جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
4. اصطلاحنامه سایر موضوعات
>
اصطلاحنامه علوم قرآنی
>
تفسیر و مفسران
>
تفسیر قرآن
>
تفسیر شیعه
>
تفسیر امامیه
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
تعداد رکورد ها : 362
عنوان :
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 7
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
قوم سبت و اصحاب شنبه ,
سوره نساء ,
آیه کلاله صیفی ,
آیه سکر ,
تفسیر قرآن ,
مفسران قرن پانزدهم ,
تفسیر امامیه ,
نکاح ( عقد ) ,
احکام ارث ,
احکام طلاق ,
نفاق ,
دولت اسلامى ,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید میکند که بایستهترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی مینویسد: «همه شیوههای تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر مینویسد: «روشهای تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبهای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالیکه روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونهها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود میگوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرفتر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل میگیرد بهگونهای که درستی و نادرستی آنها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آنها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونهای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهرهگیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوهای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده میشود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل میکند و به نظر میرسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافتها و دقتهایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژهها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار میشود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری میدهند. * بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژهها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده میشود بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان میدهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژهها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازهای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه میدهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداقها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژههای مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژههای مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژههای مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده میگیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمهای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل میکند وهمه آنها را جزء تفسیر آیه میداند ودر عرض هم میپذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری مینویسد: «اگر آیهای معنیهای چندی را برتابد که همه آنها صحیح باشد و ناسازی بین آنها نباشد، اشکال ندارد که همه آنها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده میشود.» * اعتماد برملاکها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بیاعتمادی به گفتهها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر میرود وازهرگونه درگیر شدن با گفتهها و نظریهها خودداری میکند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمیکرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونهای که میتوان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحهای را میتوان یافت که به گونهای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهمترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیشتر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فراتر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده میشود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونهای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمیشود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار میآید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده میشود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونیها و تحریفهای موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده میشود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون وگاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آنها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیهگاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آنها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده میشود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی میپردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفتههای اهل لغت، کمتر به چشم میخورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینههای مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آنها کتابهای علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارفها وگاه مجلاّت و روزنامه دیده میشوند، بیشتر آنها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگیهای محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار میگیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمیشود و کمتر مواردی را میتوان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینههای پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متواتر و معتبر میداند و سایر قرائتها را نادرست میشمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری میکند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کردهاند، ازآن میگذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژهها و تبیین مفاهیم لغوی آنها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفتوگو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف میپردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری میجوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیتهای موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت، گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقههای اجتماعی، چند همسری، تاریخ سهگانهپرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاهها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیهها و نظریههای علمی و تفسیر آیات براساس آنها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمیگوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینههایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمیداده است که به واقعیتهای علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی میشود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچگونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاههای اهل سنّت پرداخته است. جلد هفتم مشتمل بر تفسیر آیه 29 تا آخر سوره نساء می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 16
