جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
نویسنده:
حسین کلباسی اشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هرچند مکتب نوافلاطونی را به‌عنوان آخرین حلقه و میراث از زنجیره سنت فلسفی هلنیسم خوانده‌اند، اما ویژگی ترکیبی و تلفیقی این مدرسه فلسفی از سویی، و تنوع گرایش‌ها و جهت‌گیری‌های نظری و عملی درون آن از سوی دیگر، طیفی از پرسش‌ها را در زمینۀ وحدت مفهومی میان آن گرایش‌ها فرا روی پژوهشگران قرار داده و می‌دهد. از زمرۀ نخستین پرسش‌ها، گذشته از پرسش مربوط به نوع و سنخ خوانش اصحاب این مدرسه از نظام‌های افلاطون و ارسطو، به دیدگاه هستی‌شناسانه فیلسوفان این سنت فلسفی بازمی‌گردد که گرچه بی‌تردید بازتابی از دیدگاه‌های مؤسس آن ـ افلوطین ـ در تاسوعات (انئادها) و به‌ویژه نظریه اقانیم سه‌گانه است، لیکن می‌توان نشان داد حداقل در زمینۀ تعداد و تکثر مراتب هستی و نسبت آنها با یکدیگر، و به زعم آنان عدم کفایت این نظریه در ربط کثرات به مبدأ یا مبادی اعلی، اختلافات و تمایزات مهمی میان آنها برقرار است، به‌گونه‌ای که در برخی موارد وحدت بنیادی میان دو نظام فلسفی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. این نوشتار به تحلیل و مقایسه مراتب هستی نزد دو چهره از نوافلاطونیان نخستین ـ فرفوریوس شاگرد افلوطین و یامبلیخوس شاگرد فرفوریوس ـ و میزان قرابت و وفاداری آنان به ساختار اولیه هستی‌شناسی نوافلاطونیان می‌پردازد و نشان می‌دهد که با یامبلیخوس نوعی چرخش اساسی از نوع تلفیق با عناصر رمزی و کهانت در این نظام پدید آمده و نهایتاً در چارچوب مَدرَسی پروکلوس و نوشته‌های تأثیرگذار او تجدید بنا شده است.
صفحات :
از صفحه 407 تا 438
نویسنده:
نعیمه نجمی نژاد ، مرتضی رضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سخن دربارۀ نفس و بدن همواره مبحثی پراهمیت بوده است. مهم‌ترین مسأله در این زمینه، چگونگی رابطۀ نفس، به مثابۀ وجودی مجرد، با بدن، به مثابۀ وجودی مادی، است. اندیشمندان مختلفی به انگیزۀ حلّ این مسأله، نظریاتی ارائه کرده‌اند. در مقالۀ حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است، به نظریۀ این‌همانی- به مثابۀ یکی از مهم‌ترین نظریات در فلسفۀ ذهن- و دیدگاه ملاصدرا- از برجسته‌ترین فیلسوفان مسلمان- پرداخته ایم. رهاورد پژوهش این است که بین این دو نظریه اشتراکاتی از جمله نفی دوگانه‌انگاری جوهری و نفی ترکیب موجودی مجرد با موجودی مادی و افتراقاتی از جمله قبول یا عدم قبول وجود «نفس»، قبول یا عدم قبول تجرد نفس، این‌همان بودن یا نبودن (اعم از این‌همانی نوعی یا مصداقی) هر کدام از پدیده‌های بدنی و ذهنی، بازگشت (تقلیل/ تحویل پذیری) یا عدم بازگشت (تقلیل/ تحویل‌ناپذیری) پدیده‌های ذهنی به پدیده‌های فیزیکی، نفی یا قبول علیت ذهنی، وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 631 تا 656
نویسنده:
