جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 314143
طرق الوقایه و العلاج للامراض النفسیه
نویسنده:
حسین هادی خشییب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعرفنا علی المقصود من الانسان السالم و غیر السالم بلحاظ علم النفس المادی و علم النفس الاسلامی، و النظر الی الانسان و عقله و نفسه و قلبه و ما یتعرض له من الامراض النفسیه، و کان النظر لکل علم لجهه معینه من سلوک الانسان و ما یصیب هذا السلوک من الاختلالات العصبیه و الذهنیه و الاجتماعیه و الاخلاقیه، و ان هناک عوامل کثیره تساعد علی التخلص من الامراض النفسیه ،کعامل البیئه و الظروف الاقتصادیه و الثقافه و التحکم بهذه العوامل یودی الی علاج الامراض النفسیه و هناک عوامل تساعد علی الامراض النفسیه کحب الدنیا و حب النفس لانها تودی الی اضطراب و اختلالات للانسان اذا فقد شیئادنیویا، و الشک و الغفله و سوء الظن تجلب التوتر العصبی وهی کالسرطان فی جسم الانسان0 و الوقوف امام هذه العوامل تساعد علی حصول الامن و الاستقرار عند الانسان.وفی هذا البحث نری تغافل علماء النفس عن الامراض القلبیه مع اهمیتها القصوی فی الصحه النفسیه، ولم یروها امراضاً للنفس بالمعنى السائد عندهم، لاتهم لایرون القیم الاخلاقیه ضروریه للانسان، أولا یرونها من منظار مقدس کما یراها علماء الاخلاق، لانها أساسا لا تدخل فی موضوع علم النفس الذی یبحث فیه عن النفس الانسانیه بنظره موضوعیه لمکوناتها الذاتیه والعرضیه، بینما ینظر علماء الاخلاق الى النفس الانسانیه بنظره معیاریه لما ینبغی ان یتصف به الانسان من مثل وصفات فی حرکته الاتکاملیه. أی دراسه الانسان کما ینبغی ان یکون لا بما هو کائن فعلا الذی هو موضوع علم النفس. فالانسان فی نظر علماء النفس ماهو إلاّ حیوان متطور، فلا معنى للاهتمام بما وراء الامر الظاهر منه، وهو نفسه الانانیه.
حکمت در قرآن
نویسنده:
محمدجواد مخلصی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه در این رساله بیان می گردد تلاشی است برای روشن ساختن مفهوم حکمت، مصادیق و آثار آن، راه های ایجاد و تثبیت آن و موانع این صفت بدون شک با توجه به نقش عظیم این مفهوم در زندگی فردی و اجتماعی باید تمام زوایای آن مورد کنکاش قرار گیرد و به گونه ای که ملاحظه می شود بهترین راه برای تأمین این خواسته، بهره جستن از آیات کلام الهی و سخنان پیشوایان معصوم علیهم السلام است. نکته ای که تذکر آن بجاست جلب توجه به این مهم است که تنها بیان جنبه های نظری و آشنایی با آنها نمی تواند حکمتی بیافریند چرا که تکرار چندین و چند باره لفظ آب عطشی را فرو نمی نشاند و تصویر زیبای گل، بوی خوشی نمی پراکند. آنچه در این گفتار مورد بحث و بررسی قرار می گیرد عمدتاً ناظر به دیدگاه های مختلف درباره واژه حکمت خواهد بود. بعنوان مثال دیدگاه های شاخص نظرات علماء لغت، مفسرین، فلاسفه و از همه مهم تر روایات که هر یک بنوعی به تبین مفهوم و مصادیق حکمت از منظری خاص پرداختند. فلاسفه آن را همان علم فلسفه با همه گستره وجودیش دانسته اند. مفسرین با عنایت به آیات قرآن کریم بیشتر به بررسی مصادیق حکمت پرداخته، و روایات نیز که منبعث از اتصال صاحبان با وحی الهی است، بیانی دگرگون از مصادیق حکمت و آثار و موانع آن را سرلوحه خویش قرار داده اند. نتیجه اینکه درباره حکمت و مفهوم و مصادیق آن نمی توان به یک وحدت نظر اشاره کرد، بلکه در این با توجه به مشرب های گوناگون، هر عده به بیانی غیر از سایرین رسیده اند.
مبانی کلامی حجیت اهل بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن کریم
نویسنده:
مظهر عباس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این نوشتار ما به دنبال این مدعا هستیم که مبانی کلامی نقش اهل بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن کریم چه می باشد؟ یعنی به چه دلیل تفسیری که اهل بیت (ع)از قرآن کریم ارایه کرده اند، حجت است. به این منظور این نوشتار را در دو بخش ارایه کردیم. در بخش نخست به توضیح و تبیین تفسیر اهل بیت (ع) از قرآن کریم پرداخته ایم. بخش دوم که مهم ترین بخش است، به تبیین مبانی پرداخته است. به نظر ما حجیت تفسیری اهل بیت (ع) بر سه مبنا استوار است؛ نخست، اتصال اهل بیت (ع) به غیب است. دومین مبنا، برخورداری آنان از عصمت است، و سومین مبنا ارتباط اهل بیت (ع) با سیره نبوی است. بر اساس برخی روایات، پیامبر (ص) علم خود را به همه ی جانشینان و حتی به حضرت زهرا (ع) منتقل کرده است، بنابراین اهل بیت (ع) آگاه ترین افراد از سیره ی نبوی خواهند بود.
