جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 18
نویسنده:
غلامرضا هاتفی‌اردکانی ، سیّدحسین شهاب رضوی ، عزیرالله توکلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اغلـب شاعـران عـارف بـرای طـرح آمـوزه­هـای عـرفـانـی، از سـازۀ پــرسش بـلاغـی (Rhetoric Question) بهره­گرفته­اند. کلیم کاشانی مشهور به خلّاق­­المعانی ثانی (990-1061) یکی از مشهورترین غزل­سرایان سبک هندی بااستفاده­از این شگرد زبانی، بن­مایه­های عرفانی از قبیل «دنیا، روح، استغنا، فنا، حسن، همّت، طلب، دل، وصل، صبر، حیرت، غیرت، معرفت، فقر، فنا، تقدیر، عشق، طایر مراد و... » را در قالب پرسش­های بلاغی با مفاهیم ثانوی مختلف طرح­کرده­­است. پرسش بلاغی با مفهوم ثانوی انکار و با درون­­مایه­های عرفانی، در غزلیّات کلیم کاشانی، بیشترین سهم و کاربرد، یعنی (18/41%) را از آن خود کرده­­است. یکی از اصول اصلی عرفان عملی، این است که عارف برای اثبات حقیقت، لازم­است به نفی تعلّقات دنیوی، بپردازد. رسیدن به مرتبۀ حیرت، محصول نفی تعلّقات دنیوی است. کلیم کاشانی پس از درک عظمت خداوند، با درک ناتوانـی خود، با طرح سؤالات بلاغی، به سرزنش خـویش و انتقاد از نابسامانـی­هـای اجتماعـی پرداخته­است. نگارندگان این مقاله، با بهره­گیری از روش تحلیل محتوا، با هدف آشنایی هرچه بیشتر مخاطبین با آموزه­های عـرفان عملی کلیم کاشانـی، بـه بررسی بن­مایۀ عرفانی پرسش­های بلاغی در غزلیّات او، پرداخته­اند. به­­کارگیری «صور خیال و ابزارهای ادبی اسلوب معادله، حسّامیزی، تلمیح، حسن تعلیل، و جناس» قالب پرسش­های بلاغی کلیم را فخیم جلوه­داده ­است. پرسش­های بلاغی با مفاهیم ثانوی «انکار، اعجاب، عجز و توبیخ» چهار ضلع اصلی بن­مایه­های غزلیّات کلیم کاشانی را تشکیل­داده­اند.
صفحات :
از صفحه 331 تا 352
نویسنده:
مهین فرحمند ، سیدمحمود سیدصادقی ، شمس‌الحاجیه اردلانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نسخۀ خطی حدائق­الانوار، رسالۀ مفصّلی است در عرفان و توحید. با نثری ساده و مرسل که مؤلف در فصل اول مقدّمه، شرح‌حال خودش را ذکرنموده­است. نویسنده، کتابش را در هشت حدیقه و هر حدیقه در چند گلزار و شجره تنظیم­کرده و در آن اشعار و حکایات زیادی از شاعران و نویسندگان دیگر آورده­است. حکایت‌های حدائق­الانوار، نمونه‌ای از ادبیّات داستانی در متون نثر عرفانی فارسی است. نویسنده، در این کتاب مضامین تعلیمی، اخلاقی و عرفانی را به بهترین شکل بیان­نموده­است. در این مقاله برآنیم تا برجسته‌ترین آموزه‌های عرفانی و اخلاقی قومشمی از جمله طلب، عشق، معرفت، توحید، فقر و فنا، مبارزه با نفس، نکوهش دنیا و دنیاپرستان، ریاضت، یقین، قرب، انسان کامل و ...را بنمایانیم. بررسی‌ها نشان­می‌دهد که قومشمی در حدائق­الانوار، برای تبیین موضوعات عرفانی، به استفاده از اساطیر مختلف ملی و مذهبی دست‌زده­است. بیشترین توجّه نویسنده، به اساطیر مذهبی بعد از اسلام است که در این ‌بین، شخصیّت‌هایی چون پیامبر(ص) و امام­علی(ع) و امام­زمان(عج) بن‌مایۀ اصلی نوشتۀ او را تشکیل­می‌دهند. اساطیر دینی قبل از اسلام، در درجۀ دوم استفاده­قراردارند و اساطیر ملی با فاصله‌ای کم در درجۀ سوم اهمیّت قرارمی‌گیرند. قومشمی از اساطیر ملی نیز برای تبیین مفاهیم مذهبی و عرفانی بهره­جسته­است. وی گاه برای برجسته‌تر­کردن مفاهیم عرفانی، به بازگویی اساطیر گذشته پرداخته­است.
