جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 429
وجود ذهنی نزد علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
فاطمه حسینی مجرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظر علامه طباطبایی (ره) درباره مسئله وجود ذهنی، تقریر ایشان از براهین و ادله‌ی اثبات وجود ذهنی و پاسخ‌هایی که به اشکالات و ایرادات وارد بر این نظریه داده‌اند، و در نهایت تفاوت‌های ظریفی که نظر ایشان با آراء صدرالمتألهین در برخی موارد دارد، مسئله اصلی این پژوهش به شمار می‌آید. از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) شأن وجود ذهنی حکایت از ماورای خود است بدون این‌که آثار محکی بر حاکی مترتب شود. وجود ذهنی به دلیل آن‌که ذاتاً حیثیت قیاس به خارج دارد، از این رو بذاته حاکی از ماورای خود است بنابراین محال است که شیئی وجود ذهنی داشته باشد بدون آن‌که وجود خارجی برایش محقق باشد. میان صورت ذهنی و محکی خارجی تطابق ماهوی وجود دارد زیرا در غیر این صورت، همه علوم ما جهل خواهد بود و باب علم به خارج از اساس بسته می‌شود و نهایتاً سفسطه لازم می‌آید.علامه طباطبایی (ره) برهان تصور معدومات، برهان حکم بر معدومات، برهان ادراک مفاهیم کلی، ادراک مفاهیم صِرف و برهان خطای ادراک را برای اثبات وجود ذهنی معتبر می-داند. از دیدگاه ایشان این براهین تنها وجود ذهنی را برای نوع محدودی از ادراکات مثل معدومات و مفاهیم کلی اثبات نمی‌کند بلکه ملاک تعمیم این ادله به سایر ادراکات این است که همه‌ی ادراکات ما از سنخ واحدی است.از نظر ایشان اشکال اجتماع جوهر و عرض و نیز اندراج یک شیء تحت دو مقوله و ثبوت محالات ذاتی با تمایز دو حمل اولی و شایع قابل حل است. در اتصاف شیء به دو وصف کلی و جزئی به دلیل اختلاف جهات، اشکال وارد نیست و اعتقاد به تجرد همه‌ی صورت‌های علمی اشکال انطباع کبیر در صغیر را منتفی می‌نماید و در نهایت از منظر ایشان، ادراک حسی و خیالی به فرآیند مادی اعضاء و اعصاب منحصر نیست بلکه این‌ها معد و زمینه ساز ادراکند.
بررسی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی درباره هدایت تکوینی موجودات با توجه به شبهات جدید
نویسنده:
محمد کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهدراین رساله، هدایت تکوینی موجودات از منظر ملاصدرا و علّامه طباطبایی مورد مُداقه و بررسی قرار گرفته است. بعد از اثبات مبدء هستی، پرسش از هدف آفرینش و چگونگی رسیدن به آن است. در افعال خداوند، علت غایی همان علم ذاتی اوست. از طرفی، غایت و هدف نداشتن با حکمت او سازگار نیست. بنابراین، برای رسیدن به هدف، هدایت و راهبری بسوی آن هدفمطرح است و از سویی دیگر، تغایر علت غایی و علت فاعلی در خداوند به اعتبار است و او خالق و فیّاض علی الاطلاق و از سویی بی نیازمطلقاست و از جهتی دیگر، ولّی مطلق اوست و هدایت تکوینی از شُعَب ولایت الهی است. پس، «خلق» همان اعطاءِ کمال اول و «هدایت»، اعطاءِ کمال ثانی است؛ زیرا خداوند خالق است، پس هادی بالذات اوست و هدایت، سنّت عام الهی است. بنابراین در تمام مراتب هستی جاری است؛ چون هدایت نکردن، با رحمانیّت و فیّاضیّت و مبدئیّت او سازگار نیست. از منظر ملاصدرا، سرچشمه ی کمال اول و دوم دراسم مرکب«حیّ قیّوم» است که همان واجب الوجود است. او منشاء صفت هدایت را صفت«قیّوم» دانسته