سمیه خادمی ، علی سنایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دربارۀ مراتب آفرینش و صدور کثرت از وحدت، دیدگاه‌های مختلفی در تاریخ اندیشه اسلامی مطرح شده است؛ از این میان، ابوحامد غزالی و عین‌القضات همدانی، با وجود مخالفت با دیدگاه سنت نوافلاطونی، مبنی بر نظریه صدور فیض و قاعده الواحد، کوشیده‌اند با حفظ جنبه‌های نظری، به شیوه‌ای اشراقی و با بحث نور و تجلّی، این مسئله را حل کنند. پژوهش حاضر به روش تطبیقی- تحلیلی و با هدف بررسی آرای هستی‌شناختی غزالی و عین‌القضات در بحث صدور کثرت از وحدت، نشان می‌دهد که «روح اعظم» در دستگاه هستی‌شناسی عین‌القضات با «مُطاع» از دیدگاه غزالی، شباهت دارد. «روح اعظم» عین القضات و «مُطاع» غزالی، به امر الهی اشاره دارند که مسئول آفرینش و تدبیر جهان است و در هر دو دیدگاه، می‌تواند مصداقی از نور محمّدی باشد که نخستین تجلّی نورالانوار است؛ که غزالی به جنبه معرفتی آن، و عین‌القضات بر جنبه هستی‌شناختی‌ آن، تأکید داشته است. اگرچه «مُطاع» و «روح‌اعظم»، هر دو ماهیتی مشابه «عقل اول»، نزد سنت نوافلاطونی دارند، اما چون نسبت آن‌ها با خدا، مانند نسبت نور به منبع نور است، فاقد وجود حقیقی‌ و فاعلیّت‌اند. به همین‌علت، هر دو اندیشمند با رد مراتب خطی و ترتیبی آفرینش، دیدگاه مباشرت یا معیت حق با خلق را مطرح می‌سازند.
صفحات :
از صفحه 439 تا 464
نویسنده:
حمزه عالمی چراغعلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انسان و نوع مواجهه او با هستی، اهمیت و جایگاه بسیار والایی در اندیشه شریعتی دارد. اساسا هستی­شناسی و انسان­شناسی شریعتی در پیوند مستحکمی با یکدیگر قرار دارند. بر این اساس می­توان پرسید که هستی­شناسی شریعتی چه دیدگاهی را درباره انسان و رابطه­اش با «دیگری» ارائه می­کند؟ نتیجه حاصل، رسیدن به دوگانه توحید و تضاد، به عنوان مهم­ترین مسئله لاینحل در هستی­شناسی شریعتی است. این مسئله سبب سیطره دیالکتیک بر اندیشه شریعتی می­شود. محوریت حرکت دیالکتیکی در هستی­شناسی شریعتی، او را به مساوی دانستن انسان با عصیان و تقابل با مذهب رایج و دنیای مدرن وا می­دارد و این موضوع «درجهان­بودگی» انسان را تحت­الشعاع شوق رهایی قرار می­دهد و امکان­های مواجهه مطلوب با «دیگری» را از بین می­برد. شریعتی، گاه امکان­های ناپیوسته­ایی را که حاکی از سوژگی انسان و نگرش مطلوب به «دیگری» است، فراهم می­کند، اما در کلیت نظام فکری وی، این امکان­ها فرو می­ریزند و در بهترین وضعیت، مواجهه مطلوب با دیگری در اندیشه او وضعیتی فاقد صورت­بندی خواهد بود.
نویسنده:
روح الله سوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عرفان و فلسفه، روش‌های گوناگونی برای شناخت حقیقت دارند؛ یکی برپایۀ برهان‌های عقلی و دیگری با شهودهای قلبی سامان می‌یابد. اما این تفاوت روشی، لزوماً به تقابل محتوایی نخواهد انجامید؛ زیرا هریک از آن‌ها اگر برابر موازین پیش روند به حقیقت می‌رسند؛ حقیقتِ یگانۀ مشکّکی که هرکدام به­اندازۀ خویش، آن­را می­یابند. اختلاف این یافته‌ها طولی و تشکیکی است، نه عرضی و تقابلی؛ به­گونه­ای که یک حقیقت خارجی در دو سطح برتر و پست‌تر ادراکی، یافته می‌شود. درنتیجه گزاره­های برآمده از برهان و شهود، یکدیگر را تایید می­کنند، نه تکذیب. بنابراین گزاره­های عرفانی عقل‌پذیرند، نه عقل‌گریز یا عقل‌ستیز. ازسوی دیگر، هریک از این روش‌ها برتری­هایی بر دیگری دارند که تعامل دوسویۀ آن‌ها را بایسته می‌سازد. برخی از مهم‌ترین پیامدهای این تعامل عبارتند از: 1. نقش عقل در سنجش، تصویرسازی و اثبات محتوای شهودی. 2. نقش شهود در ژرفابخشی به تصور مسئله، یافتن حد وسط، و فزایندگی یقین عقلی. مقالۀ پیش­رو با روش توصیفی- تحلیلی، پیوند تشکیکی عرفان و برهان، و تعامل دوسویه آن‌ها را تبیین خواهد کرد.
