جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 85
مقایسه دیدگاه غزالی و هیوم درباره معجزه
نویسنده:
معصومه قدیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معجزه به عنوان يك رويداد خارق العاده از مهمترين مسائل وحياني اديان است، كه منشأ الهي داشته، به اراده خداوند بدست پيامبران صورت مي گيرد، و هدف از انجام آن تأكيد بر ادعاي نبوت از جانب آورنده آن است. برخي از متفكران مسلمان مانند غزالي در مورد اين مسأله رويكردي مثبت داشته اند.او موافق امكان و اثبات پذيري وقوع معجزات است و آنرا امري ممكن دانسته است كه در قلمرو قدرت خداوند واقع مي شود. از نظر غزالي ميان پذيرش رابطه ضروري عليّت و پذيرش معجزات ناسازگاري وجود دارد، لذا او در جهت حمايت از امكان معجزات، رابطه ضروري عليّت را انكار كرده است و قانون طبيعت را در محدوده عادت و سنت الهي پذيرفته است. بنابراين معجزه را رويدادي دانسته كه خارق اين عادت و سنت است كه با اراده خداوند صورت مي گيرد و با استناد به اين مسأله كه معجزه خارق عادت و سنت پيشين است، به تبيين امكان آن پرداخته است. در نقطه مقابل اين ديدگاه، نظر ديويد هيوم، فيلسوف تجربه گراقرار دارد كه مانند غزالي به انكار رابطه ضروري عليّت روي آورده ، اما با وجود اين بر خلاف غزالي نسبت به اثبات پذيري معجزات رويكردي منفي داشته است، هيوم معجزات را اثبات ناپذير و نامحتمل مي داند، و بر آن دلیل اقامه نموده است و مشخصأ آنرا نقض قانون طبیعت دانسته است. با عنایت به مطالب پیشتر ذکر شده، نگارنده در پي آن است تا با مقايسه ديدگاه اين دو متفكر نشان دهد كه چگونه با وجود اينكه آنان مبناي مشترك در زمينه نفي رابطه ضروري عليّت داشته ا ند؛ به دو رأی متفاوت در رابطه با موضوع معجزه رسيده اند.
عناصر دینی موثر در تبیین فارابی از مدینه فاضله در مقایسه با آراء افلاطون
نویسنده:
الهه دهقان نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آن جا که فلسفه و سایر علوم عقلی از طریق ترجمه آثار یونانی وارد تمدن اسلامی شده است ، هممواره این شائبه وجود داشته که فلسفه اسلامی چیزی بیش از ترجمه محض فلسفه یونانی نبوده و فلاسفه مسلمان نوآوری ای در قالب و محتوای این دانش مهاجر نداشته اند . در نوشتار حاضر تلاش ما بر این است تا در خصوص مدینه فاضاله فارابی این نوآوری ها را که تحت تأثیر اعتقادات اسلامی اوست ، برجسته سازیم و بین دیدگاه های دو تن از نمایندگان مهم فلسفه یونانی و فلسفه اسلامی ، افلاطون و فارابی ، مقایسه ای صورت داده و آراء متفاوت آنان را در کنار آراء مشترکشان مطرح نماییم . در انتهای این نوشتار نشان خواهیم دادکه گرچه فارابی لفظ «مدینه فاضله » را از افلاطون وام گرفته است ولی طراحی ، تحلیل و براهین مختلف مدینه او تفاوتی چشمگیر با مدینه افلاطون دارد
تبیین فلسفی مولانا از خدا، صفات و افعالش در دفتر اول مثنوی
نویسنده:
فاطمه شهرابی فراهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظر به اینکه اندیشه‏های فلسفی در آثار بعضی از شعراء نامدار تاریخ نیز بنحوی انعکاس یافته و این انعکاس نشانگر عنایت ویژه آن بزرگان به مباحث فلسفی بوده است و از طرفی برای اهل فلسفه نیز این مساله اهمیت دارد که افکار و اندیشه‏های ایشان در نظم، چه صورتی پیدا می‏کند، در این رساله سعی شده تا مثنوی مولوی را که بخشی از آن، مشحون از این نوع اندیشه‏هاست، انتخاب نموده و تبیین فلسفی مولوی را در ابیات دفتر اول از آن کتاب در مورد اثبات خدا و صفات و افعالش با فیلسوفان مسلمانی نظیر ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا که بیشترین تلاش را در حوزه ی فلسفه اسلامی داشته، مقابل هم نهاده تا بدین طریق نشان داده شود که مولانا، این شاعر عارف و برجسته ی مسلمان، به موازات آشنایی با آموزه‏های کلامی، به اندیشه‏های فلسفی فیلسوفان مسلمان هم متفتن بوده است.
