جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 49
تحلیل و بررسی تصاویر ادبی دنیا و آخرت در خطبه‌های نهج‌البلاغه
نویسنده:
حسین بیات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امام علی(ع) در فصاحت و بلاغت بی‌مانند و در خطابه و سخنوری سرآمد است. سخنان زیبا و پر محتوا و آموزنده او از روزگار زندگی پربارش، مورد توجه ادیبان و سخن‌شناسان و بزرگان علم و ادب بوده است. نهج‌البلاغه که بعد از قرآن کریم، از گرانبهاترین و ارزشمندترین میراث فرهنگی اسلام و یکی از منابع معتبر و مستند دینی است با محتوای غنی و تصاویر زیبا و نغمه دلنشین، از همان آغاز توجه بسیاری از بزرگان دانش زیباشناسی و هنر سخنوری را به خود جلب نموده است.دنیا و آخرت از موضوعات اصلی و محوری نهج البلاغه است، که امام علی(ع) در معرفی این دو مقوله از تصاویر ادبی زیبایی بهره می‌گیرد و خلاقیت، ابتکار و فصاحت بی‌بدیل خویش را به نمایش می‌گذارد. تصاویر ادبی به کار گرفته شده در این دو موضوع، از خیال و ابتکاری بی‌نظیر برخوردار است. دقت در انتخاب الفاظ و تعابیر، تازگی و طراوتی خاص به توصیفات آن حضرت بخشیده و خطبه‌ها را از حالت رکود و ایستایی خارج کرده است، به طوری که خواننده با خواندن این خطبه‌ها، با احساس نشاط پیام امام(ع) را دریافت می‌نماید. ایشان به شکل هنرمندانه از خیال استمداد گرفته و اندیشه‌ها و مفاهیم عقلی والا و پیچیده حکمی را در قالب الفاظی اندک و به صورت موثر و گیرا به مخاطب القا می‌کند.امام(ع) با استفاده از عناصر طبیعی، زمان، مکان، تشخیص، استفاده از تجارب شخصی در به تصویر کشیدن این موضوعات و... پویایی و حرکت خاصی در تصاویر ادبی خویش ایجاد کرده است که نشان از معرفی دقیق چهره دنیا و آخرت و شناخت آن دارد.واژه های کلیدی: امام علی(ع)، نهج البلاغه، دنیا، آخرت، تصاویر ادبی.
دور الاستعاره فی إیحاءالمعنی فی إیحاء المعنی فی تفسیر الکشاف
نویسنده:
الهام آسمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ی حاضر به بررسی نقش استعاره در تفسیر کشاف می پردازد از سه فصل تشکیل شده است که فصل اول به زندگی زمخشری وآثار نویسنده و تاثیرش در پ‍‍‍‍ژوهش های بعدی مورد توجه قرار داده است و در فصل دوم بعد از بررسی تااریخ بلاغت و موضو عهای علم بیان به یررسی استعاره و انواعآن نزد زمخشری اشاره شده است و در فصل سوم بعد از استخراج استعازره های این تفسیر گرانقدر و تقسیم بندی های آن به یررسی تستعار و ایحاء هایی که زمخشری به آن پرداختهاشاره کرده است.