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره ابراهیم ,
سوره نحل ,
سوره حِجر ,
آیه استعاذه ,
تفسیر قرآن ,
مفسران قرن پانزدهم ,
تفسیر امامیه ,
قرائت سوره حجر در نماز آیات ,
دین ابراهیم (دین الهی توحیدی) ,
آیه خزائن ,
آیه اهل الذکر ,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید میکند که بایستهترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی مینویسد: «همه شیوههای تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر مینویسد: «روشهای تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبهای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالیکه روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونهها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود میگوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرفتر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل میگیرد بهگونهای که درستی و نادرستی آنها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آنها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونهای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهرهگیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوهای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده میشود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل میکند و به نظر میرسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافتها و دقتهایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژهها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار میشود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری میدهند. * بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژهها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده میشود بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان میدهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژهها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازهای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه میدهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداقها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژههای مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژههای مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژههای مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده میگیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمهای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل میکند وهمه آنها را جزء تفسیر آیه میداند ودر عرض هم میپذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری مینویسد: «اگر آیهای معنیهای چندی را برتابد که همه آنها صحیح باشد و ناسازی بین آنها نباشد، اشکال ندارد که همه آنها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده میشود.» * اعتماد برملاکها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بیاعتمادی به گفتهها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر میرود وازهرگونه درگیر شدن با گفتهها و نظریهها خودداری میکند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمیکرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونهای که میتوان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحهای را میتوان یافت که به گونهای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهمترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیشتر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فراتر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده میشود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونهای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمیشود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار میآید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده میشود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونیها و تحریفهای موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده میشود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون وگاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آنها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیهگاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آنها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده میشود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی میپردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفتههای اهل لغت، کمتر به چشم میخورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینههای مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آنها کتابهای علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارفها وگاه مجلاّت و روزنامه دیده میشوند، بیشتر آنها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگیهای محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار میگیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمیشود و کمتر مواردی را میتوان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینههای پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متواتر و معتبر میداند و سایر قرائتها را نادرست میشمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری میکند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کردهاند، ازآن میگذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژهها و تبیین مفاهیم لغوی آنها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفتوگو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف میپردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری میجوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیتهای موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت، گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقههای اجتماعی، چند همسری، تاریخ سهگانهپرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاهها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیهها و نظریههای علمی و تفسیر آیات براساس آنها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمیگوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینههایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمیداده است که به واقعیتهای علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی میشود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچگونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاههای اهل سنّت پرداخته است. جلد شانزدهم مشتمل بر تفسیر سوره های ابراهیم، حجر و نحل می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 21
