چکیده :
پس از مواجهۀ مسلمین با دنیای مدرنِ غربی، بعضی از متفکرین معاصر متاثر از حکمت متعالیۀ صدرالمتالهین شیرازی، مشهور به متفکرین نوصدرایی، مواجههای انتقادی با فلسفههای تاریخ و نظریات علوم اجتماعی غربیِ معاصر، از جمله هگل، مارکس، کنت، دورکیم و نظایر آنها بر اساس مبانی حکمت اسلامی داشتهاند.
از خلالِ این مواجهۀ انتقادی، حکمت متعالیه، بسط یافته و مجموعه تأملاتی از این حکمای معاصر، صورتبندی شده است که میتوان آنها را حکمت جامعه و تاریخ نامید.
هرچند تحقیقات دیگری در این موضوع انجام شده است، اما اغلب آنها به رابطۀ فرد و جامعه پرداختهاند و در موارد اندکی قلمرو حکمت تاریخ را بررسی نمودهاند.
در این مقاله با هدف صورتبندی بسط حکمت متعالیه در جامعه و تاریخ و با بهرهگیری از روششناسی تطبیقی، در بخش اول، با تاکید بر آراء مرحوم علامۀ طباطبائی (ره)، به اصل استخدام، استقلال جامعه از افراد، اعتباریات، تاریخ تکاملی بشر، تاریخ حق و باطل، دورهبندی تاریخی پرداخته شده است.
در بخش دوم نیز با دیدگاهی مقایسهای، به چیستی جامعه، اختیار فرد و جبر اجتماعی، علیت در تاریخ، اصالت فطرت، عامل محرک تاریخ، تکامل مجموعی تاریخ و سازوکارهای تحقق تاریخ بر اساس دیدگاه شهید مطهری اشاره شده است.
در پایان مقاله، پس از نتیجهگیری، به دو محور اصلی برای پژوهشهای بعدی اشاره شده است: 1) تحقیق در رابطۀ جزئی-کلی و کل، رابطۀ فرد، جامعه و تاریخ و اصالت همزمان آنها، واقعیت تکاملی تشکیکی تاریخ، رابطۀ آگاهی و اراده؛ 2) نقد نظریات جامعهشناسی معاصر نظیر بر اساس حکمت اسلامی.
after the muslims' encounter with the modern western world, some contemporary thinkers influenced by the transcendent wisdom (al-hekmah al-mota`aliah) of sadr al-muta`allehin shirazi, known as the "neo-sadr thinkers", had a critical encounter with the philosophies of history and theories of contemporary western social sciences, including hegel, marx, comte, durkheim and others based on the principles of islamic wisdom.
through this critical encounter, transcendent wisdom has been developed and a collection of reflections from these contemporary philosophers has been formulated, which can be called the wisdom of society and history.
although other research has been done on this subject, most of them have dealt with the relationship between the individual and society and in a few cases have examined the realm of the wisdom of history.
in this article, with the aim of formulating the development of transcendent wisdom in society and history and using comparative methodology, in the first part, emphasizing the views of the allameh tabatabai, the principle of employment, society's independence from individuals, conventionalitis, human evolutionary history, history of right and wrong, chronology of history are discussed.
in the second part, with a comparative view, the nature of society, individual will and social determinism, causality in history, the originality of nature (fetrah), the driving force of history, the total evolution of history and the mechanisms of realization history based on the view of shahid motahhari are mentioned.
at the end of the article, after conclution, two main category for further research are mentioned: 1) research in relation of partial-general and total, the relationship of individual, society and history and their simultaneous originality, the graded evolutionary reality of history, the relationship of consciousness and will; 2) critique of contemporary sociological theories based on islamic wisdom.