مقایسه تصویرپردازی قرآن با تکیه بر تفسیر «کشاف» زمخشری و تفسیر «فی ظلال القرآن» سیدقطب
نویسنده:
داود نظری تلخابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم، به مثابه یک متن فاخر، از ساز وکارهای یک متن بهره‌ی فراوان جسته است. یکی از این سازوکارها تصویر پردازی است، که این شیوه بیشتر برای عینی نمودن و ملموس کردن مفاهیم ذهنی و انتزاعی به کار می‌آید. خداوند در قرآن کریم امور دینی و انتزاعی را با قرار دادن آن در بافتی با تصویرهای محسوس به ذهن، نزدیک می‌نماید. بی‌گمان یکی از راه‌های بیان مطالب بویژه در حوزه‌ی معنایی و امور فرامادی بهره‌گیری از عنصر تصویرگری است. تصویرپردازی قرآن هر چند از راه واژگان اتفاق می‌افتد ولی چنان زیبا و روشن در قالب واژگانی، مفاهیم بلند و فرامادی را به تصویر می‌کشد که گویی مخاطب، خود را در آن محیط احساس می‌کند و با چشم آن را می‌بیند.در این میان عالمان بلاغت در تفسیر تصویرهای قرآنی رویکردها و پیشنهادات مختلفی دارند؛ برداشت پیشینیان از تصویر، محدود به گونه‌های بلاغی و در عین حال جزئی بوده است و از بلاغت جمله، به بافت و متن فراتر نرفته است. ولی در بلاغت جدید بیشتر توجه به تصاویر از منظر کلی و با در نظر گرفتن کل جمله و بافت متن می‌باشد.زمخشری در تفسیر ارزشمند «کشاف» که ویژگی ممتاز آن رویکرد زیبایی شناختی به آیات قرآن است، از جمله عالمان قدیم بلاغی است که در عمل، دانش بلاغت را در قلمرو شناخت زیبایی و اعجاز قرآن که هدف اصلی این دانش می‌باشد، به کار گرفته است. او به تصاویر قرآن از منظر علم بیان و شاخه های آن یعنی: تشبیه، مجاز، استعاره و کنایه نگریسته و به شرح تصاویر پرداخته است. در طرف مقابل سید قطب در تفسیر «فی ظلال القرآن»، تنها کسی است که تصویر قرآنی را از جنبه‌ی هنری آن مورد بررسی قرار داده و اصطلاحاتی چون چارچوب و قالب، رنگ و سایه را مطرح کرده و تصاویر قرآن را از منظر کلی و با توجه به بافت متن مورد بررسی قرار داده است. لذا در این پژوهش سعی شده است به روش اسنادی تصاویر هنری قرآن را با توجه به بلاغت سنتی و بلاغت جدید مورد بررسی قرار دهیم تا با شناختی جامع و دقیق از تصاویر زیبای این کتاب آسمانی، زمینه‌ بهره‌گیری و راهنمایی هر چه بیشتر از این منبع الهی فراهم گردد.
ترجمه و تحلیل کتاب
«دراسات فی الإستعاره المفهومیه»
نویسنده:
عادل سکین
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش به‌عنوان ترجمه و تحلیل کتاب دراسات فی الاستعاره المفهومیه بر آن بوده تا ضمن ارائه‌ی ترجمه روان از این اثر ارزشمند عبدالله الحراصی که به موضوع استعاره مفهومی می‌پردازد و آن را فقط از زاویه و دید بلاغت بررسی نمی‌کند، بلکه به‌عنوان یک پدیده‌ی ذهنی که به‌وسیله‌ی جاری ساختن تجربه‌های مادی بر این امور، به تفکر بشری امکان تعامل با امور مجرد را می‌دهد به آن می‌نگرد. ازاین‌جهت درک ذهنی استعاره، شامل بررسی‌های تحلیلی است که نقش استعاره را در تشکیل مفاهیم فلسفی، دینی و سیاسی و در تشکیل مفاهیم اخلاق در فرهنگ عربی در این کتاب موردبررسی قرار می‌گیرد. این کتاب علی‌رغم دارا بودن ویژگی‌های متمایز که در این پایان‌نامه به آن خواهیم پرداخت تاکنون از تیررس نگاه مخاطبان و منتقدان در ایران مخفی مانده است.