و «حیّ» را منشاء صفات ذاتی می شمارد و چون حیّ قیّوم است، پس هادی بالذات است. بنابراین درقیام موجودات به خداوند، هدایت هم نهفته است. علامه طباطبایی نیز،قلمرو هدایت را تمام هستی می داند با این تفاوت که وی تأکیدی بر رحمانیّت، حکمت و عدالت الهی می¬نماید. رحمت را ایصال به مطلوب دانسته و مساوی با هدایت تکوینی است و عالم را که فعل خداوند است، عین حکمت و حق می داند. ویژگی بارز تفکرات علّامه طباطبایی، توجّه وی به فرضیّاتعلوم تجربی است، مانند فرضیه داروین. با اصول ملاصدرا و نظام فکری علامه طباطبایی، می¬توان چالش¬های علوم زیستی و اخترشناسی در باب پیدایش حیات، جهان و نوع انسان را هم پاسخ داد و هم آنان را بهپاسخ گویی در برابر چالش¬های فلسفی برآمده از مبانی محکم این دو حیکم واداشت. نظریه «انفجار بزرگ»، شبهه ی بی نیازی عالم ماده در پیدایش به خداوند را کرده که با نظریه ی اصالت وجود و فقر وجودی تمام موجودات به خداوند(درحدوث و بقاء) منتفی خواهد بود و ثابت می گردد هستی بر اساس طرح و هدایت از سوی خالق، رو بسوی کمال نهایی دارد کهغایت نهایی(خداوند) است. آشکار می گردد که مشکل اساسی نظریات مطرح شده، گرفتن نتایج متافیزیکی و فلسفی از برخی نتایج ناقص علوم تجربی است. همچنین ثابت می گردد که مبانی آنها با اصول ملاصدرا و نظام فکری علّامه مردود است. کلیدواژگان: هدایت تکوینی، علّت غایی، ملاصدرا، علامه طباطبایی، شُبهات
بررسی تطبیقی تکوین و تکامل معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) و پیاژه
نویسنده:
مهدیه جوکار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمسئله‌ی تکوین و تکامل معرفت از مهم ترین مسائلی است که از سرآغاز تاریخ تفکر فلسفی تا کنون در دیدگاه‌ها و جهان بینی های مختلف، مورد تحلیل قرار گرفته است و امروزه توجه شاخه‌های دیگر علوم با رویکردهای علمی را به خود جلب کرده است. از آنجا که مقایسه‌ی مبانی و نظریات اندیشمندانی که از چشم‌اندازهای متفاوت به مسئله‌ی تکوین و فرآیند رشد معرفت توجه می‌نمایند می تواند ضمن نشان دادن امتیازات و نقاط ضعف نظریات، افق های جدیدی را در این ساحت علمی بگشاید، این رساله سعی نموده نخست به تبیین دیدگاه-های علامه در حوزه‌‌ی معرفت حصولی و حضوری و رابطه‌ی آنها که بیش از هر چیز مبتنی بر معرفت شناسی و هستی شناسی صدرایی است، پرداخته و به تفصیل زمینه‌های تکوین معرفت و تکامل فرآیند آن را از حوزه‌ی تصورات حسی تا معقولات ثانویه و تصدیقات و مفاهیم بدیهی بیان نماید. آن گاه با بیان نظریه‌ی پیاژه، رئوس مطالبی نظیر مبدء، مراحل و مکانیزم شناخت که با تبیین مفاهیمی چون؛ عملکرد، طرحواره، خودمحوری،تعادل، جذب و انطباق و... ، صورت می‌گیرد، اصول دیدگاه‌های وی در این زمینه تبیین گردد.در بررسی نهایی، این نظرگاه‌ها، در حوزه‌هایی نظیر مفاهیم و مبانی، بدیهیات، مبدء، تقسیمات و فرآیند شناخت، واقعیت و موانع آن،مورد تطبیق قرار گرفت . از نتایج و ابداعات مهم این بررسی این است که؛ دیدگاه‌های روانشناختی پیاژه به جهت فقدان زیر ساختها و مبانی صحیح هستی شناسی و انسان شناسی ضمن تفاوت های عمده‌ای که با نظریات علامه پیدا می-کند در بیان تکوین و تکامل معرفت به چالش‌هایی نظیر پارادوکس پذیرش معرفت پیشینی در نحوه‌ و کیفیت واقع نمایی مدرکات دچار می‌شود.