تحلیل هرمنوتیکی بخش هایی از نهج البلاغه (نمونه پژوهیِ «نقد برخی اصحاب رسول(ص)» و «زن»)
نویسنده:
الهه ویسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نهج البلاغه گزیده ای از کلام امام علی بن أبی طالب (ع) است که توانسته حلاوت و ملاحت را یکجا گرد آورد و سحر بیان و زیبایی فصاحت را با هم درآمیزد. کار گردآوری و تدوین نهج البلاغه توسط سید شریف رضی (ره) و با رویکردی ادبی در سال 400 ه.ق، یعنی حدود سیصد و شصت سال پس از شهادت امام علی (ع)، به پایان رسید. عدم ذکر سلسله اسناد، مصادر و منابع اغلب خطبه ها، پندها، وصایا و ... از سوی سید رضی بحث، سوال و تردیدهایی در زمینه برخی مباحث موجود در نهج البلاغه به وجود آورده است.ما برآنیم تا در این پژوهش به کمک یکی از گونه های تحلیل ادبی یعنی تحلیل هرمنوتیکی، و با روش شلایر ماخر، بخش‌هایی از کتاب «نهج البلاغه» را مورد بررسی قراردهیم.«هرمنوتیک» علم یا نظریه تأویل است، علمی که مسأله فهم متون و چگونگی ادراک و فهم و روند آن را بررسی می کند. هرمنوتیک شلایر ماخر به [یافتن] شیوه های پرهیز از بدفهمی اهتمام می ورزد. شلایر ماخر برای درک متن دو جنبه را مطرح می کند: نخست درک گفتار نویسنده و سپس درک ذهنیت او.ما در تحلیل هرمنوتیکی گذرایی که بر متن نهج البلاغه داریم، دو موضوع «زن» و «نقد اصحاب رسول (ص)» را از دیدگاه امام علی (ع) مورد دقت قرار می دهیم. قسمتی از کار حاضر سبک شناسی متن، به شیوه شلایر ماخر است و قسمتی دیگر، به پیروی از دیلتای، به زمینه تاریخی آن اشاره می کند. در نهایت، برخی از متن های نمونه پژوهشی مان را در قرآن نیز، به صورت بررسی مناسبت های معنایی، مورد مطالعه قرار داده ایم.در پایان بررسی نمونه های پژوهشی، مشاهده نمودیم که امام علی (ع) در مسئله انتقاد به برخی صحابه، فقط دغدغه اصلاح (فردی/اجتماعی) داشته اند. در مسئله «زن» نیز می بینیم برخی سخنان ایشان قابل تأویل، برخی خطاب به زن یا زنانی در همان دوره بوده است و برخی سخنان هم سند معتبری نداشته با کتاب و سنت هماهنگی ندارد و درنتیجه انتساب آنها به حضرت امیر (ع) رد می شود.
بررسی مجاز در دو سوره آل عمران و نساء
نویسنده:
امان‌بخت طعنه‌گنبدی,امان بخت طعنه گنبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تلاش برای دستیابی به مفاهیم بلند قرآن‌کریم‌،‌یکی از ضرورت‌های مسلم برای هر مفسر یا مترجمی است که انس با قرآن دارد‌؛‌مفاهیمی که در قالب الفاظ ریخته شده‌،‌الفاظی که در ورای آن‌ها معانی شگفتی نهفته است‌.استفاده از معنای مجازی در ادبیات پیش از نزول قرآن هم رایج بوده ، در اشعار جاهلی نمونه‌های زیادی از آن دیده می‌شود به‌خاطر این‌که مجاز یکی از ابزار زیباسازی کلام است و متکلم برای این‌که سخنش تأثیر و نفوذ بیشتری در مخاطب داشته باشد از این شیوه استفاده می‌کند‌ ‌و ظاهرا در تمام زبان‌های دنیا مشابه آن وجود دارد‌ و قرآن کریم هم که به زبان عربی نازل شد‌‌،‌‌منبع آرایه‌های زبان عربی به‌شمار می‌رود و از شیوه مجاز و زیبا‌سازی کلام بیش از هر سخن دیگری بهره برده است ما را بر آن داشته است تا جهت درک و فهم بهتر از واژه‌های موجود در قرآن و تعبیرات معنایی آن‌،‌وارد بحث مجاز شویم و به اندازه وسعت علمی خودمان از این اقیانوس بی‌پایان سیراب گردیم و در صدد یافتن جوابی برای این سوالات باشیم که‌‌: -آیا فقط می‌توان به دیدگاه‌های موافقین و مخالفین مجاز بسنده کرد و یا این‌که می‌توان از مجموع نظرات آن‌ها به یک نظر تلفیقی جدیدی دست یافت‌؟-آیا مجاز همانند نحو عربی تابع قواعد و قوانین خاصی است که بتوان با استناد به آن‌،‌رأی قطعی در مورد یک جمله صادر کرد و یا این‌که پایگاه آن ذوق است و مطابق با ذوق سلیم باید به یک نتیجه دست یافت‌؟-نقش مجاز در دستیابی به مفاهیم سوره آل‌عمران و نساء تا چه حد می‌تواند موثر باشد‌؟در این پژوهش که نحوه جمع‌آوری اطلاعات از کتاب‌ها و مقالات به‌صورت فیش‌برداری می‌باشد و با روش توصیفی-‌‌ تحلیلی انجام شده مجازات و انواع آن‌ها در دو سوره آل‌عمران و نساء بررسی شده است‌.