صفحات :
از صفحه 297 تا 314
نویسنده:
محمّد امین احسانی اصطهباناتی ، مریم شفیعی تابان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تجربۀ عرفانی از دین، یعنی مواجهه با امر مقدّس و درک حضور وجود او، که به‌ صورت فردی و یا جمعی، در درون افراد بروز و ظهور می‌یابد، در روانشناسی، این تجربۀ عرفانی ، نوعی گرایش درونی و فطری به‌شمارمی‌رود. یونگ بر این نکته تأکیدمی‌ورزد که تجربۀ عرفانی از دین، نوعی تجربۀ مینوی و مقدّسی است که در ضمیر خودآگاه و عمدتاً ناخودآگاه جمعیِ بشر، نهادینه­شده­است. کارل گوستاو یونگ (1961- 1875 م) روانشناسی سوئیسی و پایه‌گذار روانشناسی تحلیلی، با طرح نظریۀ کهن‌الگوهای ناخودآگاه جمعی، سعی کرد پنجره ای نوین به‌سوی عرفان بگشاید؛ زیرا، بر تجربیّات طبیعی و خودانگیخته تمرکز دارد، به‌ویژه در رؤیاها و تخیّلاتی که به‌نظرمی‌رسد با عرفان اسلامی، تقویت می‌شوند. مولانا نیز، ایمان و تجربۀ عرفانی از دین را، از جنس عشق می‌داند که به‌طور فطری و غریزی، در سرشت انسان به‌ودیعت نهاده­شده­است و کشش و جذب روحی به‌سوی مبدأ و اصل که در عرفان اسلامی، مطرح می شود، ناشی از همین تفکّر است؛ او عشق را، محرّک روح انسانی در سبب جذب روح به ‌نوای الهی و عرفانی، در مسیر رسیدن به ‌تجارب عالی ایمانی می‌بیند. این مقاله، برپایۀ مطالعۀ موردی آرای کارل گوستاو یونگ دربارۀ تجربۀ عرفانی از دین و اندیشه‌های مولانا در دفتر ششم مثنوی به ‌این پرسش پرداخته­است که دو رویکرد متفاوت روانشناختی و عرفان نسبت به‌دین، در چه وجوهی از یکدیگر متمایزمی‌شوند و در چه وجوهی به‌یکدیگر نزدیک هستند. برای پاسخ به‌این پرسش، مقاله با اشاره به‌روانشناسی عرفانیِ دین از دیدگاه یونگ و مولانا، نتیجه گرفته­است که فطری­بودن دین و عرفان، یکی از نکات مشترک اندیشۀ مولانا و روان‌شناسی یونگ، در تجربۀ امر مقدّس است.
صفحات :
از صفحه 137 تا 160
نویسنده:
ویدا دیزجی ، محمدرضا آرام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
خداوند در قرآن کریم، سرگذشت بسیاری از پیامبران را در قالب تمثیل، تشبیه و مهم­تر از آن درقالب داستان بیان­کرده­است. با­توجه­به اهمیت موضوع آفرینش آدم به­عنوان اولین انسان، در قرآن کریم این مسئله مورد­توجه­بوده­است و مفسران بسیاری در ذیل آیات مربوط به قصه آفرینش آدم، دیدگاه­های متعددی را مطرح­کرده­اند. قاضی­نعمان نیز در کتاب اساس­التأویل ، دیدگاه­های تأویلی و عرفانی خود را درمورد قصه خلقت آدم بیان­داشته­است. نوشتار حاضر درپی ­یافتن پاسخ­این سوال است که دیدگاه قاضی­نعمان در ذیل آیات مربوط به حضرت آدم و حوا چیست؟ براین­اساس، این مقاله برمبنای روش اسنادی- تحلیلی می­کوشد مبانی فکری قاضی­نعمان را موردبررسی و نقد قراردهد. یافته­های تحقیق نشان­می­دهد، قاضی­نعمان، در تفسیر و به­ویژه در تأویلات عرفانی بیشتر از تراوشات ذهنی خود بهره­جسته و به­صورت ذوقی مطالبی را بیان­نموده­است و جز درموارد بسیار کمی از روایات اهل­بیت (ع) بهره­برده­است و علاوهبر آن، اشاره­ای به منابع تأویلات خود نمی­کند.