تبیین مسأله اختیار انساندر نامه امام هادی (علیه السلام) به مردم اهوازبا تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
مجتبی احمدپناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث جبر و اختیار که از قدیمی‌ترین مباحث کلامی به شمار می‌رود، دارای سه دیدگاه عمده جبر، تفویض و امر بین الامرین است. اشاعره برای حفظ توحید، با بیان دلایلی معتقد به خلق افعال بشر توسط خداوند شدند که این اعتقاد منجر به قول جبر شد و با قائل شدن به نظریه کسب درصدد رهایی از این مشکل برآمدند که نتیجه‌ای در بر نداشت.معتزله به منظور حفظ عدل الهی به مقابله با اشاعره برخواستند و معتقد به استقلال انسان در افعال اختیاری خود شده و برای ادعای خود ادله ای اقامه کردند که این سخن باعث تفویض و خارج شدن انسان از قلمروی الهی شد.نظریه امر بین الامرین که از سوی اهل بیت (علیهم السلام) بیان شد، اشکالات دو قول گذشته را نداشته و به تبیین صحیح رابطه قدرت خداوند متعال و انسان می‌پردازد.این نظریه قدرت انسان را در طول قدرت خداوتد متعال می‌داند و انسان را در افعال خود مختار دانسته و در چارچوبی که در قلمروی الهی است؛ با امتحان‌هایی، مسیر شقاوت یا سعادت خود را مشخص می‌کند و این امتحان‌ها به اندازه استطاعتی است که خداوند متعال به او عنایت کرده است.در این تبیین از نظریه امر بین الامرین که توسط امام هادی (علیه السلام) در نامه خود به مردم اهواز صورت گرفته؛ استطاعت و پنج صفت تشکیل دهنده آن نقش مهمی داشته که با استفاده از آثار حکمای امامیه، به ویژه علامه طباطبایی تکمیل گردید.از منظر حکمای امامیه می‌توان تبیین دیگری ارائه داد که با استفاده از تشکیک در قدرت و حمل حقیقت و رقیقت می‌توان آن را مطرح کرد.
واکاوی مساله عصمت انبیا از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
بتول مرادقلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهعصمت یکی از باسابقه‌ترین مفاهیم درمعارف اسلامی که متکلمان مسلمان از دیرباز در تلاش جهت فهم معنا و توضیح آن بوده و به جهت ارتباط تنگاتنگ با مسئله نبوت در بستر مباحث کلامی رشد کرده است و در طول تاریخ، تبیین فراوانی از آن ارائه گردیده است. علامه طباطبایی و آیت‌الله مصباح یزدی از شخصیت‌های برجسته دینی در دوران معاصر هستند که نظرات آن‌ها می‌تواند بیانگر تفکر شیعی در این موضوع مهم باشد. لذا این تحقیق به دنبال این سوال اساسی است که شخصیت‌های مزبور دارای چه رویکردی در موضوع مهم عصمت می‌باشند؟ در باب ضرورت بحث می‌توان گفت با توجه بهاهمیت بحث عصمت و اینکه همیشه جزء مسائل جنجال‌برانگیز بوده، از طرفی برجستگی دیدگاه این دو فیلسوف در باب عصمت، واکاوی مسأله عصمت از دیدگاه این دو بزرگوار را ضروری می‌نماید روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی– تحلیلی و مستند به آثار آنان بوده و در پایان نتیجه می‌گیرد که به دلایل عقلی و نقلی، عصمت شرط لازم در همه انبیاء و همه مراحل زندگی اعم از فردی، اجتماعی و در ساحت‌های گوناگون اعم از تلقی و ابلاغ و اجرای احکام و دستورات دینی و .. است. واژگان کلیدی: عصمت، علم، علامه طباطبایی، مصباح یزدی