مساله شر از دیدگاه متکلمان اسلامی و متالهان جدید
نویسنده:
محمود رسولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جرا شرور در عالم وجود دارد؟ توجیه وجود شناختی شر چیست؟ چگونه وجود شر با صفات الهی جمع می شود؟ اینها سوالات اساسی مطرح شده در این تحقیق است که پاسخهای متعدد مطرح شده در فلسفه کلام را گرد آورده است ، پاسخهایی از فلسفه یونان ، فلسفه اسلامی ، رنسانس و فلسفه معاصر. برخی از فیلسوفان و متکلمان به دلیل عدم یافتن جوابی مناسب - اعم از عقلی یا تجربی برای این سوالات ، وجود شر را انکار کرده اند و برخی نیز وجود و صفات خداوند را به چالش فرا خوانده اند. به طور کلی ، مشکله شر اصل وجود خداوند و محدودیت یا عدم محدودیت صفات را به چالش فرا خوانده است . در حوزه فلسفه اسلامی مطالعه فلسفه اسلامی با مساله شر در رابطه با صفت عدل الهی است که در صدد دفاع از عدل برآمدند و شر را به گونه ای توجیه کرده ، از جمله اینکه شر امری است عدمی و یا شر قلیل است و یا اینکه شر مجعول بالتبع است و غیره که همه حکایت از آن دارد که بیشترین بها را به این صفت خداوندی می دهند. اما درفرهنگ غرب شر را معمولا با سه صفت دیگر از صفات الهی در تضاد می دانند . متکلمان چه ملحد و چه موحد می خواهند این تضاد را نشان دهند. آن صفات عبارتند از علم مطلق، قدرت مطلق و خیر خواهی مطلق که شر با این مسائل دارد که برای این مساله راه حل دفاع مبتنی بر اختیار و نظریه دادباوری ارائه داده است . این دو راه حل در واقع 2 مشکل منطقی و قرینه ای شر را تحت پوشش قرار می دهد. کسانی که معتقد به عدم تضاد بین شرور عالم و صفات و اهل وجود خداوند هستند لازم است به این سوال جواب دهند که رابطه راه حلها با مساله شر چگونه است و صفات خداوند با مساله شرور چگونه سازگاری دارد.
روش تفسیری سید مرتضی در امالی (سوره بقره)
نویسنده:
مهدیه لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابوالقاسم علی بن الحسین بن موسی مشهور به سید مرتضی و ملقب به علم الهدی و ذوالثمانیین ، از بزرگان علمای شیعه امامیه است . سید مرتضی ، متولد 355 و متوفی 436 هـ . ق ، برادر سید رضی ( ره ) گرد آورنده نهج البلاغه است . نسب شریف وی از سوی پدر به امام موسی بن جعفر (ع) و از سوی مادر به امام علی بن الحسین می رسد . وی در ادب ، فقه ، اصول فقه ، کلام ، تفسیر ، حدیث و رجال و سایر علوم عصر خود ، سر آمد زمان بود . ایشان پیشوای فقهی و متکلم و مرجع امامیه ، پس از در گذشت برادرش سید رضی گردید . وی در محیط علمی مساعدی رشد و نمو کرد و از محضر اساتید و بزرگانی چون شیخ مفید ، خطیب ادیب ، ابن نباته و شیخ حسن بابویه بهره جست . همچنین شاگردانی مانند شیخ طوسی ، قاضی ابن البراج ، ابو الصلاح حلبی ، ابوالفتح کراجکی ، سالاربن عبدالعزیز دیلمی و دهها نظایر این بزرگان را در حوزه درسی خویش تربیت نمود. ایشان تالیفات زیادی در علم کلام ، فقه ، اصول فقه و تفسیر دارد . از تالیفات مهم سید مرتضی ، کتاب « الامالی » ( دررالفوائد و غرر القلائد ) وی می باشد که جزو تفاسیر غیر جامع محسوب می شود ، یعنی همه سوره ها و آیات قرآن کریم تفسیر نشده است؛بلکه آیاتی که به نوعی فهم آنها مشکل و از لحاظ کلامی مورد بحث و توجه بوده ، در این کتاب تفسیر شده است . روش تفسیری ایشان ، در این کتاب شریف ، اجتهادی می باشد . ضمن اینکه با رویکردی کلامیبه دفاع از دیدگاههای شیعه امامیه پرداخته است . سید( ره ) در تبیین و توضیح مفردات آیات ، از اشعار عرب بهره فراوان برده است . در مجموع قواعد زبانی و ادبیات ، در کنار دلایل عقلی و کلامی ، مهمترین ابزارهای ایشان در تفسیر است . از جمله ویژگیهای تفسیر سید ؛ اتقان ، اختصار ، دفاع از ظاهر تعابیر قرآنی ، دفاع از معتقدات شیعه امامیه و اجتناب از تمسک به اسرائیلیات است .