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
فهرست
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
آیات فضائل اهل بیت (ع) ,
نور علی نور ,
معناشناسی نور ,
سوره نور ,
سوره فرقان ,
آیه افک ,
آیه استیذان ,
آیه حجاب ,
تفسیر قرآن ,
مفسران قرن پانزدهم ,
تفسیر امامیه ,
کلمه فرقان در قرآن ,
مصداق نور ,
آیه نور ,
آیه فی بیوت اذن الله ,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید میکند که بایستهترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی مینویسد: «همه شیوههای تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر مینویسد: «روشهای تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبهای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالیکه روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونهها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود میگوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرفتر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل میگیرد بهگونهای که درستی و نادرستی آنها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آنها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونهای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهرهگیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوهای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده میشود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل میکند و به نظر میرسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافتها و دقتهایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژهها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار میشود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری میدهند. * بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژهها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده میشود بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان میدهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژهها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازهای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه میدهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداقها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژههای مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژههای مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژههای مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده میگیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمهای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل میکند وهمه آنها را جزء تفسیر آیه میداند ودر عرض هم میپذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری مینویسد: «اگر آیهای معنیهای چندی را برتابد که همه آنها صحیح باشد و ناسازی بین آنها نباشد، اشکال ندارد که همه آنها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده میشود.» * اعتماد برملاکها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بیاعتمادی به گفتهها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر میرود وازهرگونه درگیر شدن با گفتهها و نظریهها خودداری میکند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمیکرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونهای که میتوان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحهای را میتوان یافت که به گونهای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهمترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیشتر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فراتر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده میشود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونهای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمیشود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار میآید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده میشود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونیها و تحریفهای موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده میشود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون وگاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آنها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیهگاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آنها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده میشود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی میپردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفتههای اهل لغت، کمتر به چشم میخورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینههای مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آنها کتابهای علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارفها وگاه مجلاّت و روزنامه دیده میشوند، بیشتر آنها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگیهای محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار میگیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمیشود و کمتر مواردی را میتوان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینههای پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متواتر و معتبر میداند و سایر قرائتها را نادرست میشمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری میکند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کردهاند، ازآن میگذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژهها و تبیین مفاهیم لغوی آنها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفتوگو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف میپردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری میجوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیتهای موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت، گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقههای اجتماعی، چند همسری، تاریخ سهگانهپرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاهها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیهها و نظریههای علمی و تفسیر آیات براساس آنها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمیگوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینههایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمیداده است که به واقعیتهای علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی میشود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچگونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاههای اهل سنّت پرداخته است. جلد بیست و یکم مشتمل بر تفسیر سوره های نور و فرقان می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 12
