جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 248
نویسنده:
حسن زرنوشه فراهانی
نوع منبع :
نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , نمایه مقاله
چکیده :
ترکی البنعلی (1984-2017م) از مشهورترین مفتیان گروه تروریستی داعش است. وی سخنرانی‌ها و آثار متعددی در راستای دینی‌جلوه دادن داعش و جنایات‌ آن‌ها دارد که از جملۀ آن‌ها شرح کتاب «نواقض الاسلام العشرة» محمد بن عبدالوهاب است. دومین مورد از این نواقض ده‌گانه، «استشفاع بالوسائط» یعنی واسطه قرار دادن صالحان از اموات میان خود و خدا برای بیان خواسته‌ها است که از نظر بنعلی موجب صدور حکم فقهی تکفیر و خروج از اسلام می‌شود. مسئلۀ این مقاله، بررسی و نقد دیدگاه بنعلی با روش «توصیف و تحلیل» است. بنعلی برخی آیات و روایات را که دلالت بر طلب دعا از خدا یا دلالت بر توسل صحابه به غیر پیامبر (ص) پس از وفات آن حضرت دارند را به عنوان شاهد ادعای خود ذکر می‌کند که این مقاله در مقام نقد برداشت‌های بنعلی از آیات و روایات مذکور، ابتدا پاسخ‌هایی را به صورت حلی بیان کرده و اشکالات دیدگاه بنعلی از جمله خلط میان معنای توسل با دعا و تمام نبودن دلالتِ توسلِ عمر به عباس بر مراد بنعلی را مطرح کرده است؛ سپس تعارض و تناقض دیدگاه بنعلی با آیات قرآن، روایات نبوی، و سیرۀ صحابه و علماء اهل سنت و اقوال آن‌ها را روشن ساخته است؛ و در انتها با بررسی نوع نگاه وهابیت به دو مسئلۀ علیت و توحید افعالی، که با انکار نظام علیت، تمام افعال را منتسب به خدا می­کنند، منشأ نفی توسل از جانب بنعلی را همین نگاه هستی ­شناسانه او معرفی می­کند.
صفحات :
از صفحه 589 تا 614
نویسنده:
قدرت الله قربانی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
عصر تصویر جهان گویای عصری است که انسان با اعتماد به عقل خودبنیاد، دلبستة آبادانی زندگی دنیاست و به توانمندی علوم تجربی امید فراوانی دارد. براین اساس او جهان جدیدی می­سازد که مبتنی بر فهم، خواست و نیازهای دنیوی جدیدش اشت. راززدایی از جهان و زندگی انسان، از اوصاف اصلی چنین عصری است به این معنا که انسان تمایلی به اندیشیدن درباره رازهای مابعدالطبیعی زندگی خود، مانند راز خدا، مرگ، و جاودانگی (حیات اخروری) و نظایر آنها ندارد، بلکه تمرکز اندیشه او بر آبادانی حیات دنیوی است. به همین دلیل اوصافی چون انسان­محوری، نسبی­گرایی و انسانی شدن اخلاق، انسانی شدن حقیقت، غلبه کمیت­نگری، دنیاگرایی و مادی­گرایی، فراموشی مرگ، و نهایتاً الحاد یا ندانم­انگاری از مشخصه­های بارز جهان انسان عصر تصویر جهان است. چنین انسانی به واسطه کنار گذاشتن رازهای مابعدالطبیعی دچار بحران­ها و چالش­های مهمی شده است که از جمله آنها می­توان به بی­معنای زندگی، ناامیدی و پوچی، بی­خانمانی و عدم امنیت، عسرت و تنهایی، عدم اصالت، نفی دیگری و توسل به خشونت و بی­هویتی اشاره داشت. راه­کار نجات چنین انسانی دعوت به بصریت دربارة لزوم تأمل و زیستن با رازهای مابعدالطبیعی و تفکیک آنها از مسائل علمی زندگی رزمره و توجه به ناتوانی عقل خودبنیاد و گفتمان علوم تجربی برای فهم ماهیت رازهاست.