بررسی انتقادی مبانی فلسفی مفهوم علم در اندیشه کوهن از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
سیدهادی ساجدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تامس کوهن فیزیکدانی است که رفته رفته به تاریخ علم علاقه‌مند شده و به مطالعه در آن حوزه پرداخته است. وی پس از سال‌ها فعالیت در تاریخ و فلسفه علم، و با تکیه بر مطالعات تاریخی- جامعه‌شناختی دیدگاهی را به جامعه علمی عرضه کرد که با عنوان انقلاب‌های علمی و یا پارادایم‌های علمی شناخته می‌شود. وی در این دیدگاه به این نتیجه رسید که آنچه علم را به عنوان رشته‌های علمی هدایت می‌کند پارادایم است. پارادایم در معنای عام خود تمام آن مجموعه از باورها، ارزش‌ها، فنون و غیره می‌باشند که اعضای یک جامعه خاص در آن شریک هستند. با این بیان، تا قبل از شکل‌گیری پارادایم دوران پیش علم است که به تعداد دانشمندان در یک رشته علمی، نظریه وجود دارد. اما با غالب شدن یک نظام بالادستی همه فعالیت‌های علمی در قالب آن پیش می‌رود که آن را اصطلاحاً پارادایم می‌خوانیم. پارادایم غالب سعی دارد طبیعت را در قالب مفاهیم و گزاره‌هایی قالب بندی کند. البته هیچ پارادایمی نمی‌تواند به طور کامل به این تطابق دست یابد و همیشه نقاطی مبهم و غیر قابل حل باقی خواهند ماند. مسائلی که پارادایم توان حل آنها را ندارد اعوجاج خوانده می‌شود و اگر اعوجاجات یک پارادایم استمرار یابد به بحران تبدیل می‌شود. شکل‌گیری بحران، پارادایم را در معرض سقوط قرار داده و جامعه علمی با ظهور یک پارادایم جدید که توان حل آن بحران‌ها را دارد، عملاً پارادایم جدید را بر پارادایم سابق ترجیح می‌دهد.این نظریه فارغ از انتقاداتی که به آن وارد است، بر مجموعه‌ای از اصول فلسفی استوار است که از منظر فلسفی اسلامی و البته با خوانش حکمت متعالیه در تعارض است. اولین اصل فلسفی و یا به عبارت دیگر معرفت‌شناسانه‌ی نظریه انقلاب‌های علمی، انکار رویارویی با واقعیت عریان است. از جمله دلیل‌های کوهن برای انکار امکان دست‌یابی به واقعیت خالص، یکی آموزش است و دیگری تاثیر تجارب پیشین در فهم کنونی دانشمند. بخش عمده‌ای از کتاب ساختار انقلاب‌های علمی مربوط به مثال‌های واقعی و تاریخی است که کوهن در تلاش از از لابلای آنها نشان دهد که چگونه به لحاظ تاریخی این امور در فهم دانشمندان تاثیر گذارده‌اند. در اینجا نیز باید گفت که نمی‌توان منکر تاثیرگذاری آموزش یا تجارب پیشین بر فهم دانشمند شد، اما نمی توان از این مثال‌ها چنین نتیجه گرفت که همه علوم گرفتار در چنگال آموزش و تجارب پیشینی هستند و هیچ راه فراری از آنها وجود ندارد. بنابر آنچه از صدرا نقل کردیم ممکن است عقل تحت تاثیر این امور به استنتاجات غلطی دست یابد، اما همان عقل به کمک معیارها و ابزارهایی که در اختیار دارد می‌تواند خود را از تاثیرپذیری این امور نجات داده و یا حداقل در آنها تجدید نظر کند.دلیل دیگر کوهن عدم انطباق تامّ نظریه با واقعیت تجربی است. با توجه به اینکه کوهن علم را به عنوان یک مجموعه و نه تک گزاره لحاظ می کند، باید سخن او را پذیرفت.ملاصدرا به این حقیقت اشاره کرده و می‌گوید: «بخشی از علم مطابق با واقع است و بخشی غیر مطابق با واقع که جهل نامیده می‌شود». بنابراین هیچ دانشمندی نمی‌تواند ادعا کند همه دانسته‌هایش مطابق واقع است و خطا در آنها راهی ندارد، لکن باید توجه داشت که این مساله به هیچ وجه به معنای عدم امکان درک واقع نیست. همان دانشمند می‌تواند بار دیگر بر اساس موازین و معیارهای معتبر به سراغ دانسته‌هایش رفته و آنها را محک بزند.