صفحات :
از صفحه 187 تا 204
نویسنده:
ناصر قره خانی ، نجمه محیایی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عبدالرحمن جامی از جمله شاعرانی است که با آثار و اندیشه‌های ابن‌عربی آشنایی­داشته و از آن تأثیرپذیرفته‌است. از میان مجموعۀ هفت­اورنگ او، تحفة­الاحرار است که برپایۀ تفکرات ابن‌عربی خصوصاً وحدت وجود شکل گرفته‌است. جامی یکی از نخستین شاعرانِ شارحِ تفکرات ابن‌عربی درباب وحدت وجود است و از اندیشه­های او بسیار تاثیرپذیرفته‌است. یکی از این تأثیرات، جمع نقیضین است؛ یعنی وحدت و کثرت، تشبیه و تنزیه، ظهور و بطون و ... پژوهش پیش‌رو کوشیده نگاه یگانه بین ابن­عربی و جامی به مظاهر هستی و همگونی‌های اندیشۀ وحدت وجودی آن دو را با روش توصیفی تحلیلی و در چشم­اندازی تطبیقی مورد کاوش قراردهد. برآیند پژوهش نشان­می­دهد هرچند جامی در این رویکرد به‌صورت پارادوکس و متناقض­نما عمل­می‌کند؛ اما درصدد یافتن نتیجه­ای واحد و رسیدن به نقطه‌ا‌ی یگانه در ذهن خویش است. او برای رسیدن به این نتیجه تحت­تاثیر اندیشۀ ابن‌عربی است و این دو عارف با رویکردی متناقض­نما اندیشه­های خود را بیان­می‌کنند
صفحات :
از صفحه 117 تا 136
نویسنده:
محمد‌علی سیستانی ، آزاده شاهچراغی ، حمید ماجدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امروزه موضوع زیبایی دچار بحران هویت و فقدان مبانی نظری مدون است و اصولی که برخاسته از مبانی اعتقادی اسلام و عرفان اسلامی –به­عنوان مهم­ترین منبع زیبایی­شناسی در اسلام- باشد، وجودندارد. خاستگاه زیبایی و معیارهای داوری زیبایی شناسانه، همواره محل چالش و اختلاف­نظر پژوهشگران بوده، اما از میان رویکردهای مختلف، همواره دو دیدگاه متقابل وجود دارند که نگاه اول دلیل زیباییِ موجودات را در ریشه­های معنایی کاوش­می­کند و گروه دوم، ادراکِ انسان (به­عنوان سوژه) از اثر (به­عنوان اُبژه) را عامل تجربه امرِ زیبا می­داند. به­نظرمی­رسد رویکردهای اول بر مفهوم تجلی استوارند و رویکردهای دوم بر مفهوم ادراک. از هرکدام از این دو رویکرد، سه بستر مطالعاتی انتخاب­شده که عبارتند از: «زیبایی قبل و بعد از مدرن»، «زیبایی متعالی و محسوس» و «زیبایی نزد سنت­گرایان و واقع­گرایان (در زیبایی­شناسی اسلامی)». بنابراین در این تحقیق ابتدا دو مفهوم تجلی و ادراک به­عنوان مفاهیم محوری و پس از آن رویکردهای دوگانه فوق مورد بررسی و تدقیق قرارگرفتند. معیارهای این سه گرایش دوگانه، استخراج­شد و در پایان با مقایسه آن­ها نتایج موردنظر به­دست­آمد. روش تحقیق از نظرِ هدف کاربردی و از حیثِ راهبرد در دستة تحقیقاتِ توصیفی- تحلیلی قرارمی­گیرد. پژوهش در حوزه نظری و با مطالعات کتابخانه­ای و با ابزار فیش­برداری، انجام­شد و نتایج با روش استدلال قیاسی به­دست­آمد.