بررسی مقایسه ای نمونه های عینی معاد در قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و رشیدرضا
نویسنده:
زهرا خسروی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به گفته‌ی مفسّرین بیش از یک چهارم آیات قرآن درباره‌ی معاد است و این بیانگر اهمیّت موضوع معاد درنگاه قرآن است . درهفت مورد از قرآن نمونه‌هایی عینی از معاد و زنده شدن مردگان ذکر شده‌است. در این نمونه‌ها قرآن بیان می‌کند که افرادی و یا موجوداتی بعد از مرگشان دوباره به دنیا برگشته‌اند ، و این مطالب به عنوان نمونه‌های عینی بازگشت مجدد روح در قرآن مورد بحث قرارگرفته است . ومسئله‌ی امکان معاد را که برای انسان ها از اهمیّت و پیچیدگی بسیار برخوردار است ، نشان داده است . درباره‌ی حیات اخروی و زنده شدن دوباره ی انسان‌ها بشر همواره دچار تردید بوده و هست ، و نقطه‌ی ثقل اعتقاد به معاد نیز همین حیات دوباره‌ی انسان است ، به گونه‌ای که به طرق مختلف به این تشکیک و شبهات پاسخ داده شده است یکی از این طرق ذکر نمونه‌های عینی زنده شدن انسان‌ها ، حیوانات و...است. البته درباره‌ی این که منظور از برگشتن دوباره‌ی موجودات و حیات مجدد این موجودات چیست ، در بین مفسّران اختلاف نظر است ، که این پژوهش تلاش می‌‌کند دو دیدگاه متضاد در این زمینه را بررسی و مقایسه نماید .علامه طباطبایی این موارد را از نمونه‌هایبازگشت مجدّد روح به بدن می‌داند و چنین استدلال می‌کند ، که خداوند درقیامت هم ، همین گونه دوباره انسان‌ها را زنده خواهدکرد . ولی رشید رضا در تفسیر المنار همه‌ی این موارد را ردّ کرده است ، و منکر زنده شدن هر نوع موجودی بعد از مرگ شده‌است . وی همه‌ی این هفت مورد را توجیه می‌کند .در این پژوهش برآنیمتا بررسی مقایسه‌ای از دیدگاه این دو اندیشمند بزرگ درباره نمونه‌های عینی معاد ، به روش کتابخانه‌ای و تحلیل محتوا در قرآنانجام دهیم .
تبیین و بررسی گستره علم امام علیه السلام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی (ره)
نویسنده:
علی موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: دلایل عقلی و نقلی بسیاری دال بر امکان آگاهی از غیب وجود دارد که امام علیه‌السلام به شکل کامل از آن برخودار می‌باشد. امام در بهره‌مندی از این علم، از منابعی الهی بهره‌مند می‌باشد که حجیت آن بر مبنای عصمت امام که احتمال کذب در حق او ممتنع می‌باشد مسلم است. بر همین مبنا علامه طباطبایی معتقد است که امام علاوه بر علم عادی سایر انسان‌ها دارای علمی غیر عادی می‌باشد که بر اساس آن به تمام وقایع عالم و حوادث حال، گذشته و آینده آگاه می‌باشد که این علم به تعلیم الهی است و علم به غیب ذاتی که مخصوص خداوند است نمی‌باشد. به نظر ایشان علم امام به دلیل اینکه علم به لوح محفوظ می‌باشد غیر قابل تغییر است