محدودیت زبان نیز کار را برای فهم واقع دشوار می‌کند، اما ناممکن نمی‌کند. دانشجوی زبانی که تنها هزار واژه از زبان جدید را آموخته است در برقراری ارتباط با صاحبان آن زبان ناتوان نیست بلکه دچار سختی می شود. او اگر واژه مورد نظرش برای انتقال یک مفهوم را نداند، ناچار است با سختی زیاد و با استفاده از واژگان دیگر آن مفهوم را به مخاطب خود منتقل کند، این به معنای امتناع برقراری ارتباط نیست، بلکه این محدودیت زبان تنها کار را سخت می‌کند.دومین اصل فلسفی نظریه انقلاب‌های علمی این است که با تغییر نظام اندیشه‌ای محقق و یا به عبارت دیگر با تغییر پارادایم حاکم، جهان پیرامونی محقق نیز تغییر خواهد کرد. موضع صدرالمتالهین نسبت به این مبنا منفی است. وقتی کوهن پارادایم را همچون تار عنکبوتی می‌داند که دانشمند در آن گرفتار است و هیچ راه برون‌رفتی از آن ندارد، جهان دانشمند را نیز همین تار عنکبوت می‌داند. دانشمند هیچ راه ارتباطی به خارج ندارد و عالم خارج برای او همان پارادایمی است که در آن می‌اندیشد. بنابراین بسیار منطقی به نظر می رسد که با تغییر یک پارادایم با این تلقی، جهان پیرامونی دانشمند نیز تغییر کند؛ چرا که جهان پیرامون او چیزی جز همان پارادایم نیست.در مقابل، وقتی بطلان آن مبنای غلط را روشن کردیم، به تبع نتیجه مترتب بر آن نیز باطل می‌شود. این گونه نیست که پارادایم همه هستی دانشمند باشد و او راهی به عالم خارج نداشته باشد، بلکه دانشمند با رعایت اصول جهان خارج را درک می‌کند، گر چه گاهی در این ادراک دچار خطا می‌شود. وقتی دانشمندی به خطاهای خود پی می‌برد، جهان پیرامونش تغییری نمی‌کند. در این حالت تنها تلقی او نسبت به برخی از واقعیت اصلاح می‌شود.سومین مبنای فلسفی-معرفت‌شناختی نظریه تامس کوهن عدم پذیرش معیاری برای قضاوت بین پارادایم‌هاست. به تعبیر وی، پارادایم‌ها قیاس‌ناپذیرند. کوهن به سه دلیل اعتبار معیار صدق را نمی‌پذیرد و عملاً به سوی نظریه «توقف» گرایش پیدا می‌کند. در مقابلملاصدرا به پیروی از حکمای اسلامی هر سه دلیل کوهن را به نقد می‌کشد. بدیهیات اولیه به عنوان مواد شکل دهنده معرفت و قوانین علم منطق به عنوان صورت تالیف و ساماندهی معرفت متعلق به هیچ پارادایم خاصی نیست. این حقایق فراپارادایمی هستند و صحت نتیجه‌اش مشروط به موافقت دانشمندان بزرگ یا اعتراف جمهور نیست، بلکه به عین حقیقت و متن واقع و امور خارجی صرف ناظر است. با این بیان مشکل دور مورد تصور کوهن نیز حل می‌شود. اکنون با وجود این معیارها جایی برای انکار اعتبار صدق نیست.نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، نحوه دست‌یابی کوهن به این نظریه می‌باشد. ویژگی عمده کتاب ساختار انقلاب‌های علمی بیان مثال‌ها و شواهد عینی و تاریخی است. کوهن با توجه به تخصصش در فیزیک و در پی آن علوم تجربی مرتبط مانند شیمی، نجوم و غیر اینها، وقتی بسیار زیادی صرف یافتن شواهد تاریخی کرده است. وی در این کتاب با مهارت بسیار فوق‌العاده‌ای شواهد تاریخی را به گونه‌ای کنار هم می‌چیند که نتیجه‌ای جز آنچه او بدان رسیده، نمی توان به دست آورد. این شواهد تاثیر روانی بسیار زیادی بر مخاطب در پذیرش ادّعای وی دارد. مخاطب با مطالعه این کتاب احساس می‌کند، حقیقت علم را با چشمانش در تاریخ می‌بیند و با گوش‌هایش صدای خرد شدن یک پارادایم و جانشینی پارادایم دیگر را می‌شنود، از این رو هیچ جایی برای شک وجود نخواهد داشت. اما حقیقت این است که بر اساس مبناگرایی اسلامی، نمی‌توان چندان به این شواهد دلخوش کرد. عمده نتایج حاصل از جمع‌آوری این مثال‌ها، برگرفته از حدس و استقراء ناقص می‌باشد که از لحاظ علمی جز گمان نتیجه‌ای ندارد؛ چرا که از لحاظ علمی نمی‌توان با دیدن چند مثال حکمی کلی برای همه تاریخ بشر صادر کرد.