صفحات :
از صفحه 513 تا 538
نویسنده:
زیبا زلقی ، فرج الله براتی ، گودرز شاطری
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کارکرد هرمنوتیک و تفسیر عقلانی معارف­ِ دین با رویکرد وجودشناسی از اساسی­ترین کارکردهای فلسفۀ ملاصدرا می­باشد. مسئلۀ اصلی این جستار چگونگی درک معارف دین با ادلۀ فلسفی از منظر ملاصدرا است. در این نوشتار تلاش شد به تبیین نظریات ایشان در درک معارف دین بر مبنای اصول ویژه وجود­شناسی ازجمله: اصالت وجود، تشکیک وجود و از مسیر تدرج مراتب انسانی، نظریه تطابق عوالم و حرکت تکاملی نفس بپردازیم. در این تبیین دین­شناسان حقیقی و در رأس آنها انسان­کامل با شهودِ این حقیقت که وجود خداوند باریتعالی در بالاترین مرتبۀ هستی است و همۀ عوالم جلوه­های متنوع از وجود واحد او هستند به درک عالی معارف دین می­رسند و دیگر انسانها متناسب با مرتبۀ وجودی خویش براساس حرکت جوهری نفس از دریای حقیقت قرآن و معارف دین بهره می­برند؛ اما درک حقیقی کلام حق تعالی تنها از آن کسانی است که در اثر ارتقاء وجودی و اتحاد با عوالم برتر، به کمک مکاشفه و شهود و عقل رسته از محدودیتهای عالم ماده، توانسته­اند در مواردی به تأویل صحیح متن وحیانی نائل آیند. تأویل صحیح، نخست از فهم الفاظ (تفسیر ظاهری) آغاز می­شود سپس در مرحلۀ بعد مفسر با بهره­مندی از شهود با روح و باطن جهان اتحاد معنوی برقرار کرده و در نتیجۀ آن به حقایق باطنی نظام فرودینی می­رسد که رقیقه عالم و عقول و مطابق با آن است.
صفحات :
از صفحه 697 تا 722
نویسنده:
فرهاد بیانی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
تعامل میان اصناف معرفت می­تواند دستاوردهای نیکویی برای جامعۀ بشری داشته باشد. رویکردهای چندرشته­ای و میان­رشته­ای نیز این ظرفیت را دارند تا ما را، هر چند به اندازه چند گام، به چیستی جهان واقعی نزدیک­تر کنند. با این حال، همیشه اوضاع بر این منوال نیست! گاهی صنفی از اصناف معرفت سودای فراتر رفتن از قلمروی خود و تسلط بر سایر اصناف معرفت را دارد و این همان امپریالیسم علمی یک شاخه از دانش بر سایر شاخه­ها است. در این مقاله می کوشم چنین تعامل استعماری را در باب سلطه مکتب نامینالیسم بر جامعه شناسی در قالب استیلای روانشناسی و اقتصاد نشان دهم. روش­های تحقیق به کار رفته در این مقاله از دو نوع کتابخانه­ای و تحلیل مبانی است. یافته نشان می­دهد هستی­شناسی اجتماعی نامینالیستی می­تواند منجر به انزوا و کم­رنگ شدن امر اجتماعی و فربه­شدن گفتمان فردمحور شود. به ویژه، این واقعیت که دو علم روانشناسی و اقتصاد در این امر پیشگام شده­اند. به این شیوه که هستی­شناسی فردمحور آن­ها بر هستی­شناسی جمع­گرای جامعه­شناسی تسلط یافته و این نوع از هستی­شناسی در تحلیل موضوعات اجتماعی نیز سلطۀ فزاینده­ای یافته است. این شرایط سبب شده تا در تحلیل رویدادهای اجتماعی، نوعی تقلیل­گرایی به سود فردگرایی رخ دهد. این امپریالیسم سبب می­شود تا به جای افکندن نوری بر مسیر معرفت، تاریکی مضاعف بیافریند.
