جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 130
خود آگاهی از دیدگاه کانت
نویسنده:
اعظم محسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیدهعلی‌رغم تأکید بسیاری از مفسران مبنی بر اینکه کانت و نظام فلسفیش امکان ارائه تعلیمی مثبت درباره "خود" را نمی‌تواند داشته باشد؛ نگاهی کوتاه به اصل و بنیانی که نظام فلسفی کانت بر مبنای آن شکل گرفته است، نشان خواهد داد که کل رویکرد کپرنیکی کانت به فلسفه از مفهوم ذهن (خود) و قوای خاصش نشأت می‌گیرد؛ از همین رو می‌توانیم ضرورت پرداختن به این مبحث را از همان ابتدا در نظام فلسفی کانت احساس کنیم.کانت، با توجه به دو تعلیم اساسی فلسفه‌اش، یعنی منفعل دانستن حس و پیشینی دانستن زمان به مثابه صورت حس درونی به ما نشان می‌دهد که ما هیچگاه نمی‌توانیم به شناختی از خود فی‌نفسه دست پیدا کنیم؛ ما آن را صرفاً آنگونه که بر ما پدیدار می‌شود می‌شناسیم. اما با این همه از همان ابتدا اصل را بر "ذهن" یا "خود" می‌گذارد و با تکیه بر ویژگی‌های خاصش سعی می‌کند که نظام فلسفی را بنیان نهد که نه تنها از مسائل و معضلاتی که در فلسفه‌های گذشته وجود داشته مبرا باشد؛ بلکه به نوعی بر طرف کننده آنها نیز باشد.نکته مهم و حائز اهمیتی که ما در این رساله سعی داشتیم نشان بدهیم؛ این است که تأکید کانت بر "خود" و بحث درباره خصوصیات و مراحل رشد آن در انسان هیچگاه نباید با مباحث روانشناسانه در این خصوص یکی گرفته شود؛ چنانچه او خود بار‌ها بر این نکته تأکید می‌کند و حتی بسیاری از تعالیمش من جمله نقد‌هایش بر تعالیم لاک که از آن تعبیر به فیزیولوژی ذهنی می‌کند؛ نیز تأییدی بر این مطلب است. البته این نکته را نمی‌توان از نظر دور داشت که مباحث او در بعضی موارد به مباحث روانشناسانه در این خصوص نزدیک می‌شود؛ اما با این همه هدف و مقصدی که او با طرح این مباحث دنبال می‌کند، بسیار دور از آن چیزی است که روانشناسان دنبال می‌کنند. هدف از طرح این مباحث،نشان دادن این مطلب است که "خود" یا "ذهن" اصل و اساس در عالم است. اگر ما می‌بینیم که فلسفه‌های گذشتگان به بن بست رسیده؛ از آن رو‌ست که آنها هیچ یک به این مطلب توجه نداشتند که اصل، ذهن و خود است و ما باید بدنبال این باشیم که همه چیز با ذهن ما مطابق باشد نه بالعکس. این ماییم که نظم و قاعده‌مندی را در پدیدار‌ها نمودار می‌سازیم؛ به تعبیری این ما و ذهن ماست که قوانین و مقرراتی را از سوی خود کشف می‌کند و سپس بر طبیعت تحمیل می‌کند و به نوعی طبیعت را وادار به اطاعت از آنها می‌کند.تأکید کانت بر این نکته که در سراسر آثارش، چه در حوزه نظری چه در حوزه عمل و زیبایی شناسی نمایان است؛ نشان دهنده این مطلب است که "خود" و "ذهن" اصل و اساسی را شکل می‌دهد که او تعالیمش را از آن بیرون می‌کشد. ما در این رساله، نقد عقل محض و تا حدودی رساله انسان شناسی را اصل قرار داده‌ایم؛ اما این مبحث، مبحثی است که در سایر آثار کانت نیز قابل بررسی است.کلید واژه‌ها: خود‌آگاهی، خود‌شناسی، ادراک نفسانی، خود‌آگاهی استعلایی، خود‌آگاهی تجربی.
