترک دارند، در یکی از مبادی تصوری بحث تشخص، یعنی معقولات ثانوی، اختلافشان جدی است. در ملاک تشخص، خواجه به سه ملاک اشاره می‌کند و ملاصدرا آن سه را به پنج مورد افزایش می‌دهد؛ در میان سه ملاک مشترک بین خواجه و صدرالدین شیرازی، یک ملاک محل نزاع این دو حکیم را مبرهن می‌کند و آن ملاک، «ماهیت» است. بر مبنای نظر خواجه، ماهیت شایستگی آن را دارد که ملاک تشخص باشد، ولی به نظر ملاصدرا، این شأنیت از آن وجود است نه ماهیت.
صفحات :
از صفحه 81 تا 100
خلود جهنمیان و بهشتیان از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمدکاظم میرحسینی، محمدهادی امین ناجی، علیرضا دل افکار، محمدولی اسدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور,
چکیده :
درقرآن،آیات متعددی هست که مساله خلود بهشتیان و جهنمیان را گوشزد می کند،عده ای راسعادتمند و مخلّد در بهشت ومتنعم ازنعمتهای آن، و دسته دیگر را شقاوتمند و معذّب به انواع عذاب معرفی می کند.دراین مقاله، سخن درمعنای«خلود» درآیات105تا108هود متمرکزاست؛ وبه واکاوی میزان و قلمرو آن ازمنظر ملاصدرا و علامه طباطبایی می پردازد؛ دراینکه مراد از خلود چیست وآیا بین خلود اهل بهشت و جهنم تفاوتی هست یا نه؟ بین مفسرین و متکلمین اختلاف نظر وجود دارد اکثرا آنها را یکی دانسته اند و به معنای بقا و جاودانگی اهل بهشت برای همیشه، و ماندگاری اهل جهنم درجهنم به صورت دائمی و نامحدود می دانند. دراین عرصه دیدگاه مفسر مطرح معاصر، علامه طباطبایی(ره) و میزان هماهنگی بین نظر ایشان و ملاصدرا حائز اهمیت است. مسأله به روش تحلیل محتوا براساس داده ها و اطلاعات گردآوری شده است. ازآنجا که قرآن در آیات هود خلود بهشتیان و جهنمیان را به دوام آسمانها و زمین معلّق دانسته؛ ابتدا مراد از آسمان و زمین و میزان دوام آنها بررسی و سپس مسأله خلود، موردکنکاش و مداقه قرار گرفت. از نتایج به دست آمده اینکه؛ عده ای آسمان و زمین را دنیایی؛ اماعلامه وملاصدرا اخروی می دانند، علامه خلود را دائمی، ملاصدرا آن را بسته به نوع عقیده، کمیت، کیفیت و موجبات عذاب می داند. آنچه حاصل شد اینکه قرآن طبق عدل الهی محدودیت خلود جهنمیان، و مطابق فضل الهی بقای اهل بهشت را بیان می نماید.
صفحات :
از صفحه 141 تا 155
حقیقت ایمان از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
رضا اکبریان، فهیمه گلستانه
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه پیام نور,
چکیده :
علامه طباطبایی وجود انسان را مرکب از سه وجود متناظر با عوالم سه گانه جهان آفرینش می داند. از نظر او انسان توسط حواس با عالم محسوسات، توسط خیال با عالم خیال و توسط عقل با عالم عقل ارتباط برقرار می کند. در حالی که ملاصدرا عوالم ثلاثه را عقل، نفس و طبیعت می داند و در قوس صعود، عالم مثال را در پرتو نفس و اشتداد وجودی آن تبیین می کند. از نظر ملاصدرا عمل امری عرضی و تبعی است و آنچه باقی است نفس و ملکات نفسانی است و بدن مثالی که قیام صدوری به نفس دارد و بر اساس نیات و اعمال، توسط نفس انشاء شده است. علامه ابدان اخروی را تابع نفس نمی داند. از نظر او پس از پیدایی عالم آخرت و پیدایش ابدان اخروی انسان به عنوان حقیقتی مرکب از بدن و روح در عالم آخرت تحقّق پیدا می کند. از این رو، روح با وجود مغایرت با بدن در این نشئه به نحوى با آن متّحد است که هوهویّت میان آن دو صدق مى کند. بر این اساس در باب ایمان ملاصدرا از میان دو عنصر نظر و عمل، اصالت را به بعد نظری می دهد و معتقد است که ایمان که تنها عامل سعادت و جاودانگی وجود انسان است، تنها از سنخ علم بوده و عمل در این جایگاه در حد علت معدّه تنزل می یاید. اما علامه طباطبایی با نگاهی متفاوت به انسان و اعمال و کردار او، برای عمل جایگاهی رفیع و در حد نظر قائل می شود و معتقد است که سعادت انسان در گرو هر دو بعد نظری و عملی اوست. وی ایمان را برخاسته از علم و عمل می داند و در این رابطه برای عمل، نقشی اصلی و نه تبعی و معدّه در نظر می گیرد. علامه طباطبایی در عین خارج کردن عمل از حوزه تعریف ایمان با پیش کشیدن نقش گرایشات انسانی در این زمینه به نحو ظریف و دقیقی اهمیت عمل در این حوزه را نیز مشخص می کند.