دیدگاه ابن‌سینا و ملاصدرا در تعیین موضوع فلسفه و تمایز آن از سایر علوم
نویسنده:
نرجس عمرانیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
کلام اسلامی , ذات (منطق) , علم , ارسطو , نحو , عَلِمَ , علم , علم (فضیلت اخلاقی) , علم(اسماء اول ، عرفان نظری) , علم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , صدرالدین شیرازی ، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن سینا، حسین بن عبدالله , ابن سینا، حسین بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , ابن‌ سینا، حسین‌بن عبدالله , صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم , هنر و علوم انسانی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم بودن یک علم مرهون انسجام مسائل و انسجام مسائل در گرو عاملی وحدت آفرین است؛ اغلب حکما این عامل را موضوع علم می‌خوانند و موضوع را ملام تمایز علوم از یکدیگر دانسته‌اند. موضوع فلسفه یکی از مباحث مهم و کلیدی فلسفه می‌باشد؛ به طوری که با تعیین موضوع فلسفه، حوزه فعالیت این علم و چگونگی مسائل آن شخص می‌شود. پرسش از چیستی فلسفه، متعلق به حوزه علم‌شناسی است. موضوع هر علم چیزی است که در آن از عوارض ذاتی آن بحث می‌شود؛ به تعبیر دیگر، محمولات مسائل علم از عوارض ذاتی آن هستند. لذا بین موضوع هر علم و مسائل آن رابطه تنگاتنگی برقرار است. موضوع فلسفه و بررسی مسائل آن همواره مور توجه فیلسوفان اسلامی در دوره‌های مختلف بوده است. اکثر فلاسفه اسلامی درباره موضوع فلسفه نظر یکسانی دارند؛ اما در مورد مسائل مطرح شده در آن اتفاق نظر ندارند و بعضاً مسائلی را در فلسفه وارد می‌کنند که مربوط به علمی دیگر بوده و سنخیتی با موضوع فلسفه ندارد. ازمیان فیلسوفان اسلامی شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا و صدرالمتألهین شیرازی، دو چهره برجسته این علم می‌باشند که دارای نظام فکری منسجم می‌باشند طبق دیدگاه این دو، موضوع فلسفه "موجود بما هو موجود" است و مسائل آن نیز از عوارض ذاتی وجودند که در رساله حاضر به این موضوع پرداخته شده است. برای اثبات موضوعیت "موجود بما هو موجود" برای ما بعد الطبیعه باید این نکته اثبات شود که محمول همه مسائل فلسفی از عوارض ذاتی "موجود بما هو موجود" است. اما نه تنها دلیلی بر اثبات این مطلب نیست، بلکه پاره‌ای از مسائل موجود در آثار این دو فیلسوف منطقاً از مسائل این فن بشمار نمی‌آیند؛ از جمله مباحث نفس، معاد، نبوت و امامت. تطبیق قواعد منطقی علم‌شناسی بر همه‌ی آن چه به عنوان مسائل فلسفی مطرح است، بسیار چالش‌برانگیز است؛ چراکه در مقام تعریف، مسائل فلسفی باید از عوارض ذاتیه "موجود بما هو موجود" باشند اما در مقام تحقق به مشکل برخورده و به نظر می‌رسد در برخی از مسائل فلسفی این نکته رعایت نشده است لذا شکافی میان مقام تعریف و مقام تحقق فلسفه به وجود می‌آید که باید برای پرکردن این شکاف تلاش‌هایی انجام شود. ازجمله اینکه در حوزه عملکرد، فلسفه و کلام اسلامی باید از هم جدا باشند، زیرا این دو، دو علم متفاوت با موضوع، مسائل، روش و غایت متفاوت می‌باشند و اگر بخواهیم فیلسوفانه به اثبات عقاید خود بپردازیم، می‌توان آنرا در علمی جداگانه یا در فلسفه‌های مضاف بررسی کرد لذا هیچ منعی به نظر نمی‌رسد که حوزه‌های گوناگون فلسفی را با شعاع‌های متفاوت و تعریف شده و با قراردادن موضوعات متفاوت و التزام به قاعده عوارض ذاتیه به فلسفه‌های اخص و اعم دست یافت.