صفحات :
از صفحه 671 تا 696
نویسنده:
سینا مشایخی ، محمدجواد اسماعیلی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌سینا در رسالة‌فی‌العشق تبیینی از سریان عشق در تمام موجودات، از هیولی تا صورت محض بدست داده است. عشق در تمام موجودات به عنوان خصوصیتی عام، یعنی پسندیدنِ امر نیکو و ملائم معرفی شده است. این خصوصیت عام در مراتب موجودات به نحوِ اتحاد وجود و عشق در موجودعالی و سببیت عشق برای وجود و کمال در هویاتِ مدبر مطرح است. ابن‌سینا با تبیینِ وجوه عاشق و معشوق بودنِ خیر، به نقش این ویژگی برای پیدایش دوگانگی عاشق بودن هویات مدبر و معشوق بودنِ موجودِ عالی می‌پردازد. طبیعتِ هویات مدبر نشان‌دهندۀ دوگانگیِ هویت عاشق بودن با معشوق بودن است. عشق در هویات مدبر، عاشق بودنِ غریزیِ کمالاتی است که از معشوق به آنها می‌رسد و همین امر سبب می‌شود تا همواره بسوی کمال خود کشیده شوند. مسئله اصلی این نوشتار مرتبط با: الف) ضرورت تشخیص مصداق‌های هویات‌ مدبر در رسالة‌فی‌العشق، و ب) تبیین جایگاه هویات‌ مدبر در نظام وجودشناسی ابن‌سینا است. نتایح تحقیق نشان می‌دهد که مصداق هویاتی که ابن‌سینا در رسالة‌فی‌العشق با عنوان مدبِر یاد می‌کند بر اساس سلسله مراتب وجودی آنها عبارتند از: نفوس اجرام فلکی، اجرام فلکی، طبیعت کلی و قوۀ عقل عملی که آنها به ترتیب معشوق برای اجرام فلکی، عالم عناصر، طبیعت جزئی و نفوس جزئی هستند. بر طبق نظر ابن‌سینا هویات‌ مدبر به سبب شوق طبیعی و عشقی که از خیر محض در آنها غریزی شده، مسبب حرکت مستدیر در اجرام فلکی و سپس بر اساس مراتب وجودی‌شان، سبب غایت‌بخشی به حرکت و کمال در عالم کون و فساد هستند.
صفحات :
از صفحه 615 تا 642
نویسنده:
شهناز شایان فر
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
دربارۀ متعالی بودن یا حلولی بودن «برهمن» اوپانیشادها ، تفسیرهای متفاوتی ارائه شده است. طیفی بر این باور هستند که اوپانیشادها به نوعی بازگشت از جهان به درون آدمی است و گذر از آرای مشرکانه به آرای وحدت­گرایانه در هند است. در مقابل، گروهی از همه خدایی و حلول برهمن در اوپانیشادها سخن می­گویند. همچنین، «برهمن» به روایت اوپانیشادها گاهی به اوصاف پدیده­های این جهانی متصف می­شود و زمانی متعالی از هر اسم و وصف و شناختی معرفی می­شود. پرسش نگارنده این است: پارادوکس تعالی و انکار تعالی برهمن را چگونه می­توان تبیین کرد؟ نتایج این پژوهش عبارت است از: یکم. در اوپانیشادها ما با تعالی صرف برهمن روبرو نیستیم و مدام تعالی برهمن اثبات و انکار می­شود. این پدیدةبظاهرتناقض­آمیز در اوپانیشادها را می­توان با تفکیک دو مقام ذات و فعل یا تفکیک دو ساحت باطن و ظاهر برهمن برطرف کرد؛ دوم. برهمن در مقام ذات برخوردار از همة گونه­های تعالی بجز تعالی وجودی است و در همین برهمن در مقام فعل، همة گونه­های تعالی نفی می­شود و آنچه اثبات می­شود حضور است نه حلول؛ سوم. نام­ها و ویژگی­های شایع و رایجی را که میان ما مرسوم است نمی­توان بر برهمن اطلاق کرد چون برهمن نامتناهی است و نام­ها و ویژگی­های رایج، تعین­بخش و محدود کننده است و قاعدتاً برهمن باید رها و متعالی از این امور تقیدبخش باشد.
