جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 248
نویسنده:
محمد علی عبداللهی ، فاطمه نورایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیدگاه اسپینوزا درباره ی نفس و بدن ­در حقیقت راه حلی است برای معضلی که دکارت ­­ در باب نفس و بدن با آن مواجه بود.در نظر اسپینوزا جسم جوهر نیست بلکه حالتی از صفت بعد است مجموعه­ای از اشیاء جزئی است که از کنار هم قرار گرفتن اجسام بسیط بوجود آمده است . نفس انسان نیز جوهر نیست بلکه حالتی از صفت فکر است، اما از آنجا که فکر چیزی جز «تصور داشتن» نیست بنابراین نفس چیزی جز مجموعه تصورات نیست. تصور نقش اساسی در نظریۀ نفس و بدن اسپینوزا دارد. اسپینوزا از تصور جنبه فعال ذهن را قصد کرده است و­ آن را مقوم نفس انسانی می داند.­ دو سلسله­ ی طولی نامتناهی از تصورات (نفوس) و اشیاء ممتد (بدن ها) وجود دارد. هم تصورات و هم اشیاء ممتد معلول خداوندند و از آنجا که قدرت فعل خداوند با قدرت فکر او برابر است، نظم و اتصالی که در اشیاء ممتد (حالات) وجود دارد عیناً در تصورات نیز وجود دارد و بالطبع مطابق با هر حالتی از بدن، تصوری از آن حالت در نفس وجود دارد، بنابراین نفس چیزی جز تصور بدن نیست. این نکته به نظر اسپنوزا این امکان را به ما می­دهد تا نفس و بدن را دو جنبه از یک جوهر واحد تلقی کنیم. تبیین اسپینوزا از مسئلۀ نفس و بدن که از آن در این مقاله به نظریه­ی دو جنبه­ای نفس و بدن تعبیر می شود مبتنی بر نظریۀ خاص اسپینوزا در باب رابطه­ی جوهر و صفات است. حقایق جسمانی حالتی از صفت بعدند و حقایق نفسانی حالاتی از صفت فکرند و هر دو حقیقت جنبه­­های متفاوت یک جوهر واحدند.
صفحات :
از صفحه 219 تا 244
نویسنده:
محسن لبخندق ، محمدرضا مالکی بروجنی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از وجود جامعه مبتنی بر اندیشه‌های فلسفی مختلف، پاسخ‌های متنوعی می‌یابد. در این مقاله مبتنی بر تبیین حکمی کمّ منفصل(عدد) در صدد پاسخ به این پرسشیم. داده ­های مقاله با روش اسنادی جمع­آوری شده و تحلیل داده­ها، مبتنی بر روش قیاسی-برهانی است. آیت الله مصباح عدد را در زمرۀ معقولات ثانویه فلسفی می‌داند که وجود خارجی ندارد و علامه طباطبایی عدد را در زمرۀ اعراض و مفاهیم ماهوی می‌داند. رویکرد علامه در قبال کمّ منفصل، مسیری برای اثبات وجود حقیقی جامعه خواهد گشود؛ چه آن­که ایشان معتقد به وجود خارجی عدد است و لذا مبتنی بر نظر ایشان، جمع افراد در خارج منتهی به وجود حقیقی جدیدی می­شود که بر پایۀ تعداد آن جمع هویت می­یابد. اما مبتنی بر رویکرد آیت الله مصباح یزدی در قبال عدد، وجود جامعه از یک امر ذهنی فراتر نمی‌رود. تحلیل حکمی از عدد اگرچه برای هستی­شناسی جامعه راه­گشاست، اما ظرفیت آن برای پاسخ به بسیاری از موضوعات جامعه­ شناختی محدود است و لذا این مدخل فلسفی در کنار سایر مداخل فلسفی می­تواند نظریۀ حکمی جامع­الاطرافی در هستی­شناسی اجتماعی رقم زند.