انسان عقلی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
پرستو رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرا یک نحوه موجودیت برای نفس قبل از بدن در نظر می گیرد.او معتقد است که نفوس به صورت یک وجود واحد جمعی عقلانی آنگونه که هر معلولی در مرتبه علت خویش حضور دارد موجودند و پس از فراهم شدن زمینه و استعداد ماده از جانب علت خود به ابدان اضافه می شوند.بنابراین وی نفس را جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء می داند.ا. نظر وی نفس فقط در جهت کسب کمالات و فضائل نیازمند بدن است. نفس در بدو حدوث در اثر حرکت جوهری در مسیر استکمال قرار می‌گیرد و به تدریج بر شدت وجودی آن افزوده می‌شود. در این هنگام بدن رو به ضعف و سستی گذاشته و تا جایی پیش می‌رود که تعلق نفس به ماده کاملاً زائل و به عقل تبدیل می‌شود. نفس سطوحی دارد که از طریق حرکت جوهری و اشتدادوجودی از پایین‌ترین سطح یعنی نفس نباتی به بالاترین سطح نفس یعنی نفس ناطقه انسان می‌رسد. هر کدام از این سطوح نیز مراتبی دارد که بالاترین مرتبه نفس ناطقه ،انسان عقلی و یا به عبارتی نفس در حالی که به عقل فعال متصل است می‌باشد. تنها قوه نفس انسان که وجه اختلاف انسان با حیوان است قوه عاقله می‌باشد. این قوه خود به دو قسم تقسیم می‌شود عقل نظری و عقل عملی، عقل نظری مبدأ دریافت است و از عالم بالا منفعل می‌شود و حقایق را از آن قبول می‌کند که دارای چهار مرحله است. عقل بالمستفاد که بالاترین مرحله عقل است معقولات بالفعل نزد آن حاضراند. در این مرحله نفس انسان با عقل فعال که افاضه کننده صور بر نفس است متحد می‌شود و در اینجا نفس ناطقه ، انسان عقلی نامیده می‌شود .در این پایان نامه برای بیان کیفیت حصول انسان عقلی ابتدا مراحل تعقل را از نظر ملاصدرا بررسی کرده سپس به بیان اتحاد نفس با عقل فعال می‌پردازیم . زمانی که این اتحاد صورت می‌پذیرد عاقل سعه وجودی پیدا می‌کند. نفس در مسیر استکمالی خود مطابق حرکت جوهری همراه با بدن رو به سوی کمال است و شرایط و موانعی برای رسیدن به انسان عقلی هست که نفس با استفاده از آن شرایط و با کنار زدن موانع می‌تواند به مرحله کمالش یعنی انسان عقلی برسد.پس از حصول انسان عقلی و بررسی ویژگی‌های مقام خلیفه الله به این مطلب پی می‌بریم که آنچه انسان عقلی نامیده می‌شود همان مقام خلیفه الله است.