تبیین و نقد فلسفه اخلاق کانت
نویسنده:
محمد محمدرضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله در وهله اول به تبیین و تفسیر اخلاق کانت که یکی از نگرشهای عمده در حوزه اخلاق است ، می‌پردازد. و سپس آن را نقادی می‌کند. انسانها همواره با این سوالات اساسی مواجه بوده‌اند: چه چیزی خیر و چه چیزی شر و بد است ؟ آیا انسانها می‌توانند اعمال خوب را از بد تشخیص دهند یا اینکه خدا باید آنها را آشکار سازد؟ از انجام این اعمال چه هدفی داریم؟ در این زمینه به طور کلی دو گرایش اساسی در حوزه اخلاق وجود دارد یعنی گرایش غایت گرایانه و وظیفه‌گرایانه. اخلاق کانت یک نوع اخلاق وظیفه‌گرایانهاست که بر آن است که ما می‌توانیم بدی و خوبی یک عمل را از طریق خود عمل و معیارهای آن وراء آن تشخیص دهیم. در حالی که اخلاق غایت‌گرایانه بر آن است که خوبی و بدی عمل را بر حسب نتایج آن تعیین می‌کنیم. بنابراین کانت معتقد است که اخلاق مستقل از هر علمی حتی مابعدالطبیه و دین است . او با قاطعیت و روشنی می‌گوید: "اخلاق نه نیازمند تصور وجود دیگری بالای سر آدمی است تا او وظیفه خویش را بشناسد و نه محتاج انگیزه‌ای غیر از قانون اخلاقی به وظیفه خود عمل کند. بنابراین اخلاق به هیچ روی به خاطر خودش به دین نیاز ندارد بلکه به برکت عقل محض عملی خود بسنده و بی‌نیاز است ." این نوع نگرش به اخلاق بی سابقه بوده است . از این رو می‌توان گفت که او انقلاب مهمی را در اخلاق پدید آورده است . کانت با تحلیل اعتقادات اخلاقی متعارف تلاش می‌کند که پیش فرضها و اصول پیشینی آنها را به دست آورد. او در این راستا به امر مطلق یا معیار عمل اخلاقی می‌رسد و صورت‌بندیهای متعددی از آن ترسیم می‌کند. اگر عملی با این صورت‌بندیها سازگار بود اخلاقی و الا غیراخلاقی است . آنها عبارتند از: 1) صورت‌بندی قانونی کلی یا قانونی طبیعت . 2) صورت‌بندی غایت فی‌نفسه 3) صورت‌بندی خودمختاری اراده و کشور غایات . اشکالات متعدی بر آنها وارد است . به نظر او صورت‌بندی خودمختاری، مهمترین است . او با تحلیل اخلاقی وجود خدا و جاودانگی نفس و آزادی را اثبات می‌کند در حالی که به عقیده او عقل نظری ناتوان از اثبات آنها بود. از این رو اخلاق به دین منتهی می‌گردد نه برعکس . به نظر ما، هر چند تلاش کانت برای به دست آوردن معیارها و ضوابط اخلاقی، ستودنی است ولی فلسفه اخلاق او فاقد استحکام منطقی است و اشکالات متعددی بر آن وارد است . فی‌المثل استدلال او بر وجود خدا مستلزم نفی آزادی انسان است . و در پایان ما اخلاقی را تایید می‌کنیم که ترکیبی از احکام عقل و دستورات . یعنی با اصول عقلی خود را به دین می‌سپاریم و بدین وسیله خود را رستگار می‌کنیم.