ممکن است چنین پرسیده شود که بالاخره در علوم تجربی چه باید کرد؟ آن بدیهیات اولیه آن قدر کلی و انتزاعی هستند که به کار علوم تجربی نمی‌آیند، آیا باید باب علوم تجربی را بست؟ پاسخ این است که بسیاری از آن بدیهیات به طور مستقیم مورد کاربرد علوم تجربی است. از آن جمله می‌توان به اصل امتناع اجتماع و ارتفاع نقیضین، عدم امکان جمع بین ضدین، مساوی بودن دو شیء مساوی با یک شیء مشترک و امثال این موارد نام برد. آنچه مورد تاکید است، حضور عقل در تمام این مراتب می‌باشد. با گذر زمان و ساخت ابزارهای دقیق‌تری برای ادراکات حسّی، و ارائه دریافت‌های جدید حسّی عقل در استدلال‌های گذشته خود بازنگری کرده و ممکن است قاعده‌ای را که مطلق می‌پنداشته، تخصیص بزند یا به درک جدیدی از آن برسد، اما این تلاش و درگیری دائمی علمی که تحت اشراف عقل رخ می‌دهد و در پی آن نتایج نون به نو حاصل می‌شود، به هیچ وجه دلیلی بر نسبی‌گرایی و یا نفی معیارهای صدق نمی‌باشد. مهم آن است که ابزارها و معیارهای لازم در اختیار بشر قرار دارد، این دانشمندان هستند که باید با به کارگیری توانایی خود طبیعت و نظام آفرینش را بهتر و کامل‌تر درک کنند و البته در این مسیر از ادعاهایی بیش از آنچه دلیل به اثبات می‌رساند پرهیز کنند.چهارمین مبنای کوهن انکار هدفمند بودن طبیعت است. و البته سخن کوهن راجع به انکار طبیعت هدفمند نیز بدون شک مورد اعتراض ملاصدراست. در واقع وقتی انسان قدمی خطا در راهی گذاشت، هر چه جلوتر می‌رود به خطاهای خود می‌افزاید. کوهن در زمانی زندگی می‌کند که اندیشه تطور انواع داروین به عنوان یک اصل قطعی و یقینی قلمداد می‌شود، او نیز تحت تاثیر همین اندیشه حرکت به سوی هدفی مشخص را انکار می‌کند. اینجا نیز همان خطای مورد ارتکاب در مورد هیئت بطلیموس تکرار شده است. اصلی که تنها یک حدس برگرفته از شواهدی تجربی است و از قطعیت و استحکام لازوال برخوردار نیست به عنوان اصلی حتمی و غیرقابل خدشه تلقی شده و تلاش می‌گردد در همه حوزه‌های معرفتی تطبیق داده شود. همه الهیون و از جمله ملا صدرا به هدفمند بودن طبیعت و نظام آفرینش اعتقاد دارند. این جهانی است که خداوند متعال خلق کرده و هزاران اسرار نهفته در آن قرار داده است. انسان به قدر طاقت بشری خود می‌تواند تنها از گوشه‌ای از این اسرار و حقایق پرده‌برداری کند.پنجمین و آخرین مبنای نظریه انقلاب‌های علمی این است که هستی علم را تنها در یک پدیده اجتماعی- روان‌شناختی خلاصه کرده و واقعیتی فراتر از آن برای رشته‌های علمی قائل نیست. ملاصدرا چنین هستی محدودی را برای علم نمی‌پذیرد و البته قبل از بررسی موضوع باید به تمایز اساسی بین مفهوم علم در نظر کوهن با مفهوم علم و معرفت در نظر صدرا توجه کرد. منظور کوهن از علم، دیسیپلینیا رشته علمی همانند فیزیک، شیمی و غیره است. در مقابل، مراد صدرا از علم، مفهوم عام آن یعنی معرفت‌های کسب شده توسط انسان است. بنابراین باید به گونه‌ای بحث را پیش ببریم که این دو معنا با هم پیوند خورده و در نقاط مشترک مورد مقایسه قرار گیرند.