دیدگاه حکیم ملاصدرا درباره ی حشر انسان و حیوان با نظر به مستندات قرآنی آن
نویسنده:
الهام حیدری دستجردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبحث از حشر انسان و حیوان و کاوش در این زمینه، به دلیل گسترۀ تأثیرش در حوزۀ اندیشه و عمل، یکی از مباحث مهم و بنیادین در تاریخ تفکر آدمی به شمار می آید و در همه اعصار به نحوی مورد توجه اندیشمندان و دینداران بوده است. ملاصدرا نیز که از اندیشمندان به نام حوزۀ تفکر اسلامی است این موضوع را مورد کاوش جدی خود قرار داده است. و در طرح مسألۀ معاد علاوه بر استدلال عقلی، به آیات و روایات نیز استناد کرده است. محقق این رساله بر آن است که در این نوشتار دیدگاه وی را در این خصوص روایت نموده و پاسخ های وی را در مسائل چالش برانگیز آن، که عموما به مسأله معاد جسمانی بازگشت دارد، طرح نماید و آن گاه نظر وی در مورد حشر کلیه موجودات و از جمله حیوان را گزارش نموده، سپس با ذکر این نتایج که وی بازگشت انسان را در معاد جسمانی به عین بدن دنیوی دانسته و همچنین با اثبات قوۀ خیال و تجرد آن برای انسان و حیوان به ضرورت حشر حیوانات در کنار حشر انسان قائل شده و معاد را اعم از جسمانی و روحانی دانسته است، رساله را به پایان می برد.
بررسی تطبیقی وحدت وجود از نظر ملاصدرا و اسپینوزا
نویسنده:
زهرا حامد اکبری طوسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر جستاری است در بحث وحدت وجود که مقصود از آن بررسی تطبیقی نظریه وحدت وجود از دیدگاه دو فیلسوف بزرگ صدرالمتألّهین شیرازی و اسپینوزا است. وحدت وجود از موضوعات مشترک حوزه فلسفه و عرفان است که همواره در گستره تاریخ، موافقان و مخالفان بسیاری را به بحث کشانده است. داوری‌های متفاوت درباره آن تا آنجاست که برخی آن را ایمان محض و عقیده‌ای توحیدیو برخی دیگر آن را کفر محض و باوری ملحدانه توصیف نموده اند. واکاوی درباره درستی و نادرستی هرکدام از این داوری‌ها از اهداف ضروری این پژوهش است. تا از این طریق ضعف برخی داوری‌ها و گمانه‌زنی‌ها در ملحدانه خواندن عقیده به وحدت وجود مشخص گردد. صدرالمتألهین شیرازی با پایه‌گذاری بنیان حکمت متعالیه تبیینی عرفانی از وحدت وجود ارائه می‌دهد. او در گذار از نظریه وحدت تشکیکی که ابتدا به آن معتقد بود ،در نهایت به وحدت شخصی وجود می‌رسد و آن را با تفسیر دقیق خود از رابطه علت و معلول و واحد و کثیر تبیین می‌نماید. اسپینوزا فیلسوف بزرگ دیگری است که در جهان غرب به ارائه فلسفی نظریه وحدت وجود در آثار خود به ویژه اخلاق اهتمام ورزیده است. او با ارائه دیدگاه وحدت جوهر تبیین دیگری از وحدت وجود ارائه می‌دهد. ضمن بررسی و تحلیل دو دیدگاه و مراجعه به مستندات فلسفی ، مشابهت‌ها و تفاوت‌هایی میان دو نظریه ملاحظه شد.مسائلی نظیر اعتقاد به یگانگی جوهر و حقیقت وجود ،توجیه رابطه علت و معلول یا جوهر و حالت به تعبیر اسپینوزا به صورت فراتر از رابطه متعارف ،عدم انکار کثرات و توجیه آن با نظریه تجلّی و معرفی کثرت‌ها به عنوان تجلیات و مظاهر وجود و جوهر یگانه، و نیز باور به خدای متعالی و جدایی ناپذیر از جهان هستی ،از مشابهت‌های نظریه آن دو است. همچنین اعتقاد به خدای نا متشخص از نظر اسپینوزا، نوع متفاوت ارائه نظرات، بیان صریح اسپینوزا مبنی بر یکسان‌انگاری خدا با طبیعت و انتساب مستقیم صفت بُعد به خدا و ارائه تبیینی روشن از وحدت شخصی وجود از سوی ملاصدرا و التزام او به آموزه‌های توحید دینی مبنی بر تمایز خدا و خلق از حیث خلق بودن، از تفاوتهای نظریه وحدت وجود اسپینوزا و صدرالمتألهین به شمار می‌آید.