صفحات :
از صفحه 205 تا 230
نویسنده:
زهرا زرعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عرفان حکایت‏گر پیوند انسان با معبود است. شرح این حکایت در آثار منظوم و منثور فارسی دست­کم از قرن پنجم به بعد در خلال شعرها و کتاب­های نثر فارسی آمده­است. مرصاد­العبادمن­المبدأالی­المعاد یکی از این آثار منثور است که راهنمای سالکان در سیروسلوک عرفانی است. نجم­الدین رازی در قرن هفتم این اثر راه به نثر ساده نگاشته؛ امّا نسبت­به دیگر آثار منثور پیش از خود تفاوت هایی سبکی در آن دیده­می­شود. نثر ساده این کتاب گاه با به­کارگیری صنایع ادبی و همچنین لغات عربی بیشتر به سمت نثر فنی سوق­می­یابد. مقاله حاضر به­شیوه توصیفی- تحلیلی سعی­دارد بازنمودهای سبک نثر صوفیانه را در این کتاب بررسی­نماید. پژوهش حاضر به این نتیجه دست­یافته که مرصادالعباد دارای نثری یکدست و یکنواخت نیست و گاه مؤلف با توسل به صنایع ادبی سعی­کرده­است تا به تزئین نثر خود بپردازد. سجع پرکاربردترین صنعت بدیعی است که در این متن مشاهده­می­شود.
صفحات :
از صفحه 315 تا 330
نویسنده:
سارا شهسوار ، فرهاد ادریسی ، حسین آریان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مرگ پرسشی بی­پاسخ در زندگی انسان بوده که از دیرباز ذهن او را به خود مشغول­کرده­است. در ادبیات کشورهای مختلف اندیشمندان پاسخی درخور و نه قطعی به این پرسش داده­اند. متون عرفانی نیز باتوجه­به اینکه بر آموزه‏های قرآنی و دینی تکیه­دارند، مسئله مرگ را به­نوعی واکاوی کرده‏اند. در مقاله حاضر که به شیوۀ تحلیلی توصیفی ارائه­می­شود، مهم­ترین متون نثر ادبیات عرفانی از قرن ششم تا دهم موردتوجه بوده تا دیدگاه نثرنویسان را دربارۀ مرگ موردبررسی­قراردهد. آنچه از بررسی متون موردنظر استنباط­می­شود این است که در متون عرفانی مسئله مرگ که اغلب به­صورت تشبیه پرنده (آزادی روح از بدن) تصویرمی­شود جزء دغدغه­های نثرنویسان است و در این میان آموزه‏های اسلامی با دیدگاه‏های صوفیانه و عرفانی تلفیق­شده­است. به­لحاظ بسامدی در آثار سهروردی بیشترین توجه را به این موضوع می‏توان­دید. در آثار سهروردی این مسئله درقالب انواع نمادها و استعاره‏ها بیان­شده­است که گاه تفسیر جزئیات آن‏ها نیازمند تلاش فکری بیشتری است. در دیگر آثار بحث در این زمینه از صراحت و سادگی برخوردار است. در آثار مولانا نیز سنت تفکر عرفانی پیش از او درباره مرگ به بیانی دیگر متجلی­شده­است. صوفیه مرگ را عمدتاً به دو گونۀ جسمانی (اضطراری) و ارادی (خودخواسته= مرگ پیش از مرگ) تقسیم‏بندی­می‏کنند و این دیدگاه به سنتی در حوزه اندیشیدن به مرگ در متون عرفانی تبدیل­شده­است.