تامس کوهن به جنبه‌های جدیدی از دنیای علم توجه نموده و تلاش کرد نشان دهد که برخلاف تصوّر اثبات‌گرایان، تحصیل علم و نظریات علمی یک مسیر خودکار و عاری از القائات انسانی ندارد. وی با برشمردن مثال‌های تاریخی فراوان، تاثیرگذاری عوامل فردی، اجتماعی و معرفتی در تولید علم را به خوبی نشان داد. او در ادامه و بر اساس این تاثیرگذاری‌ها، علم را پدیده‌ای صرفاً اجتماعی لحاظ کرد و از این بعد به بررسی آن پرداخت. بنابراین ماهیت علم در نگاه او امری اجتماعی- تاریخی است که در بستر زمان شکل می‌گیرد و مسیر خود را بدون آنکه هدفی از پیش تعیین شده داشته باشد، ادامه می‌دهد. وقتی علم به عنوان نهادی اجتماعی تلقی می‌شود، به طور قهری نحوه مطالعه آن نیز به شکل خاصی رقم می‌خورد. در این نوع مطالعات باید به زمینه‌های پیدایش، جامعه متخصصان آن علم، محیط‌های علمی قبل از آن، نیازها و پرسش‌های جامعه از آن علم و اموری از این دست پرداخت. در مقابل، ملاصدرا اصل دانش‌های بشری را از سنخ وجود می‌داند، بنابراین معرفت امری اعتباری و قرادادی نیست. علم حقیقتی ناب و مجرد است که انسان می‌تواند با طی مسیر مشخص شده و با اجتناب از راهزنان طریق به آن گوهر نورانی دست پیدا کند. چنانچه وحی رابطه‌ای است قدسی و الهی است، اما وقتی به جامعه انسانی وارد می شود، رنگی اجتماعی به خود می‌گیرد. علم نیز در همان معنای عام خود یعنی معرفت‌های انسانی اندک اندک در ذهن دانشمندان شکل گرفته و به صورت مدوّن و منظم به دیگران ارائه می‌گردد. بنابراین رشته‌های علمی همان معرفت انسانی است که در قالب‌های مرسوم اجتماعی عرضه می‌گردد.ملاصدرا همچون حکیمان مسلمان برای این رشته‌های علمی واقعی برتر قائل می‌باشد. اینجاست که تفاوت اساسی ماهیت علم در نظر کوهن و صدرا روشن می‌گردد. صدرا رشته‌های علمی را مرتبه‌ای نازله از حقیقتی برتر می‌داند که البته ممکن است خطاها و غرض‌ورزی‌هایی در آن رخ داده باشد، در مقابل کوهن برای تنها همین رشته‌ها را دیده و چیزی بیش از واقعیتی اجتماعی برای آنها را نمی‌پذیرد.تبیین‌هایی که کوهن از عوامل موثر در نظر دانشمندان ارائه می‌دهد، برای ملاصدرا امری تازه نیست. قرآن کریم و سنت اسلامی مملو است از عواملی که درک صحیح بشری را دچار خدشه می‌کنند. آنچه متفاوت است، چگونگی تفسیر این عوامل می‌باشد. از نظر صدرا، این عوامل فردی، اجتماعی و معرفتی قاطعان طریقی هستند که می‌توانند راه رسیدن به حقیقت را سد کنند. این دوگانگی در تفسیر نتیجه‌ای منطقی از سخن قبل است. وقتی کوهن هیچ پشت‌پرده‌ای برای علم قائل نیست، طبیعتاً به آنچه تحقق می‌یابد اصالت داده و همان را علم می‌داند، اما اگر رشته‌های علمی را تنها تجلی و ظهوریافته حقیقتی دیگر دانستیم، تفسیر ما از این عوامل متفاوت خواهد بود. اینها عواملی هستند که مانع تجلی و ظهور صحیح و کامل حقیقت می‌شوند.کوهن در سخنان خود چنین می‌گوید: «پارادایم جدید یا سرنخی کافی برای بسط و تفصیل آتی یک پارادایم، دفعتاً و بعضاً در نیمه دل شب، در ذهن دانشمندی که عمیقاً غرق در بحران استظهور می‌کند». این کلام به وجهی ماورایی از علم اشاره دارد که گویا نظریه‌های جدید علمی همچون وحی از عالم بالا به ذهن دانشمند القا می‌شود. شهید مطهری این توان بشر را «حسّ الهام‌گیری» می‌نامد. اودر ادامه می‌گوید: «چیزى که این حس را رشد مى‏دهد تقوا و طهارت و مجاهدت اخلاقى و مبارزه با هواهاى نفسانى است. از نظر منطق دین، این خود امرى است غیرقابل انکار». این بیان که خود کوهن نیز بدان معترف است، بیان کننده همان حقیقت والای علم است که البته با غفلت از آن، علم تنها ماهیتی اجتماعی پیدا خواهد کرد.
