جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
نویسنده:
زهرا زرعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عرفان حکایت‏گر پیوند انسان با معبود است. شرح این حکایت در آثار منظوم و منثور فارسی دست­کم از قرن پنجم به بعد در خلال شعرها و کتاب­های نثر فارسی آمده­است. مرصاد­العبادمن­المبدأالی­المعاد یکی از این آثار منثور است که راهنمای سالکان در سیروسلوک عرفانی است. نجم­الدین رازی در قرن هفتم این اثر راه به نثر ساده نگاشته؛ امّا نسبت­به دیگر آثار منثور پیش از خود تفاوت هایی سبکی در آن دیده­می­شود. نثر ساده این کتاب گاه با به­کارگیری صنایع ادبی و همچنین لغات عربی بیشتر به سمت نثر فنی سوق­می­یابد. مقاله حاضر به­شیوه توصیفی- تحلیلی سعی­دارد بازنمودهای سبک نثر صوفیانه را در این کتاب بررسی­نماید. پژوهش حاضر به این نتیجه دست­یافته که مرصادالعباد دارای نثری یکدست و یکنواخت نیست و گاه مؤلف با توسل به صنایع ادبی سعی­کرده­است تا به تزئین نثر خود بپردازد. سجع پرکاربردترین صنعت بدیعی است که در این متن مشاهده­می­شود.
صفحات :
از صفحه 315 تا 330
نویسنده:
سارا شهسوار ، فرهاد ادریسی ، حسین آریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مرگ پرسشی بی­پاسخ در زندگی انسان بوده که از دیرباز ذهن او را به خود مشغول­کرده­است. در ادبیات کشورهای مختلف اندیشمندان پاسخی درخور و نه قطعی به این پرسش داده­اند. متون عرفانی نیز باتوجه­به اینکه بر آموزه‏های قرآنی و دینی تکیه­دارند، مسئله مرگ را به­نوعی واکاوی کرده‏اند. در مقاله حاضر که به شیوۀ تحلیلی توصیفی ارائه­می­شود، مهم­ترین متون نثر ادبیات عرفانی از قرن ششم تا دهم موردتوجه بوده تا دیدگاه نثرنویسان را دربارۀ مرگ موردبررسی­قراردهد. آنچه از بررسی متون موردنظر استنباط­می­شود این است که در متون عرفانی مسئله مرگ که اغلب به­صورت تشبیه پرنده (آزادی روح از بدن) تصویرمی­شود جزء دغدغه­های نثرنویسان است و در این میان آموزه‏های اسلامی با دیدگاه‏های صوفیانه و عرفانی تلفیق­شده­است. به­لحاظ بسامدی در آثار سهروردی بیشترین توجه را به این موضوع می‏توان­دید. در آثار سهروردی این مسئله درقالب انواع نمادها و استعاره‏ها بیان­شده­است که گاه تفسیر جزئیات آن‏ها نیازمند تلاش فکری بیشتری است. در دیگر آثار بحث در این زمینه از صراحت و سادگی برخوردار است. در آثار مولانا نیز سنت تفکر عرفانی پیش از او درباره مرگ به بیانی دیگر متجلی­شده­است. صوفیه مرگ را عمدتاً به دو گونۀ جسمانی (اضطراری) و ارادی (خودخواسته= مرگ پیش از مرگ) تقسیم‏بندی­می‏کنند و این دیدگاه به سنتی در حوزه اندیشیدن به مرگ در متون عرفانی تبدیل­شده­است.
صفحات :
از صفحه 251 تا 278
نویسنده:
علی‌اکبر بزی ، احمدرضا کیخای فرزانه ، مصطفی سالاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حرکتی که در حوزه شعر عارفانه در قرن پنجم با سنایی آغازشد با عطار و مولوی به­کمال­رسید و با سعدی و حافظ قوام­یافت. عطار نیشابوری در قالب غزل مفاهیم عالی عرفانی را مطرح­کرد. غزل عرفانی از طریق دیوان عطار به شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ رسید. اما بایدگفت که اندیشه­های عطار و مولوی از عرفان آن­ها سرچشمه­می­گیرد که با اندیشه­های عرفان­گرایانه سعدی و حافظ دارای تفاوتی محتوایی است. لذا هدف این مقاله تفاوت محتوایی غزل عارفانه عطار و مولانا با غزل عرفان­گرایانه سعدی و حافظ می باشد که با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی­می­گردد. در این مقاله شعری را که زبان عاشقانه را کاملاً در خدمت محتوای آسمانی و محض و نظری قرارداده­است همچون عطار و مولانا، عارفانه نامیده و شعری را که زبان عاشقانه را به­گونه­ای به­کارگرفته که جنبه­ای از اندیشه­ها در آن صبغه عرفانی و جنبه­های دیگر آن در خدمت تفکرات مجازی ، کلامی ، اجتماعی ، این جهانی و یا مخلوط بشری و فرابشری است را عرفان­گرایانه می نامیم. در غزلیات سعدی و حافظ عشق و لوازم آن هم به­معنی مجازی و معمول و بشری با زبان عاشقانه و هم عشق مقید و مخصوص و عرفانی محض باز هم با همان زبان عاشقانه بیان­شده و حتی زبان تصوف و عرفان و اصطلاحات عرفانی را چه­بسا در خدمت عشق مجازی و معمول قرارداده­اند و از آن استفاده ابزاری کرده­اند و یا دو گونه معشوق آسمانی و زمینی را با هم و هم زمان و در کنار هم آورده­اند.