بررسی زمان، مکان، جهت، در استعاره‌های قرآن از دیدگاه زبان شناسی شناختی
نویسنده:
زهره نادری لردجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش پیش‌رو به بررسی استعاره‌های زمان و استعاره‌های ‌جهتی از دیدگاه زبان‌شناسی شناختی و نظریه معاصرِ استعاره در کتاب آسمانی قرآن‌کریم می‌پردازد. زمان را به وسیله مکان، شی، دوری و نزدیکی و جان بخشی می‌توان مفهوم سازی کرد و در قالب‌های متفاوت شیئی مورد بررسی قرار داد. زمان دارای قابلیت‌های متفاوتی از جمله حرکت کردن رفتن و آمدن است و این امر در آیاتی که سخن از آمدن روز قیامت دارد نمود یافته است.بر طبق آیات قرآن کریم انسان گاه نسبت به زمان ثابت است و گاه در حال حرکت است که این امر قابلیت‌های استعاره زمان را هرچه بیشتر آشکار می‌سازد. همچنین به بررسی جهت در قرآن‌کریم پرداخته‌ایم و با ارائه داده‌هایی از آیات قرآن مجید نشان دهیم که در قرآن‌کریم جهت به صورت‌های مختلف و با کلمات متفاوت بیان شده است و دارای بازنمودهای زبانی است که در زبان روزمره ما فارسی زبانان در ضرب المثل‌ها و نیز در زبان‌های دیگر نمود پیدا کرده است که در این جستار در حد امکان به این ضرب المثل‌ها و بازنمودهای زبانی اشاره کرده‌ایم.در این پژوهش نشان می‌دهیم که مفاهیم استعاری همجون قدرت و تسلط داشتن، توانایی، در اوج بودن و در پستی بودن می‌توانند با مفاهیم جهتی بیان شوند. و باز نمود زبانی این استعاره‌ها را در زبان‌گفتار و ضرب‌المثل‌های فرهنگ‌های متفاوت مشاهده نمود و علم هرمنوتیک در تبیین تفسیر صحیح از آیات و درک بهتر می‌تواند راه‌گشا باشد.
استعاره، صدق و معنا در اندیشه فارابی، ابن سینا، غزالی و ابن رشد
نویسنده:
زهرا غزالی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش بر روی صدق و کذب‌پذیری و معناداری استعاره‌ها، که امروزه به پژوهشی کانونی در حوزه‌ی معناشناسی تبدیل شده است، از پرسش‌های جدی در قلمرو مطالعات ادبی به حساب می‌آید. این مسئله، از اصلی‌ترین و بنیادی‌ترین مسائل در گفتمان سنتی شعر و ادبیات نیز به شمار می‌آید و متفکرین اولیه‌ی مسلمان نیز، هم در گفتمان بلاغی و هم در گفتمان‌های دینی و سیاسی- اجتماعی از آن سخن گفته‌اند. از این رو، با توجه به اینکه دیدگاه‌های حکمای مسلمان در این باره‌، به رغم ظرفیت‌هایی که در آن وجود دارد، هنوز به شیوه‌ای تحلیلی، بررسی نشده است، این رساله را به بررسی نسبت استعاره‌ با صدق و معنا، در اندیشه‌ی متفکرین اولیه‌ی مسلمان، دریک بازه‌ی تاریخی خاص که از فارابی(257-338ه) آغاز می‌شود و پس از گذر از ابن سینا(359-417ه) و غزّالی(450-505ه) به ابن رشد(520-595ه) می‌رسد، اختصاص داده‌ایم. در این پژوهش، با توصیف نظریه‌ی صدق مورد پذیرش ارسطوییان مسلمان و در چهارچوب آرا و اندیشه‌هایی که بیشترین تأثیر را بر شکل‌گیری تئوری کلی متفکرین مسلمان درباره‌ی اعتبار منطقی و معناداری استعاره داشته است، به تحلیل دیدگاه هر یک از این شخصیت‌ها نسبت به مسئله‌ی مورد بحث پرداخته شده است. بررسی‌های انجام شده، نشان می‌دهد که فارابی سعی می‌کند با توصیف شعر به عنوان یک فن قیاسی، از اعتبار منطقی و معناداری جملات شعری و استعاره‌ها دفاع کند، در همان حال که کذب خاص گزاره‌های شعری و استعاری را که به ماهیت محاکی و تخییلی آنها بازمی‌گردد، می‌پذیرد. ابن سینا نیز، تحت تأثیر قرائت‌های نوافلاطونی از آثار ارسطو، که فن شعر و فن خطابه را در کنار دیگر رساله‌های منطقی ارسطو به عنوان دو صناعت منطقی مبتنی بر قیاس معرفی می‌کرد، در تلاش است تا با تبیین رابطه‌ی اقاویل مجازی و شعری با منطق، معناداری آنها را اثبات کند، با این تفاوت که در همین حال، سعی می‌کند با متمایز کردن قلمرو تصدیق و تخییل، امکان صدق گزاره‌های مجازی و استعاری را نیز فراهم سازد. این در حالیست که تحلیل اندیشه‌های غزالی و ابن رشد روشن می‌سازد که دغدغه‌ی ایشان نسبت به محتوای متن مقدس، سبب شده است که علاوه بر اثبات اعتبار منطقی و معناداری گزاره‌های مجازی و استعاری، همواره به دنبال تبیین نسبت اقاویل مجازی متن مقدس با حقیقت و واقعیت و نشان دادن جایگاه شناخت‌شناسانه و معرفت‌شناسانه‌ی گونه‌ی مجازی زبان باشند. بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت که ارزش و اهمیت اولیه‌ی استعاره‌ها در نگاه فارابی و ابن سینا که از منظر شعر به گفتمان مجازی زبان می‌نگرند، ارزش کاربردی و انگیزشی این گزاره‌هاست که به اعتبار منطقی آنها وابسته است و ارزش معرفتی گزاره‌های استعاری که به نسبت آنها با واقعیت وابسته است، ارزشی ثانویه و در درجه‌ی دوم اهمیت است. این نسبت در اندیشه‌های غزالی و ابن رشد، که رویکردی خطابی به زبان مجازی دارند، برعکس می‌شود.