رابطه دین و اخلاق ازدیدگاه آیت‌الله مصباح وکانت
نویسنده:
رسول صدوقی فرید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه دین و اخلاق و نسبت آن با یکدیگر، یکی از مباحثی است که در چند سده اخیر مورد توجه بیشتر پژوهشگران حوزه دین قرار گرفته است. درون دینی یا برون دینی بودن مفاهیم اخلاقی و کارکرد و اهداف آن و نیز هم‌پوشانی آن با برخی اهداف دین، از جمله مسائلی است که در این حوزه مورد توجه قرار گرفته است. مهمترین سوال اساسی در این رابطه ‌این است که چه نسبتی بین دین و اخلاق وجود دارد؟ آیا دین و اخلاق مستقل از یکدیگرند به این معنا که هیچ گونه پیوندی میان آنها نیست؟ یا این که غیر مستقل و وابسته به یکدیگرند. در صورت دوم آیا دین به اخلاق وابسته و نیازمند است یا اینکه اخلاق نیازمند دین است؟ خدمات دین و اخلاق به یکدیگر چگونه است؟ بدین منظور در این پایان نامه، دیدگاه دو اندیشمند و فیلسوف اسلامی و غربی (آیت الله مصباح و کانت) را به طور خاص و تفصیل مطرح کردیم و از بین دو دیدگاه نظریه آیت الله مصباح را به عنوان نظریه جامع و کامل‌تر بر گزیدیم. از دیدگاه آیت الله مصباح اخلاق، جزیی از دین به ‌شمار می‌آید؛ یعنی رابطه دین و اخلاق، رابطه‌ای ارگانیکی مانند رابطه تنه درخت با کل درخت است. ولی کانت اخلاق را هم در مقام شناخت و هم در مقام عمل، مستقل از دین می‌داند با اینکه ارتباط آن دو حقیقت را نیز ضروری می‌شمرد.
بررسی تطبیقی تکالیف اخلاقی انسان نسبت به خود از دیدگاه کانت و اخلاق اسلامی
نویسنده:
اکرم نعمتی هابیل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده شناخت تکالیف اخلاقی انسان در قبال خود نقش سازنده ای در رسیدن خود آدمی به سعادت ومراعات حقوق اخلاقی فرد نسبت به دیگران ایفا می کند .بررسی تطبیقی این موضوع بیندیدگاه اخلاق اسلامیو اخلاق کانتی، وجوه مشابهت واختلاف را در معنا ،مبدأ ،معیار تکلیف اخلاقی ،انگیزه وغایت فعل اخلاقی نشان می دهد. با تأکید هر دو مکتب اخلاقی بر عقل ،کانت عقل عملی را تنهامبدأ و منشأ تکا لیف اخلاقی می داند، حال آن که در اخلاق اسلامی علاوه بر عقل ،بر فطرت ووحی نیز به عنوان مبدأ تکالیف تأکید شده است . هر دو مکتب اخلاقی علاوه بر حسن فعلی ،بر حسن فاعلی در فعل اخلاقی تأکید فراوان دارند ،با این تفاوت که کانت نیت انجام تکالیف را صرفاً احترام به قانون به دور از هر گونه سود و منفعت می داند ،که به نوعی به نفی غایت گرائی در انجام تکالیف منجر می گردد.امّا در اسلام انگیزه های اخلاقی در یک نظام طولی ودر رأس آن ها(( رضای الهی )) مطرح می شود .در فلسفه اخلاق کانت ،نه تنها(( بایدها))از ((هست ها)) استنباط نمی گردند، بلکه هست هایی مثل وجود خدا واختیار از باید اخلاقی در عقل عملی استنتاج می گردند.امّا در اسلام رابطه فعل وکمال آدمی مدنظر بوده و((باید)) بر اساس کمال که یک امر واقعی است استنتاج می گردد.علی رغم تفاوت ها در مبانی این دو مکتب ،در تعیین وتحلیل مصادیق تکالیف اخلاقی مثل خود شناسی ،صبر ،عزت نفس اختلاف چشمگیری وجود ندارد. کلید واژه ها: تکلیفاخلاقی،خود، اخلاق اسلامی، کانت، عقل عملی، انگیزه اخلاقی،قانون اخلاقی .
