جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 455
جایگاه نور در حکمت اشراق
نویسنده:
سید محمد علی دیباجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زبان فلسفی شیخ اشراق، زبان نمادها و استعار ه های اشراقی است. در این<br /> میان واژه ی نور از ویژگی خاصی برخوردار است. نور و واژه ی مقابل آن ظلمت، با<br /> ظرفیت معنایی زیاد خود بسیاری از معانی ناظر به خار ج و اعتبارات مربوط به آن<br /> در فلسفه ی رسمی (مشایی) را در خود جای داده است؛ معانی وجود، شیئیت،<br /> حقیقت و واقعیت در نور و معانی عدم، امکان، ماهیت و اعراض در ظلمت قابل<br /> اندراجند، اما آن چه در این جا مهم است دو مسأله است، اول این که با توجه به<br /> دیدگاه مشهور سهروردی – که وجود را از اعتبارات ذهن دانسته – آیا مراد او از<br /> نور یک معنای اعتباری (یعنی ساخته ی ذهن) است؟ و به همین ترتیب در معنای<br /> ظلمت نیز این سؤال تکرار می شود؛ دوم این که آیا نور تنها استعاره ای ناظر به<br /> معنای واقعیات خارجی است یا در مورد فاعل شناسا و جریان شناسایی (یعنی<br /> علم) هم به کار رفته است؟<br /> این مقاله ضمن بررسی معانی و کاربردهای نور به این دو مسأله پاسخ گفته<br /> است: در پاسخ سؤال نخست این مطلب مورد بحث قرار می گیرد که نور نزد<br /> سهروردی ظهور واقعیت است و نه تصور یا مفهوم واقعیت. و پاسخ سؤال دوم این<br /> است که نور با دو لحاظ هستی شناختی و معرفت شناختی مورد توجه سهروردی<br /> بوده و به همین دلیل شناخت (یعنی علم) و فاعل شناسا (یعنی نفس آدمی) هم با<br /> همان نور تعریف می شوند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
رابطه عرفان و سیاست در صحیفه سجادیه
نویسنده:
ابراهیم برزگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله محقق سعی بر آن دارد تا با طرح پرسش هایی در باب رابطه عرفان و سیاست و غواصی در اقیانوس صحیفه، متن را به نطق وادارد و پاس خهای<br /> خود را از آن اخذ کند. برخلاف دیدگاه هایی که قایل به امتناع تأسیس اندیشه سیاسی و رفتار سیاسی در حوزة عرفان می باشند، فرضیه و مدعای نویسنده بر<br /> این است که تعالیم دینی امام در قالب ادعیه موجود در صحیفه سجادیه می تواند به تأسیس اندیشه سیاسی، گرایش سیاسی و رفتار سیاسی بینجامد.
صفحات :
از صفحه 23 تا 46
بررسی ادله بدیهیات
نویسنده:
محمد تقی فعالی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
براهین و حدود تا بی نهایت ادامه نخواهد یافت. براهین به مبادی بی وسط منتهی می شوند و این مبادی را به برهان نیازی نیست. مقدمات اولیه غیر منقسمند و سلسله حمل ها و حدها در جایی متوقف می شوند. حد وسط ها در براهین و تعاریف متناهی اند و به مقدمات اولیه منتهی می شوند. پس ما دو گونه بیان داریم: بیان بنفسه و بیان از طریق حد یا برهان. بیان های نخستین اولی و بسیط اند. نظریه بداهت نشان می دهد که نظام استنتاجی، دستگاهی خودکفا نیست. یک روند استنتاجی به معرفت و صدق نمی انجامد. راه معرفت آن است که به خارج از این سلسله نظر کنیم و توجیه و صدق را از آن جا مدد جوییم. یک نظام استنتاجی برای تضمین صدق گزاره ها خود بسنده نیست و باید به علوم بدیهی منتهی گردد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 84
آرا و آثار منطقی جلال الدین دوانی
نویسنده:
احد فرامرز قراملکی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت آرای منطقی دوانی، رهبر مدرسه جلالیه در حوزة فلسفی شیراز، در فهم تطور تاریخی اندیشه های منطقی در فرهنگ اسلامی، اهمیت بسزایی دارد. آثار دوانی به دو گروه منطقی و فرامنطقی قابل تقسیم است. شرح رسالة اثبات عقل مفارق و نوشته‌های متعدد دوانی در حل شبهة‌ جذر اصم را نوشته‌های فرامنطقی می‌دانیم که در آن‌ها به بحث از صدق، مناط و تفسیر آن می‌پردازد. حواشی وی بر آثار منطقی پیشینیان که غالبا‌ محدود به مباحث آغازین منطق است، نوشته‌های منطقی وی را تشکیل می‌دهد. دوانی در منطق نگاری، پیرو منطق نگاری دو بخشی است و غالبا به آثار قرن هفتم و هشتم ق. معطوف است. نسبی انگاری بداهت و نظری بودن، حمل پذیری جزیی حقیقی، شخصیه انگاری قضیة طبیعی، ذهنیه انگاری سالبة المحمول و نقد مبنای عدم استلزام صدق آن نسبت به وجود موضوع از آرای منطقی دوانی است.