صورخیال دردیوان حاجی محمدجان قدسی
نویسنده:
زینب اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
1نتیجه گیری :تصویر شاعرانه حاصل خیال ونیروی تخیّل می باشد؛ نیروی تخیّلی که از اندیشه نشأت گرفته و همراهی باعنصر عاطفه تأثیرآن را دو چندان کرده است. شعر ارتباط عاطفی شاعر با مخاطب را بر می انگیزد و در این رهگذر صور خیال اهمیّت بسیاری دارد . هر شاعر صور خیال مناسب با عاطفه و اندیشه خود را به کار می برد.صورخیالی که ممکن است از بطن اجتماعی که در آن زندگی می کند برخاسته باشد و تجارب روزمرّه او هم درآن بی تأثیر نیست. این نکته قابل تأمّل است که آیا صورخیالی خشک برخاسته از تجارب روزمرّه دیگران را به کار برده یا در ایجاد هم حسّی بسیار قدرتمند عمل کرده است و تصاویر زنده ساخته است. آنچه که اهمیّت دارداین است که شاعری که حامل اندیشه ای جدید و ابتکاری نو باشد و آن را در صور خیال خویش بیامیزد درردیف شاعران برجسته و ارکان شعر قرار می گیرد. این ذهنیّت نو زمانی حاصل می شود شاعر پدیده ها ومضامین زمان خود را مورد کند و کاو قرار دهد و نیازهای اجتماع خویش را درک کرده باشد . با اندیشه ای موشکافانه همه چیز را مورد مدّاقه قرار دهد و زبده ی افکار خود را به مخاطب خاطر نشان سازد . در این میان شاعران سبک هندی مبدع طرز جدیدی بودند که آن را طرز نو میخواندند و برای آنکه شعر فارسی را از ابتذال مضمون نگه دارند به دنبال خیال های باریک با بیانی موجز رفتند . حاجی محمّد جان قدسی مشهدی یکی ازهمین شاعران است که سبک او هم از سادگی بیان سبک خراسانی برخوردار است و هم از الفاظ و استعارات وتشبیهات و تمثیلات فراوان سبک هندی؛ هم الفاظ روزمرّه که در خراسان کاربرد داشته در شعرش به کار می برد وهم در تشبیهاتش از شکل حروف استفاده می کند و از پیچیده گویی های سبک هندی به جز در مواردی قصیده، ترکیب بند و ترجیع بند، غزل، « بسیار اندک در شعرش خبری نیست. این شاعر در چند قالب شعربه سرودن پرداخته است . برای آنکه صورخیال شاعر مذکور را بررسی کنیم باید میان قالب » رباعی، مثنوی های شعری او تفکیک قائل شویم. عنصر عاطفه به عنوان یک اصل مهم در شعر در قصیده و ترکیب بندها وغزلیات نمود بیشتری دارد. در قصیده قسمت های مقدّماتی قصیده مهم است و اگر این قسمت های مقدّماتی را در نظر نگیریم قصاید شاعر از لحاظ ادبی اهمیّتی نخواهد داشت؛ زیرا نه تنها صور خیال قابل توجّهی به کارنبرده، بلکه در این راه به ابتذال هم گراییده است و تقریباً مدام همان صور خیال اندک را تکرار می کند. استفاده از صنایع حسن تعلیل و استخدام و تشخیص در صورخیال به شکل بارزی نمود می یابد که الحق که شاعر باچیره دستی حسن تعلیل را در موارد بسیاری خوش نشانده است.ز روی سبزه صبا مشت شبنمی برداشت برای زینت گردون به کهکشان افشاندص 241گر از میانه مردی نشد کناره گزین چرا چو مردم چشمم همیشه خانه نشینص 251جز دل غنچه که از یاد لبت گلگون است نشنیدم که ز می رنگ برآرد مینا2ص 66اسناد کنایه های انسانی به اشیا در تشبیهات باعث ایجاد صنعت تشخیص و استخدام شده است. تشخیص ازویژگیهای عمده ی سبک هندی است تشخیص در این سبک در صورتهای دیگر صور خیال وارد شده است.