چگونگی تحقق و ویژگی های انسان کامل از دیدگاه ملاصدرا و مولانا
نویسنده:
مونا داراب
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهبحث از انسان و ابعاد وجودی او در عرفان مولانا و حکمت متعالیه صدرایی از اهمیت و وسعت زیادی برخوردار است و پس از مسأله خدا، انسان محوری ترین مسئله به شمار می‌آید؛ چرا که آفرینش جهان، فرستادن پیامبران و نزول کتب آسمانی برای رسیدن او به سعادت نهایی‌اش صورت گرفته است. انسان شناسی علاوه برآن که مقدمه ای است برای شناخت جهان بلکه بالاتر ازآن مقدمه و زمینه ای است برای شناخت خدا. از باب حب ذات به ذات نیز انسان شناسی برای انسان از علایق ذاتی او محسوب شده و به همین جهات نیز حکما و عرفا و اندیشمندان هر یک به فراخور حال از این مسئله عبور نکرده اند. از میان حکمای مسلمان ملاصدرا و از میان عرفای نامدار نیز مولانا جلال الدین بخشی از همّ خود را مصروف آن داشته‌اند.آنها مقام انسان کامل را از آن انبیاء دانسته و پیروی از هوا و هوس را اصلی ترین مانع برای رسیدن به این مقام معرفی کرده اند.لذا این موضوع محقق را بر آن داشته تا در این پایان نامه به بررسی و شناخت انسان و تبیین جایگاه او در نظام هستی و ویژگی های انسان کامل و چگونگی تحققش از دیدگاه ملاصدرا و مولانا بپردازد. کلمات کلیدی: انسان شناسی،کمال،انسان کامل،ملاصدرا،مولانا
تعامل نفس و بدن از دیدگاه ابن سینا و علامه حسن زاده آملی
نویسنده:
حکیمه طاهری جبلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نفس انسان به عنوان موجود مجرد، موجود ممتد و بسیطی است که از مرتبه نازل تا بالاترین مرتبه اش همه از یک حقیقت و واقعیت بوده و برای انجام امورش در عالم ماده نیازمند به مرکبی به نام بدن می باشد . نفس انسانی برای ارتباط با بدن از دیدگاه ابن سینا نیازمند واسطه ای می باشد که از نظر علامه این واسطه به نحوی دیگر بیان می شود. اینکه علامه چه نوع واسطه و ارتباطی را برای مجرد و مادی قائلند از آنجا مهم می باشد که ایشان در این زمینه دیدگاه های جدیدی دارند که پرداختن به آن خالی از لطف نیست.
تبیین نظریه‌ی خلقت از دیدگاه صدرالمتألهین و علامه طباطبایی
نویسنده:
مطهره میرزایی‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چگونگی خلقت جهان از جمله مسائلی است که همیشه مورد تفکر و تحقیق فلاسفه قرار گرفته است و نظریه‌هایی در این زمینه از ایشان ارائه شده است. از جمله فیلسوفانی که به این مسئله پرداخته‌اند، صدرالمتألهین و علامه طباطبایی هستند که هر دو تابع یک مکتب و دارای روشی واحد هستند. پژوهش حاضر در پی تبیین فلسفی مسئله‌ی خلقت از دیدگاه این دو فیلسوف است. نتیجه‌ای که حاصل شده است این است که صدرالمتألهین با استفاده از اصل اصالت و وحدت وجود و قاعده‌ی الواحد و امکان اشرف و با تأثیر از عرفا، وجود منبسط را صادر نخستین معرفی می‌کند و عقل را ماهیت وجود منبسط می‌داند که بر اثر میزان شدت وجود حاصـل می‌شود و به همین ترتیـب سایر عقول بر اثر شدت و ضعف مرتبه‌ی وجودی حاصل می‌شوند و ملاصدرا علاوه بر عقول طولی قائل به عقول عرضی نیز می‌باشد. علامه طباطبـایی نیز بر اساس نظریـه‌ی صدور و به پیروی از ابن سینا عقل اول را صادر نخستین معرفی کرده و قائل به بی‌شمار عقل در سلسله‌ی طولی عقول است و همچنین به وجود عقول عرضی هم معتقد است، اما نظر علامه برخلاف دیگر فیلسوفان ماقبل خود با هیئت بطلمیوسی و افلاک پیوندی ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 85