صفحات :
از صفحه 85 تا 96
سعادت و شقاوت در حیات جاویدان از نگاه ابن سینا
نویسنده:
حمیدرضا خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
سعادت وصفی مرتبط با لذت و بهجتی است که برای یک موجود در اثر برخورداری از کمالات و خیرات وجودی‌اش تحقق می‌پذیرد. مراتب داشتن لذت و الم به‌طور طبیعی مقتضی تشکیکی شدن سعادت و شقاوت و در نتیجه، تفاوت یافتن درجات سعدا و درکات اشقیا خواهد بود. ابن سینا با توضیح سعادت و شقاوت در حیات جاویدان، نفس عاقله را پس از مرگ، بالاترین مقام انسانی تلقی می‌کند. نکته مهم در تصویری که ابن سینا از جاودانگی ارائه می‌دهد آن است که چنین جاودانگی‌ای در ظاهر به نفوسی تعلق دارد که به مرتبه عقل بالفعل رسیده باشند. اما باید توجه داشت این دغدغه ابن سینا قابل تأمل است که او برای توجیه این که نفوس بدون ابدان نمی‌توانند درک الم و لذت جزیی داشته باشند یا به عبارت دیگر، کارکرد نفس برای دریافت امور جزیی در گرو بدن است، وی می‌خواهد نفوس ناقص ابزاری به منزله بدن دنیوی در اختیار داشته باشند تا بتوانند به تکمیل خود ادامه دهند و از این طریق بر شمار نیک بختان افزوده شود و معاد پدیده‌ای کثیرالخیر باشد. با این بیان، این مقاله بر آن است که به تبیین و بررسی سعادت و شقاوت در حیات جاویدان از نگاه ابن سینا بپردازد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 88
معاد جسمانی از منظر غزالی و اشکالات وی بر ابن سینا
نویسنده:
رامین شیرعلی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسائل مربوط به معاد، به ویژه معاد جسمانی، دغدغه بسیاری از متفکران اسلامی از جمله ابن‌سینا و غزالی بوده است. در این میان، ابن‌سینا در رابطه با معاد جسمانی در آثارش به طور کلی سه نوع اظهار نظر کرده است؛ طوری که در کتاب‌های شفاء و نجات، معاد جسمانی را از طریق شریعت پذیرفته است و در کتاب مبداء و معاد در مورد گروهی از انسان‌ها، به یک نوع معاد جسمانی معتقد شده است، اما جسم آن را یک جرم فلکی دانسته است؛ و در نهایت در رساله اضحویه آن را از لحاظ عقلی انکار کرده است. غزالی نیز در باب معاد جسمانی در آثارش سه نوع اظهارنظر کرده است؛ اولین نظریه، نظریه بدن جدید است که در کتاب تهافت‌ الفلاسفه مطرح می‌کند که براساس این دیدگاه لزومی ندارد که در آخرت انسان با همین بدن دنیوی محشور شود؛ چرا که این امکان هست خداوند با قدرت لایتناهی خود، بدن جدیدی خلق کند. دومین نظریه، نظریه برانگیختگی است که در کتاب کلامی خودش یعنی الاقتصاد ‌فی ‌الاعتقاد بیان می‌کند که براساس این نظریه خداوند در روز قیامت با قدرت لایزال خود اجزای پراکنده بدن انسان را دوباره زنده می‌کند؛ و در نهایت در کتاب المضنون یک توصیفی از رابطه نفس و بدن ارائه می‌دهد و در نهایت معاد جسمانی را یک امر ممکن می‌داند. در این میان غزالی، ابن‌سینا را به دلیل انکار معاد جسمانی تکفیر کرده است؛ به احتمال زیاد، غزالی در تکفیر ابن‌سینا به رساله اضحویه توجه داشته است چرا که در آثار دیگرش، معاد جسمانی را از طریق شرع یا حداقل برای برخی از مردم اثبات می‌کند. البته می‌توان گفت که اشکالات غزالی بر ابن‌سینا و حتی تکفیر وی نمی‌تواند صحیح باشد چرا که ابن‌سینا با توجه به مبانی فلسفی و عقلی خود اعتراف می‌کند که از لحاظ عقلی نمی‌تواند معاد جسمانی را اثبات کند ولی از راه شرع، پذیرش آن را بر خود واجب می‌داند. پس می‌توان گفت که اشکالات غزالی بر مبنای عقلی نمی‌تواند وارد باشد چرا که اشکالات تناسخ، اعاده معدوم، شبهه آکل و ماکول و ... که از لحاظ عقلی امتناع آن‌ها روشن است، پیش می‌آید؛ اما اگر بحث پذیرش شریعت و پیامبر باشد، ابن‌سینا نیز از طریق پیامبر و شرع معاد جسمانی را می‌پذیرد، پس جایی برای تکفیر وی باقی نمی‌ماند.کلید واژگان: ابن سینا، غزّالی، معاد جسمانی، معاد روحانی، نفس، بدن
بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه ابن سینا و امام محمد غزالی
نویسنده:
بهمن غلامی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا و غزالی تأثیرات بسزایی در شکل گیری تفکّر و اندیشه‌ی اسلامی در مسئله رابطه‌ی عقل و دین داشته‌اند. ابن سینا به طور مستقیم وارد مبحث ارتباط بین عقل و دین نشده و لذا لازم است برای یافتن اندیشه‌ی وی در این زمینه توجیه‌های عقلانی را که وی برای اصول دین ارائه نموده بررسی کنیم. همچنین گرچه غزالی در برخی از آثار خود از رابطه‌ی بین عقل ودین سخن گفته اما برای انجام مقایسه‌ی بهتر، در این پایان‌نامه ابتدا نظرات وی در مورد اصول دین آورده شده و سپس برخی از نظرات وی در مورد معقولیت گزاره‌های دینی بیان شده است. ابن سینا با این که سعی در عقلانی کردن گزاره‌های اساسی دین داشته امّا به ناتوانی عقل در تبیین برخی از اصول دین اعتراف می‌کند. وی این ناتوانی را به علت وجود نقص در قوه‌ی عاقله‌ی انسان نمی‌داند بلکه آن را به واسطه‌ی اشتغال انسان به اموری می‌داند که مانع رسیدن انسان به مراتب عالیه‌ی کمال هستند. غزالی نیز با وجود این که معتقد است عقل توانایی فهم برخی از مسائل دین را ندارد اما نقش عقل را در دریافت حقایق دینی می‌پذیرد و از عقل به عنوان حاکمی که هرگز معزول نمی‌شود یاد می-کند. بنابرین می‌توان تشابه دیدگاه آن‌ها رادر اعتراف به ناتوانی عقل در فهم برخی از مسائل دینی دانست. اختلاف دیدگاه این دو در نوع نگاهی‌ست که به این ناتوانی داشته‌اند. ابن سینا معتقد است اگر عقل از موانع مادی عبور کند و به مراتب عالیه برسد می‌تواند با وحی که جلوه ای‌ازمراتب اصلی هستی است رابطه عینی داشته باشد اما غزالی بر عکس ابن سینا معتقد است حتی اگر عقل بتواند به مراتب عالیه تعقل برسد باز هم از فهم حقیقت همه‌ی مسائل دین عاجز است.کلید واژه:عقل، دین، عقل عملی، عقل نظری، ابن سینا، غزالی
زهد از نظر اخلاق اسلامی با تاکید بر آراء ابن سینا
نویسنده:
فروغ ناطقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
زهد به معنای بی رغبتی و بی میلی به دنیا از مفاهیم کاربردی است، که در نظام اخلاق اسلامی جایگاهی ویژه دارد. در این پژوهش به بررسی زهد، از منظر اخلاق اسلامی با تاکید بر آرای ابن سینا پرداخته شده است. از این رو، هدف از نگارش این تحقیق آن است که از منظر آیات قرآن و روایات، ثمرات مثبت و سازنده ی زهد را بررسی کرده، تا عوامل روی آوردن عملی انسان به این فضیلت اخلاقی فراهم آید. این پژوهش به صورت تحلیلی _توصیفی و جمع آوری اطلاعات با روش کتابخانه ای تدوین یافته است. اهمّ نتایج کسب شده از این تحقیق، آشنایی با هدف آفرینش انسان ها، که همان رسیدن به کمال یا قرب الهی است می باشد. زهد، با بعضی از مفاهیم اسلامی رابطه تنگاتنگی دارد. همچنین دارای آفاتی است که به واسطه ی آن ها نمی توان به زهد واقعی دست یافت.
شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی در اندیشه ابن سینا
نویسنده:
مریم تقوایی، مجید ملایوسفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سقراط بر این باور بود که میان معرفت و فعل اخلاقی، هیچ شکافی وجود ندارد؛ چراکه معرفت انسان، موجب تحقق فعل می شود. ارسطو ضمن انتقاد از این نگرة سقراط، علت شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی را ضعف اراده می دانست. ابن سینا نیز برخلاف سقراط، معرفت را شرط کافی فعل در نظر نمی گرفت؛ اما برخلاف ارسطو، تأثیر میل بر اراده را هم علت شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی نمی دانست؛ بلکه از نظر او، ارادة ناشی از معرفت عقلانی، موجب تحقق فعل اخلاقی می شود. وی در تبیین مسئله شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی، چندین علت درونی و بیرونی را برمی شمرد که مانع از تحقق معرفت عقلانی در انسان می شوند. بنابراین اگر معرفت بر پایه سستی نظیر وهم و خیال ابتنا داشته باشد و از جنس عقل نباشد، فعل تحقق نمی یابد و اگر هم تحقق یابد، غیراخلاقی است. علاوه بر این، ابن سینا با تفسیر عقلی از آیات و روایات، بر گفته های خویش شاهد می آورد و درنهایت معتقد می شود که عواملی نظیر عبادت حقیقی، حاکمیت عقل بر سایر قوا و تحقق معرفت یقینی، موجب رفع شکاف میان معرفت و فعل اخلاقی می شوند.
غایت حرکت در حکمت متعالیه و مقایسه آن با دیدگاه ابن سینا
نویسنده:
سمیه قاسمی نراقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نگاه غایت‌مدارانه به هستی، از ویژگی‌های حکیم الهی است. این ویژگی در فلسفه اسلامی چنان پررنگ شده که ابن‌سینا علم به غایت را افضل علوم می‌شمرد.ملاصدرا با طرح حرکت جوهری و تعمیم آن به کل هستی نگاهی نو به غایت حرکت را ارائه داد، که ما در این پژوهش به تفصیل به تفاوت نگاه ملاصدرا و ابن‌سینا به مسأله حرکت پرداخته‌ایم. ملاصدرا معانی عام «خروج از مساوات» و «نفس تبدّل و غیریت» را برای حرکت پذیرفت، لذا حرکت جوهری او علاوه بر معنای مشایی حرکت که برپایه آموزه قوه و فعل ارسطویی است و بر حیثیت فقدان موجود مادی تکیه دارد، بر مثال حرکت در عالم مثل افلاطونی و سیر و سلوک عرفانی در قوس نزول و صعود هم دلالت دارد. این معنای دوم حاکی از حیثیت وجدان، حیات، عشق فراگیر در کل هستی و حرکت حبی موجودات به سوی حق است. او معتقد است همه مخلوقات حرکت جوهری حبّی به سوی غایت خود دارند. این حرکت جوهری واحد است و غایتی واحد دارد.غایت نهایی این حرکت واحد، بازگشت به سوی خدا در قیامت است. ملاصدرا ذیل آیات مربوط به تحقق قیامت دو تفسیر ارائه می‌دهد: تفسیر اوّل تحقق قیامت صغری برای انسان صغیر تا مقام فناء است و تفسیر دوم تحقق قیامت کبری برای عالم یا انسان کبیر تا بازگشت کلّ ماسوی به سوی خداست. این دو تفسیر چنین جمع می‌شود که قیامت باطن دنیاست. افرادی می‌توانند با مرگ ارادی یا طبیعی و سیر در مسیر نشئات، آن را مشاهده کنند، که این قیامت صغراست؛ علاوه بر این زمانی می‌رسد که این باطن برای همه مشهود و مکشوف می‌شود و قیامت کبری برای کل عالم تحقق می‌یابد. شرح این دو تفسیر، یکی از مصادیق آمیختگی برهان، عرفان و قرآن در حکمت ملاصدراست که در آن مباحث عمیق فلسفه و عرفان به خدمت تفسیر قرآن درمی‌آید.
  • تعداد رکورد ها : 455