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
کار موسی کلیم علیه السلام ,
تنزیه شعیب (ع) ,
دعوت موسی علیه السلام ,
سوره توبه ,
سوره اعراف ,
سوره اَنفال ,
آیه قتال ,
تفسیر قرآن ,
مفسران قرن پانزدهم ,
تفسیر امامیه ,
قرائت سوره برائت در نماز ,
انابه ,
آیه میثاق ,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید میکند که بایستهترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی مینویسد: «همه شیوههای تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر مینویسد: «روشهای تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبهای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالیکه روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونهها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود میگوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرفتر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل میگیرد بهگونهای که درستی و نادرستی آنها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آنها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونهای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهرهگیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوهای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده میشود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل میکند و به نظر میرسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافتها و دقتهایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژهها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار میشود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری میدهند. * بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژهها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده میشود بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان میدهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژهها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازهای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه میدهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداقها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژههای مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژههای مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژههای مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده میگیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمهای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل میکند وهمه آنها را جزء تفسیر آیه میداند ودر عرض هم میپذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری مینویسد: «اگر آیهای معنیهای چندی را برتابد که همه آنها صحیح باشد و ناسازی بین آنها نباشد، اشکال ندارد که همه آنها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده میشود.» * اعتماد برملاکها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بیاعتمادی به گفتهها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر میرود وازهرگونه درگیر شدن با گفتهها و نظریهها خودداری میکند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمیکرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونهای که میتوان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحهای را میتوان یافت که به گونهای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهمترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیشتر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فراتر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده میشود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونهای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمیشود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار میآید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده میشود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونیها و تحریفهای موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده میشود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون وگاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آنها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیهگاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آنها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده میشود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی میپردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفتههای اهل لغت، کمتر به چشم میخورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینههای مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آنها کتابهای علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارفها وگاه مجلاّت و روزنامه دیده میشوند، بیشتر آنها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگیهای محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار میگیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمیشود و کمتر مواردی را میتوان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینههای پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متواتر و معتبر میداند و سایر قرائتها را نادرست میشمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری میکند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کردهاند، ازآن میگذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژهها و تبیین مفاهیم لغوی آنها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفتوگو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف میپردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری میجوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیتهای موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت، گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقههای اجتماعی، چند همسری، تاریخ سهگانهپرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاهها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیهها و نظریههای علمی و تفسیر آیات براساس آنها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمیگوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینههایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمیداده است که به واقعیتهای علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی میشود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچگونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاههای اهل سنّت پرداخته است. جلد دوازدهم مشتمل بر تفسیر آیه 171 تا آخر سوره اعراف و کل سوره انفال و ابتدا تا آیه 24 سوره توبه می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 11
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
اخراج حضرت آدم (ع) ,
قبول توبه آدم(ع) ,
سجود ملائکه بر آدم علیه السلام ,
خلق آدم (ع) ,
صاحب اعراف ,
اصحاب اعراف ,
سوره اعراف ,
تفسیر قرآن ,
مفسران قرن پانزدهم ,
تفسیر امامیه ,
قرائت سوره اعراف در روز جمعه ,
پوشش از نامحرم ,
اثبات مبدأ و معاد ,
آیه واذّن موذن ,
آیه واذّن موذن ,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید میکند که بایستهترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی مینویسد: «همه شیوههای تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر مینویسد: «روشهای تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبهای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالیکه روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونهها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود میگوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرفتر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل میگیرد بهگونهای که درستی و نادرستی آنها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آنها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونهای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهرهگیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوهای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده میشود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل میکند و به نظر میرسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافتها و دقتهایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژهها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار میشود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری میدهند. * بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژهها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده میشود بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان میدهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژهها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازهای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه میدهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداقها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژههای مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژههای مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژههای مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده میگیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمهای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل میکند وهمه آنها را جزء تفسیر آیه میداند ودر عرض هم میپذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری مینویسد: «اگر آیهای معنیهای چندی را برتابد که همه آنها صحیح باشد و ناسازی بین آنها نباشد، اشکال ندارد که همه آنها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده میشود.» * اعتماد برملاکها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بیاعتمادی به گفتهها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر میرود وازهرگونه درگیر شدن با گفتهها و نظریهها خودداری میکند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمیکرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونهای که میتوان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحهای را میتوان یافت که به گونهای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهمترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیشتر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فراتر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده میشود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونهای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمیشود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار میآید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده میشود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونیها و تحریفهای موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده میشود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون وگاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آنها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیهگاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آنها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده میشود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی میپردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفتههای اهل لغت، کمتر به چشم میخورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینههای مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آنها کتابهای علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارفها وگاه مجلاّت و روزنامه دیده میشوند، بیشتر آنها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگیهای محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار میگیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمیشود و کمتر مواردی را میتوان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینههای پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متواتر و معتبر میداند و سایر قرائتها را نادرست میشمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری میکند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کردهاند، ازآن میگذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژهها و تبیین مفاهیم لغوی آنها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفتوگو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف میپردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری میجوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیتهای موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت، گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقههای اجتماعی، چند همسری، تاریخ سهگانهپرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاهها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیهها و نظریههای علمی و تفسیر آیات براساس آنها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمیگوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینههایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمیداده است که به واقعیتهای علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی میشود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچگونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاههای اهل سنّت پرداخته است. جلد یازدهم مشتمل بر تفسیر ابتدا تا آیه 170 سوره اعراف می باشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
جوهر الثمين في تفسير الكتاب المبين المجلد 3
نویسنده:
عبدالله شبر؛ مقدمه نویس: محمد بحرالعلوم
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
کویت: مکتبة الالفین,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
آیه صادقین ,
سوره ابراهیم ,
سوره توبه ,
سوره نحل ,
سوره هود ,
سوره یوسف ,
سوره اَنفال ,
سوره حِجر ,
سوره رعد ,
سوره یونس ,
آیه صدقات ,
آیه استعاذه ,
آیه زکات ,
آیه کنز ,
آیه قتال ,
مفسران قرن سیزدهم ,
تفسیر ادبی ,
تفسیر بیانی ,
تفسیر امامیه ,
آیه شاهد ,
چکیده :
الجوهر الثمين في تفسير القرآن المبين، به زبان عربى، اثر سيدعبدالله شبر، متعلق به قرن 13ق، مجموعهاى تفسيرى از كل آيات قرآن كريم است. نویسنده، در اين مجموعه، روىكردى ادبى، بلاغى و لغوى به آيات داشته و با شرح لغات، اصطلاحات و عبارات آيات، سعى در تبيين مفهوم آيه دارد. وى، از روايات تفسيرى نيز در تفسير آيات كمك گرفته و بهصورت شرح مزجى به توضيح مفاد و مندرجات آيات پرداخته است. در داخل پرانتز آيات مورد نظر و در بيرون آن مفهوم آيات بيان شده است. مؤلف، ابتدا، از جايگاه نزول سوره سخن مىگويد و پس از آن، با اشارهاى به شماره آيات سوره و اختلاف موجود در آن، قسمتى از سوره را انتخاب كرده، اول آيات را ذكر مىكند و سپس به تفسير آنها مىپردازد. در تفسير آيات، ابتدا، ثواب قرائت است و بعد از آن تشريح و تبيين جملهها و غالبا با اتكاء به روايات و برخى از اقوال مفسران. در نقل اقوال مفسران، توجهى شايسته است به اقوال تمام مفسران شيعه و سنى، متقدم و متأخر، گاهى با نقد و تحليل و گاه صرفا با نقل و اشاره. مسائل عقيدتى، بسيار خلاصه و فشرده آمده است تا جايى كه از محدوده توضيح آيات بيرون نرود. نقل قصص و تاريخ، به تفصيل نيست و آنچه آمده، غالبا بدون نقد و تحليل است، با انتخابى شايسته. به قرائتهاى مختلف در آيات، توجه شده و با توجيه معانى انتخاب شده، غالبا به استدلال و توجيه پرداخته است و اين همه با نثرى روان، روشن و رسا بيان شده است و اين، شيوه تفسيرى مؤلف است كه پس از اين، به آن اشارهاى خواهيم داشت. دكتر سيدمحمد بحر العلوم، در ضمن مقدمه مفصل و سودمند خود براین تفسير، درباره آن نوشتهاند: در چهارچوپ جريان تفسيرنگارى شيعى، در روشن تفسيرى، پس از «مجمع البيان»، اين تفسير را مىتوان حلقه مفقودهاى دانست كه در جمع بين جنبههاى عقلانى در تفسير و تلاش براى دست يافتن به روشى سهل و آسان در تعبير و عرضه مطالب، همت ورزيده است. در نگارش و تبيين مطالب، توضيح روشن و رسا، نثر روان و استوار محدود ساختن مطالب در محدوده روشنگرى پيرامون آيات و پرهيز از «اطناب ممل» و «ايجاز مخل»، دقت شايسته در انتخاب روايت و منقولات و... از جمله ويژگىهاى برجسته اين تفسير است. اين تفسير، تفسير متوسط مؤلف است؛ از تفسير «الوجيز» وى، گستردهتر است و از «صفوة التفاسير»، كوچكتر و خلاصهتر. در پایان هر جلد از اين تفسير، فهرست محتويات آن جلد ذكر شده است. در پاورقى نيز برخى از عبارات مغلق توضيح داده شده است. آقاى دكتر سيدمحمد بحر العلوم، بر اين تفسير، مقدمهاى نوشتهاند مفصل و سودمند و در ضمن آن، از تفسير و مفسران شيعه، ميراث تفسيرى شيعه و گستردگى آن، زندگانى مؤلف و آثار وى، اشارهاى به تفسير «الجوهر الثمين» و روش تفسيرى مؤلف و... سخن گفته است. در جلد سوم از آغاز سوره انفال تا پایان سوره نحل تفسیر شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الشريف المرتضى المسمى بـ نفائس التأويل المجلد 2
نویسنده:
علي بن حسين علم الهدی؛ محقق: مجتبی احمد موسوی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره آل عمران ,
سوره توبه ,
سوره مائده ,
سوره نساء ,
سوره هود ,
سوره یوسف ,
سوره اعراف ,
سوره انعام ,
سوره اَنفال ,
سوره رعد ,
سوره یونس ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر امامیه ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
سید مرتضی: علی بن حسین بن موسی
چکیده :
تفسير الشريف المرتضى المسمى ب: نفائس التأويل، تأليف ابوالقاسم على بن حسين موسوى، معروف به سيد مرتضى (436-255ق)، از جمله تفاسير عربى است كه در سال(1431ق) در لبنان، در سه جلد منتشر شده است. اين اثر، مجموعه نظرات «سيد مرتضى» در موضوعات تفسير، اصول، فقه، كلام و عقايد را دربردارد كه توسط «سيد مجتبى احمد موسوى»، از آثار مختلف سيد مرتضى جمعآورى شده و به رشته تحرير درآمده است. كتاب، با مطلبى تحت عنوان تعريف كتاب آغاز مىشود. در اين قسمت، ذكر شده كه مىتوان آثار علمى بهجامانده از سيد مرتضى را در موضوعات زير دستهبندى نمود: «تفسير موضوعى قرآن»؛ «فقه الخلاف»؛ «اصول فقه»؛ «علم كلام»؛ «علوم ادبيه و مسائل متفرقه». قسمت بعد، «منهجنا» است. در اين قسمت، محقق، در ذيل عنوان «المقالة الأولى»، روش كار خود را در جمعآورى و تنطيم آراى تفسيرى سيد، در ضمن دوازده فقره توضيح داده است؛ همچنين به ذكر آثارى از سيد كه مطالب و مباحث اين كتاب، از آنها اخذ شده، پرداخته است و در ذيل عنوان «المقالة الثانية»، خاطرنشان كرده است كه چون جناب سيد، آراى ويژهاى درباره خبر واحد و اجماع داشتهاند، ما در ضمن مقدماتى برگرفتهشده از كتاب «الذريعة إلى أصول الشريعة»، آنها را ذكر كردهايم و افزون بر اين، مقدمه سيد بر كتاب «تنزيه الأنبياء» را نيز آوردهايم و مجموع مباحث يادشده را