صفحات :
از صفحه 539 تا 561
نویسنده:
خسرو محسنی نسب ، محمد رضا مرادی ، رضا رسولی شربیانی ، علی رضا پارسا
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در سراسر اندیشه­های کلامی خواجه نصیر الدین طوسی، فیلسوف و متکلم امامیه، تأثیر حکمت سینوی مشهود است. او روش فلسفی را با تأسی از همان حکمت در کلام امامیه معمول و متداول کرد. این روش امروزه همچنان مورد استفاده متکلمان شیعی بعد از او قرار گرفته است. در این مقاله میزان اثرپذیری محقق طوسی از ابن سینا در دو مسألۀ «براهین اثبات وجود خداوند و یگانگی او» و «هستی شناسی» بررسی و تحلیل شده است. این مقاله دو بخش عمده دارد؛ بخش نخست به موارد اثرپذیری کلام خواجه از حکمت سینوی و بخش دوم، به موارد استقلال دیدگاه او از شیخ الرئیس در دو مسألة یاد شده، با استفاده از مهم­ترین آثار کلامی و فلسفی ایشان، اختصاص یافته است. این پژوهش مؤید آن است که محقق طوسی، ضمن پایبندی به عقلانیت محض در ارائه عقاید امامیه، در تدوین و ساختار آثار کلامی خود نیز روش فلسفی ابن سینا را به­کار گرفته و از برخی براهین او در مبحث «اثبات وجود خداوند و یگانگی او» و بخشی از «مبانی هستی شناختی» دیدگاه وی سود برده است. این در حالی است که از به­کارگیری دیگر دیدگاه­های شیخ الرئیس در این موضوعات، که استدلال آن از استحکام لازم برخوردار نیست، پرهیز کرده است.
صفحات :
از صفحه 643 تا 669
نویسنده:
رضا باذلی ، زهرا خزاعی ، محسن جوادی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فیلسوفان ذهن، براساس رویکردهای گوناگون در مسئله ذهن، درباره هویت شخصی، «شخص» یا «من» معیارهای متفاوتی مطرح کرده‌اند. یکی از این معیارها داشتن منظر اول شخص است. یکی از طرفداران این دیدگاه، لین رادر بیکر، فیلسوف فیزیکالیست غیرتقلیل‌گرا است که در عین حال که هویت انسان را نه نفس مجرد می‌داند و نه تحویل آن به جنبه‌های فیزیکی را برمی‌تابد، داشتن منظر اول شخص قوی را شرط لازم و کافی برای شخص بودن می‌داند. منظر اول شخص قوی به معنای توانایی درک خود به عنوان خود به صورت اول شخص و بدون استفاده از هر اسم و توصیف یا همان خودآگاهی است که شخص انسان را از دیگر موجودات متمایز می‌کند. در مقابل، منظر اول شخص ضعیف قرار دارد که ویژه موجوداتی است که علی‌رغم داشتن آگاهی از ویژگی خوداگاهی بی‌بهره‌اند. مقاله حاضر با روش تحلیلی-انتقادی ضمن تحلیل بیکر در باب منظر اول شخص، دیدگاه او را ارزیابی و نقد کرده است. ابهام در ماهیت منظر اول شخص و شخص بودن، فقدان استدلال برای برخی ادعاها و فقدان وضوح در بعضی از پیش‌شرط‌ها و پیش‌فرض‌های آن از جمله نقدهایی است که مقبولیت و انسجام دیدگاه بیکر را با مشکل مواجه کرده است.