صفحات :
از صفحه 231 تا 250
نویسنده:
مهدی شریفیان ، شهلا علیه پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اصل ولایت به­عنوان اساس طریقت تصوّف و باطن نبوّت به­شمار­می­رود. مقام ولایت متعلّق به کسانی است که خداوند متولّی ایشان گشته و به­عنوان دوست ویژۀ خود برگزیده­است. مسألۀ ولایت که به پیر و ولیّ این امکان را می­دهد تا با تصرّف در احوال مرید او را به سر­منزل مقصود برساند. از نکات مورد تأکید صوفیان در تمام دوره­های عرفان و تصوّف اسلامی است. قشیری در آثار خود، بویژه در رسالۀ قشیریّه به بیان بسیاری از مفاهیم بنیادین عرفان و تصوّف از جمله ولایت پرداخته و قدیمی­ترین تعریف از آن را ارائه­داده­است و به­دلیل تأثیر وی بر آثار پسین، بررسی آثار او در باب ولایت می­تواند روشنگر عقاید کلّی پیرامون این مسأله در تصوّف اسلامی باشد؛ ازاین­رو در این پژوهش که با نگاهی متن­محور و به شیوۀ کتابخانه­ای انجام­شده، مبانی عرفانی ولایت و عوامل تحقق آن در انسان از دیدگاه قشیری تبیین و به­نحو نظام­مند ارائه­شده­است. نتایج حاکی از آن است که ولایت نزد قشیری امری عطایی و یا کسبی و متعلّق به کسانی است که خداوند افعال و اوصاف بشری را از آن­ها زدوده و به اوصاف الهی بدل­کرده و بیشترین کارکرد آن در رابطۀ مرید و مرادی است. او کرامات را امری موهومی و نشانۀ صدق ولیّ می­داند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 22
نویسنده:
حسین فامیلیان سورکی ، علی ابوالحسنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در اندیشه‌های عرفانی، اصل جهان‌بینی عارف بر محور وحدت وجود است. اینکه ذات حق به جلوه‌های گوناگون در کثرات و تعینات تجلّی­کرده­است و آن‌ها را آیینۀ تمام­نمای حق نموده­است. باتوجه­به تأثر حافظ از اندیشه‌های ابن­فارض این مفهوم در اندیشۀ عرفانی وی نیز واردشده­است. در ادبیّات تطبیقی نقاط اشتراک و افتراق، تأثیر و تأثر دو ادیب وکار آن‌ها بررسی­می‌شود. ادبیّات ملی یک کشور را غنی­می‌کند، باعث تبادل افکار و توسعۀ فرهنگی می‌شود و این‌گونه ادبیّات یک ملت را بر جهان عرضه­می­دارد؛ لذا در این جستار، سعی­شده­است جلوه‌های عرفانی دو شاعر معروف عربی و پارسی ابن­فارض مصری و خواجه­حافظ شیرازی در چارچوب ادبیّات تطبیقی و روش مقایسه‌ای بررسی­شود؛ اما آنچه قابل­اثبات می‌باشد این است که هر دو شاعر معروف، قدر اشتراک‌های در آبشخورها و زبان عرفانی دارند و در مفاهیم اساسی عرفانی مانند بحث تجلّی، قابل‌مقایسه‌اند و باتوجه­به تحلیل‌های انجام‌شده از زندگی اجتماعی و ادبی این دو ادیب معروف، خواجه حافظ شیرازی از ابن­فارض مصری به‌طور غیرمستقیم؛ یعنی از طریق تعلّم در مکتب‌های زمانه­اش تأثیر پذیرفته­است.