چیستی و معیار صدق از دیدگاه ملاصدرا و کانت و تبیین لوازم اعتقادی آن
نویسنده:
مهدی امینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله چیستی و معیار صدق را از نگاه دو فیلسوف بزرگ، ملاصدرا و کانت، بررسی می‌کند. معرفت‌شناسی نه تنها یکی از مهم‌ترین دانش‌های فلسفی و مبنایی‌ترین آن تلقی می‌شود، بلکه اساسی-ترین پایه در رسیدن به گامهای بعدی نیز می‌باشد؛ به این معنا که اگر اصل معرفت انکار شود تمام دانش های انسان زیر سوال می رود. هدف این تحقیق عمق بخشیدن به مقوله صدق و بررسی آن در دو حوزه متفاوت فلسفی است؛ به خاطر نوپا بودن این مسئله معرفت‌شناختی، و پیچیدگی در مباحث کانت، به ویژه نبود دیدگاهی نظام‌مند از او، نگارنده تصمیم دارد تا ابعاد، زوایا و مولفه های «صدق» رابررسی کند. روش تحقیق پایان‌نامه، توصیفی تحلیلی درباره چیستی و معیار صدق از دیدگاه ملا صدرا و کانت است. از طرفی نتایج به دست آمده در مورد چیستی صدق از منظر صدرالمتألهین همان مطابقت قضیه با واقع است؛ بنابراین او در باب معیار صدق مبناگراست. یعنی معتقد است همه گزاره‌ها و معرفت‌های انسان به گزاره‌های پایه بی نیاز از اثبات منتهی می‌گردد. از طرف دیگر کانت، معرفت شناسی را محصول مشترک ذهن و ارتسامات حسّی برگرفته از اشیای خارجی می‌داند. از نظر کانت، جای ذهن و عین باید عوض شود. برخی از شارحان از جمله نورمن کمپ اسمیت او را از مبدعان و بنیانگذاران انسجام گرایی معرفی کرده‌اند؛ که این دیدگاه مبتنی بر درون‌گرایی در معرفت است. معیاری که کانت به آن اشاره می‌کند، مطابقت واقع با ذهن است طوری که واقعیت، با استفاده از مقولات دوازده گانه بر ذهن منطبق می‌شود و مکانیزم شناخت را تبیین می‌کند. اما مهمترین لوازم اعتقادی ملاصدرا و کانت درباره صدق این است که ملاصدرا هستی شناسی را با معرفت شناسی پیوند می‌دهد وی معرفت را هم سنخ وجود بلکه عین وجود می داند و اما برخی از لوازم اعتقادی معرفتی کانت درباره صدق این است که از نظر کانت علم را نباید با وصف کاشفیت از واقع و نفس الامر تعریف کرد وآنچه به عنوان‏ معرفت در ذهن انسان صورت می‏بندد، دیگر تصویری‏ دست نخورده از عالم واقع و خارج نیست، بلکه تصویری‏ است ساختهء مشترک ذهن و عالم خارج،که آن را «پدیدار» یا «فنومن» می‏نامد.
نسبت حقیقت و انسان از منظر فیلسوفان مدرن
نویسنده:
قدرت الله قربانی
نوع منبع :
مقاله , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مجتمع آموزش عالی شهید محلاتی,
چکیده :
دوره مدرن به ­لحاظ معرفت­ شناختی دارای اهمیت خاصی است؛ زیرا از یک سو نسبت جدیدی میان انسان و حقیقت تعریف گردید که در آن فیلسوفان مدرن چون دکارت، کانت و نیچه نقش زیادی داشتند و از دیگر سو انسان توانست محور و ملاک فهم و تفسیر حقیقت گردد. در واقع در این دوره خودبنیادی معرفت­ شناختی انسان نقش بسیار مهمی در نگاه به کل هستی دارد. دکارت با محوریت اندیشه کوژیتو، روش ریاضی و عقل­گرایی، و ملاک تصورات واضح و متمایز، کانت با مقولات پیشین، انقلاب کپرنیکی، محوریت عقل انسانی در اخلاق و دین، نیچه با تمرکز بر اراده معطوف به قدرت، ارزش­گذاری مجدد و نهیلیسم، و سارتر با نشاندن انسان به ­جای خدا در سیر تکاملی تدریجی، در خودبنیادی معرفت ­شناختی و محوریت انسان در فهم یقین و حقیقت نقش زیادی داشتند. نتیجه این نظام فکری، بدفهمی یا غفلت از امور ماورای طبیعی، دین و اخلاق و محدود کردن انسان به تمشیت حیات دنیوی بود.