نویسنده:
فاطمه سادات کتابچی ، احد فرامرز قراملکی ، عبدالرسول کشفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله اساسیِ این پژوهش بررسیِ «تبیینِ علّیِ عمل» و هدفِ آن کشفِ الگوی عامّ قیاسی- قانونی به روشِ تحلیلی-توصیفی در فلسفه‌ی صدرالمتألّهین و نقدِ این الگو از طریقِ بررسیِ لوازمِ منطقیِ آن ‌است. از نظرِ ملاصدرا، عمل، فعلِ ارادیِ آدمی است که وی به آن آگاهی مرتبه‌ی دوم دارد؛ از این‌رو تبیینِ علّیِ عمل نیازمندِ کشفِ مبادیِ این دو عنصر یعنی فعلِ ارادی و آگاهیِ مرتبه‌ی دوم است. مبدأ اصلیِ صدورِ فعلِ ارادی در حکمتِ متعالیه تصدیق به‌فایدۀ آن توسّطِ قوّۀ متصرّفه‌است و مبادیِ دیگر، همچون قوّۀ شوق، اراده و قوّۀ فاعله به‌طورِ مکانیکی نقشِ خود را در صدورِ فعلِ ارادی ایفا می‌کنند. سلطنتِ متصرّفه در پیدایشِ فعلِ ارادی با دخالتِ عقلِ عملی به‌عنوانِ مبدأ آگاهی‌ساز، تعدیل می‌شود به‌طوری که عمل فعلِ ارادی است که از کانالِ عقلِ عملی عبور کند. از نظرِ صدرالمتألّهین، علّتِ حصولِ یک عمل در نهایت یا تصدیقِ یکی از دو قوّۀ متصرّفه یا عاقله به انجامِ آن عمل بدونِ وجودِ تصدیقِ مُعارض است و یا تصدیقِ یکی از این دو قوّۀ ادراکی به انجامِ یک عمل و غلبه برشوقِ ناشی از تصدیقِ مُعارض قوّۀ دیگر است؛ بنابراین «تصدیق به سودمندیِ یک عمل» در صورت «نبودِ تصدیقِ معارض» یا «غلبه بر شوقِ ناشی از تصدیقِ مُعارض» الگوی عامّ قیاسی-قانونی را در بابِ عمل، در حکمت متعالیه می‌سازد. اشکالِ هنجارمندی، عدمِ تبیینِ علّی در هنگامِ تعارض شوق‌ها و جبرگرایی سه اشکالِ وارد بر نظریۀ صدرالمتألّهین در بابِ تبیینِ علّی است.همچنین تفسیرِ قُوای نفس به مراتب یا شئونِ نفس، دخالتی در الگوی تبیینِ علّی ندارد بلکه صرفاً منجر به تغییر در ادبیّاتِ بحث می‌شود وهمان اشکالاتِ مذکور پابرجا خواهد ماند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 26
نویسنده:
مهدی کریمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شهود به مثابۀ یک روش، مبنای بسیاری از استدلال‌های فلسفی در حوزۀ علم النفس و آگاهی است. آگاهی و ادراک در عین حال که از ساده‌ترین و بدیهی‌ترین پدیدارهای جهان ما است، اما در عین حال پیچیده‌ترین مسائل فلسفی درخصوص آن پدید آمده است. مکاتب مختلف فلسفی بسته به نظام فکری خود پاسخ‌های متعددی به پرسش چیستیِ آگاهی و ادراک داده‌اند. برخی استدلال‌ها از داده‌های حسی و دانش تجربی برای پاسخ ÷به این پرسش بهره گرفته‌اند و برخی دیگر مبانی نظری و عقلی را بن‌مایۀ براهین خود قرار داده‌اند. در این میان برخی فیلسوفان از یافته‌های شهودی برای تبیین آگاهی و ادراک بهره جسته‌اند. با وجود آنکه استفاده از داده‌های شهودی شیوع بسیاری به‌ویژه در میان اندیشمندان مسلمان دارد اما شهود به مثابۀ یک روش در استدلال‌های علم النفسی سامان نیافته است. در این پژوهش سعی می‌گردد، چگونگی استفاده از شهود و کارایی آن در نظام‌های مختلف فلسفی و به ویژه در سه مکتب محوری مشاء، اشراق و حکمت متعالیه، در خصوص مسائل علم النفس مورد بحث قرار گیرد. به‌نظر می‌رسد، روش شهودی، روشی نظام‌مند و کارا برای حلّ مسائل حوزۀ آگاهی و ادراک است.
صفحات :
از صفحه 301 تا 324
نویسنده:
شیما فتورچیان ، ابوالفضل محمودی ، مسعود احمدی افزادی ، محسن فهیم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسالۀ اصل‌زنانگی و‌‌‌‌جایگاه آن در ادیان مختلف همواره مورد توجه بوده‌است. اما در چند دهۀ اخیر بواسطه جنبش‌های فمینیستی این مساله، به جوامع شدیداً سنت‌باوری مانند جوامع یهودی هم رسیده‌است. موضوع این مقاله، اصل انوثیت و نقش عنصر زنانه در عرفان یهود است که با رویکرد توصیفی تحلیلی و با تکیه برکتاب زُهر به آن پرداخته شده‌است. این مساله در مکتب قباله و در کتاب زُهر که مهم‌ترین کتاب عرفانی قبالاییان است؛ گسترده‌تر مطرح میشود و اصل زنانگی را بطور خاص با دو سفیرای «بینا» و «مِلخوت» (شِخینا) بیان می‌ کند. سفیرابانوان بینا و شِخینا، دو عنصر زنانه‌ای هستند که با کارکرد زنانه خود در عالم باعث سریان وجود در عالم هستی شده‌اند و عالم مادون به سبب اسما و صفاتی که سفیرامادر عِلوی؛ از ان‌سوف گرفته، ایجاد شده‌است. در عالم، اتحاد و‌ زوجیت عناصر زنانه و مردانه سبب حرکت و هماهنگی بین اجزای هستی می‌شود. شخینا نیز که حضور خداوند و تجلی مونث اوست بواسطه گناه آدم از ان‌سوف جدا شده و به عالم ماده تبعید شده‌است. این مساله در قباله آنچنان مهم است که عارف قبالایی یهودیان را سفارش می‌کند؛ با عمل به تورات و میصواها بار دیگر این وحدت و یگانگی «ان‌سوف» و «شخینا» را بازگردانند.