صفحات :
از صفحه 99 تا 116
نویسنده:
محمدرضا فریدونی ، سیدمیثم موسویان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چالش بین درمانگر و مراجعان مذهبی در روان­شناسی مسأله­ای کاملاً جدی است که به­جهت اختلاف در بینش و نحوه­ نگاه به خداوند، انسان و جهان بین درمانگر و مراجع به­وجودمی­آید. دیدگاه ناباورانه درمانگر به مسائل معنوی و حقایق مذهبی، حجاب ضخیمی از بی­اعتمادی را در بین او و مراجعان مذهبی می­گستراند که روند درمان را تحت­تأثیر قرارمی­دهد. روان­شناسی فردی آدلر از جمله مکاتب مهم در روان­شناسی است که به دیدگاه­ معنوی و مذهبی مراجعان اهمیت­می­دهد. در روان­شناسی آدلری، همت و اراده، همنوع انسانی، عشق و محبت و برخی شاخصه­های دیگر وجوددارد. همین مفاهیم در عرفان اسلامی از ترقی و ساحت وجودی خاصی برخوردار است. این زمینه مشترک بین روان­شناسی فردی آدلر و عرفان اسلامی مسئله قابل­توجهی است که ضرورت پژوهش در تقارب محتوایی آموزه­های روان­­شناسی و عرفان اسلامی را ایجاب­می­کند. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی سرانجام یافته­است؛ دستاوردش استخراج پاره­ای افکار مرکزی در دو ساحت روان‍‌شناسی آدلری و عرفان اسلامی بوده­است. وجود چنین مباحثی ظرفیت عرفان اسلامی را در ساحت درمانگری به­خوبی نشان­می­دهد.
صفحات :
از صفحه 57 تا 76
نویسنده:
مهدی فرحناکی مقدم ، احسان قدرت‌اللهی ، محمدرضا بلانیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریۀ عالم کبیر و عالم صغیر یا تناظر انسان و عالم در جهان اسلام، در بیان اخوان­الصفا و تفکر اسماعیلی، غزالی، شیخ اشراق، افضل­الدین کاشانی، عطار و مولوی تبلور بیشتری یافت­هاست.این نظریه در مکتب ابن­عربی، اندیشه­ای اساسی و زمینه­ای است که با تمام مباحث جهان­شناسی و انسان‌شناسی این مکتب، پیوندداشته و درپی تبیین مقام انسان و جایگاه او در عالم است. تناظر انسان و عالم در مکتب ابن­عربی از دو رویکرد تناظر جزوی و تناظر کلی قابل­بررسی است. تناظر جزوی یکا­یک اعضای انسان را با تک­تک اجزای عالم، مقابل قرارمی­دهد، و بیشتر جنبه ذوقی و تمثیلی دارد. در طرح تناظر کلی عالم کبیر و عالم صغیر، این اندیشه را می­توان عین الربط مباحث این مکتب تلقی­کرد. براساس جهان­شناسی و انسان­شناسی ابن عربی، انسان و عالم، ظهورات اجمالی و تفصیلی حقیقت واحد هستند. تناظر کلی، متوجه ساحت نوعی و تکوینی انسان است و براین­اساس، انسان و عالم، هر دو بر صورت الهی بوده و از­این­جهت، نشانگر یک حقیقت­اند و هر سه با یکدیگر تطابق­دارند. در این نگاه، انسان، کون جامع؛ خلیفه الهی؛ روح؛ معنی؛ و غایت عالم است. انسان، مختصری از کل عالم بوده، و از­این­رو، به لحاظ صورت ظاهری، عالم صغیر؛ اما در معنی، عالم کبیر تلقی­می­شود.
صفحات :
از صفحه 77 تا 98
نویسنده:
ابراهیم واشقانی فراهانی ، سعید مهری ، فرزانه دستمرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بشر از همان اوان حیات خود بر زمین، با پدیده‌‌های رازآمیز بسیاری روبه‌رو بوده­است و یکی از رازآمیزترین این پدیده‌ها برای او، نور بوده‌است. نور، نوع زندگی و معماری فضای زیست آدمی را تحت­‌تأثیر قرارداده و افزون بر جنبۀ مادی و فیزیکی حیات بشر، به­تدریج بر جنبۀ ذهنی و معرفتی وی نیز پرتو افکنده­است. در ساحت معرفتی و فلسفی، نور، چشم‌انداز بحث‌هایی ظریف را فراروی آدمی گشوده­است. در کنار همۀ این ویژگی‌ها، نور به­عنوان تجلّی زیبایی، در خدمت بیان هنری درآمده و گونه‌های هنر را از امکانات مادی و بیانی وسیعی بهره‌مند کرده­است. در این مقاله با استفاده از نظریۀ نماد، کارکردهای نمادین نور و خوشه‌های تصویری مرتبط با آن یعنی خورشید، آفتاب، شمع، چراغ و ... در دیوان حافظ تبیین­می­شود. و نیز سعی­کردهایم به بررسی لایه‌ها و وجوه گوناگون نور از قبیل نور نماد حق تعالی، انسان کامل، جهانِ غیب به منزلۀ نور، حضور نور در مکان، خوراک و شراب و تبیین مقولۀ فنا و بقا در دیوان حافظ با استفاده از پدیدۀ نور ‌بپردازیم تا دریچه‌ای دیگر برای شناخت کامل‌تر دیوان این شاعر برجسته‌ گشوده­ شود.
صفحات :
از صفحه 39 تا 56