صفحات :
از صفحه 601 تا 630
نویسنده:
علی هادوی ، شهلا اسلامی ، شمس الملوک مصطفوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مدرسه به­عنوان نهادی که شکل گیری­اش با هدف یاد دادن مسائلی که انسان­ها در طول زندگی با آن مواجه می­شوند، انجام شده­است، شایسته توجهی مضاعف است. چرا که مسیر در-جهان-بودن افراد بسیاری را نقش می­زند و در ایفای وظایف آن­ها نسبت به خود و جامعه­شان نقش کم رقیبی دارد. علی رغم این، به نظر می­رسد ظرایف بنیادین و تاثیرگذاری در خصوص مدرسه ناچیز و کم اهمیت تلقی شده و پرداختن به آن­ها پس از گذشت سالیان نسبتا بلند از شکل­گیری مدارس نوین، اتفاق نیفتاده است. این­که مفاهیم فلسفی مهمی مانند مکان، زمان، یادگیری و ماهیت اجتماعی در خصوص مدارس تعریف و تبیین نشده­اند، از نظر نگارنده موجب رخدادی است که زیستن شورانگیز را از شاگردان می­گیرد. مدرسه نمی­بایست مکانی خشک و متصلب به حساب آید که مجال هیچ عرض اندامی به شاگردان ندهد، بلکه باید کوشید تا مفهوم مکان در مدارس را به نحوی تبیین نمود که شاگردان و نسبت آن­ها با شهر و جامعه و به‌طور کلی با زمانه­شان را در نظر داشته باشد. لذا باید کوشید تا به جای پرسش­های متداول، این بار از این­جا آغاز کنیم که مدرسه کجاست؟
صفحات :
از صفحه 547 تا 572
نویسنده:
حسن عباسی حسین‌آبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلۀ تمایز وجود و ماهیت در فلسفۀ اسلامی بطور آشکار مطرح شده است؛ اما درمورد ریشه‌های طرح این مسئله اختلاف‌نظر وجود دارد. این نوشتار مدعا بر این است در اثولوجیا در مبحث «عقل» می‌توان رگه‌هایی از طرح «مسئلۀ تمایز وجود و ماهیت» را یافت. در میمر پنجم اثولوجیا اصطلاح «ماهو» را با «لم هو» در عقل یکی می‌داند و آنرا در موجودات دیگر در مقابل و متمایز از هم می‌داند. پرسش این است یکی دانستن «ماهو» و «لم هو» در عقل به چه معناست؟ آیا می‌توان از دو اصطلاح «ماهو» و«لم‌هو» در اثولوجیا در مبحث عقل تلقی «وجودی» داشت که بتوان ریشۀ مسئلۀ تمایز «وجود و ماهیت» را در آن بررسی کرد؟ در این نوشتار برآنیم این مسئله را از حیث مفهومی-مصداقی و ابداع بررسی کنیم. از حیث مفهوم از طریق تعریف، و مصادیق آن در عالم عقل و ماده آنرا تبیین کنیم و از حیث ابداع هم با ابداع دفعی و تام مسئله را بررسی کنیم. براین اساس لازم است ابتدا اصطلاح و واژگانی که برای «وجود» و «ماهیت» در اثولوجیا بکار رفته است و تلقی‌ای که این کتاب‌ها از «وجود» و «ماهیت» دارند را تبیین کنیم سپس به بررسی «لم هو» و «ماهو» و مسئلۀ وجود و ماهیت در عقل از حیث مفهوم و مصداق بپردازیم. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است.