صفحات :
از صفحه 23 تا 32
جایگاه وجودی قرآن در عالم هستی از منظر صدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
زینب خانمحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کتاب آسمانی مسلمانان و منبع هدایت و سعادت می‌باشد. اندیشمندان بحث-های بسیاری درباره قرآن و آیات آن ارائه کرده‌اند. در این رساله در صددیم تا درباره خود قرآن و نه آیات و الفاظ آن بحث کنیم. این‌که حقیقت قرآن چیست؟ مبدأ آن کجاست ؟ و چه جایگاهی در عالم وجود دارد؟ در میان فیلسوفان صدرالمتالهین و علامه طباطبایی به نوعی بدیع به این امر پرداخته اند. ایشان مبدأ قرآن را علم عنائی پروردگار می‌دانند که قرآن از آن‌جا در تمام مراتب هستی نزول یافته، تا این‌که در عالم طبیعت به وجود لفظی موجود گشته است. از طرف دیگر نه تنها قرآن موجود میان ما کلام خداوند است، بلکه تمام هستی از آن جهت که نشان‌دهنده صانع متعال است، کلام و کتاب خداوند محسوب می‌شود. قرآن نیز مرتبط با این کلام و کتاب در همه مراتب هستی حضور دارد. در فصل دوم این رساله به بررسی کلام و کتاب می‌پردازیم؛ این‌که کلام چیست؟ آیا خداوند متکلم است؟ اقسام و مصادیق کلام کدام است؟ و هم‌چنین به بررسی کتاب و موارد استعمال آن پرداخته و تفاوت کلام و کتاب الهی را تبیین خواهیم کرد. در فصل سوم نیز ابتدا عوالم مختلف هستی را بر اساس علم خداوند ذکر کرده و خصوصیات آن‌ها را بررسی می‌کنیم؛ این عوالم عبارت‌اند از: عنایت، قضا، لوح محفوظ، لوح محو و اثبات و لوح قدر خارجی. بعد از تبیین این عوالم کیفیت و چگونگی نزول قرآن در آن‌ها را توضیح خواهیم داد. در ارائه مطالب از روش توصیفی-تحلیلی و در گردآوری مطالب از روش کتابخانه‌ای و نرم‌افزاری استفاده کرده ایم.
تحلیل نقش متقابل ملکات اخلاقی و معرفت از نگاه، خواجه نصیر، ملاصدرا و علامه طباطبایی(ره)
نویسنده:
ابراهیم علی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در بین حکمای مسلمان، ملاصدرا بیش از دیگران به تأثیر ملکات بر معرفت اهتمام داشته‌است. وی معتقد است که برای تحصیل معرفت، انسان باید به آنچه در ساحت‌های معنوی و روحی او می‌گذرد توجّه نماید. به همین دلیل، در کسب معرفت، تنها ابزار منطق و استدلال کافی نیست و عوامل معنوی و ملکات هم نفیاً و هم اثباتاً با ساحت معرفتی او مرتبط هستند از منظر وی این تأثیرگذاری در حوزه‌هایی از شناخت که موضوع آن به کانون هستی انسان نزدیکتر و از اشتداد وجودی و مرتبت تجریدی بالاتری برخوردار باشد گسترده‌تر و عمیق‌تر خواهد بود.علامه طباطبایی نیز گرچه در فلسفه پیرو حکمت متعالیه است ولی بررسی اندیشه‌های وی- به عنوان مفسری کم نظیر در احاطه به مبانی کتاب وسنت-پژوهش حاضر را در شناخت دیدگاه دینی-فلسفی یاری خواهد کرد.به دلیل همین رویکرد، علامه اختصاصاتی در نگاه فلسفی خود دارد که در نوع خود جالب توجه و کم نطیر است.او کهحقیقت علم را نه یک امر بشری بلکه امری الهی و عطیه ای از جانب حق می داند از این رو برای دریافت این لطف حق شرایطی معنوی و غیر معرفتی خاصی لازم است.خواجه نصیر الدین طوسی نیز- به عنوان متفکری جامع در معقول و منقول – از ویژگی منحصر به فردی برخوردار است. او که در مرز کلام ، فلسفه و اخلاق قرار دارد. و در همه این شاخه های مهم علوم از آثار فاخری برخوردار است آراء مهمی در تعامل ملکات و معرفت دارد. وی جزئ معدود اندیسمندان اسلامی است که به تفصیل در باب فضیلت‌های عقلانی و اخلاقی سخن رانده است.از دیدگاه وی، همه تصدیق‌ها و تکذیب‌های انسان خاستگاه معرفتی ندارد و بسیاری از افعال شناختی آدمی، متأثر ازملکات و عناصر غیرشناختی می‌باشد. این تأثیرات می‌تواند مثبت یا منفی، قوی یا ضعیف، پیدا یا پنهان، مستقیم یا غیرمستقیم، ارادی یا غیرارادی، درونی یا بیرونی و... باشد. این متفکران انسان را به دوری از رذائل و کسب فضایل و ورود به حیات معقول از دالان حیاط طیبه فرا می‌خوانند. آنها تهذیب نفس و عمل صالح راشرط اساسی و عامل محوری در عقل‌ورزی و معرفت اندوزی می‌دانند.