صفحات :
از صفحه 27 تا 56
نویسنده:
مظاهر اصالتی ، عبدالرزاق حسامی فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سیمون دوبووار به عنوان مادر فمنیسم، مهم­ترین عامل در مبارزات زنان در قرن نوزدهم است. او معتقد است زنان در هر دوره از زندگیِ خود، مورد ظلم واقع می­شوند و این ظلم نتیجۀ فشاری است که از جامعه مردسالار بر آنها وارد می­شود. دوبووار، زنان را دعوت به مبارزه علیه این ظلم می­کند اما همۀ مشکلات وارد شده به زن­ها را متوجه مردان نمی­داند. او تحت‌تاثیر فلسفۀ هایدگر و سارتر و با بهره­گیری از دیدگاه­های اگزیستانسیالیستی، زنان را ابژه­ای در برابر سوژه، دیگری در برابرِ من و «بودن» در برابر «شدن» می­نامد. از نظر او زنان در هر دوره ای از زندگیِ خود به عنوان جنس دوم تلقی شده­اند و برای دستیابی به منِ حقیقی و متعالی خود باید از آنچه که به آنها تحمیل شده است، فراتر بروند. دوبووار در یک فصل ازجنس دوم، با پرداختن به تأثیرات مادر شدن برای زنان، مصائب و مشکلات زنان را بازگو می­کند. در این مقاله دیدگاه دوبووار در باب موقعیت زنان به عنوان ابژه، دیگری و جنس دوم در نقش مادری تحلیل و بررسی می­شود و نشان خواهیم داد که چرا از دیدگاه او مادر شدن، نمی تواند زنان را از «دیگری» رها سازد.
صفحات :
از صفحه 193 تا 218
نویسنده:
عبدالله صلواتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در میراث عرفانی بطور عام بیشتر به هویت و کارکرد شناختی و سلوکی قلب توجه می­شود و منزلت قلب فراتر از عقل و فروتر از روح و زمانی پایین دست فؤاد معرفی می­شود و قلب در لطائف سته یا سبعه یا ثمانیه، در کنار لطائف دیگر قرار می­گیرد. اما ابن عربی از خصیصة وجودی قلب با عنوان تقلب در صور و تجلیات یاد می­کند و این پژوهش با تأکید بر این خصیصه در پی ترسیم ظرفیت­های درونی قلب برای نگاه پدیدارشناسانه است و سعی دارد با استفاده از پدیدارشناسی به روایت ون منن و افزودن نگرش وجودی بدان به این پرسش­ اساسی پاسخ دهد؛ چگونه می­توان از ظرفیت درونی قلب در عرفان ابن عربی برای تأملات پدیدارشناختی وجودی بهره برد؟ دستاوردهای این پژوهش به این قرار است: یکم. قلب همان لب و عصارة وجود آدمی است و به دلیل اطلاق و تقلبش پذیرای صور و تجلیات گوناگون است و مراد از این تقلب، تقلب وجودی شهودی است. به این اعتبار، قلب، ظرفیت خوبی برای تقویت نگاه پدیدارشناسانه با مؤلفه­هایی چون حیرت، تعلیق، التفات و نما دارد و کمک می­کند تا پروندة تأمل دربارة حقیقت و شناخت آن همچنان مفتوح باشد؛ دوم. قلب با مواجهة حضوری­اش با اسما و صفات، و به تعبیری مواجهة پیشاتأملی­اش، ظرفیت قدرتمندی را برای تأملات پدیدارشناسانة وجودی فراروی عقل، به عنوان یکی از شئون قلب، قرار می­دهد.