صفحات :
از صفحه 251 تا 278
نویسنده:
علی‌اکبر بزی ، احمدرضا کیخای فرزانه ، مصطفی سالاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حرکتی که در حوزه شعر عارفانه در قرن پنجم با سنایی آغازشد با عطار و مولوی به­کمال­رسید و با سعدی و حافظ قوام­یافت. عطار نیشابوری در قالب غزل مفاهیم عالی عرفانی را مطرح­کرد. غزل عرفانی از طریق دیوان عطار به شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ رسید. اما بایدگفت که اندیشه­های عطار و مولوی از عرفان آن­ها سرچشمه­می­گیرد که با اندیشه­های عرفان­گرایانه سعدی و حافظ دارای تفاوتی محتوایی است. لذا هدف این مقاله تفاوت محتوایی غزل عارفانه عطار و مولانا با غزل عرفان­گرایانه سعدی و حافظ می باشد که با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی­می­گردد. در این مقاله شعری را که زبان عاشقانه را کاملاً در خدمت محتوای آسمانی و محض و نظری قرارداده­است همچون عطار و مولانا، عارفانه نامیده و شعری را که زبان عاشقانه را به­گونه­ای به­کارگرفته که جنبه­ای از اندیشه­ها در آن صبغه عرفانی و جنبه­های دیگر آن در خدمت تفکرات مجازی ، کلامی ، اجتماعی ، این جهانی و یا مخلوط بشری و فرابشری است را عرفان­گرایانه می نامیم. در غزلیات سعدی و حافظ عشق و لوازم آن هم به­معنی مجازی و معمول و بشری با زبان عاشقانه و هم عشق مقید و مخصوص و عرفانی محض باز هم با همان زبان عاشقانه بیان­شده و حتی زبان تصوف و عرفان و اصطلاحات عرفانی را چه­بسا در خدمت عشق مجازی و معمول قرارداده­اند و از آن استفاده ابزاری کرده­اند و یا دو گونه معشوق آسمانی و زمینی را با هم و هم زمان و در کنار هم آورده­اند.
صفحات :
از صفحه 231 تا 250
نویسنده:
الناز بهنود ، لیدا بلیلان ، داریوش ستارزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
روانشناسی تحلیلی یونگ ابزار معرفی تازه­ای جهت فهم معانی و دریافت پیام­هایی نو از منابع هنری و ادبی به­شمارمی­رود. براساس این نظریه، کهن­الگوها(آرکی­تایپ)، بن­مایه­ها و تصاویر نمادینی هستند که در اساطیر و فرهنگ­ها، مفاهیمی مشترک و مشابهی را در ناخودآگاه بشر به­جای گذاشته­اند. در میان آثار معماری، آرامگاه­های عارفان دوره ایلخانی به عنوان فضاهایی عرفانی، یکی از بهترین زمینه­های ظهور این صُور ازلی را دارا می­باشند. یکی از کهن­الگوهای مهم و محوری که در روانشناسی تحلیلی یونگ مطرح­است، کهن­الگوی رُشد(فرآیند تفرّد) می­باشد که درباره پرسش­های معنوی در مورد معنای زندگی و هدف هستی مطرح­می­شود. یونگ معتقد است که این کهن الگو را فقط می­توان با اسرار توصیف­ناپذیر «وحدت عرفانی» قیاس­کرد. براساس هدف پژوهش حاضر، که شناخت مفاهیم معنایی آرکی­تایپ می­باشد، ضمن بهره­گیری از روش محتوای کیفی از رویکردهای مطرح در ادراک نشانه­ها استفاده­شده­است. این تحقیق با مطالعه بر روی این لایه­های نشانه­ای سعی­دارد تا کیفیت و نحوه ارتباط میان تفکر عرفانی، کهن­الگوها و ساختار معماری فضاها را روشن­سازد. با این فرض که توجه به سیر از جهان دنیوی به جهان اخروی همواره در ادبیات و عرفان موردتوجه بوده­است، به­نظرمی­رسد این کهن­الگو در ساختار معماری آرامگاه­های موردنظر بازتاب یافته­باشد.
صفحات :
از صفحه 161 تا 186
  • تعداد رکورد ها : 18