شرح مشکلات تاریخ راحه‌الصدور و آیه‌السرور راوندی شامل معانی و ترکیبات ، ترجمه آیات و احدیث و اشعار و امثال عربی ...
نویسنده:
ابراهیم اقبالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
-1بخش اول (مقدمه) : این بخش که به معرفی کتاب و مولف آن می‌پردازد ترجمه‌ای است از مقدمه انگلیسی مصحح کتاب مرحوم محمد اقبال که در صفحات (XLII - XV) کتاب آمده است . -2بخش دوم (شرح اشعار فارسی) : در این بخش به شرح اشعاری که مولف از خود و شعرای دیگر به زبان فارسی به عنوان استشهاد و استناد آورده، پرداخته شده است . -3بخش سوم (شرح برخی از جملات و عبارات فارسی متن) : در این بخش به توضیح و تفسیر بعضی از جملات فارسی پرداخته‌ام که به نظر می‌رسد نحوکهن، لغات مهجور و سیاق خاص کلام، فهم معنی آنها را مشکل کرده است . -4بخش چهارم (شرح عبارات عربی) : در این بخش به معنی و توضیح آیات ، احادیث ، اشعار و امثال عربی پرداخته‌ام. -5بخش پنجم (توضیح بعضی از اعلام) : در این بخش بعضی از اعلام تاریخی و جغرافیائی را که دانستن معنی، موقعیت یا سرگذشت آنها به فهم متن کمک می‌کند، توضیح داده‌ام. -6بخش ششم (معنی لغات و ترکیبات) : در این بخش که بخش پایانی این وجیزه است ، لغات و ترکیبات مشکل متن با صفحه و سطری که در متن به کار رفته، نوشته و معنی‌شده و هرجا که لازم بوده شاهد مثال از خود متن داده شده که خواننده عزیز بتواند با مقابله لغت و معنی داده شده آن با متن، متن را بهتر بفهمد. مثلا: هزاریک =یک‌هزارم (ص 13 س 12) و نیز (ص 357 س 9) هزار یک علم شافعی ندارد.
پیامد های کلامی تصرفات بشر در خلقت
نویسنده:
مهدی نکویی سامانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:پژوهش حاضر به بررسی و تبیین ماهیت و ویژگی‌های افعال بشری، وپیامدهای کلامی تصرفات بشر در خلقت می پردازد. تصرفات کنونی بشر به طور قطع دارای لوازم وپیامدهای گوناگونفلسفی وکلامی است واز آن جهت که این تصرفات بشری در مخلوقات الهی صورت می گیرد که بر اساس مبانی کلامی وفلسفی و اصول اعتقادی افعال الهی بوده وخلق الهی کامل واحسن ،حکیمانه وغایتمند وتابع علم ومشیت وتدبیر ربوبی است ولذا با توجه با این اصول کلامی واعتقادی و اهداف خاص تشریعی، نظیر: وعده ظهور حضرت حجت بن الحسنبرای اقامه حق وعدلوگسترش دین توحیدی باید دید تصرفات بشر با توجه به پیامدهای کلامی آن چگونه قابل تبیین وتحلیل هستند،به گونه ای که این گونه پیامدها وچالش ها را در پی نداشته باشند ولذا طرح این موضوع هم از منظر تبیین ماهیت وفلسفه افعال بشر وهمبه جهت پاسخ گویی به این چالش های کلامی مهم ودر خوربررسی وتحقیق است. نوشتار حاضر با استناد به مبانی متقن کلامی وبراهین قوی وقویم پس از اشاره به برخی از تصرفات چالش زا ، مهم ترینمسائل کلامی و فلسفی مربوطه را مطرح ومورد تحلیل قرار داده و کوشیده است تا مسائل مطروحه را پاسخ دهد. این تحقیق دستاوردها ونتایج متعدی از حیث نظری و کاربردی وعلمی دارد. که مهم ترین آنها عبارتند از: یک؛ارائه نظریه ای کامل وجامعدر باب ماهیت حقیقی فاعلیت انسان ومبانی فلسفی وکلامی آن. دو؛ پاسخ به چالش های وشبهات مطروحه ورایج با استناد به مبانی متقن فلسفی وکلامی. سه؛ ارائه نظریه در باب رابطه بایسته ونوع مواجهه معقول انسان وطبیعت ،چهار؛ ارائه پیشنهاد هایی برای تدوین نظریه در باب فلسفه افعال و فلسفه تکنولوژی. اشاره به رابطه علی بین نظام تکوین وتشریع وعدم امکان نظریه استقلالی به انسان،طبیعت وجهت داری علم وافعال وتکنولوژی بشری.واژگان کلیدی: خلقت، تصرفات بشری، فاعلیت الهی،پیامدهای کلامی ،فلسفه افعال، حکمت،غایت مندی ،تدبیر ربوبی، نظام احسن.
  • تعداد رکورد ها : 314143