شمع و غنچه را می توان از کلمات کلیدی شعر او محسوب داشت. شمع را بیشتر در قصاید و غنچه بیشتر درغزل با آنها هنرنمایی کرده است.من که شمع محفل قربم سراپا سوختم حال بیرون ماندگان بزم یارب چون گذشتص 813همچو شمعی که پریشان شده باشد تارش بر سر هر مژه در بزم تو چشمی است مراص 66ز بیم شعله از این بزم چون توانم جست چو شمع رفته مرا پای تا به دوش به خوابص 11چون شمع کشم بر تن خود سلسله از اشک در عشق سراپای مرا قید به کارستص 44پیرهن چون غنچه در بر کرده زندانی مرا تا گریبان غنچه ی این باغ در دلبستگی استص 811گمان برد که چو گل رسته در قبا بدنت چو غنچه هر که بیند قبای تنگ تراص 814آگه ز شوق گریه ی بی اختیار نیست هر کس چون غنچه با لب خندان شد آشناص 815عاطفه عنصری که در شعر قدسی موج می زند به خصوص در غزلیاتش و آنجای که در ترکیبات در سوگ فرزند و قرچقای خوان سپهسالار می سراید. دل سوختن، آتش جگر، داغ تداعی کننده ی عاطفه ی شاعر است.ساده گویی شاعر باعث شده تا خواننده صورخیال او را به راحتی بتواند حدس بزند و اکثراستعارات او با توجه به مصراع یا بیت قبل قابل فهمیدن است. صور خیال او خالی از اندیشه های حکیمانه هم نیست:3این که گویم دل از عشق برآید غلط است موج هرسو که نهد روی به ساحل دریاستص 34کوته نشد ز زلف درازش محبّتم این رشته را زدند به تار بقاص 242گر اعتبار جهان رنجه ات کند چه عجب گلوی تشنه خراشد همیشه موج سرابص 11از برای خود چراغ اهل دنیا روشن است گل سراپا آتش است امّا ندارد التهابص 38خود را به تخته پاره ی تسلیم واگذار کشتی طبع را ز امل بادبان مخواهص 216می گرفتی دیگری جای تو، گر بودی به فرض نقد هستی را عوض یا زندگانی را بدلص 135جنس هستی را بقایی نیست چون ایّام گل نقد گیتی را عیاری نیست چون سیم دغلص 135بر همّت تو طول امل بار گران بود روزی دو سه تاری تنیدی و گذشتیص 884گرداب، موج، طوفان، گوهر و گره از کلماتی است که شاعر مدام با آنها بازی می کند و حتی برخی از آنها را درقصایدی ردیف قرار داده است .خصوصیت دیگری که بر شمردیم استخدام در وجه شبه است که تقریباً شاید بیتی را نتوان یافت که شامل این خصوصیّت نباشد . شاعر مورد بحث اشعار خود را به تجاهل العارف و حس آمیزی آمیخته است و از عهده ی این کار هم به خوبی برآمده است ؛آنچه شاعر از صور خیال به کار برده تقریباً تکرار صورخیال گذشتگان است امّا از آنجا که شاعر آنها را با تجاهل العارف ، حس آمیزی ، تناقض آمیخته زیبا و دلنشین شده اند .در این چمن شفق مغرب است لاله مگر ؟ که پرورده به گریبان خویش شب تار4ص 281آنچنان می رود ایّام جوانی به شتاب که مگر شد طرف موسم گل عهد شبابص 31نمونه هایی از حس آمیزی :مرا ز شعله ی آواز خویش کرد کباب بگو به مطرب غم، دایم این چنین می نالص 214کشد چو برسر دیوانه شعله پنبه ی داغ عجب مدان که چو پروانه پر برآرد سنگص 241نمونه ایی از تناقض :آن را که گزیده ست دل از شربت دینار همیان درم در نظرش هیئت مار استص 45خیال فیض صبا بگذرد گرش به ضمیر چو گل شکفته شود غنچه ی تکلّم لالص 218بر کف پای تو مالم دیده چون خاک بهشت زین غم آباد جهانم چون دهد یزدان نجاتدر این عصر استفاده از شکل حروف در تشبیهات