صفحات :
از صفحه 399 تا 428
نویسنده:
محمود دیانی ، رمضان مهدوی آزادبنی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در انجیل یوحنا و قرآن و نیز برخی متون دینی یهودیت، مسیحیت و اسلام، از عیسی(ع) به «کلمه» تعبیر شد. اگر «کلمه» را تعبیر دیگری از «لوگوس» بدانیم، آن‌گاه می‌توان حکم داد که در سپهر ادبیات دینی-فلسفی یهودی و مسیحی، دستِ‌کم با سه تلقی از این تعبیر مواجه هستیم: کلمه نه به‌مثابه مخلوق و نه به‌مثابه نامخلوق(ابزار خدا)، کلمه به معنای مخلوق(پسر خدا)، کلمه به معنای خدا(خدای پسر). تلقی اول را می‌توان در آراء فیلون یهودی، تلقی دوم را در اناجیل هم‌نوا و تلقی سوم را در اولین فرازهای انجیل یوحنا پی‌جویی نمود. این‌که از حیث هستی‌شناختی، این تلقی‌ها تا چه میزان متأثر از مفهوم لوگوس در ادبیات فلسفی ـ دینی یونانی است و یا فیلون چه تاثیراتی بر یوحنا و آباء کلیسا داشته از عهده این پژوهش بیرون است؛ اما قرآن کریم در سپهر مفهوم‌شناختی و وجودشناختی خود، مراد مشخصی از کاربُرد «کلمه» دارد. آیه‌های 39 و 42 آل عمران، 171 نساء و نیز 34 مریم و 12 تحریم در قرآن درباره اطلاق «کلمه» بر عیسی (ع) سخن به‌میان آورده‌اند. اکنون سه پرسش مطرح است: مقصود قرآن از «کلمه» چیست؟ چرا قرآن در میان پیامبران، «کلمه» فقط بر عیسی(ع) اطلاق شد؟ منظور قرآن تا چه میزان منطبق با برخی تفسیرهای یهودی و مسیحی است؟ تتبع در اقوال کلامی مفسران قرآن و نیز توجه به هستی‌شناسیِ قرآنیِ «کلمه»، اشعار به جنبه مخلوقیت عیسی(ع) و تعریض به عقایدی دارد که در آن، عیسی (ع) پسر خدا(فیلون و اناجیل هم‌نوا)، خدای پسر(انجیل یوحنا) غیرِمخلوق‌ و غیرِجسمانی و مواردی از این‌دست، معرفی شد.
صفحات :
از صفحه 485 تا 512
نویسنده:
عبدالحسین خسروپناه ، حسام الدین مؤمنی شهرکی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
روش­شناسی حکمت اسلامی از جمله مباحث بسیار مهم و تأثیرگذار در فهم و پیشرفت فلسفه اسلامی است. شناخت دقیق روش­شناسی حکمت اسلامی، به اصیل بودن و متمایز نشان دادن حکمت اسلامی از دیگر مکاتب فلسفی یاری می­رساند؛ این در حالی است که متأسفانه روش­شناسی مکاتب موجود در جریان حکمت اسلامی کمتر مورد توجه، خوانش و پژوهش قرار گرفته شده است. این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه­ای و بهره­گیری از رویکردهای تاریخی و منطقی-معرفت­شناختی و روش­های توصیفی، تعلیلی، تحلیلی و استدلالی؛ درپی پاسخگویی به این مسئله­ است که ساختار روش­شناسی حکمت اسلامی - با تأکید بر ساحت هستی­شناختی - چگونه است و از چه اجزائی تشکیل یافته است؟. روش­شناسی دانشی فرایندی است که از مراحل مبانی فلسفی، پارادایم­ها، استراتژی­ها، تکنیک­ها، روش­ها، رویکردها و رهیافت­های موجود در فلسفه ساخته شده است. پارادایم­های حکمت اسلامی عبارتند از مشاء، اشراق، مشائی-اشراقی، یمانی، صدرایی و نوصدرایی و استراتژی­های پژوهش فلسفی نیز بر دو بخش بسیط و ترکیبی هستند.
صفحات :
از صفحه 371 تا 398
  • تعداد رکورد ها : 248