و متعلق تکلیف واقع نمی‌شود و تنها متعلق رضا به قضای الهی قرار می‌گیرد. امام برای آگاهی از علوم غیبی نیاز به توجه به مقام نورانیت خویش دارد و بی‌توجهی به همین مطب عامل بروز برخی شبهات می‌باشد. امام خمینی (ره) نیز مانند علامه طباطبایی قائل به نظریه تعمیم علم امام می‌باشد و امام علیه‌السلام را حامل علم الهی می‌دانند. بنابر نظر ایشان، امام انسان کاملی است که تجلی تمام شئونات الهی از جمله علم الهی می‌باشد. ایشان بهره‌مندی از اسماء الهی را نشان دهنده وسعت علم امام می‌دانند و بیان می‌دارند که بهره‌مندی از علوم غیبی تنها به شکل حضوری و با برطرف شدن شواغل و عدم وابستگی به طبیعت حاصل می‌شود. بنابراین، این دو متفکر بزرگ امام علیه‌السلام را عالم به تمام وقایع هستی می‌دانند و آیات و روایات را موید افکار خویش قرار می‌دهند. دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی مکمل یکدیگر می‌باشند به این صورت که علامه طباطبایی بیشتر به جنبه‌های فلسفی و کلامی بحث توجه دارد ولی امام خمینی به جنبه‌های عرفانی.کلمات کلیدی: علم امام (ع)، علم غیب، علامه طباطبایی، امام خمینی (ره)
بررسی تطبیقی اصل علیت از منظر غزالی و علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم حقیقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهمسأله علیت از کهن ترین مسائلی است که ذهن انسان در طول تاریخ بدان مشغول بوده است، اهمیت این اصل بدان جاست که آن را به عنوان فطرت عقل در برابر فطرت دل به کار می برند. می توان ادعا کرد کهشالوده اصلی یافته های بشر، در طول تاریخ، مدیون اصل علیت است. این مسأله در فلسفه و حکمت اسلامی همواره مورد بحث بوده و چالش هایی بین حکما و متکلمان، ایجاد کرده است. یکی از مهم ترین چالش ها اشکالاتی است که غزالی پیرامون علیت مطرح کرده است. غزالی از متفکران اشعری بود. در نگاه اول به نظر می رسد او منکر این اصل است، ولی با تأمل در سخنانش روشن می شود که او اصل علیت را پذیرفته ولی آن را در موجودات عالم جسمانی جاری ندانسته، تنها آن را در واسطه بین خداوند و موجودات می پذیرد.علامه طباطبایی به عنوان حکیم و فیلسوف بزرگ معاصر، با احاطه بر همه تفکرات پیش از خود از اصل علیت دفاع کرده و به شبهات پیرامون آن پاسخ داده است. علامه معتقد است پایه زندگی انسان و هر موجود جانداری، بر قانون علیت استوار است.اصل علیت در دیدگاه علامه، یک اصل واقعی است و چنین نیست که ساخته ذهن و عادت باشد.علامه بحث علیت را در دو بخش تصور و تصدیقمطرح کرده است. در بخش تصدیق علی رغم مشرب اصالت وجودی، ایشان از طریق تحلیل ماهیت به اثبات اصل علیت می پردازد. علامه هم چنین از طریق وجود رابط و مستقل نیز به اثبات اصل علیت پرداخته است. آراء غزالی و علامه علی رغم وجوه مغایرت فراوان، دارای تشابهات اندکی نیز هست که از جمله آن اثبات علیت در رابطه بین خداوند و معلولات و درپاره ای از موارد استفاده از دلیل نقلی برای اثبات اصل علیت است.