منسوخ شده و جزء ویژگیهای سبکی شمرده نمی شود اما شاعر نام برده با شکل حروف صور خیال می سازد :آنکه از راستی خامه ی عدلش پس از این از فلک شکل مه نو چو الف خیزد راستص 48در غزلیات تکرار مداوم داغ، خون دل خوردن، خون دیده غزل را حزن آلود کرده است و همان اصطلاحاتی که از زمان حافظ باب شده بود یعنی: می، خمار، نشأه، شراب، مستی، ایاغ، باده ، ساقی، رندان، خرابات، پروانه،شمع، گل، بلبل و ... را به کار می برد5تمثیل که از خصوصیات بارز سبک هندی است در انواع قالبهای شعری شاعر وارد شده امّا تنها رباعیات هست که قالب مسلط بر آن تمثیل می باشد .نداد توبه نجاتم ز قید عالم آب سفینه کم جهد از گردنامه ی گردابص 16تضاد هم در صورخیال او به چشم می خورد :دل را ز خیال می خضر آب کشیدم تا عشق چشانید به من لذّت سم راص 64از ادات آسا، وار، به سان علاوه بر چون استفاده می کند :حباب آسا مرا پروای تن نیست به غیر از یک نفس در پیرهن نیستص 321شعرهای او خالی از انعکاس وضع اجتماعی نیست :نی در بن ناخن کند اقبال مرا چرخ تا عقده گشایی نکند بخت دژم راص 18عناصر طبیعت در مثنوی های قدسی از مهم ترین دست مایه های تصویر آفرینی او به شمار می رود و این مسئله با توجه به زندگی او در کشمیر چندان شگفت نیست. فراوانی بسامد واژگانی چون بلبل، بوستان، گل،گلشن، شکفتن، سنبل، غنچه، سبزه، گلبرگ، باغبان، گلزار، شبنم، بیانگر حدّت و شدّت تأثیری است که این شاعر گران مایه از طبیعت در تصاویر شعری خویش داراست . در این میان مثنوی تعریف کشمیر و وصف کوه پیر پنجال زیباترین توصیف های او هستند؛تصاویر انتزاعی و جامد نیستند و از ذوق و طبع بلند شاعر نشسته ولاجرم بر دل نشسته است. در اواخر مثنوی و به خصوص ساقی نامه بیشتر از استعاره ی مکنیه استفاده کرده وتصاویر خشک و انتزاعی اند. در توصیف باغها تصاویر زنده تر و پویا ترو دلپذیرترند تا توصیفات تخت سلطنتی،کتاب سلطنتی، ... که با غلوهای بی مورد چیزی از زیبایی عاید خواننده نمی شود. اغراق های لطیف بر زیبایی تصاویر باغها افزوده است واستعارات مکنیه به جا و مناسب به کار رفته و موجب رقّت قلب خواننده می شود:زبس هر سو دوید و شمع افروخت چراغ لاله را در دل نفس سوختص 1346ارم در پشت دیوارش نشسته خجل چون عندلیب پر شکستهص 135زهر جانب نسیم از غنچه ی تر گشوده حقّه های بوسه را سرص 136شکفتن آشیان بسته بر شاخ که کی بیرون خرامد غنچه از کاخص 136امّا هرچه در تصاویر مثنوی ها به پیش می رویم از کیفیّت تصاویر کاسته می شود و تقریباً می توان گفت شاعرکاری از پیش نبرده و خواندن این قسم توصیفات بیشتر ملال آور است تا فرح بخش و زیبا . در چند مورد هم در مثنوی ها چیزی را به خودش تشبیه می کند :ز شاخ گلشن تا غنچه ای زاد شکفتن را شکفتن می دهد یادص 134به وفور در شعرش تشبیه ، استعاره و کنایه به کار رفته در این میان تنها مجاز است که از آن می لنگد و در شعربه جز یک سری مجاز خاص که مدام آنها را به کار برده به اندکی مجاز که تکراری نباشد بر می خوریم . کنایه از صفت و فعل بیشترین نوع کنایه ای است که به کار برده است ؛ کنایات فعلی او بجز موارد کمی همه از نوع ایما هستند . تشبیه مفصل و بلیغ و تمثیلی از همه ی موارد تشبیه بیشتر استفاده شده است و در آخر شعرش ازلحاظ استعاره غنی است و تقریباً نمی توان گفت که کدام نوع از همه بیشتر به کار رفته است . ترکیبات جدیدی چون دامن چشم ، دامن مژه ، سینه ی دست ، دامن دل بکر و زیبا و از ابتکارات این شاعر می باشد .شاعر ما شعرش از پرکاربردترین واژگان شعر سبک هندی که دکتر شفیعی کدکنی در کتاب شاعر آینه ها برمی شمرد پراست اما کمتر با آنها به تصویر سازی پرداخته است : آینه ، شمع ، آب ، برق ، حباب ، شیشه ی ساعت، پریدن رنگ ، ساغر ، سپند ، غبار ، گرداب ، نگین و نام ، موج گوهر ، محیط و گوهر در قصاید او بارها به کاررفته است .و از قول دکتر احمد شاه هندی به طور کل قدسی را نه می توان شاعری کاملاً پیرو سبک هندی بر شمرد و نه می توان او را خارج از سبک هندی مورد تحقیق قرار داد. الفاظش او را جزو شاعران سبک هندی قرار می دهد امّا به ندرت در معانی به پیچیدگی های سبک هندی گراییده است . از لحاظ فکری او کاملاً پیرو شاعران سبک عراقی است ستایش عشق ، غلو و مبالغه ، غم گرائی ، قضا و قدر ، زبونی ، فراق ، ذهنیت یا توجّه به دنیای درون که از مختصات شعری اوست او را به سبک عراقی نزدیک می کند . در سبک عراقی است که توجه به بیان و بدیع زیاد شده است و صور خیال گوناگون به شعر راه می یابند ازاین رو قدسی شاعری مابین سبک عراقی و هندی است .
روش شناسی سید علیخان مدنی در ریاض‌السالکین
نویسنده:
زهرا سادات امیری تهرانی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سید علیخان مدنی از عالمان، ادیبان و محدّثان بزرگ شیعه در قرن یازده و دوازده هجری می‌باشد، ایشان آثار بسیاری دارند که «ریاض السالکین» درمیان آثار وی از برجستگی ویژه برخوردار است.مولف در این کتاب ابعاد گسترده صحیفه سجّادیّه یعنی دعاهای جاویدان سیّد السّاجدین زین العابدین علی‌ بن ‌الحسین (علیهما السّلام) را شرح کرده است.شرح سید علیخان آکنده است از نکته‌سنجیها و درنگهای ادبی، علوم قرآنی، تفسیری، حدیثی، کلامی و گاه فقهی، اخلاقی و ... .این پژوهش بر آن است که ضمن گزارش محتوای گسترده ریاض السالکین، روش مولف عالیقدر را در چگونگی تفسیر کلمات امام (علیه السّلام) برنماید.فصل اول، به زندگانی، آثار و میراث والای مولف به اجمال گزارش شده و آن گاه به متن صحیفه از نگاه وی توجه شده است. در فصل دوم با بررسی سند مشهور صحیفه و اینکه مولف ضمن گزارش سند و توجه به سند مشهور‍، بیشتر از هر چیز در انتساب اسناد کتاب به امام، به محتوا و مطالب فاخر و حقایق والای مندرج در آن توجه کرده است.فصل سوم گسترده‌ترین بخش این پژوهش است. در این فصل به بازشناسی مفاهیم واژه‌ها، شرح مفردات، ترکیبات و صناعات ادبی به کار رفته در ریاض السالکین به طور گسترده پرداخته می‌شود.پس از آن به برخی دیدگاه‌های سید علیخان پیرامون علوم قرآنی مانند زیادت و نقصان در قرآن، نزول قرآن بر حروف هفتگانه و ... و تفسیر به رأی در گفتار تفسیری و تعریف صحابه و نظریه عدالت صحابه در بحث‌های حدیثی و مباحث اصول مذهب شیعه (توحید، عدل، نبوت، امامت، معاد) و برخی مباحث مانند فقهی، اخلاقی، عرفانی و علمی در بخش متفرقات به صورت گذرا به بحث گذاشته شده است.
بررسی تأویلی و تفسیری امثال القرآن (جزء 14 تا 24)
نویسنده:
زهرا صادقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امثال از دیرباز در میان جوامع بشری از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و آئینه تمام نمایفرهنگ و ادب یک ملت است و از مباحث مهم در حوزه علوم قرآنی نیز بشمار می رود. رساله حاضر، تلاشی است جهت شناسایی و درک هر چه بهتر مفاهیم قرآنی و وعده و وعیدها و پند و اندرزها و اشاره به بلاغت قرآن با بهره گیری از تعاریفی چون تشبیه، استعاره، کنایه و سپس مختصراً به تاریخچه مثل پرداخته و اشاره ای به وجود امثال در دیگر کتب آسمانی شده است. امثال به کار رفته در آیات قرآن از منظر خود قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام، بررسی شده و روایات تأویلی، ذیل آیات، ذکر گردیده است تا از طریق تأویل امثال، به کسب معرفت و شناخت هر چه بهتر ائمه هدی علیهم السلام نائل آمده و مقام حضرتشان به نورانیت را در حد سعه وجودی بشناسیم. در نهایت، نتیجۀ حاصل از تأویل امثال قرآنی ممدوح، بیان برخی از شئونات حضرت امیر و ائمه هدیŒ وسپس شیعیان آن بزرگواران است و بالعکس، امثال قرآنی که بار منفی مذمتی دارد بیان حال دشمنان ایشان و دوستان و پیروان آنها می باشد.
بررسی جایگاه اهل بیت(علیهم السلام) در اشعار جعفر نقدی
نویسنده:
مرضیه بیگم جمالزاده حصار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شاعران شيعي از قدیم در مورد اهل بيت سروده‌هايي بسيار زيبا به نظم درآورده‌اند و شعرا و ادبايي همچون كميت، دعبل خزاعي، شريف رضي، سيد رضا هندي و غیره كه هنر ارزشمند خود را مصروف مدح و رثاء ائمه اطهار نمودند، كم نبوده و نيستند، و اين امر خود مهم‌ترين علّت بقاي مكتب تشيّع و احياي ارزش‌ها و ميراث اهل بيت ع به شمار مي‌رود. شيخ جعفر نقدی از فقها، علما، و شعرای نجف است كه در سال 1303ه‍ .ق در شهر عماره ديده به جهان گشود. و همچون ديگر عالمان شاعر در وادي ادب قدم نهاد، بخش عمده اشعار وی در مدح و رثاء اهل بيت است هدف از انجام اين پژوهش، شرح زندگی و آثار جعفر نقدی و همچنین تحليل و نقد و بررسي اشعار اوست و در آن علاوه بر ذکر عوامل زمانی و مکانی مؤثر در شعر وی، ابتدا به بررسی اشعار دینی در سده‌های قبل، انواع مجموعه‌های شعر دینی، و سپس موضوعات دینی شاعر، اسالیب خاص وی در دفاع از حقانیت اهل بیتو ویژگی‌های منحصر به فرد این اشعار پرداخته شده است؛ افزون بر اینکه سایر اغراض شعری و خصائص آن هم مورد کنکاش قرار گرفته است.
  • تعداد رکورد ها : 49