فاعلیت خدا در نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
يكی از اصلی ترين مسائل خداشناسی، مسئله فاعليت خداست. فاعليت خدا- هماننـد فاعليـت هـر فاعل ديگری- ربطی كامل به علم او به فعلش دارد كه آن نيز يكی ديگر از اساسـی تـرين مسـائل الهيات است. مسئله فاعليت خدا از آغاز تكون فلسفه اسلامی مورد توجه فيلسوفان مسـلمان بـوده است. يكی از نظريه های غالب در اين باب، نظريه فاعليت بالعنايه است. ابن سينا قائل به اين نظريه اســت و صــدرالدين محمــد شــيرازی (ملاصــدرا) آن را پذيرفتــه و تغييراتــی درآن داده اســت. نظريه ای ديگر در اين مبحث نظريه عرفاست. از نظر عرفا خدا فاعل بالتجلی است: فعل او ظهور اوست. حكيم ملاصدرا ايـن نظريـه را نيـز پذيرفته است و بين آن با نظريه فاعليت بالعنايه تعارضی نمی بيند. علامه طباطبايی نيز هر دو نظريـه را قبــول دارد، نهايــت آنكــه در نظريــه فاعليــت بالعنايــه مــورد قبــول او اراده خــدا بــه علــم او بر نمی گردد، بلكه از صفات فعل او محسوب اسـت و ايـن، بـارزترين تفـاوت بـين رأی او و رأی ملاصدرا در اين باب است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 128
تبیین فلسفی معجزه از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم تشکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در تفکر فلسفی ما معجزه نامی آشنا و مسأله ای مهم و ضروری است و بخشی از باورهای دینی بر آن تکیه دارد. معجزه از واژه هایی است که تنها اختصاص به تفکر فلسفی ما ندارد. با دقت و تعمق در ماهیت اعجاز و همچنین کند و کاو در نظام علی – معلولی حاکم بر جهان به این نکته می رسیم که تعریف روشن از معجزه چندان هم سهل و آسان نیست. فلاسفه گذشته معجزه را بر مبنای طبیعت شناسی قدیم و قبول اصولی چون تاثیر عقول و نفوس افلاک و اجرام سماوی بر حوادث زمینی تبیین می کردند، اما در فلسفه ملاصدرا از این اصول رفع ید شده و اصولا بر طبایع اشیاء و صور نوعیه آنها به عنوان منشأ اثر تکیه نمی شود. ملاصدرا سبب معجزات را در قدرت نفوس قدسی انبیاء و تأثیر آنها بر طبیعت اشیاء جست و جو می کند. او معجزه را از آن جهت که با هدف و غایت الهی در مجموع عالم هماهنگ و هم سو است، خلاف طبیعت نمی داند. در دیدگاه علامه طباطبایی چون تفسیر جدیدی از واقعیت، علیت و فاعلیت حق و رابطه او با انسان و جهان ارائه می شود، نه تنها تبیین فلسفی معجزه تغییر می کند، حتی در تعریف حقیقت معجزه هم با بیان جدیدی مواجه می شویم. علامه تعبیر معجزه را تعبیر رسایی نمی داند و به جای آن از کلمه آیت که تعبیری قرآنی است استفاده می کند. پر واضح است که نقد ملاصدرا بر اساس مبانی علامه و نتایج مترتّب بر آن، جهت گیری خاصی را در نوع نگاه به واقعیت و وجود، علیّت، جایگاه موجودات امکانی و نسبت آنها با حق تعالی و بسیاری از مسائل حوزه الهیات در پی دارد. براین اساس حق تعالی به عنوان وجود مطلق با تمام اشیاء به عنوان وجودات مقید که عین تعلق و ربط به وجود مطلق اند، به دو طریق مرتبط است: یکی بطور مستقیم و بی واسطه، و دیگری از طریق وسائط و علل و اسباب. علامه معجزه را از اساس متفاوت با سایر امور می داند، حال آنکه از نظر ملاصدرا معجزه و غیر آن از سنخ واحد اند با این تفاوت که خداوند اراده می کند معجزه غیر سایر امور باشد. در بحث اثبات اعجاز کلام و به تبع آن قرآن، از نظر علامه طباطبایی صرف اینکه واژه‏ها ساخته آدمی است باعث نمی شود که کلام معجزآسا محال باشد. بلاغت به تمام معنای کلمه وقتی برای کسی دست می دهد که اولا به تمامی امور واقعی احاطه و آگاهی داشته باشد و در ثانی الفاظی که ادا می‏کند الفاظی باشد منظم که همه آن واقعیات و صورتهای ذهنی گوینده را به ذهن شنونده منتقل سازد. هدف اصلی این پایان نامه تبیین فلسفی اعجاز و رابطه آن با علیت در دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی است، که در این میان به نظرات فیلسوفان دیگر جهان اسلام و همچنین متفکران غربی نیز اشاره گردیده است.