در ضمن هفت مقدمه تبيين نمودهايم. جناب محقق، بخش «تمهيد» را در سه فصل تنظيم نموده است: در فصل اول، در ضمن دو مقدمه به شرح كامل زندگى سيد پرداخته است. در فصل دوم، در ضمن دو مقدمه، وضعيت سياسى و اجتماعى شيعه در عصر سيد و نيز مذاهب علمى در زمان او را توضيح داده است. در فصل سوم، علاوه بر ذكر روشهاى مختلف تفسيرى بهطور عام و ذكر روش تفسيرى سيد بهطور خاص، در ضمن هفت مقدمه، به بيان اين مطالب پرداخته است: «خطاب و اقسام و احكام آن»؛ «عموم و خصوص و الفاظ آنها»؛ «مجمل و بيان»؛ «نسخ و آنچه متعلق به آن است»؛ «اخبار»؛ «اجماع» و «منزه بودن انبيا و ائمه از تمام معاصى». بعد از اين تمهيد، مباحث تفسيرى سيد كه از آثار مختلف وى گردآورى شده، درج گرديده است. كتاب، در سه جلد به شرح زير تنظيم شده است: جلد اول، شامل توضيحات كتاب و تفسير سوره حمد و سوره بقره؛ جلد دوم، مشتمل بر تفسير سوره آل عمران تا آخر سوره رعد و جلد سوم، شامل تفسير سور ابراهيم تا آخر قرآن كريم مىباشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير ست سور من القرآن الكريم
نویسنده:
حبيب الله بن علي مدد شريف كاشاني
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
تهران: مؤسسة شمس الضحی الثقافیة,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
رحمت رحمانیه خدا ,
رحمت رحیمیه خدا ,
سوره اخلاص ,
سوره جمعه ,
سوره کوثر ,
سوره حمد ,
سوره فتح ,
سوره مُلک ,
تفسیر عرفانی ,
تفسیر امامیه ,
تفسیر عرفانی بسم الله ,
شابک (isbn):
964-95245-3-3
چکیده :
تفسير ست سور من القرآن الكريم اثر ملا حبيبالله شريف كاشانى (1262ق-1340ق) از علماى شيعه به زبان عربى است. كتاب دربردارنده تفسير شش سوره از قرآن در يك جلد مىباشد كه در محرم 1327ق به پايان رسيده است. در ابتداى كتاب شرح حال مختصرى از مؤلف بيان شده سپس متن كتاب آمده است. متن كتاب شامل شش بخش يا فصل به ترتيب سوره فاتحه، فتح، جمعه، ملك، كوثر و توحيد است. ذيل برخى از سورهها نيز زير مجموعههايى است كه توضيح آن مىآيد. اولين بخش كتاب درباره سوره فاتحه و تفسير آن است مؤلف اسم اين بخش از كتاب را به «الانوار السانحة في تفسير سوره الفاتحة» نامگذارى كرده است. اين بخش شامل مقدمهاى در فضيلت قرآن بهخصوص سوره حمد و هشت فصل است. و هر كدام از فصول نيز داراى زير مجموعههايى بهنامهاى «جنه»، «مقام»، «مقاله» و... مىباشد. مؤلف ذيل هر بخش از آيه بحثهاى لغوى، اصطلاحى، ادبى، نحوى، شأن نزول، و در برخى از آيات فايدهاى كه حاوى نظرات مختلف مفسرين درباره آيه مذكور و نظر انتخابى خود است، مىآورد. ساير بخشهاس كتاب، كه شامل پنج بخش میباشد ابتدا آيه مورد نظر را آورده سپس مواردى كه در ذيل سوره حمد ذكر شد مىآيد. مؤلف ابتداى برخى از سورها مقدمهاى درباره آن سوره مىآورد. ايشان در تفسيرش از اشعار عربى نيز از نظرات بسيارى از مفسرين و محدثين استفاده برده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
أصفى في تفسير القرآن المجلد 1
نویسنده:
ملامحسن فيض كاشاني؛ محققان: محمدحسین درایتی، محمدرضا نعمتی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
قم: مکتب الاعلام الاسلامی,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
تفسیر صافی ,
سوره آل عمران ,
سوره توبه ,
سوره اِسراء ,
سوره اعراف ,
سوره اَنفال ,
سوره بقره ,
سوره حمد ,
تفسیر اهل بیت (ع) ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر امامیه ,
تفسیر روایی ,
آثار ملا محسن فیض کاشانی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فیض کاشانی: ملا محسن فیض کاشانی
کد کنگره:
BP97/الف6ف9 58 1376
چکیده :
الأصْفی فی تَفْسیرِ القُرْآن تفسیری به زبان عربی و شامل تفسیر کل قرآن، اثر ملامحسن فیض کاشانی (۱۰۰۷ق/۹۷۷ش-۱۰۹۱ق/۱۰۵۸ش) است. الاصفی برگزیدهای از تفسیر صافی است. فیض در الاصفی به تفسیر اهل بیت اکتفا کرده است. با اين ديد تفسيرى روايى است. و نيز مىتوان آن را آميختهاى از روايت و درايت دانست. الاصفى در 21 هزار سطر، حدود يك سوم صافى مىباشد كه در دو مجلد ارائه شده است. تفسير صافى در سال 1075 پايان يافت و بعد از دو سال الاصفى به نهايت رسيد. کتاب از دو جزء تشکیل شده که جزء اول آن شامل سورههای حمد تا اسراء و جزء دوم از سوره کهف تا آخرین سوره قرآن است. مفسر در مقدمه بر اين معنا تكيه دارد كه: كسيكه در فهم معانى قرآن به اخبار مراجعه مىكند، اگر بخواهد به تناقض و تضاد نرسد، بايد در معناى آيات و تفسير آنها بر برخى روايات آحاد و افراد تكيه نكند، بلكه به معناى عام و مفهومى كه از مجموعه روايات فهميده مىشود بايد تكيه كند، بدين ترتيب تناقض در اخبار نيز مرتفع مىشود، مواردى از اخبار كه بر تخصيص معنا دلالت دارد، براى اشاره به منزّل فيه، يا اشاره به يكى از بطون آيه است، و ممكن است معناى ديگرى را قصد كرده باشد، بستگى به فهم مخاطب و ميزان انس او با روايات دارد زيرا كلام معصومين( ع) به تناسب فهم مردم بيان شده است. اگر آن را بر معناى خاص، حمل كنيم، قرآن را محدود به همان موارد كردهايم در نتيجه از فايده خواهد افتاد و حاشا كه چنين قصدى از روايات در كار باشد. با اين بيان معناى تأويل روشن مىشود و آن اراده بعض افراد معناى عام است، كه از ذهن مخاطب پنهان شده، كه در مقابل تنزيل مىباشد. روش ورود و خروج اين تفسير در مباحث به اين شكل است كه ابتدا، اطلاعات كلى شامل، مكى و مدنى بودن، نام سوره و تعداد آيات آن را بيان مىكند. پس از آن معناى آيات و كلمات را با روايات معصومين( ع) ذكر مىنمايد، رواياتى كه مصدر آنها، يعنى اسانيد و نام معصوم از آن به دليل اختصار حذف گرديده است. در مرحله بعد به معناى لغوى كلمات مىپردازد و سپس مطالب خود را كه برگرفته از اجتهاد خود يا تفاسير ديگران است، با عنوان« اقول» مطرح مىكند. در اين عنوان بين روايات نقل شده جمع كرده و گاه در اين جمع از آيات استفاده برده است، مانند ج 1 ص 8 در بحث« صراط مستقيم». و در نهايت با تعبير« و بالجمله»، تبيين و تفسير كلى فراز و جمعبندى آن را بيان مىدارد. در آخر هر سوره نيز به فضل سوره و ارزش آن به نقل از ثواب الاعمال مىپردازد. با وجود همت مفسر بر اختصار امّا از نقل شأن نزول از طريق روايت و غير آن، غفلت نمىورزد، مانند ج 1 ص 14 آيه 8 سوره بقره. با اين وجود نيز گاهى به نقل اقوال مبادرت مىورزد مانند ج 1 ص 17 آيه 19 سوره بقره.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 24
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
فهرست
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
مصادیق آیه تطهیر ,
تنزیه داود(ع) ,
نبوت حضرت داود علیه السلام ,
معجزه داود (ع) ,
سوره احزاب ,
سوره سبأ ,
سوره فاطر ,
آیه حجاب ,
آیه جلباب ,
تفسیر قرآن ,
مفسران قرن پانزدهم ,
تفسیر امامیه ,
شان نزول آیه تطهیر ,