ماهیت و مولفه‌های حیات طیبه از منظر قرآن
نویسنده:
زهره نبوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عنوان رساله حاضر ماهیت و مولفه‌های حیات طیبه از منظر قرآن است. حیات طیبه از مهم‌ترین مسائل در ارتقاء روح انسانی و نیل به سعادت حقیقی است. زیستی که عاری از هرگونه دغدغه دنیوی بوده و آرام یافتن در سایه رضایت الهی والاترین نتیجه آن است. حیات طیبه احوالاتی را بر انسان مستولی می‌کند که به سبب آن در شیوه نگرش او به جهان و نیز کیفیت زندگی او دگرگونی ایجاد می‌شود. چنین انسانی با استعانت از ایمان و عمل صالح و به دلیل اتصال به منبع هستی، بدون هراس از نیستی و فنا به حیاتی جدید، حقیقی، دائمی و فراتر از حیات مادی سایر انسان‌ها، در همین دنیا دست می‌یابد. پژوهش‌های متعددی در این زمینه انجام شده است اما یا به بررسی بعدی از ابعاد حیات طیبه با رویکردی غیر پژوهشی پرداخته و یا بدون محوریت آیه 97 سوره نحل و بدون رویکرد تاریخی به تفاسیر، به صورت پراکنده آن را مورد بررسی قرار داده است. در این رساله با رویکردی مسأله محور به آیه مورد نظر توجه شده و 12 مسأله که بر مبنای این آیه قابلیت پژوهش و پاسخگویی دارد، استخراج گردیده است. علاوه بر آیه مذکور، در 68 آیه دیگر، رهاورد‌های ایمان و عمل صالح ذکر شده که به دلیل رویکرد تربیتی این رساله و نیز برای تبیین هم‌سویی این آیات با یکدیگر، در 26 قالب دسته بندی گردیده و تلقی مفسران مختلف در باب دنیوی یا اخروی بودن این آثار بیان شده است. محل و ظرف تحقق حیات طیبه، مسأله اصلی این رساله است. نظرات مفسران در این مسأله سه دیدگاه عمده است: حیات طیبه در این جهان، در قبر و در جهان آخرت. مفسران در چیستی حیات طیبه دیدگاه‌های متنوعی چون قناعت، رضا، روزی روز به روز، طاعت الهی و سعادت دارند. نظریه علامه طباطبایی در مورد حیات طیبه دارای دو رکن است: این جهانی و حقیقی بودن حیات طیبه. با استفاده از آیات همسو، آثاری حقیقی که در سایر آیات قرآن برای حیات طیبه ذکر شده، استخراج گردیده و تحقق آن در دنیای ماده بر اساس مبانی حکمت متعالیه صدرایی تبیین شده است تا بر این نکته تصریح شود که تمام نظراتی که مفسران در باب ماهیت حیات طیبه مطرح کرده‌اند به جنبه‌ای از حیات طیبه اشاره می‌نماید.
مقایسه تفسیر«المیزان» و تفسیر«من وحی القرآن» در مورد عصمت انبیا
نویسنده:
محمود بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهم اعتقادی در بحث معارف قرآنی، موضوع عصمت انبیاء است. از آن جا که ظاهر برخی آیات با عصمت انبیاء ناسازگار به نظر می رسد، این امر باعث برخی اختلاف دیدگاه ها در طول سده های متمادی شده و زمینۀ برخی شبهات را در این مورد فراهم آورده است. این پژوهش ضمن پرداختن به برخی از این دیدگاه ها و مسائلی چون قلمرو عصمت، محدوده زمانی، امکان و ضرورت عصمت، چگونگی عصمت و دیگر مسائل مرتبط، با روش توصیفی به بررسی دیدگاه دو مفسر بزرگ شیعه – علامه طباطبایی و علامه فضل الله – در تفاسیر «المیزان» و «من وحی القرآن»، در این رابطه پرداخته و از مقایسه دیدگاه آن دو، و دیدگاه مشهور شیعه در باب عصمت، سعی بر آن داشته تا با نشان دادن مبانی هر یک از این دو، در مبحث مورد نظر، این حقیقت را به اثبات رساند که در بین آراء این دو عالم شیعی، در اصلِ عصمت، اختلافی نیست و اختلافات جزئیِ موجود بین آن دو، ناقض پذیرش اصلِ عصمت انبیاء از سوی هیچ یک از آنها نمی باشد. اما این دو عالم شیعی در طریق اثبات عصمت، دو شیوۀ متفاوت را در پیش گرفته اند، «المیزان» عصمت را از مقولۀ علم خطا ناپذیر می داند و«من وحی القرآن» عصمت را از مقولۀ تکلیف اختیاری نهاییِ نبوت بر می شمارد و احتمال بروز خطا را برای انبیاء مجاز می شمارد و تنها در ابلاغ نهاییِ رسالت می توان بر عصمت آنان اعتماد کرد. در ضمن مستندات قرآنی این دو تفسیر نیز با یکدیگر متفاوت است. واژگان کلیدی:عصمت انبیا ، تفسیر من وحی القرآن ، المیزان فی تفسیر القرآن، شیعه، علامه طباطبایی، علامه فضل الله
  • تعداد رکورد ها : 429