ملاصدرا و معناشناسی
نویسنده:
حسن همتائی، علی اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرا یک‌بار اشاره می‌کند که آنچه عارفان بدان اسم می‌گویند، نزد فیلسوفان به نام مشتق شناخته می‌شود. اما در مواضع دیگری، خود از واژه‌ی اسم استفاده می‌کند و حتی تقسیم‌بندی ظریفی میان اسم، صفت و ذات را معرفی می‌نماید. در باب معنای اسم، او در موضعی به‌صراحت اعلام می‌کند که اسم‌ها به ازای معانی کلی عقلی هستند و نه به ازای هویات عینی، و حتی برای نام‌ها در عالم اسماء، به موازات اشیاء، قائل به جنس و فصل می‌گردد. اما در موضع دیگری بیان می‌کند که اینطور نیست که تنها ماهیت‌های کلی دارای نام باشند، بلکه اشخاص و معقولات ثانی هم می‌توانند موضوع‌له نام باشند. گویی برداشت صدرا از معنا گاهی بسیار تنگ و گاهی وسیع‌تر بوده است. این وسعت نظر هنگامی که او درباره‌ی نام‌های بی مسما و مسماهای بدون نام سخن می‌گوید بیشتر به چشم می‌آید و در هنگام بحث از امکان و چگونگی نامیدن خداوند به اوج می‌رسد. در اسفار، نام خداوند را نامی برای همه‌ی اشیاء و مسمای نام خداوند را مسمایی برای همه‌ی نام‌ها می شمرد. چنین قبض و بسطی در اشاره‌های صدرا به معنا، است که تلاش نویسندگانی چون سجاد رضوی را در تطبیق نظر صدرا بر [گوشه‌هایی از] نظریات معناشناسی معاصر نامطلوب می‌سازد. در واقع نظر به بنیادهای به‌کلی دیگرگون فلسفه‌ی اصالت وجود، ظهور هرگونه شباهت ظاهری میان معناشناسی معاصر و معناشناسی صدرایی را باید به دیده‌ی تردید نگریست.
صفحات :
از صفحه 119 تا 142
قاعده بسیط الحقیقه و اثبات بساطت واجب
نویسنده:
احمد بهشتی,مصطفی مؤمنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صادر اول از دیدگاه پروکلس و صدر المتالهین
نویسنده:
سعید رحیمیان، زهرا اسکندری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین مسائل فلسفی برای همه مکاتب، از جمله مکاتبی که قائل به مبدئی الهی و واحد برای عالم هستند، تبیین کیفیت پیدایش عالم و چگونگی صادر شدن کثرات از واحد است. در این میان، فلاسفه مسلمان با توجه به اصل توحید، همچنین لزوم سنخیت میان علت و معلول و بر اساس قاعده الواحد به بحث درباره صادر اول پرداخته‌اند. صدرالمتالهین یکی از فلاسفه مسلمان است که برای نخستین بار صادر اول را وجود می‌داند. در میان فلاسفه غرب نیز برای نوافلاطونیان دغدغه اصلی، چگونگی کثیر شدن واحد است. پروکلس (ابرقلس- بروقلس. 410-485م) یکی از مهمترین نوافلاطونیانی است که در قرن پنجم پس از میلاد می‌زیسته است. وی که مهمترین شخصیت نوافلاطونی پس از فلوطین است، سالیان دراز ریاست حوزه آتن را بر عهده داشته است. پروکلس نخستین نوافلاطونی است که مشخصاً صادر اول را وجود می‌داند. این نوشتار مقایسه‌ای است میان دیدگاه ملاصدرا و پروکلس در باب صادر اول.
صفحات :
از صفحه 41 تا 50
  • تعداد رکورد ها : 655