صفحات :
از صفحه 27 تا 48
موضع‌گیری کانت درباره‌ی براهین اثبات وجود خدا
نویسنده:
فاطمه فاضل زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
بررسی اصل غایت فی‌نفسه بودن انسان در فلسفه وظیفه‌گرایانه کانت
نویسنده:
ژاله رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دیدگاه متداول این است که نظریه اخلاقی کانت یکی از نظریات وظیفه‌گرایانه در اخلاق هنجاری است. یعنی درستی و نادرستی فعل اخلاقی را بر دو مفهوم خوبی و بدی و نتایج فعل استوار نمی‌کند و بدین‌ترتیب در تقابل با دیدگاه غایت‌گرایی است. کسانی که دیدگاه کانت را وظیفه‌گرایانه می‌دانند مدعی‌اند در نگرش کانت درستی و نادرستی فعل مقدم بر خوبی و بدی آن است. بر اساس تقریر متداول از اندیشه کانت، درستی مبتنی بر ارزش خود فاعل یا نتایج فعل او نیست. کانت با توجه به مفهوم امر مطلق و اراده نیک از الزامات اخلاقی سخن می‌گوید و با تأکید بر خودمختاری و خودآیینی انسان و اهمیت قانون اخلاقی پنج صورت‌بندی مختلف از امر مطلق ارائه می‌کند تا کلیت و ضرورت قوانین اخلاقی را در عرصه اخلاق و با ابتنای بر عقلانیت تضمین کند. یکی از صورت‌بندی‌های امر مطلق صورت‌بندی اصل غایت فی‌نفسه است که بر اساس آن انسان باید به عنوان غایت فی‌نفسه لحاظ شود. هر انسانی یک شخص است نه شیء؛ از این‌رو کرامت ذاتی دارد و باید مورد احترام قرار گیرد. برخی اندیشمندان، از جمله دیوید کامیسکی، پل گویر، آلن وود، باربارا هرمن و ری لانگتون، تقریر وظیفه‌گرایانه از اندیشه کانتی را نمی‌پذیرند و یا دست‌کم معتقدند می‌توان تقریرهای غایت‌گرایانه، پیامدگرایانه و حتی ناپیامدگرایانه از اندیشه کانت داشت. به اعتقاد این مفسران، در نظریه اخلاقی کانت صورت‌بندی غایت فی‌نفسه و برخی مفاهیم و مضامین دیگر این امکان را فراهم می‌کند که بتوانیم نشان دهیم نظریه اخلاقی کانت نیز می‌تواند در زمره نظریه‌های ارزش‌محور و غایت‌گرا طبقه‌بندی شود. این رساله عهده‌دار بررسی این مسئله است. لذا نخست نظریه اخلاقی کانت را بر اساس مولفه‌های ارزش‌محور و الزام‌محور تبیین می‌کنیم. سپس مروری بر انسان‌شناسی اخلاقی کانت خواهیم داشت. درنهایت صورت‌بندی‌های امر مطلق را بیان می‌کنیم و ضمن تحلیل صورت‌بندی غایت فی‌نفسه نشان می‌دهیم که تقریر غایت‌گرایانه از اندیشه اخلاقی کانت امری است ممکن. البته راه‌حل نهایی این مسئله را باید در فرااخلاق جست‌وجو کرد.
  • تعداد رکورد ها : 130