صفحات :
از صفحه 85 تا 109
نویسنده:
علیرضا اسعدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بی­تردید قرآن کریم از عوامل موثر در شکل­گیری، رشد و توسعه برخی علوم بوده و هست و در فلسفه اسلامی نیز نقش ارزنده­ای ایفا کرده است. از جمله در حوزه جهان­شناسی فلسفی، علاوه بر افق­گشایی نسبت به مسائل بسیاری که در قرآن بدان­ها اشاره شده است، به اصلاح و تکمیل برخی باورهای فلسفی نیز انجامیده است. این مقاله در پی اثبات تاثیر آموزه های قرآن کریم در ساحت جهان شناسی فلسفی است و به عنوان نمونه چهار مسئله جهان شناختی آغاز و آفرینش جهان، حدوث و قدم عالم، حرکت جوهری و آگاهی و شعور موجودات را به روش توصیفی تحلیلی بررسی کرده و از این رهگذر به مقایسه آرای فلاسفه مسلمان با اندیشه­های فلسفی یونان می­پردازد. این تحقیق نشان می­دهد در آن دسته از مسائل که در فلسفه یونان ریشه دارند، نه تنها آرای جهان شناختی فلاسفه مسلمان تابع اندیشه­های ارسطوئی نیست بلکه به طور معناداری به آموزه­های قرآنی نزدیک­تر است. از این رو این سخن خاورشناسان که فلسفه اسلامی تکرار تقلیدگونه فلسفه یونان است، از حقیقت عاری است.
صفحات :
از صفحه 723 تا 746
نویسنده:
صفدر الهی راد
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
چکیده :
مسئولیت‌پذیری حقوقی و اخلاقی و همچنین جاودانگی انسان در حیات پس از مرگ و معقولیت آن مبتنی بر پذیرش «این‌همانی شخصی» است. با توجه به وجود تغییرات گوناگون در انسان، در صورتی می‌توان این­همانی شخصی» را پذیرفت که به لحاظ هستی­شناختی، حقیقتی ثابت در طول زمان را بتوان در انسان کشف کرد. از این رو، پرسش مهم از این قرار است که با توجه به وجود تغییرات گسترده در طول حیات انسان، چه ملاکی برای هویت شخصی قابل پذیرش است؟ دیدگاه­ای گوناگونی در باب ملاک«این‌همانی» وجود دارد. مقالۀ حاضر با روش تحیلی-انتقادی به تبیین و بررسی تطبیقی دو دیدگاه مهم در در باب این‌همانی، یعنی «استمرار روانی» یا «این‌همانی عرضی» و دیدگاه «جوهر غیرفیزیکی» می­پردازد. توجه به چالش های مهم هر یک از این دو دیدگاه مورد توجه جدی نوشتار حاضر خواهد بود. از آنجا که دیدگاه جناب ملاصدرا ملاک دقیقی برای این‌همانی جوهری ارائه می‌کند و هم مشکلات دیدگاه‌هایی همانند استمرار فیزیکی (به‌ویژه عرض‌پنداری من) را ندارد، با حل چالش جمع میان «این­همانی» و «حرکت جوهری نفس»، این‌همانی جوهری غیرفیزیکی دیدگاه برگزیدۀ این مقاله به حساب می‌آید.
صفحات :
از صفحه 563 تا 588
نویسنده:
بهرام چم سورکی ، نصرالله حکمت
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
داستان‌های رمزی ابن‌سینا همواره به عنوان تمثیل‌های عرفانی مورد برررسی قرار گرفته‌اند؛ مسئله‌ای که باعث شده مهم‌ترین ویژگی این آثار، که همان داستان بودن آن‌ها است کمتر مورد توجه قرار گیرد؛ در صورتی که این آثار به عنوان آثار هنری می‌توانند جای خالی مباحث مرتبط با هنر را در اندیشۀ ابن‌سینا پُر کنند و قسمت‌های تازه و متفاوتی از اندیشۀ شیخ‌الریس پیرامون مقولۀ هنر را برای ما روشن کنند. در میان داستان‌های رمزی ابن‌سینا، وضعیت رساله‌الطیر، متفاوت از دیگر داستان‌ها است. سؤالی که در این مقاله مطرح می‌شود دربارۀ جایگاه رساله‌الطیر در میان داستان‌های رمزی ابن‌سینا و نسبت آن با تفکر او دربارۀ مقولۀ هنر است و این که چگونه رساله‌الطیر می‌تواند به تبیین اندیشۀ ابن‌سینا در مورد مسلۀ هنر بپردازد؟ ابن‌سینا در این اثر مباحث مختلفی را مطرح می‌کند که حول محور آگاهی و معرفت، سیرو سلوک، آموزش و تربیت می‌چرخند؛ این مباحث با مباحث مطرح شده در فتوت‌نامه‌ها، در نوع نگاه، بیان و هدف مشترک‌اند؛ به گونه‌ای که می‌توان این گونه نتیجه گرفت که ابن‌سینا با نگارش رساله‌الطیر، هم به خلق اثری هنری پرداخته و هم در این اثر با رویکردی همانند فتوت‌نامه‌ها، مسیر تربیتی خاص خود را به هنرمندان نشان داده است.
صفحات :
از صفحه 459 تا 484
  • تعداد رکورد ها : 248