صفحات :
از صفحه 685 تا 708
نویسنده:
حسن سعیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شناخت حقیقت هستی و چگونگی دست‌یابی به این شناخت از دلبستگی های دیرینه بشر بوده است. برخی با ابزار خِرد برخی با تجربه اعم از تجربه بیرونی و یا عرفانی در این عرصه گام نهاده‌اند. برونداد این تلاش ها، پیدایش مکاتب مختلف فکری خردگرا، تجربه گرا و شهودگرا بوده است. حاج ملاهادی سبزواری، شارح حکمت متعالیه صدرایی، در بررسی مسائل هستی شناسی، در آثار گوناگون خود، روش های عقلی، نقلی و ذوقی را بکار برده است. مساله و هدف اصلی این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده این است که وی به کدام روش دلبستگی ویژه داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که سبزواری در بررسی مسائل فلسفی، همچون «اصالت وجود، بداهت وجود، اعاده معدوم» و سایر مسائل فلسفی در آثاری مانند شرح منظومه، حواشی اسفار، حواشی شواهد الربوبیه و شرح الاسماء الحسنی به ساحت برهان اکتفا نکرده است، بلکه با روش ذوقی و عرفانی میان این مسائل فلسفی و مسائلی همچون عشق خداوند به موجودات، تجلی، فیض مقدس و وحدت وجود پیوند برقرار کرده است. سبزواری بر اساس نظریه عرفانی «لا تکرار فی التجلی» معتقد است که دو صورت یا دو حرکت متحقق در تجلی از حیث «تعاقب زمانی و مکانی» عینا همانند همدیگر نیستند. عشق نیز نقشی بنیادین در آفرینش دارد و اصولا عشق، سرچشمه آفرینش است.
صفحات :
از صفحه 353 تا 382
نویسنده:
حسین سعدآبادی ، محسن جوادی ، عباس ایزدپناه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نقش‌آفرینی نگرش الهی در فرایندِ نظریه‌پردازی، یکی از موضوعات مناقشه برانگیز است و البته قبول یا رد این نقش‌آفرینی، می‌تواند نتایج مهمی به همراه داشته باشد. از همین رو ضروری است تا این نقش‌آفرینی از زوایای مختلفی مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد. سؤال اصلی این نوشتار این است که مبانی هستی شناختی نگرش الهی و نقش آنها در نظریه‌پردازی علمی چیست؟ در این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه بررسی منابع کتابخانه‌ای به برخی از مهمترین مبانی مختلف هستی شناختیِ نگرش الهی اشاره و بیان شده است که نظریه‌پردازی در مراحل مختلف خود می‌تواند متأثر از نگرش الهی نظریه‌پرداز بوده و به تناسب از این نگرش اثر پذیرد. مبانی هستی شناختی در کنار دیگر مبانی اثرگذار نظیر مبانی ارزش‌شناختی، مبانی معرفت‌شناختی و ... نگرشی را ایجاد می‌کنند که فضای کلی حاکم بر نظریه‌پردازی علمی را اعم از ایجاد دغدغه و مسئله برای نظریه‌پرداز تا حتی مقام داوری را متأثر می‌کند.
صفحات :
از صفحه 383 تا 406
نویسنده:
فاطمه رنجبران ، ابوالفضل کیاشمشکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
واقعگرایی علمی انتقادی، علاوه بر اینکه منشأ معرفت علمی را حقیقت مستقل از ذهن و ثابت جهان خارجی میداند، آن را وابسته به چهارچوب‌های ذهنی و مفهومی دانسته و نوعی هستی‌شناسی سیال را نتیجه میدهد. فعالیت‌های علمی در این رویکرد تلاش میکنند تا به دردسترس‌ترین معیارها برای توصیف واقعیت اعتبار بخشیده و بهترین تبیین را برگزینند.‌‌‌‌‌‌ در این نوشتار به شرح دیدگاه انتقادی و چگونگی تبیین رویکرد هستی‌شناسانه بر مبناء نظریات نینیلوتو پرداخته‌ایم. نینیلوتو تلاش میکند تا بر مبناء نظریۀ دسته‌ای ویلیامز با معرفی تراپ‌ها از واقعگرایی تراپیک حمایت کند. بر این اساس واقعیت خارجی (شامل شیء خارجی و صفات جزیی مربوط به هر شیء) بوسیله فعالیت‌های مفهومی بشر شکل میگیرد و در قالب زبان تجلی پیدا می‌کنند.
صفحات :
از صفحه 465 تا 491