آیه تطهیر ,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید میکند که بایستهترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی مینویسد: «همه شیوههای تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر مینویسد: «روشهای تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبهای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالیکه روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونهها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود میگوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرفتر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل میگیرد بهگونهای که درستی و نادرستی آنها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آنها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونهای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهرهگیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوهای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده میشود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل میکند و به نظر میرسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافتها و دقتهایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژهها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار میشود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری میدهند. * بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژهها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده میشود بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان میدهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژهها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازهای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه میدهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداقها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژههای مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژههای مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژههای مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده میگیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمهای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل میکند وهمه آنها را جزء تفسیر آیه میداند ودر عرض هم میپذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری مینویسد: «اگر آیهای معنیهای چندی را برتابد که همه آنها صحیح باشد و ناسازی بین آنها نباشد، اشکال ندارد که همه آنها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده میشود.» * اعتماد برملاکها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بیاعتمادی به گفتهها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر میرود وازهرگونه درگیر شدن با گفتهها و نظریهها خودداری میکند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمیکرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونهای که میتوان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحهای را میتوان یافت که به گونهای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهمترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیشتر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فراتر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده میشود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونهای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمیشود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار میآید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده میشود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونیها و تحریفهای موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده میشود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون وگاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آنها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیهگاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آنها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده میشود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی میپردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفتههای اهل لغت، کمتر به چشم میخورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینههای مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آنها کتابهای علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارفها وگاه مجلاّت و روزنامه دیده میشوند، بیشتر آنها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگیهای محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار میگیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمیشود و کمتر مواردی را میتوان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینههای پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متواتر و معتبر میداند و سایر قرائتها را نادرست میشمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری میکند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کردهاند، ازآن میگذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژهها و تبیین مفاهیم لغوی آنها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفتوگو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف میپردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری میجوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیتهای موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت، گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقههای اجتماعی، چند همسری، تاریخ سهگانهپرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاهها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیهها و نظریههای علمی و تفسیر آیات براساس آنها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمیگوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینههایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمیداده است که به واقعیتهای علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی میشود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچگونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاههای اهل سنّت پرداخته است. جلد بیست و چهارم مشتمل بر تفسیر سوره های احزاب، سبأ و فاطر میباشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
تعداد رکورد ها : 362
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید